گفت وگو با دكتر سيدمهدي ميرشريفان كارشناس روان شناسي باليني
با آموزش درست مي شود
الهام اسدي
دكتر سيدمهدي ميرشريفان با اعتقاد به اين كه جوانان داراي نيرو و انرژي فراواني هستند اين نيرو و انرژي را به آب باران و نعمات الهي تشبيه مي كند. وي مي گويد: اين نعمات الهي در صورت رها شدن همانند سيل خروشان مي مانند كه هر آنچه را ساختيم خراب مي كند. آب باران را بايد در پشت سدها مهار كنيم يعني مهار انرژي آبي، ولي هميشه نمي شود آن را مهار كرد بلكه بايد كانال هايي براي هدايت انرژي بزنيم يعني با برنامه هاي خاص، آموزش خاص و لطافت خاص اين انرژي را مهار مي كنيم و آن را به سمت نتايج مطلوب هدايت كنيم، به سمتي كه با وجود استقلال خواهي و تغيير رفتار هم بتوان نتايج مطلوبي به دست آورد.
آقاي دكتر آيا مي توان استقلال خواهي را به عنوان يكي از ويژگي هاي دوران جواني به شمار آورد؟
بله، يكي از خصوصياتي كه گريبانگير جوانان مي شود و جوانان درباره آن فكر مي كنند و نسبت به آن انگيزه پيدا مي كنند و نيز در راستاي آن حركت مي كنند استقلال خواهي است. اين ويژگي هاي انتهاي دوره نوجواني و اوايل دوران جواني است. همين مسئله باعث شكل گرفتن تحريك دروني و استقلال و رفتار استقلال طلبانه مي شود كه مي تواند به شيوه متفاوت هم به وجود آيد.
چه انگيزه اي در يك جوان به وجود مي آيد كه او را وادار به زندگي مستقل مي كند؟
اين كه يك جوان مي خواهد جدا زندگي كند عوامل مختلفي دارد. ابتدا بايد به دنبال علت باشيم و بعد به معلول هاي قضيه رسيدگي كنيم و در مرحله دوم اگر رسيديم به اين كه مشكلي وجود دارد آن مشكل را حل كنيم. براي حل مشكل هم بايد هنر داشته باشيم و طرز تفكر تحقيقي و انديشمندانه را گسترش دهيم. اگر خانواده در مورد اين كه با جوان خود چگونه ارتباط برقرار كند آموزش درستي ببيند؛ بايد بداند كه چه جاهايي آزادي هاي مشروط اما محدود بدهد. دراين زمان آن خانه مي شود چارچوبي كه هم والدين و هم فرزندان در آن راحت هستند. اما به دليل آموزش به شيوه سنتي ما تنها ياد گرفته ايم با شيوه هاي سختگيرانه، محدودكننده و محروم كننده در جامعه با جوان برخورد كنيم. اگر اين امر خوب نيست، به دو دليل است يا ياد نگرفتيم و يا خوب ياد نگرفتيم در نتيجه بايد شيوه يادگيري خود را عوض كنيم. براي تمامي سنين براي پسران و مادران و فرزندان بايد آموزش وجود داشته باشد. بايد به والدين آموزش داد كه با جوانان چگونه رفتار كنند. جوان نيروي استقلال طلبانه خود را در جهتي بكار ببرد كه سود آن به خودش، خانواده اش و جامعه اش برگردد. دو روش ياد گرفتيم، يا محروم و محدود كنيم و يا آزادي هاي بي حد و حصر بدهيم. اين هم باز شرايط خاص خودش را دارد كه داشتن امكانات و شرايط مالي خوب، به بهتر شدن آن كمك مي كند. در بعضي مواقع جوان از نظر هزينه مالي تامين است و اين پول ها كه خانواده در اختيار او قرار مي دهد تمام آن چيزي نيست كه جوان مي خواهد. در اين جا مسئله توجه در خانواده ايجاد مي شود كه ديگر به پول احتياج ندارد و گدايي محبت مي كند و همين كمبود عاطفه و محبت او را دچار مشكلات ديگر مي كند.
جوانان در كداميك از طبقات اجتماعي بيشتر تمايل دارند به طور مستقل زندگي كنند؟
نمي شود گفت طبقات مرفه در جامعه گرايش بيشتري به اين امر دارند. طبقات مرفه ابزاري در دست دارند كه اين ابزار يعني وضعيت اقتصادي مناسب آزادي آنها را بيشتر مي كند و در نتيجه فرزندان آنها مي توانند از امكانات بيشتري استفاده كنند.
جوانان در شهرهاي بزرگتر براي زندگي مستقل و تنها تمايل بيشتري دارند دليل اين امر چيست؟
اين تمايل در تمام جوانان دنيا وجود دارد. اگر در شهر بيشتر ظهور مي كند به اين خاطر است كه امكانات بيشتر و شرايط بهتري در آن جا وجود دارد. از نظر كار، درآمد و ... شهر اختيارات بيشتري را به افراد مي دهد. جوانان علاقه دارند كه به پارك، سينما و تفريحگاه بروند. هرچقدر امكانات محدود باشد رفتار هم محدود مي شود و به همين دليل مهاجرت پيش مي آيد.
حال كه بحث مهاجرت پيش آمد علت اين كه دانشجوياني كه براي ادامه تحصيل به شهر مي آيند پس از فارغ التحصيلي گرايش كمتري به بازگشت دارند، چيست؟ آيا اين موضوع در افزايش زندگي مجردي در ميان آنها تاثير دارد؟
ميل به پيشرفت يكي از نيازها و خواسته هاي انسان است كه باعث مي شود او فكر كند در چه مكاني شرايط بيشتر و بهتري برايش فراهم است و در نتيجه مي تواند در آن جا به پيشرفت برسد، چيزهايي كه دوست دارد به دست بياورد و در چه شهر و كشورهايي موفقيت بيشتر است. در اين آروز هستند كه چيزهايي كه لازم دارند به دست بياورند. فرد مورد نظر با اين فكر به شهر مي آيد، حال به هر دليلي، كار، سربازي، درس و... همين جا رحل اقامت مي افكند و اين حق يك انسان است كه بهترين را انتخاب كند.
در نگاه آسيب شناسانه با اين پديده چگونه مي توان برخورد مناسبي داشت؟
اگر فرزند در خانواده ياد بگيرد كه معضل و چالش درون خانه را پركند فردا روز هم مي تواند در جامعه چاه هاي بزرگتر را حل كند. فرزندان بايد علت مخالفت هاي والدين با عقايدشان را جويا شوند و از نيت والدين اطلاع پيدا كنند. بحث ظرافت مطرح است ما نمي توانيم ديگران را تغيير دهيم، اما مي توانيم با تغييري كه در خود مي دهيم در ديگران تاثير بگذاريم كه اين تاثير باعث تغيير آنها مي شود. خانواده اي كه يك دانشجو دارد آن خانواده دانشگاه است. همه ما به محبت احتياج داريم، اگر محبت باشد هيچ جواني از خانه فراري نمي شود و جوانان ديگر به تنهايي اعلام استقلال نمي كنند. خانواده ها هم بايد اطلاعات خود را به فرزندانشان انتقال دهند.
چه عواملي، داخلي يا خارجي باعث مي شود كه جوانان به طرف خانه هاي مجردي رو بياورند؟
از ديدگاه آسيب شناسي اجتماعي يك عامل نمي تواند باعث شود كه ما به سمت يك رفتار خاص رو بياوريم. وقتي در خانواده مشكلاتي وجود دارد و خانواده منسجم نيست اين مسئله مي تواند شكل بگيرد. سه عامل مهم زمينه ساز، عوامل آشكارساز و ماشه چكان ، عوامل ادامه دهنده در اين زمينه هستند. تهاجم فرهنگي زماني مي تواند در اين مورد تاثيرگذار باشد كه ما عوامل زمينه ساز ديگري هم داشته باشيم.
آيا پيامدهاي منفي در پي دارد؟
هرچيزي كه بدون انديشه باشد پيامدهاي منفي در پي دارد. آب مايه حيات است ولي اگر آلوده مصرف شود باعث بروز مشكلات مي شود.
به نظر مي رسد كه اين موضوع در بين جواناني كه وارد بازار كار نشده اند بيشتر از بقيه مشاهده مي شود نظر شما در اين مورد چيست؟
اعلام استقلال در تمام افراد وجود دارد. افرادي كه هنوز وارد بازار كار نشده اند فكرشان مشغول تر از آن فردي است كه كار مي كند.
با پياده كردن چه دستوراتي مي توان از بروز چنين مشكلاتي در درون خانواده جلوگيري كرد؟
بعضي از افراد در سن بالا هنوز در حالتي از ترس قرار دارند، به نحوي كه حتي نمي توانند به تنهايي در اتاق خوابشان بخوابند. در اين جا بحث خانواده سيستمي پيش مي آيد. اين كه خانواده در چه شرايط و در چه موقعيتي قرار دارد و چگونه بايد با آن موقعيت روبه رو شود هركس مي تواند در آن حوزه اي كه هست تا حدودي استقلال فكري و استقلال رفتاري داشته باشد. اين حدود يك خط كش است كه رفتار فرد را در راستاي سلامت و سعادت او اندازه گيري مي كند. اين سلامت، سلامت خانوده و جامعه نيز هست. اگر خط كش و ميزاني وجود داشته باشد كه طبق آن افراد حريم همديگر را رعايت كنند، همه اعضاي خانواده مي توانند استقلال فكري داشته باشند. اين استقلال در راستاي يك هدف و آن هم به صورت يك سيستم است. چون خانواده را به صورت يك سيستم مي بينيم؛ همه اعضاي خانواده زن و شوهر و فرزند هم كه با هم زندگي مي كنند با هم يك سيستم تشكيل مي دهند.
هرچه كشور به سمت صنعتي شدن پيش مي رود بازار كار جوانان كمتر مي شود دليل اين امر را بيان كنيد؟
در كشور ما اين حالت وجود دارد. ولي در كشورهاي ديگر كه شكل صنعتي پيدا كرده اند اينطور نيست، اگر كشور به سمت صنعتي شدن برود مشكلي نيست. در حال حاضر كشورهايي هستند كه در مرحله فراصنعتي قرار دارند. در اين عصر فناوري اطلاعات يك شخص همه چيز را تحت تاثير قرار داده است، فقط با يك كامپيوتر در يك اتاق براي خود ايجاد شغل مي كند. صنعت خصوصيات كاري خود را دارد. تخصصي شدن يكي از اين خصوصيات است۴۰ سال پيش در كشور، يك نفر چندين كار را انجام مي داد و در حال حاضر در هر رشته اي به متخصص آن رشته نياز داريم. به عنوان مثال براي جوشي كه روي پوست به وجود مي آيد بايد به يك متخصص مراجعه كنيم. يكي از خصوصيات دنياي صنعتي تخصصي و فوق تخصصي اين است كه يكسري افراد به حاشيه مي پردازند. اين كار بعضي افراد را به سمت حاشيه مي راند. آنهايي كه در حاشيه هستند به ما مي گويند كه بايد تخصص ببينيم. منظور از تخصص فقط دانشگاه نيست، در يك كار عملي هم مي توان تخصص به دست آورد.
دولت در اين راستا چه اهدافي بر عهده دارد؟
دولت در راستاي خدمت رساني به جوان برنامه هايي دارد كه بايد به آن عمل كند. اين وظيفه سازمان ملي جوانان است كه به امور جوانان بپردازد و در اين مورد سياستگذاري كند. اگر به جوانان اعتماد كنيم آنها در آينده به مديراني خوب و مجرياني توانا تبديل مي شوند. البته يك جايي اشتباه مي كنند ولي كلاً اين كار باعث مي شود كه شورايي عمل كنند و تعاون داشته باشند و كار گروهي كنند. در دوران نوجواني اينگونه فكر كردن يادشان مي دهد كه هميشه زندگي مسالمت آميزي داشته باشند.
|