محرم، خالق كفش هاي عجيب
كفاش پير 40 سالي است براي معلولا ن و كساني كه پاهاي خيلي بزرگ دارند، كفش مي دوزد
سهيلا بيگلرخاني
۶۳ سال است كه كارش شده اين. محرم از 8 سالگي شروع كرد و حالا 71 سال دارد. از گذشته كه حرف مي زند، چشمانش خيس مي شوند، كفش ها را نگاه مي كند و باز هم...
دختري بود. مي خواستند پايش را عمل كنند. مادرش مي گفت: خواستگارهايش به خاطر مشكل راه رفتن قيد ازدواج با او را مي زنند. كفشي برايش دوختم. الان ازدواج كرده و 2 فرزند هم دارد.
اشك هايش را با دستمال پاك مي كند: اين اشك شوق است كه مي ريزم. پاداش من همان دعايي است كه مردم در حقم مي كنند.
كفش هاي كفه دار، كفش هايي كه پاشنه و زيره يكي از يكي ديگر بلندتر است، كفش هايي كه يك لنگه از لنگه ديگر پهن تر است، اما همه با ظاهري معمولي؛ ظاهري كه حداقل در نگاه اول چشم را به خود خيره نمي كند. اين هنر آقامحرم است. خيلي از كساني كه مشكل دارند، كفش طبي هم مي گيرند، اما از كفش طبي راضي نيستند، به خاطر همين ترجيح مي دهند سفارشي برايشان بدوزم. كفش هاي طبي و ارتوپدي، مدل روز نيست. خيلي از معلولان به خصوص معلولان دختر اين كفش هاي طبي را نمي پسندند.
محرم هنوز فرصت نكرده بود پا به مدرسه بگذارد كه براي شاگردي نزد استاد كفاش رفت. پدرم حتي پول نداشت برايم كفش بخرد. پاي برهنه سر كار مي رفتم. پدرم مرا گذاشت وردست استادهاي چكمه دوز كار كنم. آنها براي قزاق ها چكمه مي دوختند. كار دستشان فوق العاده بود. با يك جور چرخ هايي مي دوختند كه به آن مي گفتند چرخ بطري. الان از آن چرخ ها پيدا نمي شود. روزي 3 ريال مزد مي گرفتم. كارم را دوست داشتم.
عاشق
يكي از كفش ها يك زيره 10 تا 15 سانتي دارد و لنگه ديگر درست با همان مدل، ولي بدون زيره. مشتري اين كفش يك پايش كوتاه تر است. زيره اين كفش از جنس پيو سبك است. يك قالب را در دستش مي گيرد و نشان مي دهد.
يك قالب كاملا عادي و قالب ديگر پنجه اي پهن. اين قالب مال يكي از مشتري هاست كه يك پايش 6 انگشتي است.
بعضي مشتري هاي محرم، بيش از 20 سال است كفش هايشان را به او سفارش مي دهند. معمولا مشتري هايم هر 2 سال يك كفش سفارش مي دهند.
قالب ها در كفاشي كوچك ميرزانژاد روي هم تلنبار شده اند، اما تعداد آنها به اندازه تعداد مشتري ها نيست. بعضي وقت ها با تغييراتي جزئي از يك جفت قالب، چند جفت كفش مي دوزم. اين كار من است.
محرم مي گويد عاشق است اما: اين روزها هيچ كس حاضر نيست اين حرفه را فرا بگيرد.
حاصل 63 سال كار مداوم براي محرم تنها يك مغازه يكي، دو متري بوده است. هنوز مستاجرم. اين شغل آنقدرها پردرآمد نيست.
كفش هاي بزرگ پا
محرم در 54 سالگي ازدواج كرده و 2 دختر دارد. حمايت از خانواده به او اجازه نداده زودتر ازدواج كند، اما بدتر اينكه روزگار هم با او چندان سر سازگاري نداشته است. همسر اولم 10 سال قبل بر اثر سرطان فوت كرد. همسر دومم هم زن خوبي است، اما اولي...
عصر پنج شنبه است و يادآوري فوت همسر، جعبه خرما را به ياد ميرزانژاد مي آورد. آن را برمي دارد و تعارف مي كند. اين بار يادآوري فوت همسرش چشمانش را خيس مي كند. دنبال نمونه هاي كارهايش ميان قفسه ها مي گردد كه مردي وارد مغازه مي شود. كفش براي كف پاي صاف هم مي دوزيد؟ محرم توضيح مي دهد: اين روزها بيشتر مشتري هاي ما، كف پاي صاف دارند.
مرد از زماني كه پدرش تصادف كرد و يك پايش كوتاه تر شد، محرم را مي شناسد. پسر 12 ساله اش اين بار او را به مغازه محرم كشانده. اين كفش هاي دست دوز از كفي هاي طبي بهتر است. ارتوپدها آدرس مغازه آقا محرم را ندارند. شايد به خاطر همين به پدر مرد مشتري توصيه كرده بودند: از عصا استفاده كن!
هستند بسياري از مشتري هايي كه توان راه رفتن و آمدن به مغازه كوچك محرم را ندارند؛ چه، اين بخش شهر مثل خيلي از نقاط ديگر تسهيلاتي براي رفت و آمد معلولان ندارد. خودم به خانه هايشان مي روم. اگر شخص فقط بتواند راه برود، طوري كفش برايش مي دوزم كه مشكلي نداشته باشد.
جيب هاي محرم هميشه پر است از كارت هاي مغازه اش. نه به خاطر پول. هر وقت كسي را در خيابان مي بينم كه مشكل دارد، كارتم را به او مي دهم. دوست دارم به اين اشخاص كمك كنم. اغلب استقبال مي كنند، اما بعضي از آنها هم ناراحت مي شوند.
جداي از كفش هاي معلولان، محرم براي پاهاي بزرگ و خيلي بزرگ هم كفش مي دوزد. اين يك كفش نمره 51 است.
۲۰ و چند سالي است كفش مي دوزم. اول كفش معمولي مي دوختم. خيلي دلم مي خواست بتوانم كفشي بدوزم كه اشخاص معلول بتوانند با آن راحت راه بروند، اين شد كه دوختن كفش براي معلولان را شروع كردم. براي كسي كه پايش كوتاه بود، يك چكمه دوختم. از داخل، يك زيره 10 سانتي كار گذاشتم. برده بود خارج. استادان آنجا باور نمي كردند اين كفشي كه از بيرون كاملا عادي است، از داخل يك زيره 10 سانتي داشته باشد.
نكته عجيب تر اينكه محرم سواد ندارد، اما شعر مي گويد:
من عاشقم، عاشق خدا و وطن و هنر و كارم
من عاشقم، نه عاشق سيم و زر و ملك جهان، عاشق همه مردم
من عاشقم، شكايت از گردش روزگار و چرخ فلك نكنم
هرچه داده خدا شب و روز شكرگزاري و ستايش كنم.
محرم، آخرين بازمانده اين صنف دعا مي كند تا روزي كه زنده است، بتواند براي معلولا ن كفش بدوزد. شايد چند سال ديگر، بازمانده هم جاي خود را به كارگاه هاي صنعتي بدهد.
|
|
حبس براي ازدواج بي اجازه
|
|
در صورتي كه اتباع خارجي با زنان ايراني، بدون اجازه دولت ايران ازدواج كنند، به يك تا 3 سال حبس محكوم مي شوند.
محمود بقال شيروان، رئيس شعبه دادگاه عمومي حقوقي ويژه دعاوي خانوادگي تهران در اين باره مي گويد: در فرم هاي درخواستي براي مراجعان به محاكم عمومي، از جمله محاكم خانواده، متوني نيست كه در آن تابعيت فرد معين شود. تا زماني كه نياز نباشد در جريان رسيدگي به پرونده نيز تابعيت فرد مشخص نمي شود.
بر طبق ماده 106 قانون مدني، ازدواج زنان ايراني با تبعه خارجي در مواردي كه مانع قانوني ندارد، موكول به اجازه مشخص از طرف دولت است. اين اجازه، پروانه زناشويي ناميده مي شود. بقال شيروان همچنين درباره ماده 17 قانون ازدواج، مصوب 1316 كه همچنان پابرجاست، مي گويد: هر خارجي كه بدون كسب اجازه از دولت ايران با زن ايراني ازدواج كند، به يك تا 3 سال حبس محكوم مي شود كه البته زن هم محاكمه مي شود.
اما مقنيان، مخبر كميسيون مجلس شوراي اسلامي در گفت وگويي اختصاصي با خبرنگار ايرانشهر مي گويد: در حالي كه ما با مشكلات عديده اي مثل ناامني، بيكاري، ناكافي بودن درآمد و ... دست به گريبان هستيم، پذيراي اتباع خارجي مي شويم. اين چه معنايي مي تواند داشته باشد؟ اينكه بگوييم ميهمان نوازيم، به حقوق بشر بها مي دهيم يا چيزهايي ديگر؟ درباره اين صحبت هم كه طرح شده، بايد بگويم قانون اساسي اين موضوع را نفي كرده، چراكه چنين قانوني يعني نفي آزادي هاي اجتماعي. در قانون اساسي به صراحت آمده كه نمي توان حق زندگي هر ايراني را در هر كجاي دنيا سلب كرد، حتي اگر يك زن ايراني قرار باشد با يك تبعه خارجي ازدواج كند. به نظرم بهتر است به جاي وضع چنين مقرراتي، مشكلات ريشه اي را حل كنيم. الان در افغانستان و عراق ترقه درمي كنند، مردمشان هجوم مي آورند به ايران. بعد هم كه با زن ايراني ازدواج مي كنند و ما موقع بازگرداندن آنها به كشورشان دچار مشكل مي شويم.
ما چندين و چند قانون داريم كه كار كردن اتباع خارجي در ايران ممنوع است. حالا شما سري به باغ هاي اطراف تهران و كارخانه ها بزنيد، پرشده از اتباع بيگانه و طبيعي است كه آنها حتي به فكر تشكيل زندگي در ايران هم بيفتند؛ آن هم با زن ايراني. در هر صورت فكر نمي كنم به كار بستن چنين مواردي، در حال حاضر گره گشاي مساله اي باشد.
|
|
اگر صاحبخانه نگويد، كلانتري ها مي گويند
خداحافظ سرايدار عزيز خارجي
مسووليت شناسايي و تعيين صلاحيت سرايداران مجتمع هاي مسكوني برعهده كلانتري ها است و با اجراي اين طرح از به كارگيري خارجي ها كه اغلب هم افغان هستند، در منازل جلوگيري مي شود
|
|
سعيده امين
فكرش را نكنيد كه چگونه بايد به سرايدار خارجي تان با آن چشم هاي كشيده و صورتي چروك خورده بگوييد: برو، اجازه نداريم تو را نگه داريم. قرار است به زودي كلانتري هاي محل، سرايداران خانه ها را شناسايي كرده و در صورت مشاهده يك كارگر خارجي به صاحبخانه و سرايدار تذكر و اخطار بدهند.
پايان خوشبختي كوچك
آقاجاويد يكي از همان سرايداراني است كه بايد به زودي زندگي اش را جمع كند و غزل خداحافظي را بخواند.
بيش از 40 سال دارد و 8 سال است كه سرايدار يكي از شركت هاي بازرگاني سهام خاص است. جاويد مورد اعتماد و امين مدير شركت است و در اتاق كوچكي در گوشه بناي شركت زندگي مي كند. همسر و فرزندي ندارد و ماهيانه 80 هزار تومان دستمزد مي گيرد. براي جاويد كه نه كرايه خانه مي دهد و نه پول آب و برق و تلفن اين مبلغ كافي است، شايد آخر ماه مبلغي هم براي پس انداز كنار بگذارد.
تمام خوشبختي كوچك آقاجاويد وقتي به پايان رسيد كه اخطارنامه وزارت كار رفت روي ميز مديرعامل شركت. حيف آقاجاويد بايد جل و پلاسش را جمع كند و برود. رئيس شركت حالا مجبور است دنبال كسي بگردد؛ امين و مطمئن تا پس از 8 سال جاي آقاجاويد را بگيرد.
پليس وارد عمل مي شود
از آن زمان كه طرح ساماندهي سرايداران منازل مسكوني برعهده كلانتري ها گذاشته شد، موضوع ممنوعيت به كارگيري اتباع بيگانه به عنوان سرايدار محل كه يكي از قوانين وزارت كار است، به طور جدي در دستور كار نيروي انتظامي قرار گرفت.
سيدمحمود تقي زاده مديرعامل موسسه انتظام يكي از موسسات خدمات امنيتي نيروي انتظامي مي گويد: مسووليت شناسايي و تعيين صلاحيت سرايداران مجتمع هاي مسكوني برعهده كلانتري ها است و با اجراي اين طرح از به كارگيري خارجي ها كه اغلب هم افغان هستند، در منازل جلوگيري مي شود. با اجراي اين طرح كه ازمدتي قبل در سراسر كشور آغاز شده است، تمامي كساني كه به عنوان سرايدار و نگهبان در منازل و مجتمع هاي مسكوني مشغول به كار هستند، تحت پوشش حمايتي شركت هاي خدماتي وابسته به نيروي انتظامي قرار گرفته و عملكرد آنها به طور مستمر توسط اين شركت ها و واحدهاي پليس كنترل و ارزيابي مي شود.
بر اساس اين طرح، تمامي كلانتري ها و حوزه هاي انتظامي سراسر كشور موظف شده اند ضمن شناسايي ساختمان ها و مجتمع هاي مسكوني كه از سرايدار استفاده مي كنند، از سوابق سرايداران تحقيق كرده ودر صورتي كه صلاحيت اين افراد تاييد نشود، از ادامه كار آنها جلوگيري شود.
تقي زاده مي گويد: الان در بسياري از مجتمع هاي مسكوني و تجاري سرايداران افغان كار مي كنند كه علاوه بر ايجاد مسايل امنيتي، شرايط نقض قانون وزارت كار را فراهم مي كنند. بر اساس قانون كار و همچنين ضوابطي كه براي به كارگيري سرايداران در نظر گرفته شده، استفاده از اتباع بيگانه در طرح جديد ساماندهي سرايداران ممنوع است. بنابراين سرايداران افغان و عراقي بايد هرچه زودتر محل كار خود را ترك و به اداره امور اتباع وزارت كار براي درخواست صدور مجوز كار مراجعه كنند.
طرح نگهبان محله و ممنوعيت به كارگيري اتباع بيگانه به عنوان سرايدار، شايد يكي از موثرترين روش ها براي حفظ امنيت شهروندان و جلوگيري از مهاجرت افاغنه و عراقي ها به ايران باشد
نيروي انتظامي در اولين اقدام ضمن اعلام عمومي اين قانون، با كارفرمايان متخلف برخورد قانوني خواهد كرد.
طرف خانه كارفرما
آنقدرها هم كه تصور مي شود كارگران افغان در ايران نامطمئن نيستند. گرايش كارفرمايان به استخدام كارگران افغان به ويژه به عنوان سرايدار، گواه اين مدعا است. از طرفي به دست آوردن شغلي مثل سرايداري براي يك افغان در ايران بسيار غنيمت است زيرا ساير اتباع بيگانه در مشاغلي نظير كارگري ساختمان يا مشاغلي پست مشغول به كار هستند.
دكتر احمدي، مديركل روابط عمومي وزارت كار و كارشناس امور كار در مورد علت استقبال كارفرمايان از به كارگيري كارگر خارجي مي گويد: اين واضح است كه كارگران خارجي به ويژه افغان، دستمزد بسيار پايين تري ازكارگران ايراني مي گيرند و نسبت به انجام امور سخت و طاقت فرسا از مقاومت بيشتري برخوردار هستند. مورد ديگر اينكه كارگران خارجي فاقد حق و حقوق و مزاياي يك كارگر ايراني هستند و در آخر سر نه مي توانند ادعاي بيمه كنند و نه مي توانند به جايي مثل وزارت كار شكايت ببرند.
مدير يك شركت تجاري مي گويد: افغان ها كم دردسرترين كارگرها هستند، حداقل اينكه در پايان مهلت توافقنامه ادعاي بيمه و حقوق و مزاياي كارگري نمي كنند، اما كارگران ايراني براي هر موضوع كوچك به وزارت كار شكايت مي كنند.
احمدي در ادامه مي گويد: بله، كارفرماي ايراني همواره از كارگر خارجي به ويژه افغان يا بنگلادشي به صورت قاچاقي و غير قانوني استفاده مي كند. تا وقتي كه چنين مشاغلي در ايران براي افاغنه مهيا باشد و تا زماني كه نيروي انتظامي به طور جدي جلوي اشتغال كارگران خارجي را نگيرد، ما شاهد مهاجرت و پناهنده شدن افغان ها به ايران خواهيم بود.
به اعتقاد وي، مجري قانون، نيروي انتظامي است. طرح نگهبان محله و ممنوعيت به كارگيري اتباع بيگانه به عنوان سرايدار شايد يكي از موثرترين روش ها براي حفظ امنيت شهروندان و جلوگيري از مهاجرت افاغنه و عراقي ها به ايران باشد.
آخرين راه حل
البته همه راه ها به سوي مهاجران افغان يا ساير اتباع بيگانه بسته نيست. اتباع بيگانه مي توانند با توافق كارفرما به امور اتباع بيگانه وزارت كار و امور اجتماعي مراجعه و درخواست مجوز كار كنند.
احمدي، مدير كل روابط عمومي وزارت كار مي گويد: نيروي انتظامي مسوول صدور اجازه اقامت به اتباع بيگانه است و وزارت كار مشغول صدور اجازه كار. اگر اتباع بيگانه موفق به دريافت اجازه اقامت شدند، مي توانند با توافق يك كارفرما نسبت به دريافت اجازه كار اقدام كنند.
چندي است كه دولت ايران فشار زيادي به افغان ها براي بازگشت به افغانستان وارد مي كند. دولت ايران پس از شناسايي اتباع بيگانه با اعلام يك اخطار نسبت به خروج آنها از ايران اقدام كرد، اما به گفته احمدي، كميسارياي عالي پناهندگان سازمان ملل متحد نسبت به اين اقدام دولت ايران معترض است. آنها مي گويند: افاغنه هنوز پناهنده هستند و دولت ايران موظف به صدور اجازه كار و فراهم آوردن شرايط تحصيل آنهاست، اما دولت ايران معتقد است كه جنگ در افغانستان به پايان رسيده و افاغنه مي توانند به كشور خود بازگردند.
|
|
شهري با 5627 نفر جمعيت گم شد
|
|
رضا محدث
كالانگ اندونزي.اين شهر ويران نشده، بلكه به كلي از روي نقشه جغرافيا ناپديد شده است. بعد از گذشت بيش از سه هفته از واقعه سونامي، امدادگران تنها موفق به پيداكردن۳۲۳جسد شدند؛ شهري كه تا قبل از بيست و ششم دسامبر، 7 هزار و 300 نفر در آن زندگي مي كردند و اكنون هيچ اثري از 5627 نفرديگر ساكن اين شهر نيست. در اين شهر، از هر 10 نفر، 8 نفر جان خود را از دست داده و ناپديد شده اند.
امواج هيچ چيزي را باقي نگذاشتند، نه انساني و نه خانه اي، هيچ چيز براي ديدن باقي نماند. شهر از دو طرف توسط امواج مورد محاصره قرار گرفت. خانه ها،رستوران ها، مغازه ها و... همه با خاك يكسان شدند.
كالانگ يكي از روستاهاي بندرآچه است كه قبلا در اندونزي بود و اكنون به طور كامل از روي نقشه اين كشور پاك شده است.
در جنوب كالانگ و در روستاي سابه نيمي ازشهروندان كشته شده اند و 500 نفر از 4400 نفري كه در اين حادثه جان سالم به دربرده اند، ديگر جايي براي زندگي كردن ندارند.
كمي پايين تر ، در بندر ماهيگيري پانگا و همچنين سه روستاي كوچك و نزديك به آن هيچ خانه اي سرپانيست. در پانگا از ميان يكهزار و 108 نفري كه در اين شهر زندگي مي كردند، 739 نفر جان خود را از دست داده اند. يكي از منابع محلي مي گويد:تمام خيابان ها از بين رفته است. يك هفته طول كشيد تا اولين كمك ها به اين شهرهاي كوچك ارسال شود. اينجا هم صدها نفر ناپديد شده اند كه هنوز خبري از اجساد آنها نيست.
هلي كوپترهاي ارتش آمريكا، كشتي هاي اندونزي و همچنين كشتي هاي خصوصي و همه و همه براي كمك رساني بسيج شده اند، اما حجم آسيب ديدگي و آسيب ديدگان بسيار وسيع است. يكي از مسوولان امدادرساني مي گويد: دسترسي به بعضي مناطق از اين روستاهاي كوچك به خاطر آبگرفتگي حتي امكان پذير هم نيست. دست كم دو ماه طول خواهد كشيد تا بتوانيم به اين مناطق با اين حجم آبگرفتگي برويم.
زلفيان احمد، فرماندار روستاي ناپديد شده كالانگ براي انجام كارهاي تجاري به جاكارتا سفر كرده بود. احمد۵۳ ساله اكنون همسر و 5 فرزندش را از دست داده است، البته مانند اكثر كشته شدگان هنوز اثري از جنازه هاي آنها نيست.
دولت اندونزي يقين دارد كه تمام مفقودان كشته شده اند. آنها بيشتر نيروي خود را روي كمك به آوارگان متمركز كرده اند.
مردي كه از روستاي مجاور خود را به اردوگاه آوارگان كالانگ رسانده واقعه را ترسناك و حيرت آور توصيف مي كند: هنگامي كه امواج به سمت ساحل آمد، درختان غول پيكر نارگيل همانند يك چيپس سيب زميني كه در دست، خرد مي شود تبديل به خرده هاي چوب شدند.
از اين پس در نقشه جغرافياي اين منطقه صرفه جويي خواهد شد، ديگر اثري از اين شهر گمشده نيست.
|
|
نيستند
يك خبر بسي اميدوار كننده.
دبيركل انجمن متخصصان روابط عمومي ايران در كاشان اعلام كرد: بيش از 85 درصد از مديران روابط عمومي كشور از تحصيلات تخصصي در اين زمينه برخوردار نيستند.
هوشمندسفيدي در گفت و گو با ايرنا افزود: كمتر از 5 درصد از مديران روابط عمومي هاي كشور از تحصيلات تخصصي برخوردارند و 10 درصد نيز در رشته هاي تقريبا مرتبط تحصيل كرده اند.
|
|
زنان، چهار برابر مردان
واحد مركزي خبر دبير انجمن جراحان پلاستيك و زيبايي تهران گفت: عمل جراحي زيبا سازي بيني در مقايسه با جمعيت كشورمان از استانداردهاي جهاني بالاتر است.
كلانتر هرمزي با بيان اينكه 70 درصد اعمال جراحي بيني در ايران به زيبا سازي آن اختصاص دارد افزود: زنان چهار برابر مردان اين عمل جراحي را انجام مي دهند.
|
|
كشف نمكي
به اين خبر توجه كنيد.
سومين مرد نمكي ايران در روستاي چهرآباد استان زنجان كشف شد. مدير كل ميراث فرهنگي و گردشگري استان زنجان با اعلام اين خبر گفت: پس از كشف مرد نمكي شماره 1 و 2 از معدن نمك روستاي چهرآباد و آغاز كاوش هاي اضطراري باستانشناسي، سومين مرد نمكي نيز از اين معدن نمك كشف شد.
در حالي كه هزاران نمكي در تهران كه همگي مرد تشريف دارند هر روز به كسب و كار مشغولند، اين ميزان ذوق زدگي از كشف نمكي جاي سوال دارد، ندارد؟
|
|
قاضي خوش اخلاق
دادگاهي در بغداد براي مجرمي كه يك سكوي شليك موشك، 12 قبضه مسلسل خودكار، 5 هزار فشنگ، كيف جاسازي شده قابل انفجار و مقادير زيادي مواد منفجره را نگهداري مي كرد فقط 2 سال حبس تعيين كرد. اين ميزان گشاده دستي يا خساست در امر جرم در حالي است كه ممكن است در سالروز دستگيري صدام به شكرانه، زندانيان را آزاد كنند. به هر حال دنياي جالبي است؛ فقط دو سال زندان براي داشتن سكوي شليك موشك!
|
|
اعتراض با تبر
تعدادي از اهالي شهرستان بستك هرمزگان، با قطع تيرهاي برق به قبض برق خود اعتراض كردند.
در پي قطع برق منطقه و بررسي هاي انجام گرفته توسط بازرسان مشخص شد كه تعدادي از اهالي روستاي هنگويه هرمزگان در اعتراض به گراني برق و مبلغ سنگين درج شده در قبض برق، اقدام به قطع تيرهاي چوبي برق كرده اند. اهالي اين روستا كه دو تير چوبي برق را با تبر تكه تكه كرده بودند، قبض هاي ارسالي از سوي شركت برق هرمزگان را غير قانوني مي دانستند.
اين افراد روي يكي از تيرهاي برق سرنگون شده با اسپري نوشته بودند: به علت بي قانوني در نوشتن قبض برق، اين تير قطع مي گردد.
گفتني است به رغم تصويب قانون در مورد كاهش نرخ برق مصرفي در مناطق گرمسير و سردسير، قبض هاي برق با مبالغ نجومي، همواره از مشكلات ساكنان اين مناطق محروم به شمار مي رود.
|
|
قانون جديد
چرخ هاي بلبرينگي و فلزي
مبلغ جريمه در تهران 10000 ريال
۱۰۰۴ به كار انداختن چرخ هاي بلبرينگي و فلزي در راه ها، ممنوع است.
گاري چرخ هايي كه معمولا براي حمل بار استفاده مي شوند و در بيشتر موارد ابزار كار دوره گردها و دستفروشان هستند، از نظر ايمني خطرناك و نامطمئن هستند.
اين گاري چرخ ها به شكل كامل، قابل كنترل نيستند و در هنگام حركت با ايجاد سروصداي فراوان، عامل آلودگي صوتي در محيط هستند و در نتيجه موجبات آزار مردم را فراهم مي كنند، بنابراين بايد از استفاده اين گاري چرخ ها جلوگيري به عمل آيد.
|