عاطف الغمري
ترجمه: يوسف عزيزي
طرح خاورميانه بزرگ، نقش نومحافظه كاران مسيحي آمريكايي در طراحي، تبيين و تحقق اين طرح، جايگاه محوري اسراييل در طرح مذكور و نيز پايه گذاران فكري و اجرايي چنين نظريه اي از جمله مواردي است كه در مقاله «سازندگان سياست خارجي آمريكا» مورد بررسي قرار مي گيرد.
«عاطف الغمري»، نويسنده اين مقاله از تحليلگران بنام جهان عرب است كه در مطبوعات عربي قلم مي زند. اين مقاله از روزنامه «الاتحاد» چاپ امارات متحده عربي ترجمه شده است.
پرسشي هست كه صاحب پرسش، به پاسخ آن آگاه است، اما انگيزه طرح اين پرسش، تصوير احساسي است كه مي گويد آن چه بايد انجام شود، گرچه ممكن به نظر مي آيد، اما مي تواند به عنوان محال نيز تصوير شود. نگارنده چندي پيش در كنفرانسي شركت داشتم كه «تصميم سازان سياست خارجي آمريكا» نام داشت. در اين كنفرانس گفته شد كه چرا طرح خاورميانه بزرگ، امري بي سابقه نبوده، بلكه طي سال هاي گذشته به شكلي آشكار و پراكنده و به طور تدريجي در ميزگردها و مقاله هاي منتشر شده در ايالات متحده آمريكا مطرح گشته و طي سه سال اخير، بيشتر هم شده است. اما پرسش اين است كه اگر همه اينها مشخص بود، چرا ما متوجه نشديم؟ اين يك مسأله؛ اما اين كه چرا ما در تمامي جهان عرب به هدف اين طرح پي نبرديم، يك مسأله ديگر است. در اينجا به طور خلاصه به آن چه كه در آمريكا گفته شده يا به چاپ رسيده، اشاره مي كنم.
۱) در ۱۹ اكتبر ۲۰۰۳ و به هنگام برگزاري كنفرانس «پيمان ناتو و خاورميانه» در بروكسل، ويليام برنز، نماينده آمريكا در مقر پيمان، گفت: دولت پرزيدنت بوش معتقد است كه پيمان ناتو بايد هم اكنون كوشش هاي خود را براي طرح مسئله خاورميانه بزرگ متمركز سازد. وي اشاره كرد كه خاورميانه، نخستين نقطه تمركز ايالات متحد ه آمريكا براي ده ها سال آينده خواهد بود.
۲- در سال ۲۰۰۳ گروهي از كارشناسان مؤسسه «آمريكن اينتر پرايز» در واشنگتن به تدارك جزييات طرح تغيير در خاورميانه پرداختند كه در صورت تحقق همه پيش بيني ها، اجراي آن لااقل ده سال طول خواهد كشيد. اين طرح اجراي اقدامات و اصلاحات سياسي، اقتصادي و اجتماعي گسترده اي را در بر خواهد گرفت كه از عراق آغاز خواهد شد. كارشناسان اين مؤسسه شامل مجموعه اي از انديشمندان جنبش «نومحافظه كاران» به رهبري مايكل ليدن است. مؤسسه «آمريكن اينترپرايز» دژ «نومحافظه كاران» و مقر انديشه پردازي و نظريه سازي برنامه هاي سياسي آنان است. اين مؤسسه پس از حوادث يازده سپتامبر، همواره مكان دلخواه جورج بوش براي سخنراني و اعلام انديشه هاي سياسي آينده اش به شمار رفته است.
۳) در سال ۲۰۰۱ مؤسسه «هريتيج» كه يكي از راست ترين مراكز انديشه سياسي است و پيوند استواري با گروه «نومحافظه كاران» دارد، گزارشي درباره بازسازي ساختار خاورميانه ارائه داد.
هدف اين گزارش كه در مجله مؤسسه هريتيج به چاپ رسيد، تبديل خاورميانه به مكاني امن تر براي آمريكاست.
۴) ماه قبل از آغاز جنگ عليه عراق در سال ۲۰۰۳، گزارشي از سوي مؤسسه «آمريكن اينتر پرايز» منتشر شد كه مي گفت خاورميانه، عرصه طرح پروژه استراتژي جديد آمريكا براساس استراتژي امنيت ملي خواهد بود كه در ۲۰ سپتامبر ۲۰۰۲ توسط كاخ سفيد اعلام شد.
اين طرح احياناً به نام «اصل بوش» نيز ناميده مي شد.
۵- قبل از رسيدن به حاكميت بزرگترين مشغله مجموعه اي كه اكنون سمت گيري هاي سياست خارجي ايالات متحده آمريكا را تعيين مي كنند، خاورميانه و تغيير آن، همساز با مصالح «اسرائيل» بود. گروهي از اينان در اواخر سال ۲۰۰۰ و در حالي كه بوش آماده ورود به كاخ سفيد بود، گزارشي به وي ارائه دادند با عنوان: درنورديدن توفان: ايالات متحده آمريكا و خاورميانه در قرن جديد.
۶- كريستفن، نويسنده و تحليلگر پيشين سازمان جاسوسي آمريكا طي پژوهشي كه در سال ۲۰۰۲ منتشر شد، گفت: مقاله هاي منتشر شده «نومحافظه كاران» و ديدگاه هاي اعلام شده آنها در سال هاي گذشته ترسيم دوباره نقشه خاورميانه را در بر مي گيرد كه طي آن اسرائيل در كانون نقشه جديد خواهد بود. اين نقشه شامل نوسازي جهان عرب و اسلام و گسترش دموكراسي و تغيير و تحولي خواهد بود كه جنگ عراق، آغاز آن است.
۷- سند اوراق استراتژيك كه در سال ۱۹۹۶ توسط سه تن از اركان دولت آمريكا نوشته و به بنيامين نتانياهو ارائه شد تا پس از پيروزي اش در انتخابات، اساس سياست حكومتش باشد، آشكارا خواهان جدايي از فراگرد صلح و رهايي از اصل زمين در برابر صلح است تا صلح در برابر صلح جايگزين آن شود و«حقوق منطقه اي اسرائيل!» به طور غير مشروط پذيرفته شود. اين سند مي گويد آينده عراق بر موازنه استراتژيك خاورميانه تأثير خواهد گذاشت و منجر به برتري «اسرائيل» در منطقه خواهد شد. اين سه تن، داگلاس فايث، معاون وزير دفاع، ريچارد پرل، رئيس پيشين شوراي سياسي رايزنان وزارت دفاع و ديويد وورمسر عضو دفتر امنيت ملي (تابع ديك چني، معاون رئيس جمهور آمريكا) بودند.
۸- نوشته هاي ريچارد كراوتهامر، يكي از برجسته ترين داعيان و نظريه پردازان انديشه «نومحافظه كاران» كه هم اكنون با تصميم سازان سياست خارجي آمريكا در ارتباط است؛ وي در نوشته هايش مي گويد: هدف از جنگ عراق، ورود به كل جهان عرب و اسلام، براي انجام تغيير فراگير است.
۹- نوشته هاي شماري از سردمداران جنبش «نومحافظه كاران» كه منصب هاي حساسي را در دولت بوش اشغال كرده اند؛ اينان تفاوتي ميان مصالح ملي ايالات متحده آمريكا و «اسرائيل» در خاورميانه نمي بينند.
يكي از اينها ديويد وورمسر است كه يك كارپايه سياسي منتشر كرده است. اين كارپايه براي مؤسسه يهودي امنيت ملي كه يك مؤسسه آمريكايي است، نوشته شده است. وي در اين كارپايه پيوند مستقيمي ميان مصالح ملي آمريكا و «اسرائيل» در خاورميانه ايجاد كرده است.
گفتني است: «اسرائيل» نيز تدوين استراتژي همساز با سمت گيري هاي استراتژيك آمريكا را به پايان رسانده است. دانشگاه آمريكايي اينديانا در سال ۱۹۹۸ طي پژوهشي، مواد اين استراتژي «اسرائيلي» را ذكر كرده است؛ كه از آن ميان: دستيابي به مركز نفوذي كه به اين حكومت اجازه دهد در مناطق جهان- و نه تنها در محدوده خاورميانه- استراتژي هاي خود را شكل دهد.
* تحرك موازي با سمت گيري آمريكا در كشورهاي اسلامي آسياي ميانه به منظور ايجاد جاي پاي نيرومند «اسرائيل» در اين كشورها و برپايي موانعي در برابر نفوذ عربي و اسلامي در آنها.
«اسرائيل» در اوت ۱۹۹۲ تحرك به سوي اين كشورهاي سرشار از نفت و گاز طبيعي را آغاز كرد. اين امر با تغيير نگاه در كشورهاي تحت پوشش خاورميانه توسط دولت آمريكا و نامگذاري اين گسترش به «خاورميانه بزرگ» همزمان گرديد. بدين سان «اسرائيل» خيلي زود به حركت افتاد تا وجود و نفوذ خود را در اين مناطق- كه بخشي از خاورميانه بزرگ خواهند بود- تثبيت كند.
از آنجا كه از اولويت هاي استراتژي «اسرائيل» از هنگام برپايي تاكنون، تضعيف كشورهاي عربي و تقسيم و تجزيه و فرسايش توان آنها و فرو بردنشان در مشكلات منطقه اي نظير هرج و مرج و بي ثباتي استوار شده است، جنگ عراق و هرج و مرج ناشي از آن، نتيجه مستقيم تطبيق اصل تخريب و نه تغيير نظام است و اين، برخلاف آن چيزي است كه ايالات متحده آمريكا به عنوان يكي از هدف هاي جنگ اعلام كرده بود و البته با درك «اسرائيلي ها» از امور همساز است. آنان، عراق را مركزي مي دانند كه مي تواند كانون هرج و مرج منطقه اي باشد كه اين امر به نوبه خود تأييدكننده طرحي قديمي است كه آنان و «نومحافظه كاران» براي ترسيم دوباره نقشه منطقه درباره آن به هماهنگي رسيده اند. اين كار با ايجاد نظام منطقه اي جديدي همراه خواهد بود كه تأثير اتحاديه عرب در آن تضعيف خواهد شد تا «اسرائيل» از نظر سياسي، امنيتي و اقتصادي شكل محوري پيدا كند.
در اينجا به طرح «قرن جديد آمريكايي» اعلام شده در سال ۱۹۹۸ نيز اشاره مي كنم كه يك نقشه فراگير و يك برنامه سياسي براي جنبش «نومحافظه كاران» براي چيرگي بر جهان- و از آن ميان خاورميانه- و برپايي امپراتوري است. اين متن بر «حفظ پايگاه هاي نظامي و تضعيف هر قدرت منطقه اي» تأكيد مي كند.
اگر نقشه هاي عمده طرح خاورميانه جديد از سال ها قبل و به شكل پراكنده و تدريجي، اما با ثبات و مدون در افق پديدار گرديد، پس از دستيابي «نومحافظه كاران» به رهبري سياست خارجي و نظامي آمريكا و با جنگ عراق و پس از آن، ادامه يافت.