يكشنبه ۳ آبان ۱۳۸۳ - سال دوازدهم - شماره - ۳۵۳۵
عجيب ترين آگهي
به يك گارسون دانشجو نيازمنديم 
اگر يك فوق ليسانس براي كار به خانه اي برود، هيچ عيبي ندارد. حتي نشان از شخصيت فوق العاده اوست كه براي بي نيازي از ديگران، از انجام هيچ كاري ابايي ندارد
شستن ظرف ها در رستوران  و شستن اتومبيل ها در پمپ بنزين  يك كار عادي خدماتي براي هر دانشجويي درهر جاي دنيا محسوب مي  شود
020970.jpg
محمد جباري
دانشجوي آقا جهت كار در رستوران نيمه وقت. يك شركت معتبر به تعدادي دانشجوي آقا جهت كار در رستوران به صورت نيمه وقت از ساعت 11 تا 16 بعد از ظهر نيازمند است.
ين متن آگهي را در روزنامه مي بيني. اول حسابي تعجب مي كني و بعد هم كلي فكر هاي ديگر به سرت مي زند. رستوران، گارسن، دانشجو و ... اين كلمات هم در سرت اين ور و آن ور مي روند و خلاصه حسابي ذهنت را مشغول مي كند. اولين كار تلفن زدن به اين شركت است. تلفن رو به رويت است و شماره ها را يكي يكي مي گيري و خانمي آن طرف جوابت را مي دهد:
كار از 11 صبح تا 4 بعد از ظهر است و پنج شنبه و جمعه ها هم است.
رستوران، پنج شنبه جمعه ها تعطيل است؟
رستوران به اين معنايي كه در ذهن داريد نيست. اينجا يك شركت خصوصي است و اين دانشجوها را براي رستوران شركت مي خواهند. شركت هم پنج شنبه و جمعه تعطيل است.
وضعيت حقوق چطور است؟
در اين مورد اطلاعي ندارم. اگر شما بخواهيد بايد براي پر كردن فرم به اينجا بياييد و بعد از مصاحبه در مورد حقوق و ساير شرايط صحبت كنيد و ...
اعصابت به هم مي ريزد
اولين واكنش به اين آگهي، عصبانيت است. فقط كافي است در مورد اين آگهي در يك جمع دانشجويي حرف بزني تا يكدفعه با حجم عظيم واكنش هاي منفي رو به رو شوي. همه حس مي كنند بهشان توهين شده. تو هم بدجور اعصابت به هم ريخته. حيف كه منشي شركت گوشي را برداشت وگرنه حسابي با آنها كل كل مي كردي. اصلا بايد آدرس را بگيري و به شركت بروي تا دستشان بيايد به همين راحتي توهين نكنند. به همين راحتي يك دانشجو را براي كار در يك رستوران نخواهند. به همين راحتي در يكي از روزنامه هاي پرفروش آگهي ندهند. دانشجو را براي گارسني و ميز تميز كردن و ظرف پاك كردن و تعظيم كردن و بله و باي گفتن و هزار چيز ديگر مي خواهيم. به همين راحتي روي مبل ها و صندلي هاي راحتي شركتشان در طبقه چندم ساختماني در فلان خيابان معروف تهران لم ندهند و دستور چاپ اين آگهي را ندهند. به همين راحتي...
بعداز واكنش عصبي
طبعا بعد از هر واكنش حسي  يك رخداد عقلاني طبيعي است. به فكر فرو مي  روي كه در سراسر دنيا آدم هاي زيادي در دوره دانشجويي به كارهاي مختلفي روي آورده اند و از انجام آنها هم خجالت نكشيده اند. اين واقعيت به يادت مي  آيد كه شستن ظرف ها در رستوران  و شستن اتومبيل ها در پمپ بنزين  يك كار عادي براي هر دانشجويي درهر جاي دنيا محسوب مي  شود. موضوع حتي مربوط به وضع مالي دانشجوها هم نيست؛ همه جا همه دانشجوها كار مي كنند و از كار كردن هم خجالت نمي كشند. هر قدر كه پولدار باشند.
دانشجو با شخصيت است!
اولين دليلي كه براي چاپ اين آگهي به ذهنت مي رسد شخصيت دانشجوهاست. حتما يك شركت با آبرو و با كلاس هستند با كارمندان و ميهمانان با شخصيت كه گارسن هاي عادي به دردشان نمي خورد. گارسن ها بايد آدم هايي باشند كه بتوانند خوب حرف بزنند، برخوردشان خوب باشد و رفتار اجتماعي مناسبي داشته باشند، اولين گزينه چنين شخصيتي هم دانشجو است. همين دانشجوهاي كيف به دست و با شخصيت كه جان مي دهند، براي گارسني و پيشخدمتي، چه گارسني بهتر از گارسن تحصيلكرده؟ پس با خيال راحت به منشي شركت دستور بدهيد چند تا گارسن دانشجوي درست و حسابي را براي رستوران و غذاخوري شركت استخدام كنند. يك نكته اساسي ديگر هم در استخدام دانشجوها وجود دارد. دانشجو هستند و با كمترين حقوق راضي مي شوند. همين كه پول كيف و كتاب و كافي شاپشان جور شود، بس است. راستي مصاحبه هم بگيريد. اين شركت با كلاس است، هر دانشجويي را كه راه نمي دهيم. يك گارسن دانشجوي خوب بايد ...
سردرد
به همين چيزها فكر مي كني كه ياد چيزهاي ديگر هم مي افتي. مثلا همين چند سال پيش در جايي خواندي كه يك شركت خدماتي هم از دانشجوها استفاده مي كند.
صاحب اين شركت يك چيزهايي در اين مايه ها گفته بود: چون مشتر ي هاي ما بيشتر مهندس و دكتر هستند ترجيح مي دهيم، از افراد تحصيلكرده مدرك دار استفاده كنيم. چون به كلاس آنها مي خورد. همين الان هم ليسانس و فوق ليسانس در شركت داريم. با همان قضيه كلاس و شخصيت و اين حرف ها. سرت حسابي درد مي گيرد. به ياد دانشجوي شهرستاني خوابگاهي مي افتي كه خانواده اش توانايي تامين مالي او را ندارند. زندگي دانشجويي با همه سادگي اش باز هم خرج دارد. حتي غذاي دانشجويي هم قيمتي دارد و پول كتاب، كاغذ، خودكار، كرايه و غذاي روز جمعه و خلاصه هزارخرج ديگر هم رويش. اگر مريض شوي كه ديگر اوضاع خيلي بي ريخت است و نياز به لباس و اين چيزها هم كه پيدا  كني كه ديگر بدتر. چقدر مي تواني از دوستان قرض كني و چقدر مي تواني غذا نخوري و چقدر مي تواني اين وضعيت را تحمل كني؟ اولين راهي كه به ذهنت مي رسد پيدا كردن يك كار نيمه وقت است، يك كار دانشجويي، كارهاي دانشجويي داخل دانشگاه كه به درد خودشان مي خورد با آن چند هزار توماني كه مي دهند. پس به سمت نيازمندي هاي روزنامه ها مي روي و پيدا كردن يك كار مناسب؛ كاري كه به ساعت  هاي پراكنده كلاس هايت هم بخورد. ولي مگر كار هست؟ گزينه هاي رو به رويت خيلي محدود است. بيشترين زمينه كاري بازاريابي و آمارگيري و اينجور چيزهاست. بايد از صبح تا شب خيابان ها را متر كني و با آدم هاي جور واجور سر و كله بزني و آخر هم بيشترين سود به جيب شركت ها مي رود و تو مي ماني و كلاس هاي نرفته و درس  هاي پاس نشده و چند هزار تومان ناقابل. مسوولان دانشگاه مي گويند دانشجو بايد 24 ساعته باشد. يعني هيچ فكري جز درس و تحصيل نداشته باشد، ولي مگر مي شود؟
كارهاي ديگري هم هست، مثلا تايپ چطور است؟ يا مثلا ... همين جور مي شود كه دانشجوي نيازمند پول، از درس و زندگي مي افتد و نه از درسش چيزي مي فهمد و نه از زندگي اش و آخر هم يك پايان نامه مي گيرد و دوباره مي افتد دنبال كار ، البته كاري غير مرتبط با رشته تحصيلي اش.
كار كردن عار نيست 
البته فكر نكنيد، بد است و آبروريزي و اين حرف ها. اصلا يكي از علت هاي بيكاري فارغ التحصيلان دانشگاه هاي ما به اين قضيه برمي گردد كه همه دوست دارند پشت ميز بنشينند و حتما يك كار با كلاس داشته باشند، با حقوق بالا و مزاياي كافي. خيلي ها حاضر نيستند، مثلا با فوق ليسانس در شغلي پايين تر از مدركشان كار كنند، در حالي كه در كشورهاي خارجي خيلي ها با مدرك هاي بالاتر هم در شغل پايين تر كار مي كنند. براي آنها كار مفهوم ديگري دارد. اگر سرگذشت خيلي از چهره هاي مشهور را بخوانيد، مي بينيد هر كاري كرده اند. از گارسني و نظافت و باربري و رانندگي بگيريد تا كارهاي ديگر. آنها كار مي كنند چون مي دانند خود كار است كه به آنها شخصيت مي دهد نه نوع كار آنها. كسي را كه كارش نظافت يك شركت است اگر در خيابان و غيراز زمان كار ببيني، نمي تواني بشناسي. چون او هم براي خودش شخصيتي مثل كارمند همان شركت قايل است و همان جور لباس مي پوشد. البته در همه جاي زمين تفاوت در حقوق و مزايا وجود دارد و يك كارمند عالي رتبه از يك گارسون بيشتر مي گيرد، ولي حرف ما همان قضيه عار ندانستن كار است. يك كار دست پايين انجام دادن خيلي بهتر از ول گشتن درخيابان ها و بيكاري و از جيب پدر و مادر خوردن است، پس شايد بپرسيد، پس دعواي ما بر سر چيست؟ با اين حرف ها كه مي زنيد گارسن شدن دانشجو عيبي ندارد، خيلي هم خوب است.
حرف ما جاي ديگري است، اينكه يك دكتر برود گارسن يك رستوران شود، هيچ چيز از شخصيت او كم نمي شود، ولي وقتي يك رستوران دار كاغذي روي در رستوران بچسباند كه به يك دكتر براي گارسني نيازمنديم، اهانت آميز است. اگر يك فوق ليسانس براي كار به خانه اي برود، هيچ عيبي ندارد. حتي نشان از شخصيت فوق العاده اوست كه براي بي نيازي از ديگران، از انجام هيچ كاري ابايي ندارد، ولي وقتي شركتي يا خانواده اي بگويد به يك فوق ليسانس نظافتچي نيازمنديم اهانت آميز است، وقتي كه ....
فارغ التحصيلان بيكار
به گفته يكي از نمايندگان حدود 40 درصد از فارغ التحصيلان دانشگاه ها بيكار هستند. وقتي اين آمار را در كنار حرف هاي قبل بگذاريد، مشكل كار تحصيلكرده هاي ما پيچيده تر مي شود. شايد همين نياز دانشجوها و فارغ التحصيلان به كار است كه به شركت ها اين اجازه را مي دهد چينن برخوردي با تحصيلكرده هاي يك جامعه بكنند. دوباره چشمانت به آگهي مي افتد و اعصابت به هم مي ريزد: دانشجوي آقا جهت كار در رستوران نيمه وقت....

خارجي
سفر به خانه خدا با يارانه!
020964.jpg
دولت هند اعلام كرد در سال جاري 82 هزار نفر با يارانه دولت اين كشور به زيارت خانه خدا مي روند.
مطبوعات هند پيشتر نوشته بودند در سال جاري 45 هزار نفر از زوار خانه خدا بدون دريافت يارانه و با هزينه شخصي به سفر حج مي روند كه با اين شمار، امسال 127 هزار نفر از هند به زيارت خانه خدا مي روند.
يارانه دولت هند به زوار خانه خدا در پرداخت بخشي از هزينه بليت است. به اين ترتيب كه هر يك از زائران حدود 12 هزار روپيه هند 230 هزار تومان كه حدود نصف قيمت بليت بابت رفت و برگشت به جده يا مدينه مي شود را پرداخت مي كند و دولت هند باقيمانده هزينه بليت آنان را متقبل خواهد شد. هند سال گذشته يك ميليارد و 500 ميليون روپيه برابر با 33 ميليون دلار آمريكا براي سفر حج زائران هندي يارانه پرداخت كرده بود.
آمار هاي رسمي حاكي است از جمعيت حدود يك ميليارد و 28 ميليون نفري هند 138 ميليون نفر آن مسلمان هستند.
اي كاش در ايران خودمان هم كسي يارانه اي براي افراد كم درآمد و مشتاق سفر حج اختصاص مي داد.
فرهنگ مصرف 
020976.jpg
ثروتمندان 40 برابر افراد كم درآمد از يارانه بنزين استفاده مي كنند.
كارشناس مديريت استراتژيك گفت: ثروتمندترين افراد جامعه 40 برابر افراد كم درآمد جامعه از يارانه بنزين استفاده مي كنند.
محمد حسن قديري ابيانه، در گفت وگو با خبرگزاري فارس، افزود: يارانه بنزين هر روز 7/11 ميليارد تومان و سالي 4 هزار و 300 ميليارد تومان است.
وزارت نفت براي جبران بودجه واردات بنزين لايحه برداشت 3/1 ميليارد دلاري از حساب ذخيره ارزي را در حالي به مجلس ارايه كرده است كه دولت در پرداخت يارانه ناچيز شير مدارس كم كاري مي كند.
رقم 3/1 ميليارد دلاري براي واردات بنزين، 14 برابر كل بودجه دفتر مناطق محروم رياست جمهوري، 500 برابر بودجه بيمه اجتماعي نيازمندان و 377 برابر بودجه حمايت از مسكن محرومان جامعه است.
در حالي دولت يارانه سنگيني براي بنزين مي پردازد كه نفت خام هر ليتر 220 تومان صادر مي شود، ولي بنزين هر ليتر 80 تومان در داخل عرضه مي شود.
برخورداري 40 برابري ثروتمندان نسبت به كم درآمدهاي جامعه در يارانه بنزين، با هيچ معيار عدالت اجتماعي سازگار نيست و مجلس و دولت بايد راهكاري براي هدفمند كردن يارانه ها پيدا كنند.
واقعي كردن قيمت بنزين ممكن است باعث افزايش قيمت كالاها شود، ولي يارانه پرداختي به سوخت مي تواند در خدمت كمك به محرومان و مردم هزينه شود.

دخل
وام سه ميليون توماني و 50 درصد اشتغال جديد
020973.jpg
وزير كار و امور اجتماعي، پرداخت وام خود اشتغالي براي رفع معضل بيكاري در كشور را مثبت ارزيابي كرد و گفت: با اختصاص اين وام توانستيم بيش از 50 درصد فرصت شغلي جديد در كشور ايجاد كنيم.
ناصر خالقي، در گفت و گو با خبرگزاري فارس افزود: با اين وام سه ميليون توماني توانستيم اشتغال زنان بي  سرپرست را سامان دهيم.
اين وام نه تنها معضلات بيكاري در كشور را افزايش نداد، بلكه سبب كارآفريني برخي از افراد هم شد.
در حال حاضر با آموزش هاي صحيح سازمان فني و حرفه اي زمينه هاي مختلفي براي ايجاد صنعت جديد در كشور فراهم شده است و اميدواريم با اين روند بتوانيم ميزان بيكاري در كشور را به نرخ يك رقمي برسانيم.
اين آموزش ها تنها داخلي نيست، بلكه در كشورهاي اروپايي هم كاربرد خوبي دارد.
وزير كار، در ادامه به اشتغال فرزندان شاهد در كشور اشاره كردو گفت: درحال حاضر اولويت وزارت كار و امور اجتماعي اشتغال فرزندان شاهد است و طبق برنامه ريزي هاي مستمر شاهد افزايش اشتغال فرزندان شاهد در كشور هستيم.
با آموزش نيروهاي جوان و اعزام آنان به كشورهاي خارجي تجربه بيشتري را كسب خواهيم كرد.
وي درادامه به وضعيت اعزام نيرو به خارج كشور اشاره كرد وگفت: ما بنا به تقاضاي كشورهاي خارجي نيرو تعليم مي دهيم و به كشورهاي خارجي اعزام مي كنيم.
وي گفت: در حال حاضر اعزام نيرو به كشور استراليا، كره و كشورهاي حاشيه خليج فارس ادامه دارد.
نرخ تره بار در ميادين شهرداري تهران 
روابط عمومي سازمان ميادين ميوه و تره بار شهرداري تهران، نرخ انواع ميوه و تره بار توزيعي در ميادين را اعلام كرد.
اين نرخ نامه  كه از چهارشنبه در ميادين شهرداري تهران و در طول ماه مبارك رمضان اجرا مي  شود، به شرح ذيل است:
نام محصول نرخ درجه يك ريال نرخ درجه دو ريال
خيار رسمي 1800 ۱۴۰۰،...............................خيار گلخانه اي 2300۱۸۰۰،
گوجه فرنگي 1650۱۲۵۰،.........................................پياز قرمز 1200۱۰۰۰،
پياز سفيد 1100۹۰۰،..........................................سيب زميني 1200۹۰۰،
هويج 1300۹۰۰،............................................كدو مسمايي 1700۱۳۰۰،
بادمجان وراميني 1400۱۰۰۰،.................لوبيا سبز قيطوني و تازه۲۵۰۰،۳۲۰۰
سيب زميني ترشي 1500۱۲۰۰،.................................كلم قمري 1200۸۰۰،
سير خشك 4000۳۵۰۰،
توزيع گوشت مرغ منجمد براي تعادل قيمت 
020967.jpg
مدير كل پرورش و اصلاح نژاد طيور و زنبور عسل وزارت جهاد كشاورزي گفت: گوشت مرغ منجمد به ميزان كافي براي ايجاد تعادل در قيمت اين محصول عرضه مي شود.
محمود شهيري پارسا گفت: عرضه گوشت مرغ منجمد به قيمت 14 هزار و 700 ريال امروز در سطح ميادين ميوه و تره بار و تعاوني هاي كارمندي و كارگري آغاز شده است. عرضه گوشت مرغ منجمد تا ميزاني كه بازار كشش داشته باشد، ادامه خواهد داشت.
وي تصريح كرد: شركت پشتيباني امور دام به اندازه كافي گوشت مرغ منجمد در اختيار دارد و هيچ نگراني در خصوص ارايه اين محصول به بازار تا پايان سال جاري وجود ندارد.
وي، وضعيت توليد گوشت مرغ و تخم مرغ را در سال جاري مطلوب خواند و گفت؛ هر كيلوگرم تخم مرغ هم اكنون در ميادين ميوه و تره بار به قيمت هفت هزار و 600 هزار ريال و هر كيلوگرم گوشت مرغ به قيمت 14 هزار و 200 ريال عرضه مي شود. قيمت گوشت مرغ و تخم مرغ در زمان حاضر چندان نامعقول نيست، جهشي كه در قيمت اين محصول ها در 10 روز اخير حاصل شده، به دليل فرا رسيدن و افزايش تقاضا است، ماه مبارك رمضان اما قيمت ها از سطح معقول فراتر نرفته است.
چنانچه قيمت ها از اندازه مورد انتظار در روزهاي آينده فراتر رود، با عرضه بيشتر گوشت مرغ منجمد با آن مقابله خواهد شد.
آرامش در بازار سيم كارت تلفن همراه حاكم شد
020961.jpg
نوسانات بهاي سيم كارت كه از دو هفته گذشته تشديد شده بود، چهارشنبه گذشته با تداوم واگذاري سيم كارت هاي اولويت هاي اول تا چهارم، تثبيت و آرامش در بازار سيم كارت حاكم شد. شركت مخابران ايران واگذاري تدريجي 233 هزار سيم كارت پيش فروش شده در سال گذشته را از 18 مهرماه گذشته آغاز كرد. هر قطعه سيم كارت صفر روز چهارشنبه بين 9 ميليون و 450 هزار ريال تا 9 ميليون و 550 هزار ريال و هر قطعه سيم كارت كار كرده نيز بين 9 ميليون و 50 هزار ريال تا 9 ميليون و 150 هزار ريال داد و ستد شد. هر قطعه سيم كارت صفر روز سه شنبه بين 9 ميليون و 400 هزار ريال تا 9 ميليون و 50 هزار ريال و هر قطعه سيم كارت كاركرده نيز بين 9 ميليون 150 هزار ريال تا 9 ميليون و 250 هزار ريال، خريد و فروش شد. هر قطعه سيم كارت صفر در پايان هفته گذشته به طور متوسط بين 9 ميليون و 850 هزار تا 10 ميليون و 250 هزار ريال و هر قطعه سيم كارت كاركرده بين 9 ميليون تا 9 ميليون و 400 هزار ريال در بازار تهران خريد و فروش شد. در همين حال، واگذاري سيم كارت هاي چهار اولويت اعلام شده در مراكز پستي و برخي دفاتر خدمات مشتركان جريان دارد. بيش از پنج ميليون و 600 هزار متقاضي از سراسر كشور اسفندماه 82 براي دريافت سيم كارت تلفن همراه ثبت نام كردند.

درد دل
به ما زنگ بزنيد
۲۰۵۲۶۲۷ تماس شنبه تا چهارشنبه 15الي 16
سرباز متاهل 
مشمول سربازي نيروي انتظامي هستم، در غياب من چه كسي عهده دار هزينه هاي زن و فرزند من است؟
دفتر ملاقات با نمايندگان مجلس هم بي    فايده است، چون متصديان اين دفاتر فقط نامه ها را دريافت مي كنند بدون اينكه پيگيري و اقدامي صورت گيرد.
آقاي نوري 
بيماري MS و هزينه هاي سرسام آور
۱۷ سال است كه بيماري MS دارم. آمپول هايم را قبلا با دفترچه بيمه رايگان دريافت مي كردم ولي هم اكنون بايد هزينه سرسام آوري را براي خريد داروهايم صرف كنم. از طرف ديگر مريضي من به شكلي است كه نه به من كار مي دهند و نه مي توانم كاري انجام دهم. هزينه هايم را از كجا تامين كنم؟
شهرام الهايي سحر
مفقود شدن ديپلم 
فارغ التحصيل سال 72-71 دبيرستان تربيت بدني وابسته به سازمان تربيت بدني هستم. حالا  كه به دبيرستان براي گرفتن ديپلم مراجعه مي كنم، مي گويند مفقود شده است، سازمان تربيت بدني هم جوابگو نيست. الان كه نياز كاري به ديپلم دارم مشكل مرا چه كسي حل مي كند؟
جلال حسيني 
نبود روشنايي زير پل همت 
خيابان وليعصر زير پل همت فاقد روشنايي است و محل تجمع معتادان و افراد لاابالي شده است. گفتني است اين محدوده بين شهرداري هاي منطقه 
3 و 6 واقع شده است و هيچكدام از شهرداري ها حاضر به انجام اين كار نمي شوند.
آژانس هاي بدون مجوز جنت آباد
آژانس تاكسي سرويسي در منطقه جنت آباد دارم. متاسفانه به خاطر وجود حدود 30 آژانس تاكسي سرويس بدون مجوز، كار ما كساد شده و از رونق افتاده است، براي جلوگيري از فعاليت اين آژانس ها دو سال پيش شهردار منطقه دكتر غفوري به اتحاديه آژانس داران نامه نوشته، ولي هيچ اقدامي صورت نگرفته است. به اماكن، وزارت كشور و سازمان بازرسي هم مراجعه كرده ايم، ولي كاري انجام نشده و بيشتر آژانس هاي بدون مجوز با رشوه كار خود را همچنان ادامه مي دهند. از طرف ديگر بايد توجه داشت كه اين مساله امنيت جان و مال مردم را در بر مي گيرد.
آژانس دار
بي اعتباري وكالتنامه 
مادرم براي دريافت بن كارگري پدرم از سازمان تامين اجتماعي شعبه 15 اول بزرگراه فتح، وكالتنامه رسمي دارد. بعد از 3-2 روز صرف وقت، اين سازمان اعلام كرده كه وكالتنامه رسمي مورد قبول نيست و بايد پدرم براي دريافت بن خود حضوري مراجعه كند. چطور است كه وكالتنامه رسمي كه در همه جا مورد استناد است در اين سازمان اعتبار ندارد؟
علي اظهر
پل عابر مشرف به منزل مسكوني 
در محدود خيابان فدائيلان اسلام ايستگاه منصورآباد پل عابري نصب شده كه مشرف به منزل ما است. اين پل حفاظ ديد ندارد. به دفعات به معاونت ترافيك شهرداري منطقه 20 مراجعه كرده ام، ولي ادعا مي كنند كه پيمانكار مشخص نيست. 7 ماه پيش هم مهندس ولي نژاد، معاون اين حوزه گفت رسيدگي مي شود ولي خبري نشده است.
آقاي فتوحي 
كتك زدن دانش آموز
شاهد كتك كاري ناظم مدرسه راهنمايي شهيد منتظري منطقه 11 با كابل برق بودم و جالب اينكه مدير مدرسه هم بي تفاوت ناظر موضوع بود. آيا اين روش تربيت و آموزش فرزندانمان است؟
مادر دانش آموز
جايزه را نداده اند
هشتم تيرماه كه قرعه كشي بانك ملت انجام شد، برنده يك دستگاه خودرو شدم و تاكنون از تحويل خودرو خبري نشده است. هر بار به تعويق مي اندازند. تا كي بايد منتظر بمانيم.
اسماعيلي 
۳ ماه اجاره عقب افتاده 
۴۸ سال سن دارم با 3 بچه. شوهرم با ما بسيار بدرفتاري مي كند، بيكار است، هر بار ما را تهديد به بيرون انداختن از خانه مي كند. 3 ماه است كه اجاره ما به تعويق افتاده است. دنبال كار مي گردم، كسي كاري به من نمي دهد، ما چه كار بايد بكنيم؟
كرج 
ارتقاي شغلي تعلق نمي گيرد
فرهنگي هستم با 25 سال سابقه. سال گذشته تقاضاي انتقالي كردم و حال در دو مدرسه تدريس مي كنم. هم اكنون قانون ارتقاي شغلي به من تعلق نگرفته است، چون در يك مدرسه تدريس نمي كنم. به اداره  مراجعه مي كنم، مي گويند ما نمي دانيم برو به وزير بگو، آيا با 25 سال سابقه و سوابق خوب خدمتي، درست است كه ارتقاي شغلي به من تعلق نگيرد.
خانم جمال اف 

دخل و خرج
ايرانشهر
تهرانشهر
خبرسازان
در شهر
طهرانشهر
محيط زيست
|  ايرانشهر  |  تهرانشهر  |  خبرسازان   |  دخل و خرج  |  در شهر  |  طهرانشهر  |  محيط زيست  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |