پنجشنبه ۱۵ بهمن ۱۳۸۳ - سال سيزدهم - شماره - ۳۶۳۰
در شهر
Front Page

قول مساعد مركز بين المللي خدمات بشردوستانه
كمك به آسيب ديدگان از مين 
سعيده امين 
مجموع اراضي آلوده به مين در كشور 420هزار هكتار بود كه اكنون فقط 240 هزار هكتار آن باقيمانده است كه يك سوم اين اراضي مربوط به استان خوزستان است.
پس از خاتمه جنگ تحميلي بخش هاي وسيعي از اراضي آلوده به مين و گلوله هاي عمل نكرده در نوار غربي كشور كه توسط ارتش عراق مين گذاري شده بود به جا ماند. فعاليت پاكسازي اين مناطق از همان زمان توسط نيروهاي مسلح و كمي بعدتر توسط گروه هاي داوطلب آغاز شد.
سال 82 هيات دولت وظيفه پاكسازي ميادين مين را به وزارت دفاع محول كرد و در وزارت دفاع نيز معاون مهندسي و پدافند غير عامل وزارت دفاع مسووليت برنامه ريزي و هدايت عمليات پاكسازي را عهده دار شد.
ستاد پاكسازي وزارت دفاع پس از عهده دار شدن اين مسووليت تاكنون فعاليت هايي چون افزايش ظرفيت پاكسازي مناطق آلوده به مين با تشكيل 7 شركت خصوصي و حمايت از NGO هاي فعال در امر پاكسازي ميادين مين را انجام داده است.
در هيچ كجاي دنيا چنين حجم آلودگي از مين را نديده  بودم. اين عبارتي بود كه استفان نلن رئيس مركز بين المللي خدمات بشر دوستانه پس ازبازديد از مناطق آلوده به مين كشور بيان كرد. نلن كه به اتفاق يك هيات سه نفره به ايران آمده بود در سفر يك روزه خود به استان خوزستان، ميزان خسارات ناشي از مين  گذاري در جنگ ايران و عراق و انفجار آنها را بسيار گسترده ارزيابي كرد.
اين هيات سه نفره از سوي دفتر خدمات بشردوستانه به قربانيان مين مستقر در شهر ژنو به ايران آمده بودند تا ضمن بازديد از مناطق آلوده باNGO هاي داخل كشور در جهت ارايه خدمات به معلولان و قربانيان مين و همچنين پاكسازي مين همكاري كنند.
اين دفتر معتبر بين المللي اگرچه وابسته به سازمان ملل نيست، اما از اعتبار جهاني در جهت خدمات بشردوستانه برخوردار است. اين گروه پس از گذشت 16سال از جنگ تحميلي براي اولين بار وارد ايران شده و از وسعت آلودگي در ايران متعجب شدند.
امير سرتيپ عميد دبير ستاد پاكسازي و مين زدايي مناطق جنگي كشور كه در اين سفر استفان نلن و همكاران وي را همراهي كرده بود مي گويد: اين سازمان غيردولتي از قدمت 25 ساله در دنيا براي مين زدايي برخوردار است و امكانات و حاميان زيادي در سراسر جهان دارد. آنها نه تنها مناطق آلوده را شناسايي و خنثي مي كنند، بلكه به بازمانده   ها و معلولان نيز كمك قابل توجهي مي كنند.
اين هيات بشر دوستانه در سفر كوتاه خود به ايران ارتباط نزديكي باNGO هاي فعال در زمينه پاكسازي مين برگزار كردند. اين گروه مدعي است تا ضمن برقراري تماس با قربانيان مين، در جهت حمايت مالي از آنها اقدام كند. اگرچه حضور اين گروه در ايران با يك تاخير 16 ساله مواجه شد، اما ظاهرا وعده هاي داده شده از سوي آنها براي تامين تجهيزات و امكانات پاكسازي مين بسيار مورد توجه مسوولان ايراني قرارگرفته است.
عميد مي  گويد: ابعاد آلودگي به مين در نوارغربي كشور ما به قدري زياد است كه پس از بازديد اين هيات اميد آن مي رود كه كشور ما نيز مانند ساير مناطق جنگي جهان از كمك ها و تجهيزات سازمان هاي بين المللي فعال در اين زمينه برخوردار شود. يكي از مهمترين برنامه هاي ما براي مين زدايي ارتباط با شبكه بين المللي است. قرار است تا در تاريخ 25بهمن ماه، هياتي 10 نفره از سوي سازمان ملل به ايران بيايند تا به پيشنهادات دولت ايران براي همكاري با اين سازمان ها گوش بدهند. اين هيات 10 نفره به ايران مي آيند تا با طرف ايراني در خصوص واگذاري امكانات و تجهيزات مين يابي مذاكره كنند.
سازمان ملل در ايران با تاسيس دفتر عمران خود پروژه ها و اقداماتي را در دست اجرا دارد. ستاد پاكسازي مين نيز براي سال 2005 برنامه هايي پيشنهاد داده است كه هيات مذكور با سفر به ايران اين برنامه  ها را مورد ارزيابي قرار خواهند داد.
عميد يادآور مي شود كه اين برنامه هنوز نهايي نشده و همه چيز بستگي به سفر اين هيات 10نفره به ايران دارد. پس از اين سفر و بازديد از مناطق آلوده سازمان ملل نظر خود را اعلام خواهد كرد كه ما اميدواريم در اين زمينه با UN به يك توافق كلي دست پيدا كنيم.
هنوز 240 هزار هكتار زمين آلوده به مين در كشور وجود دارد كه قسمت اعظم آن در نوار غربي كشور كاشته شده است. راستي چند سال ديگر زمان نياز است تا اين مناطق پاكسازي شود؟

ازدواج در حوالي آوار
شليك به قلب غم
اين اولين ازدواج پس از زلزله 9ريشتري اقيانوس هند در اين استان است كه بيش از نيمي از شهروندانش را در جريان زلزله از دست داد
029010.jpg
029013.jpg
029016.jpg
زمان هيچگاه متوقف نمي شود حتي اگر هزاران نفر هم مرده باشند. اين را سفره رنگارنگ عقد مي گويد. زندگي جريان دارد.
بخشي از گفت وگوي دو مرد در خيابان:
نه، اشتباه نكن. آن مرد كه دارد پاي ديرك چوبي چراغ برق، آب مي ريزد، اصلا ديوانه نيست، باغباني است خيلي اميدوار، خيلي.
خبر اين بود: يك دختر و پسر جوان كه از بازماندگان فاجعه سونامي بودند در استان آچه اندونزي كه بيشترين خسارت را از موج مهيب دريا ديد با هم ازدواج كردند.
اين اولين ازدواج پس از زلزله 9ريشتري اقيانوس هند در اين استان است كه بيش از نيمي از شهروندانش را در جريان زلزله از دست داد، شايد درست مثل ازدواج يك دختر و پسري كه اندكي پس از زلزله بم زندگي جديد را آ غاز كردند. يادتان هست چهره آفتاب سوخته و كم سنشان را ؟ گرچه آنها تعداد زيادي از اقوامشان را از دست داده بودند و لبخندشان غم چشم ها را نمي پوشاند، ولي تصميم اين بود كه در عين مصيبت زندگي مشتركشان را آغاز كنند. حالا اين اتفاق داشت هزاران كيلومتر آنسوتر رخ مي داد.
اتفاقي متاثر از حس مشترك كه زندگي را فرياد مي زند.
همان چيزي كه سوكماري 35 ساله و ليدياي 25ساله در حالي كه 27 نفر از اقوام نزديك خود را از دست داده بودند واداشت تا مراسم ازدواجشان را در مسجد بزرگ شهر كه احتمالا تنها بناي برجا مانده از موج مهيب اقيانوس هند بود، برگزار كنند.
البته مي توان حدس زد كه در اين جشن ازدواج خبري از گروه  هاي موسيقي نبود و فقط شادي ناشي از اين ازدواج و دويدن و هياهوي بچه  ها و البته غذاهاي رنگارنگي كه اندونزيايي ها در پختنش تخصص دارند عروسي را به عروسي عادي شبيه مي كرد.
برگزاري اين جشن كوچك ازدواج توانست موجب شادي و نشاط در اين منطقه مصيبت زده شود و البته چراغ سبز دوباره اي باشد به زندگي در اين مراسم 500 نفر از اهالي و امدادگران تعداد بسياري خبرنگار حضور داشتند و اين تيري بود به قلب كريه فاجعه.
خوردن عسل پاي سفره عقد آن هم بعد از دفن اجساد چه مزه اي دارد ؟
حتما به آن شيريني نيست كه ما و شما چشيده ايم. اما اين قانون زندگي است اگر زنده ماندي زندگي كن 

در ذهن امدادگران چنين مي گذشت كه شايد هيچ كدام از كمك هاي مادي و ساخت و سازي كه كشورهاي مختلف به حادثه ديدگان سونامي داشته اند، نتوانسته است شادي را به اين آدم هاي مصيبت زده هديه كند كه ازدواج اين زوج جوان... و حالا يك خبر ديگر حالا كه از 5 دي 82 ، بيش از يك سال مي گذرد مراسم ازدواج يكهزار زوج بمي هم در روز عيد غدير خم برگزار شد و اين در حالي است كه از زمان وقوع زلزله تاكنون حدود 2 هزار و 500 زوج جوان بم با دريافت يكسري كامل جهيزيه با كمك هاي كميته امداد راهي خانه بخت شدند. اين پايان گزارشي است كه بايد با شادي تمام مي شد و فراموشي، البته!
آه، اي غريبه بيچاره!
چه مي  كني وقتي از گرسنگي به گريه مي  افتي؟
از آسمان و از پف ابرها
براي خود نيمرو درست مي  كنم، آقا!
آه، اي غريبه بيچاره!
وقتي سوز و سرما از تپه ها مي  آيد، چه مي  پوشي؟
با آرزوهاي رنگين، با نرگس و نسرين
لباس گرم براي خود مي  دوزم، آقا!
آه، اي غريبه بيچاره!
وقتي دوستت بار سفر مي  بندد، چه مي  كني؟
آه، تنها آن وقت حس مي   كنم 
كه بيچاره ام آقا.
بله، فقط تنهايي است كه غير قابل تحمل است.

چسب هاي افزايش قد، همچنان در بازار
هشدار وزارت بهداشت كارگر نيست 
029028.jpg
وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكي بار ديگر درباره تبليغات چسب افزايش قد هشدار داد.
اين اتفاق در يك ماهه اخير براي بار دوم است كه رخ مي  دهد. بعد از گزارشي كه در ضميمه ايرانشهر روزنامه همشهري در مورد تبليغات كاغذ چسب هاي افزايش قد چاپ شد، وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكي در مورد استفاده از اين نوع چسب كه پايه و اساس علمي ندارد هشدار داد. اما از قرار معلوم هشدارها به نتيجه نرسيده است و هيچ ضمانت  اجرايي براي جمع آوري اينگونه اقلام وجود ندارد.اينكه فرآيند پيچيده افزايش قد كه تنها در پروسه زماني خاص سني با تغذيه مناسب رخ مي  دهد، تنها با استفاده از چند تكه چسب آن هم در هر سن و سالي كه باشيد به وقوع بپيوندد شايد براي خيلي از ما دروغ واضحي باشد كه تحقق آن در علم فعلي بشر نگنجد، اما تبليغات اين چنيني را در لابه لاي آگهي هاي روزنامه ها شاهد هستيم و افراد زيادي كه تحت تاثير چنين تبليغات كاذبي قرار مي گيرند.
اما متاسفانه وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكي هيچگونه اقدام عملي در راستاي جمع آوري اين اقلام نمي  كند و تنها به هشدار راضي است و متاسفانه اين ماجرا البته نه براي چسب هاي افزايش قد كه براي بسياري از اقلامي كه وزارت بهداشت هراز چندگاهي آنها را غيرقانوني و غيربهداشتي اعلام مي  كند، رخ مي  دهد.

برگزاري كلاس هاي آموزش مهارت هاي زندگي
مي شود بهتر زندگي كرد؟
029034.jpg
سعيده عليپور
بعد از 50 سال عمر گرفتن از خدا، مي خواهم بدانم مي شود بهتر زندگي كرد يا نه...؟ مي  خندد به امتحانش كه مي  ارزد ، گوشه چادر مشكي اش را از روي زمين جمع مي كند. لااقل آن دنيا پيش خدا سرافكنده نباشيم. حداقل بگوييم كه براي زندگي بهتر تلاش كرديم.
منزلش هفت تير است، اما براي شركت در اولين دوره كلاس هاي آموزش مهارت هاي زندگي كه شهرداري منطقه 12 در پارك شهر تهران برگزار كرده، سر از اينجا در آورده است. روي در سالن ورزشي كوچك سنگلج نوشته شده: ورود آقايان ممنوع ، اما داخل سالن مي شود به تعداد كمتر از انگشتان يك دست آقايان را زيارت كرد.
آنها هم آمده اند تا مهارت هاي زندگي را آموزش ببينند. گرچه در مقابل 50 40 خانمي كه روي صندلي هاي پلاستيكي قرمز رنگ نشسته اند اقليت مطلقي به شمار مي آيند. تقريبا كلاس شروع شده بود. زمان كوتاهي گذشت كه به اين نتيجه رسيديم، شهروندان تهراني در يادآوري خاطرات خوبشان دچار مشكل هستند. رسيدن به اين نتيجه خيلي سخت نبود. مربي دروه هاي آموزشي مهارت زندگي از شاگردان خواست تا يك خاطره خوب و يك خاطره بد كه از سال گذشته ياد دارند را روي كاغذ بنويسند. قلم ها روي كاغذها چرخيد خاطره بد بي د رنگ روي صفحه سفيد كاغذ نقش بست، اما نوبت به خاطره خوب كه رسيد انتهاي خودكارها به نشانه فكر رفت توي دهان، حالا از جمعيت حدود 50 نفري كلاس تعداد معدودي خاطرات خوبشان را نوشتند و بقيه توي ذهنشان به دنبال يك خاطره خوب همچنان كند و كاو مي كردند. يكي گفت: من كه هيچ خاطره خوبي ندارم و صداي تاييد عده اي ديگر بلند شد كه ما هم. خانم اعظم صفرزاده يكي از مربي هاي اين دوره آموزشي مي گويد: باور كنيد خوب زندگي كردن يك مهارت است كه مي شود سر كلاس نشست و ياد گرفت. راست مي گفت چرا كه با كمك مربي كم كم خاطرات خوب هم توي ذهن اين افراد جاي خودش را پيدا مي كرد. مربي گفت: غير ممكن است كه خاطره خوبي نداشته باشيد، مثلا ازدواج يكي از اقوام نزديك. مثلا قبولي فرزندتان در دانشگاه يا مدرسه، حتي خريدن روسري مورد علاقه، همه اينها خاطره خوب محسوب مي شود. خانم صفرزاده كه عضو NGO همياران سلامت روان است، مي گويد: با اين آموزش ما قصد داريم تا در مرحله اول اين موضوع را يادآور شويم كه خاطرات و اتفاقات خوب زيادي دور و بر ما مي افتد كه ياد نگرفته ايم آن جور كه بايد و شايد به آنها نگاه كرده و بهشان بپردازيم و قدرش را بدانيم.
حالا كم كم نگاه هايي كه با ترديد به حركات پر جنب و جوش مربي ها نگاه مي كرد با رضايت در بحث ها شركت مي كنند. در خبرها خوانده بوديم دوره آموزشي براي گروه سني 18 تا 35 سال است، اما از چهره ها مي شد خواند كه بزرگترها هم بدشان نمي آمد در مورد خوب زندگي كردن چيزي بدانند و عملا محدوديت قايل شده در عمل كمرنگ شد.
خانم صفرزاده مي گويد: شهرداري منطقه 12 با هدف افزايش سطح آگاهي هاي شهروندان در زمينه برخورد با مسايل و مشكلات زندگي شهري و شيوه هاي صحيح حل آن اقدام به برپايي اين كلاس ها به صورت رايگان در فرهنگسراي شهر كرده است.
صفرزاده كه رشته تحصيلي اش بي ارتباط با مسايل روانشناختي نيست، مي گويد: خود من زماني كه از نظر زندگي با مشكل رو به رو بودم با عضويت در NGO همياران سلامت روان اين مهارت ها را آموزش ديدم و مشكلاتم را حل كردم. اين آموزش ها در شناخت خودم خيلي كمكم كرد و حالا خودم به عنوان مربي دوست دارم تا به همشهريانم آموزش بدهم.
۱۰ مهارت خودآگاهي، خودشناسي، همدلي، برقراري ارتباط موثر، تصميم گيري، روابط بين فردي سازگارانه، تفكر انتقادي داشتن، تفكر خلاق داشتن، مهارت مقابله با هيجان و مهارت مقابله با استرس، همه آن چيزهايي است كه در 16 جلسه اين دوره از كلاس ها آموزش داده مي شود.
مربي تاكيد مي كند كه اين جلسه آشنايي بوده و كلاس ها از هفته آينده شروع مي شود. كلاس تمام شده و تقريبا همه كساني كه براي آشنايي با دوره هاي كلاس شركت كرده اند قصد دارند تا در كلاس هاي اصلي هم شركت كنند.
خانم مسن ديگري مي گويد: فكر مي كنم شركت در كلاس ها برايم مفيد باشد. براي زني به سن و سال ما كه نياز به حمايت دارند آموزش هاي اين شكلي خوب است، خيلي از زنان همسن و سال من بيوه هستند و از نظر حمايتي و سرپرست مشكل دارند، حداقل آموزش ها و مهارت هاي زندگي مي تواند از التهاب و استرسي كه به آنها وارد مي شود كم كند. حالا بگذريم كه كلا در كلاس هم كه دور هم جمع مي شويم روحيه آدم بالا مي رود. با توافق حاضران كلاس نوبت اولين جلسه براي هفته آينده مشخص مي شود. گرچه تعدادي هم اعتراض مي كنند كه اگر كلاس ها بعد از ظهر باشد، مي توانند با همسرانشان در كلاس ها شركت كنند. خانم ها و تعداد معدود آقايان پر سر و صدا سالن ورزشي كوچك را ترك مي كنند. مسوول نظافت سالن به سرعت صندلي هاي پلاستيكي را روي هم جمع مي كند و مي گذارد كنج سالن. داخل پارك شهر از هياهوي دور و بر خيابان بهشت و خيابان خيام صداي كمي به گوش مي رسد، به گمانم درخت ها حايل خوبي باشند براي صدا. نزديك در پارك كه مي رسيدم صداي ماشين ها گوشخراش مي شود، همان دنياي معمولي كه آسمانش هر روز همان رنگ است؛ تيره تيره...

حالا  برو بمير!
خبر ديروز ما را درباره حضور سربازان خارجي از جمله ايراني ها در ارتش آمريكا خوانديد. آخرين خبر اين است كه پنتاگون براي تشويق هرچه بيشتر والدين جواناني كه براي كسب درآمد به ارتش مي پيوندند، طرحي تصويب كرده كه خانواده قربانيان مي توانند 250 هزاردلار پول بيمه  عمر سرباز را دريافت كنند!


فردا، روز آدم برفي
029022.jpg
فردا در پيست اسكي پيام  مرند خبرهايي است. يك جشنواره جذاب و با حال براي آنهايي كه از سرما نمي ترسند. آيا خبر داشتيد كه جشنواره ساخت آدم برفي در دو بخش حرفه اي و آماتور برگزار مي شود؟
نكته جالب اين خبر اين است كه در بخش آماتور مردم و در بخش حرفه اي دانشجويان رشته مجسمه سازي و مجسمه سازان تبريز با هم رقابت مي كنند و آثار 3نفر اول به ميدان  هاي تبريز منتقل خواهد شد تا همه دستپخت آدم برفي سازها را ببينند. خدا را چه ديديد، شايد ما هم آنجا بوديم!

سهره، 6هزار تومان
029025.jpg
آهاي شكارچيان محترم. اگر قصد رفتن به فومن و شكار سهره را داريد بايد حواستان باشد كه شكار اين پرنده مثل پارك كردن زير تابلوي توقف ممنوع جريمه دارد، آن هم چقدر سنگين ؛۶ هزار تومان!
ما كه تنمان لرزيد از عظمت اين جريمه، شما چي!

فرماندار در دادگاه
هيچ فرقي ندارد. آدم فرماندار هم كه باشد بايد حق و حقوق همسرگرامي را پرداخت كند. عيسي درموش فرماندار الجزايري تبار شهر جورا ي فرانسه به دليل پرداخت نكردن 197 يورو نفقه، دادگاهي خواهد شد؛ خبري كه شديدا مورد توجه رسانه  هاي فرانسوي قرار گرفته است. باتوجه به اينكه درموش خارجي است و حضور او باعث اعتراض اوا مليون شده و حتي يك بار خودروي شخصي وي را آتش زده اند، سوژه جذابي است، آنقدر جذاب كه شبكه دوم تلويزيون فرانسه دوربين و دفتر و دستك را برداشته و به جورا، در مرز شرقي رفته و گزارش تهيه كرده. همسر عيسي مي گويد: او ما را رها كرد و توجهي ندارد، در 6 ماه گذشته هم نفقه ما را نداده. البته ظاهرا در اين مصاحبه يك خاك بر سرش هم چاشني كار بوده كه سانسورش كرده  اند. به هرحال دادگاه عيسي از دادگاه هاي طلاق معمولي نيست!

نخريد
029031.jpg
دانشگاه علوم پزشكي شهيد بهشتي هشدار داد: خريد و مصرف مواد غذايي از دستفروش ها و دوره گردها سلامت مصرف كنندگان اين مواد را به خطر مي اندازد. !
و اين علامت تعجب به دليل جمله بندي اين اطلاعيه بود. در اين اطلاعيه آمده موادغذايي كه دوره گردها و دستفروش ها مي فروشند شامل پيراشكي، جگر، انواع ساندويچ، فلافل، سمبوسه، آب زرشك، لبو و نظاير آن به علت برخي آلودگي هاي ميكربي و شيميايي سلامت مصرف كنندگان اين مواد را به خطر مي اندازد و از همه شهروندان درخواست مي شود از تهيه و مصرف اين نوع مواد غذايي خودداري كنند تا سلامت آنها تضمين شود.
جدي؟ عجب اطلاعيه به موقع و هشدار دهنده  اي.
داشتيم مي رفتيم آب زرشك بزنيم!

ستون ما
ما ايرانيان، گاهي...
دنا رباطي
تا آنجا كه به برداشت شخصي من از مسايل فرهنگي ما ايرانيان برمي گردد، در بسياري امور كلي نگر و كلي گو و كلي ... هستيم و معمولا در گفتارمان بيشتر طولي حركت مي كنيم و به جنبه هاي عرضي گفتار توجهي نداريم. در كودكي و از همان زمان آغاز مدرسه به ما مي گويند كه بايد دكتر و مهندس و ... بشويم و يك مفهوم بي نهايت و خيلي دور را جلوي كودك دبستاني مي گذارند كه اگر شانس بياورد حالا چه دكتر شود، چه نشود در سنين بالا با بازگشت به خود يا به كمك افراد متخصص پي ببرد كه چه واويلايي از كودكي به بعد بر او گذشته و چه اوقات تلخي براي دكتر شدن يا نشدن تحمل كرده است.
اين نوع گفتارها يا آرزوها را كه معمولا والدين براي فرزندان در وجه غالب ترسيم مي كنند، من آنها را طولي مي نامم و اصولا زبان پدرسالارانه است و همفكري و چالش را قبول ندارد و تنها به دنبال پيرو و مطيع است.
و اما در يك زبان مساوات گرا و مشاركتي حركت طولي در زبان به همان اندازه مهم است كه حركت عرضي. در حركت طولي زبان حركت مي كند و در حركت عرضي تفكر. اگر مثال بالا را با جمله مي خواهم پسرم/دخترم بزرگ كه شدي دكتر خوبي بشوي! به عنوان يك جمله طولي فرض كنيم، تنها زماني مي تواند در آرامش باشد كه شنونده در پاسخ چيزي به مفهوم تاييد آن بگويد، ولي اگر در رد آن يا قبول مشروط آن چيزي بگويد، جمله طولي دچار اغتشاش مي شود، چرا كه از خود پر است و ظرفيت هيچ كلمه ديگري را ندارد.
در اين جمله ضمير فاعلي من تمام زمان و مكان را دست نخورده مي خواهد. حتي دكتر معمولي شدن هم قابل قبول نيست بايد حتما دكتر خوبي شد تا من راضي شود. در جمله بالا من بعد از اداي بيانيه اش از تو نمي پرسد كه خب، تو چه فكر مي كني؟ يا نظرت راجع به دكتر شدن چيست؟ چرا كه اين نوع اداي سخن هاي طولي هيچ كوششي براي فضا دادن به حركت هاي عرضي زبان نمي كنند. جمله خب، تو چه فكر مي كني؟ يك حركت عرضي در زبان است و زماني ادا مي شود كه گوينده در حركت طولي آن را مشاركت داده باشد و براي اين كار بايد ساختار طولي دگرگون شود.
حال بياييم جمله بالا را در هم بريزيم. مطمئنا شمار زيادي جملات طولي معطوف به جملات عرضي با آن مي سازيم، مثلا پسرم/دخترم به دكتر شدن علاقه داري؟
اين جمله با همان علامت سوال به جاي علامت تاكيد و امر، فضاي لازم را براي مشاركت مخاطب آماده كرده و به تبع آن امنيت گفتاري بين من و تو را تضمين مي كند. براي بسياري از متفكران مسايل اجتماعي زبان به همان اندازه مهم است كه خون در امر پزشكي.
پزشك با نگاه به نسبت هاي خون بيمار به تشخيص بيماري و شفا دست مي يابد و بسياري از متفكران اجتماعي با حلاجي زبان. راستي شما هم به اين مساله فكر كرده ايد كه در وجه غالب، كمتر اتفاق مي افتد ما ايرانيان درباره مساله اي نظر نداشته باشيم، گويا عيب محسوب مي شود، اگر بگوييم در اين مورد كم مي دانم يا چيزي نمي دانم؟ راستي شما هم به اين مساله فكر كرده ايد كه در وجه غالب، ما ايرانيان كمتر معذرت مي خواهيم و كمتر حاضر به قبول اشتباهاتمان هستيم؟
راستي شما هم به اين فكر كرده ايد كه خيلي از مردان ايراني ترجيح مي دهند درباره مسايل مختلف با همسرانشان مشورت نكنند و نظر آنها را جويا نشوند؟

قانون جديد
مبلغ جريمه در تهران 10000 ريال
029019.jpg
۱۰۱۴ سوار كردن سرنشين اضافه بر ظرفيت مجاز در وسايل نقليه شخصي، ممنوع است.
هر وسيله نقليه سواري و شخصي ظرفيتي استاندارد و مشخص دارد. سوار نمودن افرادي بيش از اين ميزان، از يك سو تسلط و قدرت عمل راننده را براي هدايت اتومبيل كم مي كند و از سوي ديگر امكان استفاده از وسايل ايمني مانند كمربند ايمني را از همه سرنشينان سلب مي كند.

|  ايرانشهر  |   تهرانشهر  |   خبرسازان   |   دخل و خرج  |   در شهر  |   درمانگاه  |
|  زيبـاشـهر  |   طهرانشهر  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |