دوشنبه ۱۲ مرداد ۱۳۸۳
نگاه امروز
مدرسه زدايي و ما
م.مجدفر
از زماني كه انديشمندي چون «روسو»در كتاب خود «اميل» بر وجود مدرسه به مثابه نهادي تاثيرگذار در اجتماعي شدن تاكيد كرد و از هنگامي كه «ايوان ايليچ»، انديشه «مدرسه زدايي» و لزوم خارج ساختن فراگيران از زير يوغ تعليم و تربيت رسمي را مطرح كرد، تاكنون اين دو ديدگاه به طور توأمان در نظام هاي آموزشي جهان مطرح بوده اند كه البته، نگرش اول و تلاش دولت ها براي تحت پوشش قراردادن تعداد بيشتري از دانش آموزان در نظام هاي رسمي چربش بيشتري داشته است. به طوري كه در اين سال  ها و اين اواخر، حتي تعداد و نسبت فراگيران موجود در مدرسه ها، از سوي نهادهاي جهاني و ملي، به عنوان يكي از شاخص هاي توسعه انساني به شمار رفته است. با اين وجود، در سال هاي اخير ودرپي گسترش فناوري هاي ارتباطي و توسعه اينترنت و نيز طرح روش هايي نوين در آ موزش از راه دور، مدرسه زدايي و تحصيل در خانه ،شكل و شمايل جديدي پيدا كرده و پديده آ موزش برون مدرسه اي كه عمدتا به وسيله پدران و مادران و براي فرار از تاثير آموزش هاي رسمي صورت مي پذيرد، توسعه كمي فراواني پيدا كرده است.
در گزارشي كه امروز چاپ شده است، با مساله دو ميليون دانش آموز آمريكايي كه در بيرون از نظام مدرسه اي رسمي درس مي خوانند، آشنا مي شويم و در مي يابيم كه چگونه دولتمردان آ مريكايي، در گردش كاري رندانه، اين تعداد دانش آموز و خانواده هاي آنان را نيز زير پوشش قرار داده اند و «تحصيل در خانه» شعار انتخاباتي هر دو جناح رقيب در اين كشور شده است و براي پاسخگويي به اين افراد، برنامه هايي را مدنظر دارند. مطالعه اين گزارش، از جهاتي مي تواند پيام هايي نيز براي ما داشته باشد.
سال گذشته، در كنار آمار و ارقام كم تعدادي كه از تحصيل فرزندان برخي هنرمندان و افراد خاص در بيرون از مدرسه ها و از لابلاي گفتگوهاي اين افراد  با مطبوعات، مشخص شده بود، از تحصيل حدود ۴ هزار دانش آموز دختر و پسر دبيرستاني مناطق شمالي تهران در مدارس مجازي برخي كشورهاي آسياي جنوب شرقي نيز خبر دار شده بوديم. اين موج، از مراجعه فراوان دانش آموزاني كه خواهان دريافت مدارك خود از دبيرستانها بودند و نيز مراجعه به سايت چند دبيرستان مجازي ياد شده مشخص گرديد. اين آمار، اكنون با گسترش فناوري هاي اطلاعاتي و مخابراتي در كشور، در حال گسترش است . بايد نظام آموزشي ما با صراحت اعلام كند تابع ديدگاه هاي روسو است يا قرائت جديدي از مدرسه زدايي ايليچ را پذيرفته است. براي اين دانش آموزان چه برنامه  هايي داريم؟ رهاسازي مطلق يا تحت  پوشش قراردادن معقول؟ ايجاد جذابيت هاي مدرسه اي و يا...
به نظر مي رسد بايد بخش هاي پژوهشي آموزش و پرورش، وظيفه مطالعه در پديده هاي نوين آموزشي جهان و تطبيق آن با رويدادهاي رخ داده در جامعه ايراني را عهده دار شوند.

نگاهي به پديده «آموزش در خانه»
ارتش سري بوش
000831.jpg
رخدادي در تعليم و تربيت آمريكا در حال وقوع است كه با رشد آن معلمان در همه جاي جهان مورد تهديد قرار مي گيرند. آيا وضعيت مدارس آمريكا نامناسب است و محافظه كاران آمريكا به دولت خود بي اعتمادند؟ يك پاسخ به اين دو پرسش را مي توان در رشد «تحصيل در خانه» جست وجو كرد. در حال حاضر دو ميليون دانش آموز و دانشجو يعني از هر ۲۵ نفر يك نفر در خانه تحصيل مي كند. رشد تحصيل در خانه هنگامي اهميت مي يابد كه دو حقيقت زير را نيز در نظر بگيريم: اول تعهد والدين است. آنها نه تنها فرصت آموزش رايگان دولتي، بلكه بخشي از درآمد خود را نيز از دست مي دهند، چرا كه يكي از والدين (معمولاً مادر) بايد خانه بماند و به آموزش فرزندان بپردازد.
حقيقت دوم اين كه بسياري از تصورات مربوط به آموزش دولتي، با چالش هايي مواجه است. در ۱۵۰ سال گذشته، آموزش عمومي اجباري از ويژگي هاي عمده جوامع متمدن بوده است. جامعه شناساني چون «ماكس وبر» سيطره دولت بر تعليم و تربيت را به عنوان پيامد طبيعي مدرنيزه شدن مي داند. با اين حال در پيشرفته ترين كشور روي زمين، بيش از دو ميليون از والدين اصرار دارند كه آموزش بايد به خانواده واگذار شود. اين انديشه از كجا ريشه گرفته است؟
احكام دين
اين آمار دو ميليوني را «انجمن دفاع حقوقي از تحصيل در خانه» اعلام كرده است. در حالي كه در آخرين تحقيق وزارت آموزش و پرورش آمريكا، اين رقم ۸۵۰ هزار نفر برآورد شده بود. اما به نظر مي رسد آمار«انجمن دفاع حقوقي از تحصيل در خانه» به واقعيت نزديك تر باشد. «راد پايگ» وزير آموزش و پرورش در سخنراني هاي خود از اين رقم استفاده مي كند، اگرچه آنهايي كه در خانه تحصيل مي كنند، تمايلي براي پاسخ به پرسش تحقيقاتي دولتي ندارند، ولي بسياري از شواهد، حاكي از افزايش تحصيل در خانه است.
بازار خريد و فروش مطالب درسي و ملزومات تحصيل در خانه، سالانه حداقل ۸۵۰ ميليون دلار است. در حال حاضر سه چهارم دانشگاه ها، سياست هايي را براي دانش آموزان شاغل به تحصيل در خانه دارند و شبكه هاي حمايتي بسياري در صدها شهر در سراسر كشور تلاش مي كنند تا امكانات مختلفي از قبيل ايجاد آموزشگاه هاي علوم، تشكيل تيم هاي ورزشي و دفاع از حقوق و اعتبار بخشي را در اختيار والدين قرار دهند.
وقتي فروشگاه زنجيره اي «جي سي پني» در سال ۲۰۰۱ فروش تي شرتي را با نوشته «تحصيلكرده در خانه» با تصوير يك خانه متحرك آغاز كرد، انتقادات شديدي را برانگيخت، به طوري كه مجبور شد فروش آن را متوقف كند.
تحصيل در خانه، پديده اي نسبتاً جديد است. وقتي رونالد ريگان در سال ۱۹۸۱ قدرت را به دست گرفت آموزش فرزندان توسط والدين در خانه، در اكثر ايالت ها ممنوع بود. امروزه اين امر در همه ۵۰ ايالت قانوني است. در بيست و هشت ايالت، كار دانش آموزان بايد از طريق شركت در آزمون هاي استاندارد يا گزيده به طور رسمي ارزيابي شود. در سيزده ايالت والدين فقط بايد موضوع تدريس فرزندان در خانه را كتباً به مسئولان اعلام كنند. در ايالت تگزاس، والدين حتي الزامي به اعلام اين امر هم ندارند.
دليل لغو محدوديت تحصيل در خانه در سراسر آمريكا، همان قدرت مسيحيت است. البته همه آنهايي كه در خانه تحصيل مي كنند، محافظه كاران مذهبي نيستند. يكي از نخستين مدافعان تحصيل در خانه آقاي «جان هلت» از چپ گراياني است كه مدارس را ابزار ديوانسالاري صنعتي مي داند و معتقد است كودكان بايد كم و بيش به خودآموزي بپردازند. شمار سياهپوستاني كه در خارج از مدرسه تحصيل مي كنند، سريعاً رو به افزايش است.
با اين حال، اعضاي جنبش موسوم به «گارد حاكم» از محافظه كاران اجتماعي هستند. آنها در دهه ۱۹۷۰ در واكنش به انحراف نظام مدرسه اي به سوي چپگرايان غيرمذهبي، به تحصيل در خانه روي آوردند و هنوز هم بيشترين حمايت سياسي را در كنگره آمريكا از اين جنبش ابراز مي دارند. سناتور «ريك سنتروم» خود شخصاً و يا همسرش به آموزش فرزندانش در خانه مي پردازد. يكي ديگر از جمهوريخواهان طرفدار تحصيل در خانه «مارلين ماسگريو» از اعضاي كنگره و از حاميان لايحه رفع محدوديت هاي قانوني اعطاي بورسيه و كمك هزينه تحصيلي به دانش آموزاني است كه در خانه تحصيل مي كنند.
جورج بوش سعي بسياري در جانبداري از كساني دارد كه در خانه تحصيل مي كنند. وي در مبارزات انتخاباتي خود در سال ۲۰۰۰ گفت: «ما در ايالت تگزاس بايد به تحصيل در خانه احترام بگذاريم و از آن دفاع كنيم. احترام به جهت تعهد و صرف وقت و انرژي از سوي مادران و پدراني كه فرزندانشان را دوست دارند و دفاع از آن در مقابل دخالت دولت». وي در مقام رئيس جمهور و در كاخ سفيد، پذيراي بسياري از كودكاني بوده كه در خانه تحصيل مي كنند. همان گونه كه اتحاديه هاي معلمان، طرفداران بسياري را براي حزب دموكرات تربيت مي كنند، دانش آموزاني كه در خانه تحصيل مي كنند نيز سربازان پياده حزب جمهوريخواه هستند. طبق آمار آژانس توسعه نيروي انساني ۷۶ درصد جوانان ۲۸-۲۴ ساله كه در خانه تحصيل مي كنند، در انتخابات شركت مي كنند و در مقابل تنها ۲۹ درصد همين گروه سني در كل جمعيت در انتخابات شركت مي كنند. آنهايي كه در خانه تحصيل مي كنند، بيشتر به مبارزات سياسي كمك مي كنند و معمولاً هم به نفع جمهوريخواهان اين كار را انجام مي دهند.
آموزش كارآمد
گرچه تمايلي ايدئولوژيك از سوي بسياري از مردم به تحصيل در خانه وجود دارد، اما نبايد دچار اشتباه شد. اولاً اين امر حركتي از متن جامعه است و والدين با هر مسلك سياسي شخصاً تصميم به آموزش كودكان خود در خانه مي گيرند، يعني از دستورات سطوح بالايي براي انجام اين كار تبعيت نمي كنند. ثانياً اين امر جنبه كاربردي دارد. طرفداران نظريه تحصيل در خانه معتقدند كه در خانه مي توان آموزش بهتري به كودكان ارايه داد.
طبق اين نظريه، آموزش فرد به فرد، كودكان را قادر مي سازد تا به جاي پيشرفت در جهت رفاه اتحاديه هاي آموزشي، طبق توانمندي هاي خود جلو بروند. علاوه بر اين، كودكان به جاي دغل كاري هاي سياسي، طبق آداب و رسوم يادگيري يهود و مسيحيت آموزش مي بينند. بعضي از طرفداران تحصيل در خانه، انديشه سنتي دروس سه گانه را با همان مراحل دستور زبان، منطق و معاني بيان مي پسندند كه مستلزم يادگيري زبان يوناني و لاتين است. به نظر مي رسد اين امر سير قهقرايي باشد، اما طرفداران نظريه تحصيل در خانه معتقدند كه فن    آوري از آنها حمايت مي كند، زيرا شبكه جهاني اينترنت، آموزش به مردم در خانه را آسان تر كرده است و مطالب بي شماري براي آموزش در اختيار مي گذارد و اكنون انجمن هاي مجازي امكان دستيابي به اطلاعات را فراهم مي نمايند.
از ديگر عوامل مؤثر و كارآمد تحصيل در خانه، موفقيت آن است. بسياري از والدين نگران آن هستند كه تحصيل در خانه ممكن است كودكان را گوشه گير و منزوي كند. با گسترش شبكه هاي تحصيل در خانه، تقريباً در همه شهرهاي آمريكا اين نگراني رو به كاهش است. دانش آموزاني كه در خانه تحصيل مي كنند، مي توانند با ساير دانش آموزان به بازي بيس بال بپردازند و يا به سفرهاي مدرسه اي و غيره بروند.
000870.jpg

در مورد استانداردهاي تحصيلي وضع چگونه است؟ شبكه تحصيل در خانه، خبرهاي خوبي دارد. «خانواده اي با سه فرزندي كه در خانه تحصيل كرده اند، در هاوايي»، « رمان پرفروش دانش آموزي كه در خانه تحصيل مي كند»، «نفرات اول، دوم و سوم در مسابقات ملي املاي واژگان ۲۰۰۰»، «اولين دانشگاه براي كودكاني كه در خانه تحصيل مي كنند». يافتن شواهد منظم مشكل تر است.
قطعاً نشانه هايي از شكوفايي دانش آموزاني كه در خانه تحصيل مي كنند، وجود دارد. يكي از تحقيقات انجام شده توسط «انجمن دفاع حقوقي از تحصيل در خانه» نشان مي دهد كه سه چهارم دانش آموزان ۱۴ تا ۲۴ ساله اي كه در خانه تحصيل كرده اند، در دوره هاي كالج به تحصيل پرداخته اند كه اين رقم در مورد كل جمعيت دانش آموزي ۴۶ درصد است. اما اين امر نمي تواند دليل و مدرك قاطعي باشد. آنهايي كه در خانه تحصيل مي كنند، اجباري به گزارش نتايج بد ندارند. علاوه براين، آنهايي كه در خانه تحصيل مي كنند، بيشتر از قشر تحصيلكرده جمعيت جامعه هستند.
با اين حال، شواهد نشانگر تغيير در شيوه آشكار شدن مبحث است. در حال حاضر بحث بر سر آن است كه كودكاني كه در خانه تحصيل كرده اند، بازنده اند يا خير، بلكه اين است كه آيا اين دانش آموزان خوب عمل مي كنند يا خير. آقاي «بيل بنت» وزير آموزش و پرورش زمان رياست جمهوري ريگان، يك بار با لحن شيطنت آميزي گفته بود كه «شايد بهتر باشد ما نظام آموزشي دولتي را به طرفداران تحصيل در خانه واگذار كنيم» اين طرز فكر به نظر غيرممكن مي آيد، اما طرفداران نظريه تحصيل در خانه، يورشي را به نظام آموزش دولتي وارد كرده اند كه معلمان در همه جاي جهان بايد مراقب آن باشند.
دانشگاهي براي آنهايي كه در خانه تحصيل كرده اند
اگر بخواهيم ساختماني را به عنوان سمبل نهضت تحصيل در خانه انتخاب كنيم، مي توان «كالج پاتريك هنري» در حومه ويرجينيا را نام ببريم. اين دانشگاه سنت گرا كه در سال ۲۰۰۰ تأسيس شد، شايد فقط ۲۴۲ دانشجو داشته باشد، اما در نظر دارد تعداد دانشجويان مقطع ليسانس را به ۱۶۰۰ نفر برساند و دانشكده حقوق خود را نيز با پذيرش ۴۰۰ دانشجو تاسيس نمايد. از هر پنج نفر دانشجوي اين دانشگاه، چهار نفر آنها در خانه تحصيل كرده اند.
دو موضوع شديداً مورد علاقه اين دانشگاه «آزادي» و «خداست». ديوارهاي دانشگاه از عكس بنيانگذاران دانشگاه پوشيده شده و در نامگذاري خوابگاه هاي دانشجويان نيز از نام آنها استفاده شده است. مصرف الكل و دخانيات ممنوع است و از دانشجويان مصراً خواسته مي شود تا در صورت شروع دوستي با هر كس، خانواده را در جريان امر قرار دهند. آقاي مايكل فاريس، مؤسس اين دانشگاه، آن را مأمني براي آسودگي از روابط جنسي، مواد مخدر و موسيقي پرهياهو توصيف مي كند. كالج در صدد تربيت مسيحيان خوب و كارآمد است. آقاي فاريس به افراد تحت سرپرستي خود مي گويد «همانگونه كه رسالت والدين شما سوق دادن يك نسل به سوي مسيح بود، رسالت شما سوق دادن ملت ما به سوي بنيان الهي است». به نظر آقاي پل بوتسلي رئيس امور دانشجويي، مدارس مسيحي بايد همان قدر كه به تعالي علمي اهميت مي دهند، به ارزش هاي معنوي نيز اهميت دهند. برنامه هاي درسي كالج «پاتريك هنري» عبارتند از: فلسفه زبان هاي خارجي، تاريخ، تعليمات انجيل، اقتصاد، ادبيات، علوم، هندسه اقليدسي و ادبيات لاتين يا يوناني.
دانشجويان با جهان بيني هاي مختلفي مواجه مي شوند. يكي از دانشجويان حركت موفقيت آميزي را به عنوان بخشي از دروس دانشگاهي آغاز كرد كه به تعطيلي بخش بزرگسالان فروشگاه نوارهاي ويديويي انجاميد. رابرت استيسي، رئيس دپارتمان مي گويد: دانشجويان براي كارورزي به اداره «كارل رو» در كاخ سفيد و كنگره آمريكا اعزام شده اند و حتي يكي از فارغ التحصيلان در دفتر «پل برمر»، حاكم نظامي آمريكا در بغداد كار مي كرد. كالج هم اكنون در صدد تأسيس مدرسه فيلمسازي است و اعضاي گروه سناريونويسان مسيحي در هاليوود را براي آموزش فيلمنامه نويسي به كار گرفته است.
عليرغم اين احساس مسئوليت هميشگي، دانشجويان از هويت سنت گرايي فاصله دارند. به طور مثال، آقاي استيون كه در ميلدلند تگزاس به تحصيل در خانه اشتغال داشت، عقايد محافظه كارانه را با استناد به گفته هاي «ميشل فوكو» رد مي كند و چنان نسبت به ايالات زادگاه خود كه حكم اعدام در آن اعمال مي شود، نگران است كه مي خواهد در سازماني كار پيدا كند كه اگر در پي لغو آن نباشد حداقل در صدد اصلاح آن باشد. بسياري از دانشجويان از سياست هاي خارجي جورج بوش و اختلاف نظرهاي آمريكا و اروپا در شگفت هستند.
منبع: اكونوميست

در حاشيه يك پيشنهاد
پس چه شد؟
000867.jpg
منصور ملكي
صاحب اين قلم، در مقام معلم ادبيات فارسي خبر دارد كه در ساليان گذشته، از سوي مهندس جعفر علاقمندان، كه هم اكنون و اين روزها رياست سازمان پژوهش و برنامه ريزي آموزشي را عهده دار هستند، طرحي ارائه شد كه سازمان كتاب هاي درسي اقدام به انتشار كتاب هاي چند تأليفي كند، «طرحي نو درانداختن» در آموزش و پرورش كه ساليان سال است در دور باطلي به دور خود مي چرخد، دل شير مي خواهد!
اصلاً ايجاد سازماني به نام «سازمان كتاب هاي درسي» در پيش از انقلاب يكدست كردن آموزش بود كه مبلغ سياست هاي گذشته بود و پيش از آن به روزگاري كه نسل من در دبيرستان درس مي خواند، هر معلمي كتاب موردنظر خود را به شاگردان معرفي مي كرد، جبر «قرباني»، دستور «پنج استاد» و ... و ...
در تمامي اين ساليان پس از انقلاب، اين سازمان كه فقط گردانندگان طاغوتي اش بركنار شدند با كادري جديد، متعهد به ارزش هاي انقلاب و با اعتقاد به آموزش دانش زمانه به كار خود ادامه داد، با وجود توصيفاتي كه ذكر آن شد، متأسفانه ندانم كاري ها، بي تجربگي ها و عدم آگاهي بر مقوله هاي گوناگون آموزشي سبب شد بارها و بارها و بارها كتاب هاي تأليفي عوض شوند، به خصوص به ياد دارم در زمانه اي كه به شاگردان مي گفتند كه كتاب هاي درسي تان را تميز نگاه داريد تا سال بعد، شاگرداني ديگر از آن استفاده كنند؛ در اين بارها و بارها تعويض كتاب هاي درسي -در زمينه ادبيات فارسي- كار به جايي رسيد كه براي اول سال تحصيلي كتاب آماده نشد و به ناچار فرم هاي ۱۶ صفحه اي به فاصله هاي طولاني از چاپخانه مي آمد تا به دست معلم برسد وبه نوعي تكثير  شود.
در طول اين ساليان بارها و بارها اتفاق افتاده است كه به خاطر اصلاح كلمه اي يا جمله اي و يا حذف كلمه اي، جمله اي يا درسي، كتاب ها از اعتبار ساقط مي شد و باز همان چرخه بيهوده چاپ، توزيع و ...
و هنوز در همچنان بر اين پاشنه مي چرخد و علاوه بر آن، نفهميديم اين بخشنامه هاي در دقيقه ۹۰ چيست كه به اطلاع مي رساند براي آزمون، اين بخش و آن بخش حذف شود. اگر اين بخش ها زايد بود، چرا پس اين همه زحمت و بودجه صرف شد؟
بگذاريد به صراحت بگويم، كه من نيز چون شما بر اين اعتقادم كه مي بايد دانش آموزان اين مملكت را در چارچوب ارزش هاي والاي انقلاب تربيت كرد. پس به اين ترتيب مي شود سازمان كتاب هاي درسي را حفظ كرد، اما مسئوليت و شرح وظايفي ديگر برايش در نظر گرفت.
پيشنهاد مهندس جعفر علاقه مندان بهترين است. مي توان از صاحب نظران، استادان دانشگاه و به طور اخص دبيران و آموزگاراني كه ساليان دراز پاي تخته ها گچ خورده اند، دعوت كرد كه اقدام به تأليف كتاب هاي درسي كنند و از ميان بسياري تأليف سازمان كتاب هاي درسي چندين و چند كتاب را به نظارت خود انتخاب كنند و به دبيران و آموزگاران آن كتاب ها را معرفي كنند و اجازه دهند تا هر دبير و آموزگاري با مطالعه آن كتاب ها به سليقه خود كتابي را برگزينند و از شاگردان بخواهند آن كتاب را تهيه كنند.
پيشنهاد مهندس جعفر علاقمندان سبب مي شود در رقابتي سالم، شايستگي هاي مؤلفان و پديد آورندگان كتاب هاي درسي شكوفا شود و به شرط آن كه هيأتي كه در آن سازمان قرار است از چندين و چند تأليف مثلاً پنج تأليف را برگزينند، خطي عمل نكنند، رفيق بازي نكنند. اين هيأت مي تواند از صاحب نظران، استادان و دبيران و آموزگاران تشكيل شود و نه كارمندان سازمان پژوهش و برنامه ريزي آموزشي. چندين و چند سال پيش كه مهندس جعفر علاقمندان به سازمان پژوهش و برنامه ريزي آموزش و پژوهش و برنامه ريزي آمد -و نمي دانم در آن وقت چه سمتي داشتند - اين طرح داده شد و خبرش از طريق مطبوعات به گوش من معلم رسيد. اما نفهميدم كه چه شد اين طرح به فراموشي سپرده شد، حتي حاضر نشدند پيرامون آن بحث و مناظره در گيرد، كم و كيف طرح را بسنجند و نتيجه اي گرفته شود.
آيا شما فكر نمي كنيد سازمان مذكور بسته عمل مي كند و هر سال و هر سال روز از نو روزي از نو. چاپ كتاب، با غلط ها و اشتباهات، بخشنامه در دقيقه ۹۰ براي حذف بعضي از دروس، اصلاح و تغيير كلمه اي، جمله اي و باز چاپ جديد در تيراژي به تعداد دانش آموزان سراسر مملكت و باز همچنان همان اشتباهات و غلط ها.
هنوز در مقام يك معلم، در انتظارم كه به پيشنهاد مهندس جعفر علاقمندان پاسخي مثبت داده شود.

فرهنگ
ادبيات
اقتصاد
انديشه
ايران
سياست
ورزش
هنر
|  ادبيات  |  اقتصاد  |  انديشه  |  ايران  |  سياست  |  فرهنگ   |  ورزش  |  هنر  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |