ما مي دانيم كه احتياج داريم به متافيزيك و به يك تكيه گاه ماوراءالطبيعه بينديشيم. يعني درست در لحظاتي نيز كه دچار مشكل مي شويم از خداوند مدد مي جوييم. در تمامي اديان الهي نيز پيروانش در لحظات سخت چنين مي كنند؛ حتي كساني كه خود را تابع هيچ مذهبي نمي دانند
سهيلا نياكان
اشاره:
دكتر اكبر عالمي نام آشناي عرصه هنر ايران احتياجي به معرفي ندارد، اما براي رعايت سنت مطبوعاتي اين صفحه يادآور مي شويم كه او فارغ التحصيل رشته عكاسي، سينما، تلويزيون و ادبيات زبان انگليسي است.
نويسندگي، تحقيق و ترجمه كتابها و مقالات عكاسي و سينمايي، ۲۸ سال تدريس در دانشگاههاي ايران از جمله دانشكده هنر و تربيت مدرس در رشته هاي عكاسي، فيلمبرداري، كارگرداني سينما، نقد و تحليل عكس و فيلم، مباحث زيبايي شناختي و جامعه شناختي در هنر از جمله فعاليتهاي برجسته اوست.اكبر عالمي داوري جشنواره هاي بين المللي بسياري را در زمينه هاي فيلم و عكس عهده دار بوده و چند فيلم مستند و آموزشي را كارگرداني كرده است.با دكتر عالمي به عنوان دبير هيأت علمي عكس جايزه جهاني هنر و نيايش، گفت وگويي انجام داده ايم كه از نظرتان مي گذرد.
* از آنجا كه ارتباط انسان با عالم متافيزيك، يك رابطه معنايي است و نه رسانه اي؛ موضوع نيايش چگونه مي تواند در عكاسي قابل ارائه باشد و چطور مي توان اين مسئله را در عكاسي لحاظ كرد؟
- منظور شما دقيقاً اين است كه ذهنيت چگونه به عينيت ممكن است تبديل شود. ما در فراخواني كه به زبانهاي انگليسي و فارسي براي تمامي عكاسان جهان داديم، اعلام كرديم هر آنچه باعث ستايش پروردگار و مبدأ خلقت باشد و هرگونه رابطه مخلوق با خالق، حتي عبادتگاههاي فردي و جمعي و يا ستايش مظهر خلقت مثل منظره يا طبيعت، به شرط آن كه تجلي خالق در آن عكس ديده شود، مي تواند در اين جايزه جهاني شركت كند، در حقيقت اين فرصتي بود كه ما بتوانيم با دنيا ارتباط بيشتري برقرار و ثابت كنيم كه قوم ايراني به همه مذاهب و اديان الهي احترام مي گذارد و متقابلاً آنها را درك مي كند.
* با توجه به اين كه موضوع مسابقه، هنر و نيايش است، چه تعريفي از عكاسي هنري داريد و در واقع تركيب عكس هنري و نيايش در قالب كدام تعريف قابل ارائه است؟
- همچنان كه مي دانيد هنر در تعريف نمي گنجد؛ هنر بيشتر در توصيف براي ما آشكار مي شود. به عبارتي هنر، انتقال يك انديشه و يك احساس است كه مي تواند با نيايش و ستايش پروردگار پيوند بخورد. بعضي از هنرمندان عكاس نيز مي توانند تصور كنند كه اين دو با هم قابل جمع شدن نيستند و تبديل آنچه كه ذهنيت ناميده مي شود، به عينيت بسيار دشوار است. بنابراين ما مرحله اول تجربه خود را پشت سر گذاشتيم. بيش از ۴۵۰۰ عكس به تهران رسيد. ۳۷ كشور جهان در اين جايزه شركت كرده اند و آثار عكس بسيار خوبي انتخاب شده اند. ما نيز مانند شما فكر مي كرديم چگونه مي شود ستايش پروردگار و نيايش خالق از طريق عكس قابل توصيف باشد. اما هنر، موضوع پيچيده اي نيست؛ به گمان من بيان انديشه و ثبت يك لحظه و احساس است. حتي يكي از موضوعاتي كه ما در فراخوان اعلام كرديم، مربوط به امپرسيون صورت آدمها به هنگام نيايش چه به صورت فردي و چه گروهي است. همچنين موضوعاتي ديگر مربوط به لباس، كودكان و نيايش، عبادتگاهها و يا حتي عقايد خرافي كه بدون دليل و يا با دليل وارد مذهب شده اند، البته از قبل اين مسئله هم اعلام شده بود كه همه عكاسان شركت كننده در صورت تمايل مي توانند توضيح مختصري نيز درباره آثارشان ارسال كنند تا براي مثال ما بدانيم كه اجراي يك مراسم در تبت، چگونه مراسمي است.
* به اين ترتيب، آيا موضوع اهميت بيشتري در انتخاب آثار داشته يا بيان تصويري و تكنيك ارائه آن. براي مثال از ديدگاه شما، عكس از نماز موضوع هنر و نيايش است يا عكس از بازي چند كودك نيز طوري كه بيننده فكر كند مثلاً به دليل نوع نورپردازي اش به جهان ماوراء مربوط مي شود، مي تواند يك نيايش دروني را طرح كند؟
- به نظر من تكنيك از محتوا جدا نيست. تا آنجا كه من از درون جلسات داوري براي مرحله انتخاب اوليه خبر دارم، هر دو مورد مذكور مورد توجه و عنايت هفت داور ايراني كه در اين مرحله قضاوت مي كنند، بوده است. برخي عكسهايي كه به دست مان رسيده اند، بسيار بي ارتباط با موضوع بوده اند؛ مثلاً شخصي مدعي بوده است كه معناي عكسي كه از يك گل يا كودك گرفته، نيايش پروردگار است. يا برخي ديگر از عكسها اصلاً فاقد حداقل تكنيك بوده اند. بنابراين در مرحله اوليه همه اين موارد مردود شدند. به هر حال به هر دو مورد يعني هم تكنيك و هم محتوا اهميت داده شده است.
* چه برنامه هايي پيش بيني شده اند تا عكاسان ترغيب شوند بر روي موضوعات نيايش كار كنند؟
- داوراني كه انتخاب شده اند، افرادي بي طرف اند كه از احساسات فردي و شخصي خود فاصله گرفته و به درجه اي از پختگي رسيده اند كه مي توان گفت قضاوت شان بسيار به عدالت نزديك است. از سويي ديگر، عكسهايي كه در مرحله نخست در اختيار داوران قرار مي گيرد، بدون نام عكاس و مشخصات فردي عكاس است و به صورت كد به آنها ارائه مي شود. يعني داوران فقط با يك عدد چند رقمي سر و كار دارند و نمي دانند كه صاحب هر عكس چه كسي است. ضمن آن كه هم هسته مركزي يعني هيأت علمي كه شبيه به هيأت امناء عمل مي كند و هم هفت داور ايراني كه در مرحله مقدماتي به داوري مي پردازند، به درجه اي از پختگي رسيده اند كه باعث يأس و نااميدي عكاسان نشوند. هنرمندان دنيا وقتي بي انصافي ببينند، دلسرد مي شوند و در دوره بعدي كوششي نخواهند كرد. اما اگر انصاف و عدالت را استشمام و احساس كنند، ترغيب مي شوند براي سال بعد كه فرصت بيشتري دارند، آثار بيشتري نيز تهيه و ارسال كنند. در واقع ما به وسيله اين نمايشگاه كه از اول تا هفتم بهمن در فرهنگسراي نياوران برگزار خواهد شد، به چهار گوشه دنيا سر مي زنيم و به ضيافتي مي رويم كه در آن شاهد نگاه عكاسان هنرمندي در جهان هستيم كه به اين فعاليت مشغول بوده اند.
* به نظر شما بازتاب چنين جايزه اي در ميان محافل دانشجويي و آماتوري چيست؟
- اين سؤال بسيار خوبي است. ببينيد ما از ابتدا فكر كرديم اگر عكاسان را به گروه هاي مختلف تقسيم كنيم و مثلاً آنها را به دسته هاي عكاسان آماتور، حرفه اي، فوق حرفه اي تعريف كنيم، به شكست منجر خواهد شد. در اين باره بحث هاي بسياري داشتيم. هيچ شرطي در اين زمينه قرار نداديم كه به فرض، اين فقط ميدان هنرنمايي براي حرفه اي ها، نيمه حرفه اي ها، آماتورها و يا فوق حرفه اي ها است. در واقع به اين مطلب توجه كرديم كه: «هيچ آدابي و ترتيبي مجوي/ هرچه مي خواهد دل تنگت بگوي.» بنابراين قائل به اين محدوديت ها نشديم. من فكر مي كنم اين قدم بزرگي است براي اين كه ما با دنيا حرف بزنيم و نيز تمامي جوانها ترغيب شوند تا در دوره بعد شركت جويند.
بازتاب اين جايزه اكنون در ايران اين بوده كه عكاسان فوق حرفه اي از اين كه در اين دوره شركت نداشته اند، ابراز تأسف كرده و اعلام كرده اند كه تلاش مي كنند در سال آينده شركت داشته باشند. فكر مي كنم دانشجويان استقبال خوبي از اين جايزه داشته اند. هنوز هيچ گونه آماري به طور دقيق تنظيم نشده كه چه گروه سني و چه طبقه اي از عكاسان مثلاً دانشجويان يا عكاسان حرفه اي چند درصد از شركت كنندگان را تشكيل مي دهند. اين ارزشيابي بعد از برگزاري جايزه جهاني هنر و نيايش انجام خواهد شد.
به هر حال اين يك حركت جهاني است. دنيا در سه دوره در وادي اومانيسم دچار سرگشتگي روحي شد؛ در دوران افلاطون كه مربوط به چهارصد تا پانصد سال قبل از ميلاد مسيح است، سپس بعد از قرون وسطي و دوره سوم؛ اومانيسم به سراغ جوامع بشري آمد و محور همه اين فعاليتها را در خود فرد تلقي كردند و كمتر به خالق انديشيدند. اين سه دوره باعث غفلت انسان مي شود و او را از خود غافل مي كند؛ آنقدر كه انسان متكي به نيروي انديشه و اراده خويش مي گردد. من معتقدم نيروي انديشه و اراده انسان، بيكران است و گاهي گفته مي شود مغز انسان به مراتب هزاران ميليون برابر از يك سوپر كامپيوتر ارزشمند تر و برتر است. چون انسان داراي احساس و كامپيوتر فاقد آن است. لذا اگر خيلي غره شويم و در وادي اومانيسم و نيروي اراده و تحسين توانايي هاي انسان غرق شويم، انسان از مبدأ خود فاصله خواهد گرفت. به اين دلايل، من گمان مي كنم يكي از نتايج چنين اقدامي، آدمها را به فكر فرو مي برد. ما مي دانيم كه احتياج داريم به متافيزيك و به يك تكيه گاه ماوراءالطبيعه بينديشيم. يعني درست در لحظاتي نيز كه دچار مشكل مي شويم از خداوند مدد مي جوييم. در تمامي پيروان اديان الهي نيز در لحظات سخت چنين مي كنند؛ حتي كساني كه خود را تابع هيچ مذهبي نمي دانند.
* آيا اين جايزه باعث نمي شود كه عكاسان تنها براي تصاحب جايزه در اين زمينه به فعاليت بپردازند؟
- اين يك نظر است. من به تمام عقايدي كه تاكنون در اين باره به ما گفته شده، احترام مي گذارم. عكاسي يك رشته گران است. چون عكاسان زماني كه مي خواهند عكسي را تهيه كنند به ابزار نياز دارند. قصد من بيان اين مطلب نيست كه با اين جايزه بر روي يك اثر هنري قيمت مي گذاريم. اين زشت ترين حركتي است كه ممكن است براي ارزيابي يك اثر هنري صورت گيرد، ولي فراموش نكنيم كه ما در دنياي ماده و نه ماديات زندگي مي كنيم تا بتوانيم تجهيز شويم و دوباره قادر به تهيه تصاوير بهتري باشيم. هنوز نمي دانيم كه چقدر از اين جوايز نصيب ايراني ها و چقدر نصيب عكاسان ۳۷ كشور شركت كننده خواهد شد. اين در واقع، نوعي تقدير و قدرشناسي است. منظور اين نيست كه بگوييم جايزه حتماً مي تواند انگيزه اي باشد براي ارسال آثار. هر هنرمند موسيقيدان، نقاش و نويسنده اي زماني كه مشغول خلق اثري است، هرگز به پول فكر نمي كند. پس از آن كه اثر او مورد تحسين قرار گرفت، خود به خود در نتيجه آن حركت، جنبه هاي مادي نيز نصيب هنرمند مي شود. به هرحال، جوانب كار بسيار سنجيده شده است و اين نخستين تجربه اي است كه در دنيا به نتيجه مي رسد. اميدواريم كه در دوره بعد، غفلت هاي ما توسط مطبوعات و كساني كه نگاه خردمندانه و بي طرفانه اي دارند، به ما گوشزد شود و گردانندگان دوره آينده از آن استفاده كنند.
* آن گونه كه از سخنان شما برمي آيد، چنين تجربه اي تاكنون در بخش هاي ديگر جهان به دست نيامده است؟
- اين بخش به صورت جنبي در كنار نمايشگاه هاي عكس در كشورهاي ديگر بخصوص كشور هند برپا شده است. به عنوان مثال، وقتي نمايشگاه عكس هاي اجتماعي برگزار مي كنند، بخشي را هم به موضوع عكس و نيايش اختصاص مي دهند. يا مثلاً نمايشگاه عكسي كه با عنوان زن، كودك و كار يا تلاش برپا مي شود، موضوع نيايش نيز يكي از آنهاست. ولي چنين نيست كه به طور مستقل با عنوان نيايش در نظر گرفته شود.
* آيا پيش از طرح چنين جايزه اي در ايران شما با عكسي كه در زمينه نيايش ارائه شده باشد، روبه رو شده ايد؟
- من از بسياري عكسهايي كه با موضوع نيايش كار شده اند، ديدن كرده ام و برايم جالب بوده است. همچنين آنجا كه عكس ها با خرافات نيز مخلوط شده اند را فراموش نمي كنم، ولي با خود گفته ام كه اين دليل بر برتر بودن چنين عكسي نمي تواند باشد. اكنون عكسي با موضوع نيايش در خاطر دارم كه آن را در نمايشگاهي در هندوستان ديدم. عكس مربوط به فردي در صحرايي بي انتها بود كه با پروردگارش صحبت مي كرد. اين تصوير را كه حدود ۳۳ سال پيش ديدم و از ذهنم بيرون نمي رود، برايم مثل يك خواب است.