گزارش و تحليلي از اجراي گروه دستان در كاخ نياوران (۲۲ ، ۲۳ و ۲۴ مرداد)
همسخني سازها
|
|
سيد ابوالحسن مختاباد
گروه پنج نفره دستان پس از هفت سال دوري از ايران،در روزهاي ۲۲ ۲۳،و ۲۴ مرداد در كاخ نياوران به اجراي برنامه پرداختند .اجراي اين گروه در سه بخش صورت گرفت .بخش اول به اجراي قطعاتي از حميد متبسم و بخشهاي ديگر به اجراي قطعاتي از سعيد فرجپوري و بهروزي نيا اختصاص داشت. گروه دستان را خواننده اي حرفه اي همراهي نمي كرد.اگرچه گروه برخي تصانيف را با همخواني و چند تصنيف را با صداي بم و پخته سعيد فرجپوري (نوازنده كمانچه وآهنگساز )اجرا كردند ، اما نبود خواننده اي حرفه اي در صحنه حس مي شده ، به خصوص كه اجراهاي گذشته گروه دستان در ايران با خوانندگان نام آوري چون شهرام ناظري و زنده ياد ايرج بسطامي همراه بود.
همكاري چندين و چند ساله نوازندگان با يكديگر سبب شده بود تادر اجراي كاخ نياوران هماهنگي و همقراني كم نظيري در گروه نوازي موسيقي ايراني بروز و ظهور يابد . چنين هماهنگي در اين سطح را تنها مي توان در سايه تمرينات مستمر و نيز زندگي در زيست بومي موسيقايي (آن هم زيست بوم موسيقي سنتي ، كه به دليل تكيه بر بداهه نوازي و رديف نوازي بسيار سخت و دير به دست مي آيد)و آشنايي به خلق و خوي و سلوك يكديگر شاهد بود. به همين جهت اجراي اين گروه را مي توان هم ارز اجراي گروههاي كامكارها و نيز گروه شجريان ، عليزاده ، كلهر وهمايون شجريان دانست.گروه دستان اما در مقايسه با همين دو گروه شاخص ياد شده، ويژگي منحصر به فردي دارد كه همانا به سونوريته خاص موجود در سازهاي كوبه اي و به ويژه تنبك نوازي پژمان حدادي باز مي گردد. حدادي كه در اين اجرا ساز كوبه اي تركيبي اي به نام پنداريك را براي نخستين بار به علاقه مندان موسيقي معرفي مي كرد ، پيش از اين تواناييها و تكنيك كم نظير خود و قابليتهاي كشف نشده ساز تنبك را در كاست سه نواز ي نشان داده بود. وي در اين اجرا هم توانست تركيبي دلپذير از اين سازها را به نمايش بگذارد.تركيبي كه گاه حسي ملوديك را از سازي كوبه اي در ذهن شنونده تداعي مي كند، حسي كه تابه امروز عليرغم تلاش نوازندگان صاحب نام اين ساز كمتر مجال بروز و ظهور يافته بود.همنوازي تنبك حدادي با دف بهنام ساماني درقطعه چابك و اواسط اجراي قطعه شوريده و استفاده از دف به عنوان آكورد ي براي تنبك از جمله نمونه هاي شاخص اجراي سازهاي كوبه اي بود.جالب توجه اينكه حميد متبسم در گفت و گويي براين نكته تاكيد ورزيده بود كه ، نوازندگي حدادي به گونه اي است كه در ذهن همنوازان گروه تاثير كرده و آنها را از مسير ملوديكي كه خود نوازنده مي خواهد خارج كرده و به مسيري مي كشاند كه نوازنده تنبك مي خواهد.اين درحالي است كه ساز تنبك در اركستراسيون موسيقي ايراني (چه در قالب گروه نوازي يا دونوازي )سازي تابع است و وظيفه اصلي آن نگهداري ريتم است و نه سازي خط دهنده و جهت ساز .
سرعت بالا وريتميك بودن قطعات و تنوع ريتميك و ملوديك و استفاده از ريتمهاي لنگ ،از جمله ويژگيهاي اين اجرابود،قطعات شوريده ، آفتاب نيمه شب ، حكايت ، چابك و...گفت و گويي كه سازهاي كمانچه ( فرجپوري ) بربط ( بهروزي نيا ) تار وسه تار ( حميد متبسم ) دف ( بهنام ساماني )و تنبك و پند اريك (پژمان حدادي ) با يكديگر صورت مي دادند،تركيبي دلنشين و گوشنواز از همسخني سازها پديد آورده بود. قطعه حكايت سعيد فرجپوري نيز عليرغم شروع آرام و روان ، به دليل انسجام ملوديكي مبتكرانه و متناسب با روح موسيقي ايراني گوشنواز و شنيدني بود و از جمله قطعات شنيدني اجراي گروه دستان به شمار مي رفت. تسلط نوازندگان بر ساز و تكنيك بالاي آنها در اجراي قطعات پيچيده ، علاوه بر گروه نوازي در تكنوازي نيز خود را نشان داد و سبب شد تا جمعيتي كه براي تماشاي اجراآمده بودند ، پس از سالها اجرايي منسجم ، هماهنگ ، سرزنده و نشاط آور را از يك گروه موسيقي سنتي شاهد باشند.اجرايي در كلاس بالاي موسيقي سنتي كه در چند سال اخير كمتر توفيق ديدن آن به دست آمده بود. نقطه ضعف اصلي گروه نبود خواننده اي حرفه اي بود و اگرچه صداي فرجپوري (به خصوص كردي خواني وي ) به دل مي نشست ، اما نمي توانست جاي خالي خوانندگاني چون زنده ياد بسطامي و شهرام ناظري را با آن صداي حماسي پركند.
از نكات حاشيه اي كنسرت، بايد به حضور چهره هاي نامي موسيقي ، همانند پرويز مشكاتيان ، حسين عليزاده ، هوشنگ ظريف ، هوشنگ كامكار ، صديق تعريف ،هادي منتظري و... اشاره كرد و نيز انجمن موسيقي دانان نياوران كه در يكي دو سال فعاليت خود نشان دادند كه در انتخاب گروهها و اجراي آنها ، چه در موسيقي جهاني و چه در موسيقي ايراني جدي و فعال هستند و از حركتهاي باري به هر جهت اجتناب مي ورزند.
|