سه شنبه ۲۰ مرداد ۱۳۸۳ - سال دوازدهم - شماره - ۳۴۶۲
پيامدهاي اعلا م وضعيت هشدار در واشنگتن
خشم در پايتخت
هركسي به نحوي از وضعت ايجاد شده در شهر ابراز ناراحتي مي كند. اين شديدترين تدابيري است كه نيروهاي امنيتي پس از واقعه يازدهم سپتامبر در شهر به وجود آورده اند
012882.jpg
رضا محدث 
واشنگتن پايتخت آمريكا. اين شهر همه روزه زير تهديد يك دشمن است. دشمن نامرئي. پس از اينكه در اين شهر حالت فوق العاده اعلام شده مشكلات گوناگوني شهروندان آمريكايي را متاثر كرده است و آنان هر روز بيشتر از روز گذشته از وضعيت به وجود آمده ابراز ناراحتي مي كنند. چه كسي شهر آنان را تهديد مي كند؟ دشمن نامرئي.
دوشنبه گذشته هنگامي كه اعلام شد موسسات مالي شهر مورد تهاجم قرار خواهند گرفت، كليه پاركينگ ها در اطراف اين موسسات بسته شد. روز سه شنبه پليس پايتخت چندين راه اصلي شهر را مسدودو همين طور در مناطق مختلف شهر ۱۴ ايست بازرسي ايجاد كرد.
روز پنج شنبه پليس به جست وجوي خودروهايي كه در اطراف خزانه داري شهر بودند پرداخت و روز جمعه تمامي خيابان ها و پياده روهاي نزديك اين محل به طور كامل مسدود شد. مقامات امنيتي اعلام كردند، تدابير امنيتي بيشتر و بيشتر خواهد شد. ايست هاي بازرسي و متوقف شدن متمادي خودروها توسط ماموران پليس باعث در هم پيچيدگي اوضاع اين شهر شده است.
الينور هولمز، كانديداي كنگره آمريكا كه موفق نشده در انتخابات به پيروزي دست پيدا كند، در اين خصوص مي گويد: «اين يك عكس العمل خارق العاده و در حقيقت غيرعادي است. اين عمل ماموران امنيتي باعث مي شود تا امدادرساني و همچنين تخليه ساكنان در صورت بروز حادثه احتمالي بسيار دشوار شود.»
هركسي به نحوي از وضع ايجاد شده در شهر ابراز ناراحتي مي كند. اين شديدترين تدابيري است كه نيروهاي امنيتي پس از واقعه يازدهم سپتامبر در شهر به وجود آورده اند. سخنگوي شهردار واشنگتن مي گويد: «كاملا مشخص نيست كه ما به چه چيزي واكنش نشان داده ايم. وزارت امنيت داخلي، ساختمان هايي كه مورد تهديد قرار گرفته بود را مشخص كرده است و دليلي ندارد تدابيري اينگونه در شهر ايجاد شود. اين تدابير بيش از حد اخطار است.»
تدابير شديد امنيتي و برخورد بد ماموران باعث ايجاد رعب و وحشت در ميان مردم شده است. مردم شهر در برابر تعداد بسيار زياد ماموران امنيتي احساس ناتواني مي كنند. خيابان هاي اين شهر مملو از اين ماموران است. اطراف كاخ سفيد به طور كامل تحت كنترل پليس پايتخت و ماموران مخفي است.
«با ما همچون برده هاي كشورهاي مستعمره برخورد مي شود.» اين جمله را يك منتقد سياسي در راديوي محلي بيان كرد. به عقيده اين كارشناس شدت تدابير حتي از زمان جنگ سال ۱۹۱۸ و همين طور جنگ داخلي نيز بيشتر است.
حتي موزه ها و اماكن داخلي نيز در داخل اين شهر در ميان يك ديوار امنيتي محصور شده اند.
براي چند دهه تدابير امنيتي در اطراف ساختمان هاي دولتي در واشنگتن افزايش يافته است. بمبي كه در سال ۱۹۷۱ توسط يك گروه زيرزميني كارگذاشته شده بود، موجب نصب دوربين هاي امنيتي و همچنين دستگاه هاي فلزياب شد. خيابان مقابل كاخ سفيد پس از بمبگذاري اوكلاهاما در سال ۱۹۹۵ براي عبور خودروهاي سنگين ممنوع شد و پس از اينكه يك مرد مسلح وارد ساختمان كنگره شد و دو مامور پليس را كشت، كنگره بودجه اي را تصويب كرد تا ورود افراد به ساختمان اصلي و بازديد از آن را محدودتر كند.
اقدامات پليس فدرال كه بدون هماهنگي با شهرداري و مسوولان شهر صورت مي گيرد موجب ناخرسندي اين مقامات شده است. به طور مثال پس از انجام حملات تروريستي، ماموران امنيتي، خيابان هاي اطراف و حتي يك پاركينگ عمومي را نيز در آن نزديكي بستند. سازمان چاپ اسناد دولتي نيز علامت پارك ممنوع را بدون هماهنگي با شهرداري روي تابلوها نصب كرد. حتي برخي آژانس هاي فدرال قصد تبديل پاركينگ هاي عمومي به پاركينگ هاي مخصوص كاركنان خود را دارند.
دن تگرليني مديرعامل سازمان حمل و نقل مي گويد: «شهر ، ازطريق اين پاركينگ ماهانه يكصد هزار دلار درآمد داشت كه با ايجاد اين محدوديت ها، اين منبع درآمد ازبين رفته است.»
همچنين او تاكيد مي كند كه بسته شدن خيابان هاي نزديك كاخ سفيد كه جزو خيابان هاي شلوغ شهر بوده، باعث شده است شهرداري به فكر حفر تونل هايي در زير زمين بيفتد تا ترافيك اين مكان را كاهش دهد.
تگرليني خاطرات بسياري دارد از برخوردش با مقامات امنيتي.
«يكبار ماموران امنيتي مشغول بستن يك خيابان با موانع بودند، البته بدون هماهنگي با من. از اتومبيل پياده شدم و به آنها هشدار دادم كه به سرعت اين موانع را از سر راه برمي دارند يا اينكه توسط ماموران خود اقدام خواهم كرد.»
پس از چندين دقيقه مجادله ميان آن دو، ماموران خيابان را بازمي كنند.
ولي اين تنها پيروزي او در چندين و چند نبردي است كه با آنها طي سال هاي اخير داشته است.
«اگر من به آنها بگويم بسيار خب فلان خيابان را ببنديد، آنها به اين امر قانع نمي شوند و تقاضاي مسدود كردن خيابان ديگري را هم مي كنند.»
(نيويورك تايمز)

هوا
افت و خيزي مثل زندگي
هرچند تابستان از چله گذشته ولي مثل اينكه خورشيد نازنين خيال آروم شدن نداره. مثل اينكه بايد بغض چندماهه اش رو در همين فصل خالي كنه. ازدست ماه و ستاره هاي شب هم كاري بر نمي ياد كه بتونن بين ما و خورشيد خانم واسطه بشن. لكه هاي ابر هم كه انگار نه انگار. به هر حال فعلا بايد گرما رو تحمل كرد. امروز دماي هواي تهران درگرم ترين حالت تا۳۷ درجه سانتيگراد قد خواهد كشيد. غروب كه بياد و سياهي رنگ آبي آسمون رو بپوشونه اين قامت ۳۷ درجه اي(!) تا ۲۴ درجه خميده مي شه و رو به پايين مي ياد. تنها مي شه به دماي حدودا معتدل شب دلخوش بود. اين نوسان ۱۳ درجه اي هرچند اونقدرها هم زياد نيست ولي قبل از هر چيز ما رو ياد نوسان هاي روزگار و زندگيمون مي ندازه.
به هر حال زندگي هم مثل طبيعت پر از رنگ ها وفصل ها و افت و خيزهاي فراوونه. اميدواريم همه اينهاهديه شادي وخوشبختي براتون بياره.

جعبه
سينمايي گاليور
براي اولين پيشنهاد امروز براي تماشاي برنامه هاي تلويزيون به سراغ سريال من يك مستاجرم مي رويم. مي توانيد تكرار اين سريال را كه ديشب پخش شد ساعت ۳۰:۱۳از شبكه سوم ببينيد.
مجموعه كت جادويي هم طبق معمول هر روز در ساعت۳۰:۱۸ پخش خواهد شد، بازهم از شبكه ۳ . قهر و آشتي نام مجموعه اي است كه به تازگي سه شنبه ها ساعت۱۹ از شبكه تهران پخش مي شود. ماموران پرونده هاي راكد را هم مي توانيد ۵۰:۲۰ از شبكه ۳ ببينيد. شاخص ترين برنامه اي كه مي توانيم امشب از آن يادكنيم، پخش فيلم سينمايي «سفرهاي گاليور» است. اين فيلم ساعت۲۱ از شبكه ۲ پخش خواهد شد.
۱۰:۲۲ زمان پخش سريال استراليايي پرستاران است كه هر سه شنبه از شبكه يك سيما پخش مي شود. تكرار سريال خانه پدري را هم مي توانيد ساعت ۲۳ از شبكه تهران تماشا بفرماييد. اين روزها كه نزديك المپيك هم هست، برنامه اي با عنوان به سوي المپيك از شبكه ۳ پخش مي شود كه وضعيت تيم هاي ورزشي كشورمان در مسابقات المپيك را بررسي مي كند. زمان پخش اين برنامه زنده پس از برنامه مهتاب است يعني نزديكي هاي ساعت ۱۲ شب.

فرهنگ
شب هاي ماندگار براي تهراني ها
همه ما هميشه سعي كرده ايم بعد از تمام دلمشغولي ها و كارهاي روزانه مان هنگام شب در كنار خانواده هايمان لحظات و ساعت هاي خوبي داشته باشيم. براي اين كار هم مسلما برنامه هايي داريم. اما بد نيست بدانيد كه از اين به بعد هر ۱۵ روز يكبار مي توانيد به پارك هاي جنوب غرب شهرمان (منطقه ۱۸) برويد و همراه با خانواده تان شب هاي ماندگاري داشته باشيد. اين برنامه را فرهنگسراي نوجوان و با همكاري نوجوانان تهراني برگزار مي كند تا با اجراي برنامه هاي مختلف و با حضور هنرمندان و فرهيختگان شب هايي شاد و به يادماندني براي خانواده هاي تهراني به وجود بياورد. براي شركت در اين برنامه ها مي توانيد به نشاني فلكه دوم صادقيه - بلوار فردوس - بعد از مخابرات - مجتمع فرهنگي فردوس مراجعه كنيد يا با شماره ۴۰۸۱۰۲۷ تماس بگيريد. ضمنا همه ما مي دانيم كه اين هفته، هفته زن است، به همين دليل هم اين قسمت از خبر مخصوص خانم ها است و آن دسته از خانم هايي كه به هنرهاي سينمايي مخصوصا هنر گريم علاقه دارند مي توانند در كلاس هاي آموزشي گريم سينمايي كه فرهنگسراي سالمند برگزار كرده است ثبت نام و شركت كنند. براي ثبت نام در اين كلاس ها مي توانيد به ميدان امام حسين - خيابان ۱۷ شهريور - خيابان خشكبارچي - پارك خيام برويد يا با شماره هاي ۹-۳۳۵۸۶۸۸ تماس بگيريد.

پايتخت
آتن 
شمارش معكوس براي آغاز مسابقات المپيك آتن آغاز شده و تقريبا ۷۲ ساعت ديگر مسابقات افتتاح خواهد شد. خبر امروز ما از آتن اختصاص به پوشش خبري اين مسابقات دارد. براي پوشش اين مسابقات يك ساختمان با ۱۰۰هزار مترمربع در نظر گرفته شده است. اين مركز به صورت ۲۴ ساعته فعاليت خواهد كرد.
يكهزار دوربين در ۳۸ ورزشگاه و سالن مخصوص براي مسابقات در نظر گرفته شده است. قرار است ۸۰۰ ساعت برنامه به صورت زنده پخش شود.
۱۲ هزار كارگزار راديو و تلويزيوني در آتن حضور دارند كه قرار است براي كشورهاي خود بازي ها را انتخاب و پخش كنند. در ميان اين ۱۲ هزار كارگزار ۹۷۶ شبكه تلويزيوني عهده دار پخش اين مسابقات خواهند بود.
وين 
رقابت بين اروپا و آمريكا قصه تازه اي نيست. اين چشم و هم  چشمي در هر زمينه اي وجود دارد. انتخاب سيستم عامل براي رايانه ها نيز يكي از بحث هاي داغ اروپاست. در حال حاضر شركت مايكروسافت آمريكايي با ارايه سيستم هاي عامل ويندوز، ۹۰ درصد رايانه هاي جهان را در سيطره خود دارد. اما اروپايي ها هم كه چشم ديدن آمريكا را ندارند از شركت لينوكس حمايت مي كنند. از آغاز سال ۲۰۰۵ به دستور شهرداري وين استفاده از سيستم عامل لينوكس به نيمي از سازمان هاي تابعه توصيه شده است. اين تعويض كه ۱/۱ ميليون يورو (۳/۱ ميليون دلار) براي دولت خرج دارد، ۵ سال طول مي كشد. البته از سال گذشته استفاده از لينوكس به طور گسترده در شهرداري مونيخ نيز آغاز شده است.
سارايوو
اين شهر كه يكي از غم زده ترين شهرهاي دنياست، تا به حال شاهد فجايع زيادي بوده است. يكي از راحت ترين روش هاي رهايي از جنازه ها در جنگ ها، استفاده از گور دسته جمعي است. ممكن است گورهاي دسته جمعي كه درون خود ده ها انسان را جاي مي دهند هرگز شناسايي نشوند. يكي از اين گورها هم كه مدفن ۱۶۰ نفر از قربانيان نسل كشي مسلمانان در جنگ بوسني است در ۹۰ كيلومتري جنوب سارايوو كشف شد. اين گور دسته جمعي توسط صرب ها با استفاده از بولدوزر و مصالحي كه از معدن سنگ آن نزديكي ها تامين شده، ساخته شده است. موقعيت اين گور توسط فراريان خوش شانسي كه از اعدام جان سالن به در برده اند مشخص شد. تا به حال ۱۶ قرباني از اين گور خارج شده است و براي خروج بقيه به دو هفته وقت نياز است. نيروهاي سازمان ملل تاكنون جسد ۱۶۵هزار نفر را از ۳۰۰ گور دسته جمعي خارج كرده اند. جنگ خانمانسوز بوسني تنها در عرض ۳ سال موجب مرگ ۲۵۰ هزار نفر و بي خانمان شدن ۸/۱ ميليون نفر شد. تاكنون سرنوشت ۲۰ هزار نفر هم نامعلوم است.

امروز
بازگشت به گذشته
012885.jpg
پيشنهاد امروز ما شايد كمي تا قسمتي عجيب به نظر برسد. مي  خواهيم چشمانتان را باز كنيد و به گذشته يك نگاه درست و حسابي بيندازيد. منظورمان هم فكر كردن و اين چيزها نيست. مي  خواهيم واقعا چشم در چشم گذشته بيندازيد و يك دل سير به تماشاي گذشته بنشينيد. نه، منظورمان رفتن به موزه و خواندن كتاب تاريخ و نگاه كردن عكس هاي گذشته هم نيست. كار خيلي راحت تر از اين حرف هاست. چطوري؟ كاري ندارد، فقط كافي است تا رفتن خورشيد خانم و تاريك شدن آسمان صبر كنيد. يعني همان زمان كه ماه و ستاره ها كم كم پيدايشان مي   شود و دقيق تر بگوييم از زير نور خورشيد بيرون مي   آيند.
حالا سرتان را به سمت بالا بچرخانيد و چشمانتان را كاملا باز كنيد و به «گذشته» نگاه كنيد.
تعجب كرده ايد؟ گذشته آن هم در آسمان؟ داريم چرت و پرت مي گوييم؟ چند لحظه صبر كنيد تا يك چيزهايي بگوييم. حتما مي   دانيد كه تا پرتو نور از جسمي به چشم هاي ما نرسد، نمي   توانيم آن را ببينيم. شايد اين را هم شنيده باشيد كه مثلا نور خورشيد هشت دقيقه و بيست ثانيه طول مي  كشد تا به زمين برسد. اين يعني چه؟ يعني تصويري كه ما از خورشيد مي  بينيم مربوط مي شود به هشت دقيقه و بيست ثانيه گذشته. حالا كمي قضيه را پيچيده تر كنيم. مي دانيد فاصله بعضي از ستاره هايي كه ما در آسمان شب مي بينيم چند ميليون سال نوري با ما است. يعني چند ميليون سال نوري طول مي كشد تا نور از آنها به ما برسد. يعني تصويري كه ما از آنها مي بينيم مربوط مي شود به چند ميليون سال قبل.
كمي فكر كنيد: چند ميليون سال قبل. يعني وقتي شما با خيال راحت و بدون هيچ فكري به آسمان شب چشم دوخته ايد در واقع هر چه مي  بينيد مربوط به گذشته است. تصويرهايي از زمان هاي خيلي دور دور.
امشب وقتي به آسمان نگاه كرديد و چشمانتان به اين ستاره ها افتاد، حواستان به اين قضيه باشد، مطمئن باشيد خيلي چيزها فرق مي  كند.

كتابخانه
يك كتاب و يك نويسنده
هيچ وقت به اين موضوع فكر كرده ايد كه پدربزرگ ها و مادربزر گ ها و تمام سالمنداني كه مي شناسيد و با آنها رابطه داريد، دوست دارند با آنها چطور رفتار كنيد يا اصلا خودتان مي دانيد كه چطور بايد با يك سالمند رفتار كرد. اگر هم نمي دانيد مي توانيد با خواندن جزوه فرهنگسازي رفتار با سالمندان كه كتابخانه فرهنگسراي سالمند با همكاري موسسه پژوهش هاي سالمندي دانشگاه علوم بهزيستي منتشر كرده است، اطلاعات خودتان را درباره اين موضوع كامل كنيد. اين دفعه اين جزوه باموضوع فراموشي در سالمندان و چگونگي رفتار خانواده ها با سالمنداني كه دچار فراموشي شده اند، منتشر شده است. براي تهيه اين جزوه مي توانيد با شماره هاي ۹-۳۳۵۸۶۸۸ تماس بگيريد يا به نشاني ميدان امام حسين - خيابان ۱۷ شهريور - خيابان خشكبارچي- پارك خيام مراجعه كنيد. همچنين علاقه مندان به نقد و بررسي كتاب ، شعر يا داستان مي توانند در برنامه يك كتاب، يك نويسنده كه فرهنگسراي اقوام برگزار كرده است شركت كنند، اين برنامه امروز (۲۰مردادماه) ساعت۱۶ برگزار مي شود.

صحنه
روي خط خاكستري
طرفداران تئاتر و نمايش خيلي خوب مسير رفت و آمد به تئاتر شهر را مي  دانند.
علت آن هم كاملا مشخص است، چون آنجا يكي از مكان هايي است كه معمولا چيز خوبي براي ارضاي علاقه آنها پيدا مي  شود. اين روزها نمايش «عباس» به نويسندگي و كارگرداني حسين محب اهري در تالار  نو به روي صحنه مي  رود.
در اين نمايش كه هر روز ساعت ۱۷:۳۰ اجرا مي  شود، بازيگراني مانند مرتضي آقا حسيني، مسعود رحماني، محمدطاهري و ياسمن محب اهري حضور دارند.
«روي خط خاكستري» هم به نويسندگي و كارگرداني خسرو اميري قرار است از ۲۵ مردادماه در تالار كوچك به نمايش درآيد. در اين نمايش كه در بيست و دومين جشنواره تئاتر فجر به عنوان سومين نمايش برگزيده، انتخاب شد فرحناز زادياسي به همراه عباس منصوري بازي مي  كنند. ضمنا اين نمايش در طول هفته فرهنگي ايران در فرانسه هم اجرا شد و مورد استقبال تماشاگران فرانسوي قرار گرفت. تالار اصلي تئاتر شهر هم هنوز ميزبان نمايش «سه خواهر» اثر چخوف و به كارگرداني اكبر زنجانپور است كه هر روز ساعت ۱۹:۳۰ به روي صحنه مي  رود.

پرده
بوچ و ساندنس
جرج روي هيل از آن كارگرداناني است كه در تاريخ سينما زياد جدي اش نگرفته اند و فقط مي  گويند دو فيلم خوب «نيش» و «بوچ كسيدي وساندنس كيد» را ساخته و ديگر هيچ. ولي اگر شما همين دو تا فيلم را ببينيددستتان مي  آيد با چه كارگردان  تر و تازه اي روبه رو هستيد. «نيش» از آن فيلم هاي جذاب و به ياد ماندني بود كه هنوز هم ديدنش مزه مي  دهد و پر است از لحظه هاي غافلگير كننده و پيچ و خم هاي داستاني و با بازي درخشان پل نيومن و رابرت ردفورد. همين زوج فوق العاده در فيلم «بوچ كسيدي و ساندنس كيد» در نقش دو سارق ظاهر شده اند. يك وسترن شاد و شنگول و پر از مايه هاي هجو و ديالوگ هاي درخشان و خلاصه فيلمي كه درست وحسابي سرحالتان مي  آورد و كلي هم جايزه اسكار برده. اين فيلم را اين هفته مي  توانيد در سالن كوچك حوزه هنري ببينيد و فقط هم تا آخر اين هفته براي تماشاي اين فيلم فوق العاده محصول ۱۹۶۹ فرصت داريد.

ورود
حقيقت
از اول هم قراربود در نوشتن اين صفحه و بالاخص اين ستون روراست باشيم و بدون هيچ دروغي هرچه در صفحه مي گذرد را براي شما بنويسيم. راستش را بخواهيد به هواي درج آگهي در صفحه، اين ستون تنظيم نشده بود. ولي هرچه صبر كرديم و منتظر شديم از آگهي براي صفحه خبري نشد. دبير سرويس هم نبود كه سراغش برويم و بخواهيم كه چند خطي براي اين ستون مطلب بنويسد. پس ناچار شديم خودمان دست به قلم شويم و براي نوشتن آن اقدام كنيم.
ميهمان صفحه (بيت) گويا از بودن لذت برده و كنگري نوش جان فرموده و لنگر انداخته. پس سعي بفرماييد از وجودش لذت ببريد. هرچند كه باعث كاهش حجم ستون شما شده.
مي گويند: «مهمون از مهمون بدش مي آيد، صاحبخانه از هردوتاش»

ستون شما
باغ وحش يا...
نامه اي به دستمان رسيد از خانم «پريسا -م» از تهران كه حسابي ناراحتمان كرد.
خانم پريسا - م سفري داشتند به مشهد مقدس. درسفرشان سري هم به منطقه باصفاي طرقبه زده بودند. ايشان اشاره كرده اند كه در نزديكي اين محل باغ وحشي است بسيار كثيف. بوي بد تمام فضاي اين باغ وحش را پر كرده است. حيوانات اين باغ وحش در وضع بسيار بدي زندگي مي كنند.
ايشان وضعيت تمامي قفس ها را نيز توضيح داده اند كه ما اينجا به خاطر فضاي كم قادر به نوشتن آن نيستيم. فقط به اين نكته اشاره مي كنيم كه وضعيت همه قفس ها مانند هم است و هيچ تعريفي ندارد.
در پايان نامه نيز ايشان از مسوولان محيط زيست استان خواسته اند كه به وضعيت اين مكان رسيدگي كنند.
مطلب مرا چرا چاپ نكرديد؟
يكي از همشهريان تهراني براي ما نامه اي ارسال كرده و طي آن ابراز ناراحتي خود را از عدم چاپ مطالبشان در ايرانشهر اعلام كرده اند. لحن نامه ايشان هم بسيار تند است.
در پاسخ به اين نامه و تمامي كساني كه براي ما مطلب مي فرستند بايد عرض كنيم كه روزانه مطالب مختلفي به دست ما مي رسد و ما قادر به چاپ همه آنها نيستيم. دوستان خوب، اگر قرار باشد ما تمام اين مطالب را چاپ كنيم بايديك ايرانشهر ديگر هم چاپ كنيم.

بيت
بيا تا گل برافشانيم و مي در ساغر اندازيم 
فلك را سقف بشكافيم و طرحي نو دراندازيم 
تا حالا با هم از عشق حرف زديم و از وجودي كه بتواند اين نيرو را سيال در درون خود بپرورد، به همه كس و همه چيز تسري دهد و محيطي بيكران را متاثر كند. چنين وجودي توانايي فتح قله هاي هرچه نامكشوف را خواهد داشت.
حال اگر فكر كنيم كه اين نيروي سيال هميشگي است طبيعي است كه مي پذيريم جرات و جسارت، فطري آن خواهد بود. شايد بيت انتخابي از خواجه شيراز خيلي خيلي تكراري باشد ولي اينكه جداگانه و به اين صورت بررسي شود با آمدن در تصنيف ها و در ديوان او قطعا متفاوت خواهد بود. اين بار مستقلا به پيام نگاه مي كنيم و زيبايي كلام را در محتوا مي سنجيم.
آسمان شكافتن و طرحي نو درانداختن شايد در نگاه اول ماورايي و غيرطبيعي به نظر بيايد ولي با نيروي عشق غيرقابل دسترسي نيست. هرچند اين مفاهيم به كنايه شاعرانه مطرح شده و مجاز را در دل خود دارد ولي فحواي كلام بلندپروازي و زياده طلبي - البته نه از نوع آزمندي - است.
اين گفته ها و نوشته ها نفي يا انكار تقدير نيست. به هر حال دست تقدير، صفحه سرنوشت هريك از ما را خواه ناخواه به قلم خود رقم زده است. ولي براي آدمي تفكر، تعقل، احساس و اختياري هم وجود دارد كه اكتفا به قطره را منطقي نمي شمارد.
ما ز بالاييم و بالا مي رويم 
ما ز درياييم و دريا مي رويم 
درست است كه درگيري ها و هزار مساله اطراف ما در زندگي امروز مجال اين بلندپروازي ها را از ما گرفته ولي دليل نمي شود كه هميشه دست روي دست بگذاريم و به آنچه هست اكتفا كنيم. حركت و فكر و تلاش جانمايه پيشرفت يا به قول مولانا به دريا رسيدن است. به همان نقطه كه ما از آن جدا شده ايم و وجود تعالي طلب ما بي صبرانه و بي تاب، در راه رسيدن به آن است. پس شاد زندگي كنيم و به ديگران شادي ببخشيم. تعالي طلب و بلندپرواز باشيم تا آسمان شكافيم و طرحي نو دراندازيم. خلاقيت كه خود برخاسته از تجربه و احساس و تفكر است آدمي را به نقطه اي مي رساند كه خود مي آفريند. مثل خالق خويش دست به خلق زيبايي مي زند و همه پديده ها را دگرگون كرده و به قول حافظ طرح نو درمي اندازد.
راستي اگر همه طرحي نو در بيندازيم...

ذهن زيبا
در مقابل هر ۱۰ دقيقه عصبانيت، ۶۰۰ ثانيه خوشبختي را از دست مي دهيد.
پرمودبترا
كچل به كلاهش مي نازد و ديوانه به زور بازويش.
ضرب المثل يوگسلاوي 
اگر بپذيريم كه تمامي ما از دم يك تخته كم داريم، زندگي دلپذيرتر مي شود.
مارك تواين 
هر بار كه آدم مي خندد، يك ميخ از تابوتش جدا مي شود.
ضرب المثل ايتاليايي 

تهرانشهر
ايرانشهر
حوادث
خبرسازان
در شهر
زيبـاشـهر
سفر و طبيعت
طهرانشهر
|  ايرانشهر  |  تهرانشهر  |  حوادث  |  خبرسازان   |  در شهر  |  زيبـاشـهر  |  سفر و طبيعت  |  طهرانشهر  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |