سهيلا  بيگلرخاني 
۴۰۰ جايزه براي 6 هزار نفر خيلي كم بود. اين واضح ترين جمله اي است كه مي توان از ميان گفت وگوهاي پراكنده خانم هاي شركت كننده در همايش دو همگاني مناطق 22 گانه تهران شنيد. آخرين جمعه آذرماه، ورزشگاه تختي ميهمان بيش از 6 هزار دونده مونث تهراني بود. گو اينكه زنان و دختران دونده در اين همايش تنها مسافتي حدود 600-500 متر را راه رفتند و خبري از رقابت نبود.
از همه سن و همه تيپ 
اتوبوس هاي حامل دونده ها يكي يكي از 30:8 صبح از راه مي رسند. مقصد خط شروع دو همگاني، ضلع شمال شرقي ورزشگاه. خانم ها كاورهاي سرخ و سبز و زرد و سفيد و نارنجي بر تن از اتوبوس پياده مي شوند و راهي سالن ژيمناستيك محل برگزاري همايش. ميان اين گروه دونده راه  رونده از خانم هاي مسن تا دختر كوچولو هاي كم سن و سال را مي توان مشاهده كرد.
خانم ها منتظر نمي مانند، چون رقابتي در كار نيست. به تدريج كه اتوبوس ها مسافران خود را پياده مي كنند و راهي پاركينگ مي شوند، ورزشكاران نيز در سالن ژيمناستيك جا مي گيرند. مدارس مناطق مختلف، بسيج مساجد، سالن هاي ورزشي، گروه هاي ورزش صبحگاهي و ... مكان هايي بودند كه در پاسخ به دعوت شهرداري هاي مناطق 22 گانه، ورزشكاران بانو را به ورزشگاه تختي فرستادند. عقربه هاي ساعت به 30:10 صبح نزديك مي شود. سالن گوش تا گوش پر است. روي سكوها حتي به اندازه نشستن يك نفر نيز جا نيست. حالا بسياري از شركت كنندگان روي زمين نشسته اند. ميزبان ها برنامه را رسما آغاز مي كنند. مجري پشت تريبون مي رود و سپس سخنان كوتاهي از مشايي معاون فرهنگي اجتماعي و رئيس سازمان فرهنگي، هنري شهرداري تهران. اين نخستين همايش دو همگاني زنان پايتخت است. مشايي از نقش موثر زنان در اجتماع مي گويد. صداي هلهله و كف زدن هاي ممتد حاضران بلند مي شود. مشايي از لزوم توجه به ورزش در ميان جامعه نسوان مي گويد. اين بار سوت هاي بلند هم ضميمه كف زدن هاي ممتد مي شود. شور و هيجان دختران و زنان جوان تر، مسن ترها را هم تحت تاثير قرار مي دهد. گويي جايي يافته باشند براي تخليه هيجانات. با هر بهانه اي صداي كف زدن ها و سوت زدن هاي جمعيت بلند مي شود، آنقدر بلند كه صداي سخنران ميان سالن گم مي شود. به گفته مشايي استقبال بانوان واليباليست در سال گذشته از مسابقات همگاني واليبال زنان پايتخت، سازمان فرهنگي، هنري شهرداري تهران را بر آن داشت تا امسال همايش دو همگاني را برگزار كنند. زهرا خانم، حدودا 50 سال دارد. نگران است. صبح براي ورزش صبحگاهي به همراه دوستانش به پارك رفته و وقتي شنيده قرار است زنان دونده تهراني در ورزشگاه تختي بدوند، با گروه به ورزشگاه آمده. چون يكي دو روز به پارك نرفتم، از برنامه بي خبر بودم. فكر كردم اينجا مسابقه دو است. نمي دانستم فقط مسير كوتاهي را راه مي رويم.
زنان قهرمان ساز
مجري برنامه مي گويد: شما خانم ها قهرمانان مرد را به جامعه تحويل مي دهيد...زنان، قهرمان سازند...
دخترك 12-10 ساله اي چنان از شدت شوق فرياد مي زند كه تصور مي كني او احتمالا كلمات بسيار خوشايندتري شنيده. دختركان 12-10 ساله گلدان به دست كه به جايگاه مي آيند، كف زدن ها شدت بيشتري مي گيرد. 22 دختر به نشانه 22 منطقه و 20 بار قرعه كشي از 22 گلدان براي تقديم هدايايي به قيد قرعه.
كنترل جمعيت از دست برگزاركنندگان مراسم خارج مي شود. ميان فريادهاي 5، 4، 3، 2، 1، شماره ها از ميان گلدان ها بيرون مي آيند و سپس خواندن 440 شماره كه از حوصله جمع خارج است. آنقدر كه در پايان خواندن شماره ها جمعيت به كنار تريبون رسيده اند. اتوبوس ها براي بازگرداندن خانم ها به مناطق در پاركينگ صف كشيده اند. مسير سالن ژيمناستيك تا پاركينگ مسير كوتاهي است. با اين حال برخي ترجيح مي  دهند اين مسير را هم بدوند. مهلا با مادرش به همايش آمده. ناراحت است از اينكه در قرعه كشي چيزي برنده نشد، اما خانم مسن هم محله اي او دلداريش مي دهد. من فقط براي نشاط و عوض شدن روحيه آمده ام. باور كن اگر جايزه برده بودم، آن را به تو مي دادم. اين خانم كاور قرمزرنگش را زير چادر به تن كرده. او با گروه بسيج مسجد محل به محل دو همگاني آمده. من با همين چادر دويدم. به نسبت سن و آرتروز پايم هم خوب دويدم.
در مقابل، برخي از خانم ها كاورهايشان را روي لباس ورزشي بلندي بر تن كرده اند. گروه دونده هاي دبيرستان دخترانه از همه پرجنب و جوش تر نشان مي دهد. مربيان با هم مشورت مي كنند. خانم... برنامه اينها مرتب نيست. سخنراني و مراسم همايش كه تمام شد، بچه ها را توي اين مسير با دست نشان مي دهد براي تخليه انرژي مي دوانيم...
اين پيشنهاد مورد استقبال دانش آموزان قرار مي گيرد. آنان راهي سالن ژيمناستيك مي شوند، درحالي كه چند صد متر دويدن مسير دو همگاني اصلا آنها را خسته نكرده است و هنوز انرژي دارند تا پس از پايان مراسم هم چندصدمتري بدوند. سالن از پوشش كاورهاي سبز، زرد، نارنجي، قرمز و سفيد خالي مي شود. بانوان شركت كننده خنده به لب، هرچند كمي گلايه مند، ظهر جمعه ورزشگاه را ترك مي كنند، به اين اميد كه شايد برنامه ورزش هاي همگاني روال منظم تري بگيرد و آنان را از خمودگي و يكنواختي زندگي روزمره خارج كند. هرچند مجبور باشند با استفاده از كمترين امكانات ورزش كنند.

همه آمده بودند، اما حضور مادربزرگ ها در همايش دو همگاني بانوان از ديدني و جذابترين صحنه هاي روز جمعه بود.
انگار مادربزر گ ها دلشان براي حضور در يك جمع اينقدر شاد تنگ شده بود.
در سالهاي گذشته با توجه به جوان شدن جمعيت ايران بيشترين برنامه ها بر محور جوانان چرخيده است و به نظر مي رسد كه نسل جوان قديم فراموش شده اند. وقتي مراسم تمام شد و همه، كاورها را از تن بيرون آوردند، مادربزرگ ها خوشحال و خندان و بدون در آوردن كاورهايشان تا پاي اتوبوس دويدند.

سپيده قاضي زاده 
مد جديد آزار دهنده است، به اعصاب فشار ميآورد و كمي هم احساس خطر ايجاد مي  كند؛ استفاده از نام جعلي خليج عربي براي خليج هميشه فارس. اين احساس نو وقت هايي جدي مي شود كه به نظر برسد ظاهرا اين مد در حال تبديل به يك رويه است.
هنوز بعد از برگزاري جام خليج با عنوان عربي، باز هم از كشورهاي نقلي جنوب خليج فارس خبر مي رسد كه در نقشه هاي بروشور مسابقات 2006 دوحه قطر، باز از آن نام جعلي استفاده شده است.
اين تلاش هاي جديد براي جا انداختن نامگذاري جعلي، پيامدهايي جالب دارد... مثلا اظهارنظر سخنگوي سازمان تربيت بدني درباره تحريم جام هايي كه از نام جعلي خليج عربي استفاده مي كنند، از سوي گروه هاي ورزشي كشور يكي از اين پيامدهاست و حرف هاي عيسي اسحاقي از اين قبيل: اين اقدام برخلاف مسووليت هاي ديپلماتيك انجام شده است. ادامه واكنش اسحاقي عبارت است از: غيرمسوولانه خواندن اين اقدام اعراب و نشريه هاي خارجي و اعلام موضع رسمي به اين شرح: ما دراين خصوص سياست وزارت امور خارجه را در پيش خواهم گرفت و با آن همراهي خواهيم كرد، اما در خصوص ورزش در هيچ تورنمنتي كه با اين عنوان جعلي برگزار شود شركت نخواهيم كرد.
برخلاف وزير امورخارجه كه خيلي دير دست به كار شد، معاون فني سازمان تربيت بدني كشور زود در قبال اين فاجعه توضيح داد: اين تغيير نام در شرح نقشه مسابقات دوحه قطر اتفاق افتاد. ما قطعا براي اصلاح آن، مساله را با هيات اجرايي مسابقات و وزارت امورخارجه در ميان خواهيم گذاشت.
البته كفاشيان مسووليت كامل بازي هاي آسيايي 2006 را مربوط به مسوولان ورزشي قطر نمي داند و مي گويد: ما اين مساله را از طريق شوراي عالي المپيك آسيا پيگيري خواهيم كرد، البته براي تحريم آن اكنون نمي توانيم تصميم  بگيريم. هنوز يكسال فرصت باقي است.
مسوولان ورزشي كشور همه اقدامات ديگر را به تصميم گيري وزارت امورخارجه موكول مي كنند. كمال خرازي وزير امورخارجه تنها پس از واكنش هاي همه جانبه و جدي مردم و نهادهاي غيردولتي مختلف، پس از گذشت زماني طولاني اعتراض رسمي اين وزارتخانه را به شكل رسمي در محافل مختلف اعلام كرد. هر قدر آقاي خرازي و دوستانشان در اعلام موضع كم گذاشتند، بعضي مقامات مثل رضا طلايي نيك رئيس كميته دفاعي مجلس كم نگذاشتند. طلايي نيك در اظهار نظري صريح، تحريف نام هاي تاريخي را سرقت در فرهنگ بشريت خواند و گفت: در صورت عدم اهتمام وزارت امورخارجه، عدم تلاش موثر صدا و سيما و سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي، جمعي از نمايندگان از ابزارهاي نظارتي براي مواخذه كوتاهي آنها در برابر اين موضوع استفاده خواهند كرد.
امير رضا خادم نماينده مردم تهران در مجلس هم با اشاره به هميشه فارس ماندن خليج فارس، دستگاه ها و ارگان هاي كشور را به اين نحو مخاطب قرار داد: تمام دستگاه ها و ارگان هاي كشور بايد براي حفظ داده ها و داشته هاي كشور تلاش كنند.
خادم به سياست هاي دوستانه كشورمان در زمينه سياست خارجي، تعامل با كشورهاي اسلامي را به رخ مي كشاند و مي گويد: با اينكه موضوع عرق ملي و وطن پرستي مشخصه هر ايراني است، ما روابط صميمانه و نزديك تر با كشورهاي اسلامي را مقدم بر ديدگاه هاي خود قرار داده ايم.
برخي تحركات مانند بحث مطرح كردن موضوع تغيير نام خليج فارس يا سه جزيره متعلق به ايران يا...، مسايلي است كه نمي توان آن را از ذهن تاريخ پاك كرد و درحقيقت مشخص است كه خليج فارس، خليج هميشه فارس خواهد ماند، همان گونه كه خرمشهر -شهر هميشه خرم- متعلق به ايران باقي ماند. در اينجا خادم مستقيم به دوران دفاع مقدس و ادعاهاي ديكتاتور عراق بر سر خرمشهر اشاره مي كند و در نهايت به سازمان تربيت بدني پيشنهاد مي كند: در جهت تثبيت جايگاه، حق طبيعي و حفظ داشته هاي كشور، با يك برنامه ريزي مناسب و با برگزاري مسابقات بين المللي در جاي جاي كشور، موضع ايران را براي جهانيان روشن كنند.
از كودكي به ما آموخته اند كه احترام به همسايه واجب است، اما آيا اگر كودك همسايه سيلي محكمي به گوش ما مي زد يا وقتي كه اين كودك اسباب بازي هاي ما را از آن خود مي كرد، دوباره به خانه او مي رفتيم و كودكي خود را با او تقسيم مي كرديم؟
نكته: گردشگران ايراني به كشورهاي عربي مي روند، پول به آنجا مي برند . سيلي محكمتري از سد راه اين پول وجود ندارد يا دست كم هزينه كردن قسمتي از اين پول براي يادآوري نام هميشگي خليج فارس.

صنم بياناتي- خبر كوتاه بود: آمار طلاق در كشور در مقايسه با نيمه نخست امسال 7 درصد افزايش يافته است. شايد تكراري اما اگر كمي به عمق قضيه برويم بسيار تكان دهنده است. اين خبر تنها يك معني دارد و آن اين است كه بنيان هاي خانواده در ايران در معرض خطر قرار دارد.
در شش ماه نخست سال گذشته، تعداد طلاق هاي ثبت شده به 35 هزار و 361 مورد رسيده بود اما فقط در نيمه ابتدايي امسال 38 هزار و 22 مورد طلاق ثبت شده است.
در اين شرايط بود كه معاونت اجتماعي بهزيستي به فكر افتاد تا طرح صيانت جنسي را كه در سال گذشته توسط شوراي اجتماعي كشور مطرح شده بود و اخيرا توسط معاون وزير كشور ابلاغ شده است، به اجرا بگذارد.
نكته اينجاست كه هويت جنسي جوانان، بر اثر افزايش درصد طلاق و تاخير در ازدواج آنها، راه انحرافي را در پيش گرفته است.
شايد شيوع بيماري ايدز و بيماري هاي مقاربتي بر اثر انحرافات متعدد جنسي افراد و شايد در نهايت به علت عدم اطلاع رساني صحيح به آنها است.
دكتر علم  الهدي معاون اجتماعي سازمان بهزيستي در مورد اهداف كلي طرح صيانت جنسي مي گويد: اهداف كلي طرح، تلاش در جهت تحكيم بنيان خانواده، پيشگيري از بروز آسيب هاي اجتماعي ناشي از مسايل جنسي، جلوگيري از به وجود آمدن زمينه هاي گناه و بي بند و باري در جامعه و امكان ازدواج موقت در موقع اضطرار، تامين سلامت جنسي و تلاش در جهت رفع موانع مربوط به ازدواج و ترغيب جوانان به ازدواج هاي آسان است.
به گفته علم الهدي، طرح صيانت جنسي در ابتدا داراي سه رويكرد است كه رويكرد اول با عنوان رويكرد پيشگيرانه است و شامل طرح آموزش خانواده در امور جنسي و مهارت هاي جنسي، طرح مهارت هاي زندگي زنان خانه دار و تسهيل گر در امر ازدواج و حمايت از ازدواج موقت در صورت ضرورت است. رويكرد آسيب شناسانه دومين رويكردي است كه كارشناسايي و ساماندهي و باز تواني زنان ويژه و خياباني را در بر دارد. رويكرد جذب نيز سومين كار اين طرح است كه به شناسايي و جذب و ساماندهي زنان و دختران در معرض آسيب اختصاص دارد.
معاون اجتماعي سازمان بهزيستي مي گويد: ما به رياضت اعتقاد نداريم كما اينكه در اين راستا تحصيل، اشتغال مناسب، اوقات فراغت، ورزش و مسايلي از اين قبيل نيز مي تواند انرژي ها را تخليه كند. چرا كه تجمع انرژي در افراد مي تواند به راحتي به سمت يك مساله سوق داده شود. همچنين فرهنگسازي در راه تسهيل در امر ازدواج نيز مي تواند راه گشايي در حل اين مشكل باشد.
وي در مورد انحراف هويت جنسي جوانان از طريق ماهواره و اينترنت مي گويد: امروزه عصر، عصر اطلاعات است. در كنار اين تكنولوژي و پيشرفت در اطلاع رساني و ارتباطات، فقدان ايمان و كاربري نامناسب هم وجود دارد. يعني كمپاني ها اگر عامدانه به فكر تخريب نسل جوان نباشند، سود ناشي از فعاليت هاي كار و تجاريشان مطرح است. از اين جهت، اعتياد به تكنولوژي جديد به شكل وافري ميان جوانان وجود دارد و واقعيت را نمي توان منكر شد. در اين راستا مي بايد گام در راه ايمن سازي نسل جوان برداشت، بايد فضايي ايجاد كرد كه جوانان راه خود كنترلي را پيش گيرند. ما هيچ راهي جز خود تنظيمي نداريم و اين در گرو دانش بچه هاست كه به دانش والدينشان گره خورده. بايد اختلاف بين نسل ها را از بين برد. همچنانكه اقتدار اخلاقي، علمي و معنوي پدر و مادرها مي تواند در اين ميان بسيار تاثير گذار باشد.

چندين ماه مطالعه و بررسي پژوهشي، كارشناسي در مورد علت دفن كودكان در ميان حصارهاي ارگ بم به نتيجه رسيد. براي باستان شناسان مسلم شد كودكان بم در دوران قاجاريه و در جريان محاصره ارگ توسط نصر الدوله فرمانفرما در ميان ديواره هاي ارگ دفن شده اند.
كارشناسان پروژه نجات بخشي ارگ بم در چند ماه گذشته و در جريان بررسي هاي پيمايشي باستانشناسي و مستند نگاري حصار ارگ بم در نقاط مختلف آن، به بقاياي اجساد 41 كودك و نوزاد كفن پوش در ميان ديواره ها برخورد كردند.
اصغر كريمي، مرد م شناس و كارشناس، درباره نتايج بررسي هاي انجام گرفته، گفت: از چند ماه پيش بررسي هاي ويژه پژوهشي و تاريخي براي تعيين زمان دفن كودكان در ميان حصارها آغاز شد. ما در جريان اين بررسي ها متوجه شديم اجساد اين كودكان مي بايست در دوره قاجاريه و زماني كه نصر الدوله فرمانفرما مشهور به شاهزاده فيروز ميرزا ارگ بم را به محاصره در آورده بود، در ميان حصارها دفن شده باشد.
وي با اشاره به اين مطلب كه در زمان محاصره ارگ، امكان خارج كردن اجساد كودكان وجود نداشته است، گفت: با توجه به اينكه دفن كودكان در اسلام، شرايط و مراسم خاص و ويژه اي را نيازمند نيست، در دوره يكساله محاصره ارگ بم، ساكنان ارگ، اجساد كودكان خود را پس از كفن پوش كردن در ميان حصار جاي داده اند. آنها پس از اتمام محاصره بم از انتقال اجساد به خارج از ديواره هاي ارگ نيز خودداري كرده اند. دفن كودكان در بالاي حصار ارگ بم نيز مي تواند مويد همين مطلب باشد.
به گفته كريمي اجساد بزرگسالاني كه در دوره محاصره در ارگ مرده اند، به احتمال زياد در نقاطي خاص قرار داده شده و پس از اتمام محاصره به مكان ديگري در خارج از ارگ منتقل شده اند. بر اساس متون تاريخي در زمان قاجاريه و پس از آنكه نصر الدوله فرمانفرما حاكم كرمان شد، آقا خان حاكم پيشين كرمان عليه او شوريد و نصرالدوله هم او را به مدت يكسال در ارگ بم محاصره كرد.
فرزاد فروزانفر انسان شناس در مورد اين مطالعات گفت: بررسي هاي اوليه روي اجساد نشان مي دهد كه اجساد به كودكان بين يك ماه تا 8 سال تعلق دارد كه برخي از اجساد متعلق به دختران و برخي متعلق به پسران است.

پس از درج عكس از سطل آشغال و تخت جمشيد در صفحه 16 همشهري، محمدحسن طالبيان، رئيس بنياد پارسه پاسارگاد در گفت وگو با خبرنگار همشهري ضمن تكذيب وجود چنين چيزي اين عكس را مغرضانه خواند.
او كه تصميم داشت مساله را با موزه تخت جمشيد در ميان بگذارد، گفت:عكس اشتباه است.
طالبيان مدعي است كه هفته گذشته در كتابخانه موزه تخت جمشيد در آنجا بوده و اصلا چنين مشكلي در آنجا وجود نداشته است.
طالبيان تصريح كرد: نه در موزه و نه در كتابخانه چنين مشكلي وجود ندارد.
با وجود اينكه آقاي بهروز مهري اين عكس را ثبت كرده، طالبيان معتقد است: عكس اشتباه است، كسي كه اين عكس را درست كرده مغرض است و متوجه نيست با اين كار چه مشكلاتي ايجاد مي  كند.
او گفت: مگر ممكن است در موزه اي چنين مشكلي وجود داشته باشد و مسوولان آن اقدام نكنند! اتفاقا سوال ما هم از ايشان همين است.
رئيس بنياد پارسه پاسارگاد افزود: اصلا چنين چيزي نيست. او در ادامه خواستار فرصتي شد تا بتواند پاسخگوي سوال هاي خبرنگار ايرانشهر باشد!