روانشناسي در فوتبال امروز
|
|
دكتر مسعود عارف
پس از پيروزي مقابل تيم ملي عراق در مسابقات مقدماتي جام جهاني ۲۰۰۲، تيم ايران در آخرين بازي مقابل بحرين با نتيجه غير قابل باور ۳ بر ۱، بازي را واگذار كرد. پس از آن بازي، با توجه به آشنايي كه با بلاژويچ سرمربي وقت تيم ملي ايران ايجاد شده بود، از سوي وي دعوت شدم تا به عنوان روانشناس در بازي هاي باقيمانده تيم ملي، در كنار وي حضور داشته باشم. يكي از نكاتي كه همواره بين من و بلاژويچ مطرح بود، چگونگي حفظ وضعيت رواني تيم برنده و فرستادن آن به بازي بعدي با بهترين روحيه بود. چيزي كه به عقيده ي بلاژويچ در بازي با بحرين به درستي رعايت نشد و آن نتيجه غم انگيز را به بار آورد
دكتر مسعود عارف نظري عضو هيات علمي دانشگاه آزاد نظرات كارشناسي خود را در مورد تيم ملي ايران در زمان هاي بحراني چنين بيان داشت:
يكي از دوستان من كه از مديران صنعتي است و سال ها به عنوان يك بازرگان و مدير موفق در عرصه دولتي و خصوصي فعاليت داشته، اعتقادي دارد كه همواره به صورت تكيه كلام مطرح مي كند:« ضعف ما ايراني ها در finishing است». در توضيح اين مساله عنوان مي كند، در بسياري از كارهاي صنعتي ديده مي شود كه در شروع كار و حتي در مرحله برنامه ريزي، تداركات يا راه اندازي بسيار خوب و موفق پيش رفته است. بسياري از موانع و دست اندازها را از پيش پا برداشته اند و بسياري سختي ها را به جان خريده اند، اما در مراحل پاياني، آنجا كه محصول نهايي يا نتيجه نهايي بايد حاصل شود، متاسفانه حاصل نشده و كار آنچنان كه بايد و شايد به نتيجه نمي رسد. مثلاً در صنعت شيشه و كريستال، خط توليد با تمام مشكلات راه اندازي مي شود، مواد اوليه با تمام موانع تهيه مي شود، از تكنولوژي روز دنيا بهره گرفته مي شود، متخصصان فن به كار گرفته مي شوند، اما محصول نهايي آن شفافيت و كيفيت لازم را ندارد تا با محصولات بين المللي رقابت كند.
تيم فوتبال كشورمان نيز در حال حاضر چنين وضعيتي دارد. مشكلات، موانع و دست اندازهاي زيادي را پشت سر گذاشته است و سختي هاي زياد را متحمل شده است. تيمي كه پس از بازي با عمان از ديد خيلي از صاحب نظران تيمي آشفته و مشكل دار شناخته مي شد، با مديريت خوب و زحمت خود ملي پوشان توانست يكي از بزرگ ترين رقباي سنتي خود را در يك بازي زيبا و با نتيجه اي به ياد ماندني از پيش رو بردارد.اما در حساسترين بازي مقابل چين باز هم شكست خورديم و از رسيدن به فينال محروم شديم.ولي در بازي رده بندي با استفاده بهينه از توانايي هاي بازيكنان در بازي با بحرين پيروز و به مقام سوم رسيديم.
در مقطع بازي با عمان تا بازي كره مطبوعات و صداو سيما، نيم نگاهي به مقوله روانشناسي در ورزش داشتند، اما آنچه كه بسيار مهم است، روانشناسي پيروزي و چگونگي حفظ وضعيت رواني يك تيم تا پايان مسابقات است. چيزي كه متاسفانه در دوره هاي قبلي مسابقات به درستي رعايت نشد و تيم ايران عليرغم زحمات و شايستگي ها در آخرين گام ها از موفقيت بازماند. در ذيل به نكاتي كه بايد مورد توجه قرار گيرد، اشاره شده است:
۱ـ تيم ايران پس از يك بازي بسيار نفس گير، از آنجا كه نتيجه مطلوبي را كسب كرده است، تنها از لحاظ بدني مي تواند خسته باشد، كه حتماً مربيان براي ترميم آن برنامه اي از پيش تعيين شده دارند، بنابراين نه تنها از لحاظ انرژي رواني ضعيف نشده، بلكه به علت ترشح نوروپپتيدهاي مغزي در طول بازي و هورمون هايي كه سطح هيجاني بدن را بالا مي آورند، پس از كسب نتيجه، در سطح بسيار مطلوبي از توان رفتاري به همراه انگيختگي مناسب براي تداوم بخشي به نوار پيروزي قرار دارد. اگر اين سطح مطلوب هيجاني در تيم حفظ شود، مي تواند توان فيزيولوژيك و بدني بازيكنان را نيز تا حد قابل توجهي ارتقا بخشد. پس بايد سعي شود، اين توان در اين سطح باقي بماند. در اين راستا مهم ترين موضوع حفظ تمركز و به كارگيري توان فكري بازيكنان در چارچوب برنامه هاي معطوف به هدف است. رسم است كه تيم ايران را تنها پس از باخت به قرنطينه مي برند، در حالي كه تيم ما پس از چنين بردهايي نيز احتياج به يك قرنطينه رواني دارد، تا بتواند در چارچوب برنامه هاي سرمربي تيم، گام به گام به سوي هدف پيش رود. متاسفانه از آنجا كه مردم، مشتاق خبرگيري از ملي پوشان خود هستند و رسانه ها هم مشتاق خبررساني، چنين اتفاق مي افتد كه بازيكنان ملي پوش، به خصوص آنها كه بيشتر درخشيدند و بيشتر به ترميم قوا احتياج دارند، مدام به مصاحبه هاي حضوري، تلفني، تلويزيوني، از راه دور يا نزديك مي پردازند. اين امر به خودي خود انرژي رواني آنها را تحليل مي برد و در بسياري مواقع از آنجا كه در اين مصاحبه ها اظهار نظرهاي كارشناسان فوتبال منتقل مي شود كه بعضا با نظر سرمربي تيم مغايرت دارد، مي تواند موجب ايجاد تعارض در ذهن بازيكن شود. به عنوان مثال سرمربي اعتقاد به يك تركيب خاص داشته و در تمام جلسات، آن را براي بازيكن بازگو كرده است. بازيكن در اين زمان بهترين شرايط را براي دروني سازي دستورات سرمربي خود دارد ( با توجه به روحيه مطلوب انرژي رواني بالا). از سوي ديگر شلوغي بيش از حد فضاي استراحتي بازيكنان، حتي اگر به امور ساده اي مانند عكس گرفتن و امضا دادن بگذرد، باعث مي شود كه توان رفتاري ايجاد شده در بازيكنان پس از كسب پيروزي در برابر كره در كوره راههاي بيهوده هرز رود.
بنابراين رسانه ها بايد اين نكته را مدنظر داشته باشند كه ملي پوشان در اين مقطع احتياج به تجميع قواي رواني و جسماني دارند و كوچكترين استفاده بيهوده از اين توان، توان پردازشي مغز را كاهش داده كه در لحظه اي حساس مي تواند منجر به يك پاس اشتباه يا يك ضربه بي دقت شود كه يك گل مفت بخوريم يا يك موقعيت صد در صد گل را از دست بدهيم.
۲- حفظ سطح انگيختگي بازيكنان مورد ديگري است كه بسيار حائز اهميت است. اين كه چه سطحي از انگيختگي در حال حاضر براي تيم ايران مطلوب است، تنها به تشخيص سرمربي تيم بازمي گردد (يا روانشناسي كه در كنار تيم حضور مستمر داشته باشد) نه هيچ مقام، مسئول يا صاحب نظر ديگر. زيرا فقط اين سرمربي است كه هم برنامه هاي خود را براي بازي با چين مي شناسد و هم وضعيت آناليز شده بازيكنان را در اختيار دارد. او مي داند بايد از چه استراتژي در اين رابطه استفاده كند. اين نظر را به بازيكنان القا كند كه كره را از پيش رو برداشتيم و هيچ تيم ديگري جلودار موفقيت ما نيست، به آنها روحيه دهد و حريفان ديگر را قابل شكست جلوه دهد يا دقيقا استراتژي عكس آن را اتخاذ كند: هنوز هيچ چيز معلوم نيست، هنوز راه درازي در پيش رو داريم.
سرمربي تيم با توجه به آگاهي مناسبي كه از روانشناسي ورزشي دارد و در گفت وگوهايي كه با ايشان داشتم به خوبي مشخص بود، بدون شك بهترين استراتژي كه شايد چيزي به جز هر دو مورد ذكر شده بالا بود را اتخاذ كند.
اما باز هم متاسفانه در چنين مواردي، حال يا به دليل ناآگاهي يا به دليل استفاده هاي تبليغاتي مسئولان ذيربط و غيرذيربط به اظهارنظرهاي شخصي اي مي پردازند كه نتيجه آن، حادثه ناخوشايند باخت ايران در برابر بحرين در بازي هاي مقدماتي جام جهاني ۲۰۰۲خواهد بود. اگر مسئوليني وجود دارند كه مي خواهند به موفقيت تيم ملي كمك كنند، بهتر است توان خود را براي فراهم آوردن امكانات بهتر براي ملي پوشان به كار ببرند تا آنها در شرايطي بهتر سفر خود را انجام دهند و باز در فرودگاه، ساعت ها انرژي خود را در انتظار، هدر ندهند. بدون شك، هم ملي پوشان و هم علاقه مندان به فوتبال بيشتر قدردان خواهند بود.
باز هم از آنجا كه روزنامه هايي كه منتشر مي شوند در كمپ تيم ملي به دست بازيكنان مي رسد، ممكن است آنها را در جهتي خلاف برنامه هاي مربيان تيم، تحت تاثير قرار دهد. امري كه شخصا هنگام همراهي تيم ملي در كشور امارات شاهد بودم و موجب عصبانيت بلاژويچ مربي وقت تيم ملي شده بود. بنابراين وظيفه ماست كه از اظهارنظرهاي شخصي (هر چند درست) در اين مقطع بپرهيزيم و مديريت خود را به سرمربي و مديران آن واگذار كنيم، يقين بدانيم نتيجه مطلوب براي همه ما حاصل خواهد شد.
|