سايه روشن اقتصاد
تحول در فرودگاه هاي آسيا
ترجمه: امير بهادري نژاد
فرودگاه هاي قاره آسيا كه تا كنون از آنها به عنوان مكان هايي براي تزانزيت مسافران استفاده مي شد از اين پس به مراكز لوكس تفريحي تبديل خواهند شد.
در برخي از فرودگاه هاي اين قاره، هتل هاي حيوانات، اتاق هاي اكسيژن، اتاق ماساژ و حتي زمين گلف به چشم مي خورد، تا اينكه مسافران كاملاً مشغول باشند. كشورهاي آسيايي صدها ميليون دلار صرف بهبود تسهيلات ويژه فرودگاه ها مي كنند چون ثابت شده كه راحتي مسافران و ايجاد تسهيلات ويژه براي تاجران در فرودگاه ها يك منبع درآمدي بسيار قابل توجه براي اين كشورها مي باشد.
يكي از مسئولان فرودگاه چانگي سنگاپور مي گويد: ما قصد داريم به حدي مسافران را در فرودگاه مشغول كنيم كه آنها پس از ترك كردن مكان آرزو كنند كه مجدداً به فرودگاه بازگردند و وقت بيشتري را در آن سپري كنند.
در اين فرودگاه هر مسافر به طور متوسط ۲ تا ۴ ساعت را در سالن ترانزيت سپري مي كند به همين دليل مقامات فرودگاه سعي مي كنند كه بيشترين بهره را از توقف مسافران ببرند. به عنوان نمونه در اين فرودگاه اتاق ماساژ به چشم مي خورد كه در آن پاهاي مسافران با دستگاه هاي ويژه ماساژ داده مي شود تا خستگي و كوفتگي ناشي از سفر از آن آنها خارج شود.
همچنين با پرداخت ۵/۱۷ دلار مي توان وارد سالن استراحت فرودگاه شد. چشم انداز اين سالن، يك باغ گل آفتابگردان است و مسافران به غذا و نوشيدني، سالن بدنسازي و روزنامه هاي بين المللي دسترسي دارند.
همچنين با پرداخت ۱۵ دلار اضافي مسافران مي توانند به مدت ۱۰ دقيقه در اتاق اكسيژن بنشينند و نفسي تازه كنند.علاوه بر اين، مسافراني كه شيفته كامپيوتر و اينترنت هستند مي توانند از ۲۰۰ كامپيوتر موجود در فرودگاه به طور رايگان استفاده كنند و به اينترنت متصل شوند.
اخيراً در فرودگاه كانساي ژاپن، هتلي ويژه اسكان حيوانات خانگي مسافران تأسيس شده است. ظرفيت اين هتل ۴۰ حيوان است و هزينه يك شب اسكان در اين هتل بين ۴۸ تا ۹۵ دلار مي باشد كه تفاوت قيمت بستگي به حجم و مقدار غذايي دارد كه مصرف مي كند.
همچنين در فرودگاه مركزي ژاپن كه قرار است اواخر سال جاري با صرف ۷ ميليارد دلار هزينه افتتاح شود، مسافران قادر خواهند بود در وان هاي سنتي كشور ژاپن به استراحت بپردازند. ديواره اين وان ها شيشه اي است و چشم انداز آن باند فرودگاه مي باشد. به عبارتي ديگر مسافران در حين استراحت در وان شاهد فرود و برخاستن هواپيماها خواهند بود. در همين حال كشور تايلند نيز قصد افتتاح فرودگاهي ۵ ميليارد دلاري در پاييز سال آينده را دارد. اين فرودگاه علاوه بر بهره مند بودن از اتاق هاي ماساژ، داراي يك هتل ۴ ستاره با ظرفيت ۵۰۰ اتاق خواهد بود.
به گفته مقامات تايلندي، آنها قصد دارند، فرودگاه مورد نظر را به يك شهر كوچك تبديل نمايند. در فرودگاه «اينچه آن» كره جنوبي كه در سال ۲۰۰۱ افتتاح شد و هر روز در حال گسترش است، عمليات ساخت يك زمين گلف آغاز شده است.به گفته كارشناسان ايجاد امكانات رفاهي و تفريحي براي مسافران در فرودگاه، باعث سرازير شدن پول هاي كلاني به صندوق فرودگاه هاي قاره آسيا طي ۱۰ سال اخير شده است.
يكي از اين كارشناسان مي گويد: در گذشته تنها منبع درآمد فرودگاه ها، دريافت پول از شركت هاي هواپيمايي و ارائه خدمات عادي به مسافران بود اما ايجاد رقابت ميان فرودگاه ها باعث شده تا آنها به فكر منابع جديد مالي بروند كه ارائه تسهيلات ويژه به مسافران بهترين راه حل براي كسب درآمد بيشتر مي باشد.
به عنوان مثال، در سال ۱۹۸۱ تنها ۴۰ درصد از درآمد فرودگاه چانگي از محل تسهيلات ويژه تأمين مي شود كه هم اكنون اين رقم به ۶۰ درصد افزايش يافته است.
البته هنوز هم در قاره آسيا فرودگاه هايي وجود دارد كه تسهيلات چشمگيري ارائه نمي كند اما در نهايت اين فرودگاه ها نيز محكوم به تحول خواهند بود.
در قاره آسيا، حتي فرودگاه هاي كوچك نيز باتراكم مسافر روبرو هستند به همين دليل چاره اي جز بهبود تسهيلات و امكانات رفاهي فرودگاه براي مسئولان آن وجود ندارد.
فرانس پرس
|
|
نگاه
گفت وگو با علي پويا نيا از چهره هاي فعال موسيقي در شيراز
هنرستاني تعطيل مي شود
|
|
باخبر شديم كه هنرستان بارلب شيراز آخرين سال فعاليت خود را طي مي كند و چند سالي است كه هنرجو نمي پذيرد. اين در حالي است كه به جز هنرستان موسيقي تهران، تنها در دو استان ديگر كشور(اصفهان و شيراز) هنرستان موسيقي داير است.
علي پويا نيا خواننده شيرازي و آواز سنتي كه به سال ۱۳۳۲ متولد شده و آواز را نزد مرحوم استاد اسماعيل مهرتاش فراگرفت و در حال حاضر هم عضو خانه موسيقي است، از جمله چهره هاي فعال موسيقي شيراز است كه پي گيريهاي فراواني در جهت جلوگيري از اين اتفاق انجام داد. با وي كه فرزندانش هم در زمينه موسيقي دستي چيره دارند، در اين باره گفت وگو كرده ايم كه مي خوانيد:
*شنيده شده هنرستان موسيقي شيراز در شرف تعطيل شدن است. جنابعالي كه در اين شهر سكونت داشتيد تا چه حد از اين موضوع مطلع هستيد و دليلش چه بوده است؟
- متأسفانه اين موضوع صحت دارد و من عضو انجمن اين هنرستان بودم و فرزندم اشكان از هنرجويان همين هنرستان بوده و مدت سه سال (از اول راهنمايي) در آنجا تحصيل نموده اند.
از حدود ۴ الي ۵ سال پيش زمزمه بسته شدنش شروع شد و به تدريج قوت گرفت تا اينكه در سال تحصيلي ۷۹-۸۰ به اوج خود رسيد و اعضاء انجمن و خانواده هاي هنرجويان در اين جهت تلاشهاي زيادي كردند و شكاياتي را به مراجع ذيربط و ذيصلاح تسليم نمودند كه رونوشت آنها موجود است. اما با كمال تأسف، مؤثر واقع نشد و تقريباً از همان سالها هنرجوي جديد ثبت نام نشد و هنرجوياني هم كه مشغول تحصيل بودند به علت نبودن استاد اكثراً بعد از سه سال تحصيل در رشته موسيقي مجبور شدند رشته هاي ديگر را انتخاب كنند. اين هنرستان در پايان سال تحصيلي امسال به طور كلي تعطيل مي گردد و مسئولين علتش را نبودن بودجه اعلام نمودند.
تعداد ۵ نفر از اين هنرجويان با سنين پايين با سختي و مشقات فراوان، دور از خانه و خانواده راهي هنرستان تهران شدند و در حال حاضر به دليل عدم استطاعت و بضاعت مالي در يك آپارتمان اجاره اي ۴۰ متري در جنوب تهران زندگي مي كنند و عاشقانه با عشق به موسيقي با محروميت از خيلي چيزها در مسير اهداف عاليه شان زحمت مي كشند و پيش مي روند.
حالا در نظر آوريد ۵ نفر با سازهاي تخصصي متفاوت، مانند ويولن، كمانچه، سنتور و... چگونه در يك آپارتمان كوچك و يك خوابه در كنار هم كار كنند كه مزاحمتي براي يكديگر فراهم نكنند و يا همسايه اي در اعتراض به تمرين ساز و ايجاد سر و صدا از آنها شكايت نكند.
در عين حال شنيده ام دو نفر از آنها در چنين شرايطي به نامهاي علي زند وكيلي و علي برهاني با ساز تخصصي سنتور توانسته اند در بين ساير هنرجويان تهراني رتبه اول ساز را به خود اختصاص دهند. و فرزندم اشكان پويا نيا نيز كه رنج فراواني را در اين راه متحمل شده است، توانسته در طول سه سال متوالي دوران تحصيل در هنرستان موسيقي تهران برتري خود را اثبات و شاگرد اولي اين هنرستان را به دست آورد.
در سال گذشته در مصاحبه اي از مسئولين تقاضا كردم، نگذارند هنرستان موسيقي شيراز تعطيل شود. بدين وسيله اكنون يك بار ديگر از مسئولين محترم و دلسوز جامعه هنري ايران به ويژه مسئولين محترم خانه موسيقي، تقاضا دارم در صورت امكان، به هر طريقي كه مصلحت مي دانند تدبيري انديشيده، نگذارند در شهر شيراز (اين مركز علم و ادب و تمدن كهن ايران زمين)، هنرستان موسيقي باربد تعطيل شود. آيا هنرستاني كه جلوه هايي موفق و اين چنيني داشته و داراي پتانسيلها و استعداد ها و نبوغ بالقوه سرشار ديگر نيز مي باشد به همين سادگي تعطيل گردد؟
مگر نه اينكه استاد فرهيخته جناب آقاي دكتر كامبيز روشن روان در سخنراني اخيرشان در جشنواره موسيقي دفاع مقدس در شيراز (تالار بزرگ حافظ) فرمودند براي موسيقي نظامي بايد هنرمنداني در مراكز موسيقي تربيت شوند تا بتوانند نقش زيبنده اي در موسيقي هاي مربوطه داشته باشند. آيا در چنين شرايطي كه ايشان كمبود موسيقيدان در اين خصوص را احساس مي كنند، شايسته است كه اين هنرستان كه مي تواند نقش تعيين كننده و مؤثري در اين راستا داشته باشد به تعطيلي گرايد و چشمه جوشان هنرش خشك گردد و بعد ما نتوانيم هنرمنداني توانا در اين عرصه تربيت نمائيم. پيشنهاد مي گردد در جهت تأمين و حمايت از ديدگاههاي منطقي و قابل عمل آقاي دكتر روشن روان در خصوص تربيت موسيقيدان براي اهداف و مقاصد نظامي يا مشابه و نيز حمايت صادقانه از مواهب الهي و مظاهر آفرينش يعني هنر و هنرمند، بودجه آن تأمين اعتبار شده تا هنرستان موسيقي شيراز مجدداً حياتي دوباره يافته و فعاليت مثمرثمر و سازنده خود را از سر گيرد.
كيفيت بالاي
جشنواره امسال بانوان
ششمين جشنواره موسيقي بانوان نسبت به دوره هاي گذشته از كيفيت بالايي برخوردار است.
به گزارش همشهري از روابط عمومي مركز موسيقي هنگامه اخوان با بيان اين مطلب گفت: تا سال گذشته برنامه ها بسيار تكراري بود.
به گفته وي، گروه ها از قبل انتخاب مي شدند و كار گروه هاي انتخاب شده از كيفيت خوبي برخوردار نبودند.وي افزود: به عقيده من گروه هاي شركت كننده بايستي از قبل كارشناسي شوند، ۲۰ يا ۳۰ گروه معرفي شوند و تعدادي از اين گروه ها از طريق داوران براي شركت در جشنواره انتخاب شوند.
عضو هيات داوران جشنواره ششم موسيقي بانوان عمده مشكلات جشنواره موسيقي بانوان را در عدم برنامه ريزي صحيح دانست و ادامه داد: امسال با انتخاب آذرهاشمي به دبيري جشنواره يكي از مشكلات آن كه نداشتن دبير بود برطرف شد.
اخوان اضافه كرد: نداشتن آشنايي كامل به رديف و شيوه اجراي صحيح موسيقي از سوي گروه ها و نبود نظم و انضباط در برگزاري برنامه هاي جشنواره از ديگر مشكلات اين جشنواره است.وي بر پژوهش به عنوان يكي از راهكارهاي ارتقا سطح كيفي موسيقي ايران تاكيد كرد و افزود: پژوهش كمكهاي شاياني در شناخت موسيقي مقامي و نواحي و صداها و نغمه هاي ناشناخته اي كه در اقصي نقاط كشور وجود دارد، به ما مي كند.
|
|
سايه روشن هنر
داوري بخشهاي مختلف كتابهاي دفاع مقدس در مرحله پاياني
كتابهاي ارجاع شده به دبيرخانه هشتمين جشنواره انتخاب بهترين كتاب دفاع مقدس در حوزه هاي تحقيق و پژوهش، خاطره، داستان و شعر به مرحله پاياني داوري نزديك مي شود.
به گزارش همشهري از ستاد خبري اين جشنواره، در بخش تحقيق و پژوهش ۶۷، خاطره ۷۸، داستان ۳۳ و بخش شعر ۲۶ جلد كتاب توسط هيات هاي داوري جداگانه مورد بررسي نهايي قرار مي گيرد.
مراحل اوليه داوري كتاب هاي دفاع مقدس در بخش هاي هنر، جْنگ، زندگينامه، كودك و نوجوان و يادداشت و نثر ادبي نيز در دبيرخانه جشنواره در حال انجام است.
هشتمين دوره انتخاب بهترين كتاب دفاع مقدس اواخر شهريور ماه سال جاري در تهران برگزار خواهد شد.
هيأت انتخاب فيلم هاي جشنواره كودك
هيات انتخاب نوزدهمين جشنواره بين المللي فيلم هاي كودكان و نوجوانان با مشاهده و بررسي فيلمهاي رسيده به دفتر جشنواره كار خود را آغاز مي كند.
به گزارش روابط عمومي جشنواره بين المللي فيلمهاي كودكان و نوجوانان، مرضيه برومند، فريال بهزاد، وحيد نيكخواه آزاد، حسين مختاري و زاون قوكاسيان به عنوان اعضاي هيات انتخاب نوزدهمين جشنواره بين المللي فيلمهاي كودكان و نوجوانان انتخاب شده اند تا پس از مشاهده و بازبيني فيلم هاي متقاضي، آثار منتخب براي شركت در بخشهاي مختلف جشنواره را اعلام نمايند.
لازم به توضيح است آخرين مهلت ارسال فرم درخواست حضور در جشنواره، روز پنج شنبه بيست و دوم مرداد ماه است.نوزدهمين جشنواره بين المللي فيلم هاي كودكان و نوجوانان از ۱۲ تا ۱۷ مهر در اصفهان برگزار خواهد شد.
كاسه ساز دبير جشنواره پليس شد
سردار «محمدباقر قاليباف» فرمانده نيروي انتظامي در حكمي «حبيب الله كاسه ساز» را به عنوان دبير جشنواره سراسري فيلم پليس منصوب كرد.
نخستين جشنواره فيلم «پليس» با هدف گسترش آشنايي مردم از پليس، نهم آذرماه سال جاري به طور همزمان در تهران و پنج استان كشور برگزار مي شود.
روابط عمومي جشنواره فيلم پليس گزارش داد اين رويداد هنري در قالب پنج بخش «فيلم هاي سينمايي»، «آثار تلويزيوني» (سريال، نماآهنگ، پويانمايي) «آثار مستند»، «فيلم كوتاه» و «تبليغي» مانند پوستر، آنونس و مجموعه عكس برگزار مي شود.
پرداخت موضوعي به جايگاه پليس در جامعه در مقابله با ناهنجاري هاي اجتماعي، صيانت از امنيت عمومي، نقش و جايگاه پليس به عنوان نماد اقتدار، امنيت و دفاع از ارزش هاي فردي، ملي و ديني شهروندان از شرايط حضور آثار در اين جشنواره است. جشنواره فيلم پليس، ۱۳ آذرماه با معرفي آثار برتر پايان مي يابد.
برگزيدگان
تئاتر دفاع مقدس همدان
برترين هاي نمايش هاي شركت كننده در دومين جشنواره منطقه اي در همدان معرفي شدند.
به گزارش خبرگزاري فارس از همدان، آراي هيات داوران دومين جشنواره منطقه اي تئاتر دفاع مقدس همدان متشكل از فردوس حاجيان، سيد كاظم علوي و حميد صنيعي پور به شرح ذيل اعلام شد.
در بخش كارگرداني، جوايز به طور مشترك به احسان جانمي و احسان رحيمي كارگردانان نمايش هاي «گمشده» و «گاورنگ» در رتبه سوم اهدا شد.
حسن حاجت پور و محمد مهدي خاتمي نيز رتبه دوم را براي نمايش هاي «دايه شيرين رو بردن» و «گلايه» دريافت كردند.
هيأت داوران در بخش كارگرداني كسي را شايسته كسب رتبه اول تشخيص نداد.
در بخش نمايشنامه نويسي نيز هيأت داوران هيچ متني را در خور رتبه هاي اول تا سوم ندانسته، اما از نويسندگان نمايشنامه هاي «حلقه مفقوده» نوشته حسين فدايي حسين، «دايه شيرين رو بردن» نوشته حسن حاجت پور، «گلايه» نوشته محمدمهدي خاتمي و «گمشده» نوشته احسان جانمي تقدير كرد.
هيات داوران در بخش طراحي صحنه از رضا حسن زاده طراح صحنه نمايش «گلايه»، حسين فدايي حسين طراح صحنه نمايش «حلقه مفقوده» تقدير كرد و طراح صحنه اي را به عنوان نفر سوم انتخاب نكرد.
در بخش آهنگسازي نيز مهدي حسيني آهنگساز نمايش «گلايه» و امير فرهاد سرمدي آهنگساز نمايش «دايه، شيرين رو بردن» به عنوان نفرات دوم و سوم انتخاب شدند و هيأت داوران كسي را براي رتبه اول انتخاب نكرد.
در بخش بازيگري مرد نيز احمد ريحانه براي نمايش «گلايه» از مشهد به عنوان نفر سوم و امير هاشمي و احسان رحيمي بازيگران نمايش «گاورنگ» به عنوان نفرات دوم و حسن حاجت پور براي نمايش «دايه شيرين رو بردن» به عنوان نفر سوم انتخاب شدند.
هيأت داوران در اين بخش با اهداي لوح تقدير از غلامرضا عارف نژاد يكي از پيشكسوتان تئاتر خراسان و آرمان حاجت پور بازيگر نوجوان نمايش «دايه شيرين رو بردن» از دو نسل بازيگري تقدير كرد.
هيأت داوران در بخش بازيگري زن نيز در رتبه سوم به طور مشترك از زهرا و مژگان غربالي بازيگران نمايش هاي «دايه، شيرين رو بردن» و «تولد يك ستاره» تقدير كرد. همچنين منصوره شيرازي و پگاه خسروي بازيگران نمايش هاي «گلايه» و «گمشده» به عنوان نفر دوم شناخته شدند و هيأت داوران مريم معلايي بازيگر نمايش «دايه، شيرين رو بردن» را به عنوان نفر اول بازيگري انتخاب كرد.
در اين جشنواره دو نمايش «دايه، شيرين رو بردن» از شاهين شهر اصفهان و «گلايه» از مشهد به جشنواره سراسري راه يافتند.در بخش بروشور نيز هيأت داوران نفرات سوم و دوم را انتخاب كردند و برشور نمايش هاي «تولد يك ستاره» و «چمداني پر از رز» انتخاب شدند.
همچنين در مراسم اختتاميه از هنرمندان پيشكسوت همدان، احمد بيگلريان و عباس شيخ بابايي تقدير شد و لوح عفاف به نرگس حسين زاده و مائده آريانوش اهدا شد.
در اين مراسم لوح يادبود به حميد حسام، رئيس بنياد حفظ آثار و نشر ارزش هاي دفاع مقدس، مادر سه شهيد، شاه حسيني مدير كل فرهنگ و ارشاد اسلامي همدان و گروه نمايش «دايه، شيرين رو بردن» نمايش برگزيده مردم اهدا شد.
|
|
گفت وگو با حسين بهروزي نيا نوازنده بر بط و عضو گروه دستان
گروه مهم است نه فرد
|
|
سيد ابوالحسن مختاباد
حسين بهروزي نيا نوازنده چيره دست بربط، فعاليت هاي موسيقيايي خود را از ۹ سالگي آغاز كرد. وي ابتدا حدود ۷ سال در هنرستان موسيقي نزد استاد زنده ياد وهداني تار نواخت و عود را به عنوان ساز دوم در هنرستان انتخاب كرد و به محضر استاد نريمان راه پيدا كرد، پس از آشنايي با تاريخ و اطلاع از ايراني بودن اين ساز، به آن علاقه مند شده و به كمك استاد نريمان عود را به عنوان ساز تخصصي انتخاب كرد و از هنرستان موسيقي فارغ التحصيل شد. وي بعد از اتمام دوران هنرستان، فعاليت هاي خود را در مركز حفظ و اشاعه موسيقي ادامه داد و در آغاز با گروه هاي مختلف موسيقي همكاري نمود. بهروزي نيا در حال حاضر يكي از اعضاي گروه دستان است و تا كنون از وي چند اثر بيادماندني به صورت تكنوازي به نام هاي (بربط، كوهستان، يا دستان سه نوازي و وجد ) در ايران آفتاب نيمه شب در خارج از كشور به عنوان آهنگساز ضبط و منتشر شده است. توضيح اين نكته ضروري است كه بهروزي نيا با گروه دستان آخر اين هفته در كاخ نياوران اجراي برنامه دارند. كاست شوريده اين گروه به عنوان بهترين كاست در بخش موسيقي جهاني كشور فرانسه انتخاب شده است. محمد فريادي در پياده كردن اين گفت وگو مساعدت فراوان كرد. اين گفت وگو را بخوانيد.
* ابتدا از عود بگوييد. آيا اين ساز قابليت تكنوازي دارد؟
- قطعاً، همانطور كه تاكنون ديده و شنيده ايد،
نوازنده هاي ترك و عرب و نوازنده هاي نقاط ديگر دنيا با تكنيك هاي بالا به صورت تكنوازي، گستردگي اين ساز را ثابت كرده اند.اما در ايران متأسفانه كمتر به اين ساز بها داده شده است.
* همانطور كه گفتيد در خارج از كشور با اين ساز اجراهاي بسياري انجام شده، آيا با اين اوصاف عود ايراني با عود عرب و كشورهاي ديگر دنيا از لحاظ لحن و نحوه مضراب گيري تفاوت دارد، يا اينكه همه در هم حل شده اند؟
- تمام تلاش بنده اين بوده كه لهجه عربي اين ساز را تغيير دهم. البته همان طور كه همه مي دانند، اين ساز در بسياري از نقاط دنيا نواخته مي شود و نوازنده هاي خوبي هم دارد و همه مدعي اند كه اين ساز از آن كشور آنهاست، يونانيان، عرب ها و ايرانيان، نيز اين ساز را متعلق به كشور خود مي دانند.
* شما چه نظري داريد؟
- چند سالي است كه به اين نتيجه رسيده ام كه عود سازي عربي است، بربط ساز ايرانيان بوده، كه بعدها عود از بربط گرفته شده، همه واقفند بربط يعني سينه مرغابي كه متناسب با شكل ظاهري اين ساز است، البته عرب ها سازي شبيه به بربط به نام فرهر، كه روي صفحه آن پوشيده از پوست بود، داشته اند ولي بعد از آشنايي با بربط ايراني به علت بدنه كاملاً چوبي آن، متوجه شدند كه قابليت اجراي اين ساز نسبت به ساز خودشان بيشتر است، كه نتيجتاً ساز خود را تبديل به بربط كردند و نامش را «اسعود» به معني چوب گذاشتند. سپس اين ساز از طرق مختلف به كشورهاي اروپايي برده شد كه آنها حرف «الف» را از اول آن حذف كردند و ساز را «سعود» خواندند كه بعدها تبديل به لوط شد. وقتي به نقاشي هاي قديمي كه از روي اين ساز كشيده است است، توجه كنيم در خواهيم يافت كه بربط ايراني كاسه كوچك و دسته بلند داشت، كه بعدها عود عرب ها و لوط اروپاييان متأثر از بربط به همين شكل و اندازه ساخته شد. ولي عرب ها اخيراً كاسه اين ساز را بزرگ و دسته را كوتاه كردند، كه عود فعلي كه در كل جهان نواخته مي شود، عود عرب ها است.
در حدود ۸- ۹ سال پيش، ما سعي مي كرديم بگوييم كه عود فعلي همان بربط قديمي ايراني است، اما اخيراً با كمك استاد قنبري به اين نتيجه رسيديم كه بربط ايران كوچكتر بوده و قابليت اجراي بيشتري نسبت به عود عرب داشته و دارد. خود من هم از بربط قديمي براي اجرا و نوازندگي استفاده مي كنم.
* از نظر سنوريته و صدادهي بين بربط قديمي با عودهاي فعلي تفاوتي وجود دارد؟
- از نظر سنوريته، اين دو ساز هيچ تفاوتي ندارند و اگر با هم نواخته شوند به هيچ وجه تفاوتي بين آنها احساس نمي شود.
* با اين اوصاف چرا شما بربط ايراني را براي نوازندگي انتخاب كرديد؟ اولاً اين ساز ايراني است و در نقاشي ها و آثار تاريخي با اين شكل و اندازه ترسيم شده است. دوم اينكه، توانايي بيشتري نسبت به عود عرب دارد و از طرفي اين ساز كاسه كوچكتري دارد و براحتي در دست نوازنده جا مي گيرد.
* تفاوت شيوه ايراني و عربي در چيست؟
- اكثراً مردم صداي اين ساز را در مراسم عزاداري از راديو و تلويزيون شنيده اند كه طبيعتاً توسط نوازندگان عرب آن زمان نواخته مي شد. به دليل اينكه در آن زمان نوازنده حرفه اي در ايران نبود و اگر هم به ندرت اجرايي از نوازندگان ايراني پخش مي شد همه تقريباً متأثر از ملودي هاي عربي مي بودند. بنده كاست كوهستان را با اين انگيزه كه ملودي هاي ايراني را جايگزين ملودي هاي عربي مي كنم، اجرا كردم، آهنگ هاي محلي مناطق مختلف ايران را به طور تكنوازي با اين ساز اجرا كردم كه خوشبختانه مورد استقبال قرار گرفت و با وجود اينكه اين كار ۱۶-۱۷ سال پيش اجرا شده، هنوز هم بسياري از هنرجويان كه براي آموختن اين ساز مي آيند از طريق همين كاست علاقه مند شده اند.
موضوعي تحت عنوان اين كه عود يا بربط توانايي اجراي رديف ايراني را ندارد، در چند سال گذشته بسيار مطرح بود. ولي من با صراحت تمام مي گويم كه اين ساز علاوه بر اين كه قابليت اجراي كارهاي اركستري را دارد به راحتي قابليت تكنوازي به شيوه ايراني هم دارد.
* در حال حاضر در چه كشوري استقرار داريد و چه فعاليتهايي انجام مي دهيد و به طور كلي همكاريهاي شما در خارج از كشور به چه صورت انجام مي شود؟
- در ونكور كانادا زندگي مي كنم، تدريس مي كنم در فستيوال هاي مختلف به صورت تكنوازي يا با دوستانم به صورت دونوازي، سه نوازي يا با گروه دستان كه گروه شناخته شده اي بين ايرانيان و غيرايرانيان است، كنسرت برگزار مي كنم. همان طور كه همه مي دانيد گروه دستان هر سال دو تور بزرگ در اروپا و آمريكاي شمالي برگزار مي كند.
* در حال حاضر در خارج از كشور تدريس نوازندگي مي كنيد؟
- به دليل اين كه هميشه در حال برگزاري كنسرت هاي مختلف هستم، فرصت ندارم كه به صورت مستمر در يك شهر ساكن باشم و كلاسي به صورت ثابت برگزار كنم، ولي به طور معمول در حدود ۲۰ نفر در خارج از كشور در كلاسها شركت مي كنند.
* مقدمات برگزاري تورها به چه ترتيب انجام مي شود. آيا مدير برنامه اي، برنامه سفر و تور را تنظيم مي كند؟
- به طور معمول كنسرتهايي كه در كشورهاي اروپايي برگزار مي شود، آقاي متبسم برنامه ريز تور هستند و تورهايي كه در آمريكاي شمالي (آمريكا و كانادا) برگزار مي شود، من و آقاي حداد مسئوليت برنامه ريزي را برعهده داريم.
* افراد گروه به چه ترتيب جمع شده و تمرين مي كنند؟
- اگر كار جديد باشد و نياز به تمرينات اوليه داشته باشد، معمولاً يك هفته تا ده روز، قبل از هر دوره كنسرت در اولين شهر اجراي كنسرت جمع مي شويم و در روز به مدت ۱۲ تا ۱۴ ساعت به طور مداوم تمرين مي كنيم تا براي كنسرت آماده باشيم.
* در حال حاضر اعضاي گروه دستان چند نفر هستند؟
- پنج نفر گروه نوازنده ثابت و يك نفر خواننده متغير.
* معمولاً انتخاب قطعات براي اجرا مشروط به چه ملاك هايي است. آيا از قطعات گذشتگان اجرا مي شود يا فقط قطعات جديد تمرين و براي اجرا حاضر مي شود؟
- گاهي از آثار قدما اجرا مي شود. ولي به طور كلي سياست گروه دستان در اين است كه از قطعات جديد بخصوص ريتميك استفاده كند.
با توجه به كنسرتهايي كه در خارج از كشور اجرا شد و با وجود جوانهاي ساكن اروپا و آمريكا، اين نياز حس شد كه تحرك بيشتري در اجراها نشان داده شود، كه نتيجتاً باعث شد كه بيشتر از قطعاتي كه اعضاي گروه مي سازند، استفاده شود.
* در كاري به نام شوريده عنوان شد كه آقاي فرج پوري برنده جايزه اي در رابطه با اين اثر شدند، با توجه به اين كه گروه دستان عمدتاً به صورت گروهي ضبط و اجرا مي كنند به چه دليل اسم آقاي فرج پوري به عنوان برنده جايزه
اعلام شد؟
- بنده بسيار خوشحال مي شوم، ابهامات اين مسأله را روشن كنم. همان طور كه همه مي دانيد، گروه دستان از بدو تأسيس به علت هم سطح بودن اعضا هيچ سرپرستي نداشته و ندارد، ولي متأسفانه در نشريات مختلف نام آقاي متبسم را به غلط به عنوان سرپرست گروه دستان چاپ كرده اند. با وجود اين كه همكاري با ايشان براي بنده افتخار است ولي حقيقت امر اين است كه گروه دستان گروهي است كه سرپرست ندارد و اگر كاري تمرين مي شود با نظر تمام اعضاي گروه به سرانجام مي رسد.
در ضمن به اثر شوريده نشان افتخاري از مركزي در فرانسه براي اجراي اين اثر اهدا شد، كه اين نشان صرفاً براي اجراي خوب گروه به گروه داده شده نه به شخص خاصي. البته اين اثر در بخش موسيقي جهاني سال ۲۰۰۳ فرانسه هم انتخاب شد.
بنده اگر جزييات اين اثر را شرح دهم، همه واقف به اهدا نشان افتخار به كل گروه مي شوند. اين آلبوم از دو سي دي تشكيل شده كه سي دي اول كار آقاي فرج پوري به همراه يك قطعه از آقاي متبسم و CD دوم كار آقاي متبسم به همراه يك قطعه از بنده است. گروه دستان روالش با تمام گروهها متفاوت است. در گروه دستان چنين نيست كه آهنگساز قطعه اي را ساخته باشد و اعضاي گروه فقط به عنوان نوازنده آن كار را اجرا كنند، خير، در گروه دستان حتي نوازنده تنبك ها به نوعي آهنگسازي مي كند و اعضا بر كار يكديگر براي بهبود قطعه نظر مي دهند. ممكن است خيلي از جمله ها حذف و خيلي از جمله ها اضافه شود، گاهي نگارش نت شده اوليه آهنگساز با قطعه اي كه به مرحله ضبط مي رسد بسيار متفاوت است.
البته اين را بايد در نظر گرفت كه استخوان بندي و چهارچوب قطعه كار آهنگساز است و گروه بسيار به جايگاه آهنگساز ارزش قائل است.
* به چه دليل آقاي فرج پوري در گفت وگويي كه با خبرنگاران داشت چنين مسئله اي را توضيح نداد.
- طي صحبتي كه بنده با آقاي فرج پور داشتم، اظهار كردند كه از برنده شدن اين اثر صحبتي نكرده است. گويا رسانه ها و يا مراجعي كه در پخش خبر مركزيت داشتند اين موضوع را به گونه ديگر تنظيم و پخش كرده اند.
همه مي دانند كه اين گروه ۱۱ تا ۱۲ سال است كه به طور مداوم و يكدل مشغول به كار است و تاكنون هيچ موردي نتوانسته اعضاء را از هم دلخور كند.
همان طور كه تجربه نشان داد، گروه هاي مختلف موسيقي سنتي به دو دليل از هم مي پاشد. يكي، مشكل مالي و ديگري قبول نداشتن يكديگر. تنها عاملي كه ممكن است گروه را از هم جدا كند القابي است كه از بيرون گروه به اعضاء مي دهند كه ممكن است به گروه صدمه وارد كند.
البته ما بسيار هشياريم، ولي گاهي اين القاب ناخواسته باعث دلسردي افراد گروه مي شود.
* شما جايگاه آقاي متبسم را به لحاظ دانش آهنگسازي و نوازندگي چگونه ارزيابي مي كنيد.
آقا متبسم استاد بسيار پرتلاشي است. به خصوص در سال هايي كه در خارج از ايران زندگي مي كردند، كمتر كسي به اندازه ايشان فعاليت موسيقيايي مي كرد.
ايشان در خارج از كشور سمينارهاي مختلفي از تار و سه تار در سطح بسيار بالايي برگزار كرده اند و در ضمن شاگردان بسياري تربيت كرده اند و از آنجايي كه من مدتهاست كه با ايشان همكار هستم، به جرأت مي گويم كه ايشان در آهنگسازي بسيار ذوق خوبي دارند.
* آثار گروه دستان به لحاظ آهنگسازي در موسيقي ايراني با آثاري ديگر مانند آثار، آقاي عليزاده، آثار گروه كامكارها و يا آثاري كه جديداً آقاي شجريان با گروه شان ارائه داده اند؛ چه وجه تمايزي دارد.
- همان طور كه ابتدا عرض كردم، سعي ما بر اين است كه از ريتم هاي نو استفاده كنيم، همين طور از تحرك ريتميك به خصوص در اجراهاي صحنه اي براي ارتباط بيشتر شنونده خارجي استفاده مي كنيم.
البته تمام دوستاني كه نام برديد همه، اين مورد را در نظر دارند، ولي شايد گروه دستان روي اين مسئله پافشاري بيشتري دارد.
* چند مدت پيش گروه دستان كنسرت هايي به همراه آقاي ناظري و خانم پريسا اجرا كرد. با توجه به اين كه شاخصه اصلي كار اين اساتيد آواز است و آواز هم ريتم كندي دارد، نوع جواب آوازها به چه ترتيب بود، آيا در زير صداي خواننده ضربي نواخته مي شد، يا گروه سكوت كرده و جواب آواز به صورت سنتي داده مي شد.
- از هر دو طريق استفاده مي شد. هم تكنوازي به همراه آواز و هم آواز به همراه ايست پايه ملوديك. سعي ما بر اين بود كه ، در عين حال هم سبك سنتي خواننده را رعايت كنيم و هم ديدگاه گروه دستان (استفاده از ريتم) را مد نظر بگيريم.
* استقبال مردم در اجراهايي كه در كانادا و آمريكا با خانم پريسا داشتيد چگونه بود؟
- اين تور از كانادا آغاز شد(تورنتو، اوتاوا، مونترال، ونكورو) و بعد از غرب به شرق آمريكا در ده شهر اجرا شد كه با استقبال خيلي خوب مردم مواجه شد.
* گروه دستان چند سالي است كه در ايران برنامه اجرا نمي كند، آيا دليل خاصي دارد؟
- همان طور كه گفتم، گروه دستان در طول سال دو تور بزرگ در آمريكا و اروپا برگزار مي كند كه تقريباً تمام زمان گروه را به خود اختصاص مي دهد و به همين دليل تا به حال فرصتي پيش نيامده بود كه در اين چند سال اجرايي در ايران داشته باشيم.
* آخرين كاري كه از شما در ايران منتشر شد، كاست سفر به ديگر سو به همراهي آواز آقاي ناظري بود، چرا بعد از گذشت چند سال هنوز اثري از گروه دستان منتشر نشده است؟
- البته كارهايي در خارج از كشور ضبط و پخش شد.
بعد از اتمام كار سفر به ديگر سو، كاست ديگري به همراه آقاي شهرام ناظري در كانادا ضبط كرده ايم كه متأسفانه به دليل چند مورد كوچك هنوز به مرحله نهايي ميكس نرسيده است.
* كاري كه با آقاي ناظري ضبط كرده ايد در چه دستگاهي است.
- در دستگاه نوا و آواز دشتي است.
* آيا همان كاري است كه در نمايشگاه بين المللي اجرا شد.
- بله. البته با يك سري از تغييرات جزيي، كه اميدوارم به زودي به دست علاقه مندان برسد.
* در آخر اگر صحبتي داريد بفرماييد.
- باز هم گوشزد مي كنم، اعضاي گروه دستان هيچ مشكلي با يكديگر ندارند و بدون سرپرست و با همكاري خوب اعضا به كارشان ادامه مي دهند.
|
|
اداي دين به يك موسيقيدان / به ياد نيشابور و يك مرد ناشناس!
|
|
محمد جواد بشارتي
* هرمز فرهت مردادماه ۱۳۰۷ هـ.ش متولد شده است. او از دانش آموختگان و موسيقيداناني است كه علاوه بر آهنگسازي، با مقوله موسيقي شناسي و آنچه كه امروزه اتنوموزيكولوژي مي ناميم به خوبي آشناست.
آهنگسازي، تدريس و تحقيق، با زندگي او پيوند يافته است. اين نوشتار، همزمان با سالروز تولد او، بهانه اي است تا نسل حاضر موسيقي، با يكي از بزرگان موسيقي اين سرزمين هر چه بيشتر آشنا شوند. موسيقيدان بزرگي كه با وجود اهميت و اعتبار والا، با زندگي در غربت، مي رود كه به خاطره ها بپيوندد!
هرمز فرهت از پيشگامان موسيقي شناسي معاصر ايران است. هر چند عنوان پدر علم اتنوموزيكولوژي در ايران با نام مرحوم دكتر محمدتقي مسعوديه عجين شده است، اما پيش از او، زمينه هاي اين علم فراهم شده بود. سلسله مقالاتي پيرامون اتنوموزيكولوژي در مجله موسيقي آن زمان و كنفرانس تهران (۱۳۴۰ هـ.ش) با حضور موسيقي شناسان برجسته اي چون آلن دانيلو و تحقيقات برونونتل، مقدمات آشنايي موسيقيدانان ايراني با اين علم نوپا است. هرمز فرهت از جمله دانش آموختگاني است كه با اين علم آشنا شده است. او زير نظر و راهنمايي هاي موسيقي شناس برجسته و شناخته شده اي چون مانتل هود، در سال ۱۹۶۵ .م از رساله دكتراي خود در زمينه تحقيق موسيقي ايراني دفاع كرد.
فرهت از موسيقيداناني است كه در ابتدا با توجه به آشنايي با موسيقي غرب، از منتقدان جدي و گاه حتي نفي كننده موسيقي ايراني است. موسيقيدانان ايراني آن سالها، از سخنان و برخوردهاي او گله ها و شكايت ها دارند! در اين خصوص مي نويسد: «گرچه من متولد ايران هستم و دوران كودكي و نوجواني خود را در ايران گذرانده ام، اما بينش موسيقايي اوليه من اساساً غربي است.»
پدر او نوازنده تار بود. با اين حال، با آمدن راديو به ايران، هرمز جوان مجذوب موسيقي غربي مي شود. دانوب آبي، شهرزاد، واپسودي مجار و به تدريج بتهوون و چايكوفسكي، او را به سوي خود مي كشانند.
«همچنان كه علاقه من به موسيقي غربي افزايش مي يافت و به اشتياق بدل مي شد، علاقه كمي را كه به موسيقي ايراني داشتم به طور كلي از دست مي دادم. در زماني كه مي توان گفت پايان نوجواني ام بود، تصميم گرفتم زندگي خود را وقف مطالعه موسيقي كنم، در حالي كه هيچ گونه احساسي به موسيقي ايراني نداشتم. در قياس با وفور، تنوع و گسترش بيان در موسيقي غربي، موسيقي ايراني به نظر من محدود، سالخورده و تك صدايي مي آمد.»
شيفتگي و علاقه به موسيقي غربي او را به دانشگاههاي آمريكا مي كشاند تا در دانشگاه A. L.C .U ، ليسانس و از ميلز كالج فوق ليسانس خود را در رشته آهنگسازي اخذ كند.
روح جست وجوگر، اما به اين بسنده نمي كند. او مجدداً وارد A. L.C. U. مي شود تا در دوره دكترا، مطالعه و تحقيق پيرامون موسيقي را آغاز كند.
اين دوران، درست مقارن دوراني است كه مطالعات اتنوموزيكولوژي از برنامه هاي مهم دانشگاههاي آمريكا محسوب مي شود. حضور مانتل هود موسيقي شناس برجسته اي كه در دهه شصت، برنامه مطالعات اين شاخه از دانش بشري را تبيين مي كرد، براي فرهت فرصتي بود تا به بازنگري انديشه هايش بنشيند: «زير نفوذ تشويق هاي او، بر آن شدم كه تحقيق دكتراي خود را درباره موسيقي ايران انجام دهم. در ابتداي امر علاقه به چنين كاري نداشتم، چرا كه به موسيقي ايران و عموماً به موسيقي هاي غيرغربي به چشم تحقير مي نگريستم. به هر صورت، نتوانستم بر استدلال هاي استاد فائق شوم. او استدلال مي كرد كه ميراث موسيقايي فرهنگ هاي قديمي و والا، چون فرهنگ ايران، بايد از كيفيت هاي متعالي برخوردار باشد.»
مطالعات و تحقيقات هرمز فرهت از سال ۱۹۵۷ .م با بازگشت به ايران شكل عملي و جدي تري مي يابد. ذكر اين توضيح نيز ضروري است كه در آن سالها كتاب و مقاله تحقيقي پيرامون موسيقي ايران به زبان غربي موجود نبود. در سالهاي بعد، موسيقي شناسان و پژوهشگران مشهوري چون برونونتل، استيون بلام، ژان دورينگ، نلي كارن و ... در زمينه موسيقي ايراني آثاري به رشته تحرير درآوردند. تحقيق و نگارش فرهت، از اين نظر نيز به عنوان يك رساله پيشگام قابل تأمل است. تحقيق او از يك موسيقي شناسي صرفاً تئوري فراتر مي رود. مطالعه او در مورد سنت موسيقي شهري، او را به حلقه درس موسيقيدانان ايراني مي كشاند. سنتور و سه تار سازهايي هستند كه به فراگيري آنها مي پردازد. در اين راه او با اساتيدي نظير بهاري، شهناز، پايور، زاون هاكوپيان و به خصوص روح الله خالقي حشر و نشر فراوان يافته و از دوستان و همكاران نزديك او محسوب مي شدند. ضمن آن كه از مدرسان ساز ايراني خود نيز همواره به نيكي و بزرگي ياد مي كند:
«بايد از دين خود نسبت به نصرالله زرين پنجه و بزرگواري او ياد كنم، كه به من چيزهاي فراواني آموخت، از جمله نواختن سه تار را. معلم من در سنتور، دوست بزرگوارم، حسين صبا بود كه در جواني بدرود حيات گفت.»
حضور در ايران، مراوده و دوستي با موسيقيدانان ايراني، تحقيق، مطالعه و نوازندگي سازهاي ايراني، نگرش و ديد اين موسيقيدان را تغيير مي دهد. اين تغيير نگرش تا به حدي است كه از سال ۱۳۴۷ تا ۱۳۵۵ سمت مدير گروهي موسيقي در دانشكده هنرهاي زيباي دانشگاه تهران را بر عهده دارد. اين دوران بدون اغراق مهمترين و شاخص ترين دوران در تحصيلات دانشگاهي موسيقي است. نگاهي به اساتيد و مدرسان از سويي و دانشجويان آن دوران از سوي ديگر مؤيد اين مطلب است. اگر چه دلايل اين اهميت به مسائل گوناگون و متعددي بستگي دارد، اما حضور پرقدرت و انديشمند هرمز فرهت غير قابل انكار و نازدودني است. او در مقامي است كه موسيقي غرب را تحصيل كرده و فهميده است و حتي آثار متعددي براي اركستر نوشته و اجرا كرده است. از سوي ديگر موسيقي ايراني را نيز شناخته و با رديف ها به صورت عملي نيز آشناست. مي نويسد: «در اين زمان بود كه برداشت هاي اوليه ام درباره موسيقي ايران، جاي خود را به تحسين از كيفيت هاي زيباشناسانه و بي همتاي اين موسيقي داد. از آن به بعد ديگر از مقايسه موسيقي ايراني با موسيقي غربي چه آگاهانه و چه ناآگاهانه پرهيز كردم. دريافتم كه اين موسيقي بياني متفاوت دارد.»
او سالها رئيس بخش اتنوموزيكولوژي دانشگاه ايرلند بود و اكنون نيز دوران بازنشستگي خود را در آنجا مي گذراند. تئوري ها و نظريات او پيرامون موسيقي ايران، مهم و جالب توجه است. تحليل او در مورد اساتيد موسيقي و نظريات آنها بويژه وزيري و بركشلي، يكي از منابع مهم محسوب مي شود. مجموع اين نظريات در كتابي تحت عنوان دستگاه در موسيقي ايران در سال ۱۹۹۰. م به چاپ رسيده است. اين كتاب كه ادامه همان رساله دكتراست به فارسي نيز ترجمه شده است.
-------------
* عنوان مقاله، نام يكي از قطعات هرمز فرهت است كه بر روي اشعار خيام نوشته شده است.
|