سه شنبه ۲۱ مهر ۱۳۸۳ - سال دوازدهم - شماره - ۳۵۲۳
به بهانه اولين همايش باغ ايراني
عمارت هشت باغ دولت آباد
مجموعه ساختمان هاي دولت آباد هر يك داراي مشخصات معماري و جلوه هاي اصيلي از كاربرد فضاهاي مورد نياز در آن زمان است 
019185.jpg
عليرضا قهاري 
... و مهندس همت فلك، طرح عمارات فراوان در آن خرم بنيان ريخته و از آن جمله عمارت هشتي است كه تا به حال چشم روزگار مثل آن نديده و صورت نظيرش به خاطر هيچ مهندسي نرسيده، اگر سنمار بنا، كشته نشده بود و اين بنا را مي ديد خود از رشك مي مرد و نعمان منذر اگر بر آن منظر، نظر مي افكند نام سدبر و خورونق نمي برد. ايوان كسري در پايه رفعتش بي نمود است و تخت جمشيد در جنب اساس عاليش نابود! اگر نه آن بود كه اين مثمن است و آن مدور هر آينه گنبد اخضر مي خواندمش و اگر نه اين است كه اين در دنياست و آن در آخرت، جنه الماوي مي گفتمش، صفاي حياض مرمرش. خبر از صفاي رخسار خوبان مي دهد و هواي فرح افزاي بادگيرش نسيم روضه خلد را به خاطر مي آورد.
هشت باغ دولت آباد يزد كه به اختصار باغ دولت آباد ناميده مي شود، از مجموعه هاي مشهور دوره زنديه است. اين بنا به دستور محمدتقي خان خان بزرگ از خوانين صاحب اقتدار اواخر دوره افشاريه و اوايل سلطنت كريم خان زند ساخته شده است. اين باغ كه يكي از زيباترين باغ هاي سنتي ايران به شمار مي رود و قدمت ساخت آن به سال 1160 هجري قمري باز مي گردد متصل به دروازه چهارمنار يزد بوده و خارج از شهر قرار دارد. پيدايش مجموعه عمارات باغ پس از احداث و احياي رشته هاي قناتي است كه با همين نام دولت آباد شكل گرفته و پس از رونق باغ هاي پيرامون، در آن چند عمارت شامل ساختمان بهشت آئين يا شاه نشين، عمارت سردر يا ديوان خانه، عمارت هشتي، آب انبار، حوض خانه، بادگير، اصطبل و شترخانه اشترخان احداث شده است. ساخت اين عمارات از 1150 تا 1160 به طول انجاميده و بخشي از مصالح آن مانند سنگ مرمر براي نصب در كف و ازاره از معادن مراغه آورده شده است كه امروز از آن اثري در بنا ديده نمي شود.
خان مذكور ابتدا قناتي به نام دولت آباد ايجاد كرد كه 10 فرسنگ دنباله آن بود. سپس از آب آن قنات باغ دولت آباد را به وجود آورد و در آن چند دست عمارت جز اصطبل و خانه خدم و حشم و حوض ها و جدول هاي آب متعدد در فضاي باغ ساخت از عمارت احداثي در آن ديوانخانه به شكل مثمن و ساختمان هاي بهشت آئين مشهور است. سنگ هاي مرمر زيادي كه در آنها به كار رفته است همه را از مراغه خواسته بوده اند. اين امر خود جاي عجب است زيرا سنگ مرمر يزد خود مرغوب است و هميشه شهرت داشته است.
قنات دولت آباد يزد احداثي محمدتقي خان يزدي، خود از عجايب فن كه كيني است كه 500 در باغ و 2 هزار جريب زمين را آبياري مي كرد و 9 فرسنگ 54 كيلومتر رايين داشت و آسيايي كه از اين آب به گردش مي آمد. روزي هزار من گندم آرد مي كرد و قنات 5 رشته داشت كه هر رشته اش قرن ها پيش از تقي خان داير بوده است و او آنها را به هم پيوند كرد و از مهرجرد به يزد رساند و خود يزدي ها مي گفتند كه از وفور آب و استعداد پهلو به دجله بغداد مي زد.
آرتور اپهام پوپ در كتاب نگاهي به هنر ايران در رديف بناهاي خانه از عمارت دولت آباد ياد مي كند و طرحي از عمارت هشت و بادگير آن كه در آن زمان به علت نگراني از تخريب بيشتر بخش فوقاني بادگير را خراب كرده بودند مي آورد.
پس از فوت محمدتقي خان، قنات و باغ و عمارات دولت آباد رو به ويراني نهاد وگرچه تمامي آنها دوبار مورد مرمت قرار گرفت، هيچگاه به روزگار آباداني و رونق اوليه بازنگشت.
چند سالي پس از درگذشت خان ديگر آب قنات به شهر نرسيده و در بيرون شهر به مصرف كشت و زرع رسيده و تا امروز همچنين است. باغ داراي چهار بناي اصلي بوده كه سه دستگاه آن به نام هشتي و تالار طنبي و سردر هنوز برپاي است و قسمتي از اتاق هاي ساختمان زمستاني هم وجود دارد ولي بقيه ساختمان ها و حتي عرصه آن از ميان رفته است. علاوه بر بناهاي اصلي در ضلع شرقي باغ، ابنيه فرعي مانند آبدارخانه، آشپزخانه، شربت خانه و تاسيسات چاه و منبع آب باگورو آنچه امروز گاورو ناميده مي شود وجود دارد كه در مواقع احتياج و كم آبي براي پركردن حوض هاي متعدد باغ از آن استفاده مي شده است. همچنين اصطبلي بزرگ با شترخان و غلام خانه و اشترگلويي در جنوب باغ و در كنار رودخانه خشك دارد.
ظاهرا خرابي باغ و تخريب عمارات آن بيشتر به خاطر اسكان و عبور و مرور لشكريان و سپاهيان دوران بعد از آن به خصوص دوره قاجار است. شجاع السلطنه پسر فتحعلي شاه قاجار با سواران جرار خراساني به ظاهر يزد رسيد و در باغ دولت آباد نزول كرد.
يك بار در دوره عبدالرضاخان امر مويد كه در عهد حكومت شاهزاده محمد ولي ميرزا امور ولايت يزد را برعهده داشت به نوسازي باغ همت گماشته. به واسطه عبور عابران خصوصا نزول و مرور عساكر و جنود شاهان و مسافران دارالامان كرمان يوما فيوما آثار اندراس و ويراني بر عمارات آن طاري گرديده بود. در تصاريف ايامي كه شروع در مرمت آن خواستندي كرد، گويا از غايت اندراس ديگر اثري از نشانه هاي سابق برقرار نبود و خيابان هاي آنكه در محاذات هر دربي از دروب باغ برپا گرديده از بي آبي به كلي خشك گشته بود. پس از نواب، امير مويد مبادي كار تعمير و مرمت آن گرديده است...
و ديگر بار نيز در زمان حكومت شاهزاده جلال الدوله پسر ظل السلطان مجموعه عمارات و باغات مورد مرمت و بازسازي قرار گرفت.
مجموعه ساختمان هاي دولت آباد هر يك داراي مشخصات معماري و جلوه هاي اصيلي از كاربرد فضاهاي مورد نياز در آن زمان است. ساختمان هشتي داراي سه اتاق بزرگ و حوضخانه اي با حوض يكپارچه مرمرين در وسط است. طرح آن مشابه ساير كوشك هاي ايراني است و در طبقه فوقاني يك تالار و صفه و منظر دارد.
ساختمان هشتي با دو خيابان باريك موازي به ساختمان سردر متصل مي شود. اين ساختمان كه داراي چند اتاق كوچك و يك اتاق بزرگ و يك هشتي است، دو طبقه بوده و داراي مهتابي بزرگ رو به باغ است. در جنوب باغ نيز ساختمان تالار با بادگير مربع شكل ساخته شده كه صفه ها و شبستان هاي آن در يك طبقه جاي دارد.
لزوم توجه به باغ و مجموعه دولت آباد
عمارات باغ دولت آباد، در حال حاضر در دست مرمت قرار دارد، اين گنجينه با ارزش فرهنگي و تاريخي مي تواند علاوه بر نقش گردشگاهي، به عنوان يك مركز پژوهشي نيز مورد استفاده قرار گيرد. همچنين به علت موقعيت خاص آن و فضاي سبزي كه ساليان متمادي در حاشيه كوير داراي درختان و گياهان كهنسال بوده است مي تواند مركز تحقيق براي ايجاد باغ هاي جديد باشد.
طرح باغ سازي دولت آباد يكي از اصيل ترين طرح هاي ايراني است كه خوشبختانه هنوز دست نخورده باقيمانده است. به علاوه باغ هاي قديمي همواره مجموعه اي از فرهنگ باغسازي و گل آرايي، مردم شناسي، جامعه شناسي و سليقه هاي انسان ها در زمان هاي گذشته هستند كه مي توانند راهگشاي طراحي باغ در زمان حاضر نيز قرار گيرند.

ميان گستره
روند خلا قيت هنري در بين ايرانيان ماهيتي مردمي دارد؛ اين يعني رمز بقاي هنر ايراني...
نبض آفرينش در هنر ايراني 
019176.jpg
انوشه منصوري
در آيينه هنر ايراني، مدارج و مراتب روح انسان همان گونه كه مقتضاي خلقت است نشان داده مي شود سرشت او منطبق با نبض آفرينش است و به گسترش وحدت ميان انسان ها گرايش دارد. پس هرگاه هنرمند همت ورزيده و چهار وجه: آئين، زيباشناسي و جمال، فطرت و مظاهر طبيعت را پاس داشته، هنر متعالي عرصه وجود يافته و مقبول خاص و عام شده است.
ايرانيان كه همواره ستايشگر نيك انديشي، راست گفتاري، درست كرداري، آزادي و عدالتخواهي بوده اند، با توجه به ذوق و قريحه سرشار خود و در طول تاريخ توانسته اند هنرهاي عصر خود را به نسل هاي بعد و به طرق مختلف منتقل كنند، كما اينكه هجوم اقوام بيگانه و دشمني ها نيز هيچ گاه ايراني را از فرستادن پيام هنر خود باز نداشته است.
هزاره سوم قبل از ميلاد و رواج سفالگري و فلزكاري دستي، نخستين جلوه هاي اين هنر را عرضه مي دارد. اشياي مفرغي در لرستان مربوط به 700 تا 900 سال قبل از ميلاد به ويژه در شيوه ريخته گري و تزئينات، منحصر به فرد است. حجاري و تنديس پردازي در دوره هخامنشي به سبب تشويق صنعتگران، به هنرهاي قبل افزوده مي شود و پس از آن گچبري، ديوارنگاري رنگين، نقاشي روي بشقاب ها، جام ها و گلدان ها و آثار فلزي در دوره ساساني كه شهرت جهاني دارد.
سفالگران و لعابگران، خوشنويسان و طراحان نقوش تزئيني در سده هاي بعد از ظهور اسلام و با دريافت جديد از شرايط و پيشرفت فنون، انقلابي در عر صه هاي گوناگون هنر ملي به وجود آوردند.
تذهيب و هنر كتاب سازي، كتاب آرايي، معرق كاري، گچبري و تزئينات اماكن مقدس در سده هاي پنجم تا هفتم هجري قمري به همراه معماري، فلزكاري و نساجي، كنده كاري روي چوب و نشاندن فلز در آنها و كاشيكاري از جمله هنرهاي بر جاي مانده از آن عهد است.
در دوره صفويه، تجديد حيات بسياري از هنرهاي ملي را شاهد هستيم. معماري، نقاشي، فرش بافي و نساجي در اين دوره به اوج رسيد و زيبايي و ظرافت تذهيب و خط در دوره صفويه تا اوايل قرن چهاردهم، معرف هنرمندان بزرگ در اين عر صه ها بود.
خوشنويسي و ايراني ترين نوع آن نستعليق كه در دوران معاصر نيز از جمله هنرهاي باارزش ملي ماست داراي آنچنان غنا و رابطه پيامي باشكوه است كه در طول قرن ها يكي از ماندگارترين وجوه ميراث فرهنگي به شمار مي آيد.
رمز هنر ايراني 
هنرمندان ايراني به طرزي باورنكردني در جست وجوي حقيقت و يافتن وحدت در فراز و نشيب تاريخ و قرون و اعصار بوده اند و دل مشغولي آنان نه آنكه كسب روزي بلكه درك و نمايش  روزي و روزي رسان بوده است. از مظاهر معنا، هنرهايي چون فرش بافي، كاشيكاري، تذهيب و خوشنويسي، قلم زني، خاتم كاري و ... است كه توانايي و خلاقيت قوم ايراني و هنرمندي او را نشان مي دهد. در اين آثار علاوه بر حضور طبيعت، با بياني رمزگونه، پيوندي خاص با جهان هستي و معمار آن به چشم مي خورد و از ذوق پرورش يافته و هنرشناس ايرانيان حكايت دارد.
هنر ايراني اگرچه ريشه در اعماق تاريخ دارد، مي تواند از كاركردي صرفا آركئولوژيك خارج شود و از موزه و نمايشگاه به ميان مردم بازگردد. امروزه هنري مقبول جامعه است كه اختصاصات زماني و مكاني به روز داشته باشد و سنت و تجدد را ماهرانه و هنرمندانه در مجاورت هم گرد آورد. اين از رموز هنرمند و هنر ايراني است كه با تكيه بر ارزش ها و هويت تاريخي خود مي تواند حضور خود را در عصر ارتباطات، چنان به عرصه بگذارد كه تعالي و تعامل و وحدت انسان ها به واسطه آن حصول يابد و بر گنبد مينايي دهكده جهاني قرن بيست و يكم كماكان آوازه سرودهاي باربد، بناهاي فاخر صفوي، حجاري هاي باشكوه هخامنشي، اشعار حافظ و مولانا، فرش  هاي تيسفون، خوشنويسي ميرعلي هروي، مفرغ هاي لرستان، كاشي هاي سده دهم، نقاشي كمال الملك غفاري، ظروف صدفي سلجوقي و ... در كنار موسيقي، سينما، معماري، خط و ساير هنرهاي ايراني اين عصر پرطنين بماند.

طراحي براي دبستان
019182.jpg
پيرو بودجه 5/8 ميليارد دلاري توسعه مدارس در ايالت نيوجرسي ايالات متحده، اداره ساخت و توسعه مدارس نيوجرسي با همكاري دپارتمان آموزش اين ايالت و هيات آموزشي شهر ترنتونTrenton اقدام به برگزاري مسابقه اي براي طراحي مدرسه ابتدايي رابينز كرده اند.
مسابقه طراحي مدرسه ابتدايي رابينز، در سطح ملي و به صورت دو مرحله اي طراحي شده و مهلت ثبت نام آن تا پايان ماه اكتبر جاري است؛ اين رقابت، فرصتي جالب توجه را براي مطرح شدن شهري در مقياس ترنتون در حوزه توسعه آموزشي، سرمايه گذاري و معماري فراهم خواهد كرد. گسترش مسابقات معماري به عنوان روشي پذيرفته شده در عرصه توسعه فرهنگي مطرح است.
اطلاعات بيشتر در تارنگار زير قابل پيگيري است:
۲.nj.us/comp1www.trenton.k

معماري و موسيقي
019179.jpg
تاب معماري و موسيقي زماني، در ميانه هاي دهه 1360 شمسي، منتشر شد كه بسيار بيشتر از امروز نياز بود كه معماري با هنري ناب و والا چونان موسيقي سنجيده شود؛ معماري و موسيقي، اثري كه بيش از 40 نفر از معماران، موسيقيدان ها، فيلسوفان و اديبان ايراني در تهيه آن همكاري داشتند، به سرعت ناياب شد.... پرفسور منصور فلامكي، باني اين اثر هم اكنون آخرين مراحل تهيه ويرايش و چاپ دوم اين اثر را در موسسه علمي، فرهنگي فضا رقم مي زند؛ چاپ دوم كتاب معماري و موسيقي را اين هنر دوستان نگاشته اند: منصور فلامكي، غلامحسين نامي، محمد رضا حائري، خسرو سينايي، علي اكبر صارمي، اسماعيل طلايي، حسين دهلوي، شيوا صميمي و ....
كتاب معماري و موسيقي اولين و تنها اثر فارسي پيرامون اين مقوله است.

استانبول در مرز خطر!
019188.jpg
يونسكو اعلام كرده در صورتي كه برنامه اي ضربتي در جهت نجات بناهاي تاريخي شهر استانبول از طرف مسولان ذيربط ارايه نشود، اين شهر ازبين شهر هاي تاريخي ثبت شده خارج و به ليست شهر هاي در خطر اضافه خواهد شد. براي درك بهتر اين موقعيت جالب است بدانيد كه عكس العمل يونسكو بعد از تخريب مجسمه هاي بودا توسط طالبان نيز مشابه همين برخورد بود!بنا هايي چون مسجد ايا صوفيه و مسجد سليمانيه و آثار بي بديلي از تمدن روم و بيزانس و عثماني، و بسياري ديگر از ميراث جهاني موجب شد كه در سال 1985 يونسكو استانبول را حائز عنوان ميراث جهاني بداند؛ اين در حالي است كه ضرب العجلي 7 ماهه براي خروج اين شهر از ليست ميراث جهاني مقرر شده است. بي توجهي مقامات شهري استانبول به آثار تاريخي آن، عامل اصلي مواضع پيشگيرانه يونسكو در اين عرصه است.

نگاه منتقد
معماري و جامعه 
همگاني كردن مساله معماري در سطح فرهنگ عمومي اجتماع 
بهرام هوشيار يوسفي 
يك بار در مورد نهاد هاي غير دولتي و تشكل هاي صنفي و ضرورت آنها در حوزه هم انديشي فعالان عرصه ساخت و ساز نوشتم و اين نكته را خاطر نشان كردم كه نهاد هاي غير دولتي، البته در تبلور صحيح آن، از اركان يك جامعه مدني هستند كه ماهيتا تعالي بخش حضور و توسعه عملكرد اعضاي تعريف شده از يك سو و مردم از سوي ديگر، در عرصه فعاليت هاي نظام مند مربوطه هستند؛ بار ديگر بايد اذعان كرد كه معماري يا معماران ايران - حال به هر دليل - از نوعي فقدان و خلاء در اين حوزه رنج مي برند.
زماني كه حدود يك سال پيش با كامران شاهين فر، دبير اول جامعه مهندسان معمار ايران طبق اساسنامه اي كه اخيرا به فعاليت اين تشكل جنبه رسمي داده و وي هنوز به اين سمت اشتغال دارد به گفت وگو نشستيم و يا درست تر بگويم پاي درددلش نشستم و آنهم چاپ شد، اين جامعه نه به ثبت رسمي رسيده بود نه چونان امروز، در اتحاديه بين المللي معماران UIA مهم ترين ميثاق بين المللي و غير دولتي معماران جهان در مقام نماينده انحصاري تمام معماران ايران حضور داشت، اما هم اكنون اوضاع كاملا متفاوت است. ديگر جامعه مهندسان معمار ايران يك نهاد صنفي و فرهنگي شناخته شده است و هر چند به لحاظ فيزيكي هنوز در خانه هنرمندان ايران مستقر است ولي ديري نخواهد پاييد كه با توجه به موارد ذكر شده در اساسنامه اش، خانه معماران نيز بنيانگذاري شود، اين البته مراتب امتنان خاطر هر دوستار معماري و فرهنگ ايراني را فراهم مي كند.
۲۱ الي 23 مهر ماه سال جاري زمان برگزاري اولين نشست ساليانه جامعه مهندسان معمار ايران بعد از ثبت رسمي آن است؛ نشستي كه شعار همگاني كردن مساله معماري در سطح فرهنگ عمومي اجتماع را سر لوحه كار خود قرار داده و البته بايد اذعان كرد كه فعاليت هاي رسمي و غير رسمي اين تشكل نيز تا به حال حايز اين هدف بوده است... نكته اي كه نبايد در اذهان به فراموشي سپرده شود آنچنان كه شاهين فر نيز به درستي بدان اشاره دارد اينست كه معماري امروز ما نياز جدي به حضور و گفتمان يا همان ديالوگ معمارانه در بين تمامي فعالان عرصه معماري ملي دارد و اين گفت وگو ميسر نمي شود مگر اينكه به درستي به شعار نشست امسال جامعه عمل شده و اين شعار به سطح شعور همگاني، ابتدا دربين فعالان اين حوزه و بعد تمامي آحاد ملت ارتقا يابد.... ان شاالله

زيبـاشـهر
ايرانشهر
تهرانشهر
خبرسازان
دخل و خرج
در شهر
سفر و طبيعت
يك شهروند
|  ايرانشهر  |  تهرانشهر  |  خبرسازان   |  دخل و خرج  |  در شهر  |  زيبـاشـهر  |  سفر و طبيعت  |  يك شهروند  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |