نويسندگان و ناشراني كه به معرفي كتاب خود در ستون خواندني ها تمايل دارند مي توانند يك نسخه از اثر خود را به نشاني خيابان آفريقا، بلوار گلشهر، مركز خريد آي تك، طبقه چهارم،بخش داستان ارسال كنند.
نويسنده جنوبي
شهود
نويسنده: فلانري اوكانر
ترجمه: آذرعالي پور
ناشر: دنياي نو
فلانري اوكانر يكي از نويسندگان مهم قرن بيستم است كه بسياري او را تحت تاثير ويليام فاكنر و ادبيات جنوب آمريكا مي دانند. رمان شهود در ميان آثار اوكانر، اثر متفاوتي به شمار مي رود. چه، تا پيش از اين داستان هاي كوتاه اوكانر را خوانده بوديم و حالا بايد ديد كه اين نويسنده نام آور در نگارش رمان شهود چگونه طبع آزمايي كرده است. او در مقدمه رمان نوشته:«ده سال از عمر شهود مي گذرد و همچنان زنده است؛ نيروي نقادي ام چنين حكم مي كند و از بيان اين نظر بسي سرفراز و شادمانم. كتاب با اشتياق تمام به قلم آمده در صورت امكان بايد با همين اشتياق نيز خوانده شود. شهود داستاني است كميك درباره جواني كه به رغم خواست خود، مسيحي است و به همين خاطر بسيار جدي است. زيرا همه داستان هاي كميك كه از خوبي بهره اي دارند بايد به مسئله مرگ و زندگي بپردازند. شهود را نويسنده اي نوشته است كه اهل نظريه پردازي نيست. اما بي گمان سرشار از شور و شيفتگي بوده است. ايمان به مسيح كه براي برخي مسئله مرگ و زندگي است براي خوانندگاني كه آن را چندان مهم نمي دانند مايه گمراهي است... آيا به راستي مي توان اصالت يك انسان را در ناكامي و ناتواني وي در رسيدن به خواسته هايش يافت؟ به گمان من غالباً چنين بوده است. زيرا اراده آزاد نه به معناي يك اراده بلكه به معناي برخورد اراده ها در يك فرد است.»
روون و نگهبان كريستال
نوشته: اميلي رودا
ترجمه: نسرين وكيلي
ناشر: افق
از قرار معلوم در جلد سوم مجموعه رمان هاي روون، پيامي رمزگونه از سرزمين ماريس به مردم روستاي رين فرستاده مي شود و روون هنگامي كه رمز اين پيام را كشف مي كند دچار وحشت مي شود و تصميم مي گيرد تا براي دفع تهديد به سرزمين ماريس برود. رمان روون و نگهبان كريستال در سال ۱۹۹۶ ديپلم افتخار شوراي كتاب كودك استراليا را از آن خود كرده است.
در بخشي از اين رمان مي خوانيم:
«روون به ياد مي آورد كه چطور چشم هاي بي فروغ پرلين درون چشم هاي او را مي كاويد. به نظر مي رسيد كه پرلين مي دانست او به چه چيزي فكر مي كند. آيا چنين چيزي ممكن بود؟ اگر چنين بود، پس جيلر هرقدر هم كه مراقبت مي كرد امنيت نداشت. تا زماني كه به غار كريستال نرود تا زماني كه دست روي شانه يكي از نامزدها نگذارد و حرف هايي را كه طي اين سفر به روون گفته است نگويد، در امنيت نخواهد بود. حرف هايي كه از زمان اورين هر انتخاب كننده اي زده است: انتخاب كننده انتخابش را كرده است، ساير نامزدها اين جا را ترك كنند. روون متوجه شد كه از ترس به نفس نفس افتاده است. به عمد نفس هايش را شمرده تر كرد. دست هاي عرق كرده اش را به پيراهنش ماليد. مي دانست كه بايد آرام بگيرد. همان طور كه مادر از او خواسته بود. اما اين مشكل بود، خيلي مشكل.»
كمدي انتقادي
حكم
نمايشنامه كمدي در سه پرده
نوشته: نيكلاي اردمان
ترجمه: آبتين گلكار
ناشر: نگاره آفتاب
نيكلاي اردمان نمايشنامه نويس و فيلمنامه نويسي است كه در سال هاي مياني قرن بيستم يكي از نويسندگان تاثيرگذار روسيه به شمار مي آمده است. مترجم نمايشنامه حكم در مقدمه كتاب پيرامون اين اثر مي نويسد:
«اثر اردمان از جمله نمايشنامه هايي است كه همانند بازرس گوگول هيچ شخصيت مثبتي در آن وجود ندارد. همه قهرمانان در ضعف هاي شخصيتي (فرصت طلبي، سطحي نگري، خودخواهي، خيال پروري و بي هويتي) مشتركند. اردمان نيز همانند گوگول آينه اي جلوي اجتماع قرار مي دهد تا ضعف هاي خود را در آن ببينند. نمايشنامه او سرآغاز و محرك رشد كمدي هاي انتقادي در سال هاي نخست انقلاب كمونيستي و پيش درآمد آثاري همچون ساس و حمام ماياكوفسكي و آپارتمان زويكا و جزيره ارغواني بولگاكف بود... ظاهراً فكر نوشتن اين نمايشنامه در سال ۱۹۲۳ به سر اردمان راه يافته بود. او در ژوئن ۱۹۲۴ اثرش را براي هنرپيشگان گروه ميرهولد خواند و در ۲۰ آوريل ۱۹۲۵ نخستين اجراي آن به كارگرداني ميرهولد روي صحنه رفت و پس از آن در پترزبورگ، كازان، باكو، ادسا، ياروسلاول، اونا، خاركوف، سامارا، سوردلوفسك و... و همچنين در برلين (۱۹۲۷) و ژاپن (۱۹۳۴) به نمايش درآمد.»