سه شنبه ۶ بهمن ۱۳۸۳ - سال سيزدهم - شماره ۳۶۲۳ - Jan 25, 2005
جنايت خاموش در نارمك
000876.jpg
سگ ها در جستجوي جسد مثله شده هستند
گروه حوادث: مردي كه در پي يك عمل جنايتكارانه همسر خود را كشته و سپس جسد وي را مثله كرده بود روز گذشته توسط بازپرس اصغرزاده مورد تحقيق قرار گرفت.
به گزارش خبرنگار ما، بيست وهشتم آذرماه دخترجوان بي خيال از حادثه تلخي كه در حال وقوع بود در تختخواب خود واقع در يك منزل مسكوني در منطقه نارمك تهران خوابيده بود. پدر و مادر او همانند تمامي سال هاي زندگي مشتركشان بار ديگر با هم درگير شده بودند. ديگر صداي دعواهاي آنان آنقدر غيرعادي نبود كه دختر نتواند بخوابد.
دقايقي طولاني صداي دعواي زن و شوهر در فضاي خانه همچون لالايي هر شب دختر در گوشش پيچيد و در نهايت آرام شد. دختر به تصور اينكه درگيري آن شب والدينش به پايان رسيده است كمي در جاي خود جابه جا شد و اين بار با آسودگي بيشتري خوابيد. ولي چند متر دور تر از محل خواب دختر، پدرش مادر او را به زور به زيرزمين كشيده بود. زد و خورد زن و شوهر آنقدر طولاني شده بود كه ديگر زن قادر به راه رفتن نبود. ضربه هايي كه برسرش وارد آمده بود توانايي فكر كردن را از انسيه ۵۰ ساله گرفته بود.
000873.jpg
عكس محل وقوع جنايت را نشان مي دهد
محمد ۵۷ ساله خشمگين و عصباني زنش را از پله هاي زيرزمين به پايين كشيد، زن ديگر نمي توانست مقاومتي از خود نشان دهد. محمد در اوج خشم دستانش را به دور گردن انسيه حلقه كرد و آنقدر فشار داد تا زن جان سپرد. اين ابتداي حادثه اي دلخراش بود. سپس محمد چشم خود را بر تمامي خاطرات چندين سال زندگي مشتركش با انسيه كه ثمر آن دو دختر بود بسته و اره برقي را كه در زيرزمين منزل قرار داشت برداشت. دقايقي بعد لبه فلزي اره بدن بي جان انسيه را به چندين تكه تقسيم كرده بود. زير زمين غرق در خون بود. محمد سپس هر تكه از بدن انسيه را در داخل كيسه اي جداگانه كرده و در چندين رفت و آمد جسد مثله شده را در جوي هاي اطراف منزل رها كرد. بعد از آنكه آخرين تكه از بدن انسيه از منزل خارج شد مشغول پاك سازي محل جنايت شد.
000870.jpg
محمد ۵۷ ساله متهم جنايت
سپس به داخل خانه بازگشت و آسوده خوابيد.فرداي آن روز دختران انسيه در پي ناپديد شدن مادرشان به هر كجا كه امكان رفتن مادر بود زنگ زدند ولي خبري از وي نيافتند، آنها تصور مي كردند مادرشان بعد از دعواي ديشب به قهر خانه را ترك كرده و به جايي رفته است كه آنان نمي دانند .جستجوها براي يافتن انسيه آغاز گرديد. پرونده به كلانتري محل و در نهايت به دايره ۱۱ اداره آگاهي مركز ارجاع داده شد.كارآگاهان دايره ۱۱ در بررسي از منزل انسيه شواهدي از وقوع يك جنايت را در زيرزمين منزل و باغچه كوچك حياط كشف كردند.
تحقيقات پليسي با كشف اين آثار ابعاد تازه اي به خود گرفت.بازجويي ها از اعضاي خانواده آغاز شد، مأموران به اختلافات شديد چندين ساله بين انسيه و شوهرش پي بردند و بازجويي هاي بيشتري را از محمد انجام دادند، كه در نهايت به فاش شدن راز جنايت خاموش وي انجاميد.
محمد تمام لحظات ارتكاب جنايت را بدون ذره اي پشيماني براي كارآگاهان دايره ۱۱ آگاهي تفسير كرد.وي انگيزه قتل همسرش را اختلافات خانوادگي با وي عنوان كرد.
000867.jpg
اصغرزاده - بازپرس
روز گذشته محمد با چهره اي عبوس برروي صندلي روبروي بازپرس اصغرزاده نشست، ناراحتي وي از مرگ انسيه نبود، بلكه از دستگيري و دربند بودنش بود. او حتي با لحني پرخاشگرانه به بازپرس اصغرزاده گفت: انسيه هميشه آزارم مي داد. او همه را آزار مي داد براي همين او را كشتم. شما هم حق نداريد با من برخورد بدي كنيد.
جسد انسيه با كمك سگ هاي حرفه اي تربيت شده يك شركت خصوصي كه در خدمت كارآگاهان دايره ۱۱ قرار گرفته بود، كشف شد.
پرونده اين جنايت غم انگيز به دستور بازپرس اصغرزاده به دايره ۱۰ آگاهي مركز انتقال داده شد تا تحقيقات تكميلي بر روي انگيزه ارتكاب اين جنايت در دايره ويژه بررسي شود.

متهم به قتل در دادگاه:
من كسي را نكشتم
000864.jpg
ناصر - مقتول
گروه حوادث: پسر جواني كه در درگيري پارك جمشيديه تهران باعث مرگ يك كارگر رستوران شده بود، صبح ديروز در شعبه ۷۴ دادگاه كيفري استان موردبررسي قرار گرفت.
به گزارش خبرنگار ما، اين جلسه با رياست قاضي ياورزاده و چهار مستشارش به نام هاي رحيمي، سبزواري، شريفي و باقري برگزار شد. در اين پرونده كه ۹ متهم دارد، كارگر ۲۶ ساله اي به نام ناصر موسي زاده در يك درگيري با ضربات چاقو به قتل رسيده است و هم اكنون پسر ۱۸ ساله اي به نام محمود به عنوان متهم رديف اول در زندان به سر مي برد.
در ابتداي جلسه محاكمه قاضي پرونده به تذكرات قانوني اشاره كرد و از نماينده دادستان خواست تا در مقام دفاع از كيفرخواست در جايگاه قرار گيرد.
دلداري ضمن اشاره به كيفرخواست گفت: در اين پرونده محمود.ك (۱۸ ساله) بدون سابقه محكوميت كيفري و مجرد، متهم در مباشرت در قتل عمدي مرحوم ناصر موسي زاده (۲۶ ساله) و شركت در نزاع دسته جمعي منتهي به قتل عمد و ايراد صدمه بدني عمدي نسبت به شكات پرونده و شركت در تخريب اموال رستوران است.
متهمان ديگر به ترتيب احمد.ك (۲۱ ساله)، مهرداد (۱۹ ساله)، بهنام (۲۰ ساله) حسين.ع (۲۰ ساله)، سعيد.ح (۲۱ ساله)، وحيد.ط، مهرداد. الف و فرزاد. ك هريك متهم به شركت در نزاع دسته جمعي منجر به قتل عمد، شركت در تخريب اموال رستوران آذربايجان، ايراد صدمه بدني عمدي به شكات مي باشند.
دلداري در ادامه به تشريح حادثه پرداخت و افزود: به تاريخ ۱۰/۱/۸۳ متهمان حاضر در دادگاه با هم جهت تفريح به پارك جشميديه تهران مي روند. در حين برگشت از پارك راس ساعت ۳۰ دقيقه بامداد ۱۱/۱/۸۳ در جلوي رستوران آذربايجان به خاطر اين كه از رستوران صداي موسيقي آذري پخش شده شروع به رقص مي نمايند كه با تذكر كارگران نظافتي، در دو مرحله با هم درگير شده كه در مرحله اول با جر و بحث لفظي درگيري خاتمه پيدا مي كند و به جهت اين كه متهمان از محل نمي روند در مرحله دوم، درگيري فيزيكي رخ مي دهد با عنايت به شواهد شهود و اقرار متهمان، فرزاد.ك با يك قبضه چاقو در درگيري حضور داشته و صرفاً براي ترساندن ديگران چاقو را به طرف سر وحيد گرفته است. بهنام. ح اقرار مي كند من يك شيشه قليان را كه در دست وحيد بود گرفتم. آن را شكستم و داد و بيداد مي كردم. به كسي نزدم و براي دفاع از خودم در دست گرفته بودم.
مهرداد اظهار مي دارد: در درگيري چوبي را از صخره آوردم ضربه اي به فرزاد زدم و مرحوم ناصر موسي زاده را ديدم كه چاقو داشت. بنابه اظهار چند تن از متهمان محمود.ك با چاقو ناصر را زد و روي ناصر خوابيده بود. علي. م نيز اظهارات سعيد را در اين خصوص، تاييد و گواهي مي كند. بعد از وقوع  درگيري ناصر به بيمارستان تجريش تهران منتقل و در اثر شدت جراحات وارده فوت كرده است. پزشكي قانوني علت مرگ را آسيب شديد بر اعضاي بدن توسط جسم برنده تعيين كرده و حال با توجه به جميع اطلاعات، تحقيقات انجام شده در دادسرا و شكايت شكات و اقرار صريح متهمان داير بر حضور در نزاع دسته جمعي و نظريات پزشكي قانوني اتهامات مذكور در سلب كيفرخواست محرز است.
سپس مادر مقتول از دادگاه تقاضاي قصاص كرد . متهم رديف اول در حالي به دفاع از خود پرداخت كه هيچيك از اتهامات وارده را نپذيرفت.
درادامه قاضي پرونده به اظهارات هر يك از شاهدان و كارگران رستوران اشاره كرد.
سپس وكيل متهم به قتل با ارائه لايحه به دادگاه از موكلش دفاع كرد و بيان داشت موضوع اتهام قتل عمدي براي موكلم لوث است و تقاضاي تحقيق بيشتر در خصوص پرونده دارم.
پس از اخذ آخرين دفاع قاضي پرونده ختم دادرسي را اعلام كرد.

سرقت مسلحانه از مغازه «نوري تاكه»
گروه حوادث: جستجوي پليس براي دستگيري سارق مسلحي كه از يك مغازه بزرگ لوستر فروشي اقدام به سرقت كرده است آغاز شد.
به گزارش خبرنگارما، ساعت ۱۹ و ۳۰ دقيقه روز يكشنبه سه فروشنده مغازه لوستر فروشي «نوري تاكه» به همراه مالك مغازه در حال پاسخگويي به مشتريان خود بودند كه يك مرد جوان وارد مغازه شد، وي كه ظاهر يك مشتري را به خود گرفته بود به تماشاي اجناس مغازه پرداخت.
اين مرد جوان آنقدر صبر كرد تا تمامي مشتريان از مغازه خارج شدند. مرد جوان از يكي از فروشندگان مغازه خواست تا قيمت يكي از اجناس را به او بگويد وقتي فروشنده مرد قيمت جنس را گفته و سپس قصد دور شدن از مرد جوان را داشت ناگهان سردي يك اسلحه را بر روي گردن خود حس كرد. صحنه مذكور تمامي حاضران در مغازه را در سرجايشان متوقف كرد.
چهره ها وحشتزده شد، يكي ديگر از فروشندگان با تصور اينكه اسلحه مرد قلابي است به سوي وي حركت كرد ولي ناگهان صداي شليك يك گلوله و برخود آن به زانوي راست وي به دو نفر ديگر حقيقي بودن اسلحه را ثابت كرد. فروشنده مجروح از درد به خود پيچيده و بر روي زمين افتاد. سارق مسلح با صدايي بلند از مالك مغازه خواست تا وجوهات نقدي داخل صندوق مغازه را به او تحويل دهد.
دستور سارق به سرعت عملي شد. سارق مسلح بعد از تحويل تمامي وجه نقد داخل صندوق كه شامل ۱۰ فقره تراول چك ۱۰۰ هزار توماني بود فروشندگان و مالك مغازه را به يكي از درهاي مغازه هدايت كرده و سپس فراري شد.
مالك مغازه پس از فرار سارق مسلح به سرعت با مركز فوريت هاي پليس ۱۱۰ تماس گرفت. ۲۰ دقيقه بعد مأموران كلانتري بعد از انجام هماهنگي هاي لازم به محل حادثه مراجعه كردند.
فروشنده مجروح در بيمارستان فيروزگر بستري است و طبق اظهارات مالك مغازه وي تا ساعت ۱ بامداد ديشب تحت عمل جراحي قرار نگرفته بود. اين در حالي است كه وضعيت مجروحيت وي بسيار وخيم مشاهده مي شد.عمليات چهره نگاري از سارق فراري همان شب حادثه انجام شد. جستجو براي يافتن مخفيگاه سارق مسلح زير نظر بازپرس توكلي در اداره آگاهي مركز ادامه خواهد يافت.

اعدام براي دايي متهم به قتل
گروه حوادث: دايي كه مرتكب قتل خواهرزاده خود شده بود، به اعدام محكوم شد.
به گزارش خبرنگار ما، اواسط سال ۸۲ خبر قتل يك پسر ۱۹ ساله به اطلاع قاضي جواد اسماعيلي رسيد. مقتول با ضربات چاقو به قتل رسيده بود.
مأموران آگاهي در پي تحقيقات خود متوجه شدند كه عامل جنايت، دايي، ميثم بوده است.متهم بازداشت و در جريان بازجويي هاي پليسي به ارتكاب قتل عمدي خواهرزاده اش اعتراف كرد.
روز گذشته متهم در آخرين دفاعيات خود در شعبه دادرسي قاضي اسماعيلي گفت: من هيچ دفاعي از خودم ندارم، كاري است كه انجام شده و چاره اي برايش وجود ندارد، قتل ميثم را قبول دارم و اصلاً از ارتكاب اين جنايت پشيمان نيستم، او حقش بود. مقتول مادرش را كشت و من نيز او را كشتم تا انتقام مرگ خواهرم را از او بگيرم.
متهم در پاسخ به سئوال قاضي اسماعيلي مبني بر اينكه پرونده در خصوص قتل مادر ميثم تشكيل شده است گفت: خير. ميثم او را با كردار و رفتارش كشت، آنقدر خواهرم را آزار داد تا در نهايت از دست وي دق كرد.
متهم در جواب اينكه آيا سابقه بيماري رواني داريد يا خير؟ گفت: «خير، كاملاً سالم هستم.»
قاضي اسماعيلي بر طبق خواسته اولياي دم و شواهد مندرج در پرونده متهم را به قصاص نفس محكوم كرد.

راز قتل مردي كه گور خود را كند
گروه حوادث: مردي كه بعد از ۱۰ سال راز قتل دوستش را فاش كرد، صبح امروز در شعبه ۷۱ دادگاه كيفري استان محاكمه خواهد شد.
به گزارش خبرنگار ما، رسيدگي به اين پرونده از ۱۰ سال پيش آغاز شد درست زماني كه خانواده يك پسر جوان به نام عباس با مراجعه به دادگاه دماوند مدعي شدند كه پسرشان شب عاشورا به طرز مشكوكي گم شده است.
مأموران اداره آگاهي دماوند بعد از اطلاع از اين موضوع رسيدگي به اين پرونده را در دستور كار خود قرار دادند اما از آنجايي كه تا سال ۷۵ هيچ سرنخ جديدي در خصوص شناسايي عباس به دست نياوردند آن را مختومه اعلام كردند. تا اين كه اوايل سال ۸۳ زني با مراجعه به اداره آگاهي دماوند، بيان كرد كه راز قتل عباس را مي داند و وي توسط برادر شوهرش به نام مرتضي به قتل رسيده است. او گفت :شب حادثه برادر شوهرم در حالي كه چاقوي خوني در دست داشت به خانه مان آمد و گفت عباس را كه از هم محله اي ها بود به قتل رسانده است.
بعد از افشاي راز اين جنايت كارآگاهان جنايي دماوند مرتضي را در يك عمليات ضربتي دستگير كردند و وي بلافاصله به جنايت اعتراف كرده و ادعا كرد كه جنازه را به آتش كشيده است. مأموران با توجه به اين كه مدت طولاني از مرگ مي گذشت پرونده را براي تحقيقات بيشتر به اداره آگاهي تهران انتقال دادند و مرتضي را وادار به اعتراف جزييات حادثه كردند.
وي در اعترافاتش گفت: حدود ۱۰ سال پيش عباس با همسر برادرم رابطه برقرار كرد و زماني كه من متوجه موضوع شدم چون احساس كردم عباس به من خيانت كرده عصباني شدم و شب عاشورا او را از داخل هيئت بيرون آوردم و به بهانه اين كه گنج پيدا كرده ام او را به بيرون شهر بردم.
در محلي خلوت به او گفتم نقشه گنج اين مكان را نشان مي دهد و با او شروع به كندن زمين كردم. طوري كه به اندازه قبر يك انسان كه كنده شد با چاقو چند ضربه به او وارد كردم و جنازه اش را خاك كردم. سپس به خانه برادرم رفتم و با تهديد همسر برادرم به اين كه در صورت فاش شدن جريان موضوع رابطه پنهان وي را به همه مي گويم چاقو را شستم و از خانه خارج شدم.
كارآگاهان با توجه به اظهارات مرد جنايتكار، به محل حادثه رفتند و پس از كندن زمين با اسكلت مردي روبه رو شدند. سپس اسكلت را به پزشكي قانوني انتقال دادند و با آزمايش DNA مشخص شد كه جنازه متعلق به عباس است.
بر پايه اين گزارش، صبح امروز مرتضي در شعبه ۷۱ دادگاه كيفري استان در مقام دفاع از خود، قرار مي گيرد.

حوادث
اجتماعي
اقتصادي
دانش انفورماتيك
بـورس
خارجي
سياسي
داخلي
شهري
ورزش
صفحه آخر
همشهري ضميمه
همشهري ايرانشهر
|  اجتماعي   |   اقتصادي   |   دانش انفورماتيك   |   بـورس   |   حوادث   |   خارجي   |   سياسي   |   داخلي   |  
|  شهري   |   ورزش   |   صفحه آخر   |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   شناسنامه   |   چاپ صفحه   |