دوشنبه ۱۴ دي ۱۳۸۳
قهرمان المپيك در «همشهري»
۹ ماه به خانه نرفتم
008499.jpg
امير بهادري نژاد
عكس ها: عليرضا بني علي
شايد باورش دشوار باشد اما هادي ساعي قهرمان المپيك سال ۲۰۰۴ آتن براي كسب مدال طلاي بزرگترين رويداد جهان ۵/۱ سال متوالي در اردو مشقت كشيد و در ۹ ماه پاياني منتهي به المپيك به تعداد انگشتان يك دست هم براي ملاقات با خانواده اش به خانه نرفت. به همين دليل تصور مي شد كه او پس از المپيك آتن مانند تمام قهرمانان چند ماهي به استراحت مطلق بپردازد.اما هادي پس از بازگشت از المپيك تنها با يك هفته استراحت، در رقابتهاي داخلي شركت كرد تا نشان دهد، به افق هاي دورتري مي نگرد. بدون ترديد بايد پذيرفت هادي ساعي يك استثنا در ورزش ايران است، البته نه تنها در بعد فني بلكه ويژگي هاي اخلاقي او نيز منحصربه فرد است كه در جريان زلزله دلخراش بم، با روحياتش بيشتر آشنا شديم. مدال آور دو دوره المپيك هفته گذشته دو ساعت ميهمان روزنامه همشهري بود و به پرسش هاي ما پاسخ داد.
* هادي ساعي را در قالب چند جمله معرفي كنيد؟
- رشته تكواندو را از سن ۶ سالگي در باشگاه شهيد محمدي شهرري زير نظر استاد سعيد مهيمن آغاز كردم كه هم اكنون نيز ايشان مربي من است. در تيم ملي نيز با آقايان ذوالقدر، كريمي و رحيمي كار كرده ام. در حال حاضر دانشجوي رشته تربيت بدني و كارمند شركت نفت هستم.
* آيا شما از لحاظ آمادگي جهاني آماده ترين ورزشكار ايران هستيد؟
- من در كليه آزمونهايي كه از قهرمانان اعزامي به خارج از كشور گرفته شد نفر اول بودم.
* كار هادي ساعي برخلاف ساير ورزشكاران،  نوسان زيادي ندارد، چگونه اين آمادگي آرماني را حفظ مي كنيد؟
- با توجه به برگزاري ليگ تكواندو مجبورم در هر زمان آمادگي ۷۰ درصدي خود را حفظ بكنم و به همين دليل در بدو ورود به اردو تقريباً  تمام ملي پوشان آمادگي ۷۰ درصد را دارند. من شخصاً از لحاظ فيزيك بدني شرايط بسيار مطلوبي دارم و با انجام تمرينات مداوم اين آمادگي را حفظ مي كنم.
* شما در المپيك سيدني مدال برنز گرفتيد، اما پس از كسب چند مدال جهاني. تفاوت رقابتهاي المپيك با رقابتهاي جهاني چيست؟
- المپيك با تمام رقابتهاي ورزشي تفاوت دارد. هم از لحاظ محيطي و هم از لحاظ حساسيت، به همين دليل توانايي هاي فردي ورزشكاران معمولاً در المپيك پايين مي آيد و اگر توجه داشته باشيد، ركوردهاي المپيك از ركوردهاي جهاني پايين تر است. دليل اصلي اين كاهش ركورد، استرس هايي است كه در بزرگترين رويداد ورزشي جهان به ورزشكاران وارد مي شود.
* چگونه مي توان اين معضل را برطرف كرد؟
- براي حضور قدرتمند در المپيك به يك برنامه ريزي و سرمايه گذاري درازمدت نياز است. ورزشكاراني كه قصد دارند در المپيك شركت كنند، رقابتهاي جهاني را به چشم رقابتهاي تداركاتي مي نگرند.
* اما در ايران اينگونه نيست؟
- ببينيد، مسابقات جهاني نيز با اهميت است،اما ما براي المپيك برنامه نداريم. عادت كرده ايم كه يك سال مانده به المپيك اردوها را آغاز كنيم. اما حال و هواي المپيك و امكانات لازم براي شركت در اين رويداد بزرگ در اردوها وجود ندارد.
مدال هايي كه امسال ورزشكاران ايراني در المپيك كسب كردند، همه به دليل غيرت، تعصب، فشارها و تمرينات شخصي بود و كسي نمي تواند مدعي شود كه آنها از دل يك سيستم مشخص به مدال دست يافته اند. البته فدراسيون تكواندو از معدود فدراسيون هاي برنامه دار است كه حتي در حال حاضر برنامه هاي روزانه اين فدراسيون براي المپيك ۲۰۰۸ پكن آماده است.
* همانگونه كه اشاره نموديد ما همواره در رشته هاي انفرادي مدال كسب كرده ايم،  چرا تا اين حد در ورزش هاي گروهي مشكل داريم؟
- شايد به اين علت كه ما ايراني ها كمتر مي توانيم گروهي كار كنيم، چون همه ما انسان هاي باهوشي هستيم. بزرگترين مشكل ايراني ها اين است كه از هر ۱۰ نفر آنان حداقل ۷ نفر باهوش است، به خاطر همين امكان كار گروهي وجود ندارد. ببينيد، چشم بادامي ها از لحاظ ضريب هوشي از ايراني ها پايين تر هستند و حتي ادعا مي كنم از هر ۱۰ نفر آنان تنها دو نفر باهوش است، اما همين دو نفر، مدير ۸ نفر بقيه هستند. همچنين ما در كارها برنامه ريزي نداريم و ورزش را از پايه آموزش نمي دهيم. كداميك از قهرمانان ما تحت برنامه ۱۰ ساله سازمان تربيت بدني به قهرماني جهان دست يافته اند؟ اما در دنيا قهرمانان المپيك از دل مدارس  ، كالج ها و دانشگاه ها بيرون مي آيند. از همان روزي كه بچه وارد مدرسه مي شود،  به او ورزش كردن را آموزش مي دهند. بزرگترين مشكل ايران، جايگاه نداشتن ورزش در نظام آموزش و پرورش است، در صورتي كه ورزشكار بايد در آموزش و پرورش پديد آيد.
* آِيا شما از طرح جامع ورزش آگاهي داريد؟
- خير.
* آيا كسي از سوي تربيت بدني اين طرح را در اختيار شما قرار داده است؟
- نه. كوچكترين اطلاعي ندارم.
* راز موفقيت تكواندو ايران چيست؟
- در حين برگزاري مسابقات تكواندو، تمام ۸ تكواندوكار تيم به همراه مربيان و مسئولان فدراسيون،  يك نفر مي شوند و با همدلي و اتحاد به مصاف حريفان مي رويم. به عنوان مثال رئيس فدراسيون همواره همراه تيم در سفرهاي خارجي است . ميان بازيكن و رئيس فدراسيون فاصله اي وجود ندارد و در حقيقت با يكديگر رفيق هستند.
اما در فدراسيون هاي ديگر ميان رئيس فدراسيون و بازيكنان فاصله بسيار زيادي وجود دارد.
008487.jpg
* يكي از مشكلات ورزش ما، يكبار مصرف بودن قهرماني ها است. مثلاً ورزشكاري كه قهرمان المپيك مي شود پس از پايان اين رقابت محو مي شود، ديگر به مدال دست نمي يابد. البته شما جزو استثناها هستيد، چرا عمر قهرماني در ورزش ايران تا اين حد كوتاه است؟
- بزرگترين ثروت براي يك قهرمان انگيزه داشتن است و اين انگيزه را بايد خود قهرمان و اطرافيانش ايجاد كنند. مثلاً در ماه فروردين هم مسابقات جهاني را داريم و هم مسابقات كشورهاي اسلامي كه قرار است دو تيم از ايران شركت بكنند. چند روز پيش مربي تيم ملي از من خواست تا در مسابقات كشورهاي اسلامي شركت كنم. هنگامي كه علت را سئوال كردم وي گفت: تو چندين مدال از مسابقات جهاني داري و بهتر است در مسابقات بازي هاي كشورهاي اسلامي به ميدان بروي.
من اما از مربي خود خواستم كه در مسابقات جهاني شركت كنم. چون از انگيزه لازم برخوردار مي باشم.
يك قهرمان همواره بايد براي خود انگيزه سازي بكند. بازيكنان ملي پوش همواره به من مي گويند ۱۰ سال است در تيم ملي حضور داري و تمام افتخارات اين رشته را كسب كرده اي پس چرا خسته نمي شوي. اما در پاسخ به آنها مي گويم تا زماني كه توان دارم بايد بجنگم و طلا بگيرم. مگر ايرادي دارد كه يك ورزشكار دو بار قهرمان جهان و المپيك بشود. اگر ورزشكاري بگويد، مگر دفعه پيش كه قهرمان جهان شده ام چه كاري برايم انجام دادند، مطمئن باشيد كه وي شكست خواهد خورد.
* انگيزه هاي هادي ساعي تا چه زماني دوام خواهد داشت؟
- تا زماني كه توانايي داشته باشم و احتمالاً تا المپيك ۲۰۰۸ پكن.
* آيا سازمان ورزش توانسته براي شما انگيزه هاي لازم براي تداوم افتخارآفريني را ايجاد بكند؟
- امسال جوايز خوبي به قهرمانان المپيك اهدا شد، كه يكي از انگيزه ها براي قهرمانان همين جوايز مادي است. اما انگيزه هاي معنوي نيز وجود دارد. اگر قهرمان احساس كند كه همواره مورد حمايت مسئولان است با انگيزه بيشتري به تمرين مي پردازد.
همچنين حضور مسئولان در اردوها باعث بالا رفتن انگيزه بازيكنان مي شود به عنوان مثال اگر هنگامي كه در تمرين عرق مي ريزم، رئيس سازمان تربيت بدني وارد اردو بشود احساس خوبي پيدا مي كنم. به خود مي گويم، حتماً براي ورزش كشور اهميت دارم كه رئيس سازمان برايم وقت گذاشته است.
من قبل از المپيك در حين ديدار با آقاي خاتمي به ايشان گفتم حضورشان در اردو مي تواند انگيزه قهرمانان را بالا ببرد و هفته بعد از آن ايشان در تمرينات تيم ها حاضر شدند و در آن روز ورزشكاران با شور و شوق بيشتري به تمرين پرداختند.
همين بازديدها باعث مي شود ورزشكاران در روز مسابقه فشار بيشتري به خود وارد كنند تا به مدال برسند.
* آيا سازمان تربيت بدني به كليه تعهدات خود در قبال مدال آوران المپيك عمل كرده است؟
- بله.
* پس از المپيك صحبت از مربيگري شما در تيم ملي ايرلند بود، ظاهراً موضوع منتفي شده است؟
- من قبلاً هم به ايرلند سفر كردم و تيم تكواندو را در اين كشور تمرين داده بودم و هم اكنون نيز مربي اين تيم محسوب مي شوم اما چون خودم درگير اردو و مسابقه هستم نمي توانم در كنارشان باشم. البته هرگاه كه وقت پيدا كنم به ايرلند سفر كرده و آنها را تمرين مي دهم. امسال نيز قرار بود در ماه مبارك رمضان به ايرلند بروم اما تأخير در اخذ ويزا سفر مرا لغو كرد و پس از آن به دليل حضور در ليگ تكواندو نتوانستم به آن كشور سفر كنم.
* جو كاروان ورزشي تيم ايران در المپيك آتن با توجه به ناكامي هاي ورزشكاران در ۱۰روز اول چگونه بود؟
- از قبل مي دانستيم كه در رشته هاي ورزشي۱۰ روز اول بازيهاي المپيك مانند دووميداني، شنا، تيراندازي و بوكس قادر به كسب مدال نيستيم و تنها جودو شانس كسب مدال داشت. اما سطح توقعات در داخل كشور بالا رفته بود؛ به همين دليل از لحاظ روحي و رواني، وضعيت كاروان چندان خوب نبود و ناكامي هاي متوالي ورزشكاران همه را نااميد كرده بود. اما پس از كسب اولين مدال، وضعيت كاروان متحول شد. در مجموع عملكرد تيم ايران از لحاظ تعداد مدال نسبت به دوره قبل بهتر بود، اما رنگ مدال ها تغيير كرده بود و آنچه در المپيك اهميت دارد، رنگ مدال ها است.
* آيا به نظر شما صحيح است ورزشكاراني را كه مي دانيم در المپيك شكست سنگيني متحمل خواهند شد به بزرگترين رويداد جهان اعزام كنيم، چون المپيك مكاني براي كسب تجربه نيست؟
- اگر مي خواهيم چنين ورزشكاراني را اعزام بكنيم نبايد كوچكترين توقعي از آنان داشته باشيم، چون مسلم است با اين امكانات آخر مي شوند. ما بايد ورزشكاران را از پايه بسازيم و فايده اي ندارد كه آنها را به الميپك ببريم و سپس از آنان انتقاد بكنيم. آيا بايد كسي را كه تا به حال شركت در مسابقات جهاني را تجربه نكرده، به المپيك ببريم؟ درست است كه سهميه كسب كرده، اما اعزام او به المپيك فايده ندارد، بلكه بهتر است براي آنها اردو زير نظر مربيان برجسته برگزار كنيم و يا مثلاً رشته بوكس كه عاشري تجربه شركت در مسابقات جهاني را نداشت و به من كه او را به تمرين كردن تشويق مي كردم گفت: تا حالا در عمر خود بوكسورهاي كوبايي را نديده ام. او واقعاً حق دارد و انصافاً خوب مبارزه كرد،اما از بوكسوري كه تاكنون از نزديك حريفان كوبايي خود را نديده چه قدر بايد توقع داشت؟ در المپيك با برخورداري از شانس و يا قرعه خوب نمي توان مدال گرفت چون در آنجا همه خوب هستند.
* آيا نمي توان با بهره گرفتن از يك روانشناس ورزشي در المپيك فشار روحي وارد بر ورزشكاران را كاهش داد؟
- اجازه بدهيد كه رك صحبت بكنم، ما در ايران روانشناس ورزشي نداريم و هر كس كه ادعا كند در اين رشته تخصص دارد؛ دروغ گفته است. در اردوهاي ما روانپزشك حضور دارد نه روانشناس. حتي اگر روانشناس ورزشي نيز در ايران داشته باشيم با يك و يا ۱۰ روز كار در كنار تيم نمي تواند بازيكنان را از لحاظ روحي و رواني آماده بكند و اگر كسي روانشناس واقعي باشد نبايد مسئوليت يك تيم را يك ماه مانده به مسابقات قبول كند. يك روانشناس براي شناختن هر يك از بازيكنان حداقل به دو ماه زمان نياز دارد و حداقل يك سال بايد با ورزشكار زندگي بكند.
* آيا تكواندو ما حرفه اي است و يا در مرز آماتور و حرفه اي قرار دارد؟
- نمي توان گفت كه كاملاً حرفه اي است، اما درآمد اغلب قهرمانان ما از اين رشته ورزشي است. به عبارتي ديگر ما حرفه اي كار مي كنيم اما امكانات حرفه اي نداريم.
* دستمزد چه طور؟
- دستمزد حرفه اي هم نمي گيريم.
* آيا دستمزد باشگاهها زندگي يك قهرمان را تأمين مي كند؟
- خير؛ حتماً بايد كار دوم داشته باشد. البته تشكيلات تكواندو هر سال منسجم تر مي شود و مثلاً امسال براي اولين بار صاحب سازمان ليگ و خانه تكواندو شده ايم. همچنين فراموش نكنيد، در حال حاضر ايران تنها كشوري است كه صاحب ليگ تكواندو مي باشد.
* چگونه مي شود، تكواندو را عمومي تر كرد و آن  را در سطح جامعه گسترش داد؟
- بعد از المپيك، از تكواندو بسيار استقبال شده است و در مدارس نيز به آن بها مي دهند، حتي در مدارس دخترانه. ما در حال حاضر نياز به امكانات بيشتر داريم چون گرايش جوانان به تكواندو افزايش يافته است و بايد انتظارات آنان را پاسخ داد.
* بسياري از مردم معتقدند كه حضور هادي ساعي در مراسم  هاي گلريزان و خيرخواهانه عامل اصلي موفقيت  وي در سطح جهان است. چه دلايلي باعث شده تا در اين امور خيريه مشاركت بيشتري نسبت به ساير ورزشكاران داشته باشيد؟
- اگر من قهرمان شده ام، مردم مرا قهرمان كرده اند. چون اگر تلويزيون تصوير ساده ترين فرد جامعه را نيز ۴ بار نشان بدهد، او نيز مانند هادي ساعي معروف و مشهور خواهد شد. وقتي كه گفته مي شود، هادي ساعي قهرمان ملي است، تمام رفتار و حركات او بايد ملي باشد. او بايد ملي فكر بكند نه اين كه پيراهن تيم ملي را بر تن كند و تنها به فكر خود باشد. به همين دليل تمام افراد جامعه نسبت به همنوعان خود وظايفي دارند. وظايف قهرمانان ملي فراتر از مسابقه دادن و كسب مدال است. آنها بايد بدانند كه اگر مردم نبودند، هرگز قهرمان نمي شدند.
* وضعيت فروش مدال هاي شما براي كمك به زلزله زدگان بم به كجا انجاميد؟
- من پولي بابت اين مدال ها دريافت نكردم اما خريداران مدال ها متعهد شدند كه در بم يك مدرسه، يك شيرخوارگاه و يك سالن ورزشي بسازند.
* آيا بر روند ساخت اين مراكز نظارت داريد؟
- بله و در سفر اخير خود به بم مشاهده كردم كه عمليات ساخت اين مراكز آغاز شده است.
* وضعيت بازسازي در بم به ويژه در حوزه ورزش چگونه بود؟
- در بم آنقدر مشكل وجود دارد كه فكر مي كنم ساخت فضاهاي ورزشي در مرحله آخر باشد.
مثلاً يك فرد علاقه مند سالني با هزينه شخصي خويش در بم احداث كرده كه در اين سالن كلاس تكواندو برگزار مي شود و من هم در سفر اخير خود در اين سالن كه در حدود ۲۰ متر بود شركت كرده و با بچه ها تمرين كردم. با وجود مشكلات متعدد در بم، اتفاقاً كارهاي زيادي صورت گرفته است، چون واقعاً پس از وقوع زلزله اين شهر با خاك يكسان شده بود.
* آرزوي بعدي شما؟
- كسب مدال در هر مسابقه اي كه شركت مي كنم. همواره از خدا خواسته ام كه با سرافكندگي وارد فرودگاه مهرآباد نشوم چون مي دانم كه مردم با پيروزي يكي از ورزشكاران از لحاظ روحي و رواني متحول مي شوند.
* آيا تكواندو رشته خطرناكي است؟
- به هيچ عنوان،  حتي خطر آن از فوتبال كمتر است.
* روزنامه همشهري را مطالعه مي كنيد؟
- بله، مسلماً.
* نظرتان در مورد مطالب اين روزنامه چيست؟
- روزنامه اي است كه مي توان به اخبار آن اعتماد كرد.
* آيا قصد نداريد از طريق جاده ورزش وارد عرصه سياست بشويد؟
- خير، علاقه اي به سياست ندارم.
* مي خواهيد بعد از كناره گيري از بازيگري وارد حرفه مربيگري شويد؟
- بله.
* آيا تكواندو ما به مربي خارجي نياز دارد؟
- فعلاً نه چون كشورهاي ديگر هم از دانش مربيان ما استفاده مي كنند. مثلاً همين چين تايپه با يك مربي ايراني نتيجه بسيار خوبي در المپيك گرفت.
در حاشيه مصاحبه
* براي اين كه در المپيك قهرمان بشوم ۵/۱ سال زندگي خود را تعطيل كردم. حتي در ۹ ماه منتهي به المپيك به خانه نمي رفتم و مادرم براي اين كه مرا ببيند به اردو مي آمد. مي دانستم كه اگر از اردو خارج بشوم تمركز خود را از دست خواهم داد.
* ساير بازيكنان ملي پوش مي گويند: هادي چه چيزي از جان اين تكواندو مي خواهي، چرا پس از ۱۰ سال حضور مدام در اردوها خسته نمي شوي؟
* در اردوهاي المپيك فشار تمرينات به حدي بود كه يوسف كرمي در پايان هر تمرين مي گفت، من ديگر از فردا به اردو نمي آيم چون تحمل اين تمرينات سخت را ندارم.
* كساني كه به دليل ترس از شكست در رقابت هاي داخلي حضور نمي يابند به طور حتم در رقابت هاي جهاني و المپيك شكست خواهند خورد.
* بر خلاف تصور افراد جامعه، رعايت اصول و ارزش هاي پهلواني در تكواندو بسيار بيشتر از ساير رشته هاي ورزشي است.
* تكواندو، جودو و كاراته رشته هايي اصيل هستند و افرادي كه اين رشته ها را فرا مي گيرند، مردم را در خيابان كتك نمي زنند.
* مردم ويتنام مرا متعجب كردند. در اين كشور از كودكان گرفته تا سالمندان هر روز ساعت ۶ صبح حداقل ۱۵ دقيقه ورزش مي كنند اما ما خيلي دير اهميت ورزش كردن را درك كرده ايم.
* در كودكي و قبل از اين كه وارد ورزش تكواندو بشوم هر روز در كوچه و خيابان دعوا مي كردم اما پس از ورود به تكواندو ديگر دعوا نكردم.
*  قهرمانان المپيك معمولاً تا ۴ ماه بعد از اين رقابت به استراحت مي پردازند، اما من تنها يك هفته استراحت كردم و سپس در رقابتهاي ليگ به مبارزه برخاستم.
* با آن كه در اواسط مصاحبه تلفن همراه ساعي زنگ خورد و از او براي شركت در يك برنامه زنده تلويزيوني دعوت به عمل آمد اما قهرمان المپيك حاضر نشد مصاحبه را نيمه تمام بگذارد و همشهري را ترك بكند.
* هادي ساعي در پايان مصاحبه، چند دقيقه اي را ميهمان مديرعامل روزنامه همشهري بود كه در جريان اين ديدار، مدير عامل همشهري از خصوصيات اخلاقي و فني قهرمان المپيك تمجيد كرد.

نگاه امروز
قهرمان ملي
حسن شجاعي
قهرماني در المپيك نهايت آرزو و نقطه اوج زندگي ورزشكاران به شمار مي آيد. چه بسيار ورزشكاراني كه با كسب مدال هاي طلاي المپيك از صحنه ورزش قهرماني محو شدند و به قول هادي ساعي، قهرماني خود را قاب كرده و به ديوار خانه  نشان زدند.
البته در تاريخ ورزش ايران ورزشكاراني چون مرحوم غلامرضا تختي، برادران خادم، عسكري محمديان، حسين رضازاده و هادي ساعي نيز به چشم مي خورند كه كسب يك مدال المپيك آنها را راضي نكرد و در دوره بعدي بزرگترين رويداد ورزشي جهان نيز درخشيدند.
با توجه به اين كه كشتي ورزش سنتي ايران است، انتظار كسب مدال المپيك در اين رشته همواره وجود دارد، اما كسب مدال هاي پياپي در يك رشته ورزشي وارداتي مانند تكواندو از اهميت ويژه اي برخوردار است. بدون ترديد هادي ساعي يكي از استثناهاي ورزش ايران است و اگر افتخارآفريني هاي اين جوان با رشادت هاي حسين رضازاده همزمان نمي شد به طور حتم موفقيت هاي اين تكواندوكار بيشتر به چشم مي آمد.
هادي از معدود ورزشكاران ايراني است كه نوسان ندارد. در طول ۵ سال گذشته هر بار كه او را در رقابت هاي جهاني و يا الميپك ديديم روي سكو رفته و مدال گرفته است.
جالب اين كه كسب مدال هاي رنگارنگ در ميادين بين المللي، باعث فراري شدن وي از رقابت هاي داخلي نشده و شايد يكي از دلايل اصلي تمام موفقيت هاي ساعي، همين رقابت مستمر با حريفان داخلي باشد.
يكي ديگر از ويژگي هاي بارز هادي ساعي پاي بند بودن به اصول ورزش حرفه اي است. انگيزه سازي مداوم براي خود، حفظ آمادگي جسماني در طول سال و تمركز مطلق در اردوهاي آماده سازي، هادي را به يك ورزشكار حرفه اي تبديل كرده كه در كنار آن، تحصيلات دانشگاهي نيز به عنوان يك مكمل تأثيرگذار در زندگي اين قهرمان نقش تعيين كننده داشته است.
به مجموعه عوامل، خصوصيت هاي اخلاقي اين ورزشكار را نيز اضافه كنيد كه در فاجعه بم، پرچمدار ورزشكاران ايران در كمك رساني به زلزله زدگان بود.
در يك كلام، هادي ساعي يك ورزشكار ملي است كه ملي زندگي و فكر مي كند. با انگيزه و پشتكار كه در چهره  اين قهرمان موج مي زند مي توان از هم اكنون يكي از مدال هاي المپيك ۲۰۰۸ پكن را براي او كنار گذاشت.

ورزش
اقتصاد
اجتماعي
انديشه
سياست
سينما
|  اقتصاد  |   اجتماعي  |  انديشه  |  سياست  |  سينما  |  ورزش  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |