تغيير رويكرد اجتماعي پليس در گفت وگو با سردار ايازي
گذر از تهديد محوري
همگام با تغيير و تحولات اجتماعي و فرهنگي جامعه و پيچيده تر شدن مناسبات، مسائل و به تبع آن ناهنجاري ها و جرايم، شاهد تغيير محسوسي در رويكرد نيروي انتظامي به مسائل اجتماعي، سياسي و فرهنگي طي چند سال اخير هستيم.بسترها، زمينه ها و چند و چون اين تغيير رويكرد پليس را در گفت وگو با سردار محمدهادي ايازي جانشين هماهنگ كننده ناجا در ميان گذاشته ايم كه در ادامه از نظرتان مي گذرد.
|
|
شهرزاد قنبري
* در ابتدا بفرمائيد چه ضرورت هاي اجتماعي نيروي انتظامي را به تغيير رويكرد در مواجهه با مسائل و مشكلات اجتماعي رهنمون كرده است؟
- مهم ترين موضوع بعد از پيروزي انقلاب اسلامي موضوع تغيير و تحولات جمعيتي بود. طي ۲۵ سال اخير جمعيت كشور دو برابر شده است، يعني از ۳۵ ميليون نفر به رقم ۷۰ ميليون نفر رسيده است و ما با پديده اي به نام جواني جمعيت، روبه رو شده ايم كه مي توان گفت در سطح جهان از اين لحاظ ركورددار هستيم.
از اين منظر يك برنامه ريزي امنيتي خاص لازم است كه بايد انجام شود.
موضوع بعدي مهاجرت و حاشيه نشيني است. بعد از انقلاب، پديده مهاجرت گستردگي زيادي را پيدا كرده است به نحوي كه در برخي شهرك هاي اقماري تهران جمعيت آن بالغ بر ۲۰ برابر شده است.
طبيعي است با گسترش حاشيه نشيني در شهرهاي بزرگ معضلات امنيتي و انتظامي افزايش زيادي مي يابد.
موضوع سوم تغيير در مهارت هاي زندگي اجتماعي است، مقوله فناوري اطلاعات و IT امري بسيار تأثيرگذار در حوزه هاي اجتماعي امروزي است.
بنابراين پديده هايي همچون مهاجرت، جواني جمعيت و بحث و گسترش شهرنشيني موضوعاتي است كه به طور طبيعي بر مسائل اجتماعي تأثير مي گذارد، ضمن اين كه فعاليت هاي گروهي و سياسي كه در جامعه شاهد هستيم بر مسائل امنيتي و اجتماعي تأثير فوق العاده اي دارند.
حوادثي كه در شهرهاي مختلف و از جمله دانشگاه ها طي چند سال اخير داشتيم، بازخورد آن به طور طبيعي متوجه نيروي انتظامي شده است.
گسترش شهرنشيني نيز بسيار حائز اهميت است. بالغ بر ۶۳ درصد جمعيت ما در شهرها ساكن هستند كه رقم قابل توجهي است و به تبع آن وظيفه نيروي انتظامي در حوزه شهرنشيني سنگين تر و گسترده تر مي شود.
افزايش سطح تحصيلات مردم، خواسته هاي جديدي را به همراه دارد كه در نتيجه خواسته هاي جديدي را نيز از پليس طلب مي كند كه طبيعي هست از اين منظر هم بايد پاسخگو باشيم.
اگر ما قبلاً در جامعه بيكاري داشتيم امروز دكتر بيكار و مهندس بيكار داريم، ليسانس و فوق ليسانس بيكار داريم.قطعاً متناسب با اين وضعيت، شكل موضوعاتي مانند جرم ماهيتاً تغيير پيدا مي كند و خواسته هاي جديدي مطرح مي شود.
پليس، از پليس تحديدمحور به پليس جامعه محور تغيير جهت داد.علت اين تغيير نيز اين است كه قبلاً ما فقط با بزهكاران در ارتباط بوديم در حالي كه هم اكنون با تمامي افراد جامعه ارتباط داريم
حضور زنان در عرصه هاي اجتماعي نسبت به گذشته فوق العاده گسترده تر شده است و بنابراين گسترش پليس زن ضروري بود، در حالي كه در گذشته چنين نيازي احساس نمي شد.
پديده اوقات فراغت نيز خواسته هاي جديدي را در جامعه به وجود مي آورد كه بخشي از خواسته ها را پليس بايد پاسخگو باشد. به عنوان مثال با حجم زياد مسافرت ها بايد جاده ها را مورد كنترل و نظارت پليسي قرار دهيم. وقتي كه در ايام نوروز شهر خالي مي شود بايد امنيتش را برقرار كنيم.
گسترش رسانه ها و ارتباطات اجتماعي از جمله موضوعاتي است كه حائز اهميت است. رسانه ها باعث مي شوند مردم از اطلاعات جديد مطلع شوند و خواسته هاي جديدي را مطرح كنند. در اينجاست كه تعامل مردم و پليس نقش تازه اي پيدا مي كند.
مسئله ديگر گم شدن شب است. در گذشته متناسب با فرهنگ مان ساعت ۹ تا ۱۰ شب مردم به منازل خود مي رفتند؛ در حالي كه تعريف شب الان معنا و مفهومي جديد پيدا كرده است. حتي در شب مسائل ترافيكي در شهر داريم. مردم در شب در اماكن تفريحي و رفاهي به تفريح مي پردازند و پليس بايد امنيت مردم را برقرار كند.
مسئله ديگر از بعد اجتماعي مسئله جمع تنهاست.
درست است كه جامعه با تحولات جمعيتي روبه رو بوده و افزايش جمعيتي زيادي را هم شاهد بوده ايم اما احساس تنهايي به خصوص در قشر جوان ما بسيار زياد است. اين احساس تنهايي مباحث امنيتي جديدي را ايجاد مي كند و طبيعي است كه متناسب با مسائل امنيتي و انتظامي بايد پاسخگو باشيم.
همه مسائل اجتماعي كه در بالا به آن اشاره شد ضرورت تغيير در رويكرد پليس را به دنبال داشت كه از زمان تصدي سردار قاليباف به اين امر توجه شد و ما در واقع پليس را از يك پليس تهديدمحور به سمت يك پليس جامعه محور تغيير جهت داديم. قبلاً پليس با كمتر از ۵ درصد جامعه سروكار داشت. افرادي كه مرتكب جرم و خلاف مي شدند، ناگزير بودند به مراكز پليس مراجعه داشته باشند؛ در حالي كه اعتقاد ما اين است كه ما بايد با تمامي مردم ارتباط برقرار كنيم تا از وقوع جرم و تخلف پيشگيري كنيم. اگر ما يك آموزش همگاني براي مردم داشته باشيم طبيعي است كه خود مردم با بسياري از تخلفات و جرايمي كه در سطح جامعه اتفاق مي افتد مقابله مي كنند.
* جناب سردار! در چند سال اخير و به ويژه در يكي دو سال اخير تغيير نگرش پليس نسبت به آحاد جامعه به خوبي مشهود و ملموس است، براي مثال در تجمعات و راهپيمايي ها به نظر مي رسد پليس منطقي تر و آرام تر از گذشته عمل مي كند، اين تغيير مشهود در رفتار پليس بر چه اساسي صورت گرفته است؟
- مهم ترين دليل اين تغيير رويكرد پليس، به فرماندهي نيروي انتظامي برمي گردد. ما حوادث ۱۸ تيرماه سال ۱۳۷۸ را داشتيم و حوادث ۲۰ خرداد سال ۸۲ را هم داشتيم. حوادث سال گذشته به مراتب مي توانست گسترده تر از حوادث ۷۸ باشد، اما رويكردي كه فرماندهي نيروي انتظامي داشتند اين بود كه مثل حوادث ۷۸ درگير اين موضوعات نشويم و براساس اين رويكرد پليس، از پليس تحديدمحور به پليس جامعه محور تغيير جهت داد.
علت اين تغيير نيز اين است كه قبلاً ما فقط با بزهكاران در ارتباط بوديم، در حالي كه هم اكنون با تمامي افراد جامعه ارتباط داريم.
* با همه تمهيداتي كه نيروي انتظامي در ايجاد آرامش در فضاي جامعه به كار برده، اما به عنوان يك شهروند بايد بگويم كه احساس ناامني در ميان شهروندان وجود دارد و اين مي تواند موضوع نگران كننده اي باشد، نيروي انتظامي چه اقداماتي را در جهت ايجاد احساس امنيت اجتماعي در ميان مردم انجام داده است؟
-تغييرات اجتماعي تأثير زيادي بر انجام احساس ناامني در جامعه دارد. وقتي مي گوييم جمعيت حاشيه نشين تهران ۲۰ برابر شده است، طبيعي است كه متناسب با افزايش چشمگير اين جمعيت تمام امكاناتش توسعه پيدا نكرده است. به جرأت مي توانم بگويم بيشتر از ۸۰درصد مشكلات مربوط به حوزه مسائل اجتماعي، فرهنگي، اقتصادي است و شايد ۲۰درصد مشكلات مربوط به مسائل امنيتي و انتظامي باشد.
واقعيت اين است كه خيلي از موضوعات را نمي توان از همان ابتدا براي مردم بيان كرد و اين يكي از مشكلاتي است كه ما به عنوان پليس داريم. البته موضوعاتي كه قابل انتشار است حتماً منتشر مي كنيم تا مردم از آن مطلع شوند. احساس عدم امنيت را كتمان نمي كنم و اين مشكل وجود دارد، اما عامل اصلي به عملكرد پليس برنمي گردد. وقتي جمعيت خيلي سريع دو برابر مي شود، آيا متناسب با اين افزايش جمعيت، پليس هم توسعه پيدا كرده است؟ من قبول دارم كه امنيت يك بحث است و احساس ناامني بحث ديگري. به عنوان مثال ممكن است يك موضوع كوچكي اتفاق بيفتد و همه احساس ناامني كنند، وقتي به موضوع يك كودك ربايي به طور مكرر در جرايد پرداخته مي شود طبيعي است كه خانواده ها احساس ناامني كنند.
پس در واقع، دستگاه هاي ديگر نيز در ايجاد احساس ناامني قطعاً تأثيرگذارند اما آمار و ارقام مؤيد اين نكته است كه خوشبختانه پليس در حوزه مسائلي امنيت اجتماعي نقش بسيار خوبي داشته است. كاهش جرايمي مانند سرقت و آدم ربايي مؤيد اين مسئله است.
ما مردم را ناظر بر كارهاي خودمان كرديم تا مورد نقد و بررسي قرار گيريم. وقتي مردم در قالب دفتر نظارت همگاني با ما تماس مي گيرند، سيستم ما به گونه اي است كه الزاماً بايد نتيجه آن اقدام را به اطلاع شهروند برساند
* به نظر شما جرايم و تخلفات نبايد توسط مطبوعات به اطلاع مردم رسانده شود و مردم آگاهي لازم را در اين زمينه كسب كنند؟
- البته نمي خواهم بگويم همه جرايد و همه برنامه هاي صدا و سيما ،ولي به طور كلي مطبوعات و صدا و سيما همكاري خوبي با پليس داشته اند.
اما وقتي يك روزنامه به يك موضوع حادثه اي مي پردازد، طبيعي است كه احساس ناامني در جامعه به وجود بيايد، به ويژه وقتي كه به اين مسائل دامن زده شود. پس تنها پليس نيست كه در ايجاد اين فضا و يا متعادل كردن اين فضا نقش دارد بلكه دستگاه هاي زيادي از جمله صدا و سيما و رسانه ها و حتي دستگاه هاي امنيتي، اقتصادي و سياسي مي توانند بر اين موضوع تأثيرگذار باشند.
براي مثال در همين حادثه پاكدشت اگر ريشه يابي شود، آيا فقط پليس در اين زمينه مقصر بوده است؟ نمي خواهم بگويم پليس بي تقصير بوده، ما برخي اشكالات را پذيرفتيم. اما آيا فقط پليس در اين قضيه نقش داشته است؟ آيا دستگاه هاي ديگر كه در اين منطقه نقش مديريتي داشتند وظيفه خود را به نحو احسن انجام داده بودند؟ آيا شوراي تأمين شهرستان، وظيفه خود را به خوبي در آنجا انجام داده بود؟ آيا توانسته بوديم بيكاري را در آن منطقه مهار كنيم؟ چه عاملي موجب مي شود كه اين فرد دست به اين كار بزند؟ آيا زمينه هاي وقوع چنين حوادثي در شهرك هاي اقماري تهران وجود ندارد؟
آيا همه اين مسائل به پليس برمي گردد؟ من نمي خواهم بگويم پليس در اين زمينه نقشي ندارد، قطعاً اين طور نيست، اما دستگاه هاي ديگري هم هستند كه در اين زمينه نقش دارند و نقش خود را انجام نداده اند.
* نقش پليس ۱۱۰ در كاهش جرايم و تخلفات طي چند سال اخير را چگونه ارزيابي مي كنيد؟
- يكي از اقدامات خوب در چند سال اخير، راه اندازي مركز فوريت هاي پليسي ۱۱۰ بوده است. قبل از راه اندازي پليس ۱۱۰ اگر مردم مشكلي داشتند كه مي خواستند با پليس مطرح كنند، الزاماً مجبور بودند به كلانتري ها يا آگاهي ها يا مراكز راهنمايي مراجعه كنند تا كارشان انجام شود، اما خوشبختانه شاهد هستيم كه روزانه ۷۰هزار نفر از مردم در سطح كشور تماس مي گيرند و از پليس كمك مي خواهند. حالا اين كمك از پليس مي تواند در همه زمينه ها از جمله، آدم ربايي، نزاع خياباني، سرقت و... باشد. امروزه تمام اين خواسته ها و نيازهاي مردم در سيستم جامعه ما ثبت مي شود و پليس موظف به پاسخگويي است، اگر پليس به اين درخواست پاسخ ندهد سيستم از او پيگيري مي كند كه چرا پاسخ اين شهروند را نداده اي.
از جمله كارهاي ديگر كه طي چند سال اخير انجام شده است اين است كه مردم را ناظر كارهاي پليس كرده ايم.
در اجراي اصل هشتم قانون اساسي مردم ناظر به عملكرد ما شدند. تلفن ۱۹۷ را به امر نظارت مردم اختصاص داديم كه احياناً اگر مردم شكايتي، انتقادي، پيشنهادي و يا تقدير و تشكري از پليس دارند مطرح كنند. امروزه شاهد هستيم كه روزانه ۳ هزار نفر از مردم با ما تماس مي گيرند و پيشنهادات و انتقادات خود را مطرح مي كنند.
در واقع ما از معدود دستگاه هايي هستيم كه مردم را ناظر بر كارهاي خودمان كرديم تا مورد نقد و بررسي قرار گيريم. ما در سال پاسخگويي هستيم، وقتي مردم در قالب دفتر نظارت همگاني با ما تماس مي گيرند، سيستم ما به گونه اي است كه الزاماً بايد نتيجه آن اقدام را به اطلاع شهروند برساند. يعني بعد از تماس شهروند و طرح يك موضوع و شكايت، پس از بررسي، با آن شهروند تماس گرفته و نتيجه اقدامات را اعلام مي كنيم.
* ارزيابي شما از طرح حفاظت اجتماعي چيست و اصولاً انجام چنين طرحي را در فضاي فعلي جامعه چقدر لازم مي دانيد؟
- اگر ستاد راه اندازي شود و در چارچوب قوانين باشد و كار به نيروي انتظامي محول شود ما آن كار را دنبال خواهيم كرد. اما به نظر مي رسد در موضوع پيشگيري از جرم كه به نيروي انتظامي برمي گردد، نيروي انتظامي كار خودش را دنبال مي كند و احياناً دستگاه هاي ديگر هم كه در اين زمينه نقش دارند قطعاً وظايف خود را انجام مي دهند. به نظر مي رسد سازماندهي اين كار در قالب جديد خيلي كارآمد نباشد. ما اميدوار هستيم با هماهنگي تمامي دستگاه ها به اين موضوع بپردازيم.
|