دو متهم پرونده، علي باغي (نفر دوم از راست) و محمد بيجه
(نفر سمت چپ) در طول دادگاه چهره اي منگ و مبهوت داشتند.
صبح 21 مهرماه، چند خبرنگار مقابل دادگاه تجديدنظر استان تهران منتظرند تا متهمان پرونده پاكدشت به محل دادگاه انتقال داده شوند. علي باغي و بيجه، متهمان جوان اين دادگاه قرار است به اتهام قتل عمدي 23 كودك و 3 بزرگسال، تجاوز به عنف و آدم ربايي محاكمه شوند. هر چند قضات پنج گانه اين دادگاه تصميم گرفته اند كه دادگاه را به صورت غير علني برگزار كنند، اما از ساعت 7 بامداد خبرنگاران در مقابل در دادگاه حضور داشتند تا اينكه 45:7 سه خودرو مشكي رنگ مقابل در اصلي دادگاه تجديد نظر استان ظاهر شد. سرنشينان اين خودروها كه با چراغ هاي گردان روي سقف ترافيك منطقه را شكافته بودند، عاملان جنايت هاي پاكدشت را به دادگاه آورده بودند.
دو متهم روي صندلي پشت خودرو اول نشسته بودند و طوري سرشان را زير صندلي فرو برده بودند، گويي دستي پنهان آنها را به اين كار وا داشته است. در هياهوي برق خودروها و فلاش دوربين ها، 9 متهم در سكوت وارد ساختمان شدند. به همراه علي و بيجه هفت متهم ديگر پرونده نيز براي حضور در دادگاه حاضر شدند. راهروي دادگاه كيفري استان بعد از گذشتن محمد بيجه و علي باغي از آن اتاق، خالي و ساكت بود. تمامي طبقات مجتمع به شدت توسط ماموران حفاظت اطلاعات كنترل مي شد. علي و بيجه را به طبقه سوم برده بودند. آنها در اتاقي به همراه دو مامور رو به روي ديوار نشسته بودند. سربازان حفاظت و اطلاعات هم از ورود خبرنگاران به اتاق مانع مي شدند، در حاليكه يكي از خبرنگاران روزنامه هاي كثير الانتشار، در حال عكاسي از متهمان و گفت و گو با آنها بود.
قاضي باقري از مستشاران پرونده در خصوص روند رسيدگي به اين پرونده گفت: خوشبختانه پس از دستگيري دو متهم بلافاصله دستورات لازم از سوي قوه قضائيه براي برگزاري سريع جلسات محاكمه صادر شد و امروز نخستين جلسه محاكمه اين دو متهم در فضايي قانوني با حضور مستشاران ديگر به نام هاي شريفي، شكر بيگي و مير لواساني و به رياست قاضي ياورزاده برگزار خواهد شد.
وي درباره مطالعه پرونده جنايت گفت: به خاطر گستردگي پرونده و اهميت آن هر قسمت از پرونده را يكي از مستشاران مطالعه كرده اند، به طوريكه تمامي قضات از وضعيت كامل پرونده اطلاعات كافي و كامل دارند.
قاضي باقري در ادامه افزود: در دادگاه امروز۹ نفر به عنوان متهم و مطلع حضور دارند كه مي بايستي به سوالات دادگاه پاسخگو باشند. البته دو نفر از متهمان تنها به عنوان مطلع در دادگاه حضور دارند چرا كه با توجه به تحقيقات صورت گرفته ظاهرا اين دو جوان كه از دوستان نزديك محمد و علي بوده اند از وقوع چنين جناياتي خبر داشته اند.
ساعت نزديك 9 بود كه چند نفر از خانواده هاي مقتولان وارد ساختمان شده و با تدابير شديد امنيتي به داخل اتاقي هدايت شدند.
پدر احمد خديري يكي از قربانيان در حاليكه به شدت عصباني بود خطاب به خبرنگاران گفت: مي خواهم خودم عاملان قتل فرزندم را به دار آويزان كنم. بايد آنها را سوزاند. با چاقو قطعه قطعه كرد و كنار جنازه هايشان سگي را كشت.
در همان لحظه برادر يكي ديگر از مقتولان فرياد كشيد: دلم مي خواهد بيجه را خودم با دستانم خفه كنم. من برادرم را دوست داشتم. حالا نمي دانم آيا با مرگ بيجه و همدستش ما باز هم شاهد چنين حوادثي خواهيم بود.
همان لحظه، چهار مستشار به همراه قاضي پرونده از شعبه 74 بيرون آمدند و به سالن اصلي رفتند. در بين راه خبرنگاران سوالات خود را براي مستشاران و قاضي پرونده مطرح كردند اما آنها هيچ پاسخي ندادند.
عقربه هاي ساعت 9و۲۵ دقيقه را نشان مي داد. در حاليكه ماموران حفاظت اطلاعات قوه قضائيه جلوي خبرنگاران را گرفته بودند، متهمان اصلي پرونده را به سالن امام خميني ره منتقل كردند.
بيرون از ساختمان دو اتوبوس متوقف شد. خانواده هاي قربانيان و مقتولان حادثه پاكدشت از آن پياده شدند. بين آنهاحضور كودكاني جلب توجه مي كرد كه تنها 10 يا 11 ساله بودند.
چندي قبل يك منبع آگاه گفته بود به غير از خانواده هاي مقتولان، بچه هايي كه توسط محمد و علي مورد تعرض قرار گرفته اند نيز در دادگاه حضور خواهند يافت.
دادگاه راس ساعت 9 و 30 دقيقه شروع شد. محمد و علي كه تا پيش از شروع دادگاه لباس هاي كهنه و پاره اي بر تن داشتند، حالا با لباس هاي نو و تازه خريداري شده در جايگاه متهمان قرار گرفتند. به گفته حاضران در جلسه درابتدا ياورزاده- قاضي پرونده- بيان داشت: طي 19 ماه اخير در پاكدشت قتل هايي انجام گرفته كه اين دادگاه صرفا براي بررسي اين قتل ها است.
در ادامه جلسه كيفر خواست از سوي رشادتي- مدعي العموم- قرائت و در آن عنوان شد، سه نفر ازمقتولان با ضربات چاقو، چهار نفر با سيانور، 7 نفر در اثر خفگي و 6 نفر ديگر در اثر شكستگي جمجمه جان باختند.
سپس اتهامات دو متهم مبني بر فساد في الارض از سوي رشادتي تفهيم شد.
همچنين دكتر شيخ آزادي - رئيس كميسيون روان پزشكي سازمان پزشكي قانوني - با حضور در دادگاه، سلامت رواني متهمان را تاييد كرد، سپس قاضي ياورزاده از خانواده اولياي دم درخواست كرد تا با حضور در جايگاه تقاضاي خود را مطرح كنند. به گفته شاهدان، پدر يكي از مقتولان با اعتراض به غير علني بودن دادگاه گفت: من به همه جا مراجعه كردم. دادگاه ها، ماموران نيروي انتظامي و هيچ كس به ما كمك نكردند. خودم دنبال قاتل گشتم. من قصاص مي خواهم، اگر به من تحويل بدهيد شكمش را پاره مي كنم.
يكي ديگر از اولياي دم، پس از اينكه در جايگاه قرار گرفت، گفت: به آگاهي رفتم، هيچ كس نبود. كلانتري با من تماس نگرفت و گفتند اينجا بچه زياد گم مي شود. وي سپس از محضر دادگاه درخواست اشد مجازات را براي متهمان كرد.
سومين اولياي دم كه در جايگاه قرار گرفت اظهار داشت: شايد جنازه هاي ديگري وجود داشته باشد. در پاكدشت اگر پول داشته باشي با تو حرف مي زنند. گفتند خودتان پسرتان را پيدا كنيد. كلي پول خرج كردم تا پسرم پيدا شود، اما پيدا نشد. من قصاص مي خواهم.
پس از آن، قاضي از اولياي دم ميلاد تهاني درخواست كرد تا در جايگاه حاضر شوند، اما هيچ يك از اولياي دم در دادگاه حضور نداشتند. اولياي دم يكي ديگر از مقتولان خطاب به قاضي گفت: نمي دانم چرا جسدها را سوزانده است؟ من از صاحب كوره پزي هم شكايت كردم، وقتي بچه ام گم شد همه كار كردم حتي خرافاتي شدم و پيش فالگير و همه كس رفتم اما هيچ كس برايم كاري نكرد. از پاسگاه تا كوره پزي راهي نيست اما بچه ام را پيدا نكردند.
وي پس از تقاضاي مجازات قصاص براي متهمان جايگاه را ترك كرد.
يكي ديگر از اولياي دم ضمن تقاضاي قصاص براي متهمان به عنوان اعتراض گفت: حتي جنازه بچه ام را به من تحويل ندادند. اولياي دم محمد ستوده نيز تقاضاي قصاص در ملاء عام را مطرح كردند. يكي ديگر از اولياي دم نيز گفت: دستگيري بيجه كار خدا بود. من خيلي شكايت كردم اما كسي رسيدگي نكرد. من معتقدم همه قتل ها كار محمد بيجه بوده است اما از او حتي بازجويي درست و حسابي نكردند. من مي خواهم او را به ما تحويل دهيد تا خودمان قصاصش كنيم.
ولي دم مقتول بربري، خطاب به قاضي گفت: هنوز جسد برادرم را پيدا نكرده اند. همه اين كارها زير سر صاحب كوره آجرپزي است. من رفتم و از كلانتري كمك خواستم اما من را بيرون انداختند. يك بار اعدام براي اينها كم است. مرگ يك لحظه است، بايد طوري بكشند كه زجر بكشند.
خانواده يكي ديگر از مقتولان نيز به قاضي گفتند: شما هرچه تصميم بگيريد همان اجرا شود. ما عدالت مي خواهيم.
پدر يكي ديگر از مقتولان گفت: محمد بيجه نه مجنون است و نه اختلال حواس دارد. رفتم نزديك كوره پزخانه، پدر بيجه به من گفت مراقب بچه ات باش، اينجا بچه ها را مي دزدند و كليه هايشان را مي فروشند. من قصاص مي خواهم. ولي دم محمد قديمي نيز پس از قرار گرفتن در جايگاه گفت: كم كاري نيروي انتظامي باعث وقوع اين جنايت ها شده اما ديگر فايده اي ندارد. بچه ام پيش من برنمي گردد. من تقاضاي مجازات قصاص دارم.
يكي ديگر از اولياي دم گفت: جسد را كه تحويل دادند، فكر نمي كردم بچه ام باشد. من قصاص مي خواهم. بچه ام را شكنجه داده، او را شكنجه بدهيد.
ولي دم حميد جعفري نيز در محضر دادگاه گفت: رفتم كلانتري، گفتند امروز مامور نداريم فردا بيا. اعدام فقط يك بار است. اينها را به خانواده ها تحويل بدهيد تا خودمان قصاص كنيم.
ساعت 50:11 دقيقه دادگاه پس از 3 ساعت اعلام تنفس كرد. پس از يك ساعت دوباره جلسه دادگاه به صورت غير علني برگزار شد.
نكته قابل توجه اينكه به گفته شاهدان تمامي متهمان پرونده به خصوص بيجه در تمام مراحل دادگاه كاملا آرام و خونسرد بودندو هيچ نشاني از ندامت در آنها ديده نمي شد.
در جلسه بعد از ظهر، آسيب ديدگان پرونده شكايت خود را مطرح كردند. اين جلسه تا ساعت 30 :16به طول انجاميد و فرصت دفاع به متهمان نرسيد، ادامه دادگاه به امروز موكول شد.
در حاشيه
جلسه دادگاه متهمان پرونده قتل هاي پاكدشت در حالي در سالن امام خميني دادگاه كيفري استان برگزار شد كه دو پرونده مشابه ديگر نيز در همين مجتمع در حال رسيدگي بود. نخستين پرونده به بررسي اتهامات دو متهم به نام هاي علي و وحيد متهم به ربودن پسر 8 ساله اي به نام ميثم مي پرداخت. اين دو جوان اوايل شهريورماه امسال با ربودن ميثم وي را مورد آزار و اذيت قرار دادند و سپس پيكر بي جانش را حوالي مشكين دشت رها كرده بودند.
مادر ميثم كه از اين مصيبت ناله مي كرد درباره اين حادثه گفت: اوايل شهريورماه بود كه يك روز پسر 8 ساله ام براي تفريح به كوچه رفت و پس از چند ساعت ديگر از وي خبري نشد. همين موضوع ما را بسيار نگران كرد، هرجا را كه امكان داشت دنبالش گشتيم اما خبري نبود تا اينكه پس از 24 ساعت، پسرم را در بيابان هاي اطراف مشكين دشت پيدا كرديم.
وي در ادامه گفت: پس از پيدا كردن ميثم موضوع توسط ماموران آگاهي كرج تحت پيگيري قرار گرفت و آنان توانستند علي و وحيد را دستگير كنند. آنان در بازجويي هاي مقدماتي بيان كردند: ميثم 8 ساله را به بهانه نشان دادن خرگوش از محل زندگي اش دور كرده اند. مادر ميثم در حالي كه به نظريه پزشكي قانوني مبني بر آزار و اذيت فرزندش توسط دو متهم اشاره مي كرد، خواهان برخورد جدي با متهمان پرونده اش شد.
اما دومين پرونده مربوط به سجاد 11 ساله بود كه در شعبه 76 دادگاه كيفري استان در حال رسيدگي بود.
خانواده پسر 11 ساله درباره پرونده شان عنوان كردند كه سجاد توسط پسر 18 ساله اي در كهريزك ربوده شده و متهم پس از بستن دست و پا و دهانش او را به مكان نامعلومي انتقال داده و مورد آزار و اذيت قرار داده است. پدر سجاد همچنين از وضعيت نامناسب روحي فرزندش سخن گفت: پسرم الان به شدت ترسو شده است و به هيچ عنوان حاضر نيست حتي در دادگاه ها حضور يابد. او بسيار ساكت اما پرخاشگر شده است.