اگر به حضور طولاني مدت مامور برق، آب، گاز يا هر مامور ديگري شك داريد با پليس 110 تماس بگيريد تا شما را به كلانتري محل زندگيتان ارتباط دهد
دو مرد چند روزي بود كه خانه شماره 9 خياباني در ولنجك را زير نظر داشتند. آنها مي دانستند مرد خانه صبح هاي زود خانه را به سمت گاوداري در اسلامشهر ترك مي كند. يك روز قبل از وقوع حادثه آنها با لباس ماموران برق منطقه شميرانات زنگ خانه پلاك 9 را زدند. از پشت آيفن به زن خانه گفتند: كنتور برق شما خراب است، چه زماني بياييم كه همسرتان در خانه باشد؟ زن اعتمادش جلب شد و گفت فردا.
آنها فردا آمدند. در به راحتي ديروز برايشان باز شد. آنها باز هم لباس كار ماموران برق شميرانات را به تن داشتند.
يكي از آن دومرد سارق به زن خانه مي گويد، براي تعمير كنتور بايد برق را براي مدت  15 دقيقه قطع كنيم. آنها هم پذيرفتند كه كارهايي كه نياز به برق دارد را به وقت ديگري موكول كنند.
باغبان خانه در حياط مشغول آبياري بود و زن خدمتكار اتاق هاي خانه ويلايي را براي انجام كارهاي خانه طي مي كرد.
برق قطع شد. چند دقيقه اي از مرد باغبان خبري نبود. زن خدمتكار به دنبال شوهرش به حياط رفت. يكي از آن دوغريبه صدايش كرد كه به زير زمين برود او رفت و مانند شوهرش به گروگان گرفته شد. دست ها و دهان و پاهاي او را نيز با چسب بستند. حالا ساعت نزديك 10 صبح شده بود. از زن خانه آب خواستند. آنها خود را با ابزارآلاتي كه با خود آورده بودند مشغول و فيوزها را باز و بسته مي كردند. زن خانه، خدمتكار را صدا كرد، ولي از او جوابي نشنيد. او مجبور شد خود پارچ آب و ليوان ها را برايشان ببرد. در اين لحظه او را نيز با تهديد اسلحه به سكوت واداشتند. پسر خانواده كه تا اين لحظه از موضوع بي خبر بود، با سر و صداي ايجاد شده به پايين مي آيد. آنها پسرك را تهديد مي كنند تا كليدهاي گاوصندوق خانه را بياورد. مادر به سارقان گفت: شوهرم خانه نيست. تنها او مي داند كليد گاو صندوق كجاست. تهديد ها ادامه يافت تا اينكه با پدر تماس گرفتند وجاي كليد گاو صندوق را پرسيدند. دزدان هرچه در گاو صندوق خانه بود برداشتند.
البته به گفته يكي از منابع آگاه در اين پرونده مبلغ به سرقت رفته يك ميليون تومان بوده و دو فقره چك چند ميليوني و مقداري طلا و جواهرات بوده است.
دزدان با سرعت محل حادثه را ترك كردند. تماس با پليس حركت بعدي اعضا ي خانواده بود كه در ساعت 40:10 دقيقه انجام گرفت .ماموران كلانتري 163 ولنجك با سرعت خود را به محل حادثه رساندند. تحقيقات اوليه شروع شد. آنها مطمئنند كه با شناسايي چهره دزدان تا چند روز آينده سارقان دستگير خواهند شد. توسط مرجع قضائي دستور متوقف شدن وصول چك هاي دزديده شده صادر شد. ماموران پليس معتقدند كه اين كار توسط يكي از آشنايان به محل زندگي و ميزان پول موجود در گاو صندوق انجام شده است. غلامرضا خاني جانشين رئيس كلانتري 163 ولنجك از مردم خواست تا در خانه شان را به روي هر كسي باز نكنند  و در ادامه گفت: اگر به حضور طولاني مدت مامور برق، آب، گاز يا هر مامور ديگري شك داريد با پليس 110 تماس بگيريد تا شما را به كلانتري محل زندگيتان ارتباط دهد و شما بتوانيد از صحت ماموريت و هويت آنها اطمينان حاصل كنيد. او در ادامه گفت: اگر ماموري براي ورود به خانه شما اصرار بيش از حد و غير معمول مي كند مراتب را به كلانتري محل زندگيتان خبردهيد. بدانيد او مشكل دارد.

۴۳ نفر از كساني كه در روند رسيدگي قضائي به پرونده شان دچار مشكل شده بودند از سوي مقامات دادگستري استان تهران، دستور قضائي دريافت كردند.
اين پرونده ها در جلسه ملاقات مردمي رئيس كل دادگستري استان تهران رسيدگي شدند. در اين جلسه كه به صورت يك هفته در ميان در دفتر رئيس كل دادگستري تهران برگزار مي شود، علاوه بر عباسعلي عليزاده، شيباني، رئيس كل دادگاه هاي عمومي و انقلاب تهران، طباطبايي رئيس كل دادگاه هاي تجديدنظر، ميرلوحي قائم مقام دادگستري استان تهران و مرتضوي دادستان تهران نيز حضور داشتند.
مرد ميانسال جانباز عصا به دست روبه روي رئيس كل دادگاه هاي عمومي و انقلاب نشست و گفت: جانباز 70 درصد هستم. 3 سال پيش به دليل مشكلات ناشي از شيميايي در بيمارستان لقمان بستري بودم. در بيمارستان به مدت 2 هفته بيهوش بودم. در اين فاصله دو نفر دو برگه از دسته چك من را ربودند. يكي از آنها 11 ميليون تومان و ديگري 12 ميليون تومان كلاهبرداري كردند.
به خاطر چك هايي كه آنها ربوده بودند دادگاه 4 سال حبس برايم در نظر گرفت. الان 3 سال است كه در زندان به سر مي برم. با اينكه از آن 2 نفر شكايت كرده ام هنوز به آن رسيدگي نشده است. مادرم در اين 3 سال فوت كرد. همسرم تقاضاي طلاق كرد و خواهرم بدون سرپرست است.
شيباني، رئيس كل دادگاه هاي عمومي و انقلاب تهران در مورد اين پرونده نامه اي به رئيس مجتمع وليعصر (شعبه اي كه پرونده اين جانباز آزاده در آن رسيدگي مي شود) نوشت و دستور رسيدگي صادر كرد.

پسر دست مادر پيرش را گرفت و روبه روي دادستان تهران نشاند. او كه پيرزني 80 ساله است از وكالت نامه اي، صحبت كرد كه به يك كارمند بنگاه معاملاتي داده بود تا خانه اش را برايش اجاره دهد.
اين وكالت نامه سندي شد تا كارمند بنگاه معاملات املاك از آن سوءاستفاده كند. كارمند كلاهبردار خانه را به خود اجاره داده بود، با اجاره بهاي 90 هزار تومان براي مدت 99 سال.
شوهر اين زن مدعي بود كه اين مرد كلاهبردار حتي اموال واقع در انباري اين منزل مسكوني را نيز از آن خود كرده بود.
خانه اي در خيابان ايران زمين به اجاره 99 ساله رفته ، شكايت خانواده هم هنوز به جايي نرسيده است.
سعيد مرتضوي، دادستان تهران دستور رسيدگي مجدد به پرونده اين پيرزن را صادر كرد.

در هر جاي خيابان يا اتوبان يا كوچه تصادف كرديد محل تصادف را تغيير ندهيد. تغيير محل حادثه و در واقع ترك صحنه حادثه جرم تلقي مي شود.اين ادعاي مردي بود كه در كنار ميرلوحي، قائم مقام رئيس دادگستري تهران نشست و گفت: يك سال پيش زير پل عابر پياده در اتوبان همت با عابر پياده اي تصادف كردم. براي جلوگيري از تصادف خودروهاي ديگر، خودروام را به كنار اتوبان هدايت كردم. اين تغيير صحنه باعث شد كه به يك سال و سه ماه حبس در دادگاه قدس محكوم شوم. خوشبختانه عابر آسيب چنداني نديد ولي بدون حضور من دادگاه تشكيل دادند و راي صادر كردند. من زماني متوجه پيگيري ماجرا توسط عابر پياده شدم كه ماموران كلانتري براي اجراي حكم به منزل مسكوني من آمدند.

با كشف دو جسد ديگر در منطقه پاكدشت، تعداد اجساد كشف شده كودكان به قتل رسيده آن منطقه، به 19 نفر رسيد.
بر پايه آخرين اخبار رسيده از آن منطقه۲، روز قبل يعني چند روز بعد از دستگيري 2 متهم دستگير شده اين پرونده، كودك يكي از افسران آگاهي كه رسيدگي به اين پرونده را در آن منطقه تحت بررسي دارد، ربوده شده و تاكنون اثري از وي وجود ندارد. محمد و علي كه تاكنون به عنوان متهمان اين پرونده دستگير شده اند در ساعات اوليه بازداشت منكر هر گونه جرمي بودند و در نهايت توسط 2 كودك كه موفق به فرار از دست ربايندگان جنايتكار پاكدشت شده اند، مورد شناسايي قرار گرفتند و بعد از انجام چندين مرحله بازجويي به بزه انتسابي خود اعتراف كردند. در چند روز قبل بدون كوچكترين اشتباه محل دفن اجساد ونحوه به قتل رساندن كودكان را براي افسران پرونده توضيح داده اند.
سرهنگ تورچي فرمانده انتظامي پاكدشت روز يكشنبه اين هفته به خبرنگار ما گفته بود كه احتمال وجود افراد ديگري در اين باند جنايتكار وجود دارد كه اكنون با مفقود شدن كودك يكي از افسران بر قدرت اين نظريه افزوده شده است.
دكتر فربد فدايي در تحليل حادثه اي كه دو جوان با آزار جنسي 22كودك، آن ها را به قتل رسانده اند، گفت: قرباني كردن پسربچه هاي كوچك ناشي از ضعف و درماندگي شديدي است كه اين افراد در وجود خود احساس مي كنند؛ به طوري خود را از همه انسان هاي ديگر ضعيف تر و بدبخت تر مي دانند. اين روانپزشك گفت: اين قاتلان تنها زماني به آرامش مي رسيدند كه در مقابل افراد بي دفاع، مجروح و يا مرده قرار مي گرفتند. از اين رو در بررسي شخصيت اين قاتلان، فردي كه شخصيت قوي داشته باشد و انسان مقتدري بوده باشد را مشاهده نمي كنيد.
دكتر فدايي گفت: رفتارهاي ضداجتماعي در واقع طيف گسترده اي از رفتارهاي ريشه اي را نشان مي دهد كه مسايلي به نظر جزئي و خفيف مانند گدايي كردن و آفتابه دزدي تا قتل و جنايت را شامل مي شود. وي مواردي مانند سرقت، قاچاق و اعتياد را رفتارهاي ميانه  طيف رفتارهاي ضداجتماعي عنوان كرد و گفت: اكثر افرادي كه مبتلا به اعتياد هستند، جزو شخصيت هاي ضداجتماعي هستند و يك رفتار ضد اجتماعي از خود نشان مي دهند. دكتر فدايي در بيان وجه تمايز رفتارهاي ضداجتماعي با بروز ناگهاني حوادث گفت: گاهي ممكن است فردي در زندگي خود يك يا دو بار تحت تاثير عوامل محيطي، رفتار ضداجتماعي نشان دهد و قانون شكني كند، اما گروهي از افراد هستند كه رفتارهاي ضداجتماعي وجه مسلط رفتار آن ها را تشكيل مي  دهد كه اين افراد شخصيت هاي ضداجتماعي هستند. اين روانپزشك با اشاره به اين  كه 75 درصد مجرمان زنداني مبتلا به اختلال شخصيت ضداجتماعي هستند، افزود: اختلال شخصيت ضداجتماعي ناگهان به وجود نمي  آيد، بلكه در كساني هم كه در بزرگسالي دچار مشكل مي  شوند از دوران كودكي و نوجواني اين اتفاق برايشان  افتاده و اين افراد از دوران كودكي داراي اختلال سلوك هستند.اين افراد دروغ مي گويند، رفتارهاي خشن و بي رحمانه دارند، كودكان كوچك تر از خودشان را آزار مي دهند، جانوران را آزار مي دهند، از مدرسه فرار مي كنند و تعهدات خود را در قبال محيط نشان نمي دهند. رفتارهاي زودهنگام جنسي دارند. سيگار، مواد مخدر و الكل را مورد استفاده قرار مي دهند، سرقت مي كنند و با وسايل قتاله به مردم حمله مي كنند. دكتر فدايي ادامه داد: كارها و اعمالي را كه شخصيت هاي ضداجتماعي در بزرگسالي انجام مي دهند، مبتلايان مبتلا به اختلال سلوك در كودكي و نوجواني انجام مي دهند و مجموعه اي از عوامل زيست شناختي، روانشناختي و جامعه شناختي در ايجاد اين وضعيت ها دخالت دارد؛ براي نمونه ديده شده است كه در خانواده، افرادي كه دچار رفتارها و شخصيت ضداجتماعي هستند، احتمال اين كه فرزندان اين افراد مبتلا به اختلال سلوك بشوند، چند برابر بيشتر از كل جمعيت است. وي ادامه داد: اگر كودكي در دوران كودكي و نوجواني مورد آزار جنسي قرار بگيرد، احتمال زيادي وجود دارد كه بعدها اين رفتار را در بزرگسالي نسبت به كودكان ديگر انجام دهد. اين روانپزشك با مطرح كردن اين مبحث كه تجاوز جنسي براي هر دو جنس ايجاد يك حالت بسيار شديد رواني تحت عنوان اختلال فشار رواني به دنبال سانحه ايجاد مي  كند، گفت: كساني كه با حوادث فراتر از تجربيات عادي زندگي روبه رو مي  شوند، مثل تصادف وسايل نقليه، گروگانگيري و حتي جنگ يا تجاوز جنسي كه تجربياتي خشن و ناراحت كننده است حالت افسردگي و اضطراب دايمي پيدا مي  كنند.
دكتر فدايي با مطرح كردن اين كه كساني كه موردآزارجنسي قرار گرفته اند، چون خود را بي ارزش احساس مي كنند نسبت به خودشان با نهايت سهل انگاري رفتار مي كنند و تا حدي از خودشان نفرت پيدا مي كنند، هشدار داد: اين افراد به علت خشمي كه نسبت به ديگران و جامعه احساس مي كنند، ممكن است اين رويه را به عنوان نوعي انتقام جويي در پيش بگيرند تا به خيال خام خودشان جبران كرده باشند دكتر فدايي گفت: مردان جوان طيف سني 17-30 سال افرادي هستند كه احتمال ارتكاب به جرم بيشتر از بقيه  گروه ها در آنها مشاهده مي شود. به طوري كه به نحو مشخصي بيشتر از بقيه گروه هاي سني مرتكب جنايات مي شوند. وي در تحليل اقدامات اين مجرمان با اشاره به حادثه اخير كه قاتلان براي پوشاندن قتل كودكان در كنار محل دفن آنها حيواني را مي كشتند، گفت: قرار دادن لاشه گربه و سگ در محل دفن اجساد نشان مي دهد هيچ موجود زنده اي از خشم و نفرت اينها در امان نبوده است.
دكتر فربد فدايي، اصلي ترين عامل قرباني شدن پسربچه ها را قرار گرفتن طولاني مدت اين كودكان در خارج از محيط خانه دانست و درباره قاتلان افزود: قاتلان با ذهن مجرمانه براي احساس جبران و تلافي تبهكارانه تجاوز دوران كودكي، دست به چنين كاري زده اند. اين استاد دانشگاه با تاكيد بر اين كه مناطق حاشيه نشين به مراقبت و توجه بيشتر نيروهاي انتظامي نياز دارد، افزود: در حال حاضر قسمت عمده اي از وقت نيروهاي انتظامي صرف رسيدگي به مسايلي مي شود كه جنبه  عمده اي هم در سطح شهر ندارد، اما متاسفانه به علت كمبود نيرو، حضور ماموران در مناطق حاشيه اي نامحسوس است. اين در حالي است كه حضور نيروي انتظامي در لباس فرم و ماشين گشت از عواملي است كه باعث ترس جنايتكاران مي شود، بنابراين حتما در اين مناطق نيروهاي انتظامي بايد با اتومبيل هاي گشت مرتبا حضور داشته باشند تا جنايتكاران احساس، آرامش و راحتي نداشته باشد. دكتر فدايي درباره آموزش به كودكان با تاكيد بر اين كه بايد به زبان ساده نسبت به اين موارد هشدار داد به خانواده ها يادآور شد: به كودكان بياموزيد از افراد غريبه پرهيز كنند، حرف افراد غريبه را گوش ندهند، اگر موضوعي برايشان تازه و جديد بود، به پدر و مادر فورا اطلاع دهند. خانواده ها بايد كودكان را مورد سرپرستي و نظارت دقيق قرار داده و بچه ها را به هواي بازي كردن نبايد به بيرون از منزل بفرستند.

در پي درج خبري تحت عنوان مرگ سرباز در برابر بيمارستان كه روز چهارشنبه مورخ 18/6/83 در صفحه 23 (حوادث) به چاپ رسيد نمابري از دفتر بيمارستان مدائن به اين مضمون ارسال شده است كه مي  خوانيد:
چاپ عكس تابلوي اورژانس اين بيمارستان به انضمام نحوه درج خبر نه تنها تلاش هاي كادر درماني اورژانس بيمارستان مدائن را ناديده انگاشته است، بلكه بي  توجهي اورژانس بيمارستان به نجات جان اشخاص را به ذهن متبادر مي  سازد، لذا مستندا به قانون مطبوعات در خواست دارد دستور فرمايند در اولين شماره روزنامه در همان صفحه و با همان تيتر مطالب ذيل را درج نمايند: بر خلاف آنچه در روزنامه مذكور درج گرديده، محل تيراندازي در جلوي بيمارستان نبوده وسرباز جوان در ساعت 15:20 مورخ 16/6/83 توسط آمبولانس و به همراه پرسنل محترم نيروي انتظامي به اين بيمارستان اعزام گرديده و بلافاصله اقدامات درماني لازم در مورد وي انجام گرفته و با هماهنگي لازم توسط آمبولانس مجهز نيروي انتظامي به مراكز درماني نيروي انتظامي انتقال يافته است.

سرقت مسلحانه در ورامين
عصر روز يكشنبه هفته جاري مرد ميانسالي سوار بر خودرو پيكان خود در حال حركت در جاده ورامين بود كه 2 مرد از وي خواستند آنها را به صورت دربستي به خاور شهر برساند، مرد قبول كرد و مسافران سوار شدند. مسافتي طي شد تا اينكه آنها به يك منطقه خلوت رسيدند ناگهان يكي از مسافران يك اسلحه كلاشينكف را بر شقيقه راننده گذاشته و از او خواست كه بلافاصله خودرو را از حركت باز دارد. راننده در ابتدا باور نمي كرد كه آن 2 قصد ربودن خودرواش را داشته باشند ولي وقتي سارقان براي اثبات مقصود خود دو تير شليك كردند راننده به سرعت خودرواش را ترك كرد. سارقان مسلح راننده را كنار جاده رها كرده و متواري شدند. راننده مذكور خود را به اولين كلانتري رساند و ماوقع را توضيح داد. اين پرونده زير نظر بازپرس قيصري، در دادسراي امور جنايي تهران تحت بررسي است.
به گفته بازپرس قيصري در هفته جاري چند مورد سرقت مشابه در منطقه مذكور اتفاق افتاده است كه ماموران دايره 1 اداره آگاهي مركز بررسي سريع خود را در اين خصوص آغاز كرده اند.

زنداني آزاد شده، دستگير شد
مرد 55 ساله اي كه در فرصت مناسب اقدام به سرقت از منازل و خودروها در شمال تهران مي كرد با تلاش ماموران تجسس كلانتري 163 ولنجك ، حين سرقت دستگير شد. صبح روز دوشنبه 23 شهريور ، زماني كه ماموارن گشت كلانتري 163 ولنجك در حال مراقبت از حوزه استحفاظي خود بودند، ناگهان متوجه مرد ميانسالي شدند كه به طرز مشكوكي به يكي از خودروهاي مدل بالا در يكي از كوچه هاي فرعي خيابان ولنجك چسبيده است. ماموران از آنجايي كه احتمال مي دادند وي سارق خودرو باشد او را تحت تعقيب و مراقبت قرار دادند و زماني كه قصد سرقت راديو ضبط خودروي پژو را داشت در يك عمليات ضربتي دستگير كردند.
سارق 55 ساله كه پس از دستگيري به شدت شوكه شده بود، بعد از انتقال به كلانتري، بلافاصله به 20 فقره سرقت در هفته گذشته در محدوده ولنجك اعتراف كرد. ادامه تحقيقات كارآگاهان نشان مي دهد اين مرد داراي 20 سال سابقه كيفري در زمينه سرقت است و به تازگي از زندان آزاد شده است.


اقدام به قتل به خاطر بدقولي در ازدواج
خواستگار جوان وقتي متوجه شد دختر خاله اش قرار است با مرد ديگري ازدواج كند دست به جنايت زد و پس از 5 ماه دستگير شد.
به گزارش خبرنگار ما ، بهزاد 24 ساله كه از سال ها قبل خواستگار دختر خاله اش بود،اوايل ارديبهشت ماه امسال متوجه شد كه دختر مورد علاقه اش قرار است با يكي از پسر خاله هايش ازدواج كند. همين موضوع باعث شد كه بسيار عصباني شود و با تهيه اسلحه به خانه خاله اش واقع در خيابان 17 شهريور رفت و با تهديد، خاله و زن همسايه را با شليك گلوله مجروح كرد و از محل متواري شد.
پس از وقوع حادثه ، ماموران اداره آگاهي بررسي هاي خود را در اين زمينه آغاز كرده بودند كه متوجه شدند بهزاد پس از وقوع حادثه به ايلام رفته و مراسم عروسي دختر خاله اش را بهم زده است . بنابراين دستگيري وي ، در دستور كار ويژه قرار گرفت و كارآگاهان توانستند وي را پس از 5 ماه در حالي كه در خيابان 17 شهريور تردد داشت ، شناسايي و دستگير كنند. وي پس از دستگيري نزد بازپرس قيصري تنها انگيزه خود را علاقه به دختر خاله اش عنوان كرد.

پسر نوجواني كه به اتهام سرقت 20 ميليون تومان پول از خانه دو خواهر، دوران بازداشت رامي گذراند پس از برگزاري جلسه محاكمه به 18 ماه حبس محكوم شد.
به گزارش خبرنگار ما، رسيدگي به اين پرونده از بهمن ماه سال گذشته در دستور كار قرار گرفت. 18 بهمن ماه سال گذشته زماني كه دو خواهر پزشك بعد از كار روزانه به خانه شان واقع در ميدان اميريه تهران بازگشتند، متوجه غيبت ناگهاني سرايدار 17 ساله شان به نام اميرحسين شدند.
آنان پس از گذشت مدت زماني انتظار وقتي مطمئن شدند كه پسر نوجوان قصد بازگشتن به خانه را ندارد شروع به جست وجو براي پيدا كردن وي كردند.
اما پس از مدت كوتاهي، زماني كه يكي از خواهران براي چك كردن اموال باارزش از جمله پول و طلاجات سراغ گاوصندوق رفت در كمال ناباوري متوجه شد كه مقدار قابل توجهي از پول هاي نقدشان مورد دستبرد قرار گرفته است.
دو خواهر با توجه به سرقت صورت گرفته و غيبت طولاني اميرحسين موضوع را به مركز پليس 110 اطلاع دادند و پس از حضور ماموران تجسس كلانتري در محل حادثه و بررسي هاي مقدماتي، تلاش براي شناسايي و دستگيري پسر 17 ساله آغاز شد.
ماموران در بررسي هاي مقدماتي توانستند اميرحسين را كه ساكن يكي از خيابان هاي جنوبي تهران بود و قصد داشت به شهرستان خود در اراك برود شناسايي و دستگير كنند.
اميرحسين پس از دستگيري بلافاصله به سرقت اعتراف كرد و دربازجويي ها مشكلات مالي را تنها انگيزه خود عنوان كرد.
صبح ديروز نيز پسر 17 ساله دردادسراي اطفال تحت محاكمه قرار گرفت و در اظهاراتش به قاضي مظفري گفت:مدت يك سال بود كه توسط يكي از آشنايان به اين خانواده معرفي شده بودم و به عنوان سرايدار برايشان كار مي  كردم اما در اين مدت حقوق كمي دريافت مي  كردم بنابراين چندين مرتبه از آنان درخواست كردم تا حقوق بيشتري به من بدهند اما آنان بي  تفاوت به اين موضوع بودند.
تا اينكه روز حادثه، تصميم به سرقت گرفتم و با سوء استفاده از اعتماد دو خواهر پزشك، در گاوصندوق را بازكردم و با برداشتن پو ل هاي نقد از محل متواري شدم بر پايه اين گزارش، قاضي با شنيدن اظهارات اميرحسين و با توجه به محتويات پرونده وي را به تحمل 18 ماه حبس با احتساب دوران محكوميتش در كانون اصلاح و تربيت محكوم كرد.

ماشين 70 ساله 
گهگاه در زندگي اتفاقاتي مي  افتد كه هم عجيب است و هم مسخره. زني در حياط خانه خود يك ماشين 70 ساله پيدا كرد. اين زن اهل ولوين گاردن سيتي است و يك روز براي كوتاه كردن چمن هاي خانه اش به حياط رفت.او مشغول چمنزني بود كه با يك جسم فلزي برخورد كرد. البته اين فلز بزرگتر از آن بود كه او بتواند از زمين خارجش كند. براي همين با چند كارشناس فلز تماس گرفت تا اين جسم مشكوك را مشخص كنند. پس از عكسبرداري مشخص شد كه يك ماشين زيرزمين دفن شده است.
محل، خاكبرداري شد و يك فورد مدل۸ V پايلوت هويدا شد. اين اتومبيل نه چرخ داشت و نه موتور، اما از نظر بها ارزش بالايي داشت، چون در سال 1935 به بازار عرضه شده بود. هنوز مالك اين خودرو مشخص نيست و قانون بايد تصميم بگيرد كه اين خودرو دوباره دفن شود يا در موزه قرار گيرد.
مار فراري 
مارگارت بروسو زني اهل نيويورك شمالي است.چند روز پيش او تصميم گرفت يك هوندا آكورد مدل 1999 را امتحان كند. قبل از اينكه مارگارت سوار ماشين شود متوجه شد كه مقداري پوشش پارچه اي روي كاپوت خودرو برآمده است. او هم براي كنترل موتور در آن را بالا زد كه ناگهان يك مار پيتون را در مقابل خود يافت. طبيعي ترين عكس العمل اين زن جيغي بلند بود كه موجب شد مرد همسايه از خانه به بيرون بپرد. مار آنقدر دراز بود كه مرد نتوانست آن را از موتور خارج كند و نوبت به رئيس پليس منطقه رسيد. او كه دوره آموزشي شكار مار را گذرانده بود، مار دو متري را از موتور خودرو خارج كرد. اين مار چند وقت پيش از محل نگهداري خود گريخته بود و براي تفريح در شهر به گشت وگذار مي  پرداخت. رئيس پليس اين خزنده را به صاحبش بازگرداند و دوباره آرامش بر منطقه حكمفرما شد.
زبان سرخ، سرسبز مي  دهد بر باد
يك روز عصر كه انادول موليك از سر كار به خانه باز مي  گشت، همسرش حليمه پس از ديدن او شروع كرد به بهانه جويي كردن درباره اينكه چرا او دست خالي از مغازه به خانه آمده است. انادول كه 40 سال دارد مدت هاست مغازه بقالي محقر خود را اداره مي  كند و آنقدر درآمد ندارد كه همسرش را راضي كند.
خلاصه حليمه غر زد و غر زد تا آنجا كه انادول كنترل خود را از دست داد. او حليمه را به آشپزخانه برد و با ساتور زبانش را قطع كرد تا ديگر نتواند حرف بزند. پس از اين حادثه زن به بيمارستان براسات در نزديكي كلكته منتقل شد. وضع او بحراني است و دكترها شك دارند حتي اگر زنده بماند بتوانند زبان قطع شده را پيوند بزنند. انادول در بازداشتگاه به سر مي  برد و به جرم خود اعتراف كرده است.
فوتبال ممنوع 
انجام ورزش و برگزاري مسابقات فوتبال يا واليبال جزو برنامه هاي روزانه اكثر ايستگاه هاي آتش نشاني دنياست. ستاد فرماندهي آتش نشاني و امداد دربي  شاير به تازگي طي بخشنامه اي بازي فوتبال و واليبال را در تمامي ايستگاه هاي تحت پوشش خود ممنوع اعلام كرده است. علت تصويب اين قانون عجيب چيزي جز وارد آمدن خسارات سنگين به آتش نشانان نبوده است.
در اين شهر صدمات ناشي از بازي در ايستگاه به مراتب بيشتر از تلفات مربوط به انجام عمليات است. سالانه مبلغ 100 هزار پوند هزينه درمان جراحت هاي ناشي از برگزاري مسابقات در ايستگاه هاي اين شهر بوده و زمان متوسط بستري شدن هر آتش نشان هم در بيمارستان 17 روز محاسبه شده است. در بخش پاياني اين بخشنامه، به آتش نشانان توصيه شده است از دستگاه پارو زدن ثابت و نوار نقاله دويدن استفاده كنند.