پنجشنبه ۲۲ مرداد ۱۳۸۳
به مناسبت روز جهاني جوانان (۲۲ مرداد ماه)
تقسيم كار ملي براي ساماندهي ۵/۲۲ ميليون جوان
001389.jpg

جوانان مهمترين منابع انساني يك جامعه محسوب مي شوند و بايد حقوق و خواسته هاي مشروع آنها را مطابق مواد مصرح در قانون اساسي طبيعي و به حق تلقي شود. با توجه به سهم غالب جمعيت ۳۳ درصدي جوانان و نظر به نقش مؤثر آنها در توسعه و پيشرفت كشور، ساماندهي امور مربوط به نيازهاي آنان، از اهميت ويژه برخوردار است. ساماندهي امور جوانان، برنامه جامعي مي طلبد تا بستر مناسب براي اجراي سياست هماهنگ در حوزه هاي مختلف براي جوانان در سطوح ملي و منطقه اي را محقق سازد، تحقق اين امر مستلزم تقسيم كار ملي، تجهيز و تخصيص منابع و مديريت مؤثر بخشي است. «سند جامع نظام توسعه جوانان» چگونگي مشاركت همه جانبه دستگاه هاي دولتي و غيردولتي را در تقسيم كار ملي به منظور ساماندهي امور جوانان فراهم مي كند كه در ادامه از نظرتان مي گذرد.
مريم غفاري
رويكرد ارتقايي به جوانان
- با توجه به مطالعات انجام گرفته توسط سازمان ملي جوانان، گزارش ملي جوانان و مطالعات نظري در حوزه هاي جامعه شناختي، روان شناختي و حقوقي جوانان، رويكرد حاكم بر نظام جامع، رويكرد ارتقايي (Promotional Approach) مي باشد.
رهيافت ارتقايي يا پرورشي به جوانان بر اين باور است كه ارتقاي كيفيت منابع انساني در هر كشوري، ارتباط عميقي با نوع نگاه به جوانان دارد. در رهيافت ارتقايي پرورش مستمر وجوه مثبت سبك و كيفيت زندگي جوانان پيگيري مي شود، و در نتيجه اقدامات و فعاليت ها، نهايتي متصور نيست. هدف فعاليت هاي ارتقايي قادرسازي و توانمندسازي (Empowerment) است. پذيرش رهيافت ارتقايي بگونه بنيادي و همه جانبه براي جوانان مستلزم درك بهتر چالش هاي موجود است. پذيرش رهيافت ارتقايي در تدوين برنامه ملي جوانان و تأكيد بر پرورش وجوه مثبت آنان، نوعي سرمايه گذاري است كه توسعه اجتماعي و اقتصادي پايدار را موجب خواهد شد و منافع ويژه اي را براي كل جامعه پديد خواهد آورد. اين ديدگاه را مي توان مترادف ديدگاه توسعه اي، تحولي و تكاملي (Developmental) دانست.
رويكرد ارتقايي، از يك سو رويكردي است چند وجهي، مبتني بر شناخت عميق از نيازهاي اجتماعي انسان و از سوي ديگر كوششي است در جهت كاهش محدوديت هاي فردي در ابعاد و وجوه مختلف كه در فرايند يك برنامه ريزي توسعه اي به آن نياز مي باشد. زوايا و وجوه اين رويكرد در نمودار مشخص شده است.
ارزيابي وضع موجود جوانان
- بررسي هاي به عمل آمده از وضع موجود امور جوانان نشان دهنده وجود چالش هاي عمده اي به شرح زير مي باشد:
- ابهام در جايگاه امور جوانان در نظام برنامه ريزي ملي و نامشخص بودن شاخص هاي قابل اتكاء در اين زمينه
- عدم تحرك و پويايي لازم در امر سياست گذاري، برنامه ريزي و اجرا در امور جوانان در سطوح ملي و منطقه اي
- ناهماهنگي بين قوانين و مقررات جاري كشور با انتظارات و نيازهاي جوانان
001476.jpg

- ناهماهنگي بين سازمان ها و دستگاه هاي هم عرض و موازي در ارائه خدمات به جوانان ناشي از ضعف در تقسيم كار ملي.
ناهمخواني سياست ها، برنامه ها و فعاليت هاي جاري دستگاه ها با انتظارات و نيازهاي جوانان كشور.
- فقدان ساز و كار مناسب براي تبعيت سازمان هاي اجرايي از سياست هاي اعلام شده نهادهاي مسئول در امور جوانان.
- عدم تعادل بين منابع و اعتبارات موجود و منابع مورد نياز براي پاسخ به نيازهاي جوانان و مديريت نامطلوب منابع به دليل وجود دستگاه هاي هم عرض و فعاليت هاي موازي.
- ناسازگاري و تعارض بين رويكردهاي سنتي و نگرش هاي علمي، روزآمد ومدرن در امور جوانان.
- روند رو به افزايش شكاف بين نسلي در حوزه ارزش هاي فرهنگي و اجتماعي و اختلال در تعامل و تفاهم نسل ها.
براي رويارويي با اين چالش ها و در جهت ارتقاء و توانمندسازي جوانان، ساماندهي امور آنان ضرورتي است كه موجب خواهد شد پتانسيل هاي عظيم اين گروه سني پيش از آنكه زمينه ساز يك تهديد واقعي شود به يك فرصت ملي تبديل گردد.
توانمندسازي نسل جوان
ارتقاء و اعتلا و توانمندسازي نسل جوان كشور و استفاده بهينه از استعدادها و توانايي هاي آنان در توسعه كشور هدف كلي اين برنامه مي باشد. تدوين سياست ها و راهبردهاي ملي،  در زمينه امور جوانان و شناخت به روز نيازهاي آنها، ارتقاي سطح آگاهي ها و اصلاح نگرش ها همچنين نقش دستگاه هاي دولتي و غيردولتي، مرتبط با امور جوانان و در نهايت همگرايي، هماهنگي و سامان يابي فعاليت هاي سازمان هاي دولتي و غيردولتي مرتبط با امور جوانان از مهمترين برنامه هاي اين سند ملي مي باشند.
هويت ملي و ديني جوانان
مكانيزم تقويت و ماندگاري جوامع هميشه براساس حفظ اصول و توجه به ارزشها، دانش و فرهنگ بومي و ديني استوار بوده است. تأثير و تأثر جوانان از امواج «يكسان سازي جهاني» بيش از ديگر گروه هاي سني است. رسانه هاي ارتباط جمعي، نقش مؤثري در اين زمينه دارند. با توجه به اين نقش كانوني رسانه ها در دنياي امروز، عملاً در صورتي  كه كنترل دروني و هويت انسجام يافته ملي و ديني وجود نداشته باشد، تسليم پذيري بلاشرط به سادگي رخ خواهد داد.
جواني؛ به عنوان پيوستاري تحولي و غيرقابل تفكيك از كودكي و نوجواني است. در طي دوران كودكي تا نوجواني گستره وسيعي از تحولات روي مي دهد و امكانات و ظرفيتهاي نويني براي تحقق بروز مي يابد كه مرزها و ابعاد جواني را مشخص مي سازد. لذا لازمه داشتن جوان سالم و كارا، برنامه ريزي از ابتداي كودكي و در درون خانواده، مدرسه و جامعه مي باشد.
جواني، دوره شكل گيري سرمايه اجتماعي
اگر سرمايه اجتماعي را به مثابه «مجموعه معيني از هنجارها، شبكه ها و ارزش هاي غيررسمي بدانيم كه اعضاي جامعه در آن سهيم هستند» حضور جوانان و مشاركت هرچه بيشتر آنان در تشكل ها و سازمان هايي كه خود ايجاد مي كنند و يا آگاهانه به آن مي پيوندند، مي تواند در نهايت به تعلق خاطر، هويت يابي و كاهش آسيب هاي اجتماعي بيانجامد. در يك فرآيند مناسب متغيرهاي سرمايه اجتماعي نظير اعتماد و مشاركت، افزايش مي يابد و در نهايت به ارتقاء بهره وري ملي و تحقق توسعه اقتصادي، اجتماعي منجر مي شود.
توجه به نيازهاي جوانان
شكوفايي جوانان در گرو توجه به خواسته ها و تأمين نيازهاي جسمي، رواني، اجتماعي و معنوي آنان است.
سازمانها و دولتها در تمام سطوح، مسئوليت حمايت از يك فلسفه انسان  نگر را به عنوان مبناي ارتقاء بنيادي جوانان به عهده دارند و در اين مسير موظفند با ارزيابي و تشخيص مستمر خواسته ها و نيازهاي واقعي جوانان به آنها پاسخ مساعد بدهند، زيرا با توجه به اقتضاي سني جوانان و تغييرات اجتماعي، نيازهاي آنان به طور مستمر در حال تحول و تغيير است و در عين حال ضرورت دارد علاوه بر اولويت بندي در تحقق نيازها به تفاوت و تنوع نيازها در بين آنان نيز توجه شود.
تقويت مهارتهاي جوانان
بهره وري و توسعه اجتماعي، مستلزم تقويت مهارتهاي فردي و اجتماعي جوانان است.
تأكيد بر مهارتهاي زندگي و پرورش شخصيت موجه براي جوانان حاصل اين دستاورد و تجربه بشري است كه با آموزش علم و دانش صرف نمي توان انتظار جامعه توسعه يافته را داشت، بلكه آموزش همراه با پرورش در زمينه هاي تربيتي و تقويت مهارت ها در ابعاد فردي و اجتماعي مي تواند به تكوين شخصيت سالم و سلامت رواني جوانان بيانجامد.
مشاركت همه جانبه جوانان
مشاركت همه جانبه جوانان از الزامات اساسي تحول اجتماعي است.
مشاركت جوانان با هدف توانايي آنها براي انديشيدن در مورد مسائل خود و برخورداري از مهارت انتقال مؤثر نظرات و تعامل مثبت با ديگر اعضاي جامعه است. مشاركت اجتماعي جوانان، نقش مهمي در تحول اجتماعي و در نتيجه فرايندهاي توانمند سازي و ظرفيت سازي دارد.
نگاه جهاني به جوانان
نگاه به جوان و جواني متأثر از شرايط جهاني و زماني است.
امروزه نگاه جهاني به جوان، مستلزم افزايش تبادلات فرهنگي، اقتصادي و اجتماعي در سطح بين الملل است. اين رويكرد مي تواند فرصتي جهت به كمال رسيدن استعدادهاي جوانان، در عين حفظ زمينه هاي استقلال و هويت ملي نيز به شمار آيد.
زيرساخت هاي ساماندهي جوانان
تقويت هويت ملي مذهبي جوانان به عنوان زيرساخت برنامه جامع ملي ساماندهي امور جوانان است. تأكيد بر نيازهاي اساسي با اولويت تأمين سلامت، پرورش، آموزش، اشتغال، ازدواج و مسكن از بايدهاي اين برنامه هستند. بايد ببينيم مطالبات جوانان از حكومت چيست و نظام و تأمين فرآيند مشاركت جوان در امور مربوط به خود و جامعه چگونه بايد باشند. در اين خصوص بايد از هر نوع روش اقتدارگرايانه اجتناب كرد و از روش هاي علمي در برخورد با جوانان با توجه به مقتضيات رواني، اجتماعي و اقتصادي دوره جواني بهره گرفت.
توجه به نقش نهادهاي مختلف در ارضاي نيازهاي جوانان و لزوم برقراري فضاي ايمن اجتماعي براي رشد و توسعه آنها يكي ديگر از اولويت هاي اين برنامه است. فراموش نكنيم كه از مداخله در حوزه خصوصي جوانان بپرهيزيم و به ويژگي هاي رواني جواني و نقش آن در تنظيم روابط عاطفي، پايبندي به مجموعه اي از اصول و ظرفيت تصميم گيري و پيگيري خواسته ها، توجه داشته باشيم.
تبيين و تدوين سياستهاي ملي در امور جوانان با تعيين سياستهاي ملي در امور جوانان و تصويب آن توسط بالاترين مرجع مسئول و بازبيني ادواري آنها و رعايت آن سياستها در حوزه نگرش ها و ساختارهاي مرتبط با جوانان از راهبردهاي اين سند جامع است. بايد نيازهاي جوانان را بسته به مقتضيات روز شناسايي كنيم، بدين گونه كه با جمع آوري مستمر اطلاعات و تدوين و پايش شاخص ها در امور جوانان همچنين انجام مطالعات و تحقيقات درباره نيازهاي جوانان آنها را بررسي كنيم و نگرش ها و باورهاي غلط به جوانان را تصحيح كنيم.
بازبيني مأموريت دستگاههاي دولتي مرتبط با امور جوانان از طريق تعيين و تحديد وظايف، تقسيم كار ملي و حذف موازي كاري و پيش بيني تمهيدات لازم ساختاري، اعتباري به منظور الزام به هماهنگي سازمانهاي مسئول در امور مرتبط با جوانان زمينه بازتعريف ساختار دستگاههاي دولتي را فراهم مي كند. از سويي ديگر به منظور مشاركت حداكثر سازمان هاي غيردولتي بايد موانع موجود جهت فعاليت سازمان هاي غيردولتي را شناسايي و رفع نمود.
نتيجه گيري
افزوني جمعيت جوانان در ايران از سوي برخي تحليلگران به عنوان يك تهديد تلقي مي شد، با اجراي اين برنامه و استفاده بهينه از تواناييهاي جوانان، اين تهديد به يك فرصت تبديل خواهد شد و با تقسيم كار ملي و مشخص شدن سياستهاي ملي در امور جوانان، بايدها و نبايدهاي دستگاههاي دولتي روشن شده و در نتيجه اقدامات جاري به صورت هماهنگ زمينه تحقق اهداف برنامه را فراهم مي سازند. با توجه به راهبردها و راهكارهاي ارائه شده در برنامه، نقش جوانان در توسعه ملي گسترش مي يابد، زيرا توسعه پايدار مبتني بر توسعه منابع انساني است ضمن اينكه جوانان محور توسعه منابع انساني هستند، اين برنامه مقدمات و زمينه هاي لازم را براي انجام اقدامات آتي در امور جوانان فراهم خواهد آورد و سازوكارهاي تحقق اهداف را مهيا خواهد ساخت.

به انگيزه اقدام به خودكشي دو خواهر كه احتمال مي دادند به دانشگاه راه نيابند
هشدارهايي كه جدي گرفته نمي شوند
001392.jpg
در اين كره خاكي هر روز هزاران نفر پاي به عرصه زندگاني مي گذارند و هزاران نفر آن را ترك مي گويند. تولد آغاز زندگي است و انسان ها از كودكي به نوجواني، جواني، ميانسالي و بالاخره كهنسالي مي رسند، در اين مسير چنانچه بيماري، سوانح و رويدادهاي غيرمترقبه و غيرقابل پيش بيني رشته حيات انسان ها را قطع نكند مي توان عمري طبيعي داشت، با اين وجود نوعي مرگ وجود دارد كه گاه از جانب انسان ها شخصاً انتخاب مي شود و هميشه هم با موفقيت همراه نيست. «خودكشي» پديده اي است كه همراه با پيشرفت تدريجي جوامع و تحول و دگرگوني ساختارها در حال حاضر رشد چشمگيري يافته و به رغم اهتمام و سعي جامعه شناسان و روانشناسان در تحديد و كنترل آن متأسفانه همچنان شاهد وقوع اين پديده تلخ در بسياري از جوامع مي باشيم، به طوري كه «كشور ژاپن در سال جاري با رشد ۷ درصدي خودكشي، بالاترين رقم خودكشي را در سطح جهان به خود اختصاص داده است.»(۱) آنچه در اين رابطه قابل تعمق مي باشد انگيزه هاي متفاوت افراد در اين اقدام عجولانه و نابخردانه است به  طوري كه دلايل خودكشي در مناطق شهري يا روستايي و يا در ميان كشورهاي پيشرفته و در حال توسعه همسان نمي باشد، در كشور ما ايران براساس آخرين آمار منتشر شده «در سال ۱۳۸۱ از مجموع ۳۴۳۱ نفر كه در شهرهاي مختلف ايران اقدام به خودكشي نموده اند ۲۳۵۱ نفر فوت شده اند و اين در حالي است كه در سال ۱۳۶۵ تعداد ۴۸۴ نفر اقدام به خودكشي نموده اند كه هيچكدام منجر به فوت نشده است.»(۲) براساس تحقيقات انجام شده اقدام به خودكشي افراد بخشي به مسايل درون خانواده ها و تنش ها و اضطراب هاي محيط خانه ها باز مي گردد و بخشي به جامعه خارج از خانواده و فشارها و مسايل بيروني مربوط مي شود لكن در مجموع خانواده و جامعه از يكديگر تأثير مي پذيرند و نمي توان اين دو مقوله را از يكديگر جدا نمود و مطالعه كرد. اخيراً در خبرها خوانديم «۵۶۰ نفر از جوانان ما به دليل اضطراب ناشي از عدم قبولي در آزمون سراسري اقدام به خودكشي نموده اند كه احتمالاً تعدادي از اين افراد از مرگ نجات يافته اند و خبر غم انگيز تر خودكشي و مرگ دو خواهر است كه با خوردن ليوان هاي حاوي سم به زندگي خود پايان دادند.»(۳) آنچه مسلم است جوانان تنها به دليل اضطراب و نگراني ناشي از احتمال مردد شدن در آزمون دانشگاه و قبل از اعلام نتايج در عنفوان جواني و در حالي كه بهره زيادي از زندگي نبرده بودند مرگ را شخصاً انتخاب كرده اند و اين واقعيتي است كه علاوه بر تأسف نياز به بررسي و كنكاش هاي روانشناسانه و عميق دارد. مطمئناً بخشي از اين نگراني ها از سوي بعضي از والدين و خانواده ها به اين جوانان تحميل شده است و اين سؤال را براي ما مطرح مي سازد كه آيا اين همه تحت فشار قرار دادن جوانان جهت راهيابي به مراكز دانشگاهي كه از سوي بعضي از خانواده ها اعمال مي شود واقعاً انگيزه هاي علم دوستي و عالم پروري دارد؟ به چه دليل تحصيل آن هم در رشته هايي بخصوص و از قبل تعيين شده تا اين حد مهم و حياتي هستند كه بايد به قيمت از دست دادن خود جوان بينجامد؟ از طرف ديگر سيستم آموزشي ما شبيه به قيف بالعكس شده به طوري كه ورود به آن بسيار سخت و مشكل مي باشد و خروج نوعاً راحت و سهل مي باشد در نتيجه ما امروز شاهد راهيابي بعضي از جوانان به دانشگاه هستيم كه پس از يكي دو سال شديداً دچار انفعال و دلسردي مي شوند و با اخذ، حداقل نمره و امتياز عاقبت تحصيل خود را به پايان مي رسانند. گرفتار شدن در ورطه هايي از اضطراب و دلهره آن هم براي ورود به مراكز علمي كه بايد با ذهن آرام و خاطر آسوده قدم به آنجا گذاشت موجب مي شود كه حتي در صورت موفقيت، جوان با كاهش توان و انرژي در آغاز تحصيل مواجه شود و مهم تر آن كه پس از ورود به دانشگاه متوجه مي شود آنچه وجود دارد با ذهنيات و ايده آل هايش فاصله قابل توجهي دارد و مجبور است به تدريج از آمال خود دور شود و با محيط نه چندان مطلوب و دلخواه خود را تطبيق دهد. چنانچه در آزمون ورودي هم موفق نشود زمين و آسمان را بر سر خود خراب شده مي پندارد و گاه با درصد بالايي از افسردگي و نااميدي اقدام به نابودي خود مي نمايد كه در بعضي موارد قابل برگشت و جبران نمي باشد. واقعاً راه حل را بايد در كجا جست وجو نمود؟ آنچه مي توان با يقين تأكيد كرد، ضرورت هشدار به خانواده هاست كه بايد بسيار منطقي و عاقلانه برخورد نمايند و به جاي سركوفت زدن و سرزنش جوانان نسبت به احتمال مردود شدن و يا به رخ كشيدن اقدام و دوستان ظاهراً موفق به دنبال راه هاي جايگزين باشند و به فرزندان خود تفهيم نمايند كه شعور و علم تنها در دانشگاه ها وجود ندارد و مي توان در ديگر مراكز علمي و غير رسمي هم موفق بود و از اين طريق وارد بازار كار و شغل مناسب شد. به نظر مي رسد مشكلات آموزشي كشور به اين زودي ها و با سهولت از ميان نمي روند و ناهمسويي و ناهماهنگي به خصوص در زمينه پذيرش دانشجو تا سالها ادامه يابد .در اين ميان خانواده ها وظيفه دارند با عمقي نگري و پرهيز از رفتارهاي افراط گونه، به نوعي كمبودهاي برنامه ريزي مسئولين را جبران نمايند و از وقوع چنين رويدادهاي غم انگيزي جلوگيري نمايند. اميدواريم حداقل مطالعه اينگونه خبرها هشداري جدي براي خانواده ها باشد معذالك در فصل برگزاري آزمون هاي مربوط به دانشگاه ها ما باز هم شاهد سهل انگاري هايي از اين دست هستيم كه به از دست دادن سرمايه هاي معنوي جامعه مي انجامد، بنابر اين مراكز آموزش عالي بايد به دنبال راهكارهايي جدي و قابل اجرا در اين رابطه باشند و حداكثر سعي خود را مبذول دارند تا از ابعاد وسيع اين تنش ها و اضطراب ها قبل و بعد از آزمون بكاهند و خانواده ها هم در رفتارهاي خود بازنگري نمايند و موفقيت در آزمون ها را آنچنان مهم و حياتي جلوه ندهند كه جوانان حتي قبل از برگزاري آزمون و يا پس از اعلام نتايج با درجه اي از افسردگي و نااميدي روحي مواجه شوند كه خود را در معرض نابودي قرار دهند. «براساس پژوهشي در دانشگاه فردوسي مشهد از ۱۰۰۰ دانشجوي جديد الورود ۱/۷% در معرض خطر بالاي خودكشي و ۸/۱۲% در معرض خطر متوسط مي باشند.»(۴) و اين آمارها، اگر دقيق باشد، نگران كننده است و نشاندهنده اين واقعيت هستند كه دانشگاه هاي ما با جاذبه هاي فراوان خود كه قبل از ورود دارند عملاً نتوانسته اند رضايت مطلوب را در جوانان و حتي قبولشدگان ايجاد نمايند كه عميقاً قابل بررسي و كنكاش مي باشد. البته اين اميدواري وجود دارد كه خانواده ها و جوانان با توجه به ضعف ها و نقصان هاي موجود آموزشي و شيوه هاي قديمي پذيرش محتاطانه رفتار نمايند و اجازه ندهند يأس و نااميدي و يا تنش و دلهره به آرامش خانه هايشان خدشه وارد نمايد و از خود تأسف و دريغ برجاي  گذارند.
معصومه طاهري
منابع:
۱- ايران، ۴ مرداد ۱۳۸۳، ص ۴
۲- نيروي انتظامي جمهوري اسلامي ايران، معاونت طرح و برنامه و بودجه اداره آمار
۳- همشهري ۱۷ تير ۱۳۸۳، ص ۲۳
۴- ايران، ۲ ارديبهشت ۱۳۸۳، ص ۹

زندگي
اقتصاد
انديشه
سياست
ورزش
هنر
|  اقتصاد  |  انديشه  |  زندگي  |  سياست  |  ورزش  |  هنر  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |