آنها فقط چند نفر بودند كه راي دادند. شايد در چند روز آينده كساني بگويند چندين هزار افغان به پاي صندوق هاي راي رفتند اما ما فقط چند نفر را ديديم 

اول اعلام شد كه در چند نقطه از تهران صندوق هاي راي گيري براي انتخابات افغانستان تعبيه مي شود. حتي دوستي مي گفت: در خيابان يافت آباد هم صندوق گذاشتند اما نه در خيابان يافت آباد خبري از صندوق هاي راي بود نه جاي ديگر.
پس شما بايد فرصت اين را پيدا مي كرديد تا به عنوان يك افغان، روز هجدهم مهر ماه قبل از شروع بازي ايران و آلمان به پاي صندوق راي برويد، آن هم در كمركش خيابان پاكستان. سفارت افغانستان در خيابان پاكستان! كمي تامل برانگيز است.
انگشت اشاره دست چپش را گذاشت روي استمپ بعد به متصدي صندوق گفت: كجا را مهر بزنم؟ صندوق سفيد رنگ مثل بقيه صندوق ها چادر سفيدي به تن داشت. روي ميز كه در جلوي سفارت افغانستان تعبيه شده تا افغان هاي مقيم تهران براي اولين بار بعد از 25 سال بتوانند در انتخابات شركت كنند.
- اشتباه است، انگشت دست راستت را بزن توي جوهر.
اين جمله را مرد افغان مي گويد با ريش هاي آنكارد شده و پيراهني خاكستري رنگ. كمي آن طرف تر از او چند سرباز مسلح ايستادند تا نظم اين انتخابات تا پايان مراسم، پايدار باشد.
از سر بالايي خيابان پاكستان كه بالا مي رويد، كمي نفستان مي گيرد. اما اين خيابان جايي نيست كه در كمركش آن افغان ها براي پيدا كردن كار، گوشه اي به انتظار صدايي بنشينند كه آنان را به سوي كارگر فرا مي خواند و اين خيابان حداقل براي آن عده از افاغنه اي كه از مباحث سياسي سر در مي آورند، شناخته شده است. هنوز از پمپ بنزين نبش خيابان پاكستان زياد فاصله نگرفته ايد كه صف همشهريان ناخوانده افغان ديده مي شودو اول مثل سراب است اما جلوتر كه مي رويد سراب، شكل واقعي به خود مي گيرد. به فكر اين نباشيد كه سوال هاي نوستا لژيك يا احساسي بپرسيد چون يك نفر پيدا مي شود و به شما مي گويد: من نيامدم راي بدم. آمدم اين جا شايد برادرم را در بين مردم ببينم. مادرم نامه داده به قاصد كه برادرم آمده تهران. ديلم برايش به تنگ آمده. اگر غلط نكرده باشم، امروز مي آيد. اگر هم نايد كه هيچ!
خيابان عباس آباد هر لحظه ترافيك بيشتري را پيش رو مي بيند. اما سهم افاغنه از اين آمد و شد ناچيز است. چند ساعتي مانده به بازي ايران و آلمان. ميني بوس ها به سمت اتوبان مدرس در حال حركتند و هواداران با پرچم هاي ايران، پرسپوليس و استقلال، زنجيره طويلي را در اين ترافيك از آن خود كرده اند.
عقربه هاي ساعت كه بعضي اوقات انگار دنبال هم مي كنند، اين بار عجله اي براي حركت ندارند.
شايد هم عقربه ها در سر بالايي ابتدايي خيابان، نفسشان بريده. اما ياد نزار قباني مي افتيد كه مي گفت: سرمست پيروزي نباشيد. عقربه هاي ساعت اگر هم بايستند، به ناچار بايد به چرخش درآيند. و اين چنين مي شود كه عقربه هاي ساعت به نزديكي هاي ساعت 13 مي رسند.
سفارت افغانستان در محاصره افغان ها نيست. اصلا كسي كه از دور مي  آيد، حس هجوم به آزادي عقيده و بيان را در اين خيابان نمي بيند. گويي كسي از اين پيروزي خرسند نيست. محمد كه با موتور آمده مي گويد: چند سال است كه توي تهران كار مي  كنم. شنيدم اگر در انتخابات شركت كنيم، ملاعمر ما را مي كشد، ولي با خودم گفتم كه او دستش به من نمي رسد. تازه، مرا از كجا مي شناسد، ولي همين فكر و خيال ها باعث شد تا بقيه دوستانم نيايند.
محمد از ساوه آمده به تهران تا در اين را ي گيري شركت كند. بيشتر به اين فكر مي كند كه مجلس اعلاي افغانستان مي توانند اين كشور ستم كشيده را نجات دهند يا نه، ولي خودش هم نمي داند افغانستان بايد از دست چه كسي يا چه چيزي نجات پيدا كند، مي گويد: سال ها بود كه مردم كشورم در مواد مخدر دست و پا مي  زدند. الان هم وضع بهتر نشده فقط مي گويند كه كشت خشخاش ممنوع است، ولي من باور نمي كنم. شايد برايتان جالب باشد كه از محمد بپرسيد چرا از ساوه آمده به تهران. مگر در ساوه صندوق راي  گيري وجود نداشت؟ اين را كه بپرسيد، مي گويد: بود يا نبود، من كه نديدم. مي دانيد ساوه چه شهري است؟ منظورش اين است كه ساوه را چگونه شهري مي دانيد. وقتي از قضا شما در اين شهر درس خوانده باشيد، حتما مي دانيد كه افغان ها براي خودشان در اين شهر بروبيايي دارند. افغان هاي ساوه در محلي خاص زندگي كرده، همسر و فرزند و خانه و حتي مغازه دارند. پس تعجب مي كنيد كه چرا در اين شهر صندوق راي گيري وجود ندارد. محمد با پشت دست، بيني اش را مي مالد و مي گويد: ما در ساوه جمعيت قابل توجهي هستيم. حتي دكتر افغان هم داريم، ولي تا اسم افغان مي آيد يا مي گويند دزد است يا فقط به درد كارگري مي  خورد. هر كسي ما را مي بيند اول به گرده ما نگاه مي كند. اگر خالي بود، بارش را مي گذارد روي آن و ...
نيم ساعت از ساعت يك بعدازظهر گذشته و محمد همچنان حرف مي زند. در بين جمعيت زن و بچه ديده نمي شود. محمد هم مي خواهد حرفش را ادامه دهد كه سرباز سفارت به او مي گويد: موتورش را كمي آن طرف تر پارك كند. از نوع صدا كردن آن سرباز زياد خوشش نمي آيد. به ساعت نگاه مي كنيد. عقربه  ها خميازه كشان به طرف ساعت 2 مي روند. يعني تا ساعت 4 بعدازظهر كه زمان انتخابات به پايان مي رسد تنها 2 ساعت باقي مانده. هنوز هم جمعيت زيادي ديده نمي شوند و از هر 10 افغان شايد يك نفر به زور مي رود و راي مي دهد.
موتور ديگري جلوي سفارت مي ايستد. دو نفر ترك آن هستند. نفر دوم پياده مي شود. با لباس شبيه لباس بومي مردم سيستان و بلوچستان. دستش را مي كند داخل جيبش و 3 هزار تومان مي دهد به راننده موتور. سر و وضع مرتبي دارد و گرده اش خاكي نيست. به قول امروزي  ها سرش به تنش مي ارزد، انگار. كيف سياهرنگ كوچكي را زده زير بغل. آرام مي رود به طرف صندوق راي، اما چند ثانيه بعد بيرون مي آيد. به نظر نمي رسد راي داده باشد. از داخل كيفش دفترچه اي را بيرون مي آورد و شروع مي كند به نوشتن.
-ببخشيد، شما راي داديد؟
اين سوال را كه بپرسيد تنها نگاهي حاكي از تعجب به شما هديه داده مي شود. بعد مي گويد: خير فقط آمدم ببينم. دانشجو هستم. اين جا زبان و ادبيات فارسي مي خوانم .برايم جالب بود كه بدانم واقعا هموطنان من اهل راي دادن هستند يا نه؟ لهجه اش مثل بقيه افغان هاست اما آرام تر و شمرده تر حرف مي زند. دوست ندارد درباره انتخابات زياد بگويد اما سرنوشت افغان هاي خارج برايش مهم تر از افغان هاي مقيم ايران است. اشاره مي كند كه برويم كمي بالاتر از سفارت صحبت كنيم. بعد همان طور كه راه مي رويم، مي گويد: چند دهه قبل، شما به كره اي ها مي  خنديديد. چون اينجا كارهاي خدماتي مي كردند. بعد شما انقلاب كرديد و آنها رفتند به وطنشان. آنقدر كار كردند تا حالا از هر لحاظ جزو كشورهاي پيشگام هستند. اگر من هم روزي به كشورم بروم سعي مي كنم كره جنوبي دوم را بسازم. افغانستان فقط ترياك نيست. بن لادن و ملاعمر هم خيلي وقت است كه كارشان تمام شده.خدا را چه ديدي؟ شايد روزي شما براي تحصيل در زبان افغاني به دانشگاه كابل بيايي! البته وقتي دانشگاه كابل مرمت شد! اما هنوز هم افغان ها از اسم ملاعمر مي هراسند. چنان با شور و حرارت حرف مي زد كه فكر مي كرديد از سردمداران استقلال افغانستان است اما اين سردمدار تئوريك، حاضر نشد بنا به دلايلي راي دهد، حتي حاضر نشد علتش را هم بگويد!
ساعت 16، خيابان پاكستان، سفارت افغانستان. ديگر كسي براي راي دادن نمي آيد. كاغذي هم روي ديوار نصب نشده كه نشان دهد مدت راي گيري تمديد شده. 18 مهرماه هم آمد و رفت. آنها فقط چند نفر بودند كه راي دادند. شايد در چند روز آينده كساني بگويند چندين هزار افغان به پاي صندوق هاي راي رفتند اما ما فقط چند نفر را ديديم كه سرعت راه رفتنشان كمي از سرعت عقربه هاي ساعت بيشتر فقط. فقط كمي!

فارس- يك متخصص تغذيه گفت: زنان باردار و ديابتي ها حتما قبل از روزه گرفتن بايد با پزشك متخصص مشورت كنند.
سيد علي كشاورز در گفتگو با خبرنگار اجتماعي فارس افزود:  افراد ديابتي در صورتي كه روزه داري آنها موجب ضعف و تشنج شود به نحوي كه بدن آنها به لرزش بيفتد در هر ساعتي باشد حتي 5 دقيقه قبل از اذان بايد روزه خود را بشكنند و غذا بخورند و در چنين شرايطي به هيچ وجه نبايد روزه خود را ادامه دهند.
وي افزود: در صورتي كه افراد ديابتي در صورت روزه گرفتن دچار ضعف نمي شوند روزه گرفتن آنها منعي ندارد اما بااين حال بايد با پزشك متخصص غدد در اين مورد مشورت كنند.   زنان باردار نيز به خصوص در سه ماه اول و سه ماه آخر بارداري نبايد روزه بگيرند در غير اين صورت جنين آنها آسيب مي بيند و امكان به دنيا آمدن فرزند ناقص الخلقه افزايش مي يابد زيرا مهمترين اعضاي بدن نوزاد در سه ماه سوم شكل مي گيرد و رشد اندامهاي بدن جنين در اين مدت تكميل مي شود. كشاورز گفت: مادران همچنين در زمان شيردهي به نوزاد خود به خصوص در شش ماه اول كه شير مادر غذاي اصلي كودك است نبايد روزه بگيرند و بهتر است در شش ماه دوم نيز كه شير مادر هنوز غذاي اصلي كودك است اقدام به روزه داري نكنند.
وي اضافه كرد: در سال دوم شير خوارگي كودك نيز بر حسب شرايط در صورتي كه هنوز شير مادر غذاي غالب كودك باشد و در صورت حذف آن كودك ضعيف مي شود با توجه به وابستگي نوزاد به شير مادر بهتر است مادر روزه نگيرد مگر آنكه استفاده از غذاي مكمل اين ضعف را جبران كند.
وي افزود: ساير افراد نيز در صورتي كه دو وعده غذاي كامل در سحري و افطار بخورند و از چهار گروه غذايي گوشت، شير، ميوه و سبزي در هر وعده غذايي استفاده شود مشكلي نخواهند داشت اما حذف سحري به علت تنبلي در ايام رمضان كار درستي نيست و موجب سوء تغذيه و ضعف روزه داران مي شود.

اگر تا حالا فكر مي كرديد كه اقتصاد، آموزش و پرورش ارتباطي به هم ندارند، سخت در اشتباه بوديد چون همايش هم انديشي اقتصاد آموزش و پرورش قرار است برگزار شود. آن هم از امروز، يعني 21 مهرماه.
دكتر عباس صدري، دبير علمي هم انديشي اقتصاد آموزشي و پرورش در اين باره مي گويد: اولين هم انديشي اقتصاد آموزش و پرورش با تاكيد بر تامين و مديريت برنامه 21 و 22 مهرماه جاري در سينما فلسطين برگزار مي شود.
اطلاع رساني و شناخت مسايل اقتصادي آموزش و پرورش، دستيابي به روش هاي تامين و افزايش كارايي منابع، حل مسايل و مشكلات و تنگناها و تامين منابع آموزشي از جمله اهداف برگزاري اين هم انديشي است.
ظرفيت سنجي توانمندي هاي اقتصادي و اجتماعي جامعه در حل تنگناهاي مالي آموزش و پرورش و ظرفيت سازي آموزشي و پژوهشي در زمينه اقتصاد آموزش و پرورش و تخصيص تامين و مديريت منابع مالي در آموزش و پرورش محورهاي مطروحه در اين هم انديشي است. تعداد 30 مقاله در اين زمينه ارسال شده كه در طول دو روز هم انديشي 16 عنوان مقاله ارايه خواهد شد. نتايج هم انديشي در اختيار سازمان مديريت، شوراي عالي آموزش و پرورش و مسوولان و كميسيون هاي مربوطه جهت استفاده از نتايج قرار خواهد گرفت. از يونيسف و يونسكو نيز جهت ارايه نتايج تحقيقات خود در اين همايش با شركت مسوولان اقتصادي صاحبنظر دعوت شده است. وي در پاسخ به اخذ شهريه از دانش آموزان افغان، نيز مي گويد: اخذ شهريه از دانش آموزان افغان برنامه دولت بوده و ما مجري آن هستيم و اگر تصميم ديگري اتخاذ شود تبعيت خواهيم كرد. مي  توانيد - البته اگر جزو فرهنگيان عزيز هستيد - به اين سمينارها دل خوش كنيد، شايد گره كارتان باز شود. ما كه بخيل نيستيم. شايد كار به جايي رسيد كه فرهنگيان ديگر صحبت از تحصن و نرفتن به سركلاس نكنند.

ظاهرا خطر زلزله را فقط برخي از متوليان امداد و نجات جدي گرفته اند چون با زلزله هاي كوچك و بزرگ اخير به نظر مي رسد هنوز مسوولان مديريت بحران كشور تكان چنداني نخورده اند. البته شايد تحركات اخير جمعيت هلال احمر نيز بيشتر مربوط به هفته كاهش آثار بلاياي طبيعي است نه يك سازماندهي جدي براي پيشگيري از اثر زلزله.
دبير كل جمعيت هلال احمر گفت: در هفته كاهش آثار بلاياي طبيعي 17 تا 24 مهر، 4 مانور امداد و نجات در سراسر كشور برگزار مي شود.محمدحسن قوسيان مقدم، در مصاحبه با خبرنگار واحد مركزي خبر افزود: اين مانورها شامل امداد كوهستان در ارتفاعات دنا ياسوج، جنگل نوردي در گلستان، كويرنوردي در شهر طبس و مانور امدادي دريايي در استان بوشهر با حضور جوانان عضو جمعيت هلال احمر و مشاركت سازمان امداد و نجات اين جمعيت برگزار مي شود.
وي اضافه كرد: همچنين در اين هفته در همه استان هاي كشور مانور امدادي براي آمادگي هرچه بيشتر هموطنان در برابر بلاياي طبيعي برگزار مي شود. قوسيان مقدم گفت: مانورهاي استاني با مشاركت سازمان ها و دستگاه هاي ذي ربط در طرح جامع امداد و نجات برگزار مي  شود. وي برگزاري همايش هاي علمي براي كاهش بلاياي طبيعي در سطح دانشگاه ها و برپايي نمايشگاه  هاي جمعيت 
هلال احمر استان ها را از ديگر برنامه هاي اين هفته برشمرد.
قوسيان مقدم افزود: فراخوان عضويت براي شاخه هاي دانشجويي، دانش آموزي و جوانان جمعيت هلال احمر نيز در دانشگاه ها، مدارس و شعبه هاي جمعيت سراسر كشور از جمله برنامه هاي هفته كاهش آثار بلاياي طبيعي است.

دانشگاه هاي مجازي كه راه افتادند، تجارت الكترونيكي هم كه خيلي وقت است بازار دنيا را متحول كرده بود پس فقط مانده كلاس كنكور اينترنتي كه آن هم به سلامتي راه افتاد.
اگر در منزل يك دستگاه كامپيوتر ناقابل داريد، از آن در جهت قبولي در كنكور هم مي توانيد استفاده كنيد. به جاي اينكه دم به ساعت چت كنيد و ....
حسين صاحبي رئيس فرهنگسراي اقوام از برگزاري ثبت نام دوره پاييزه و زمستانه كلاس هاي هنري و آموزش الكترونيكي كنكور اين فرهنگسرا با 20 درصد تخفيف خبر داد. كلاس هاي هنري اين فرهنگسرا شامل هنرهاي تجسمي طراحي، رنگ روغن، نقاشي، خوشنويسي، كاريكاتور، تذهيب و سفالگري و هنرهاي دستي فرش بافي، دوخت هاي سنتي، عروسك سازي، قلاب بافي و خياطي و كلاس هاي موسيقي نيز شامل آموزش هاي تار، سه تار، دف، پيانو، تنبك، سنتور و گيتار است. همچنين دوره هاي آموزش الكترونيكي كنكور شامل بهره گيري از شيوه هاي نوين براي افزايش قدرت فراگيري داوطلب، ارايه محتواي دروس چهار گروه رياضي، تجربي، انساني و زبان به صورت CD، كتاب، فلش كارت و پيك هفتگي دانش، آموزش تشريحي و كامل دروس و رفع اشكالات داوطلبان به وسيله برگزاري كلاس هاي توجيهي، تلفن گويا، پست الكترونيك و امكان استفاده رايگان از رايانه و اينترنت فرهنگسرا خواهد بود. علاقه مندان مي توانند براي ثبت نام به نشاني ميدان ابوذر - خيابان سجاد جنوبي - ميدان بهاران- واحد آموزش فرهنگسراي اقوام مراجعه يا به منظور كسب اطلاعات بيشتر با شماره تلفن هاي 6218568 و۶۲۳۷۴۷۰تماس حاصل كنند. اين خبر يك پيام اخلاقي هم در بردارد و آن هم فاصله گرفتن از كارهاي جانبي بي ارزش مثل چت كردن، عضو شدن در سايت هاي دوستيابي و ... است. باور كنيد اينترنت كارايي زيادي دارد. آن را به هدر ندهيد.

نه اينكه بترسد، نه اصلا نمي ترسد. او از بوي دود متنفر است. خانم اسماعيل پور بانوي سالمند 83 ساله سردشتي تاكنون سوار هيچ خودرويي نشده است.
اگر دوچرخه را هم خودرو بناميم او حتي سوار دوچرخه هم نشده است. او ساكن روستاي كاني زرد در فاصله 15 كيلومتري سردشت است كه به علت تنفر شديد از بوي خودرو، مسافرت هاي خود را پياده انجام مي دهد. وي كه مددجوي امداد كميته سردشت است هر ماه مسافت روستاي محل سكونتش و شهرستان سردشت را 5 روزه مي پيمايد تا مستمري اش را بگيرد. ظاهرا اين بانوي 83 ساله يك تنه به جنگ تكنولوژي رفته است و كوتاه هم نمي آيد.
خانم اسماعيل پور ساكن شهرستان اروميه است و دسترسي ما به وي آسان نيست، اما خيلي دلمان مي خواست كه اين بانو را ببينيم يا عكس آن را در اين گزارش كوتاه چاپ كنيم. شايد او از عكس و دوربين عكاسي هم خوشش نيايد، البته قبلا به وي متذكر مي شويم كه دوربين عكاسي ما دود و بنزين ندارد.
به هر حال شايد اين بانوي سالمند خيلي بيشتر از من خبرنگار 28 ساله عمر كند و اگر اين زن بوي دود به ريه اش نفرستاده باشد و عمرش به دنيا باقي باشد تا 120 سال هم زنده بماند، يعني زماني كه من زني 60 ساله هستم.

ما داريم اينجا خودمان را مي كشيم و حجاب ايراني جمع و جور و راحت طراحي كنيم اما در آلمان و فرانسه حجاب را ممنوع مي كنند. فرانسه را كم داشتيم آلمان نيز به آن افزوده شد.
مجلس ايالت هسن آلمان به عنوان نخستين ايالت اين كشور، قانوني را تصويب كرد كه به موجب آن كارمندان دولت به جز مسيحيان از رعايت مظاهر ديني و سياسي منع شدند. اين قانون كه با اكثريت مطلق اعضاي فراكسيون حزب دموكرات مسيحي و حزب حاكم ايالتي، تصويب شد، كارمندان زن را از رعايت حجاب در دواير دولتي اين ايالت منع كرده است. فرانس يوزف يونگ، رئيس فراكسيون اكثريت دموكرات مسيحي در مجلس ايالتي هسن گفت: روسري اسلامي با قوانين آزاديخواهانه و دموكراتيك ما هماهنگي ندارد و حجاب به نماد سياسي مبارزه اصولگرايان تبديل شده است، بنابراين تصويب اين قانون ضروري بود. رئيس فراكسيون اكثريت دموكرات مسيحي در مجلس ايالتي هسن افزود: كارمندان زن به قانون اساسي سوگند وفاداري خورده اند و اگر كارمندي به رعايت حجاب اصرار ورزد، مخالف نص قانون اساسي عمل كرده است. نمايندگان احزاب دموكرات آزاد، سبز و سوسيال دموكرات در اين ايالت عليه اين قانون راي دادند. رئيس فراكسيون اقليت سوسيال دموكرات در مجلس ايالت هسن تاكيد كرده است: ممنوع كردن رعايت حجاب براي كارمندان زن و قائل شدن امتيازات ويژه براي مظاهر مسيحي با اصل آزادي اديان در قانون اساسي منافات دارد. حزب سبز نيز با انتقاد از اين قانون اعلام كرد: ممنوع شدن حفظ روسري، بي طرفي دولت را در برابر اديان از ميان برمي دارد و اين حزب معتقد است رعايت مظاهر ديني بايد مانند فرانسه براي تمام اديان ممنوع شود.

تهراني باشيد يا نباشيد فرقي نمي كند. وقتي مي بينيد يا مي شنويد كه مثل آب خوردن باغ هاي تهران را از بين مي برند و كسي نيست كه جلوي عاملان آن را بگيرد، با خواندن اين خبر بيشتر داغ دلتان تازه مي شود. تهران با 11 باغ ثبت شده در فهرست آثار ملي جايگاه دوم را به خودش اختصاص داده است.
تاكنون۵۲ باغ ايراني به عنوان آثار شاخص در فهرست آثار ملي كشور به ثبت رسيده كه استان فارس، تهران و خراسان به ترتيب بيشترين تعداد باغ هاي ثبت شده را به خود اختصاص داده اند.
هرچند توجه به ميراث طبيعي و ارزش هاي نهفته در باغ هاي تاريخي ايران در مقايسه با بناهاي تاريخي طي سال هاي گذشته از توجه كافي مسوولان و متوليان برخوردار نبوده اند اما با اين همه تاكنون 52 باغ ايراني در فهرست اثار ملي كشور به ثبت رسيد ه اند كه دليل اصلي و عمده ثبت آنها بيش از عناصر طبيعي، وجود بناهاي شاخص تاريخي در اين باغ ها بوده است.
درسازمان ميراث فرهنگي و گردشگري از ميان 54 باغ ثبت شده در فهرست آثار ملي، استان فارس با 12 اثر ثبتي در صدر جدول قرار دارد و پس از آن استان تهران با 11 باغ ثبت شده درفهرست آثار ملي در جايگاه دوم و خراسان با 8 اثر درجايگاه سوم قرار گرفته است.
براساس اين گزارش باغ هاي نوابي، مينو، نارنجي، نشاط، دلگشا، باغ تخت، باغ وعمارت هفت تن، منشي باشي، عفيف آباد، جهان نما و همچنين باغ ارم مجموعه آثاري است كه به نام استان فارس در فهرست آثار ملي به ثبت رسيده اند. در تهران نيز سفارت ايتاليا، باغ نگارستان، باغ و سفارت انگليس، باغ و عمارت عين الدوله، گورستان ظهيرالدوله، باغ و عمارت خيابان صفا و باغ هاي مستوفي الممالك ، كوشك ناصريه و همچنين پارك شفق و محل جامعه معلولان و باغي در فرمانيه، در شمار باغ هاي تاريخي ايران در فهرست آثار ملي جاي گرفتند.
گزارش هاي ثبتي سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري حاكي از آن است كه باغ و مقبره حسام الدوله، باغ هاي رحيم آباد، شوكت آباد، بهلگرد، امير آباد، نشاط، اسكويي و باغ سراي مند به عنوان باغ هاي تاريخي خراسان در فهرست آثار ملي ثبت شده اند. از ديدگاه برخي از صاحبنظران، باغ ايراني باغي است كه از تركيب عناصر معماري، درختكاري، گلكاري هاي تزئيني و جلوه هاي گوناگون آب به وجود آمده و اين شكل گيري در رابطه با سليقه و فرهنگ ايران است.
از ديدگاه برخي ديگر از صاحبنظران، باغ ايراني از تركيب ساده و موزون، رابطه صحيح و استوار، سلسله مراتب حساب شده، منطق عقلايي، نظام هندسي مشخص، آسه بند ي هاي منظم، خطوط عمود برهم، تخت كرت هاي چهار ضلعي، تقسيمات متعادل، گذرگاه هاي مستقيم با هدف كه به گاه نياز با گشادگي فضايي مي آميزند، شبكه مترنم جهت دار  آب كه در فضاهاي باز و پوشيده وسعت يافته و به چهره آسمان و آسمانه لبخند شادمانه مي زنند، تشكيل يافته است.