دوشنبه ۱۸ آبان ۱۳۸۳ - سال دوازدهم - شماره - ۳۵۴۹
انساني كردن معماري و شهرسازي تحت لواي فرهنگ غني ايراني - اسلامي
معماري با مقياس انساني 
الگوپذيري و تقليد كوركورانه از هر آنچه غربي است - بدون در نظر گرفتن تبعات آن - شهرهاي قديمي و مهم مانند تهران،  قاهره و استانبول را به كلي از هويت و شخصيت اصلي شان دور و محيط زيست آنها را تخريب كرده است...
022545.jpg
مهدي عباسي 
زندگي طي حيات بشر، پيوسته تحت تاثير تفكر و انديشه او بوده است؛ سنتز و دستاورد عيني اين فعاليت فكري، تحولات عميق و شگرف در شيوه و شكل معيشت، همگام با تغييرات هر دم دگرگون شونده اي است كه لاجرم به پيچيده تر شدن و بغرنج تر شدن خود زندگي انجاميده، حال آنكه انسان موجودي است طبيعي و لزوما ساده زيست و وابسته به طبيعت و محيط خويش كه در عين حال توانايي آن را ندارد كه از اصل و محيط خويش دور و جدا بماند...
انقلاب علم و فن كه خود معلول فعاليت هاي عقلي و يدي آدمي است، قدرت دگرگون كنندگي غير قابل تصوري به او بخشيده، ولي بايستي اذعان كرد كه اين محصول ارزشمند بطور ناخواسته و در بطن خويش واجد آنچنان پيامد هايي بوده كه توانسته به دفعات، نوع بشر را گاه تا مرز نابودي بكشاند. با اين وجود ميان تكامل ارگانيك آلي و پيشرفت فرهنگي بشر ارتباط تنگاتنگي برقرار است كه هر قدر از نظر تكاملي پيش تر برويم، دستگاه عصبي او را پيچيده تر مي يابيم.
فرهنگ ها، يعني اعتقادات، سنت ها، اسطوره ها و افسانه هاي عاميانه و ...، همگي باورهاي غني و ارزشمندي هستند كه با الهام از آنها، حيات جامعه، شانس بيشتري براي بقا دارد. در زمان ما كه همه چيز را به سمت گلوباليسم و جهاني شدن سوق مي دهند، همچون جهاني شدن اقتصاد و پول، جهاني شدن شيوه و شكل زندگي، جهاني شدن محاورات، جهاني شدن معماري و شهرسازي يا بين المللي كردن آن و ... گر چه بسياري از اين تمهيدات را، پيشرفت علم و فن،  ناگزير و در عين حال سودمند مي داند، ولي غالبا در پشت پرده اين جهاني شدن ها، اهداف نو استعماري و تحميل ميل و اراده اقليت بر اكثريتي عظيم با هدف سودجويي هاي كلان به وسيله استحاله و حذف كشورها و ملت هايي كه بدان ها با ديده تحقير نگريسته مي شود نهفته است و در اين ميان از همه خطرناك تر و فاجعه بارتر، جهاني شدن فرهنگ ها به معناي يكسان شدن آنهاست....
پاسداري از ميراث فرهنگي متقدمان، حفظ و ارتقاي آن در چارچوب تمايلات، خلاقيت ها، ذوق و علايق ملي و مذهبي، وظيفه يكايك افراد آن ملت است؛ در اين بين ايراني ها واجد آنچنان فرهنگي بوده اند كه در طول تاريخ خود، تقريبا همه مهاجمان خارجي را در صورت عدم موفقيت در دفعشان، در خود مستحيل كرده است. اين فرهنگ بعدها با الهام از تعاليم و دستورات جهان شمول اسلامي، هدفمند، پربارتر و غني تر شده به قسمي كه بسياري از محصولات بعدي فكري و فرهنگي اين ملت با تاسي و تاثيرپذيري و الهام از آن سرچشمه فياض، جان و نشاط تازه اي يافته است.
نحوه نگرش و تفكر غربي در حوزه معماري و ساخت و ساز در شهرهايي كه دير زماني داراي كيفيات اكولوژيك متناسب و صحيحي بوده اند، موجب تخريب محيط زيست و از قواره افتادن آنها شده، به گونه اي كه امروزه كار و زندگي در شهري مانند تهران در واقع همسنگ با مشقت و عذاب است.
به نظر مي رسد كه رسالت معماران جوان در اين ميان بسيار سنگين است، به نحوي كه بايستي با آگاهي از تاريخ، فرهنگ و گذشته جامعه، مقتضيات كنوني و اصيل مردم خويش را درك كرده و با خلاقيت و نوآوري جوابگوي آن باشند.
غني سازي و نگرش نوين به اين اهداف با ابعاد حيرت آورشان و كاستن از حدت آنها، حقيقتا كار دشواري است. زيرا علاوه بر نيازهاي سريع التغيير و هر دم افزون شونده در جوامع سنتي كه ظاهرا همگام با كاروان پيشرفت و ترقي است! به عنوان موانع كند كننده اين اقدامات از يك سو و عامل نيرومند بيروني كه عبارت است از سرعت تحولات عظيم در زمينه تكنولوژي از ديگر سو و همچنين فشار فزاينده غرب به منظور تحميل نتايج مادي و معنوي ناشي از آن را نبايستي از نظر دور داشت.
پيدايش انقلاب الكترونيك و دستيابي به پديده شگفت آوري به نام تكنولوژي ارتباطات و اطلاعات، يعني ارتباط با همه چيز و اطلاع از همه چيز كه مي  توان آن را به معني حذف فاصله ها در مقياس جهاني دانست، در تحليل نهايي عبارت خواهد بود از مسابقه اي گيج كننده و حيرت آور در دنياي تجارت و انباشتگي ثروت براي معدودي و فقر و سرگشتگي براي خيل عظيم جوامع و ملت ها.
در عين حال با استفاده مناسب از اين پديده قدرتمند، مي توان آن را به وسيله سودمندي به منظور دستيابي به اهداف مورد نظر خود در ترميم و بهبودبخشي به آنچه تاكنون صورت گرفته و انساني كردن هر چه بيشتر معماري براي آينده اين كشورها بدل كرد. از سوي ديگر در كشورهايي كه داراي تمدني ديرينه هستند بايستي درك عمومي نسبت به ارزش هاي تاريخي و گذشته با شكوه آن تقويت شود و در مقابل با قبولاندن يك توسعه مهار شده و به دور از شتابزدگي و هيجانات همگام با كاهش تدريجي موقعيت ها، ابزار و لوازمي كه سبب رشد گرايش هاي هيستريك نسبت به جاذبه هاي بي شمار جوامع مصرفي در غرب مي شوند زمينه را براي ظهور و ابقاي ارزش هاي فرهنگي، ملي و تجلي آنها در معماري، بيشتر كرد.
الگوپذيري و تقليد كوركورانه از هر آنچه غربي است بدون در نظر گرفتن تبعات آن همانگونه كه بيان شد، شهرهاي قديمي و مهم مانند تهران،  قاهره و استانبول را به كلي از هويت و شخصيت اصلي شان دور و محيط زيست آنها را تخريب كرده است و به رغم كوشش فراوان در جلوگيري از به وجود آمدن چنين وضعي، اين شهرها به سرنوشت محتومي گرفتار شده و روز به روز بر مشكلات آنها اضافه مي شود.
بالاخره تفكر به شيوه غربي در عرصه معماري و شهرسازي در كشورهاي مشرق زمين بويژه كشورهاي اسلامي، با هنجارها، عادات، باورها و معيارهاي پذيرفته شده كه ريشه در تاريخ هزاران ساله دارد، الزاما به ايجاد شرايط زندگي بهتر نينجاميده، بلكه نتايج به شدت زيانباري را موجب شده است. اين امر نشان مي دهد كه تا چه اندازه ممكن است فرهنگ ها با يكديگر در تضاد و ناسازگاري باشند.
متاسفانه وضعيتي كه امروزه شاهد آن هستيم،  آشفته بازاري در فرهنگ معماري و ساختمان سازي است، بطوري كه اگر شخصي در تهران در طول يك خيابان 200 متري پياده حركت كند، در آن سبك ها، رنگ ها، مصالح و نماهايي مي يابد كه غالبا با تقليدي سبك و ناموزون از شيوه هاي كهن و يا معاصر غربي با اختلاف ارتفاع و طبقات از يك تا 20 طبقه در كنار يكديگر قرار گرفته اند، تعميم اين وضعيت در كل شهر واقعا اسفبار و مايوس كننده است. شخصيت دوگانه بناها را مي بايست از يكديگر تفكيك كرد. بايستي ترتيبي اتخاذ شود، آن بخشي كه به مجموعه شهر مربوط مي شود ، يعني حجم، مصالح و رنگ در نماها،  دقيقا و با حساسيت توسط معماران و به صورت جزئي از كل و در كل ديده شود. مسوولان امر نبايد اجازه دهند كه مالكان با اعمال سليقه هاي شخصي در اين موضوع دخالتي كنند. در غير اين صورت به تشديد و وخامت وضعيت كنوني مي انجامد. ولي در خصوص فضاهاي داخلي مي توان به سليقه و علاقه اشخاص و مالكان عمل كرد. در كشورهاي اسلامي،  ساختمان هاي بومي كه غالبا بعد از استقرار نظام اسلامي در اين سرزمين ها ساخته  شده اند و موافق سنن فرهنگي اين جوامع اند، داراي زمينه مناسبي براي الهام بخشي به معماران هستند و آنان را در دستيابي به راه حل هاي مناسب با در نظر گرفتن مقتضيات زندگي امروز و به كمك مصالح جديد به مقياس انساني ياري خواهد كرد.

اصلاحيه
بدينوسيله ضمن پوزش از خوانندگان معزز صفحه زيباشهر، اعلام مي شود: سمت حجت الاسلام و المسلمين سيد رضا تقوي، رئيس شوراي سياستگذاري ائمه جمعه است كه در يادداشت تعامل انسان و فضا از منظري اسلامي منتشر شده به تاريخ 10 آبان 1383، رئيس شوراي سياستگذاري ائمه جمعه و جماعت ذكر شده بود.
گروه زيبا شهر

نگاه منتقد
انتزاعي مرگبار...!
نگاهي به جدا شدن بخش هايي از حريم شهر تهران بر اثر اقدامات غير قانوني وزارت كشور
بهرام هوشيار يوسفي 
در گفت وگويي كه با با پرفسور علي مدني پور، استاد و رئيس تحصيلات تكميلي دانشكده معماري و شهرسازي دانشگاه نيوكاسل  و كارشناس بين المللي طراحي و برنامه ريزي شهري و نويسنده كتاب تهران ساخت يك ابرشهر Tehran: The Making of a Metropolis داشتيم منتشر شده در زيباشهر دوازدهم مهرماه جاري ايشان در مورد حوزه نفوذ يك شهرداري بزرگ و لزوم گسترس آن اشاراتي بسيار جالب داشتند: ... در شهر تهران، شهرداري مجاز است كه در داخل محدوده شهر به صورت محدود تصميم گيري كند ولي مقدار زيادي از رشد و مشكلات شهر تهران در داخل منطقه شهري تهران ولي ماوراي حوزه تصميم گيري شهرداري تهران است؛ اداره [شهر تهران] نيازمند اين است كه شهرداري داراي ساختاري باشد كه قدرت هماهنگي و مرتبط كردن دو حوزه شهر و حومه آن كه رشد اصلي شهر در آن است را داشته باشد. در تمام شهرهايي كه محدوده اداري شهر با محدوده عملي آن دوگانه باشند، همين مشكل وجود دارد و مبارزه با مسايل شهر دشوار مي     شود. مبحث ايجاد سازمان هاي اداري كلانشهري در حالتي كه هم به اندازه كافي دموكراتيك باشند كه بتوان آنها را نماينده خواسته هاي مردم دانست و در عين حال داراي كارايي و پوشش جغرافيايي مناسب براي مسايل عمده شهري مثل حمل و نقل شهري كه نوعا مساله محله اي نيست و غيره را داشته باشند بسيار اهميت دارند.... آنچنان كه مدني پور نيز بدان اشاره دارد به جرات مي توان گفت پوشش جغرافيايي Geographical Coverage مناسب يكي از مهمترين مولفه ها در تواندهي يك مديريت موفق شهري در عرصه برنامه ريزي كلانشهري چونان تهران است.
با مقدمه فوق ، به راستي ، تصويب درخواست وزارت كشور در كميسيون سياسي و دفاعي هيات دولت سي ام مهر ماه جاري در مورد انتزاع بخش هايي از حريم تهران همچون دو روستاي باغستان و گرمدره از حريم منطقه 18 و الحاق آن به شهريار و كرج را با كدام منطق مي توان ارزيابي كرد؟! صرفنظر از اهداف بعضا سودجويانه و سياسي كه معمولا بر اقداماتي اينچنيني متبادر است  و نيز دستور صريح مقام رياست جمهوري مبني بر توقف انتزاع بخش هايي از حريم تهران، در اين موقعيت حساس وظيفه شوراي شهر تهران به عنوان تبلور مشاركت و انديشه شهروندان در عرصه شهري، عدم سكوت در مقابل اقدامات غير قانوني در اين عرصه و برخوردي قانوني با ديدگاه هاي ذي نفوذ و غير كارشناسي است.
در انتها بايد يادآوري كرد عرصه مديريت  ، برنامه ريزي و طراحي شهري حائز حساسيتي آنچنان است كه هر نوع برخورد عجولانه و غيركارشناسانه اگر نگوييم سودجويانه و خائنانه! با اين حوزه، آنچنان تاثيرات عميق، دهشتناك و مرگباري را به دنبال خواهد داشت كه التيام زخم هاي حاصل از آن به معناي حقيقي كلمه غير ممكن است ؛ مثال هايي چونان بيجه و ماجراي شهر حاشيه اي پاكدشت آينه هايي تمام نما از نوعي بي   برنامگي است كه بخش شهري، اگر نگوييم مهمترين، حتما يكي از مهم ترين عوامل زايش آن است.

زيبـاشـهر
ايرانشهر
تهرانشهر
خبرسازان
دخل و خرج
در شهر
درمانگاه
|  ايرانشهر  |  تهرانشهر  |  خبرسازان   |  دخل و خرج  |  در شهر  |  درمانگاه  |  زيبـاشـهر  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |