چهارشنبه ۹ دي ۱۳۸۳
سينما
Front Page

گفت وگو با عوامل سازنده مجموعه تلويزيوني حضرت يوسف(ع)
روايت عشق
008304.jpg
هوشنگ صدفي
قرار بود كه گفت وگو با عوامل سازنده مجموعه تلويزيوني حضرت يوسف(ع) همزمان با ارائه گزارش پشت صحنه آن در «شهرك سينمايي دفاع مقدس» چاپ شود، اما شرح روايي اين گزارش مانع از آن شد كه به گفت وگوهاي جدي مجموعه بپردازيم. از اين رو قرار شد كه پس از چاپ آن در ويژه نامه ادب و هنر، به طور مستقل اين گفت وگو را در صفحه رسانه انعكاس دهيم. تهيه اين گفت وگو همزمان با تصويربرداري كار و پيگيري در طول آماده سازي صحنه ها صورت گرفت و چه بسا كه در طول اين مدت تغييرات اساسي در روند كار پيش آمده باشد. عليرغم اين تغييرات، گفت وگوي زير حاصل گپي كوتاه با تهيه كننده و كارگردان، مدير هنري، مدير تصويربرداري و مدير برنامه ريزي مجموعه تلويزيوني حضرت يوسف(ع) است كه مي خوانيد:
* آقاي سلحشور، چه شد كه به سراغ قصه هاي قرآني رفتيد؟
- قصه هاي قرآني را آئينه تمام نماي خود قرآن مي دانم و گمان مي كنم كه اگر همه قرآن به نوعي در قصه هاي آن متجلي شده است سخن نادرستي نگفته ام، با اين تعبير مي توان گفت كه قصه هاي قرآن، قصه هاي نور و هدايت هستند. بنابراين كليد تمامي دردها و مشكلات انساني در اين قصه ها وجود دارد و هدايت انسان به سوي رستگاري در رمز و رازهاي داستان هاي قرآني نهفته است.
* چگونه به قصه حضرت يوسف(ع) علاقه مند شديد؟
- قصه يوسف(ع) هم از نوع و جنس قصه هاي قرآني است، منتها شايد از زيباترين قصه هاي قرآني است. اولاً قصه حضرت يوسف(ع) تفسير و قصه عشق است و عشق راز و رمز همه هستي است. قصه اصلي آن زندگي يك خانواده را بررسي مي كند، با تمامي مسائل، مشكلات، ناكامي ها، غم و شادي مستتر در آن.
ثانياً قصه يوسف(ع)، ماجراي يك حكومت موفق الهي است، داستان دولتمردي است كه به زيباترين شكل ممكن يك كشور را از بحران نجات مي دهد.
* آيا در پايان فيلمبرداري، مجموعه دكورها خراب مي شوند؟
- آرزويم اين است كه اگر خدا توفيق بدهد قصه حضرت يوسف(ع)، آغاز يك سلسله كارهاي قرآني در شهرك سينمايي دفاع مقدس باشد و در نهايت اين شهرك به شهرك سينمايي قرآني مبدل شود.
* تهيه كنندگي مجموعه، به كارگرداني لطمه نمي زند؟
- البته كه نه، ولي به هر حال فشار روحي كار زياد است،ولي بايد تحمل كرد، تا اينجاي كار به لطف خدا كار به خوبي پيش رفته است، ما هم طبق برنامه ريزي و يا قراردادي كه با صدا و سيما داشتيم درست ۲برابر آن كار كرديم، هم در زمان توليد كار و هم در پيشرفت ساخت دكورهاي آن. عليرغم اين تلاش، اصلاح برآورد بودجه مجموعه تلويزيوني، گام بزرگي در پيشرفت كار محسوب مي شود و ان شاء الله اگر در زمينه پرداخت اقساط مجموعه، صدا و سيما طبق توافق عمل كند مطمئن هستم كه بتوانيم كار توليد برنامه را به خوبي پيش ببريم.
* در زمينه انتخاب بازيگران چه اقدامي صورت گرفته است؟
- تاكنون ۲۵ بازيگر اصلي، ۶۰ بازيگر درجه دوم و حدود ۱۰۰ بازيگر فرعي در مجموعه تلويزيوني حضرت يوسف(ع) حضور دارند، در مورد نقش حضرت يوسف(ع) در سن جواني نيز يك نفر را انتخاب كرده ايم كه آموزش هاي اسب سواري و بدن سازي را فرا مي گيرد و از او تست هاي چهره پردازي گرفته ايم، منتها انتخاب بازيگر در اين نقش را تنها به اين شخص محدود نكرده ايم، بي گمان اگر بازيگر بهتري پيدا كنيم مطمئناً از ايشان بهره  خواهيم گرفت. عليرغم اين كه فرد انتخابي براي بازي در نقش جواني يوسف(ع) شخص مناسبي است اما براي نقش آفريني شخصيت حضرت يوسف(ع) ارزش دارد كه به دنبال بازيگران بهتري باشيم.
008307.jpg
* به نظر شما پرداختن به انبياي قوم بني اسرائيل نمي تواند مستمسك ديگران قرار گيرد؟
- به باور برخي از متوليان فرهنگي و سياسي، شايد ساخت اين نوع آثار شرايط سوءاستفاده را براي قوم بني اسرائيل فراهم كند اما اگر بخواهيم اين موضوع را بپذيريم ناخودآگاه اين ايراد به قصه هاي قرآني هم تعميم داده مي شود، چرا كه قرآن كريم بيش از همه به انبياي قوم بني اسرائيل پرداخته است، ولي مهم اين نكته است كه آيا پيامبراني كه به آنها مي پردازيم تأييدكننده اعمال قوم بني اسرائيل و صهيونيست هاي فعلي هستند يا مروج اهداف ديني و اخلاقي انبيا در طول تاريخ بشر هستند؟ بايد ميان اين دو نگاه تفاوت قايل شد.
* آقاي نجاريان، برنامه ريزي مجموعه در چه وضعيتي است؟
- كار توليد مجموعه تلويزيوني حضرت يوسف(ع) را در مدت زمان ۲۴ ماه طراحي كرده ايم، ولي با اين حال درصدد هستيم كه در ظرف زماني۲۰ ماهه كار تصويربرداري آن را به پايان برسانيم، گفته اند كه شايد بودجه فعلي تكافوي كار را ندهد از اين رو با سرعت بخشيدن به كار، قرار است كه طي۲۰ ماه كار را به اتمام برسانيم. با اين كه مجموعه براي ۴۰ قسمت، ۴۵ دقيقه اي پيش بيني شده است اما با اين روند و متن فعلي انتظار مي رود كه زمان توليد آن افزايش يابد، در كل برنامه تلويزيوني، بخش مصر حدود ۱۴ ماه، بخش كنعان حدود ۴ ماه و مابقي بخش فدان نيز۲ ماه را به خود اختصاص داده است.
از نيمه ماه مبارك رمضان، دوباره كار تصويربرداري را شروع كرده ايم كه ان شاءالله در فصل زمستان به بخش مصر و زندان آن خواهيم پرداخت تا سرما گروه را آزار ندهد. دوباره از ارديبهشت ماه مابقي فصل هاي مربوط به كنعان و مصر را دنبال خواهيم كرد. در زمستان ۸۴ نيز بخش داخلي قصر فرعون را تصويربرداري خواهيم نمود. البته كار نورپردازي اين قصر كار دشواري است چرا كه لازم است سالن اين قصر را به شكل وسيعي نورپردازي كنيم. عليرغم سختي كار خوشبختانه با همكاري گروه هاي فني و هنري كار تصويربرداري به خوبي پيش مي رود با اين حال مجموعه هاي تاريخي به خاطر استفاده از فضا و لوازم صحنه و سياهي لشگر ها پرتي خاص خود را دارد. به هر حال در طول اين مدت، با سرما، سختي كار و ساير موارد بايد بسازيم تا كار خوبي از آب درآيد.
* آقاي احدي، شما به عنوان مدير فيلمبرداري با چه مشكلاتي در طول كار مواجه هستيد؟
- واقعيت كمبود لوازم و امكانات فني دوربين گريبانگير همه است و ما هم از اين قاعده مستثني نيستيم، البته آنچه كه در اين نوع كارها مهم است و شايد هم در مواقعي مورد توجه قرار نمي گيرد زمان لازم براي نورپردازي صحنه هاست كه متأسفانه برخي از عوامل برنامه ريزي مجموعه ها، زماني براي آن لحاظ نمي كنند. دومين نكته كمبود وسيله هاي فني موجب ناهماهنگي در كارها مي شود بنابراين ما هم كج دار و مريز مجبوريم كه صحنه ها را پيش ببريم. در هر حال دست اندركاران نور و تصوير در تكاپوي آن هستند كه صحنه هاي فيلمبرداري را با ترفندهاي نورپردازي براي مخاطبان تلويزيوني باورپذير كنند.
* به نظر شما ارائه تصوير روي نگاتيو فيلم بهتر است يا روي نوارهاي ويدئويي؟
- صددرصد كار فيلمبرداري با نگاتيو و امولسيون بهتر خواهد شد، براساس تجربه آنچه كه ما روي مانيتور تلويزيوني مي بينيم شمه اي از كنتراست نور را ارائه مي كند كه گاهي در صحنه كم يا زياد مي شود. بنابراين سعي كرده ايم آنچه كه از خروجي دوربين فيلمبرداري به دست مي آيد به نوعي از سيستم ويدئويي مشاهده كنيم تا رنگ و نور آن قابل باور باشد.
* ظاهراً قرار است بخشي از قصه با جلوه هاي ويژه فيلمبرداري شود؟
- با توجه به استوري برد مجموعه ما بايد بدانيم كه چه كار بكنيم، علاوه بر آن مسئول جلوه هاي ويژه نيز بايد براي تطبيق آن با افكت هاي تصويري و وضعيت واقعي تمهيداتي را فراهم كند، تا حتي الامكان حس صحنه به مخاطبان انتقال پيدا كند.
با توجه به كارهاي انجام شده در مجموعه هاي مذهبي امام رضا(ع) و امام حسن(ع) تجربه ام بيشتر شده است، ولي در كل كار مديوم تلويزيوني امام رضا(ع) نسبت به اين كار بهتر بود، در هر حال تلاش اين است كه مجموعه تلويزيوني حضرت يوسف(ع) به قاب تلويزيوني مخاطبان نزديكتر شود.
* آقاي ميرفخرايي، فضاي رود نيل را چگونه طراحي خواهيد كرد؟
- استفاده از محيط شهرك سينمايي دفاع مقدس تا حدودي كار ما را آسانتر كرده است، رودخانه «فشافويه» در نماي دور به همراه برخي از جلوه هاي كامپيوتري تصويري مي تواند اين فضا را به مخاطب القا كند. در حال حاضر «دكتر معتمدي» در حال طراحي اين بخش است كه با همفكري مدير فيلمبرداري و كارگردان مجموعه درصدد هستيم تا كار بدون نقصي را ارائه كنيم.
* كدام بخش از طراحي دكورها و صحنه  دشوارهايي در پي داشته است؟
- در طراحي دكور مجموعه تلويزيوني حضرت يوسف(ع) از دو تكنيك متفاوت استفاده كرده ايم، در كنعان كه يك شهر كوهستاني است با كمك شيوه خشكه چيني (چيدن سنگ ها روي هم) طراحي اين بخش را آماده كرديم، اين شيوه دكورسازي كمتر در ايران اتفاق افتاده است. در مقابل در بخش مصر، دكورهايي با ارتفاع موجود ساخته نشده بود، همچنين با توجه به بادخيزي منطقه سعي كرديم در عين مرتفع ساختن دكور، به مقاومت مصالح و دكورها نيز توجه كنيم تا در حين كار مشكلاتي ايجاد نكند. ارتفاع ساختمان ها در مصر مثل تخت جمشيد در ايران، بين ۹ متر تا ۱۵ متر در نوسان است، بنابراين تلاش كرده ايم تا ارتفاع دكورهاي اين بخش را به شكل معقولي ارائه دهيم تا هم نظر كارگردان تأمين شود و هم به قصه لطمه نخورد.

نگاه
عام گرايي و رسانه ملي
008301.jpg

در هر جامعه اي نخبگان بر ساير اقشار اجتماع اثرگذار هستند، اما به نظر مي رسد در تلويزيون ما مخاطب خاص چندان مورد توجه قرار نمي گيرد.
دكتر عماد افروغ، رييس كميسيون فرهنگي مجلس، درباره «مخاطب محوري» رسانه ملي به خبرگزاري «مهر» گفت: من به طور كلي با مخاطب محوري مخالف نيستم، بلكه بايد اقشار مختلف مخاطبين را در نظر گرفت. اصولاً در اين زمينه داشتن نگاه عددي به مخاطب ( ميزان درصد جذب بيننده ) صحيح نيست؛ بلكه بايد بررسي شود كه نگاه مخاطب با تماشاي برنامه هاي تلويزيوني تا چه اندازه تقويت شده است.
وي خاطر نشان ساخت: در هر جامعه اي نخبگان بر ساير اقشار اجتماع اثرگذار هستند. اما به نظر مي رسد در تلويزيون ما مخاطب خاص چندان مورد توجه قرار نمي گيرد. در حالي كه برنامه هاي تلويزيون بايد به گونه اي ساخته شوند كه ضمن تأمين نظر و جلب نگاه مخاطب عام، مخاطب خاص را هم در نظر داشته باشد و هدف اصلي برنامه ها، جذب اين گروه از بينندگان تلويزيوني باشد. اين هدف، به اين شكل مي تواند تحقق يابد كه از مضاميني در توليد برنامه هاي تلويزيوني استفاده شود كه هم از جاذبه هاي قابل توجه ديداري و شنيداري براي عموم مردم برخوردار باشد و هم درونمايه اين نوع برنامه ها، بتواند ذهن بيننده خاص را متوجه خود كند.
رييس كميسيون فرهنگي مجلس، در ادامه راجع به وجود خطر پايين آمدن ذائقه مخاطب عام و رويگرداني مخاطب خاص از برنامه هاي تلويزيوني توضيح داد: اين خطر حس مي شود. به طور كلي، بايد براي ارتقاء ذائقه مخاطب بكوشيم، نبايد فقط به سلايق عوامانه و سطحي مخاطب و به عبارتي ذائقه عامه مردم توجه شود. چون در دراز مدت درونمايه آثار چنان كم ارزش مي شوند كه حتي مخاطب عام را هم زده مي كند.
وي افزود: بايد شبكه هاي تلويزيوني ما مخاطب عام را يك عامل و پتانسيل بالقوه فعال، پويا و هوشمند در نظر بگيرند تا برنامه هايي هم كه ساخته مي شوند از ميزان كيفيت لازم بهره مند باشد. از طرف ديگر، اين نوع طرز تفكر باعث خواهد شد مخاطب خاص هم به تماشاي برنامه ها تمايل پيدا كند. در اين ميان بايد به وجوه فرهنگي و سابقه تاريخي مردم و سرزمين توجه شود و برنامه هاي فاخري در تلويزيون توليد شود كه مخاطب خاص و فرهنگي را در كنار بيننده عام به خود جلب كند. نه آنكه يا برنامه هاي خوب و قابل اعتنا، كم توليد شود و يا آنكه از ساعت پخش آنها پس از نيمه شب (ساعت ۱۲ شب به بعد) باشد و در عمل بيننده اي پيدا نكند. به عقيده من شوراي راهبردي صدا و سيما هم با همين هدف و انگيزه به تازگي تشكيل شده است.

كنكاش
معنا يا مخاطب محوري
008298.jpg

دكتر حسن بلخاري، كارشناس رسانه و استاد دانشگاه، درباره توجه افراطي به مخاطب محوري و عدم توجه به استفاده از مضامين ارزشي در برنامه هاي تلويزيوني، ضمن بيان اين مطلب به خبرنگار تلويزيوني «مهر» گفت: مخاطب محوري يكي از اركان رسانه هاي جديد در جهان مدرن است و به همان اندازه كه بنيان هاي تئوريك جهان مدرن همچون آزادي، عقلانيت، دموكراسي، مردم محوري و حقوق بشر به دليل عدم صداقت نظريه پردازش و نوعي تناقض نظري و عملي مورد ترديد است، در صداقت و جايگاه مخاطب محوري نيز جاي تامل وجود دارد. البته بايد اين نكته را متذكر شوم كه جايگاه مخاطب را بايد مد نظر داشت. حقوق و حرمت مخاطب را پاس داشتن و متناسب با ظرفيت و طلب او سخن گفتن هنر بي نظيري است كه شرع و عقل بر ضرروت و اهميت آن تاكيد بسيار دارد،اما نام اين مخاطب محوري نيست.
وي خاطر نشان ساخت: آنچه كه از آن به عنوان مخاطب محوري دريافت مي شود، اين است كه رسانه و پيام (معنا) به تابعي از توان و سليقه مخاطب تبديل گردد. هيچ حكيم و عاقلي نمي پذيريد كه در فرآيند انتقال معنا، مخاطب يا رسانه به تنهايي محور باشد. رسانه اي كه مخاطب خويش را در نظر نگيرد در پيمايش راه خود و رسيدن به اهداف خويش به طور قطع ناتوان خواهد بود. از سوي ديگر، اگر مخاطب نيز چنان بار آيد كه سليقه اش را محور برنامه ها بداند، در اين صورت او نيز بر اثر مخاطب معنا نبودن باري نخواهد گرفت. من به جاي «مخاطب محوري» مي گويم «معنا محوري» . بايد در برنامه ريزي هاي رسانه اي جايگاه و حضور مخاطب را در نظر گرفت؛ اما بايد محوريت را به پيام و معنا داد.
دكتر بلخاري درباره خطرات محور قرار دادن مخاطب به عنوان اولويت اصلي و مهم رسانه تلويزيون تاكيد كرد: كار رسانه اي چون تلويزيون در نظام اجتماعي ايران نبايد محور قراردادن بي چون و چراي مخاطب باشد. ضمن اينكه هرگز نبايد مخاطب ناديده انگاشته شود. اما اگر برنامه ريزي ها به گونه اي باشد كه معنا و پيام ( چه در بعد نظري آن كه معمولاً عامه از آن مي گريزند و چه در بعد تصويري و جذاب آن) به صورتي ارائه شود كه هم پيام منتقل شود و هم اين انتقال به گونه اي باشد كه مخاطب آن را پس نزند. آن گاه يك كار رسانه اي كامل صورت گرفته است. وي در ادامه اظهار داشت: بايد در اين جهت تلاش كنيم كه برنامه هاي تلويزيوني به گونه اي باشند كه نسبت اهميت فرم و معنا يا پيام و رسانه هر دو چنان باشد كه يكي فداي ديگري نشود. وگرنه برنامه هايي كه هويت محور، ارزشي و نظري اند از روند جذب مخاطب عام (بنا به اين جمله ظريف اينيشتن كه مي گويد؛ «آدمي از فكر كردن مي هراسد» و معمولاً عامه ترجيح مي دهند بيشتر ببينند تا فكر كنند) خارج مي شوند و جاي آن را برنامه هاي سبك و بي محتوايي مي گيرند كه فرم در آن چنان غلبه دارد كه معنا كاملاً در ظاهر اثر گم مي شود.

|  اقتصاد  |    اجتماعي  |   انديشه  |   ايران  |   سياست  |   سينما  |
|  فرهنگ   |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |