يوسف فاطمي
انتخابات رياست جمهوري دوره نهم در خرداد ۱۳۸۴ برگزار خواهد شد اما هردو جناح رقيب نگاهي نو براين انتخابات دارند. اهميت انتخابات دوره نهم از دو وجه متمايز از ساير انتخابات رياست جمهوري است: اول آن كه برخي جريان هاي افراطي كه در انتخابات مجلس هفتم تحريم انتخابات را در دستور كار قرار دادند همچنان براي كاهش مشاركت مردم در انتخابات با هدف سست كردن پايه هاي اقتدار ملي جامعه در تلاش مي باشد.برخي ديگر نيز پشيمان از آن تحريم ها، اينك به هر قيمتي حاضرند نامزدي معرفي كنند تا رد صلاحيت نشوند ولو آنكه آن نامزد كاملا با افق فكري ايشان سازگار نباشد.
دوم آن كه جرياني كه خود را ارزشي و اصول گرا مي خواند و رقبايش به او محافظه كار مي گويند كوشيد با تغيير گفتمان هاي سنتي و اتخاذ گفتمان خدمت به مردم و پيشرفت همه جانبه ايران اسلامي و رويكرد جوانگرايي در معرفي كانديداها (شوراها- مجلس شوراي اسلامي) و نيز بازنگري در ساختار، تشكيلات و رفتار در ساليان اخير موفق گرديده است كه موقعيت هاي از دست رفته چون شوراهاي اسلامي شهر و روستا و مجلس شوراي اسلامي را مجددا در اختيارگيرد و براي تكميل حلقه حاكميت و به تعبير خود كارآمدتر كردن نظام تلاش خود را بر موفقيت در انتخابات رياست جمهوري قرار داده است. در اين مقاله به بررسي نگاه اصول گرايان در انتخابات نهم مي پردازيم و در فرصتهاي ديگر نگاه جبهه دوم خرداد را تجزيه و تحليل خواهيم كرد.در حال حاضر در جريان اصولگرا از افراد زير به عنوان كانديداي محتمل رياست جمهوري نام برده مي شود.
دكتر محمود احمدي نژاد، دكتر علي لاريجاني، دكتر احمد توكلي، دكتر محسن رضايي و دكتر علي اكبر ولايتي، نام برده مي شود. جريان اصولگرا براي پيروزي در انتخابات به جد قصد دارد از تكثر كانديداها خودداري كند و همانند انتخابات مجلس هفتم با اجماع حداكثري به كانديداي واحدي برسد.تا آراي سنتي اصولگرايان به اضافه آراي سرگردان و غير جناحي را براي كانديداي خود جذب كند .
در اين شرايط بنابرآنچه از سخنراني ها و بيانيه هاي گروههاي تشكيل دهنده شوراي هماهنگي نيروهاي انقلاب كه چتر تجمع جريانات اصولگراست، بر مي آيد اصول و معيارهاي زير به عنوان مباني و ضوابط كانديداي اصولگرايان براي انتخابات رياست جمهوري تعيين شده اند:
۱- مردمي و ساده زيست بودن: از بزرگترين خصوصيات رئيس جمهور اصولگرايان، مردمي بودن و ساده زيست بودن است. حضرت امام خميني (ره) همواره تأكيد مي فرمودند كه رئيس جمهور بايد از طبقه كوخ نشينان باشد نه كاخ نشينان. كسي كه درد و طعم فقر را چشيده باشد، از متن مردم باشد و خوي كاخ نشيني نداشته باشد. برخلاف انتظار برخي افراد گام برداشتن به سوي توسعه اقتصادي به هيچ وجه مستلزم فراموش كردن ارزش ها و اصول اوليه ساده زيستي كه از بركات اصلي انقلاب ما بود نمي باشد.
۲- كارآمدي و قاطعيت در عمل:{ از جمله مشكلات جامعه كنوني ما عدم قاطعيت مديران اجرايي در عمل است. مسامحه، زد و بند، ملاحظه كانون هاي باندي و عدم شجاعت در تصميم گيري را بايد از پيامدهاي فقدان قاطعيت در عمل ناميد. امروز جامعه سخت محتاج مرداني كارآمد و قاطع است و از مديران محافظه كار خسته شده است.} حل نشدن بسياري از مشكلات به دليل ناكارآمدي و عدم قاطعيت است. رهبر معظم انقلاب اسلامي در ديدار با خبرگان رهبري كارآمدي مسئولان را مبناي مشروعيت آنان برشمردند.
شايد به دليل همين وضعيت است كه جامعه ما ازعارضه «بي عرضگي و عدم قاطعيت مديران كشور»رنج مي برد و همه به دنبال مديري قاطع و كارآمد مي گردند.البته كانديداي مورد نظربايد كارنامه اي قابل قبول دراين زمينه داشته باشد.
۳- برنامه محوري به جاي شخص محوري: متأسفانه در ساليان اخير دربسياري ازموارد «شخص محوري» موجب شده «شايسته سالاري» ، «برنامه محوري» ، «گردش نخبگان» ، «چرخش قدرت» و «جوانگرايي و نوآوري» به حاشيه رانده شود . نكته مهم آن است كه مؤلفه جوان گرايي به همراه «برنامه محوري» همان گمشده اي است كه ساليان سال گريبانگير جامعه ايران بوده است وبازگشت به آن موجب نجات كشور از بي برنامگي و روزمرگي خواهد شد.
۴- برخورداري از تيم كارآمد، معتقد و سالم: رئيس جمهور آينده بايد تيم و كابينه اي مجرب، متخصص، كارآمد، مردمي و متعهد از اصولگرايان را براي خدمت به مردم و كارآمدي نظام بسيج كند. انتخابات رياست جمهوري نهم بايد تفاوت هايي با گذشته داشته باشد.كل گويي ها و شعارهاي جذاب اما بدون پشتوانه عملي در انتخابات گوناگون به خصوص در سالهاي اخير موجب ايجاد انتظارات غير واقعي در جامعه شده كه عدم تحقق اين انتظارات نيز سبب شده كه بسياري از رأي دهندگان به يأس از نقش مردم در سامان دهي اوضاع كشور دچار شوند.باورهاي مردمي در اين سال ها به علت برآورده نشدن برخي شعارهاي مطرح شده در بحبوحه انتخابات بسيار لطمه خورده است، از اين رو بهتر است كانديداها با ارايه جزئيات طرح ها در شعارهاي انتخاباتي خود و دوري از ارائه تئوري هاي غير عملي و شعارهاي رويايي به تعادل بين باورهاي مردمي و شعارهاي انتخاباتي بيشتر كمك كنند.
|
|
5- ارائه مواضع شفاف و روشن: شفافيت مواضع رئيس جمهور آينده نسبت به مسائل مهم كشور بايد براي همه روشن باشد. رئيس جمهور بايد نگاه خود را نسبت به سياست ،اقتصاد،فرهنگ ،امنيت ،عدالت و... ابراز نمايد. رئيس جمهور بايد نسبت به «وظايف واختيارات قانوني خود» توجيه باشد. در پي فتح قله ها يا خاكريزهاي فراتر از محدوده اختيارات قانوني خود نباشد و از فرافكني به وسيله درخواست هاي فراقانوني اجتناب كند و به دنبال اجراي قانون اساسي و وظايف محوله باشد.
۶- پاي بندي به گفتمان عدالت:يكي از مهمترين علل پيروزي اصول گرايان در انتخابات مجلس هفتم، انتخات شعار عدالت مداري به عنوان يكي از شعارهاي اصلي اين طيف بود. متاسفانه مبارزه با مفاسد اقتصادي و مالي و همچنين رانت جويي در بسياري از بخش هاي اداري جدي گرفته نشد. اين امر بايد مورد توجه رييس جمهور آينده قرار گيرد، حتي اين شعارظرفيت آن را دارد كه به عنوان گفتمان برتر انتخابات سال ۸۴ مطرح شود.
۷- آشنايي به شرايط عرصه بين الملل: موقعيت ژئوپليتيك ايران به اضافه انديشه هاي الهام بخش انقلاب اسلامي و آموزه هاي امام خميني(ره) همه باعث مي شوند كه كشورمان همواره با بزرگترين تهديدها و توطئه ها مواجه باشد. حفظ مدبرانه عزت و استقلال در عرصه جهاني براي جمهوري اسلامي از بزرگترين چالش هاست و رئيس جمهور بايد توانايي شناخت، تجزيه و تحليل شرايط جهاني و تعامل مدبرانه و درعين حال شجاعانه با تهديدها ي خارجي را داشته باشد.همه اين ها را مي توان تحت نام مهارتهاي ديپلماتيك خواند.
۸- شناخت فرهنگي: در طول ساليان پس از انقلاب بيشترين نگراني هاي رهبران جمهوري اسلامي از چالش هاي نظامي و اقتصادي و سياسي نبوده است زيرا در هر حال براي اين چالش ها راه حل هايي يافت شده است. آنچه كه رهبر انقلاب، هجوم و شبيخون فرهنگي خواند امروز به طور خزنده و سازمان يافته بافت جامعه ما به خصوص نسل سوم انقلاب را تهديد مي كند و تجربه شكست خورده خام دستاني كه در چند سال قبل خواستند با برخوردهاي مكانيكي و خشونت آميز و يا پاك كردن صورت مسئله يا انكار اين معضلات به جنگ اين شبيخون بروند همچنين ناكامي آناني كه اين هجوم را به عنوان واقعيت پذيرفتند و پيشنهاد كردند كه با تسامح و تساهل بايد از كنار آن عبور كرد نشان مي دهد كه بايد رئيس جمهور مرد مردستان عرصه فرهنگ باشد و خود فرهنگ شناس و تاريخ شناس اين مرز و بوم باشد و بايد در مديريت فرهنگي جسور باشد تا بتواند هم با شبيخون فرهنگي مقابله كند و هم فضاي فرهنگي شيرين و در عين حال شكوهمندي درخور تمدن افتخارآميز ايران اسلامي براي جامعه و نسل جوان پديد آورد.
۹- توانايي در عرصه اقتصاد: نظرسنجي ها و بالاتر از آن مطالبات آشكار مردم نشان مي دهد كه بزرگترين دغدغه مردم مسائل معيشتي است كه اين دغدغه به علت ناكارآمدي كاربه دستان روز به روز بيشتر شده است. مردم جامعه ما اينك در پي رئيس جمهوري هستند كه بدون تعريف و تعاريف بي جا درد معيشتي ايشان را بشناسد و بدون ضايع كردن منابع خدادادي و با استفاده از استعداد اين مردم به داد ايشان برسد.
۱۰- داشتن گذشته قابل دفاع: كانديداي رياست جمهوري اصولگرايان بايد كارنامه گذشته اش قابل قبول و دفاع باشد. زندگي پاك و وضعيت خانوادگي باثبات و تربيت فرزندان صالح، مجهز به علم و خردورزي، كارآمدي و مديريت، شجاعت و سازش ناپذيري در برابر سلطه طلبان و عرق ملي،تدبير و آرامش در برخوردها، ايستادگي بر اصول و ارزش ها، اعتقاد به سپردن مديريت ها به نيروهاي كاردان و مؤمن،تلاش براي سابقه روشن در رشد و پيشرفت كشور، مواضع شفاف و روشن همراه با شناخت عميق نظري نسبت به ولايت فقيه و حكومت ديني و نيز مجموعه مديريتي كه در دوران مسئوليت به كار گرفته است از جمله پارامترها و معيارهاي مهم است.
۱۱- و بالاخره داشتن «حرف و برنامه جديد» براي ايجاد تحول و ارائه مديريتي تحول گرا: انتخابات دوره نهم رياست جمهوري عرصه حرف و برنامه جديد است. دوران شعارهاي تكراري و كليشه اي به سر آمده و همه منتظرند كانديداي اصولگرايان «حرف و برنامه جديد» براي گفتن و اداره جامعه داشته باشد.