چرا آموزش دو زبانه؟
اصل اين مقاله در نوامبر ۱۹۹۵ در نشريه معلم شوراي هنري مورگان توسط خانم ليزا ان ادريگ منتشر شده است. نويسنده خود معلم دو زبانه در ناحيه مدرسه متحده لس آنجلس(كاليفرنيا) است.
|
|
دكتر حسن ستايش
دفتر برنامه ريزي و تأليف كتب درسي
۱- عرف معمول
آموزش زبان انگليسي در نزد گويندگان ساير زبانهاي ايالات متحده از اهميت زيادي برخوردار است. اما دانش آموزان بايستي تمام موضوعات اصلي و ضروري ديگر را از قبيل خواندن و نوشتن، تعليمات اجتماعي، علوم و رياضيات را كه همسالان انگليسي زبان آنها در همان زمان مي آموزند، ياد بگيرند.اگر آموزش اين دروس به زبان انگليسي انجام گيرد، دانش آموزاني كه تسلط چنداني به اين زبان ندارند، نمي توانند به درك مفاهيم تدريس شده نايل آيند. زيرا در اين دوره ها جز واژه هاي اندكي مانند «توجه كنيد»، «حواستون اينجاست؟» از زبان انگليسي چيزي نمي آموزند، وانگهي از مفاهيم ديگري كه در موفقيت تحصيلي و زندگي شغلي آنها ضروري مي نمايد، خبري نيست.
۲- مهارت اساسي عمومي
پروفسور جيمز كامينز مي گويد: هر فردي نبايد بيش از يك بار خواندن و نوشتن را بياموزد.
آن دسته از مهارتهاي سواد كه آدمي به زبان بومي فرا مي گيرد، به زبان هاي ديگر هم حمل مي شود. زيرا مهارت هاي سواد و راهبردهاي تفكر به طور ناخودآگاه به زبان دوم انتقال مي يابد. دانش آموزاني كه به زبان بومي از نعمت سواد برخوردارند. در تشخيص واژه ها ماهرتر هستند و همين مهارت آنها را در خواندن به زبان انگليسي توانا مي سازد.
آنها مفهوم روابط آوايي و الفبايي را درك مي كنند(و بسياري از اهل زبان هاي انگليسي و اسپانيايي اين گونه هستند.)
آنها مي دانند چگونه از چپ به راست و از بالا به پايين بخوانند. آنها با علايم سجاوندي و فواصل كلمات آشنا هستند و واقفند به اين كه، چگونه واژه هاي تازه را با كمك بافتي كه در آن به كار مي رود، بخوانند و بفهمند. اما پيش از هر چيز لازم است خواندن را به زباني آموزش ببينند كه با آن، مطالب را بهتر مي فهمند. در غير اين صورت، جز بلغور كردن مشتي سخنان ياوه، كاري انجام نمي دهند.
۳- زندگي نياكان ما در ايالات متحده، بدون آموزش دو زبانه گذشته است
دنياي امروز، دنياي بسيار متفاوتي است،اما آمريكا سابق بر اين عمدتاً يك جامعه كارگري بود. پيش از اين سال ۱۹۲۰ كمتر از ۱۵ درصد مردم آمريكا دوره دبيرستان را به اتمام رسانده بودند. در حالي كه در جامعه تكنولوژيكي امروز، نه تنها داشتن مدرك ديپلم دبيرستان ضروري است، بلكه حتي يك مدرك دانشگاهي هم، مورد نياز اغلب شاغلين حرفه اي است. ما نمي توانيم با يك برنامه درسي سست از عهده آموزش مهارتهاي اساسي ارتباط به بزرگسالان آينده كشورمان از طريق زبان انگليسي برآئيم. در حال حاضر بيش از ۷۵۲۰۰۰ دانش آموز فني و حرفه اي مسلط به زبان انگليسي فقط در مدارس كاليفرنيا وجود دارد. آنها پزشكان، معلمان، فضانوردان و سناتورهاي آينده ما هستند و استعدادهاي بالقوه آنان، استعدادهاي بالقوه ايالات متحده است. بنابر اين ما نمي توانيم اين استعدادها را تضييع نماييم.
۴- آيا يادگيري به زبان مادري، مانع يادگيري زبان انگليسي مي شود؟
خير، اصل اساسي حاكم بر كل رشد زبان، اين است كه زبان آموزان بايد به فهم معناي پيام دست يابند. وقتي دانش آموزان درس را به زبان بومي خود ياد بگيرند، مي توانند دانش اين جهان را كسب كنند. بدين ترتيب، آنها پيام هاي قابل درك زيادي را در اختيار دارند تا يادگيري را براي آنان آسان تر سازد.
۵- مزاياي دوفرهنگي بودن
دانش آموزان احتياج به خودباوري و سلامت نفس دارند تا در راستاي شكوفايي استعدادهاي سرشار خود در مدرسه پيش بروند. دانش آموزاني كه زبان شان به عنوان زبان درجه دوم يا پست در كلاس مطرح است، از يك سو اغلب نسبت به خود و فرهنگ بومي خود، شرمسارند و از سوي ديگر نسبت به جامعه حاكم انگليسي زبانان بدگمان و ناخشنود هستند. بنابر اين نظام آموزش دوزبانه از طريق كاربرد زبان مادري كودك در كلاس درس و مطالعه ادبيات و سنن فرهنگ بومي، اعتبار زبان بومي را بالا مي برد و دانش آموزان مي توانند به فرهنگ و زبان بومي خود و همچنين به توانايي شان در يادگيري زبان دوم مباهات كنند و در چهارچوب يك فرهنگ تازه نقش داشته باشند و بدين ترتيب آنها با يادگيري زبان انگليسي دمسازتر مي شوند و با انگيزه بيشتري به يادگيري آن مي پردازند و در تمامي حوزه هاي درسي ديگر توفيق مي يابند.
۶- غني سازي فرهنگي و شناختي دانش آموزان فقط- انگليسي
قرار گرفتن در معرض فرهنگ ها و زبان هاي متفاوت، موهبت بزرگي براي يك دانش آموز فقط- انگليسي محسوب مي شود. دنياي ما از يك اقتصاد جهاني رو به تزايدي برخوردار است و كشور ما نيز از نظر فرهنگي و زباني داراي تنوعات زيادي است. كسي كه بتواند با مردم فرهنگ هاي مختلف ارتباط داشته باشد، كسي كه اين فرهنگ ها را مورد احترام و پذيرش خود قرار دهد، كسي كه بتواند به يك يا چند زبان با ديگران ارتباط برقرار كند. به جز آن چه از آن خود اوست از سرمايه بزرگي نيز بهره مند است. زيرا اين امتيازات با توجه به نياز شديد افراد دوزبانه به بازار كار ارزش اقتصادي دارد و از اين نظر كه به علت داشتن توانايي هاي خاص و رشد دانش احساس غرور به آدمي دست مي دهد، عاطفي است. همچنين به علت اين كه دو زبانه بودن توانايي شناخت آدمي را افزايش مي دهد، يك امر فكري محسوب مي شود و از اين نظر كه آدمي احساس مي كند كه شهروندي از اين جهان است، جنبه معنوي دارد.
۷- نمرات آزمون، نشانه موفقيت نظام آموزش دوزبانه است
مطالعات انجام شده در مورد برنامه هاي دوزبانه در ناحيه مدرسه متحده بولدوين پارك، مدرسه خيابان ايستمن در ناحيه مدرسه متحده لس آنجلس، ناحيه مدرسه متحده سانجوز، ناحيه مدرسه اتحاد فرمونت، مدارس شهر سانتياگو، دبستان راكوود در كالكسيكو و برنامه پيش دبستاني كارپين تريا، نشان داده است كه دانش آموزان توانسته اند به آزمون هاي مهارت هاي اساسي درك مطلب در سطح دانش آموزان مسلط به زبان انگليسي در ساير برنامه ها يا بالاتر پاسخ دهند. زمان رسيدن به سطح كلاس به زبان انگليسي رسمي(نه صرفاً مهارت هاي اساسي ارتباط بلكه زبان تحصيلي هم) از ۳ تا ۶ سال طول كشيد. كودكان در اين برنامه ها كه زماني به طور شكسته بسته به انگليسي سخن مي گفتند، در سطح كلاس بر مبناي انگليسي رسمي و علمي نمره كسب كردند و اين به معناي اين است كه كودكان دوزبانه در حد ميانگين كودكان انگليسي زبان قابل ارزشيابي هستند.
نتيجه اين كه آموزش دوزبانه برنامه اي است مبتني بر واقعيات آموزشي. اين برنامه صرفاً كارآمدترين ابزار تدريس به كودكاني است كه تسلط چنداني به زبان انگليسي ندارند تا بتوانند به عنوان دانش آموزان بزرگسال حرفه اي و شهروندان ايالات متحده به تمام توانمندي هاي خود دست يابند. اين كار نه تنها به نفع آنهاست، بلكه آينده هر كسي در اين كشور بستگي به انسان هاي فرهيخته اي دارد كه به لحاظ فرهنگي و زباني انعطاف پذير هستند و ماحصل نظام آموزشي بايد اين گونه افراد باشد.
|