كشورهاي در حال توسعه و انرژي اتمي
تهيه اورانيوم غني شده براي كشورهاي عضو باشگاه هسته اي كه فقط دارنده نيروگاه هسته اي بوده ولي فاقد تكنولوژي غني سازي مي باشند هميشه مشكلي بابت خريد سوخت از كشورهاي ديگر بوده است. در نتيجه بسياري از اين كشورها به اين فكر افتادند كه به هر طريقي شده بتوانند به اين تكنولوژي عظيم و پيچيده هسته اي دست يابند
|
|
رامتين راوندي
با توجه به نرخ رشد جمعيت و بالطبع تقاضاي بيشتر براي مصرف انرژي همچنين منابع محدود سوخت هاي فسيلي كه در اختيار كشورهاي معدودي مي باشد ديگر كشورها به فكر افتادند كه از يك منبع انرژي ديگر در كنار سوخت فسيلي استفاده كنند تا خاطر جمعي بيشتر در مورد تهيه انرژي مورد نيازشان در آينده داشته باشند. پس به سمت ساخت نيروگاه هاي هسته اي جهت توليد برق و استفاده هاي صلح آميز آن حركت كردند البته تخطي هايي هم در اين زمينه پيش آمد كه اجتناب ناپذير بود. به هرحال زماني كه دو قطب جهاني قدرت يعني شوروي سابق و آمريكا در جنگ سرد با يكديگر رقابت داشتند جهان تقريباً به دو قطب تبديل شده بود و هر كدام از ابرقدرت ها جهت افزايش سيطره خود در جهان سعي در تقويت نظامي كشورهاي بلوك خود را داشتند كه در اين بين كشورهايي مانند كره شمالي ،هند وپاكستان به كمك شوروي سابق و آمريكا صاحب تسليحات اتمي شدند كه هنوز خطرات بالقوه آن حس مي شود.
با توجه به اين كه كشورهاي دارنده نيروگاه هسته اي جهت تأمين سوخت آن نياز به اورانيوم غني شده داشتند و اكنون نيز چنين است ،ابتدا به فكر تهيه اورانيوم و سپس غني كردن آن افتادند. اگر چند سالي به عقب برگرديم در سال ۱۹۹۶ ميلادي قدرت كل نيروگاه هاي هسته اي جهان حدود ۳۵۰ هزار مگاوات بوده است كه ۹۰% آنها از اورانيوم غني شده استفاده مي كرده اند. البته لازم به ذكر مي باشد كه ميله هاي سوخت غني شده كه مورد استفاده در نيروگاه هسته اي است داراي غناي ۳ الي ۵ درصد مي باشد.
بايد گفته شود كه در سال ۱۹۹۶ مصرف اورانيوم طبيعي (غني نشده) در جهان براي نيروگاه هاي هسته اي كه با آب سنگين كار مي كنند حدود ۶۴ هزار تن بوده است. يعني به طور متوسط در سال ۱۹۹۶ ، ۱۸۲ تن اورانيوم طبيعي براي يك نيروگاه ۱۰۰۰ مگاواتي مورد نياز بوده است. ولي چون كه در ۹۰ درصد نيروگاه هاي جهان از اورانيوم غني شده استفاده مي كنند وزن اورانيوم كه به صورت سوخت با غناي ۳ الي ۵ درصد در يك راكتور هسته اي به طور مثال ۱۰۰۰ مگاوات شبيه نيروگاه بوشهر استفاده مي شود حدود ۳۰ تن در سال مي باشد. اگر بخواهيم به آمارها نگاه كنيم مي توان مشاهده نمود كه از سال ۹۶ نياز به اورانيوم از ۶۴ هزار تن به بيش از ۷۰ هزار تن در سال ۲۰۰۴ رسيده است. ميزان تقاضا تنها در كشورهاي منطقه شرق آسيا به ميزان قابل توجهي افزايش پيدا كرده است. ميزان ذخاير اورانيوم موجود محدود است. تنها مناطقي كه به ميزان كافي ذخيره اورانيوم دارد كشورهاي مشترك المنافع و اروپاي شرقي كانادا، آمريكا، استراليا و... هستند. در ميان كشورهاي مشترك المنافع قزاقستان از ذخيره خوبي برخوردار است به طوري كه علاوه بر نياز خود به كشورهاي آمريكا و اروپا نيز صادر مي كند. بنابر اين اگر بخواهد تنشي بين كشورهاي متقاضي اورانيوم و توليد يا غني كننده اورانيوم پيش آيد آن گاه كشورهايي كه نيروگاه هسته اي و يا حتي معادل اورانيوم هم دارند مانند ايران، اگر نتوانند به تكنولوژي غني سازي اورانيوم جهت سوخت نيروگاه هاي هسته اي خود دست يابند با بحران جدي مواجه خواهند شد. به هرحال در دنياي پرتنش امروز اين مناقشات وجود دارد و روابط مناسب و تخاصمات هميشگي نيست. بنابر اين با توجه به اين مسأله تهيه اورانيوم غني شده براي كشورهاي عضو باشگاه هسته اي كه فقط دارنده نيروگاه هسته اي بوده ولي فاقد تكنولوژي غني سازي مي باشند هميشه مشكلي بابت خريد سوخت از كشورهاي دارنده وجود داشته و دارد. در نتيجه بسياري از اين كشورها به اين فكر افتادند كه به هر طريقي شده بتوانند به اين تكنولوژي عظيم و پيچيده هسته اي دست يابند تا از اين وابستگي تكنولوژيكي رهايي يابند. كشورهاي در حال توسعه مانند هند و پاكستان برزيل و آرژانتين و در حال حاضر كره جنوبي در اين زمينه پيشرو بودند و توانستند به اين فرايند پيچيده از تكنولوژي دست يابند كه البته در ذيل به صورت مختصر به فعاليت ها و كمك هاي كشورهاي ديگر به اين كشورها پرداخته خواهد شد. البته در اين زمينه به مشكلاتي كه بابت رسيدن به اين تكنولوژي وجود دارد به صورت اشاره وار پرداخته مي شود تا با ديد بهتري بتوان موضوع را مورد بررسي و تحليل قرارداد. قبل ازادامه دادن بحث جهت مفهوم بودن بهتر بحث به تعريف اصطلاحي كه در غني سازي زياد مورد بحث قرار مي گيرد پرداخته مي شود. يكي از اصطلاحات معروف در غني سازي واحد كار جداسازي (SWU) مي باشد. از اين اصطلاح براي اندازه گيري كار و جداسازي استفاده مي شود و ُبعد آن كيلوگرم است. اين كميت را نبايد با وزن ماده غني شده در كارخانه اشتباه كرد. اين كميت نه تنها با وزن بلكه با درجه غناي ماده اوليه، ماده غني شده و ماده پسماند ارتباط دارد. حال با توجه به تعريف اين اصطلاح به مشكلاتي كه بابت رسيدن به تكنولوژي غني سازي وجود دارد پرداخته مي شود. يكي از اين مشكلات هزينه غني سازي اورانيوم مي باشد، در سال هاي اخير به علت رقابت شديد توليد كنندگان و بالا بردن ظرفيت توليد، هزينه غني سازي كاهش يافته است. به عنوان مثال ژاپن با استفاده از فرآيند سانتريفوژ به ظرفيت ۰۰۰/۲۰۰۰ (SWU) رسيده است. به طوري كه در حال حاضر كشورهاي برزيل- آرژانتين و آفريقاي جنوبي هم جزو توليدكنندگان سرويس غني سازي مي باشند. پس رقابت جهت بدست آوردن بازار شديد است. يكي از مشكلات ديگر انتقال دانش فني در زمينه غني سازي مي باشد. اورانيوم بسيار غني شده (حدود ۹۰ درصد و بالاتر) ماده اي استراتژيك است كه مي تواند براي ساخت سلاح هسته اي مورد استفاده قرار گيرد. امكان استفاده از انتقال دانش فني براي تهيه سلاح هسته اي، اشاعه هسته اي (Nuclear Proliferation) ناميده مي شود. اين موضوع انتقال دانش فني براي غني سازي اورانيوم را با مشكلاتي روبه رو كرده كه از دهه ۶۰ تاكنون ادامه داشته است. به اين جهت تنها بعضي از كشورهاي در حال توسعه از جمله هند، پاكستان، آرژانتين، برزيل و آفريقاي جنوبي و... توانسته اند با تكيه بر توانايي هاي خود و كمك هاي فني و مشاوره اي كشورهاي دارنده اين صنعت، غني سازي خود را در سطح توليد محدود توسعه داده اند. با توجه به مساله فوق حال بايد فهميد كه چرا كشورهاي ديگر نسبت به موضوع غني سازي حتي براي كشورهايي كه دارنده نيروگاه هسته اي بوده و غني سازي ۳ الي ۵ درصدي اورانيوم مورد نياز آنهاست حساسيت داشته و تمايل دارند كه اين كشورها از جمله ايران سوخت مورد نياز نيروگاه بوشهر را از خارج ايران تهيه كند و خود ايران اقدام به اين كار ننمايد البته اين كمي بي انصافي است به هرحال غني سازي اورانيوم بخش اعظمي از تكنولوژي بزرگ انرژي هسته اي است و با توجه به اين كه ايران داراي معادن بالقوه اورانيوم و معدن بالفعل ساغند يزد مي باشد پس طبيعي است كه جهت تأمين سوخت نيروگاه بوشهر و نيروگاه هاي هسته اي كه در آينده ساخته مي شود تمايل دارد به اين صنعت عظيم دست يابد و سطح تكنولوژي خود را بالا ببرد. اين امري طبيعي است. همان طوري كه بسياري از كشورهاي فاقد تسليحات هسته اي جهت نيروگاه هاي هسته اي خود اين تكنولوژي را دارند مانند ژاپن، برزيل، آرژانتين و جديداً هم كره جنوبي به نتايج خوبي در اين زمينه دست يافته اند كه قابل تقدير است. چرا كه جهت رسيدن به اين تكنولوژي زحمات زيادي كشيده اند. حتي اگر كپي برداري هم كرده باشند به هرحال به يك حداقل تكنولوژي در اين زمينه رسيده اند. به عنوان مثال در پاكستان يك متالوژيست به نام دكتر خان در جهت رفع مشكلات غني سازي به روش سانتريفوژ برآمد. در آن زمان وي براي يك كنسرسيوم هسته اي انگليسي، هلندي و آلماني به نام يورونكو كار مي كرد. وي به واسطه كار براي اين كنسرسيوم از طراحي ها و نوع دستگاه گريز از مركزي كه براي غني سازي اورانيوم مورد استفاده قرار مي گرفت آگاهي يافت، پره هاي يكي از اين سانتريفوژها از آلومينيم ساخته شده بود و دستگاه ديگر از يك نوع آلياژ بسيار سخت فولاد استفاده مي كرد. دكتر خان با توجه به اين طراحي ها توانست در پيشبرد تكنولوژي غني سازي در پاكستان مؤثر واقع شود طوري كه پاكستان اكنون دارنده تكنولوژي غني سازي مي باشد. به نظر نگارنده تمام صنايع وابسته به انرژي هسته اي به يكديگر وابسته بوده و در بالا بردن دانش فني مهندسين اين رشته نقشي اساسي دارد. چرا كه اين تكنولوژي (انرژي هسته اي) مانند هر تكنولوژي ديگر حالت تكاملي دارد، يعني نمي توان جهشي در يك سري امور حركت كرد. بايستي يك عرصه را بپيماييد تا به يك عرصه ديگر برسيد. ممكن است كمي امكان پرش داشته باشد ولي نمي توانيد پرواز كنيد به عنوان مثال براي رسيدن به تكنولوژي گداخت (Fusion) بايد تكنولوژي شكافت (Fission) را داشته و آن را به بلوغ برسانيم تا بتوانيم حرفي براي گفتن در تكنولوژي گداخت داشته باشيم. به هرحال مراحل تكامل در صنعت هسته اي پله به پله مي باشد كه بايد طي شود به عنوان مثال كره جنوبي كه داراي تأسيسات زيربنايي گسترده انرژي اتمي است و تمايل دارد كه به تكنولوژي چرخه توليد سوخت هسته اي دست يابد فراز و نشيب هاي فراواني را طي نموده است. كره جنوبي از سال ۲۰۰۰ آزمايش هايي را براي غني سازي اورانيوم انجام داده است. البته اين كشور در دهه ۸۰ ميلادي هم آزمايش هايي در اين زمينه انجام داده بود. البته لازم به ذكر مي باشد كه غني سازي اورانيوم در سال ۲۰۰۰ توسط كره جنوبي از طريق دستگاه سانتريفوژ نبود بلكه از تكنيك ديگري به نام جداسازي ايزوتوپ هاي اورانيوم توسط ليزر انجام گرفت. بالاترين مقداري كه كره جنوبي در غني سازي اورانيوم به آن در سال ۲۰۰۰ دست پيدا كرد، ۷۷ درصد توسط ليزر مي باشد. تجهيزات ليزري جهت جدا كردن ايزوتوپ هاي اورانيوم حدوداً در دهه ۹۰ توليد شد. البته كره جنوبي در دست يابي به اين تكنولوژي از مؤسسه فيزيك مسكو و همچنين كمك هاي آمريكا بهره گرفت.
به هرحال كره جنوبي معتقد است با توجه به داشتن نيروگاه هاي هسته اي جهت توليد برق بايد توان و تكنولوژي توليد چرخه سوخت هسته اي را كه غني سازي اورانيوم بخشي از آن است را هم داشته باشد تا از بابت تهيه سوخت براي نيروگاه هاي هسته اي خود با مشكل مواجه نشود. كره جنوبي كشوري است كه در سال ۱۹۶۲ اولين راكتور تحقيقاتي خود را و در سال ۱۹۷۸ اولين راكتور هسته اي خود را راه اندازي نمود. به طوري كه در حال حاضر يك تجربه ۴ دهه آن را پشت سرگذارده و طبيعتاً هم به دانش و مهارت قابل قبولي در زمينه تكنولوژي هسته اي دست يافته است. به طوري كه بخشي عظيمي از پيشرفت هاي كلي خود را مديون ارتقاي سطح تكنولوژي در اكثر رشته ها به وسيله تكنولوژي هسته اي است. البته كره جنوبي هم در راه رسيدن تا اين سطح ،مشكلات بسياري با كشورهايي نظير آمريكا و حتي آژانس بين المللي انرژي اتمي (IAEA) داشته است كه در قانع كردن آنها تا حد زيادي هم موفق بوده است. كره جنوبي در سال ۷۳ ميلادي قرار بود راكتورهاي تحقيقاتي و آب سنگين از كانادا و همچنين فناوري هايي از فرانسه بخرد كه به علت فشار آمريكا اين معامله انجام نشد.
با توجه به توضيحات فوق ايران هم كه تلاش دارد به باشگاه كشورهاي هسته اي بپيوندد مايل است جهت تأمين سوخت نيروگاه هسته اي بوشهر و نيروگاه هاي ديگر كه در آينده ساخته خواهد شد به تكنولوژي غني سازي اورانيوم دست يابد تا با توجه به معادن بالقوه و بالفعل يعني ساغند يزد مشكلي از بابت تهيه سوخت اين نيروگاه ها نداشته باشد به هرحال بحث مسايل اقتصادي هم در اين زمينه مطرح است كه با توجه به داشتن معدن اورانيوم توجيه اقتصادي هم دارد. با اين حال كشور ما هم مانند كشورهاي در حال توسعه ديگر كه در اين زمينه حركت كردند با مشكلاتي خارجي كه با انصاف هم كمتر همراه است مواجه است، كه اين هم در دنياي امروزي چيز عجيبي نيست. چون به هرحال كشورهاي دارنده تكنولوژي درست كه بابت كالاي توليدي خود بازار مصرفي هم داشته باشند پس اگر هم كشورهاي توليد كننده در سطح جهان باشند آنها بازار فروش كالاي خود را كجا بايد پيدا كنند.
پي نوشت ها:
۱- آب سنگين آبي است كه هيدروژن آن از اتمH ۲۱ (دوترون) تشكيل شده باشد. همچنين از موارد مصرف اين آب در راكتورهاي آب سنگين است كه با توجه به استفاده از اين آب به عنوان خنك كننده ديگر احتياجي به اورانيوم غني شده نيست و اورانيوم طبيعي را مي شود به عنوان سوخت مصرف كرد.
|