سعيده عليپور
اگر به تازگي سوار اتوبوس هاي بين شهري شده باشيد، حتما متوجه يك اتفاق جديد شده ايد، البته نه در نحوه ارايه امكانات، بلكه در پخش تصاوير جديد از تلويزيون هاي 14 اينچي اتوبوس ها. مدتي است كه پخش فيلم كوتاهحقوق مسافر در اتوبوس هاي بين شهري شروع شده، گرچه وقتي پايتان را توي شلوغي و دود و دم پايانه اتوبوس ها مي  گذاري به نظر مي  رسد از مسافر گرفته تا راننده، آنقدرها برايشان اين كلمات آشنا نباشد.
با اين حال سازمان راهداري و حمل و نقل مدت كوتاهي است كه با تهيه فيلم كوتاه 9 دقيقه اي تحت عنوان حقوق مسافر، اقدام به پخش آن در اتوبوس هاي بين شهري كرده است و همه رانندگان اتوبوس هايي كه مجهز به ويدئو و تلويزيون هستند مكلفند تا اين فيلم كوتاه را براي مسافران به نمايش بگذارند.
اما در اين ميان البته هستند رانندگاني كه خيلي به اين تكليف ها اهميت نمي  دهند يا انجام آن را از خاطر مي  برند.
يكي از رانندگان با كف دست سبيل سياهش را روبه پايين صاف مي  كند و با حالت غرولند مي  گويد: پس كي بايد حقوق راننده را رعايت كند، راننده حق ندارد؟!
محتواي فيلم 
محتواي اين فيلم شامل ضوابط و مقررات حمل و نقل مسافران از قبيل نحوه سرويس دهي شركت ها و مسووليت هاي آنها در قبال مسافر، چگونگي طرح شكايات و پيشنهادها از سوي مسافران، مقررات مربوط به تاخير و انصراف از سفر، بيمه مسافران و ساير حقوق عمده و اساسي مربوط به مسافران است.
ساك ارتشي اش را روي دوش انداخته و كلاهش را از سر بر مي  دارد و خودش را از اتوبوس بيرون مي  كشد. توي چشمهايش هم مي  شود خستگي را ديد. به قول خودش: سفر شبانه است ديگر . در جواب اين سوال كه فيلم حقوق مسافر را ديده است يا نه، مبهوت نگاه مي  كند و يادش مي  آيد كه مسافر بين راهي بوده و اگر هم چنين چيزي از تلويزيون اتوبوس پخش شده او نديده است.
ياد قسمتي از فيلم 9 دقيقه اي مي  افتم كه رانندگان موظف هستند تا براي مسافران بين راهي بليت صادر كنند. سرباز كه شانه هاي خالي از درجه اش لو مي  دهد سرباز صفر است مي  گويد:هيچ بليتي صادر نشد بعد هم ادامه مي  دهد: مگر قرار است بليت صادر شود؟
يكي از راننده ها مي  دود وسط حرف خانم اين مقررات از قبل ترها هم بوده، مگر قبلا كسي به اين چيزها توجه مي  كرد، دليل نمي  شود حالا كه فيلمش را ساخته اند كه حقوق مسافر بايد چنان باشد، چنين باشد اوضاع بر گردد، راننده اي كه خلافكار است، خلافكار است ديگه.
و بعد ادامه مي  دهد: بايد به مسافرها ياد بدهند به خاطر 500 يا 1000 تومان پول كمتر بين راهي و بدون بليت سوار نشوند وگرنه جان خودشان به خطر مي  افتد. اگر خداي نكرده اتفاقي بيفتد بيمه تقبل نمي  كند و پول آنها را پرداخت نمي  كند، اما توي اين فيلم همه چيز آنقدر كوتاه و فشرده است كه مسافرها آنقدرها توجه نمي  كنند.
شهرام آدم نژاد مدير كل دفتر حمل و نقل كالاو مسافر در مورد تهيه اين لوح فشرده مي  گويد: يكي از ضرورت هاي بخش حمل و نقل مسافر، ارتقاي سطح خدمات است و لازمه اين امر، داشتن آگاهي لازم از ميزان خدمات و ضوابط و نحوه ارايه آن توسط ارايه دهندگان خدمات و دريافت آن توسط گيرندگان و برقراري تعامل لازم ميان اين دو گروه است كه در حال حاضر به رغم اقدامات انجام شده، اطلاع رساني ناكافي و به كار نگرفتن ابزارهاي اطلاع رساني كارآمد، اين امر تحقق پيدا نكرده است.
البته در سالهاي گذشته نيز فعاليت هايي جهت بالا بردن سطح آگاهي مسافران انجام شده بود اما اگر شما هم سفر با اتوبوس را تجربه كرده ايد به خوبي مي  دانيد در مواقع كمبود اتوبوس و شلوغي و ازدحام مسافران در پايانه مسافربري، كسي خيلي به حقوق و مقررات پايبند نيست.
به گفته آدم نژاد، در سال 81 اقداماتي نظير نصب تابلوهاي اطلاع رساني در پايانه هاي مسافري با مضامين حقوق مسافران، چاپ وتوزيع هزاران نسخه بروشور و تراكت ها آموزشي در خصوص ترويج فرهنگ سفر و ايمني مسافرت، ساخت تيزرهاي تبليغاتي و فيلم كوتاه آموزشي جزو اقداماتي است كه صورت گرفت و حالا پخش فيلم كوتاه از 5 هزار دستگاه اتوبوس كه مجهز به تلويزيون هستند.
البته در اين ميان شمار زيادي از اتوبوس ها از داشتن امكاناتي مثل ويدئو و تلويزيون محروم هستند كه به گفته توكلي، كارشناس سازمان راهداري سازمان قصد خروج اتوبوس هاي فرسوده را از خطوط مسافرتي بين شهري دارد. به همين خاطر منطقي نيست كه اين اتوبوس ها را مجهز به امكانات صوتي، تصويري كنيم.
به گفته بني اسدي، معاون دفتر حقوقي سازمان راهداري و حمل و نقل جاده اي از اول فروردين ماه امسال تعداد 388 پرونده در كميسيون ماده 12 سازمان در مورد تخلفات شركت هاي مسافربري رسيدگي شده است كه 193 مورد آن لغو پروانه به مدت يك ماه، 31 مورد لغو پروانه 2 ماهه، 26 مورد لغو پروانه 3 ماهه، 6 مورد لغو پروانه 4 ماهه، 33 مورد لغو پروانه 6 ماهه، 10 مورد لغو پروانه يك ساله و يك مورد لغو پروانه دايم را براي شركت هاي مسافرتي در پي داشته و 83 مورد از تخلفات هم با تذكر و توبيخ به كار خودشان ادامه داده اند كه شمار زيادي از اين توبيخ ها و لغو پروانه ها به دليل شكايت مسافران از شركت هاي مسافرتي به دليل ارايه نامطلوب خدمات بوده است.
حقوق مسافران
بليت تمامي مسافران چه مسافران از مبدا چه مسافران بين راهي بايد بليت دريافت كنند، بليت بايد مبدا، مقصد، تاريخ، ساعت حركت و مبلغ را مشخص كند. بليت بايد ممهور به مهر شركت تعاوني باشد. در ضمن شركت هاي تعاوني در قبال مسافراني كه بليت ندارند هيچ مسووليتي ندارد.
توشه راه مسافران يك ساعت قبل از سفر مي توانند توشه راه را به اتوبوس تحويل دهند و نشانه و برچسب دريافت كنند. هر مسافر مي تواند تا 20 كيلوگرم بار داشته باشد، به ازاي هر كيلو بار اضافه 5/2 درصد قيمت پايه بليت دريافت مي شود.
آگاهي مسافران شركت هاي مسافري بايد حمل و زمان توقف هاي بين راهي، نوع وسيله نقليه و وضعيت امكانات رفاهي داخل اتوبوس را به مسافران اطلاع دهند، همچنين رانندگان اتوبوس موظف هستند براي اداي نماز و صرف غذا در بين راه توقف داشته باشند.
همچنين رانندگان بايد از بيش از 8 ساعت رانندگي مداوم خودداري كنند.
سرعت حداكثر سرعت 110 كيلومتر و در اتوبان ها و در راه هاي اصلي 95 كيلومتر بوده كه در شب معادل 80 كيلومتر متر در ساعت است.
نظافت رانندگان موظف هستند خدمات مناسب در طول سفر به مسافران ارايه كنند: آب آشاميدني، نوشيدني سرد و گرم.
رسانه به منظور رفاه حال مسافران بايد روزنامه در بين مسافران توزيع شود و فيلم ها و موسيقي هاي مجاز در طول سفر پخش شود.
اگر وسيله نقليه از كار بيفتد شركت تعاوني موظف است، وسيله مناسب براي رساندن مسافران به مقصد بفرستد. در صورت انصراف مسافر از سفر تا يك ساعت قبل از آغاز حركت اتوبوس، 90 درصد از مبلغ به مسافر باز گردانده مي شود و بعد از آن 50 درصد مبلغ بليت به مسافر بازگردانده مي شود.
شركت بيمه گر موظف است خسارات وارد به مسافر را جبران كند. همچنين ستاد انتخابات و پيشنهادات آماده دريافت انتقادات و پيشنهادات مسافران است.
درصورتي كه مسافران نسبت به شركت اتوبوسراني شكايتي داشته باشند مي توانند به نماينده سازمان راهداري كه در پايانه هاي مسافر بري مستقر هستند مراجعه كنند.

مادر سپيده هستم.
مادر حسن است اما اصرار دارد صدايش كنيم، مادر سپيد. حسن 7 ساله است و از همان بدو ورود به اين دنيا، بينايي اش را از دست داد. امروز اما حسن در كنار ساير همنوعانش در مدرسه اي درس مي  خواند كه هر آن امكان دارد از فرط فرسودگي، روي سر دانش آموزان خراب شود. مدرسه خزاعلي اگرچه اولين مدرسه نابينايان كشور است، با قدمتي 40 ساله، ولي امروز نه بچه ها در اين مدرسه كه نه، مجتمع، احساس راحتي و آرامش مي  كنند نه اوليا و حتي كاركنان.
مادر سپيد درباره اين مدرسه مي  گويد: بچه هاي ما در بدترين شرايط تحصيلي به لحاظ امكانات و تسهيلات رفاهي به سر مي  برند. بافت اين مدرسه كاملا فرسوده است و وقفي بودن زمين، اجازه هر حركتي مبني بر فروش مدرسه و خريد مكاني ديگر را از مسوولان سلب كرده. بچه هاي ما اگرچه نابينا و كم بينا هستند اما فضاي لازم براي حركت فيزيكي يا ورزش را ندارند، حياط مدرسه را كه ديديد؟...
حياط مدرسه را ديديم. بي  شباهت به مكاني نبود كه پل استر در كشور آخرين ها ترسيم مي  كند و مي  نويسد:اينكه مي  توانيد وارد اتاقي شويد، دليلي بر توانايي خروج شما از آنجا نيست. مدرسه مثل عمارت هاي قديمي است، انگار. با همان دهليزها و پستوهاي ذكر شده در كتاب هاي قديمي و هر آن امكان تخريب بخشي از آن وجود دارد. با تمام اين اوصاف، كادر معلمان و دست اندركاران اين مدرسه آنقدر با دانش آموزان قوي و حرفه اي كار كرده و مي  كنند كه اوليا تمايلي ندارند بچه هاي خود را از اين مدرسه منتقل كنند به جايي ديگر.مدرسه ديگري اما در چند كيلومتري اين مدرسه قرار گرفته. درست نزديكي هاي اداره آموزش و پرورش منطقه و انگار چشمان آنهايي كه مي  خواهند كمك كنند، فقط اين مدرسه را مي  بيند، فقط.
مجتمع نابينايان خزاعلي از آمادگي هست تا دبيرستان و جالب آنكه بچه هاي دبيرستاني، سال گذشته توفيقات زيادي در كنكور سراسري به دست آوردند، اما سرانه 1300 توماني هر دانش آموز باعث شده حتي مسوولان مدرسه، دل و دماغ فعاليت بيشتر را نداشته باشند.
مادر سپيد، گويي از تمام اين بي  اعتنايي ها، جان دوباره اي مي  گيرد. وبلاگي دارد و هر روز با نوشتن مطالبي در آن، انگار شده چشم تمام نابينايان خزاعلي. مي  بيند و مي  نويسد آنچه را كه ما نمي  بينيم. مادر حسن درباره پسر۷ ساله اش، توي وبلاگش نوشته: مدتيه حسن علاقه اي به نوشتن نداره. براي تشويق، پدرش ازش خواسته هر چيزي رو كه دوست داره، بنويسه تا براش بخره خوش به حالش. تا حرف ف رو توي مدرسه خوند، جمله جالبي نوشت كه خيلي ذوق كرديم. نوشت: بابا! براي من يك تفنگ پرفشنگ بزرگ صدادار بگير. رفتيم و 10 هزارتومان پول داديم و براش خريديم. فرداش دوباره نمره ديكته اش پايين بود. حالم گرفته شد. همون روز مدرسه جلسه بود و رفتم و محمدرضا را ديدم. گفتم: چه قصه اي دوست داري؟ گفت: هر قصه اي كه توش حيوون باشه، هر حيووني. به ذهنم رسيد براش اسباب بازي بخرم. پرسيدم چي دوست داري. گفت: خانوم! ماشين. فقط ماشين. پرسيدم: خب حالا چند تا ماشين داري؟ گفت: هيچي! و من تلخ ترين سكوت زندگيم رو كردم! خفه شدم. از خودم و از هديه گروني كه براي حسن خريدم، بدم اومد و...
محمدرضا توي همان مدرسه درس مي  خواند و مورد توجه مادر سپيد است. اما... بيشتر از اينها درباره محمدرضا مي  دانيم ولي مادر سپيد گفت: زياد درباره محمدرضا ننويسيد. فقط بدانيد او هم دانش آموز است همين!
مدرسه خزاعلي در مقطع دبستان حدودا 110 نفر دانش آموز دارد كه اكثرا نابينا هستند و تك و توك كم بينا هم بينشان پيدا مي  شود. ولي با تمام اين اوصاف، آنها درست درس مي  خوانند و اوليا و مربيان، هر كاري كه بتوانند انجام مي  دهند تا اين مدرسه سرپا بماند.
راستي، به آن مدرسه آن طرف تر هم سرزديم. آنجا هم مدرسه نابينايان است اما امكاناتي كه آنجا دارد در مقايسه با اين مجتمع قديمي، قياس شهر با روستا است. مادر سپيد اما آرزوهاي زيادي دارد. يكي از آنها اين است كه امسال بتواند دست محمدرضا را بگيرد و او را همراه ساير افراد خانواده خود به تعطيلات عيد...
ديگر چيزي نگفت. شايد هم نتوانست بگويد.

هفته گذشته مركز امور مشاركت زنان، سند نهايي برنامه جامع توسعه مشاركت زنان را به پايان رساند. در اين طرح پيش بيني شده است كه جامعه زنان تا پايان برنامه چهارم، به اهداف زير دست يابد: اميد به زندگي زنان به نقطه 5/81 سال، باسوادي زنان 100 درصد، نرخ فعاليت اقتصادي زنان 25 درصد، اشتغال زنان 2/91 درصد، نرخ بيكاري زنان 8/8 درصد. زهرا شجاعي رئيس مركز امور مشاركت زنان و معاون رئيس جمهوري در امور زنان مي گويد: اميد به زندگي زنان در حال حاضر 6/73 سال است، نقطه مطلوبي كه ما براي پايان برنامه پيش بيني كرديم 5/81 سال است. باسوادي زنان در حال حاضر 70/79 است، وضعيت مطلوب پيش بيني شده 100 درصد است. نرخ فعاليت اقتصادي زنان 9/10 است كه براي پايان برنامه 25 درصد پيش بيني شده است. اشتغال زنان 82/79 جمعيت شاغل نسبت به جمعيت فعال اقتصادي و در پايان برنامه 2/91 درصد پيش بيني شده است. نرخ بيكاري زنان 18/20 درصد است، در پايان برنامه به 8/8 درصد خواهد رسيد. به عبارت ديگر، بيكاري زنان بايد به اندازه بيكاري مردان باشد.

ايسنا نشست مطبوعاتي دكتر سليماني، مدير عامل سازمان تامين اجتماعي كشور، صبح سه شنبه در سالن اجتماعات سازمان تامين اجتماعي شعبه پنج اهواز برگزار شد.
در اين نشست دكتر سليماني گفت: استان خوزستان از لحاظ صنعتي و جمعيتي جز استان هاي مهم كشور محسوب مي شود. 65 درصد جمعيت استان تحت پوشش بيمه تامين اجتماعي هستند كه اين ميزان در مقايسه با كل جمعيت تحت پوشش اين بيمه 43 درصد است.
وي اظهار داشت: مستمري بگيران با جمعيتي بالغ بر 500 هزار نفر قشر بزرگي از سازمان تامين اجتماعي را تشكيل مي دهند.
مدير عامل سازمان تامين اجتماعي با اشاره به اين كه تامين اجتماعي بودجه كاملا مستقل دارد، گفت: اين بودجه بر اساس ميزان درآمد دريافتي، حق بيمه از شركت ها، كارخانه ها و ارگان هاي دولتي است.
وي اظهار اميدواري كرد كه بخشي از 3 ميليارد 500ميليون تومان طلب تامين اجتماعي از دولت را در سال 84 وصول كنيم.
سليماني درباره پروژه هاي احداثي اعلام كرد: درمانگاه شماره شش اهواز در دهه فجر افتتاح خواهد شد و در سال 84 پروژه اي چون پلي كلنيك شهيد رجايي اهواز و خرمشهر را افتتاح خواهيم كرد.
وي همچنين تاكيد كرد: در استان خوزستان بيش از 30 مركز درماني داريم كه بطور كلي 11 هزار تخت در بخشي درمان مستقيم، بيش از 270 درمانگاه در سراسر كشور وجود دارد.
سليماني ادامه داد: بيش از 100 تخت ICU وCCU در سراسر كشور به مراكز درماني افزوده شده است و در بخش هاي ارتوپدي و جراحي اعصاب نيرو هاي متخصص استخدام شده اند.

خبر آمد امسال براي اولين بار براي اقليت هاي مذهبي رديف بودجه تعيين شده است. اين خبر را …يوناتن بت كليا … به سايت سينا داده است و اين در حالي است كه تاكنون براي اقليت هاي مذهبي رديف بودجه اي در لايحه تعيين نشده بود سال گذشته آقاي رئيس جمهور مبلغ 1 ميليارد تومان از بودجه و اعتبارات رياست جمهوري به اقليت هاي مذهبي اختصاص دادند كه با اين بودجه جامعه اقليت هاي مذهبي امور خود را گذراند.
بت كليا مي گويد: ما براي اينكه ورزش هاي دسته جمعي و مراسم مذهبي را برگزار كنيم، نياز به بودجه هاي كلان داريم. همينطور، مدارس اقليت هاي مذهبي به صورت جداگانه است كه بايد بودجه اي بدان اختصاص يابدتا دانش آموزاني كه اقليت مذهبي هستند نيز از مدارس مخصوص ديني شان استفاده كنند.

معاون سازمان تحقيقات و آموزش كشاورزي ايران گفت: سهم تحقيقات از توليد ناخالص ملي كشور در بودجه سال آينده 2/1 درصد پيش بيني شده است. اين بودجه تا پايان برنامه سوم توسعه 7 درصد بوده است. خوب بود آقاي مظفري آماري از بودجه هاي مشابه در ساير كشورها را نيز ارايه مي  كردند. براي روشن تر شدن آسمان بد نبود.

لوپوئن از هر دو ازدواج رسمي در فرانسه يكي به طلاق منجر مي  شود.
اين به معناي عدم استحكام نهادخانواده در فرانسه است ، در حالي كه ميزان جمعيت فرانسه در سالهاي اخير به علت تمايل نداشتن مردم اين كشور به بچه دار شدن و عدم پايبندي به مسايل خانواده ثابت مانده است، دولتمردان فرانسوي بايد فكري كنند.

اخيرا اينجا و آنجا و از جمله در روزنامه همشهري اصلاحاتي همچون پوشش ملي، طرح ساماندهي لباس، لباس ايراني، مد ايراني، تعيين حدود علمي حجاب، حجاب ايراني و ...مي شنوم ومي خوانم. در اين باره خواستم ديدگاه شخصي خود را كه مي تواند غلط يا درست باشد مطرح كنم. به نظر من در پس همه اين اصطلاحات و كوشش هاي مقدماتي براي ساماندهي لباس، گونه اي تمايل به يكسان سازي قرار دارد، اما ته حرف من اين است كه ما ايرانيان بسته بندي بشو نيستيم، وحدت و همبستگي ما اصلا نمي  تواند جنبه هاي مكانيكي، ظاهري و رسمي به خود بگيرد واحتمالا در آينده نيز به همين گونه خواهد بود.
وحدت ملي ما البته بسي محكم و جاندار است، اما جنس اين وحدت، روحاني يا معنوي است. تاريخ كشور ما نمايشگر حركت دسته جمعي از گوناگوني هاي طبيعي و ظاهري از جفرافيا، سرزمين، نژاد و ... به سوي وحدتي اخلاقي يا فرهنگي است. ما نه مي توانيم و نه به مصلحت است كه وحدت روحي خود را كه به اعتقاد من به طور تقريبا كامل از تصوري قهرمانانه از زندگي و مرگ حضرت عليع و ديگر ائمهع برمي خيزد و زمينه ها و صبغه هاي ديگر را به زمينه تبلور و بستر خود بدل ساخته است، به وحدتي ظاهري و رسمي بكاهيم. اين كار نه ضروري است و نه مفيد. تازه، جلوي خود را گرفتم، چون اين كار از نظر من عاقلانه هم نيست!
به نظر من بهتر است ايرانيان يعني خودمان را در همان تنوع فراوان ظاهري و انسجام سخت روحي ببينيم و ساده انديشانه گمان نكنيم كه مي توانيم ملت خود را يك شكل بسته بندي كنيم، مگر ما خود را نمي شناسيم؟!
اگر از من بپرسند، طراحي لباس ايراني يا لباس ملي را اصلا نمي پسندم. اصطلاح مورد ترجيح من باز طراحي لباس هاي ايراني است و خوشحال مي شوم اگر اين، ترجيح ديگران هم باشد، هرچه گوناگون تر، زيباتر. ما نمي   توانيم تكثر موجود در جهان را به وحدت دلخواه خود تقليل دهيم و به جاي آن بهتر است از گوناگوني هاي موجود در درون انسجام روحي ملت خود لذت ببريم.

مبلغ جريمه در تهران 10000ريال
۱۰۰۵ دو ترك سواري با دوچرخه پايي، ممنوع است.
دوچرخه پايي يا ركابي وسيله اي تك نفره است كه تعادل آن در هنگام حركت بايد توسط وزن و حركات فرد راننده برقرار شود، در صورت سوار كردن نفر دوم، قدرت مانور راننده به حداقل مي رسد و وزن نفر دوم كه بر قسمتي از دوچرخه متمركز مي شود، ايجاد عدم تعامل مي نمايد و خطر بسياري را براي خود دوچرخه سواران و وسايل نقليه اطراف دوچرخه به و جود مي آورد.
مبلغ جريمه در تهران 10000ريال
۱۰۰۶ راندن موتورسيكلت، دوچرخه و دوچرخه موتوردار، در موقع لغزنده بودن جاده و خيابان، ممنوع است.
موتورسيكلت ، دوچرخه و دوچرخه  موتوري وسايلي هستند كه روي دوچرخ حركت مي كنند و در شرايطي كه زمين لغزنده باشد تعادل چنداني ندارند. در روزهاي برفي، باراني، يخبندان و در شرايطي كه زمين روغني و لغزنده است استفاده از اين وسايط نقليه بسيار خطرآفرين است.