چهارشنبه ۱ مهر ۱۳۸۳ - سال دوازدهم - شماره - شماره۳۵۰۳
انتقال معنا در عرصه معماري
يك ساختمان به عنوان يك اثر معماري در كنار عملكرد
اصلي آن، مي تواند داراي معنا و محتوا باشد...
016614.jpg
كيوان شادمان 
سراسر جهان، جز خزانه اي از صورت ها و علايم نيست كه تخيل انسان به هر يك جايي و ارزشي مي بخشد و نوعي چراگاه است كه تخيل انسان در آن به چرا مي رود و بايد آن را هضم كند و تغيير شكل دهد. تمامي استعدادهاي روح انسان بايد تابع تخيل باشند، تخيلي كه به طور همزمان خواستار همه آنهاست.
بودلر
تاريخ نمادگرايي نشان مي دهد كه هر چيز مي تواند، اهميتي نمادين بيابد. اشياي طبيعي يا وسايل ساخت انسان، يا حتي اشكال مجرد، در بسياري از موارد نمادينه گشته اند.
انسان با تمايلي كه به نمادگرايي دارد، اشيا و اشكال را به نمادها تبديل مي كند؛  نمادهايي كه برگرفته از ضمير ناخودآگاه جمعي وي است.
هنر نمادي در هنر شرقي بسيار رنگ مي يابد و بسياري از طرح هاي اسليمي نيز به گونه اي، توجيه نمادين دارند.
به طور كلي هنرها به دو دسته تجسمي و تجريدي تقسيم مي شوند؛ هنرهايي كه راجع به جهان و در ارتباط مستقيم با آنند، هنرهاي تجسمي هستند مانند نقاشي و هنرهايي كه به صورت غير مستقيم در ارتباطي معنوي با جهان مي باشند هنرهاي تجريدي هستند مانند معماري و موسيقي.
هنرهايي كه ممكن است ذاتاً تجسمي به نظر برسند، ضرورتا اينگونه نيستند، نقاشي هاي آبستره تصويرگري نمي كنند و شعر غير مجرد تصويف گر نيست. از طرفي هنرهاي تجريدي نيز مي توانند به گونه اي در ارتباط با جهان و داراي برخي معاني باشند. يك ساختمان به عنوان يك كار معماري در كنار عملكرد اصلي آن، مي تواند داراي معنا و محتوا باشد.
تقليد از يك نمونه شاخص راهي ساده جهت ارايه معنا براي معماري است. بسياري از بناها در قرون وسطي، مقلد كليساي آرامگاه مقدس در اورشليم بودند و بدين ترتيب واجد مرتبه اي از تقدس بناي مورد تقليد، مي شدند.
يك بنا مي تواند نمادي از يك موضوع يا مفهوم باشد.  اپراي سيدني دلالت صريح بر قايق هاي بادباني دارد يا برج ايفل به صورتي انتزاعي شهر پاريس را يادآور مي شود.
فرهنگ گنجينه اي از معاني است، معناهايي كه قابل درك در معماري هستند. ويتكور هوگو درباره شهرها، عقيده دارد كه شهرها كتابهاي سنگي هستند كه مفاهيم تاريخي وفرهنگي خود را به خوانندگان كه همان افراد ساكن در آنها هستند، انتقال مي د هند وبه صورتي نمادين، بيانگر تاريخ و عادات اجتماعي ساكنان خود هستند.
مجسمه ها و ساختمان هاي موجود در شهر و نقاشي ها و بيماري هاي متعلق به بناها، ورق هاي اين كتابند و كالبد و سيماي شهر به صورتي استعاري، كتابي با مضامين تاريخي - فرهنگي درباره انسان است. گوته نيز درباره نمادگرايي اعتقاد داشت كه فرهنگ ها در مرحله نخست، قلمرو نگرش ها و نمادهاي مشتركي است كه از ديدگاه همگان توانمند شمرده مي شوند. در مرحله دوم و سوم، فرهنگ ها از نظر صوري و انتزاعي، تحليل گر مي شوند و مرحله چهارم، مرحله اي واپس گرايانه است و مي توان آن را شكلي از رجعت به گذشته دانست. فرهنگ و هنر در اين مرحله به سرگرداني گرفتار مي شوند چرا كه نيازهاي انساني و تاريخي آنها را گرانبار كرده است و ناگزير در سير قهقرايي خود به دامن سنت و هر چيز ديگر چنگ مي اندازند؛ خود را در ابهام و ايهام غرقه مي كنند، افسانه را به جاي شعر مي پذيرند و اين پذيرش را تا حد پرستش ارتقا مي دهند.
معماران دوره مدرن به فرم هاي معماري به مثابه زباني كه به وسيله آن بتوان به انتقال معنا رسيد، نمي نگريستند. پس از دوره مدرن، علاقه زياد به رعايت مفهوم مكان، به استفاده از اشاره هاي تاريخي منتهي شدكه خود به علاقه به سطح تزئين شده و نئوكلاسيك را به وجود آورد. اين اقدامات موجب شد كه معماري از معنا برخوردار شود و بتواند با مشاهده گر خود ارتباط برقرار كند و اينجا بود كه معماري به عنوان سيستمي از پيام ها، مانند زبان در ميان معماران مطرح شد.
پست مدرنيسم ابتداً به صورت تاريخگرايي در معماري نمود يافت و با الهام و تقليد از بناهاي دوران گذشته كلاسيك، رنسانس،مانريست مفهوم و معنايي براي بنا مفروض بود. معمولا در اين مسيرها، كارهاي تاريخي به شكل سنتي مطرح مي شوند و تمام چيزها فرمي از جانشيني نمادين پيدا مي كند و كشش چندان خلاقي از تاريخ كه نسخه برداري و تقليد، حتي به صورت انديشمندانه باشد، مشاهده نمي شود.
پس از آن، توجه تفكر پست مدرن معطوف به مردم گرايي و سنت گرايي مي شود و توجه آشكارا بر نمادگرايي مردمي در كارهاي اين دوره محسوس است. در ادامه اين روند به بوم گرايي و مفهوم گرايي به اشكال مختلف مي رسد و تمامي اين تلاش ها در جهت ارزشمند كردن بعد معنايي معماري در ارتباط نزديك با انسان، به عنوان كاربر، مطرح شده اند.
با توجه به اشارات مذكور تاثيراتي را كه استفاده از نماد در ساختمان پديدار مي سازد نمي توان ساده انگاشت. شايسته تر آن است كه طراحان دقت نظر خاصي را به مسايلي همچون: انتقال مفهوم در صورت لزوم، مرز بين استفاده از سمبول و ابتذال، فرهنگ سازي در عرصه نمادگرايي وگذاربه مهفوم پسين نماد داشته باشند.
حال اين سوالات مطرح مي شوند :
- آيا آنچه به عنوان معماري بهره بردار از مفهوم نماد در عرصه ساخت و ساز كشورمان موجود است انتقال مفهوم مورد نظر ذهن طراح را به دست مي دهد ؟
- آيا آن مرزباريك ابتذال و معناي نمادين اصلي در هم فرو نريخته است ؟
- آيا نمادهاي به كار رفته در معماري روز با فرهنگ ايراني سازگاري دارد؟
و يا تابع مدهاي هر روز در حال تغيير، در عرصه طراحي هستند؟
پينوشت: راه و ساختمان، شماره 7

آبادي
016629.jpg
در آخرين شماره فصلنامه معماري و شهرسازي آبادي كه به زلزله بم اختصاص دارد، مي خوانيم: ويژگي هاي زمين لرزه بم و تخريب هاي ناشي از آن، مديريت بحران و زمين لرزه بم، زلزله بم و تبيين زمينه ها، مباني و استراتژي بازسازي شهر، گسلش زمين لرزه بم، اسكان موقت رويكرد ها و سيستم ها، چالشي به نام ايمني ساختمان مقابل زلزله، زمين لرزه هاي جهاني، معرفي پروژه هاي معاصر كشورهاي اسلامي، هنر مهندسي سازه، معماري پايدار، پايداري و تراكم شهري، شهر سازي معاصر ايران، تاملي بر دو دهه شهر سازي بريتانيا و ....همچنين اين نشريه در بخش هايي به مسابقات معماري، معرفي معماري در اينترنت، مرور كتب معماري، بررسي همايش هاي اخير و نيز گفت وگو با معماران مختلف پرداخته است. آبادي به دو زبان فارسي و انگليسي و توسط مركز مطالعاتي و تحقيقاتي شهر سازي و معماري منتشر مي شود.

همايش جامعه مهندسان معمار
016635.jpg
همايش سالانه  جامعه  مهندسان معمار ايراني در روزهاي 21 تا 23 مهر در خانه  هنرمندان ايران برگزار مي شود. همزماني اين همايش با همايش باغ ايراني ممكن است از اقبال عمومي نسبت به آن بكاهد.
در روز اول اين همايش، 21 مهر، كه با نام جامعه و معماري جهان برگزار مي شود به مسايل گوناگون در راستاي ارتباط با جامعه  بين المللي و جهاني پرداخته مي شود. در روز دوم اين همايش، 22 مهر، كه با موضوع جامعه و معماري ايران است، گزارش سالانه جامعه مهندسان معمار ايراني خوانده مي شود و درباره مسايل گوناگون در رابطه با معماري ايران بحث و تبادل نظر خواهد شد. سومين روز همايش كه 23 مهر ماه خواهد بود 2 كارگاه آموزشي معماري برگزار مي شود.
همچنين بزرگداشت يك معمار برجسته و مطرح ايراني از برنامه هاي اصلي سومين روز همايش سالانه جامعه مهندسان معمار ايراني است.

نخستين ايرانسراي كشور
016617.jpg
تعامل معماري متعالي و معرف افتخارات ملي با توجه به نقش بزرگان و نقش آفرينان معاصر در بيشتر كشور هاي جهان به صورت مراكزي فرهنگي و عام المنفعه، سابقه اي قابل توجه دارد؛ مركز فرهنگي ژرژ پمپيدو در فرانسه، مركز نهرو در بمبئي، و موزه هاي رياست جمهوري در كشورهاي مختلف از اين دسته اند. اين مراكز گذشته از ايفاي نقش در پژوهش هاي اجتماعي و سياسي و فرهنگي و غيره، نماينده كاركرد اجتماعي و تاثير گذار معماري به مثابه يك عامل موثر اجتماعي است.
ايرانسراي هاشمي در رفسنجان با پيشنهاد عده اي از گردانندگان دانشگاه هاي معتبر ايران شكل گرفته، حاصل تلفيق انديشه اي ملي در معماري توام با رويكرد مردمي در تفكر سياسي - اجتماعي كشور است؛ نخستين ايرانسراي كشور در مجاورت مهمترين بوستان شهر قطب آباد با زيربنايي بالغ بر 10 هزار متر مربع، تبلور يك اثر اصيل و ماندگار در عرصه معماري ايران است.

ابرخشت براي بازسازي بم
016638.jpg
پايه و اساس ساختاري سيستم ابرخشت بر كيسه هاي شني با درازاي قابل تنظيم قرار گرفته است. اين امر از يك طرف باتوجه به دسترسي به اين نوع مصالح بدون مشكل عمده، موجبات تسهيلات در همه گير شدن سيستم را فراهم كرده است و از طرف ديگر باتوجه به انعطاف پذيري فرمي به طرح معماري، قابليت مانور را در زمينه شكل دهي انحناهاي زيبا، موتيوهاي طبيعي و ساختار يك پارچه را مي دهد، اين همه به معناي توانايي استفاده از قالب و قاب براي شكل دادن، پيچ و تاب دادن فرم ها و بهره گيري از روند طراحي آلي يا ارگانيك در عين لحاظ شدن ويژگي هاي لازم به جهت سازه اي است.
گروهي از شاگردان نادر خليلي مخترع سيستم ابرخشت در حال مذاكره و آماده كردن مقدمات جهت حضور در بازسازي بم با استفاده از تكنيك ابرخشت هستند. ابرخشت در مواردي چون شهر ويران شده بم از بسياري جهات، ارزش امتحان كردن را دارد.

معماري پارس
016746.jpg
اولين ماهنامه الكترونيكي معماري به زبان فارسي http://www.parc.ir توسط گروهي از دانشجويان معماري دانشگاه شيراز شروع به كار كرد؛ محسن شجاعي فر، سردبير مجله الكترونيكي معماري پارس، در سرمقاله اولين شماره اين نشريه اينترنتي مي نويسد: اهداف مجله را به صورت خلاصه مي توان اطلاع رساني صحيح و ايجاد محيطي تحقيقاتي بيان كرد... هدف، انجام كار مفيد و تحقيقاتي بوده و به اين شعار اعتقاد داريم كه انجام كار حتي اگر به بهترين نحو هم نباشد خيلي بهتر از انجام ندادن آن است و مهم شروع كردن مجله بود...
سيد هادي ميرميران در پيامي به مناسبت آغاز فعاليت معماري پارس، ضمن اشاره به جايگاه والاي تاريخي معماري ايران، وضعيت معماري ما را در حال حاظر شايسته ندانسته و نقد، تبادل نظر و انتقال اطلاعات معماري را در معماري امروز ايران ضعيف و بسيار محدود ارزيابي كرده است .

اتصال شرق تهران به بزرگراه دارآباد
توسعه بزرگراه  هاي تهران اين بار در شرق تهران اتفاق مي افتد. سازمان مهندسي و عمران شهرداري شهر تهران در برنامه خود، احداث و ساماندهي بزرگراه هاي دارآباد را در 4 بخش اصلي به عهده گرفته است. بزرگراه دارآباد واقع در شرق تهران يكي از طولاني  ترين بزرگراه هاي شمالي - جنوبي تهران است كه از بزرگراه لشكرك در منطقه ازگل شروع شده و پس از تلاقي با بزرگراه هاي آيت الله صدر، همت، رسالت، آغاز، آهنگ و بعثت به كمربندي جنوبي تهران منتهي مي شود. احداث كامل اين بزرگراه به همراه تقاطع هاي غير همسطح، نقش عمده اي در كاهش ترافيك و تبعات زيست محيطي اين منطقه خواهد داشت. عمليات اجرايي قسمتي از اين بزرگراه حدفاصل بزرگراه رسالت تا مسيل باختر به همراه تقاطع غير همسطح، يكي از پروژه هايي است كه توسط سازمان مهندسي عمران شهر تهران در دست اجرا است. اين پروژه با برآورد اوليه 93 ميليارد ريال از تاريخ 25 آذر 83 به طور رسمي آغاز شده، اما به دليل برخي مشكلات از برنامه زمانبندي خود بيش از 30 درصد عقب مانده است.عمليات اجرايي اين پروژه در 4 بخش اصلي صورت مي گيرد كه شامل مسير بزرگراه دارآباد، حد فاصل بزرگراه رسالت تا مسيل باختر، كانال بتوني دارآباد،  كانال بتوني باختر، تقاطع غير همسطح بزرگراه هاي دارآباد - آغاز است.
بزرگراه دارآباد حد فاصل بزرگراه رسالت تامسيل باختر شريان اصلي اين پروژه است و ارتباط آن با خيابان گلبرگ، با چهار رمپ راستگرد و دور برگردان به طول يكهزار و 300 متر امكان پذير است. سرعت اين قسمت از طرح 80 كيلومتر بر ساعت و طول اين قسمت از بزرگراه يكهزار و 963 متر با حداقل شعاع قوس 325 متر و حداكثر شيب طولي 71/3 درصد است. كانال دارآباد يا مسيل ابراهيم آباد، از محله دارآباد واقع در شمال شرق تهران شروع شده و در ادامه به كانال باخترمنتهي مي شود. دراين پروژه قسمتي از ادامه كانال مسيل ابراهيم آباد نيز احداث مي شود كه از بزرگراه رسالت شروع شده و به كانال باختر ختم مي شود. طول كانال يكهزار و 950 متر است كه حدود يكهزار و 482 متر آن به صورت سرپوشيده و مابقي به صورت روباز است، عرض مفيد اين كانال 7 متر و ارتفاع آن 2/3 الي 6 متر است. كانال بتوني باختر از تركيب كانال  هاي مبارك آباد، همران، رازان و زرين گلاب و مسيل مقصود بيك به وجود مي آيد. جريان آب كانال در محدوده پل  آغاز، به صورت غربي - شرقي است و بزرگراه دارآباد را درحالت عمودي قطع مي كند.
طول اين كانال در محدود پل آ غاز 850 متر است كه حدود 300 متر آن سرپوشيده و مابقي رو باز است. كانال هاي بتوني دارآباد و باختر با قالب هاي فلزي و بتون ساخته مي شود. تقاطع غير همسطح بزرگراه هاي دارآباد - آغاز يكي ديگر از قسمت هاي اين پروژه است. پل آغاز در محل تلاقي خيابان هاي آيت الله مدني و مسيل باختر فعلي يا تقاطع بزرگراه هاي دارآباد و آغاز در شرق تهران واقع شده است. پل مذكور به صورت شرقي - غربي و در امتداد بزرگراه آغاز و به صورت روگذر در تقاطع با بزرگراه دارآباد ساخته مي شود.
خط 2 مترو تهران و خط انتقال آب شرق تهران نيز دراين تقاطع قرار گرفته كه اين موضوع در طراحي پل در نظر گرفته شده است. پل 198متري از چهار دهانه 24 متري، دو دهانه۳۰ متري و يك دهانه۴۲ متري تشكيل شده است. عرض پل 17 متر است كه شامل۱۵ متر سواره رو، با 4 خط رفت و برگشت، 2پياده رو به عرض 70 سانتيمتر و 2 دست انداز هر يك به عرض 30 سانتيمتر جهت نصب گاردريل است.
معارضان تاسيساتي و ملكي
اين پروژه نيز مانند بسياري از پروژه هاي ديگر داراي معارضان تاسيساتي و ملكي است. لوله گاز 2 و۴ اينچ و لوله آب 10 اينچ درمسير باند شرقي مسيل ابراهيم آباد و تيرهاي برق واقع در باند شرقي اين مسيل حد فاصل خيابان هاي گلبرگ و زينال زاده جزو معارضان تاسيساتي است، همچنين لوله آب يكهزار و 250 ميليمتري در مسيل باختر در تقاطع با خيابان آيت الله مدني و درختاني كه در اين ناحيه وجود دارند از ديگر معارضان تاسيساتي محسوب مي شوند. تاكنون حدود 50 درصد درختان جا به جا شده اند و در هماهنگي با سازمان هاي مربوط موضوع لوله هاي گاز ، آب و تيرهاي برق درحال رفع شدن است. منازل مسكوني از جمله معارضان ملكي اصلي در اين پروژه محسوب مي شوند. اين معارضان ملكي بيش از 100 دستگاه منزل شخصي در باند غربي بزرگراه از كيلومتر 9+200 تا 9+800 و شمال و جنوب ، غرب مسيل با ختر و باند شرقي بزرگراه است. در صورت مشخص شدن محل قطعي پل آغاز، تعداد زيادي منزل هاي شخصي، باشگاه رسالت و مغازه هاي تجاري به صورت معارض پروژه قرار مي  گيرند كه بايد تخريب شوند.

گفت و گو
گفت و گو با منصوره معدلي
معمار بازسازي و صلح 
016620.jpg
عكس : ساتيار
بهرام هوشيار يوسفي 
منصوره معدلي - 48 ساله - فارغ التحصيل معماري از دانشگاه بهشتي است. معماري كه تجربه حرفه اي دارد. او 20 سال  سرپرست طرح هاي بازسازي و نوسازي مناطق جنگزده بوده و سابقه همكاري در طراحي بسياري پروژه هاي بزرگ را به خصوص در جنوب كشور دارد، پروژه هايي چون مجتمع پشتيباني والفجر 8، مجتمع كشتي سازي خليج فارس، مجتمع آزمايشگاهي دانشگاه اميركبير بندرعباس، مجتمع بندري بوشهر و... معدلي چند سالي است كه دفتر خود را در تهران تاسيس كرده و به طور مستقل به معماري مي پردازد و طرح هاي مسكوني، طرح هاي بازسازي و چند برج و ساختمان اداري حاصل فعاليت هاي او در دفترش است.
وقتي براي اولين بار ديدم در يكي از جلسات نقد معماري مشغول پرسيدن سوال هميشگي خود از سخنران بود: ... معماري ايراني چگونه بايد باشد؟...
جهاني فكركن، منطقه اي عمل كن 
وقتي كه سوابقتان را بررسي كردم، قسمت عمده اي از تجربه هايتان به هدايت بازسازي مناطق جنگي مربوط مي شود كه تجربه باشكوهي است، به عنوان رسالت يك معمار شما بسيار خوب اداي دين كرده ايد...
من معتقدم آنقدر كه به نظر مي رسد به مملكتم خدمت نكرده ام. بخشي از سال هاي خدمتم در وزارت مسكن را مامور خدمت در مناطق جنگي بودم و در اصل بعد از فارغ التحصيلي از آنجايي كه به شهرسازي علاقه مند بودم، وزارت مسكن و شهرسازي را براي ادامه فعاليت مناسب ديدم كه اتفاقا مصادف با جنگ و بازسازي بود و بدين ترتيب در ارتباط با مناطق جنگي قرار گرفتم، بعد از آن نيز در مشاوره هاي مختلف فعاليت داشتم، چند سالي هم در مترو بودم و در حال حاضر هم دفتر مستقل دارم...
حضور شما در مجمع معماري حضوري بي سر و صدا است ولي وقتي نوبت پرسش و پاسخ و بحث هاي معماري مي شود معمولا پررنگ ظاهر مي شويد؛ كلا وضعيت كنوني معماري ايران را چطور مي بينيد؟
من ضمن كار مطالعات زيادي در زمينه معماري ايران و جهان دارم، بالاخص در سال هاي اخير و دوست دارم خطي كه مي كشم داراي معنا باشد...
در حال حاضر روي اين نكته كه معماري ايران اصولا چگونه بايد باشد در حال مطالعه هستم و بالطبع با هر معماري كه امكان گفت وگو را پيدا مي كنم همين سوال را مطرح مي كنم؛ در حال حاضر دنيا به جهت تكنولوژي پيشرفت بسيار سريعي دارد اما تاريخ چند هزار ساله ما كه تشكيل شده ماهيت ماست، نتيجه مجموع اين دو چه چيزي بايد باشد و چگونه در كار ما متجلي شود...؟
خب اين تعامل دوگانه را چگونه شرح مي دهيد و اين تجلي كه فرموديد به چه صورتي بايد شكل گيرد؟
اين دو بايد با هم عمل كنند و نمي توانند جز اين باشند؛ به اين نتيجه رسيده ام كه ما به عنوان افراد ايراني ريشه اي در اين آب و خاك داريم كه نمي توانيم جدا از آن باشيم درضمن فردي هستيم در جامعه بزرگ جهاني مثل همان شعاري كه مي گويد جهاني فكر كن و منطقه اي عمل كن... من هم به اين قضيه معتقدم.
...بايد معماري ايران را حفظ كرد و تكنولوژي را اگر لازم باشد ياد گرفت و وارد كرد، متاسفانه ساخت و ساز ما هنوز در دست افراد غيرمتخصص است.
درميان معماران ژاپني نمونه هاي جالبي هستند كه توانسته اند در اين راستا موفق باشند، كارهايي كه كاملا روح و حال و هواي ژاپني دارند ولي در عين حال كاملا مدرن نيز هستند. در كارهاي اخيرم سعي مي كنم با استفاده از موتيف هاي معماري سنتي خودمان همراه با تكنيك هاي جديد به طراحي بپردازم.
در انتها برنامه هاي آينده تان به عنوان يك معمار زن در آستانه 50 سالگي چيست؟
من معتقدم كه انسان تا زماني كه زنده است بايد ياد بگيرد و تلاش كند.
در اين رابطه من به همراه كار كردن در رشته معماري مطالعاتي را نيز در زمينه معماري معاصر جهان در ايران انجام مي دهم و ضمن كار كردن به جنبه هاي مختلف حرفه نيز مي پردازم مثلا در محل كارم مجموعه اي نسبتا كاملي از سنگ هاي موجود در بازار ايران را گردآوري كرده و درحد امكان نمونه هاي مختلف سراميك و كاشي و بقيه مصالح موجود در بازار را در دفتر گردآوري كرده ام تا هنگام طراحي با اطلاعات ممكن از وضعيت موجود مصالح طراحي كنم.
از برنامه هاي موردنظرم براي آينده تحصيل در رشته معماري و طراحي شهري خارج از كشور براي تكميل اطلاعات و ديدگاه هاي حرفه اي است.

زيبـاشـهر
ايرانشهر
تهرانشهر
خبرسازان
دخل و خرج
در شهر
درمانگاه
يك شهروند
|  ايرانشهر  |  تهرانشهر  |  خبرسازان   |  دخل و خرج  |  در شهر  |  درمانگاه  |  زيبـاشـهر  |  يك شهروند  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |