او به قول خودش متعلق به منطقه اي است در جوار بيستون و دالاهو؛ جايي كه موسيقي و ساز به چشم يك پديده آسماني و آئيني نگريسته مي شوند
شهرام ناظري پنجاه و پنجمين برگ از گل صد برگ زندگي اش را چيد. در انتظار 45 برگ بعدي هستيم.
محمدرضا نصيري
آيا 55 عدد خاصي است؟ مثلا شبيه اعدادي نظير 7، 13، 20، 40، 100، 1000 و ...؟ با در نظر گرفتن اين نكته كه هر عدد براي خودش ويژگي خاصي دارد و عدد خاص محسوب مي شود، مي توان بهانه نوشتن درباره يك استاد موسيقي را فراهم كرد.
شهرام ناظري هفته گذشته 55 ساله شد. براي جامعه اي كه عادت دارد از بزرگانش در تولد 100 سالگي يا يكصدمين سالگرد تجليل كند، 55 سالگي يك هنرمند نمي تواند اتفاق خاصي محسوب شود، اما اين يك اتفاق خاص است.
ناظري در كنار شجريان به تنهايي از گنجينه آواز اصيل و سنتي ايراني بعد از انقلاب محافظت كردند. او به قول خودش متعلق به منطقه اي است در جوار بيستون و دالاهو؛ جايي كه موسيقي و ساز به چشم يك پديده آسماني و آئيني نگريسته مي شود و براي دست زدن به ساز وضو مي گيرند و آن را پاكيزه نگاه مي دارند.
شهرام ناظري هم سعي كرد موسيقي سنتي و عرفاني را پاكيزه نگاه دارد، هرچند كه گاهي بدعت هايي را به آن وارد كرد؛ بدعت هايي كه در بيشتر اوقات موفق از كار درآمد و گاهي نيز انتقاداتي را برانگيخت.
گروهي از منتقدان بدعت او را در تحرير نمي پسندند و فضاي وهم آلودي را كه وي با اين تحريرها به موسيقي و آوازش مي بخشد به نوعي ژست صرفا تفاوت گرا تعبير مي كنند. با اين حال، در اين شكي وجود ندارد كه او همواره از تكرار و تكرر پرهيز كرده و به معرفي قالب هايي تازه پرداخته است.
وي به قدري از تكرار گريزان است كه حاضر نيست از برچسب موسيقي عرفاني روي آثارش استفاده كند: آنقدر موسيقي عرفاني مختلط توليد شده كه چيزي نمانده ساندويچ وصنايع عرفاني هم مد شود.
او يك خواننده گرانقيمت است و معمولا براي ايرانيان خارج كشور كنسرت مي گذارد، هرچند كه اعتقاد دارد با سوبسيدهاي دولت مي توان قيمت بليت كنسرت هايش را تا حدي كه مردم عادي توان خريد آن را داشته باشند، پايين آورد: من خودم از اين بابت ناراحتم، چون مي دانم كه عمده مخاطبانم را دانشجويان و دانش آموزان تشكيل مي دهند.
شهرام ناظري مدت هاست با تلويزيون ميانه اي ندارد، درست مثل شجريان كه جز در نيايش هاي قبل از اذان در ماه مبارك رمضان به تلويزيون نمي آيد. ناظري سال گذشته يك اجراي زنده نسبتا ناموفق در تلويزيون داشت و گاهي هم تپق زد. به اين دليل به تلويزيون پشت كرده كه به زعم او اين رسانه در زمينه موسيقي به ترويج سبك لاله زاري و لس آنجلسي مشغول است. در اين متاركه بين او و تلويزيون هر دو طرف و در واقع با احتساب مخاطب تلويزيوني، هر 3 طرف زيان ديده اند. شايد يكي از دلايل از رونق افتادن موسيقي سنتي را بتوان غيبت اين ژانر موسيقي در تلويزيون قلمداد كرد. مخاطب نيز چند سالي است مجبور به گوش دادن رديف هاي كهنه و ملال آور موسيقي سنتي با چاشني چهچه و... به جاي تحريرهاي با اصالت است.
به هر حال قرار گرفتن در آستانه پنج و نيم دهه از زندگي، مي تواند زمان خوبي براي تجديدنظر در اين قهر بلندمدت باشد.
زندگينامه شهرام ناظري
تولد: 8 بهمن 1328، كرمانشاه
تحصيلات: دبيرستان موسيقي
تخصص موسيقي: سه تار
آلبوم ها: آتش در نيستان، گل صدبرگ، در گلستانه، زمستان، ليلي و مجنون، موسي و شبان، صداي سخن عشق، بهاران آبيدر، مطرب مهتاب رو، حيراني، كنسرت كامكارها، چشم به راه، شاهنامه كردي، شورانگيز، يادگار دوست، غم زيبا عاشق نشويد و...
شهرام ناظري در نخستين كنكور موسيقي ايران با نام آزمون باربد در رشته آواز به مقام اول دست يافت و از سال 1354 در سن 26 سالگي در راديو و تلويزيون همكاري خود را با گروه شيدا و عارف با استاد محمدرضا شجريان، محمدرضا لطفي، حسين عليزاده و در آلبوم هاي چاووش آغاز و در دوران انقلاب آثار بديع، حماسي و متفاوتي را ارايه كرد.
اين هنرمند نامي در سال 1365 با آلبوم گل صدبرگ كه در آن زمان چه در شيوه آوازي، تحريرها و چه در اشعار، جنس موسيقي و سازبندي هاي آن از نوآوري هاي خاصي برخوردار بود، به ميان عموم مردم آمد. او به نوعي مبدع موسيقي عرفاني ايران به شمار مي آيد و نخستين كسي بود كه اشعار آهنگين و پرشكوه مولانا را وارد موسيقي ايران كرد.