نادر خوانساري
اين روزها فيلم قهرمان از جمله آثاري است كه نامش به دفعات در مجلات معتبر سينمايي جهان و در خبرگزاري ها شنيده مي شود. فيلمي كه حدوداً دو سال قبل آماده نمايش بود اما حالا به نظر مي رسد ارزش هايش كشف شده است. ژانگ ييمو كارگردان اين فيلم از مهم ترين فيلمسازان نسل پنجم چين و از جمله فيلمسازان مهم سينماي آسيا محسوب مي شود. آنچه در ادامه مي خوانيد داستان زندگي او يعني كسي است كه براي در دست گرفتن نخستين دوربين فيلمبرداري اش حاضر شد خونش را بفروشد.
در ۱۹۷۶ با مرگ مائو سه تونگ، انقلاب فرهنگي چين به پايان خود نزديك شد. دنگ شيائوپينگ جانشين او، شروع به بازگشايي دانشگاه هاي تعطيل شده در دوران حكومت مائو كرد. در ۱۹۷۸ ژانگ در سن ۲۷ سالگي موفق به گذراندن امتحان ورودي دانشگاه فيلم بيجينگ شد ولي به واسطه سن زياد از ورود او به دانشگاه ممانعت به عمل آوردند. با درخواست تجديدنظر او به وزارت فرهنگ، درنهايت به سال ۱۹۸۲ در كلاس هاي آن دانشگاه ثبت نام كرد.
هم درسان او در آن جا عبارت بودند از چن كايگه، تيان ژوانگ ژوانگ و ژانگ جون ژائو. فيلمسازاني كه بعدها هسته اصلي فيلمسازي نسل پنجم چين را شكل دادند. ژانگ به همراه اين سه هم درس بعد از فراغت از تحصيل دراستوديوي فيلمسازي گوانكزي فيلم، در نقطه اي دورافتاده به عنوان دستيار كارگردان گمارده شدند، ولي خيلي زود دريافتند كه در آن جا كارگرداني براي دستياري حضور ندارد. آنان با كسب مجوز از دولت، گروه جوانان را شكل بخشيده و شروع به ساختن فيلم هاي خود كردند. ژانگ در چند فيلم فوق العاده مثل «يك و هشت» ژانگ جون ژائو (۱۹۸۴) و «زمين زرد» شاهكار چن كايگه (۱۹۸۴) كه در جشنواره فيلم
هنگ كنگ توفاني به پا و توجه جهان را به سينماي چين جلب كرد، به عنوان فيلمبردار ظاهر شد.
ييمو درسال ۱۹۵۰ در شهر زي ان ايالت شانكسي در چين كمونيست به دنيا آمد. پدرش از افسران ارتش چيانگ كاي چك بود و يكي از برادرانش به جاسوسي متهم و ديگري به تايوان تبعيد شد. آينده اش نااميدكننده بود چرا كه خانواده او در دهه ۱۹۵۰ پيشينه اي مظنون و در دهه ۱۹۶۰ دوران متشنج انقلاب فرهنگي چين، سابقه اي جنايتكار داشت. او از دبيرستان بيرون كشيده شد و براي بيگاري، نزد روستاييان مناطق دوردست چين فرستاده شد. بعدتر به كارخانه نساجي رفت و در ضمن كار در آن جا بود كه براي خريد نخستين دوربين، خونش را فروخت.
پس از پشت سر گذاشتن تجربه فيلمبرداري در نيمه دهه ۸۰ ژانگ به شهرزادگاهش زي ان منتقل شد و در نقش فيلمبردار و هنرپيشه فيلم «چاه قديمي» (۱۹۸۷) وو تيان مينگ به كار گرفته شد. او به خاطر بازي در چاه قديمي جايزه بهترين بازيگر را از جشنواره بين المللي فيلم توكيو به دست آورد. پس از اين موفقيت اساسي، بخت ژانگ ييمو بيدار شد. خصوصاً زماني كه اجازه يافت تا نخستين فيلمش با نام «ذرت سرخ» (۱۹۸۷) را كارگرداني كند. ذرت سرخ با بردن خرس طلايي در جشنواره فيلم برلين همان سال، موفقيتي جهاني بين منتقدان و در بازار فروش داخل و خارج چين به دست آورد. ستمي كه از لحاظ خاك و ناموس در وراي تهاجم خونين ژاپن به چين نهفته بود، دستمايه اصلي ذرت سرخ بود. فيلم انكاري عامدانه نسبت به وجود هرگونه تفكر و عقلانيت در حمله ژاپني ها به چين بود، درست برعكس سبك ساخت «زمين زرد». ذرت سرخ سرشار از برش هاي سريع، كلوزآپ هاي پي درپي و تصاوير فيلمبرداري شده بسيار زيبا و كارت پستالي است ولي آنچه بيش از همه چيز شانس بزرگي براي ژانگ تلقي مي شد، كشف بازيگري توانا با نام گونگ لي در ۲۱ سالگي و در دانشكده مركزي هنرهاي دراماتيك بيجينگ بود. فيلم هاي ژانگ ييمو اين هنرپيشه توانا را به ستاره اي بين المللي بدل كرد و ايفاي نقش هاي اين ستاره، جذابيتي غريب براي فيلم هاي او فراهم آورد. جذابيتي كه فيلم به فيلم تماشاگران بيشتري را به سينما مي كشاند.
پس از «اسم رمز گربه وحشي» كاملاً فراموش شدني در سال ،۱۹۸۷ ژانگ «جودو» را در ۱۹۸۹ ساخت كه جايزه بهترين فيلم جشنواره فيلم شيكاگو را تصاحب و نامزد دريافت جايزه اسكار شد. نخستين فيلم ييمو پس از ماجراي خونين دولت چين در سال ۱۹۸۹ و در ميدان تيانامن، حكايتي (با طعنه هاي ظريف سياسي) درباره زني جوان بود كه مجبور به ازدواج با پيرمردي شياد مي شود كه گرداننده يك خانه مرگ است. فيلم بعديش «فانوس قرمز را بياويز» (۱۹۹۲) به نحوي وسيع تر علايق او را مي نماياند. اين فيلم نيز درباره زني است كه با مردي بدطينت و پدرسالار ازدواج مي كند. با يك ارباب. هر دوي اين فيلم هاي اخير كه به واسطه سانسور و علي رغم نمايش در اكثر كشورهاي جهان هنوز در چين به نمايش در نيامده اند مربوط به سال هاي ۱۹۲۰ و پيش از روي كارآمدن كمونيسم در چين و سرشار از فيلمبرداري غني، اصولي و سبكي استوار بر تدوين سريعند. ييمو در هر يك از آنها با وسواس و دقت زياد به كاوش در رفتار تحميلي و درونيات هر يك از اين زن ها مي پردازد و شرايطي را كه منجر به ستم به آنها به عنوان جنس ضعيف مي شود به تصوير مي كشد.
درست در هنگامي كه منتقدان سبكي خاص در فيلم هاي ژانگ ييمو يافته بودند، او فيلم «داستان كيوجو» (۱۹۹۲) را ساخت. فيلم درباره زن بارداري روستايي است كه درصدد يافتن عدالت و قانون براي شوهرش كه توسط كدخدا مضروب شده برمي آيد. فيلم به جاي برخورداري از فريم هاي محكم و رنگ آميزي شده هميشگي ييمو، در زمان حاضر ايالت شانكسي و به صورت شبه مستندي كوبنده توام با شات هاي تعقيبي- حركتي طولاني ساخته شده است.
هرچند ساخت فيلمي درباره چين معاصر ريسك سياسي بالايي داشت ولي فيلم به جهت تقارن با مبارزات ضد فساد آن زمان دولت چين موردپسند حاكميت قرار گرفت. اين موضوع سبب شد تا ييمو همچون قهرمان ملي به حساب آمده وشاهكارهاي قبلي او از ليست سياه خارج شوند ولي اين بخت خوش با «مثلث شانگهاي» (۱۹۹۵) برگشت. دولت چين با اطلاع از دربرنامه نمايش قرارگرفتن مستند غم انگيز «دروازه آسايش بهشتي» (۱۹۹۵) درباره قتل عام ميدان تيانامن، فيلم مثلث شانگهاي را از جشنواره فيلم نيويورك بيرون كشيد. خبر غم انگيزتر بعد از اين ماجرا خبر جدايي ژانگ و گونگ لي از يكديگر بود. در ۱۹۹۶ ييمو به همراه گروهي از هنرمندان بين المللي اپراي «توراندخت» پوچيني را كارگرداني كرد و در ۱۹۹۷ كمدي «راحت باش» را با بازي جيانگ ون بازيگر فيلم ذرت سرخ ساخت. او در ۱۹۹۹ نيز با پس گرفتن ناگهاني دو فيلم اخيرش از بخش مسابقه جشنواره فيلم كن بحث هاي بسياري را برانگيخت.
در سال ۱۹۹۹ فيلم «نه يكي كمتر» او جايزه شيرطلايي جشنواره فيلم ونيز را از آن خود كرد. فيلم گزنده ديگرش در همان سال با نام «راهي به سوي خانه» جوايز متعددي منجمله جايزه ويژه هيات داوران جشنواره فيلم برلين و جايزه ويژه تماشاگران جشنواره فيلم ساندنس را برايش به ارمغان آورد. اين فيلم داستان جواني شهري بود كه براي شركت در مراسم تشييع جنازه پدرش راهي روستاي زادگاهش مي شد، فيلم از لحاظ بصري چنان غني و از نظر دراماتيزه كردن داستان و پرداخت شخصيت ها چنان كامل بود كه طرفداران آثارش را به وجد آورد. فيلم بعدي او «اوقات خوش» فضاي حاكم بر آثار او را قدري روشن كرد، فيلم مضموني طنز داشت و در آن مرد مجردي ميانسال اتوبوس مدرسه اي را به يك متل هدايت مي كرد تا در آن جا پايه هاي ازدواج با زن مورد علاقه اش را بنيان نهد.
|
|
فيلم بعدي اين كارگردان اكشن حماسي ـ تاريخي «قهرمان» با بازي بازيگران مستعدي چون جت لي، توني لونگ و مگي چونگ همراه بود. تمامي علاقه مندان آثار ييمو به اتفاق فيلمبرداري زيبا و تفصيلي كريستوفر دويل در اين فيلم را كه ارزش كار ييمو را دوچندان كرده تحسين مي كنند. مناظر زيبا، طراحي لباس و صحنه و جزييات بي نظير در دكوپاژ و ميزانسن و بازي هاي كامل همگي اين اثر كارگردان را به يكي از نقاط تحسين برانگيز كار او بدل مي سازند. فيلم جدا از آن كه كانديد دريافت اسكار و گلدن كلاب بهترين فيلم خارجي زبان سال ۲۰۰۳ بود، موفق به دريافت هفت جايزه از جوايز فيلم هنگ كنگ در عين نامزدي در ۱۴ رشته شد. قهرمان، پرفروش ترين فيلم تاريخ سينماي چين بوده و كمپاني آمريكايي ميراماكس علي رغم آن كه فيلم در سال هاي ۲۰۰۲ و ۲۰۰۳ درچين و بسياري از نقاط دنيا اكران شده بود، توزيع آن در آمريكا را برعهده گرفت. البته ميراماكس همچون فيلم ديگر آسيايي خود «فوتبال شائولين» مدعي است كه اين فيلم با تدوين متفاوتي عرضه شده است.
ژانگ ييمو فيلم «خانه خنجرهاي پرنده» را در سال ۲۰۰۴ ساخته و اين فيلم نيزكه در جشنواره كن ۲۰۰۴ براي نخستين بار به نمايش درآمده قرار است از سوم دسامبر امسال در آمريكا به نمايش درآيد. فيلم تازه فيلمسازي كه راه سختي را تا اين جا پيموده است.