كتاب هايي كه منتشر مي شوند، آگاهي هايي كه مي ميرند
وداع با كتاب ناب
پيش از اينكه به كتابفروشي هاي خاطره انگيز سال هاي دور برسيد، همهمه كتاب ها و CD هاي غير مرتبط و هزار رنگ ذوقتان را مي كشد. مغازه هايي كه زماني بورس ادبيات ايران بودند، حالا در لابه لاي كتاب هاي درسي و كمك آموزشي و البته كتب تخصصي بويژه كامپيوتر زندگي رادنبال مي كنند
|
|
مسعود مير
خواندن مقدس است. شايد از همان زماني كه تمام آئين و دستورات پروردگار براي مردم مكتوب شد، كتاب و كتاب خواندن جايگاه ويژه خود را يافت و ازآن زمان تاكنون كتاب همراه انسان ها بوده است. گاهي بيشتر و گاهي هم كمتر و حتي در برهه هايي از زمان به اجبار ناديده گرفته شده است.
كتاب و كتابخواني در ايران اما داستاني هميشه پرافت و خيز داشته است. در اين كشور روزگاري يك كتاب راجع به روز قيامت و دنياي پس از مرگ مورد توجه قرار مي گيرد و زماني خاطرات يك زنداني سياسي. البته اين نكته را هم بايد در نظر گرفت كه گاهي اوقات پديده هاي جهاني هم در بازار كتاب و سليقه كتابخوان هاي ايراني تاثير گذاشته است. براي نمونه مي توان به حدود 15 ترجمه مختلف از سري داستان هاي هري پاتر اشاره كرد كه زماني در ايران و بازار كتاب مرزهاي جديدي را درنورديد.
بازار كتاب در شهري مثل تهران هم داستان مفصلي دارد. زماني خيابان انقلاب اولين گزينه براي خريد كتاب بود، اما اگر اين روزها در اين خيابان راه برويد متوجه تغييرات وسيعي در اين بازار خواهيد شد. به غير از چند كتابفروشي كه سال هاست انقلاب را قرق كرده اند، ساير مغازه ها با گرد دوران جديد پوشيده شده اند. پيش از اينكه به كتابفروشي هاي خاطره انگيز سال هاي دور برسيد، همهمه كتاب ها و CD هاي غير مرتبط و هزار رنگ ذوقتان را مي كشد. مغازه هايي كه زماني بورس ادبيات ايران بودند، حالا در لابه لاي كتاب هاي درسي و كمك آموزشي و البته كتب تخصصي بويژه كامپيوتر زندگي رادنبال مي كنند. پيدا كردن كتاب هايي كه نه آموزشي باشند، نه كمك آموزشي و نه تخصصي آن هم تخصص هاي عجيب در مركزي كه زماني اولين و آخرين گزينه براي عاشقان كتاب بود، دردي است كه به جان معتادان به كتاب و مطالعه افتاده است. البته اين بدان معني نيست كه تعداد كتابفروشي ها در تهران كاهش يافته است، بلكه نكته اينجاست كه كتابفروشي ها ديگر تمركز سابقشان در يك نقطه از شهر را فراموش كرده اند. اين روزها بعضي كتابفروشي ها براي رهايي از دايره تكراري علاقه مند نداشتن به انجام كارهاي جانبي دست زده اند. ايجاد فضايي براي استراحت و گاهي غذا خوردن در يكي، دو كتابفروشي حوالي خيابان ميرداماد، نمونه جالبي است از كتابفروشي هايي كه با مراجعه به آنها هم مي توان كتاب خريد، هم چيزي خورد. در ضلع شمالي پل سيدخندان خيابان شريعتي مي توانيد كتابفروشي را بيابيد كه در آن براي گفت وگوي اهل فن و خريداران جايگاهي در نظر گرفته شده است.اكثر كتابفروشي ها هم با توجه ويژه به دكوراسيون فروشگاهشان سعي در جذب مشتري هاي بيشتري دارند. اگر به نمايندگي و فروشگاه چند انتشاراتي معتبر در خيابان كريم خان سري بزنيد، موسيقي ملايم، نورپردازي و البته چيدمان كتاب ها و قفسه شما را مجبور به تامل مي كند. شايد چنين فرصتي كافي باشد تا در قلاب كتاب و كلمات گرفتار شويد. ميان هزاران جلد كتاب خواندني در اين فروشگاه ها، حتما يك جلد كتاب براي شما جالب خواهد بود و اين يعني پيروزي لغات به كمك فضا.
با تمام اين تفاسير آنچه كه از اهميت ويژه اي برخوردار است، خريد كتاب و چاپ و خواندن آن است.عمده ترين رقم چاپ كتاب در ايران اختصاص دارد به كتاب هاي تست، حل المسائل و كمك درسي هم كه علتش روشن است. جمعيت يك ميليوني داوطلبان كنكور و مدرسه روهاي محترم براي درس خواندن و واحد پاس كردن و البته ورود به دانشگاه به ناچار هزينه هاي گزافي بابت خريد كتاب هاي رنگين و البته به درد نخور البته از اين بابت كه اين كتاب ها فقط يك سال تاريخ مصرف دارند! مي پردازند.نمونه ديگري از كتاب هايي كه با تيراژ نسبتا بالايي چاپ مي شوند، كتاب هاي حوزه دين است. گرچه سال گذشته تعداد عنوان اين كتاب ها از رشد چنداني برخوردار نبود، اما 1039 عنوان كتاب جديد امسال نسبت به بازار نه چندان جالب كتاب، رقم قابل توجهي است.يكي ديگر از حوزه هايي كه ركود بازار كتاب را حس كرده است، حوزه كودك و نوجوان است كه تعداد عنوان كتاب هاي جديد در آن، به اندازه تعداد انگشتان دست است. ساير كتاب هاي چاپ مجدد هم با تيراژ هاي كم نشان ازوضعيت نامطلوب اين حوزه دارد كه البته مخاطبان فراواني هم دارد. چاپ كتاب براي نوجوانان در شرايط برنامه هاي درسي فشرده، نبودن عناوين جذاب و البته عدم فرهنگ سازي براي آنها كه هنوز نياموخته اند بايد مطالعه را به تفريح هاي ساده انگارانه ترجيح بدهند، از عواملي است كه باعث شده انتشاراتي هايي كه فقط به چاپ كتاب هاي كودكان و نوجوانان فكر مي كنند انگيزه هاي خود را از دست رفته بيابند و اما يكي از اتفاقات عجيب در حوزه چاپ و نشر در سال هاي اخير انتشار كتب عامه پسند است. البته هيچگاه نبايد طرفداران اينگونه كتاب ها را در ساير كشورهاي دنيا فراموش كرد. اما هنگامي كه عناوين كتاب هاي منتشر شده در زمينه هاي كف بيني و طالع شناسي، علوم غريبه و تعبير خواب و البته داستان هاي سطحي و رمان هاي درجه چندم گوي سبقت را از ديگر عناوين كتب با موضوع هاي مهمتر! مي ربايند، بايد كمي بيشتر درنگ كرد. هنگامي كه نويسنده هاي طراز اول ايران از چاپ نشدن كتاب هايشان ناراضي اند و انتشاراتي ها در صورت چاپ اين كتاب ها با تمام موانع موجود تيراژي بيشتر از 2 هزار جلد را براي آنها در نظر نمي گيرند هرچند كه همان تعداد هم به فروش نمي رسد. مي توان روي واژه سطح سليقه عوام متمركز شد. وقتي داستان هاي تكراري و بي محتوا با جلدهاي آنچناني، طالع بيني هاي مختلف و البته دور از حقيقت و خلاصه كتاب هايي اگر بتوان گفت كتاب كه مولفانش بيش از نويسنده بودن، بازارياب هاي خوبي هستند، گوي سبقت را در بازار آشفته كتاب مي ربايند. بايد به اين موضوع انديشيد كه كتاب نقش روشنگري و رسالت ديرين خود را در ايران به چه بهايي از دست مي دهد؟ وقتي حروف سربي روي كاغذهاي بي رمق نقش مي زنند و جلد و شيرازه و زركوب روايت را ادامه مي دهند، نتيجه حتما كتاب نيست. گاهي نتيجه كالايي مي شود براي به نان رسيدن بعضي هايي كه يا تقدس كتاب را نفهميده اند يا سعي مي كنند خودشان را به كوچه ديگري برسانند. البته سليقه خوب مستلزم وجود تربيت خوب است كه در وادي كتاب جز با مطالعه سطوري كه نويسند ه اي را به اوج رسانده ولي در عوض مغزش را چلانده ميسر نيست. به اين فكر كنيد كه در حوزه هاي مختلف هم نويسنده خوب داريم و هم قلم استوار. مي ماند انتخاب شما كه اميدواريم سطحي نباشد...
|