|
|
|
|
|
|
زنان و حقوق اجتماعي
|
|
حقوق اجتماعي زنان، از ديرباز محل بحث و جدل بوده است، اما اينكه حقوق اجتماعي زنان چگونه تعريف شده و تا چه اندازه اين حقوق رعايت شده است، احتياج به بررسي و تحقيق بيشتري دارد.
آنچه در منظر اول به ذهن خطور مي كند مسئله آزادي زنان است.
آزادي كلمه اي است كه امروزه به اشتباه با خود معناي ابتذال را يدك مي كشد و شايد الگوي غربي و نفوذ فرهنگ غرب به اين مهم دامن زده و توانسته باشد تا حدودي زنان را در سيطره آزادي خواهي، به دنبال خود بكشد.
اما اصالت ديني و باورهاي اصيل فرهنگي زن ايراني، عميق تر و نفوذ ناپذيرتر از آن است كه فرهنگ و الگوهاي غربي بتواند باورهاي زن مسلمان را خدشه دار كند. از اين رو نمي توان الگويي چون فاطمه(س) كه نمونه اي از حضور مستمر زن در اجتماع است را در استحكام بناي خانواده از ديد عقل، منطق و قضاوت صحيح به دور نگه داشت.
اصولاً هر فرد، قشر يا جامعه اي كه در روند تكامل، حضور فعال نداشته باشد، در روند تاريخي، ابتدا منزوي و سپس به اسارت ديگران درخواهد آمد. دليل اين پديده آن است كه عدم حضور در روند تكامل، به معناي جا ماندن از سيل خروشان حركت و عدم توانمندي در همراهي با ساير اجزاي مجموعه است.
اگر زنان در روند تكامل و توازن اجتماعي حضور نداشته باشند، توان همراهي و همدلي با بقيه اجزاي مجموعه اجتماع را در جهت پيش بردن اهداف متعالي از دست خواهند داد.
براي هدايت و كنترل بهينه، هر سيستم اجتماعي نيازمند داشتن الگويي صحيح است تا براساس آن بتوان وضعيت مورد نظر را پيش بيني، هدايت و كنترل نمود.
داشتن الگوي مناسب مي تواند توسعه حضور برتر زنان را در جامعه بر مبناي اهميت در حوزه هاي سياست، فرهنگ و اقتصاد مطرح نمايد. بدين ترتيب زن به عنوان يك مقوله عام به شمار نمي رود و حضور وي در عرصه هاي مختلف اجتماعي بر مبناي ضرورت، توانايي و محدوديت هاي ايشان توجيه مي شود و از طرفي در الگو مي توان براي هر يك از گروه هاي متنوع زنان، منزلتي مطلوب و آرماني ويژه ترسيم نمود.
آنچه در باب حقوق اجتماعي زنان بيشتر به خود رنگ مي گيرد مسئله اشتغال زنان در جامعه است و اينكه:
- اشتغال زنان در جامعه اسلامي براساس چه شاخصه هايي صورت مي گيرد؟
- آيا اشتغال زنان به معناي تأمين زندگي خصوصي (خانوادگي) مي باشد؟
- آيا اشتغال زنان به معناي سهيم بودن در ايجاد عدالت اجتماعي، سياسي و اقتصادي است؟
در تعريفي كه امروزه از اشتغال زنان مي شود، اگر نتوان گفت كاملاً، ولي قريب به اتفاق منظور تأمين زندگي و جنبه هاي مادي آن است.
حاصل چنين نگرشي، توجه به ديدگاه اقتصادي بوده و از سهيم بودن زنان در تكامل و تغيير توسعه جهاني سخني به ميان نمي آيد.
اما اگر اشتغال زنان به معناي سهيم بودن در نظام موازنه اجتماعي بررسي شود، سهم زنان در مسئوليت پذيري اجتماعي منجر به گسترش عدالت فرهنگي، سياسي و اقتصادي خواهد شد.
حضور و مشاركت زنان در بحث هاي فرهنگ، فرهنگ سازي، اشاعه تفكر و منش هاي اجتماعي و پرداختن به الگوهاي متناسب اجتماعي و ديني در قالب همين آموزگاران فردا و امروز، تجلي خواهد يافت.
فعاليت هاي مربوط به خانواده شامل تهيه خوراك، بارداري و مراقبت از كودك، مواظبت از بيماران، بهداشت خانواده، همه و همه به عنوان فعاليت هاي غيراقتصادي شناخته شده و معمولاً جبران مالي ندارد. اما در حقيقت وظايف نگهداري از اعضاي خانواده و امور مربوط به آن جزء كارهاي اساسي اقتصادي است كه باعث توسعه و بقاي سرمايه هاي انساني، خانواده ها و ملت مي شود. از طرفي جنبه كيفي و توسعه انساني و شخصيتي زنان شامل القاي آرامش فكري و روحي براي اعضاي خانواده، ايجاد اعتماد به نفس، رشد انگيزه براي پيشرفت تحصيلي و اجتماعي افراد خانواده، چگونگي ارتباط صحيح و روابط اجتماعي سالم، همه و همه مواردي هستند كه حضور سازنده و مطلوب زنان را تداعي مي كند.
از سوي ديگر بايد آموزش هاي لازم جهت بهره وري مناسب از منابع مالي و انساني و مديريت بهينه زنان در خانواده، در اختيار آنان قرار بگيرد تا ضمن استفاده بهينه از زمان، حداكثر بهره وري از منابع اقتصادي و فرهنگي نيز بنمايند و بدين گونه بتوانند ضمن حفظ باورهاي ديني و فرهنگي خود، در زمينه رشد و توسعه اجتماعي نيز حضور فعال خود را حس كنند و به اين باور برسند كه پشتوانه اي قوي و قانوني مدون از آنان حمايت مي كند.
فاطمه عبدي
كارشناس دانشكده علوم توانبخشي
منابع:
۱- نگاه زنان، نشر توسعه، مجموعه مقالات.
۲- انوري، مريم. مشاركت زنان در روند توسعه.
۳- زعفرانچي، ليلا. زن امروز، تجدد گرايي يا واپس گرايي.
۴- مكنون، ثريا. وضعيت اشتغال زنان.
۵- ميشل، اندره. جنبش اجتماعي زنان.
|
|
|
زندگي در آيينه پژوهش
كتاب هاي درسي و هشدارهاي رشد جمعيت
تحليل محتواي كتب درسي دوره راهنمايي تحصيلي از لحاظ مفاهيم جمعيتي عنوان پژوهشي است كه مسعود بحراني كارشناس ارشد جمعيت شناسي دانشگاه شيراز انجام داده است.
در بخشي از چكيده آن آمده است: اين تحقيق با هدف تحليل كتب دوره راهنمايي تحصيلي از نظر توجه به آموزش هاي جمعيتي به اجرا درآمده است. جامعه آماري اين تحقيق نيز بررسي و تحليل كتاب هاي آموزشي دوره سه ساله راهنمايي بوده است.
با گسترش دانش و پيشرفت بشر به ويژه در عرصه هاي پزشكي و بهداشتي به ميزان قابل ملاحظه اي از آمار مرگ و مير انسان ها كاسته شد و به افزايش چشمگير جمعيت منجر گرديد. در پي اين موفقيت كه گاهي از آن به عنوان نخستين انقلاب جمعيتي ياد مي شود، رفته رفته تلاش هايي در زمينه مهار و كنترل زاد و ولد در كشورهاي پيشرفته آغاز شد كه به تحقق دومين انقلاب جمعيتي يعني تقليل بنيادين باروري در اين كشورها انجاميد.
كشورهاي در حال توسعه با بهره مندي از پيشرفت هاي بهداشتي و تكنولوژيكي به دست آمده موفق شدند نرخ مرگ و مير را كاهش دهند اما با ثابت ماندن نرخ باروري اين امر به رشد شتابان جمعيت منجر شد كه خطر بالقوه اي براي روند توسعه اين گونه كشورها است زيرا با توجه به محدوديت منابع طبيعي مشكلات اقتصادي- اجتماعي فراواني را در پيش رو دارند.
طبق بررسي هاي به عمل آمده از سوي سازمان ملل در سال ۱۹۶۴ درباره باور كشورها نسبت به رشد جمعيت بسياري از كشورها به خطرات و پيامدهاي نامطلوب رشد جمعيت بر منابع اشاره كردند در حالي كه گروه ديگري(كشورهاي در حال توسعه يا كم توسعه يافته) نه تنها توجهي به ناملايمات و تنگناهاي اقتصادي حاصل از رشد جمعيت نداشتند بلكه نتايج مثبتي براي توسعه جمعيت قائل بودند.
بر اين اساس كاهش نرخ باروري به ميزان زيادي تحت تأثير باورهاي جامعه و سطح شناخت و آگاهي هاي افراد آن قرار دارد. مطالعاتي كه در زمينه مسائل مربوط به رشد جمعيت صورت گرفته اغلب ميزان آگاهي و نوع نگرش اقشار مختلف را نسبت به مسائل جمعيتي و يا شيوه هاي پيشگيري مورد برسي قرار داده اند. اما نحوه آگاهي بخشيدن و منابع آموزشي كمتر مورد مطالعه قرار گرفته است.
آگاهي هاي عمومي بيشتر از طريق رسانه هاي جمعي ارائه مي شود كه به طور پراكنده صورت مي گيرد.
اگر اين آموزش ها به وسيله كتاب هاي درسي در دوره هاي آموزش عمومي مانند دوره هاي ابتدايي و راهنمايي تحصيلي انجام گيرد همه گيري آن بسيار گسترده خواهد بود. زيرا دامنه جمعيت تحت تعليم در اين دوره ها، وسيع و فراگير است.
تجزيه و تحليل كتاب هاي درسي دوره راهنمايي از لحاظ آموزش مسائل جمعيتي در اين تحقيق مد نظر قرار گرفته است و از اين طريق عملكرد آموزش و پرورش به عنوان ركن اصلي تعليم و تربيت در جامعه مورد ارزيابي قرار مي گيرد. در اين تحقيق مطالب درسي از لحاظ ميزان آموزش و تكرار مفاهيم جمعيتي مورد كنكاش قرار گرفته است. روش جمع آوري اطلاعات مورد نياز در اين تحقيق به شيوه اسنادي است. جامعه آماري اين پژوهش نيز شامل مجموعه كتاب هاي درسي دوره سه ساله راهنمايي تحصيلي ۱۳۸۱-۱۳۸۰ بوده است.
مفاهيم جمعيتي در اين تحقيق تمام كلمات، عبارت ها، جملات و تصاويري بودند كه به طور صريح يا ضمني با موضوع جمعيت در ارتباط مي باشند.
پيام هاي اطلاعاتي در اين تحقيق از نظر نوع رويكرد و گرايش يا موضع گيري آن درباره رشد جمعيت و عواقب آن به سه دسته گرايش مثبت، منفي وخنثي دسته بندي شده اند كه گرايش مثبت نشان دهنده آن است كه پيام عواقب رشد جمعيت را مفيد بيان كرده است.
گرايش منفي نيز نشان دهنده آن است كه پيام مبين عواقب نامطلوبي براي افزايش جمعيت بوده و گرايش خنثي نشان دهنده آن است كه از آن پيام نسبت به مسأله جمعيت موضع گيري خاصي استنباط نمي شود.
يافته هاي اين تحقيق حاكي است، به طور كلي از مجموع ۶۵۷ جزء اطلاعاتي كه در پژوهش حاضر به عنوان مفاهيم جمعيت استخراج شده است، ۹۶ مورد آنها(۶/۱۴ درصد مفاهيم) نسبت به مسأله افزايش جمعيت داراي موضوع منفي بوده و به صورت تلويحي بر لزوم توجه به مشكل رشد جمعيت اشاره كرده اند. اغلب اين مفاهيم مربوط به كتاب هاي پايه دوم و سوم راهنمايي هستند. ۲۰ مورد از آنها(۳ درصد) نيز كه به مطالبي همچون رشد جمعيت شهرهاي قديم و آباداني آنها يا افزايش پيرامون اديان اسلام يا مسيحيت اشاره كرده اند كه موضع گيري آنها نسبت به رشد و افزايش جمعيت مثبت ارزيابي شده است.
|
|
|
زنان و حفظ محيط زيست
|
|
لادن نصيري- مهندس محيط زيست
زنان به عنوان نيمي از افراد جامعه، اهرم مؤثري در پيشبرد اهداف توسعه پايدار مي باشند. بنابر باور بسياري از صاحبنظران، تا زماني كه به زنان كشورمان به عنوان نيمي از نيروي انساني در روند توسعه توجه كافي نگردد، تحقق توسعه پذيري محال به نظر مي رسد و بدون توجه به اين گروه نمي توان توقع اعتلاي كيفيت زندگي را داشت به خصوص در عصر كنوني كه كيفيت زندگي بشر به شدت دچار ناپايداري و افول شده است، حضور زن مي تواند به عنوان ابزاري اساسي براي حل اين مشكل به حساب آيد.
امروزه مشاركت هاي زنان در فعاليت هاي اجتماعي، اقتصادي، فرهنگي، زيست محيطي به عنوان معياري در ارزيابي توسعه پايدار در كشورهاي پيشرفته به كار مي رود كه متأسفانه در كشورمان به زنان به عنوان نيمي از نيروي انساني در روند توسعه توجه كافي نمي شود در صورتي كه مي توان با آموزش و بالا بردن سطح سواد زنان و افزايش مشاركت آنان در طرح ها و برنامه هاي اجتماعي، اقتصادي، فرهنگي و به خصوص زيست محيطي، رشد توسعه انساني را بالا برد و مقدمات پيشرفت هرچه بيشتر كشورمان را فراهم كنيم.
به عنوان مثال همانگونه كه اطلاع داريم مسأله بازيافت طي سال هاي اخير با توجه خاصي مدنظر جهانيان قرار گرفته و حتي در كشورهاي پيشرفته، برنامه هاي عملي آنان در خصوص بازيافت از سالهاي بعد از جنگ دوم جهاني به مرحله اجرا گذارده شده است ولي متأسفانه در كشورمان همچنان مسأ له زباله و عدم بازيافت از مبدأ توليد به صورت يك بحران بهداشتي، جامعه را تهديد مي نمايد در صورتي كه با برنامه ريزي صحيح و آموزش از طريق رسانه ها مي توانيم از همكاري همه جانبه زنان به خصوص اكثريت زنان خانه دار در برنامه هاي بازيافت از مبدأ بهره ببريم كه در آن صورت طرف نظر از سوددهي مالي و بهره وري براي ارگانهاي اجرايي جمع آوري و دفع زباله، حل اين معضل چندين ساله نيز پايان خوشي خواهد داشت.
همچنين در بررسي هاي به عمل آمده از فعاليت هاي تشكل هاي غيردولتي (O.G.N)ها مشخص گرديده كه اين تشكل هاي غيردولتي بيشتر با همكاري زنان اداره مي شود كه خوشبختانه در اين تشكل ها زنان توانسته اند به صورت اهرمي قوي و مساوي با مردان و حتي در بسياري از موارد به خاطر خصلت زنانگي شان برتر و بالاتر از مردان ظاهر شوند و آمادگي شان را جهت حفاظت از منابع ملي و تنوع زيست محيطي با علاقه و همبستگي بسيار زيادي به معرض نمايش بگذارند. به طوري كلي از آنجايي كه زنان تربيت كنندگان نسل هاي آينده هستند. در عرصه هاي حفظ محيط زيست و انتقال دانش و تجربه هايشان به خانواده مي توانند در بهبود كيفي زندگي گام هاي مؤثري بردارند و نسلي را پرورش دهند كه در آينده مسئوليت هاي كليدي در جهت حفظ محيط زيست كشورمان را عهده دار شوند. تحقق چنين هدفي مستلزم تربيت نيروي انساني متخصص زن است. از مديران و برنامه ريزان موفق زن براي برنامه ريزي ها و سياست گذاري هاي كشور بهره بيشتري ببريم، به سازمان هاي غيردولتي زنان كه در جهت حفظ منابع طبيعي فعاليت دارند توجه بيشتري داشته باشيم. تا در نهايت با آگاهي و مشاركت همه جانبه زنان در فعاليت هاي زيست محيطي همراه با برنامه ريزي و مديريت پايدار در خصوص به كارگيري آنان در مشاغل حساس، بتوانيم از اين مديران فعال براي حفاظت از منابع طبيعي و محيط زيست و تربيت نسل طبيعت دوست بهره كامل ببريم.
|
|
|
جشن ازدواج ۱۱۰ معلول برگزار شد
رئيس انجمن دفاع از حقوق معلولان گفت: از مديريت برنامه ريزي، رئيس جمهور، سازمان بهزيستي مي خواهيم كه قانون حقوق معلولان را اجرا كنند.
به گزارش ايلنا، علي همت محمودنژاد، رئيس انجمن دفاع از حقوق معلولان، در مراسم جشن ازدواج ۱۱۰ معلول، خاطرنشان كرد: قانون حقوق معلولان كه در ۲۰ بند تصويب شده ، هنوز اجرا نشده است.
وي در ادامه گفت: هم اكنون معلولان بيكار و فاقد مسكن هستند و ازدواج آنها را با مشكل روبرو كرده است.
وي افزود: ۲۰ تن از معلولان ليسانس و فوق ليسانس حاضر در جشن بيكار هستند و مستمري آنها به صورت ماهي ۱۰ هزار تومان است كه اين امر آنان را با مشكلات فراوان معيشتي روبرو كرده است.
محمودنژاد تصريح كرد: ۲ هزار و ۶۰۰ معلول در كشور در روستاها و شهرهاي محروم زندگي مي كنند و هيچ كس به حقوق آنها توجهي ندارد.
وي با طرح سئوالي از مسئولان علت عدم توجه آنان به حقوق معلولان را جويا شد و گفت: آيا به اين دليل كه معلولان نمي توانند توليد كنند و مانند پرستاران و معلمان تحصن و راهپيمايي كنند، به حقوق آنها توجه نمي شود؟
وي با بيان اين كه مسئولان بهزيستي علت عدم رسيدگي به معلولان را عدم وجود بودجه كافي خود عنوان مي كنند، گفت: ما از دولت و دولتمردان انتظار داريم كه به سازمان بهزيستي بودجه لازم را اعطا كند.
|
|
|
نگاه
بار مردانه بر دوش آنها سنگيني مي كند
بار مردانه روي دوشمان سنگيني مي كند. اينها فيلم نيستند، اگر هم فيلم باشند مستند هستند و بدون بازيگر:
سكانس ۱
دوربين، صدا، حركت،برو
آمدم تهران و ماندگار شدم. خوابگاه دانشجويي براي رفت وآمدهاي ما، خيلي كوچك بود. به خاطر همين خانه اي اجاره كردم و خودم شدم مرد خانه اي كه مردي نداشت. خانواده ام ابتدا مخالفت كردند، ولي وقتي ديدند «مردانه» پاي همه چيز ايستاده ام، رضايت دادند وديگر كاري به كارم نداشتند.
كات كن آقا! كات!
حالا مدت هاست كسي كه آمده تهران و ماندگار شده و «مردانه» زندگي مي كند، مورد سوء تفاهم ها، نگاههاي كج و لاابالي مردها، كج فهمي ها، بدقلقي ها و بي ملاحظه گي هاي آنها واقع شده است و همه به او به چشم يك دختر ضعيف و تنها نگاه مي كنند. حالا او راحت نيست و مجبور است براي هر كاري كه مي خواهد انجام بدهد، يك مرد بالاي سرش داشته باشد. مي خواهد خانه اجاره كند بايد يك مرد همراهش باشد، مي خواهد توي خيابان قدم بزند، حضور يك مرد لازم است، مي خواهد زندگي كند مرد مي خواهد، مي خواهد نفس بكشد مرد مي خواهد، مرد ! مرد! مرد كه سايه اش روي زندگي اش همچنان كمرنگ و كمرنگ و كمرنگ است.
او براي زنده بودن در اين جامعه، همچنان محتاج يك مرد است. يك مرد كه حمايتش كند و براي آينده هاي نيامده اش برنامه ريزي كند و تصميم بگيرد.
سكانس ۲
(پدر و دختر كنار هم نشسته اند و حساب و كتاب مي كنند.)
* پدر چند تا بچه داري؟
- ۵ تا، ۳ تا پسر!
دخترك لبخند شيطنت آميزي مي زند. چشمكي مي زند و مي گويد:
پدرم ۲ تا پسر دارد اما هر بار از او مي پرسند، مي گويد كه ۳ تا پسر دارد. او مرا هم جزو پسران خود مي داند. آخر من از بچگي برايش پسر بوده ام. خودش اين طوري بارم آورد. حالا هم همين طور است و من يكي از پسرهاي خانواده هستم. پابه پاي مردهاي خانواده كار مي كنم و مي شود كلي رويم حساب كرد.
شب ها تا ديروقت سركارم و مجبورم به مادرم خرجي بدهم. خواهرهاي كوچكترم بيش از همه رو من حساب مي كنند و از من خرجي مي گيرند. ناسلامتي براي خودم يك پا مرد شده ام و مي توانم يك زندگي را بگردانم.
سكانس ۳
صبح خروس نزده از خانه بيرون آمده است. هنوز حتي اتوبوس ها هم شروع به كار نكرده اند. شب هم در سياهي و تاريكي به خانه برمي گردد.
شوهرش بيكار است، معتاد است و دو زنه! و او مجبور است خرج خودش و دو بچه اي كه فقط يكي از آنها بچه خودش است را بدهد. نرگس را در محله كسي نيست كه نشناسد. مي گويند براي خودش يك پا مرد است.
خودش مي گويد: از وقتي كه مرد شدم و از خانه «مردانه» بيرون آمدم، با خودم گفتم كه ديگر تمام شد. ديگر تو يك زن نيستي. گفتم كه ديگر بايد عاطفه، احساس، لطافت و غرور زنانه را دور بريزم و براي خودم يك پارچه آقا شوم كه شدم. وقتي بچه بودم، پدر و مادري نبود كه بفهمم، وقتي هم فهميدم، كه ديگر بزرگ شده بودم. زيردست اين و آن بزرگ شدن اين گونه مرد بارم آورد، شوهر كردم كه بنشينم خانمي كنم، سر از مرد و مردانه و مردانگي در آوردم.
حالا مردي ام كه كار مي كند، كه بچه داري مي كند، كرايه خانه مي دهد، خرج زندگي مي دهد، كه در نبود شوهرش، يك تنه از پس كارها برمي آيد.
تازه! بچه شوهرم را هم مردانه قبول كردم و دارم بزرگش مي كنم. او هم يك دختر است و دارم مردانه بارش مي آورم.
*
و بعد...
توي بانك ديدمش، آمده بود قسط وامش را بدهد. گفت: تازه از بازداشت درآمده ام. چون قسط هايم را سر موعد نپرداخته ام، شاكي پشت شاكي و حالا آمده ام با قرض و قوله، كل اقساط اين ماه را بپردازم. گفت يك كلام به تو مي گويم، تو هم به همه بگو، وقتي يك زن هستي سعي نكن اداي مردها را در بياوري و مثل مردها رفتار كني وگرنه خرد مي شوي.
*
و راست مي گفت. پاهاي من فقط توي كفش هاي خودم جا مي شوند. من براي زن بودن آفريده شده ام و بايد زنانه زندگي كنم.
*
حالا به خودتان نگاه كنيد. شايد شما هم يكي از مرداني باشيد كه بار سنگيني را به دوش مي كشد، يا شايد يكي از زن هاي مردانه اي باشيد كه بار بزرگتر از خودش برداشته است.
اصلاً تا به حال فكر كرده ايد زنهايي كه مردانه زندگي مي كنيد چه مشكلاتي دارند؟ تا به حال زني را ديده ايد كه زير بار مردانه شانه هايش خم شده باشد؟ شانه هاي كوچكي كه حتي براي كشاندن حرف و حديث هم كوچكند.
دختران و زناني كه تنها زندگي مي كنند و تنها از پس زندگي برمي آيند، كم نيستند.
يك نگاه به دور و بركافي است تا چندتايي از آنها را ببينيم. در گذشته تعداد اين زنان بسيار كم بود، اما هرچه به سمت تكنولوژي و جهاني شدن پيش رفتيم به دليل عدم وجود توازن در جامعه و بحران هاي اجتماعي و اقتصادي، روزبه روز بر تعدادشان افزوده شد تا جايي كه امروزه از آن تحت عنوان يك آسيب اجتماعي ياد مي شود.
به نظر مي رسد شرايط نامتعارف و ناعادلانه اقتصادي و اجتماعي جامعه، زنان را وامي دارد براي استقلال خود، اقدام به جدايي از خانواده ها كنند و از چتر حمايت آنها بيرون بيايند. اين زنان خود دو دسته اند: يكي از آنها كه كاملاً از خانواده جدا شده و به دنبال مسكن مستقل براي خود هستند و دسته ديگر آنهايي كه در كنار خانواده مي مانند، اما مستقل از آنها عمل مي كنند و در مواردي هم كمك حال خانواده هاي خود هستند.
مهمترين مسأله اي كه در ايجاد استقلال و لزوم اجراي آن، وضعيت اقتصادي ،كمبود امكانات و فشار ناشي از آنهاست. بسياري از زنان مردانه براي كمك به رشد اقتصادي خانواده هايشان به استقلال اقدام مي كنند، تضاد طبقاتي و فرهنگي از علل ديگري است كه نياز به استقلال را در زنان رشد مي دهد و اين نياز به استقلال گاهي آنقدر پيش مي رود كه خود زنها از آن رنج مي برند و كمرشان زير بار مردانه خم مي شود.
زني كه مسافركشي مي كند، زني كه راننده اتوبوس است، زني كه راننده كاميون است، زني كه مدير يك شركت است، زني كه همه كار مي كند، زني كه بار مي كشد، بار مردانه اي كه روي دوشش سنگيني مي كند، زنهاي جامعه ما هستند، كه تعدادشان كم هم نيست. زنهايي كه بايد به آنها اهميت بدهيم تاهم براي خودشان مشكل ساز نشوند و هم براي جامعه اي كه در آن زندگي مي كنند و ما هم جزيي از آن هستيم.
|
|
|