مسعود مير
خيابان حافظ - زير پل حافظ - حوزه هنري - خانه عكاسان ايران.
يا اين چند نكته بالا مشخص است كه به كجا خواهيم رفت. خانه عكاسان ايران محل برگزاري دهمين جشن سالانه عكاسان ايران است. از در كوچك خانه عكاسان كه به پشت ساختمان حوزه هنري منتهي مي شود و در ميان انبوه ميهمانان و البته ميزبانان كه تعدادشان تقريبا برابر با تعداد اعضاي خانه عكاسان است! وارد محل برگزاري اين جشن مي شويم. قبل از اينكه به ميز و صندلي هاي قرمز رنگ چيده شده در محوطه باز جلوي ساختمان تالار انديشه كه براي  برپايي جشن مرتب شده است برسيم، از كنار غرفه سايت سبز عبور مي كنيم. در سمت راست اين غرفه سكوي ويژه اي تعبيه شده كه روي آن تريبون سخنرانان قرار دارد. عكس هاي برگزيده خانه عكاسان به زيبايي روي ديوارها نصب شده اند و ابعاد آنها آنقدر بزرگ است كه از هر طرف قابل رويت هستند. يك واحد سيار هم كه در يك فولكس مستقر است مسووليت پخش و پوشش تصويري مراسم را برعهده دارد. دوربين هاي فيلمبرداري مسير لنزشان را به هر طرف كه مي گردانند با يك اثر زيبا مواجه مي شوند. عكس  هاي آويخته شده به ديوارها هر كدام يادآور يك خاطره  هستند.
از خاطرات تلخ بم و نيشابور تا تصاوير زيباي طبيعت ايران و مراسم عاشورا و عيد نوروز. هر كدام از اين عكس ها پنجره هايي در ذهن ما باز مي كنند كه نتيجه اش يا تلخ است يا شيرين. از جلوي انبوه ميزها و صندلي ها كه عبور مي كنيم به دو غرفه زيبا مي رسيم كه در آنها دوربين هاي مختلف و لنزهاي ريز و درشت به نمايش گذاشته شده است. در انتهاي محوطه هم يك غرفه وجود دارد كه از ميهمانان مراسم عكس يادگاري مي اندازد. وارد غرفه كه مي شويم آكساسوار جالبي را مي بينيم. كلاه هاي شاپوي قديمي، شيپور، تلفن و ميز تلفن و يك صندلي راحتي قديمي وسايلي است كه مي توان با آنها عكس يادگاري گرفت. بعد از اينكه عكس گرفته مي شود از عكس، روي يك كارت پستال زيبا پرينت گرفته مي شود كه شايد بهترين هديه اين مراسم باشد. از غرفه كه بيرون مي آييم چشممان به تابلوي عكس يكي از اعضاي جوان انجمن عكاسان فردا مي افتد كه فوت كرده است.
پرژكتورها وقتي كه تاريكي شب چند دقيقه اي است كه سنگ تمام گذاشته، روشن مي شود و اينگونه جلوه اي خاص به مراسم مي دهد. اما اين نور باعث رويت يك تصوير نازيبا هم مي شود. روبه روي در تالار انديشه، چهره يك ساختمان نيمه ساز بدجوري توي ذوق مي زند. اسكلت هاي آهني و آجرهاي تلنبار شده روي يك مشت خاك و سيمان و يك دستگاه بتون ساز آنقدر بدريخت است كه در حالت عادي هم زننده به نظر بيايد چه برسد به اينكه مجبور باشيد اين تصوير را در جمعي نظاره گر باشيد كه همگي متخصص شكار كردن تصاوير ناب هستند. وقتي سخنراني ها شروع مي شود خيلي ها با دقت گوش مي كنند. بحث بر سر تاسيس انجمن ملي عكاسان است و نظرها متفاوت. در اين ميان خبر تاسيس سايت خانه عكاسان بسيار مسرت بخش است. وقتي مسوولان حوزه هنري و خانه عكاسان IRAN IPC. COM را در موتور جست وجوگر گوگل تايپ مي كنند و صفحه اول اين سايت بوسيله پروجكش روي ديوار ظاهر مي شود، كمي از ناراحتي هاي عكاسان از عدم سازماندهي و نبودن هماهنگي بين حوزه هاي مختلف عكاسان كاسته مي شود. ديدن اصغر بيچاره هم در چنين مراسمي دور از ذهن نيست. او هم وارد جمع ميهمانان شده و بحث بر سر ايجاد تشكل هاي مستقل عكاسان همچنان ادامه دارد. عقربه كوچك ساعت به عدد 9 كه نزديك مي شود كم كم سخنراني ها رو به پايان است كه ...
طبق معمول اينگونه مراسم ها هنگامي  كه پچ پچ هاي حضار كم كم زياد مي شود بايد منتظر خبر شنيدن استراحت يا پذيرايي بود و در اين جشن  هم چنين اتفاقي مي افتد. بحث هداياي آخر مراسم و شام و... كه پيش مي آيد همه چيز به هم مي ريزد. ديگر كسي زياد به تاسيس انجمن ملي عكاسان فكر نمي كند در اين ساعت خاص و حرف اول را تعارف هاي معمولي و شوخي هاي كنار ميز شام مي زند.
جشن خانه عكاسان به پايان رسيده است. عوامل زيادي براي برپايي جشن زحمت كشيدند اما باز هم در خوشبينانه ترين حالت يك ميهماني خودماني برگزار شده است و بحث هاي مهم باز هم به نتيجه نمي رسد.

راستي چرا هميشه پاييز در ذهن ما فصلي كهنه و مرده است؟ ديروز هم نوشتيم كه مي شود از اين، به ظاهر پيري، هزار نكته جوان آموخت. مگر غير از اين است كه نويد رويشي دوباره در همين ريزش نهفته است؟
بالاخره اولين باران هاي لحظه هاي پريشان حال، به شهر رخ نشان دادند و اولين بادهاي پاييزي در كوچه ها و پياده روها، چهره هاي ما را نوازش كردند. خنكي هوا، نويد زمستاني پر از سخاوت آسمان را مي دهد. حالا كو تا زمستان؟ در اين اولين روز پاييز فقط به اين فكر كنيم كه ذات هر زنده  شدن و خلق در دل همين از بين رفتن ظاهري است. رستاخيزي كه از همين قصه برمي خيزد، گواه اين مدعاست. پس همين را نابودي ندانيم بلكه آن را تولدي دوباره ببينيم. رويش و آفرينشي تازه كه مي تواند هر آنچه نيستي را كنار بزند و شور و هستي بيافريند. بالاخره پاييز رسيد. يادتان مي آيد چقدر منتظرش بوديم؟ كم كم آفتاب بدون هرم، در همان گيسوان طلايي اش خلاصه مي شود و ستاره هاي آسمان كبود شب، گهگاه فرصتي براي چهره نمايي مي يابند. تخت قدرت به دست ابر و باد و باران و برف خواهد افتاد. همه اين حرف ها به بهانه پاييز بود تا اولين دماي پاييزي، اعدادي اميدواركننده تر از چند ماه گذشته را داشته باشد. گرماي۲۸ درجه اي و خنكي دلپذير و باران خورده 17 درجه اي، مهمان امروز و امشب شما خواهد بود. به اين كهنگي نو بيشتر فكر كنيد.

اولين روز از مهرماه سال 83 است و بر وبچه ها به مدرسه رفته اند و حالا كه برگشتند قصد دارند برنامه هاي تلويزيوني را نگاه كنند. حتما تكليفي هم ندارند كه در منزل انجام دهند، پس ما هم برنامه هاي تلويزيوني را مي نويسيم. سريال ماموران پرونده هاي راكد را مي توانيد امروز ساعت 40:13 از شبكه سه ببينيد. پرستاران هم ساعت۱۵ از شبكه اول پخش خواهد شد. تكرار فيلم سينمايي هيوا را مي توانيد ساعت۱۷ تماشا كنيد از شبكه دوم. هفت حامي امشب ساعت 19 از شبكه تهران پخش مي شود. خانه اي در تاريكي را مي توانيد ساعت۲۱ ازشبكه سوم تماشا كنيد. مجموعه طنز باجناق ها ساعت۳۰:21 پخش مي شود از شبكه تهران. آواز مه را مي توانيد امشب ساعت 10:22 از شبكه اول ببينيد. تكرار سريال طلسم شدگان كه جمعه شب پخش شد امشب ساعت 23 از شبكه تهران تكرار خواهد شد. علاقه مندان به ورزش فوتبال هم بدانند، امشب از سري مسابقات باشگاه هاي ايتاليا چند ديدار برگزار مي شود كه مهمترين آن، ديدار سمپدوريا در مقابل يوونتوس است كه احتمالا ساعت 22 از شبكه سوم به طور زنده پخش مي شود.

منتظر 110 ثانيه هاي كمال تبريزي و رسول ملاقلي پور، باشيد. آنها قرار است براي اولين جشنواره فيلم پليس فيلم 110 ثانيه اي بسازند. بخش ويژه فيلم هاي 110 ثانيه اي جشنواره فيلم پليس، با هدف ارتقاي فرهنگ ترافيك در كنار ساير بخش هاي مسابقه جشنواره پيش بيني شده. تمامي فيلمسازاني كه فيلم هاي داستاني، مستند و پويانمايي با زمان۱۱۰ ثانيه و موضوع فرهنگ ترافيك ساخته باشند، مي توانند آثارشان را در قالب هاي 16 م. م، ويدئويي، يوماتيك، بتاكم و دي وي كم تا تاريخ 8 آبان ماه سال جاري براي دبيرخانه جشنواره خيابان آزادي- جمال زاده جنوبي - نبش كوچه شهيد رشتچي- معاونت اجتماعي ناجا ارسال كنند. اولين جشنواره فيلم پليس 9 تا۱۳ آذرماه سال جاري در تهران و چند استان كشور برگزار مي شود. خبر ديگر از سينما مربوط به همان خبرهاي قبلي مي شود. منظورمان حضور در سينما و تماشاي فيلم هاي اكران شده است. در حال حاضر فيلم هاي شمعي در باد و اشك سرما به ترتيب با دراختيار داشتن 14 و۱۱ سالن، ركورددار هستند. اگر در اختيار داشتن سالن يك معيار براي جذابيت فيلم باشد، فيلم هاي دوشيزه و سيزده گربه روي شيرواني هر كدام در 10 سالن روي پرده رفته ند. با اين حال شما غير از اين معيار مسايل ديگري را هم در نظر داشته باشيد. مثلا فيلم  هاي مزرعه پدري و گاو خوني تنها در 3 و يك سالن نمايش داده مي شوند، امافيلم هاي جذابي هستند.

روز اول مهر براي هر فردي كه در عمرش به مدرسه رفته باشد روز خاطره انگيزي است. بعد از 3ماه تعطيلي مدارس و بيكاري در اين روز دوباره قطار درس و مدرسه به راه مي افتد. دوستان جديد، كلاس هاي جديد، دبيران جديد و شايد مدرسه جديد. حتي اگر در آخرين سال هاي تحصيل هم باشيد باز هم در روز اول مهر يك حس عجيب تمام وجودتان را فرا مي گيرد. اما اين روز براي يك گروه از محصلان بيشتر از همه خاطره انگيز و شايد عجيب است. كلاس اولي ها را به اين دليل از سايرين جدا مي كنيم كه اولين تجربه مدرسه رفتنشان را سپري مي كنند. آنها براي اولين بار مدرسه رفتن، در صف ايستادن، در حالت خبردار ماندن و ديكته و امتحان را تجربه مي كنند. البته اكثر آنها از ماه ها قبل براي اول مهر و رفتن به مدرسه لحظه شماري مي كنند، اما وقتي كه مي بينند بايد واقعا از پدر و مادر خود جدا شوند و هر روز ساعاتي را بدون آنها در مدرسه سپري كنند، كمي ناراحت مي شوند. گاهي اوقات اين ناراحتي آنقدر زياد مي شود كه آنها از والدينشان مي خواهند كه با آنها در كلاس حاضر شوند. بهترين كار براي ريختن ترس احتمالي و تنهايي و ناراحتي آنها در روز اول مهر به نظر شما چيست؟ روز اول مهر همراه بچه ها به مدرسه رفتن كاري است كه اغلب والدين انجامش مي دهند اما به غير از اين كار يك نكته ديگر هم مي تواند موثر باشد. اگر در روز اول مدرسه فرزندتان را با معلمش آشنا كنيد و البته در هنگام نبودن كلاس اولي عزيزتان راجع به خصوصيت هاي اخلاقي او با معلمش صحبت كنيد گام بسيار مهمي براي هماهنگ شدن هرچه بهتر معلم و شاگرد برداشته ايد. البته يادتان باشد كه اگر هم كلاس اولي نباشيد مي توانيد صريح و رك راجع به وضعيت خودتان در ابتداي سال تحصيلي با مدير، استاد يا معلم خود صحبت كنيد.

شما شايد آدم بداقبالي بوديد كه اين هفته چند برنامه جذاب موسيقي را از دست داديد. براي اينكه بدانيد چقدر بدشانسي آورده ايد، ما برايتان مي نويسيم كه اين هفته اولين جشنواره جهاني ني نوازان با حضور استادهاي بزرگ ايران و نوازنده  هايي از هند، مصر، تركيه، روماني،  اسكاتلند، چين، اكوادور و لبنان  برگزار شد. از اين گذشته آخرين مهلت براي حضور دركنسرت گروه موسيقي ملي - مهر جاويد- دوشنبه به پايان رسيد. با اين حال بابت از دست دادن اين برنامه ها، اخم هايتان را درهم نكشيد. اگر براي چند روز آينده برنامه ريزي دقيقي داشته باشيد، حتما اين فرصت را پيدا مي كنيد كه روي يكي از صندلي هاي يك كنسرت بنشينيد. گروه موسيقي كوك از ديروز كارش را در كاخ سعد آباد آغاز كرد و تا فردا اجرا دارد. اين برنامه هر شب ساعت 20 اجرا مي شود. اين گروه كه قبلا با نام پيكولو فعاليت مي كرد به سرپرستي و خوانندگي كاوه رمضان زاده اجراي برنامه خواهد كرد. در اين كنسرت - سارانائيني : همخوان - سيامك صدري : خواننده ميهمان - سام نظري: فلوت- بهزاد داداشي : كيبورد- نيما رمضان: گيتار الكتريك - داريوش صالح پور: گيتار الكتريك - رضا تاجبخش: گيتار باس- سهراب رمضان زاده: درامز - گروه كر: آزاده رضايي - مريم رعايايي- سپيده آذريان و واروژان يدگاريان اجراي برنامه مي كنند.

تابستان تمام شده اما جشنواره تابستان سبز تازه شروع شده. اين جشنواره با هدف اشاعه فرهنگ بهينه سازي مصرف سوخت و آشنايي نوجوانان با راه هاي بهينه مصرف و اهميت و كمبود اين ذخاير ارزشمند برگزار مي شود. جشنواره تابستان سبز از سوي بهينه سازي مصرف سوخت و مشاركت فرهنگسراي نوجوان، ويژه نوجوانان شهر تهران، طراحي شده. طبق فراخوان اين برنامه 30روزه، علاقه  مندان مقطع سني 9 تا۱۹ سال مي توانند آثار تجسمي، ادبي، نمايشي، تصويري و سرودهاي گروهي را با موضوع سوخت، مصرف بهينه، منابع ارزشمند طبيعي و كمبود ذخاير نفتي،  اهميت توجه به مصرف صحيح و طبيعت ارزشمند با توجه كامل بشري به دبيرخانه ستاد جشنواره واقع در فرهنگسراي نوجوان ارسال كنند. مراسم افتتاحيه اين جشنواره روز 9 مهرماه در پارك بزرگ قائم برگزار مي شود.به هر حال كه تابستان تمام شده،  مي شود به بهانه اين جشنواره آن را امتداد داد. در ضمن شما اگر مي  خواهيد اسمتان را جزو برنده هاي اين جشنواره ببينيد، حتما حالا كه مدارس باز شده به اطرافتان بيشتر دقت كنيد، شايد سوژه مورد نظر شما در همين ترافيك متولد شود.

جايي درميان خوك ها عنوان نمايشي است از گروه تئاتر ماني، نوشته فوگارد و ترجمه مرحوم هوشنگ حماسي كه درخانه نمايش اداره تئاتر به كارگرداني سيروس همتي به روي صحنه مي رود.
جايي در ميان خوك ها سومين نمايشي است كه توسط اين گروه موفق به اجراي عمومي مي شود. گروه مذكور پيش از اين نمايش هاي موني و كاروان هايش را در تالار شماره 2 شهر و برگ ريزان را در تالار مولوي به روي صحنه برده است. طراحي صحنه نمايش از آتيلا پسياني و مشاور كارگردان بهرام عظيم پور و دستيار كارگردان مليحه زماني است. در اين نمايش كه مهر و آبان ميزبان تماشاگران خواهد بود، كامبيز اميني و آزيتا نوري وفا بازي مي كنند. خلاصه نمايش: داستان واقعيپاول  ناوروتسكي سرباز فراري از ارتش شوروي در جنگ جهاني كه 41 سال در يك خوكداني مخفي شده بود. نمايش جايي در ميان خوك ها از يكشنبه، پنجم مهر ماه هر روز به جز شنبه ها ساعت۱۹ در خانه  نمايش به روي صحنه مي رود.
خبر ديگر از صحنه اينكه، مسوول كميته رفاهي خانه تئاتر در حال تهيه اساسنامه ها و مقررات مربوط به تشكيل يك نهاد رفاهي از وزارت تعاون است كه چهارشنبه اول مهر ماه به اطلاع نمايندگان صنوف گوناگون خانه تئاتر خواهد رسيد.

برلين 
در شب افتتاحيه اكران فيلم …سقوط” كه درباره آخرين روزهاي زندگي آدولف هيتلر است، بيش از يكهزار نفر حضور يافته و موفقيت زيادي را نصيب كارگردان و تهيه  كننده اش كردند.
به گزارش خبرگزاري پي.تي.آي، توماس فريدل، عضو كمپاني كونستانتين فيلم در اين باره گفت: حضور يكهزار نفر در شب اول اكران فيلم بسيار هيجان انگيز بود.وي افزود: در بين مخاطبان، جوانان كم سن و سال زيادي بود؛ ما پيش از اين گمان مي كرديم تنها افراد مسن به تماشاي اين فيلم بروند.در فيلم …سقوط” كه با بودجه 16 ميليون و 500 هزار دلار ساخته شده است …برونو گانز”، هنرپيشه سوئيسي نقش هيتلر را بازي مي       كند. هلموت كوهل، صدراعظم سابق آلمان در اين باره گفت: اين فيلم از اهميت زيادي برخوردار است چرا كه نسل جوان از اين طريق مي    توانند به راهنمايي غلط مردم از سوي سوسياليسم دمكراسي آشنا شوند.

رم 
والتر ولتروني شهردار رم يكشنبه اعلام كرد كه نزديك به 2 ميليون نفر از ايتاليايي ها و گردشگران خارجي شنبه شب تا بامداد يكشنبه در دومين جشن شب فرهنگي در رم شركت كرده اند. به گزارش خبرگزاري فرانسه از رم ، مراكز فرهنگي وهنري شامل تئاتر، گالري، موزه ، كليسا و دانشگاه در طول شب باز بودند و به رايگان از مردم پذيرايي مي كردند.
از آخرين ساعت هاي شنبه شب تا سحرگاهان يكشنبه بيش از 300 كنسرت موسيقي، نمايش خياباني و برنامه هنري در رم برگزار شد. شهردار …ولتروني” اين جشن را به افرادي كه در عراق به گروگان گرفته شدند و قربانيان كشتار سوم سپتامبر روسيه هديه كرد. وي گفت : ما مي خواهيم نشان دهيم كه در كنار آنان هستيم .
هزينه برگزاري اين جشن نزديك به 3 ميليون و۳۰۰ هزار يورو 4ميليون دلار بود.
تدابير امنيتي در برخي نقاط بسيار شديد بود و تا ساعت دو بامداد به وقت محلي هيچگونه حادثه جدي گزارش نشد.
در اولين جشن شب فرهنگي كه سال گذشته برگزار شد در نيمه هاي جشن برق سراسري در كشور قطع شد و نزديك به يك ميليون شركت كننده سرگردان شدند. اين جشنواره از نسخه فرانسوي آن …شب سفيد” يا شب بيخوابي گرفته شده است كه اولين بار توسط …برتران دلانو” شهردار پاريس در سال 2000 برگزار شد.
پاريس ماه آينده سومين جشن شب فرهنگي خود را برگزار مي كند.

كذب محض است.
عطف به مطلب چاپ شده در صفحه 19 و۲۱ ضميمه  ايرانشهر آن روزنامه مردمي در خصوص آتش زدن عمدي جنگلكاري هاي ارغوان مدرسه سبز و همچنين ضرب و جرح نگهبان آن، توضيحات ذيل جهت استحضار و تنوير افكار عمومي ارسال مي گردد.
بر اساس گزارش معاونت امور شهري و فضاي سبز و با توجه به مراجعه كارشناسان اين منطقه به محل فوق و صحبت با نگهبان آن دررابطه با موارد مطرح شده مشخص شد اولا ضرب و شتم نگهبان توسط عواملي كه باعث آتش سوزي گرديده اند، كذب محض است و طبق گفته نگهبان در ساعات اوليه شب خودرو تويوتا كه داراي تعدادي سرنشين بوده با دور زدن زنجير ورودي، وارد محوطه شده بودند كه با حضور و تذكر نگهبان حين بازگشت به نامبرده برخورد و وي از ناحيه پا مصدوم گرديده است.
در خصوص آتش سوزي نيز با عنايت به علفزار بودن پاي درختچه ها كه از اواخر بهار كاملا خشك شده اند با كوچكترين حريقي، آتش به سرعت حركت نموده كه طبق گفته نگهبان طي دو، سه ماهه اخير بارها اين اتفاق به صورت غير عمد و مقطعي و عمدتا توسط افراد معتاد كه در محدوده فوق تردد دارند روي داده است كه شواهد آن در محل قابل مشاهده است و باعث شده حدود 10 درصد از جنگلكاري هاي مذكور عملا غير عمد خسارت ببيند.
در پايان لازم به ذكر است كه بيان اين موضوع از سوي مسوولان محترم مدرسه سبز به جهت اخذ مجوز ديوار كشي از شهرداري بوده كه تاكنون بلاتكليف باقيمانده است.

خياباني به نام ايلام...
جا دارد به پاس مقاومت هاي شجاعانه و سترگ مردم سلحشور استان ايلام به ويژه در روزهاي پرشور دفاع مقدس در اين روزها كه هفته دفاع مقدس هم فرا مي رسد، خياباني از خيابان هاي تهران به نام ايلام نامگذاري شود.
كانون دانشجويان و دانش  آموختگان استان ايلام

يكبار ديگر عشق، يكبار ديگر تو
شور مجدد تو، شوق مكرر تو
اي ذات معناها! پنهان پيداها!
جان مجسم تو! روح مصور تو!
اين همه نوشته اند اما من ذره را هم مثل همه آن خورشيدها گريزي از اين قند مكرر نيست، كه كجا پناه برم؟ قبله گاه من عشق است.
دوباره از عشق خواهيم نوشت. همان وديعه رحماني كه بهانه آفرينش است و زمينه پويش. با هم گفته بوديم كه اين وجود سيال مي تواند ثانيه ثانيه زندگي را از آن خود كند. كافي است باور كنيم كه مي شود هميشه دوران، عاشق زيست. حتما تا حالا تجربه كرده ايد كه آن كار يا آن فكر يا هر مورد ديگري را كه از سر علاقه و آگاهي كامل انجام مي دهيد، هم نتيجه بهتري براي شما داشته و هم شما به نقطه اي آرماني نزديك تر شده ايد.
همين لحظه هاست كه بايد تعميم يابد و هر ناگهان زندگي را به تسخير خويش بكشد. اين وادي كه رسوايي و ننگ و نام نمي شناسد و آنچه مي بخشد ارمغاني آسماني است. سرگشتگي و بي پروايي و گريز از دونيات و .... جانمايه عرصه اي است كه دنيايي ديگر محسوب مي شود. دنيايي كه خيلي ها رفتند و ساكن آن شدند و جاودانگي ابد را براي خويش رقم زدند.
به هر حال، مبناي آغاز اين ستون همين بوده و هراز گاهي بايد سراغ همين پيداي پنهان برويم كه سرزده مي آيد نه در زده. تنها بايد آدمي ظرفيت هاي وجودي خويش را به حدي برساند كه هر آن ياراي پذيرش و حضور عشق باشد. اين انرژي را بگيرد، در خويش جاري سازد، بپروراند و...؛ بله، دنيايي كه واقعيت و فراي واقعيت تحت تاثير آن قرار خواهد گرفت.
همواره عشق بي خبر از راه مي رسد
چونان مسافري كه به ناگاه مي رسد
ابيات انتخابي از مرحوم حسين منزوي است. در غزلي ديگر تعابيري از عشق را به ميان مي آورد كه حتي تنها ذكر آن خالي از لطف نيست. تعابيري مثل قبله قبيله، نفس شدن، ادامه و ... كه هر كدام يك وجه از هزار توي چهره و وادي عشق را بيانگر است. در اين پاييز تازه از راه رسيده، در اين باران ناگهان، در اين غروب هاي پر از رنگ، در اين باد رقصاننده و ... با هم تا ناديدني ترين كرانه هاي عشق ....