مينا شهني
دوران ما دوران استرس است. چه بخواهيم چه نخواهيم بايد اين واقعيت را بپذيريم كه استرس عصر ما را به تصاحب درآورده است. ما هر روز از اين واژه ـ استرس ـ در مكالمات روزانه مان استفاده مي كنيم. در حرف زدن هاي روزانه اين حس آنچنان غلبه دارد كه معمولاً قبل از آن كه فكر كنيم جمله هايي با موضوع استرس را برزبان مي آوريم. جمله هايي مانند: «استرس كارم زياد شده»، «امروز خيلي استرس دارم.» يا «از شدت استرس كنترل اعصابم را از دست مي دهم.» جمله هايي هستند كه ما گاه و بيگاه بر زبان مي آوريم و همين جمله ها حضور استرس را در تمام زندگي مان گوشزد مي كند تا آن جا كه برخي معتقدند زندگي امروزي بدون استرس ممكن نيست و بسياري بر اين عقيده پافشاري مي كنند كه استرس يكي از ويژگي هاي بارز زندگي بشر امروز است.
در واقع به نظر اين گروه شرايط زندگي ما را هر روز وادار به تحمل استرس زيادي مي كند. هنوز معلوم نيست كه همه كساني كه از واژه استرس در كلامشان استفاده مي كنند تعريف درست و دقيقي از آن داشته باشند. واكنش هاي گوناگوني كه از افراد سر مي زند مي تواند بيانگر فشار رواني ناشي از اضطرابي باشد كه تحمل مي كنند. واكنش هايي مانند عصبانيت، بوق زدن هاي پي درپي در خيابان و يا دعوا مرافعه كردن با ديگران در جامعه مي تواند ناشي از يك فشار رواني باشد كه فرد ـ حداقل به تنهايي ـ قادر به حل كردن آن نيست.
عوامل گوناگون محيطي چه در فضاي خانواده و يا در محيط كار و حتي خيابان هاي شهر مي تواند بر فزوني حجم استرس روزانه ما تاثير بگذارد و ما همواره بدون ريشه يابي و كنكاش در اين باره با فشار زيادي روبه رو مي شويم. عدم رعايت حقوق شهروندي از سوي برخي شهروندان نيز حتي مي تواند سبب بروز استرس در ميان گروه ديگر باشد.
استرس چيست
تعريف دقيق و واضح حالات و كلمات سبب مي شود تا ما به روشني به روحياتمان مسلط باشيم. «استرس به شرايطي گفته مي شود كه در آن ظرفيت ها و امكانات فرد با موقعيت وي هماهنگ نبوده و او را دچار تعارض و كشمكش كند. »
آنچه ميان ما و امكانات موجود ناهماهنگي به وجود مي آورد در واقع بروز استرس را برايمان در پي دارد. اين حالت به ويژه در سال هاي نوجواني و جواني بيشتر مي شود. بيشتر جوانان در برخورد با ناهماهنگي هاي موجود دچار حالتي ناشي از سردرگمي، ناتواني و عصبانيت مي شوند كه صدمات جبران ناپذيري را در پي خواهد داشت.
كلافگي، سردرد و بي خوابي يا اختلال در خواب از اولين نشانه هاي بروز استرس به ويژه در جوانان به شمار مي روند. آشفتگي هاي رفتاري ديگر مانند عصبانيت، پرخاشگري، ناتواني در كنار آمدن با ديگران يا عدم پذيرش واقعيت نيز مي تواند از علايم استرس باشد.
در هر صورت با توجه به اعتقاد برخي جامعه شناسان و روان شناسان كه استرس را جزيي از زندگي در عصر ما مي دانند، اين تصور به وجود مي آيد كه ما درباره موجودي همزاد ـ استرس ـ حرف مي زنيم. موجودي كه با پيشرفت تكنولوژي در زندگي روزانه ما رخنه مي كند.
عادت به استرس
در بيشتر موارد، ما فشارهاي زيادي را در محيط پيرامونمان احساس مي كنيم، حضور اين فشارها ما را لحظه اي تنها نمي گذارد. تا آن جا كه به تحمل فشار عادت مي كنيم يا اصلاً تحمل فشارهاي رواني به نوعي عادت براي ما تبديل مي شود. در اين صورت رويارويي و پرداختن به چگونگي برطرف كردن اين فشارهاي رواني در وجود ما، خواه ناخواه به دست فراموشي سپرده مي شود هرچند روان شناسان معتقدند كه با تحمل همواره فشارها و استرس فرد روز به روز دچار مشكلات پيچيده تر مي شود.
كارشناسان تاكيد دارند كه همواره مشكلات بايد بيان شوند و در صدد جست وجوي راه حلي مناسب براي آنها برآييم. اين در حالي است كه بسياري از جوانان تنها به طرح مشكلات بسنده كرده و از پي جويي براي حل آنها خودداري مي كنند. اين خودداري مي تواند دلايل گوناگوني داشته باشد، دلايلي مانند عدم همكاري خانواده يا ناهماهنگي ساز و كارهاي اجتماعي كه خود سبب ساز بحران و استرس براي جوانان است.
هنجارهاي اجتماعي
يك متخصص علوم رفتاري تعريف ديگري براي استرس دارد. دكتر مجيد ابهري مي گويد: «استرس يك تنش عصبي و روحي است كه به طور كاذب در افراد ايجاد مي شود و به صورت يك عادت در مي آيد. اين تنش عصبي هرگاه به طور مستمر ادامه پيدا كند به يك صفت براي فرد تبديل خواهد شد.»
اين آسيب شناس اجتماعي معتقد است كه گسسته شدن تعادل اجتماعي به عنوان زيرساخت هاي رفتار طبيعي انسان مهم ترين عامل بروز تنش هايي است كه منجر به شايع شدن استرس در ميان افراد جامعه مي شود. در واقع هرگاه تعادل اجتماعي در يك جامعه از بين برود رفتارهاي طبيعي مردم دچار تنش هاي عصبي مي شود و در اين حالت فرد تحمل رفتارهاي خود را از دست مي دهد و در يك مدت زمان طولاني افراد دچار استرس مي شوند.
دليل اصلي بروز استرس به نظر دكتر ابهري نگراني هايي است كه افراد جامعه نسبت به وضعيت معيشتي دارند و نگراني نسبت به وضعيت حال و آينده خود و افراد خانواده شان. او در توضيح اين مطلب دلايلي مي گويد: «وقتي انسان ها احساس امنيت نسبت به شرايط موجود و يا به دست آوردن شرايط بهتر در آينده ندارند نمي توانند بدون دغدغه زندگي كنند از همين رو نگراني هايشان روز به روز بيشتر مي شود، استمرار اين حالت سبب ماندگاري استرس در افراد جامعه خواهد شد.»
|
|
مهم ترين پيامد استرس جامعه اين است كه افراد در تنظيم رفتارشان نسبت به يكديگر دچار مشكل مي شوند. در اين حالت معمولاً فرد روابط و رفتار خود را به شكل طبيعي نمي تواند كنترل كند و معمولاً عصبي است. در واقع استرس تاثير مستقيمي بر تنظيم رفتار انسان ها دارد به همين دليل در جامعه اي كه افراد رفتار مناسبي نسبت به يكديگر ندارند مي توان ريشه هاي استرس را جست وجو كرد. هرچند دكتر ابهري استرس را يكي از ارمغان هاي زندگي امروز مي داند و معتقد است: «يكي از دستاوردهاي زندگي امروزي استرس است، چون زندگي ماشيني انسان را به يك سرعت عملي وادار مي كند كه اين سرعت با روحيه لطيف انساني مغاير است. همين موضوع سبب مي شود كه انسان با محروم شدن از زندگي طبيعي به دليل فشردگي وقت در يك تلاش پرتنش غوطه ور شود.»
راه حل ماجرا
عصر ما عصر استرس است، چه بخواهيم، چه نخواهيم و ما در همين عصر به دنيا آمده ايم و ناگزير در همين عصر نيز زندگي مان را با استرس ادامه مي دهيم. اما راههايي براي مبارزه با استرس يا كاهش آن وجود دارد. نظريه هاي متفاوتي درباره راههاي كاهش استرس وجود دارد. تامين رفاه و امنيت اجتماعي مردم مهم ترين گامي است كه دولت ها با همكاري مردم مي توانند بردارند. هرگاه افراد جامعه بدانند از رفاه كافي برخوردار خواهند بود و يا خانواده شان در برابر حوادث و مشكلات از پشتيباني دولت بهره مي برد، سطح رفاه اجتماعي در جامعه رشد مي كند و همين سبب از بين رفتن بسياري از كشمكش هايي است كه افراد در خود و با خود دارند. جالب است بدانيد «ايمان» در از بين بردن ريشه هاي استرس نقش مهمي دارد تا آن جا كه در صورت تقويت ايمان در افراد استرس كمتري مشاهده شده است.
دكتر ابهري با تاكيد بر توكل مي گويد: «توكل يعني اين كه من به يك مبدا قدرتمند متكي باشم.»
او مي افزايد: «با ايجاد فرهنگ توكل مي توان در بسياري از موارد جلوي استرس انسان ها را گرفت و جامعه اي به دور از تنش و استرس پديد آورد.»
اين جامعه شناس معتقد است توكل را بايد به نحوي مثبت و شايسته در ميان مردم رواج داد. اين كه گروهي به اسم توكل همه چيز را به گردن خداوند مي اندازند از تعاريف و نتايج منفي آن به شمار مي رود. از ديگر موارد مهمي كه مي تواند مانع از بروز استرس هاي بيش از حد در ميان مردم باشد ساده زيستي است.
ساده زيستي و دوري از تجمل گرايي مي تواند اعتماد به نفس بيشتري در ميان مردم به وجود آورد و همين اعتماد به نفس سبب دوري از تنش ها و استرس مي شود. در واقع بخش زيادي از استرس وارد شده به ويژه به خانوده ها برگرفته از انتظارات بيش از حدي است كه از زندگي دارند. حركت به سوي زندگي اشرافي و تجملاتي نيز همراه با استرس از ارمغان هايي است كه دنياي امروز به همراه آورده است.
دستاورد اين ارمغان بروز بيماري هاي عصبي، بيماري هاي جسمي و پريشان خاطري است كه ما در خود داريم.
نشانه هاي استرس
اگر با شرايط واقعي پيرامونتان كنار نمي آييد، در صورتي كه به نظرتان امور خانواده نامنظم است، اگرسازگاري شما با ديگر افراد جامعه در سطح پاييني قرار گرفته است. نشانه هاي بروز استرس را در خود داريد. عصبانيت ناگهاني، تغيير سريع خلق و خو و گرايش به افسردگي مهم ترين دلايل استرس است. پس مراقبت باشيد ،عصر ما عصر استرس است.