سكته مغزي علل، علا ئم، ...
اينجا هيچ اتفاقي نمي افتد
اگر مي دانيم كه سكته هاي قلبي و مغزي هر ساله شايع ترين علل مرگ و مير در اغلب كشورهاي دنيا هستند، پس چرا هيچ اقدام پيشگيرانه اي صورت نمي گيرد؟
عليرضا آشوري
سكته مغزي در بين زنان و مردان شيوعي برابر دارد ولي اگر خانم ها دچار سكته مغزي شوندخطر مرگ در آنها بالاتر خواهد بود.
بارها و بارها اين بحث قديمي و كليشه اي را شنيده ايم كه شهرنشيني و ماشينيزم باعث افزايش شيوع برخي بيماري هاي خاص شده است كه هر ساله بيشتر و بيشتر قرباني مي گيرند.
بر طبق آمارهاي جهاني، سكته قلبي شايع ترين علت مرگ و مير در دنياست و چند پله پايين تر سكته مغزي قرار مي گيرد. بين آنها را هم عواملي چون سرطان و سوانح رانندگي پر مي كنند.
دنياي اطراف ما مقوله اي است كاملا ماشيني؛ چه بخواهيم چه نخواهيم ماشين در تمام ابعاد زندگي ما رسوخ كرده به نحوي كه زندگي بدون استفاده از اين ماشين هاي متعدد به كاري غيرممكن تبديل شده است. ماشينيزم رفتارهاي خاص خود را مي طلبد و نوع خاصي از زندگي را بر مردم تحميل مي كند. در چنين دنيايي همه كمبود وقت دارند، دچار استرس هاي فراوان دروني و بيروني هستند و شايد به واسطه همين دو عامل مجبورند بيشتر و بيشتر كار كنند و نوع كار هم كه واضح است؛ نشستن پشت يك ميز.
از لحاظ آماري سكته مغزي سومين علت شايع مرگ و مير در آمريكا و اصلي ترين دليل معلوليت در اين كشور به حساب مي آيد. سالانه به طور متوسط حدود 600 هزار سكته مغزي و حمله مغزي در آمريكا اتفاق مي افتد كه از اين ميان چيزي حدود 150 هزار مورد 25 درصد به مرگ بيمار مي انجامد. طبق اعلام سازمان بهداشت جهاني، سكته مغزي در نژاد سياه و آسياي ميانه شيوع به مراتب بالاتري دارد.
سكته مغزي در بين زنان و مردان شيوعي برابر دارد ولي اگر خانم ها دچار سكته مغزي شوندخطر مرگ در آنها بالاتر خواهد بود. سكته مغزي به سه صورت اتفاق مي افتد: شايع ترين نوع آن انفاركتوس مغزي به دليل انسداد عروق مغز است كه حدود 80 درصد انواع سكته مغزي را تشكيل مي دهد. عامل بعدي سكته مغزي به دليل خونريزي است كه شيوع آن حدود 10 درصد است. خونريزي زير سخت شامه با 5 الي 10 درصد واجد كمترين شيوع است.
سكته مغزي به دليل انسداد عروق مغزي اغلب در افراد بالاي 65 سال رخ مي دهد ولي سكته مغزي بيشتر در افراد جوان تر شايع است. ابتدايي ترين عامل خطر براي ابتلا به سكته مغزي به دليل انسداد عروق همان سن بالاي 65 سال است. فشار خون بالا و ناراحتي قلبي نيز عواملي هستند كه شانس دچار شدن به اين نوع سكته مغزي را افزايش مي دهند. در اين نوع شايع سكته مغزي، مغز در اثر انسداد عروق دچار آسيب مي شود. شدت و نوع علايم و صدمات به رگ مسدود و محل و شدت آسيب مغزي در اثر نرسيدن اكسيژن و قند بستگي دارد. شايع ترين علت آسيب شناختي سكته مغزي آترواسكلروز يا سخت شدگي جدار عروق است كه باعث تنگي پيشرونده شريان ها مي شود تا جايي كه انسداد كامل اتفاق بيفتد. اين همان روندي است كه در حمله قلبي به واسطه گرفتگي عروق كرونر ايجاد مي شود. گاهي اوقات لخته هاي خون كه به دليل ناراحتي هاي قلبي و خوني ايجاد شده اند در مسير عروق حركت و شريان هاي مغزي را مسدود مي كنند و باعث سكته مغزي مي شوند.
اما سكته مغزي به دليل خونريزي داستان متفاوتي دارد. در اين نوع سكته مغزي هم به دليل نرسيدن خون به بافت هاي مغزي، سكته اتفاق مي افتد ولي دليل آن پارگي جدار عروق مغزي است. سست شدن جدار عروق مغزي در اثر عواملي چون آنوريسم يا اشكالات ساختاري دچار شكنندگي مي شوند وديگر تحمل افزايش فشار خون را نخواهند داشت. در نتيجه يكباره پاره مي شوند و خون رساني به مغز دچار اختلال و باقي جريان....
اين نوع از سكته مغزي مي تواند در اثر تومور مغزي يا صدمات وارده به جمجمه نيز ايجاد شود. ولي در مجموع اصلي ترين دليل اين نوع سكته مغزي فشار خون بالاست.
عوامل متعددي به عنوان عوامل خطر سكته هاي مغزي در نظر گرفته شده اند ولي مهم ترين دلايل آن همان چيزهايي هستند كه ربط مستقيم با عادات غلط زندگي ماشيني روزمره ما پيدا مي كنند. مصرف مشروبات الكلي و استعمال دخانيات جزو مهم ترين عوامل افزايش شانس وقوع سكته مغزي هستند كه با افزايش ميزان مصرف اين مواد، احتمال بروز سكته مغزي هم بالاتر مي رود. مصرف مواد مخدر نيز در زمره همين عوامل قرار مي گيرند. جداي از آنها، فشار خون بالا يا تغييرات ناگهاني فشار خون جزو عوامل مستعدكننده براي ابتلا به سكته مغزي هستند. بالا و پايين رفتن فشار خون و در كنار آن مصرف غذاهاي پركلسترول جدا از سكته مغزي مي تواند زمينه ساز سكته قلبي هم باشد. ديابت، سابقه خانوادگي ابتلا به سكته مغزي، تنگ شدگي جدار عروق، بيماري هاي خوني و قلبي و تومورهاي مغزي عوامل بعدي مستعدكننده سكته مغزي هستند.
علايم ابتلا به سكته مغزي به طور كاملا ناگهاني بروز مي كنند و اغلب بيش از 24 ساعت به طول مي انجامند. اگر اين سكته شديد باشد بيمار ممكن است فلج يا بيهوش شود. تظاهرات سكته مغزي ناگهاني بوده، حالت حمله اي دارند ولي از روند واحدي پيروي نمي كنند. برخي از علايم ممكن است در عرض كمتر از چند ثانيه يا چند دقيقه با حدت و شدتي وحشتناك بروز كنند ولي تشديد برخي علايم ساعت ها طول بكشد. علايم و عوارض سكته مغزي همان طور كه قبلا هم اشاره شد ارتباط مستقيمي با شدت سكته و محل درگيري مغز دارد. ولي به طور معمول شايع ترين علايم سكته مغزي عبارتند از سردردهاي بسيار شديد، حالت تهوع، اختلال در تكلم، اختلال در ديد، دوبيني، اختلال در حافظه، گيجي و عدم تعادل و حتي در موارد شديدتر بيهوشي و فلج اندام ها.
اصلي ترين عاملي كه پزشكان براي جلوگيري از ابتلا به سكته مغزي روي آن تاكيد مي كنند، كنترل فشار خون است. بالا رفتن فشار خون به خاطر افزايش استرس، مصرف غذاهاي پر كلسترول و پرنمك، چاقي و ورزش نكردن است. البته بحث افزايش فشار خون به واسطه بيماري هاي مختلف مقوله اي است جدا كه نياز به مداخله پزشكي و مصرف دقيق داروهاي تجويز شده توسط پزشك دارد ولي افرادي كه فاقد چنين زمينه اي براي افزايش فشار خون هستند، مي توانند با رعايت برخي نكات خطر سكته مغزي به دليل افزايش فشار خون را كاهش دهند. ورزش كردن منظم و مرتب، تحرك كافي، استفاده از يك رژيم غذايي سالم به خصوص مصرف نكردن غذاهاي پر كلسترول و عدم استعمال دخانيات و الكل مي تواند شانس بالارفتن فشار خون و حملات قلبي و مغزي را به حداقل برساند. اين واقعيت ترسناك غيرقابل انكار است كه در حال حاضر بيش از يك سوم كل مرگ و ميرهاي سراسر جهان به خاطر حملات قلبي و مغزي اتفاق مي افتد. و نهايت ساده انگاري است اگر گمان كنيم اين اتفاقات در سياره ديگري رخ مي دهدو ما از ابتلا به آنها مصون هستيم. سن ابتلا به سكته قلبي و مغزي به شدت در حال كاهش است و ديگر نمي توان آنها و به خصوص سكته مغزي را بيماري مختص سالمندان ناميد. به طور مثال در خلال سال هاي 1998 تا 2002، 35 درصد مرگ هاي مردان در كشور كانادا به خاطر سكته قلبي بوده است. جالب اينكه زنان با رقم 38 درصد آمار مرگ و مير بالاتري را به خود اختصاص داده بودند.
اخيرا پژوهشگران سوئدي اعلام كرده اند كه شمار ابتلاي زنان به سكته مغزي حدود 40 درصد افزايش يافته است. نكته اينجاست كه مثلا 15 تا 20 سال قبل اگر نگاهي به كتب پزشكي مي انداختيد، مي ديديد كه نوشته است: زنان خيلي كم و به ندرت دچار سكته مغزي مي شوند. يا اينكه اين بيماري اصولا بيماري سالمندان است ولي تحقيقات اخير عكس اين مطلب را نشان مي دهد.
سوئدي ها علت اين افزايش رقم ابتلا را تشابه رفتاري روزافزون ميان زن ها و مردها، مثل سيگار كشيدن، مصرف الكل، عادت به مشاغل كم تحرك، ورزش نكردن و افزايش استرس عنوان كرده اند.
مساله خنده دار اينجاست كه همه ما از كوچك و بزرگ و پير و جوان اين مسايل را مي دانيم. مي دانيم كه بايد ورزش كنيم، مي دانيم كه بايد رژيم غذايي مناسبي داشته باشيم، سيگار نكشيم و چندين و چند عادت بد ديگر را بگذاريم كنار و چند عادت خوب را كه از ده ها سال قبل اجدادمان به ما گفته اند جايگزين آنها كنيم ولي هيچ اتفاقي نمي افتد. هر بار هم كه بحث جديدي در اين زمينه پيش كشيده مي شود، سروصداي همه در مي آيد كه اين چيزها را مي دانند. اگر همه مي دانند پس افزايش 40 درصدي رقم سكته مغزي بين زن ها از كجا مي آيد؟ اگر مي دانيم كه سكته هاي قلبي و مغزي هر ساله شايع ترين علل مرگ و مير در اغلب كشورهاي دنيا هستند، پس چرا هيچ اقدام پيشگيرانه اي صورت نمي گيرد؟ مهم تر از همه اينكه چرا مردم نسبت به سلامت و بهداشت خود تا اين حد بي اعتنا هستند؟
اينجا ديگر بحث ايران و خارج از ايران مطرح نيست. مشكل شيوع سكته مغزي يك مشكل جهاني است. كنترل و كاهش رقم ابتلا به چنين بيماري هايي يك راه بيشتر ندارد و آن هم تغيير و بهبود عادات زندگي اجتماعي است. در غير اين صورت اصلا بعيد نيست كه تا چند سال ديگر خيلي بيشتر از يك سوم مرگ و ميرهاي سراسر دنيا به خاطر سكته قلبي و مغزي باشد.
|