دوشنبه ۱۹ مرداد ۱۳۸۳
آخرين نوشته فرانسيس فوكوياما
توهمات در هم شكسته
مترجم :وحيد رضا نعيمي
001242.jpg

اشاره:
دكتر فرانسيس فوكوياما استاد اقتصاد سياسي بين الملل در دانشكده مطالعات پيشرفته بين الملل در دانشگاه جانزهاپكينز خود را «سرتا پا نومحافظه كار» مي داند. وي بر اين اعتقاد است كه دولت بوش درجنگ با عراق، مرتكب اشتباهاتي شد كه به غلط آن را به نومحافظه كاري نسبت مي دهند. به عبارت ديگر،  مي توان از گزاره هاي نومحافظه كاري شروع كرد، اما به ارزيابي اساساً متفاوتي از اين جنگ رسيد.
فوكوياما سه مورد اشتباه را در سياست خارجي دولت بوش برمي شمارد. اول اتخاذ روش مهندسي اجتماعي به صورت صدور دموكراسي،  به خصوص به خاورميانه.دوم عدم توجه به ضرورت وجود مشروعيت بين المللي و سوم تأسي به راهبرد اسرائيل در خاورميانه (بي اعتنايي به سازمانهاي بين المللي، رويكرد تهاجمي نظامي به مسائل و غيره) و تعميم آن به نقش آمريكا در جهان.
از ميان تمام آراي مختلفي كه اكنون به نومحافظه كاران منتسب مي شود، عجيب ترين آنها براي من، اعتماد به اين است كه آمريكا مي تواند عراق را به يك دموكراسي به سبك غربي تبديل كند و از آنجا تلاشي را براي دموكراتيزه كردن منطقه خاورميانه بزرگ آغاز كند. اين نظر از آنجا عجيب به نظرم رسيد كه دقيقاً  همين نومحافظه كاران در بخش اعظم نسل گذشته در مورد خطرات مهندسي اجتماعي بلندپروازانه و اين كه چگونه طراحان اجتماعي اصلاً نمي توانند رفتار را كنترل كنند يا با پيامدهاي پيش بيني نشده مقابله كنند، هشدار داده بودند. اگر آمريكا نمي تواند فقر را در واشنگتن ريشه كن كند يا نمره امتحانات دانش آموزان را افزايش دهد، آخر چگونه انتظار دارد در بخشي از جهان، دموكراسي برقرار كند؟
چندين نومحافظه كار از جمله چارلز كراوتهامر به اين نكته اشاره كرده اند كه پس از جنگ جهاني كساني كه مي گفتند ژاپن نمي تواند دموكراتيزه شود، چقدر اشتباه مي كردند. كراوتهامر مي  پرسد:
«كجا نوشته شده است كه عربها ناتوان از برقراري دموكراسي هستند؟» وي استدلالي را بيان مي كند كه برنارد لوئيز كارشناس برجسته خاورميانه صراحتاً  ابراز كرده است. لوئيز در چند مقطع خاطر نشان كرده است بدبيني در مورد عراق دموكراتيك، نشان دهنده فقدان احترام براي اعراب است.
البته هيچ جا ننوشته است كه عربها ناتوان از برقراري دموكراسي هستند و مسلماً احمقانه است كه اروپاييان بدبين با اطمينان زيادي مي گويند كه دموكراسي در خاورميانه محال است. در واقع ما قبلاً  فريب خورده ايم، نه فقط در ژاپن بلكه در اروپا پس از سقوط كمونيسم، اما امكان داشتن به معناي احتمال نيست و سياست خوب با مصروف داشتن تمام تلاشها در يك مسير به دست نمي آِيد.
فرهنگ سرنوشت نيست، اما نقش مهمي در امكان پذير ساختن برخي نهادها دارد- اين امر اغلب يك ديدگاه محافظه كارانه محسوب مي شود. با وجودي كه من بيش از بيشتر افراد با اين عقيده شناخته شده ام كه پيكان تاريخ به سوي دموكراسي است، هرگز اعتقاد نداشته ام كه دموكراسي را مي تـوان همه جا و هر جا صرفاً  از طريق اراده سياسي ايجاد كرد.
پيش از جنگ عراق، دلايل زيادي براي اين فكر وجود داشت كه ساختن عراقي دموكراتيك، كاري آن چنان پيچيده است كه تقريباً غيرقابل مديريت است. برخي از اين دلايل به ماهيت جامعه عراق مربوط بود: اين حقيقت كه به سرعت از زير بار تماميت گرايي  رها مي شود، اختلافات قومي آن، نقش دين سياسي، ساختار قبيله اي آن و سيطره شبكه هاي خويشاوندي گسترده و تأثير پذيري آن از بخشهايي در خاورميانه كه به شدت ضدآمريكايي هستند.
اما بقيه دلايل به آمريكا مربوط بود. آمريكا در خلال فتح فيليپين در سال ۱۸۹۹ و اشغال فعلي افغانستان و عراق، در حدود ۱۸ طرح ملت سازي درگير بوده و كارنامه كلي آن در اين زمينه جالب نيست. موارد موفقيت آشكار
- آلمان، ژاپن و كره جنوبي- همه مواردي بودند كه نيروهاي آمريكا آمدند و به مدت نامحدود ماندند. در دو مورد اول، ما اصلاً  ملت سازي نكرديم، بلكه به جوامعي مشروعيت مجدد بخشيديم كه حكومتهاي بسيار نيرومندي داشتند. در تمام ديگر موارد، آمريكا هيچ چيزي از نظر نهادهاي ماندگار باقي نگذاشت يا همچون مورد نيكاراگوئه ارتش و پليس نوين ايجاد كرد اما هيچ حاكميت قانون ماندگاري پديد نياورد و به اين ترتيب وضع را بدتر كرد.
اين امر ما را به نكته اي بنيادي در مورد وضعيت تك قطبي مي رساند. اين درست است كه نابرابري قدرت عظيمي بين آمريكا و بقيه جهان وجود دارد، عظيم تر از حتي سيطره رم در اوج امپراتوري آن، اما اين سيطره فقط در جهت دو بعد قدرت ملي آشكار است، عرصه فرهنگي و توانايي جنگ و پيروزي در جنگهاي متعارف شديد. آمريكايي ها هيچ علاقه يا امكان خاصي براي ملت سازي ندارند. ما راه خروج مي خواهيم نه امپراتوري.
پس مبناي حمايت داخلي از اين تلاش  بسيار بلندپروازانه براي تغيير سياسي يكي از آشوب زده ترين و مخاصمت آميزترين مناطق جهان از كجا مي آيد؟ و اگر اين كشور واقعاً  يك جمهوري تجاري است كه از امپراتوري ناراضي است، چرا آمريكايي ها بايد اين قدر مشتاق باشند كه قلمرو آن را گسترش دهند؟ در عراق پس از تهاجم آمريكا، ما آمريكايي ها از نظر برنامه ريزي و اجراي بازسازي ناتوان و بي نظم بوديم، يعني چيزي كه براي افرادي كه با تاريخ آمريكا آشنا هستند، تعجب آور نيست.
001272.jpg

بسياري از اروپايي ها برخي از اين ترديد ها را در آستانه جنگ در مارس ۲۰۰۳ مطرح كردند. بسياري از اروپايي ها به خصوص اطمينان نداشتند كه آمريكا وضعيت پس از جنگ را خوب اداره كند، چه رسد به آن كه به دستور كار بلندپروازانه تر دموكراتيزاسيون كردن خاورميانه اعتماد كنند. به علاوه متقاعد نشدند كه آنقدر كه دولت بوش ادعا مي كرد عراق خطرناك است. استدلال آنان اين بود كه بعث عراق ارتباطي با القاعده ندارد و حمله به عراق انحراف از جنگ با تروريسم است. به اعتقاد آنان مناقشه جاري بين فلسطينيان و اسرائيل منشأ خطرناكتر تروريسم و بي ثباتي است، خطرناكتر از عراق و اين كه دولت بوش با طرفداري قوي از سياستهاي آريل شارون اعتبار خود را خدشه دار مي كند.
البته تمام اين گزاره ها قابل بحث بوده و هستند. درمورد اداره پذيري عراق پس از جنگ، موضع بدبينانه تر اروپايي ها تقريباً  مسلماً  درست بود. دولت بوش با توهمات بزرگي در مورد آساني وضعيت پس از جنگ، درگير عراق شد. فكر مي كرد عراق هزينه بازسازي خود  را تأمين مي كند، آمريكايي ها براي هميشه در معرض سپاسگزاري جهت آزادسازي عراق خواهند بود و مي توانيم اين كشور را با نيروي اندكي اشغال كنيم و حتي نيروهاي آمريكا را ظرف چند ماه به شدت كاهش دهيم. در مورد تهديد عراق، روشن است همه- اروپايي ها و آمريكايي ها- فريب خوردند و تصور كردند اين كشور داراي انبوهي از سلاحهاي شيميايي و ميكروبي است. اما در اين مورد،  موضع اروپايي ها نهايتاً نسبت به موضع بسيار هشدار آميز دولت بوش نزديكتر به حقيقت از آب درآمد.
مسأله ارتباط القاعده و عراق پيش از جنگ در آمريكا شديداً  سياسي شده است. تفسير من از شواهد اين است كه اين ارتباطها وجود داشته اما اهميت آن محدود بوده است. از ۱۱ سپتامبر فهميده ايم كه القاعده نيازي به حمايت كشوري مانند عراق نداشت تا خسارت فراواني به آمريكا وارد كند و حمله به عراق مستقيم ترين راه براي رسيدن به القاعده نبود.
در مورد فلسطين، اروپايي ها احتمالاً  اشتباه مي كنند يا دست كم اين اعتقادشان اشتباه است كه اگر آمريكا تصميم بگيرد از نفوذ خود بر اسرائيل استفاده كند، اين مناقشه حل و فصل ماندگاري پيدا خواهد كرد.
موضوع اين نيست كه چه كسي درست گفت، بلكه اين است كه مسأله آن گونه كه بسياري از نومحافظه كاران معتقد بودند، سياه وسفيد نيست. آنان طوري حرف مي زنند گويي درستي قضاوتشان (يعني قضاوت دولت بوش) در هر مرحله روشن شده و هر گونه زير سؤال بردن اين قضاوت ناشي از انگيزه هاي پست يا غيرصادقانه است. كاش اين گونه بود. اين حقيقت كه قضاوت واشنگتن ناقص بود، مشكل مشروعيت عظيمي براي آمريكا ايجاد كرده است. مشكلي كه تا مدتهاي مديدي به منافع آمريكا لطمه خواهد زد.
عبرت عراق اين است كه آمريكا بايد در كاربرد قدرت براي پيگيري منافع و ارزشهاي خود، بايد محتاط تر و ظريفتر عمل كند. تنها ابرقدرت  جهان بايد به ياد داشته باشد كه در سراسر جهان به حاشيه قدرت آن با سوءظن فراوان مي نگرند و اگر خردمندانه از اين قدرت استفاده نشود، واكنشهاي منفي ايجاد خواهد شد.
اين امر در وهله اول به معناي انجام كار ساده ديپلماسي و ائتلاف سازي است كه دولت بوش تا قبل از جنگ عراق آنقدر از انجام آن اكراه داشت و نيز عدم اهانت بي جا به «افكار مشترك بشريت» است. آمريكا نبايد به خاطر خود به جانب سازمان ملل برود يا چند جانبه گرايي را بپذيرد، يا به اين خاطر كه به نوعي معتقديم اين قبيل نهادها ذاتاً  مشروعتر از ملت دولتها هستند.
از سوي ديگر، آمريكا به متحدان همفكر جهت دستيابي به قسمتهاي واقع گرايانه و آرمان گرايانه دستور كارمان نياز دارد و بايد زمان و نيروي بيشتري را صرف ايجاد آنها بكند. اشاعه دموكراسي از طريق تمام ابزارهاي در اختيار آمريكا بايد همچنان در رأس دستور كار باشد، به خصوص در ارتباط با خاورميانه. اما آمريكا بايد درباره توانايي هاي ملت سازي خود واقع بين تر و در مورد اجراي طرحهاي مهندسي اجتماعي در نقاطي از جهان كه به خوبي نمي شناسد، محتاط تر باشد.

نگاه امروز
لعنت نفت در جهان
در هفته منتهي به ۴/۴/۸۳، اظهارات ولاديمير پوتين شايد از همه گفته هاي سياستمداران جهان مهم تر بود. گفته رئيس جمهور روسيه مبني بر اين كه اجازه نمي دهد گروه نفتي «يوكوس» ورشكست شود، مسأله مهمي است، زيرا محاكمه سرمايه داران برجسته روس به اتهام فريبكاري و فرار از ماليات، به محاكمه سرمايه داري روسيه - بي توجه به سمت و سوي خوب يا بد آن- تبديل شده است. پيشرفت روسيه، به رغم شك و شبهه هاي پيرامون آن به الگويي از پيشرفت ناقص، اما واقعي بدل شده است كه مي تواند به نوعي آرزوي كشورهاي ورشكست شده خاورميانه و آفريقا باشد. بي توجه به اين كه ميان افرادي نظير پوتين خود خواه يا مدعي العموم هاي وي يا سلاطين پول در «يوكوس» چه كسي را فاسدتر بدانيم، مشاهده سرمايه داراني چون ميخائيل خودوركووسكي و پلاتون لوبوديف در قفس اتهام دادگاه، نگران كننده بود.حساسيت اين تصميم ها در مقاله «بردسول» و «يرواند سوپرامانيان» آمده است كه به زودي در فصلنامه «فارين افيرز» منتشر خواهد شد. اين دو نويسنده- خانم بردسول رئيس مركز توسعه جهاني در واشنگتن است و آقاي سوپرامانيان در صندوق بين المللي پول كار مي كند- مشكلات بي شمار جهان را به يك دليل نسبت مي دهند و آن «نفت» است. هبه نفت مي تواند كشورهاي داراي فرهنگ پيشرفته قانونمداري نظير بريتانيا، نروژ و ولايت آلاسكا را بهره مند سازد. اما در كشورهايي كه جامعه مدني و حاكميت قانون و فراگرد مردم سالاري، استوار نيست، اين هبه به ويراني مي انجامد. وجود نفت به خودي خود، مجريان قانون را به جنايتكار و كشورها را به سوي هرج و مرج و نااميدي مي كشاند.
ميليون ها آفريقايي كه در پايان  دهه شصت در بيافرا كشته شدند، قربانيان كاملاً تراژديك اين معادله هستند. داستان آنان، داستان گرسنگي يا كشمكش قبيله اي (آن گونه كه مطبوعات آن زمان نوشتند) نبود، بلكه تلاش ملت «ايبو» در شرق نيجريه براي چيرگي بر ذخاير نفت بود.
برهان لعنت نفت با اقتصاد توسعه سنتي متناقض است، زيرا اين اقتصاد، منابع طبيعي را نعمتي براي كشورهاي در حال توسعه به شمار مي آورد كه مثلاً مي توان آن را به عنوان پول بانك براي هزينه هاي ساختماني بنيادي خرج كرد. ولي به ناگاه  اين برهان را نه تنها در «فارين افيرز»، بلكه در كتاب ها و مجلاتي نيز مي بينيم كه نمايانگر گرايش هاي سياسي مختلفي هستند. لذا شايسته است كه درباره منابع آن تحقيق كنيم.
از مدت ها پيش، اقتصاددانان چيگرا مشاهده كرده بودند كه چيرگي امپراتوري ها يا كشورهاي استعماري بر منابع طبيعي- نفت خاورميانه، كشتزارهاي خشخاش در آسياي ميانه، نيشكر در گويان انگليس و تنباكو در آمريكاي جنوبي- به آنها اجازه مي دهد تا ساكنان بومي را قلع و قمع كنند. در اينجاست كه انديشه برخاسته از نقاشي هاي متحرك جان مي گيرد. اين انديشه مي گويد كه ايالات متحده آمريكا مي خواهد به واسطه پول هاي نفتي «هاليبرتن» بر جهان حكومت كند. اما راستگرايان كه گرايش هاي بازاري دارند، انديشه فاسد بودن هر نوع سرمايه و حتي سرمايه نفتي را رد مي كند. با اين همه انديشمندان طرفدار بازار آزاد- از مانكور اولسون تا پيتر پاور- در سده گذشته مي گفتند كه تجربه پس از دوران استعمار نشان مي دهد كه منابع طبيعي استعمار زدگان، مشكل آنهاست. در واقع، نبود منابع طبيعي يك نكته مثبت است. ژاپن و آلمان غربي و سنگاپور از اين موضوع [بي نفتي]، استفاده كردند و آن هنگامي بود كه مجبور به پيشرفت فكري و صنعتي شدند.
چيز جديدي كه خانم بردسول و آقاي سوپرامانيان به اين بحث ها مي افزايند، كوشش آنان در باره مسأله نهادهاي مدني است. آنان به اين قضيه اشاره مي كنند كه ثروت نفتي، دولت را از تحميل ماليات معاف مي سازد و در نتيجه دولت، سهمي در ثروت بخش خصوصي و رفاه روزانه شهروندان ندارد. هر دو طرف نيازي به پيوندهاي مدني نمي بينند. حقوق ملكي، قانون قراردادها و دادگاه هاي قابل اعتماد- كه براي ما اساسي است- غيرضروري است. دولت حق دارد قوي شود يا سرقت كند.
جالب آن كه لعنت نفت، ممكن است حتي هنگامي كه منابع نفتي در دست دولت نيست، رخ دهد و ما اين حالت را مثلاً در روسيه مي بينيم. علت آن است كه حكومت از وجود نيروي رقيب خشنود نيست. نبردهاي مربوط به اتهام هاي جنايي عليه افراد (همچون «يوكوس») احتمالاً نشان دهنده تمايل دولت هاي ملي براي چيرگي بر نيروي رقيب اصلي (شركت نفتي) يا چيرگي دوباره برآن است. اين معادله حتي زماني كه طرف هاي ذي نفع سوگند مي خورند كه عملكرد شان در جهت اصلاح يا تحميل عدالت است، وجود خواهد داشت.
در اين ميان، جايگاه عراق كجاست؟ خانم بردسول و آقاي سوپرامانيان با خصوصي سازي صنايع نفت مخالفند. زيرا براين باورند كه خصوصي سازي مي تواند اوليگارشي عراق فاسد را پديد آورد. آنان پيشنهاد مي كنند يك حاكميت بين المللي به چاه هاي نفت و توزيع درآمدها را اداره كند و پول نفت، حق ملت خواهد بود. اما تأكيد بر قابل اعتماد بودن اين حاكميت، دشوار است (به ويژه آن كه ادعاهايي درباره شيوه مديريت سازمان ملل در زمينه برنامه نفت در برابر غذا مطرح است).
شايد خصوصي سازي، راه حل مناسبي باشد. بي گمان نسبت به شيوه روسي راه هاي بهتري براي توزيع مالكيت وجود دارد، زيرا در روسيه، برنامه وام در برابر سهام، امور را به فساد كشانده است. شايد پوتين بتواند، فرهنگ اقتصادي قابل اعتمادي در روسيه ايجاد كند. اكنون بسياري از شركت هاي موفق آمريكايي پيشتر توسط بارون هاي دزد، اداره مي شد. در حال حاضر، توجه به بحث و گفت وگو در حد خود، نشانه مثبتي است. اگر پيوند ميان مسأله «يوكوس» و عراق و خشونت در «ايبو» را درك كنيم، خواهيم فهميد كه بزرگترين مسئوليت اقتصادي بر دوش ما، همانا محو لعنت نفت است.
منبع: فايننشيال تايمزـ نويسنده: اميتي شلز
ترجمه: يوسف عزيزي بني طرف

خبرهاي مجلس
حمايت رئيس مركز
پژوهش هاي مجلس از گسترش مناسبات اقتصادي با آلمان

بارون  پاول  فون  مالتزان  سفير جمهوري  فدرال  آلمان  در تهران  با احمد توكلي  رئيس  مركز پژوهـش  هاي  مجلس  شوراي  اسلامي ديدار و گفت  و گو كرد.
001245.jpg

به  گزارش  اداره  كل  فرهنگي  و روابط عمومي  مجلس  شوراي  اسلامي ، در اين  ملاقات  توكلي  گفت: مجلس  هفتم  با تأكيد بر استقلال  و توازن  ،از گسترش  مناسبات  اقتصادي  و سرمايه گذاري  همراه  با رعايت  عدالت  با كشورهاي  اروپايي  به  ويژه  آلمان  حمايت  مي كند.
رئيس  مركز پژوهش هاي  مجلس  شوراي  اسلامي گفت  كه  مجلس  شوراي  اسلامي  برضرورت  ارتقاي  اصل  بهره وري  سرمايه گذاري  هاي  انجام  شده  و همچنين  تسهيل  سرمايه گذاري  هاي  جديد به  منظور افزايش  كل  سرمايه  در ابعاد داخلي  و خارجي تأكيد دارد.
نماينده تهران در ادامه  سخنان  خود با انتقاد از برخي  حمايت ها از گروه هاي  تروريستي شناخته  شده  به  ويژه  گروه  موسوم  به  مجاهدين  خلق  (منافقين) در آلمان  گفت : اتخاذ چنين  مواضعي  در قبال  گروه هايي  كه  خاصيت  تروريستي  و شرارت  آنها براي  دولت و مردم  آلمان  محرز شده است ، بر ذهنيت  مردم  و مسئولان  ايران  تأثير منفي دارد.
نماينده  تهران ، همچنين  به  موضوع  فن آوري  صلح آميز هسته اي  جمهوري  اسلامي  اشاره  كرد و خاطر نشان  ساخت : اروپا ترديدي  در صلح  آميزبودن  فعاليت هاي  هسته اي  جمهوري  اسلامي به  خود راه  ندهد.
رئيس  مركز پژوهش هاي  مجلس  شوراي  اسلامي  اضافه  كرد: اروپا در اين  خصوص  روش  و معيارهاي  دوگانه اي  پيش  گرفته  و با اسرائيل  كه  مركز تنش  در منطقه  و مسلح  به  سلاح هاي  اتمي  است  هيچ  برخوردي  نمي كند.
اين  گزارش  مي افزايد، در ادامه  اين  ديدار، سفير آلمان  نيز در سخناني ، در خصوص  حضور گروهك  تروريستي  منافقين  نيز اظهار داشت : اين  گروه  در آلمان  به  عنوان  يك  گروه  تروريستي  شناخته  شده  و به  شدت  از سوي  مقامات  قضائي  اين  كشور تحت  نظر و مراقبت  است .
بارون  پاول  فون  مالتزان ، در ادامه  سخنانش  گفت  كه  كشورش ، هيچ  نوع سلاح  شيميايي  به  عراق  و هيچ  كشور ديگري  صادر نكرده  است  و برخي  شركت هاي  آلماني  در زمان  جنگ  عراق  عليه  ايران  به  طور غير قانوني  مواد شيميايي  قابل  كاربرد در جنگ هاي  شيميايي  را به  عراق  صادر كرده اند كه  از سوي  سيستم  قضائي  آلمان  تحت  پيگرد قرار گرفته  اند.
سفير آلمان  همچنين  به  موضوع  فن  آوري  هسته اي  صلح آميز جمهوري  اسلامي  ايران  اشاره  كرد و آن را حق  كشورمان  دانست .
وي  گفت : ايران  از نظر آلمان  بر اين  اساس  حركت  مي كند كه  به  هيچ  وجه قصد ساخت  سلاح هاي  هسته اي  را ندارد و هدفش  بهره  برداري  صلح  آميز از انرژي هسته اي  است .
سفير آلمان  در عين  حال  خاطرنشان  ساخت:  آنچه  به  عنوان  اختلاف  نظر وجود دارد تلاش  دوجانبه  براي  افزايش  اعتماد متقابل  در جهت  كاهش  نگراني هاي  احتمالي  بين المللي  در زمينه  فن  آوري  هسته اي  صلح  آميز جمهوري  اسلامي  ايران  است .
بررسي ۲۰ لايحه در جلسات
اين هفته مجلس

نمايندگان  مجلس  شوراي  اسلامي  در نشست هاي  علني اين   هفته خود ۲۰ لايحه  موافقتنامه  تجاري ، اقتصادي  و بازرگاني  ميان  جمهوري  اسلامي  ايران  و ساير كشورها را بررسي  خواهند كرد.
حميد رضا حاجي  بابايي عضو هيأت  رئيسه  مجلس  در گفت  و گو با  ايرنا، افزود: نمايندگان  مجلس  همچنين ، يك  فوريت  «لايحه الحاق  يك  تبصره  به  ماده  ۶۰ قانون  برنامه  سوم  توسعه  و جدول  شماره  (۲) اين  برنامه  و اصلاح  قانون  بودجه  سال  ۱۳۸۳» را مورد بررسي  قرار مي دهند.
نماينده  همدان  گفت : براساس  اين  لايحه ، دولت  اجازه  برداشت  ۳۰۰ ميليون  دلار از حساب  ذخيره  ارزي  به  منظور هزينه  اين  مبلغ  براي  پروژه هاي  مشترك  ميان  جمهوري  اسلامي ايران  و كشورهاي  مشترك المنافع  و روسيه  به صورت  تسهيلات  را خواهد داشت .
وي  تصريح  كرد: علاوه  بر اين ، در هفته  آينده  لوايح  باقيمانده  از جمله  الحاق  يك  تبصره  به  ماده  ۸۸ قانون  تنظيم  بخشي  از مقررات  مالي  دولت  در دستور كار نمايندگان  مجلس  قرار دارد.
عضو هيأت  رئيسه  مجلس  درخصوص  بررسي  لايحه  برنامه  چهارم  توسعه  در صحن  علني  نيز گفت : رسيدگي  به  اين  لايحه  به دليل  انجام  نشدن  يك  مورد راي گيري  در كميسيون  تلفيق ، ۲۵ مردادماه  در صحن  علني  مجلس  آغاز خواهد شد.
وي  افزود: در لايحه  برنامه  چهارم  توسعه  تعريفي  از «سند ملي » ارائه  شده كه  به  تصويب  كميسيون  تلفيق  نرسيده  است ، به  همين  دليل  كميسيون  تلفيق  روز يكشنبه  تشكيل  جلسه  خواهد داد و پس  از تصويب  اين  مورد، از ۲۵ مرداد ماه  بررسي  اين  لايحه  در صحن  علني  مجلس  شوراي  اسلامي  آغاز مي شود.
نشست هاي  مجلس  شوراي  اسلامي  پس  از دو هفته  تعطيلات  تابستاني  (نيمه اول ) از يكشنبه  هفته  جاري  آغاز خواهد شد.

بازداشت ۴۹ خبرنگار در تركيه
طي  شش  ماه  اول  سال جاري  ميلادي  ۴۹ خبرنگار در مناطق  مختلف  تركيه  به  هنگام  كار خبري  بازداشت  شده اند.
به گزارش ايرنا، به نوشته  روزنامه  «واكيت »، «خالد چليك » معاون  انجمن  حقوق  بشر حمايت  از مظلومان  تركيه  اين  مطلب  را عنوان  كرد.
وي  در خصوص  موارد نقض  حقوق  بشر در تركيه  طي  شش  ماه  اول  سال  جاري  ميلادي  گفت : در شش  ماه  اول  سال جاري  ۱۶۲ مورد قتل  مجهول الهويه  در تركيه  گزارش  شده  و ۲۳ مورد مرگ  به  هنگام  شكنجه  گزارش  شده  است .
به گفته  چليك ، در دوره  ياد شده  ۶۲۶ آموزگار، استاد دانشگاه ، دانشجو و دانش آموز به  دلايل  مختلف  مورد مجازات  قرار گرفته اند.
به گفته  وي،  در شش  ماه  اول  سال جاري  سه روزنامه   و يك  شبكه  تلويزيوني  به  مجازات  يك  روز ممنوعيت  پخش  و انتشار و دو شبكه  راديويي  به  يك  ماه  ممنوعيت  پخش  برنامه  محكوم  شده  است.
چليك  گفت : در دوره  شش  ماه  اول  سال جاري  ميلادي  ۴۹۳۱ تن  از كار اخراج  و ۱۵ مورد اخلال  در حقوق  كودكان  گزارش  شده  است .
وي  با اشاره  به  اينكه  در اين  دوره  دادگاه  حقوق  بشر اروپا تركيه  را مجموعاً به  پرداخت  دو ميليون  و ۶۹۴ هزار يورو مجازات  محكوم  كرده  است ، گفت : تركيه  بايد با اصلاح  قوانين  و اجراي  عادلانه  آنها مانع  از لزوم  مراجعه  اتباع  اين  كشور به  دادگاه  حقوق  بشر اروپا شود.
انجمن  مظلوم  ، يكي  از دو انجمن  معتبر فعال  در زمينه  حقوق  بشر در تركيه  است  كه در زمينه روزنامه نگاري و ساير امور رسانه اي نيز فعاليت مي كند.

آسوشيتدپرس مدعي همكاري موشكي ايران و كره شمالي شد
آسوشيتدپرس به نقل از يك مقام آمريكايي كه خواست نامش فاش نشود، مدعي شد كه كره شمالي كه با ممنوعيت آزمايش موشكي موافقت كرده است. اطلاعات مربوط به اين فناوري را در اختيار ايران قرار مي دهد و اين كشور از جانب كره شمالي اين موشك ها را آزمايش مي كند.
به گزارش ايسنا، اين خبرگزاري به نقل از اين مقام آمريكايي ادامه داد: اين برنامه موشكي براساس فناوري روسي بنا شده و باكمك دانشمندان روس اجرا شده است و آمريكا بر اين باور است كه احتمالا اين كمك ها ادامه خواهد داشت.
اين گزارش مي افزايد، هفته نامه دفاعي جينز اخيرا طي گزارشي نوشت كه پيونگ يانگ در حال توسعه دو سيستم موشكي بالستيك جديد است.

سايه روشن سياست
فايننشيال تايمز: مواضع ايران سخت تر شده است
فايننشيال تايمز ادعا كرد: دولت آمريكا به تدريج موفق به جلب حمايت اروپايي ها از يك رويارويي ديپلماتيك با ايران بر سر برنامه هسته اي اين كشور در ماه آينده مي شود كه نخستين گام به سوي اعمال تحريم هاي بين المللي عليه آن كشور خواهد بود.
به گزارش ايسنا، روزنامه فايننشيال تايمز در گزارشي نوشت، مقام هاي آمريكايي و ديپلمات هاي اروپايي مجهول الهويه به اين روزنامه گفتند كه در پي ملاقات هفته گذشته مقام هاي ايراني با مقامات فرانسه، آلمان و انگليس در پاريس، تمايل به چنين برخوردي با ايران قوت مي گيرد.
بنا به اين گزارش، در اين مذاكرات به ايران اخطار داده شد كه اگر به حركت در جهت نادرست ادامه دهد در آن صورت نخواهد توانست از ارجاع شدن موضوع به شوراي امنيت سازمان ملل متحد در نشست آتي شوراي حكام آژانس بين المللي انرژي اتمي در روز ۱۳ سپتامبر پرهيز كند.
به گزارش فايننشيال تايمز ديپلمات هاي اروپايي و آمريكايي بر اين اعتقادند كه ايران ممكن است غني سازي اورانيوم را نيز از سر گيرد.
بي.بي. سي به نقل از اين روزنامه نوشت: هرچند چنين اقداماتي از سوي ايران تا وقتي كه آژانس اتمي سازمان ملل در جريان باشد غيرمجاز نخواهد بود، اما آمريكا با متهم كردن تهران به دروغ گويي به اين آژانس ادعا مي كند كه ايران به عنوان امضاكننده پيمان منع گسترش تسليحات اتمي به تعهدات خود عمل نكرده است.
فايننشيال تايمز نوشت: هرچند ملاقات ها با تهران ادامه دارد، اما از دست رفتن حمايت اروپا براي ايران كه از ديرباز يك استراتژي ايجاد شكاف ميان آمريكا و اروپا را بر سر سياست هاي آنها در قبال رژيم اسلامي دنبال مي كرد، ضربه اي سنگين خواهد بود.
اين گزارش در اظهاراتي مداخله جويانه، انتخابات سال جاري مجلس در ايران را عاملي در جهت بر باد دادن سرمايه ديپلماتيك تهران نزد اروپايي ها خواند.
مقام هاي اروپايي و آمريكايي به اين روزنامه گفتند كه فرانسه و انگليس از موضع آمريكا حمايت مي كنند و آلمان نيز به آن نزديك شده است.
در همين حال، كالين پاول وزير خارجه آمريكا بار ديگر با اشاره به اين كه آمريكا با دنبال كردن ديپلماسي پيشرفت هايي را درخصوص ايران حاصل كرده است گفت: ما به اين سياست ادامه خواهيم داد.
به گزارش ايسنا به نقل از سايت وزارت خارجه آمريكا گفت: مابه طور چندجانبه با دوستانمان در اروپا براي گسترش سازمان ناتو، گسترش اتحاديه  اروپا همچنين براي همكاري با شركاي بين المللي  مان براي ممانعت از خواسته ايران مبني بر دستيابي به سلاح هاي هسته اي و اطمينان از اين كه ليبي متوجه شده است كه با سلاح هاي كشتار جمعي به جايي نمي رسد، همكاري كرده  ايم.

سياست
ادبيات
اقتصاد
انديشه
فرهنگ
ورزش
هنر
|  ادبيات  |  اقتصاد  |  انديشه  |  سياست  |  فرهنگ   |  ورزش  |  هنر  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |