چند روز ديگر كاخ سعدآباد محل نمايشگاه زيورآلات است
راه اندازي هنرهاي درآمدزا
جوانان زيادي با هزينه اي كمتر از وام هاي خود اشتغالي، حتي در منزل مي توانند به هنر سنگبري و سنگ تراشي مشغول شوند و زيور آلات ايراني به تمام دنيا صادر كنند. اين صنعت توان جذب توريست هاي بسياري دارد. كساني كه براي تجارت سنگ هاي قيمتي به ايران بيايند
ايمان مهدي زاده
شما ۱۲ روز فرصت داريد. يك اتفاق جالب و دوست داشتني. بعيد مي دانم كسي از شنيدن اخباري كه لاي خطوط اين گزارش به چشم مي خورد، خوشحال نشود. خودمان هم ابتدا باور نكرديم، ولي اين يك تب است كه نمي شود باور نكرد. چون واقعيت، دست يافتني و نزديك است. هيچ رويا و آرزويي كه بر جوانان عيب نباشد نيز در ميان نيست. راهي پيدا شده براي خوش تيپ تر شدن ايرانيان و شهره شدنشان با سروشكل جديد.
تب طلا در آلاسكا و آمريكاي شمالي قرن نوزدهم بالا گرفته بود. داستان سپيددندان جك لندن، جويندگان طلا و نمايشنامه «عظمت و انحطاط ماهاگوني» برشت از ماجراهايي مي گفت كه اروپاييان به سرزمين سردسير رفته بودند و به معادن طلا دست پيدا كردند و پولدار شدند.
در ايران ما نيز اين تب وجود دارد. البته تبي زيرپوستي كه هنوز درجه تب حرارت دهان جيب هاي خيلي ها را گرم نكرده است. شما تا ۱۲ روز ديگر مي توانيد اين فرصت را داشته باشيد كه با ديدن يك نمايشگاه، اسير اين تب و جو شويد و زير پوست قضيه بخزيد و از نزديك لمسش كنيد.
نمايشگاهي كه سنگ هاي قيمتي بيابان هاي ايران را پيش رويتان مي گذارد تا نسبت به اين خاك به چشم ديگري نگاه كنيد. خيلي ها از وجود گنجينه هاي بيابان هاي ايران بي اطلاعند. البته اگر اندازه و مقدار اين ثروت به قدر تب ايجاد شده اش باشد.
دوست داريد، دست روي كدام صندوقچه بگذاريد؟ درون هركدام گوهري خاموش، خفته است. ياقوت، الماس، زمرد، عقيق، مرواريد، يشم و... براي انگشتري روي انگشت حلقه اي (منسوب به حلقه ازدواج) چه سنگي را ترجيح مي دهيد. براي دستبند، گردنبند.
موضوع جدي است
از اينجاي گزارش را بدون هيجان مي خوانيم. حقيقت ماجرا در اين است كه از بيست و دوم شهريورماه يعني چيزي حول و حوش ۱۲ روز پس از چاپ روزنامه امروز، يك نمايشگاه از صنايع دستي برگزار مي شود. البته اين بار به اين مقوله، تشريفاتي نگاه نكنيد. موضوع جدي است. نبايد از كنار صنايع دستي كشورمان بي تفاوت بگذريم. اين هنر، مدتي است در لاك انزوا خزيده و اكنون با برنامه ريزي و حساب و كتاب به دنيا معرفي مي شود. در اين نمايشگاه سنگ هاي قيمتي با برقي خيره كننده ما را مبهوت هنر تراشيدن مي كند. زيورآلاتي از سنگ هاي قيمتي با هنر صنايع دستي هنرمندان تراشيده و به نمايش گذاشته مي شود.
هنگامي كه هنرمند سنگ تراش پشت دستگاه تراش ۲ ميليون توماني در دخمه ۲ متري نشسته و با دقت و ظرافت مشغول كار است، بيننده ناخودآگاه به ياد ميكل آنژ مي افتد: «كار من تنها تراشيدن زوايد از سنگ است. خودش، اصلش را نشان مي دهد.»
سنگ تراش جوان با هنرش در سنگ كه سخت ترين چيزهاست، مي دمد. به آن احساس مي بخشد. براي همين وقتي عقيقي تراش خورده و زيبا - كبود يا سرخ- روي انگشت مي نشيند، اعتماد به نفس مي بخشد. اخيرا دانشمندان نظريه جالبي هم داده اند، حضور مجموعه اي از سنگ هاي قيمتي باعث ترشحات هورمون هايي مي شود كه اغلب به شخص حامل سنگ انرژي مي بخشد.
سال ها پيش، فرش ايراني زبانزد همه دنيا بود. اكنون نيز همه دنيا مي دانند گرانترين و زيباترين فرش و قالي تار و پودشان از زير پنجه هاي استادان ايراني گذشته و رنگ روي رنگ آمده است. ولي چند سالي مي شود كه بازار اين هنر صنعتي منحصر به فرد دچار اخلال و ركود شده كه البته در اين گزارش مجالي براي پرداختن به مبحث فرش صادراتي وجود ندارد. به نوبت خودش مطرح خواهد شد.
در بيابان هاي ايران طلا مي رويد
ايران كشوري است با ۲۰۰ محدوده جغرافيايي. تفاوت در گونه هاي گياهي، جانوري، زندگي، فرهنگ، مردم، آداب و رسوم و علم و آگاهي، اين سرزمين را براي جهانگردان زيادي جذاب كرده است. اگر شاخصه هاي جذابيت ها را افزايش دهيم بي ترديد ارز بيشتري وارد كشور كرده ايم. حال اگر در اين جذابيت ها، علاوه بر كار خدماتي، كار توليدي ايران فروش برود سود بيشتري نصيبمان مي شود. توليدي كه مي تواند مستقيم و غيرمستقيم بازارهاي جهاني را قبضه كند.
از سنگ ساده شروع مي كنيم. در بيابان ها و مناطق مختلف ايران، سنگ هاي قيمتي زيادي موجود است. امكان دارد بار پيش كه براي تفريح به كوه رفته بوديد، روي يك تكه بزرگ ياقوت نشسته باشيد. فيروزه، زمرد و آماتيسيت سنگ هاي ديگر بيابان هاي ايران است. سنگ هايي هم وزن و هم قيمت با طلاو برخي مواقع بيشتر.
يوناني ها از دوره باستان نماد فلسفه و حكمت بودند و ايرانيان هنر و ادب. رومي ها نيز با جهانگردي و سير و سياحت در دنيا تجربه هاي آنان را جمع آوري كردند و در نهايت اقتصاد امروز به نفع روم باستان كه بيش از نيم اروپاي فعلي است، تمام شده به حساب مي آيد.
ايران هنوز مي تواند نماد و سمبل هنر باشد. بهترين و آماده ترين مواد خام براي يك شهرت بلامنازع جهاني در بيابان هايمان زير آفتاب باد و باران مشغول فرسايش است. زمان مي گذرد و لباس سنگ هاي قيمتي كنار مي رود. عرياني گرانبهايشان جلوي چشم مي افتد. خريداران و خواهان زيادي پيدا مي كند. اين عرياني بايد زير دست هاي هنرمند رام شود. زوايدش زدوده شود. حقيقت زيبايش هويدا شود و بر زيورآلات مردم دنيا بنشيند.
مي توانيم روي سينه و مچ و انگشت بسياري از مردم دنيا، نشان هاي ايران را بنگريم. هندوها و پاكستاني ها، از روستاهايشان، سنگ هاي قيمتي و نيمه قيمتي به شهر مي آورند.
تراش مي دهند و با قيمت بالا و مناسبي به گردشگران مي فروشند. ولي در ايران ماجرا فراتراز ساخت چند تكه جواهر است. فرصتي براي عزم ملي به وجود آمده كه در آن توليد اشتغال و ارزآوري از روش توليد در اولويت كاربردي قراردارد. به راحتي جوانان مي توانند از شغل هاي كاذب و واسطه گري خود را برهانند و با يادگيري هنر ساخت صنايع دستي، زندگي آسوده و بي دغدغه اي براي خودشان دست و پا كنند. اين فرصت را نمي شود، همينطور راحت ناديده گرفت و بهانه آورد.
صنايع دستي؛ هميشه مهجور
ايرانيان مردماني باهوش و خلاقند. هنرهاي شكل گرفته در اين مرز و بوم به ويژه صنايع دستي معمولا توليد فكري پدران وابناي خودمان است تا تقليدي از كار هند وچين و ديگر كشورها. فرش ايراني، پته دوزي كرمان، خاتم كاري، منجق دوزي، مليله دوزي، معرق كاري و ... در دنيا سرآمد به حساب مي آيند.
از سويي اكنون سيطره قوانين تجارت جهاني مانند تابويي كشورهاي توسعه نيافته و جهان سوم را تهديد به استعمار اقتصادي مي كند. اين كشورها به زودي بازار مصرف همسايگان دور ونزديك توسعه يافته شان مي شوند. كشور چين سالهاست با ايران روابط حسنه اي برقرار كرده ولي به زودي در مي يابيم، چيني ها همه بازارهاي جهان را يكي يكي قبضه كرده اند. اين روند ادامه دارد و تنها راه گريز ما از اين وضعيت نابهنجار پيش تاختن براي رسيدن به توسعه پايدار است. تنها توليد و كار بيشتر كه بتواند ثروت جامعه را افزايش دهد، به توسعه پايدار ختم مي شود.
حضور صنايع دستي ايران در نمايشگاه هاي مختلف دنيا مي تواند به ايجاد بازار مصرف اين محصولات كمك كند.
جوانان زيادي با هزينه اي كمتر از وام هاي خود اشتغالي، حتي در منزل مي توانند به هنر سنگبري و سنگ تراشي مشغول شوند و زيور آلات ايراني را به تمام دنيا صادر كنند. اين صنعت توان جذب توريست هاي بسياري دارد. كساني كه براي تجارت سنگ هاي قيمتي به ايران بيايند.
بشر امروزي از زندگي ماشيني خسته شده است و از گردونه ملال انگيز و كسالت بار تكراري احساس فرسودگي مي كند. با حضور زيورآلاتي كه هنر در زيبايي آن نقش دارد خستگي روح را از تن در مي كند. بسياري از مردم مي توانند به جاي خريدن پيكان ۵ ميليون توماني يك دستگاه تراش بخرند و به جاي مسافركشي با هنر كه شغلي توليدي و برآمده از ذوق است امرار معاش كنند.
حتما به نخستين نمايشگاه زيورآلات صنايع دستي برويد. پول هايتان را جمع كنيد و اگر چيزي ديديد كه خوشتان آمد و ارزشش را داشت. براي خودتان و نزديكانتان بخريد.
|