خواندن اين گزارش به صاحبان سوپرماركت ها توصيه مي شود
چگونه مشتريان خود را حفظ كنيم
حق تعويض بايد در شرايطي معين و محدود به خريدار واگذار شود و در ساير موارد نظير اصرار يك مشتري سمج، چنين حقي براي مشتري وجود ندارد
مي توان با اهداي كالاهاي كوچك رايگان، كارت هاي قرعه كشي و تخفيف هايي كه پس از محاسبه مجموع قيمت كالا داده مي شود، مشتريان را حفظ كرد
۲ مغازه ممكن است در نقاط شبيه به هم در سطح شهر باشند. يعني آنكه تعداد مشتريان بالقوه آنها با هم برابر باشد. اما اين به معناي يكسان شدن درآمد آنها نيست. درآمد مغازه ها بيش از هر چيز به حفظ مشتري ها ارتباط دارد. فرق زيادي هم نمي كند كه شغل آنها چه باشد، فروش پيتزا يا لوازم بهداشتي و آرايشي. در هر صورت مشتري، ثروت اصلي فروشگاه هاست كه رقابت سختي براي جذب آنها وجود دارد.
حق با مشتري نيست
معمولا وقتي از رابطه مشتري و فروشنده صحبت مي شود، يك ضرب المثل قديمي تكرار مي شود كه حق با مشتري است. ولي واقعيت، درست برعكس اين است. در بسياري از موارد حق با مشتري نيست چون خواسته هايي را مطرح مي كند كه برآورده كردن آنها به سود شما آسيب وارد مي كند. اما مهم آن است كه فروشندگان بتوانند به مشتري تفهيم كنند كه اشتباه از جانب او بوده است. البته اين كار بايد با ظرافت صورت گيرد تا موجب رنجش مشتري نشود. فرض كنيد كه يك خريدار مي خواهد جنسي را كه هيچ ايرادي نداشته به شما مرجوع كند، فرقي نمي كند كه اين كار به دليل ايرادي است كه بعدا در جنس ايجاد شده يا سليقه متفاوت مشتري. در هر حال حق تعويض بايد در شرايطي معين و محدود به خريدار واگذار شود و در ساير موارد نظير اصرار يك مشتري سمج، چنين حقي براي مشتري وجود ندارد. سعي كنيد در چنين مواردي به مشتري نه بگوييد، اما محترمانه و با ذكر دليل منطقي.
حق انتخاب
حق انتخاب، مهمترين چيزي است كه مشتري دارد، سعي كنيد خواص و ويژگي هاي مثبت و منفي اجناسي را كه مي فروشيد به خوبي دانسته و براي مشتريان توضيح دهيد. به كار بردن جملاتي نظير آنكه حتما كيفيت بهتري دارد كه گرانتر است يا تاكيد بر كشور تهيه كننده كالا، مربوط به دوران گذشته بود و اكنون، توضيح مناسبي براي مشتريان به شمار نمي آيد. مشتري حق دارد خواص كالا ها را بدون آزمون و خطا بداند. فراموش نكنيد كه اگر قرار بود اين اطلاعات در اختيار مشتريان قرار نگيرد، دستگاه هاي خودكار فروش، گسترش شديدتري مي يافتند. حال آنكه برتري كنوني آدم هاي فروشنده به ماشين ها، همين توضيحاتي است كه مي توانند به مشتري ها بدهند. مشتري هاي كنجكاو را هرگز مزاحم تلقي نكنيد. آنها اگرچه ممكن است بخش كمي از فروش هاي روزانه شما را به خود اختصاص دهند ولي در واقع به آدم هايي كه دور و اطراف خود هستند هم مشاوره مي دهند و از اين طريق، جهت گيري خريدهاي آنها را هم تعيين مي كنند.
لذت بردن از خريد
خريد كردن فقط يك كار ساده براي به دست آوردن كالاهاي مورد نظر نيست بلكه به عنوان بخشي از زندگي آدم ها تلقي مي شود. در دنياي جديدي كه براي انسان ها ساخته شده است، بخشي از تفريح به درون زندگي، محيط كار، حمل و نقل يا خريد انتقال يافته است به همين دليل است كه مغازه هاي قديمي كه زيبايي بصري لازم را ندارند، به مرور مشتري هاي خود را به فروشگاه هاي جديد واگذار مي كنند. به كار بردن هارموني رنگ ها به گونه اي كه دكوراسيون مغازه و اجناس نيز در آن نقش داشته باشند، مي تواند به ايجاد جاذبه بصري كمك كند. فضاي درون فروشگاه ها نيز بايد به گونه اي طراحي شود كه مشتريان بتوانند هنگام انتخاب كالا، تسلط بصري كافي را داشته و علاوه بر آن، از انتظار كشيدن در آن دچار رنج نشوند.
حرف زدن با مشتري
دوره اي كه فروشنده ها و توليدكننده ها نقش اساسي در تعيين كالاها را داشتند به سرعت به پايان مي رسد. تنها راهي كه مي توان متوجه خواست مشتري شد اين است كه به حرف آنها گوش دهيم. اگر كسي حرف بزند و ما به او گوش ندهيم، با ما خداحافظي خواهد كرد. ارتباط با مشتري، بر پايه همين اصل ساده قرار دارد. يكي از سريعترين راه ها براي از دست دادن مشتري اين است كه به جاي توجه جدي به سليقه مشتري درصدد القا و توجيه كردن برآييم. اگر كالاي مورد نظر يك مشتري را نداشتيد؛ به جاي آنكه كالاي مشابه را بدون عيب و نقص توصيف كنيد، بگوييد: متاسفانه الان كالاي مشابه راداريم ولي اگر دوست داريد همان چيزي را كه مي خواهيد برايتان بياوريم.
هرگاه مشتري به تاريخ انقضاي اجناس شما مشكوك شد، بي هيچ توضيح اضافي و فقط با عذرخواهي، نظر او را برآورده كنيد. فراموش نكنيد كه گوش دادن به حرف مشتري با پرچانگي كردن و توجيه هاي اضافي، خيلي فرق دارد.
اهميت مشتري هاي قديمي
اگرچه جذب مشتريان جديد كاري جذاب است ولي اگر مشتريان قديمي هم بپندارند كه اهميت خود را از دست داده اند، از شما رويگردان خواهند شد.
آمارها نشان مي دهد كه هزينه جذب يك مشتري جديد، 5/2 برابر هزينه نگهداري مشتريان قديمي است. اين هزينه مربوط به بازاريابي و تبليغات به علاوه هزينه هاي تخفيف براي جذب مشتريان جديد است. بنابراين اگر يك مشتري قديمي از دست برود، بايد هزينه زيادي براي جايگزيني آن انجام داد. به مشتريان قديمي اجازه دهيد كه به راحتي نظرات انتقادي شان را به شما بگويند. ايجاد فضاي رواني كه آنها در طرح خواسته هايشان دچار كمرويي نشوند، ممكن است در كوتاه مدت به نفع شما شود، ولي قطعا در بلندمدت آنها را از دست خواهيد داد. بنابراين طوري با آنها گرم بگيريد كه آنها احساس آرامش كنند نه آنكه نگران شوند.
حالت بدون باخت
مشتري ها دوست دارند كالاهاي موردنظر خود را به ارزان ترين قيمت ممكن به دست بياورند. بنابراين اگر سود حاصل از فروش هر كالا را كاهش دهيد، به دليل مشتري هاي بيشتري كه خواهيد يافت، سودتان در مجموع افزايش خواهد يافت. البته توجه داشته باشيد كه فروش ارزان كالاها، تاثير رواني مطلوبي بر مشتري ندارد و آنها را دچار تصور بد بودن كالاها خواهد كرد. بنابراين مي توان با اهداي كالاهاي كوچك رايگان، كارت هاي قرعه كشي و تخفيف هايي كه پس از محاسبه مجموع قيمت كالا داده مي شود، مشتريان را حفظ كرد.
احترام به كاركنان
در فروشگاه شما افرادي به جز خودتان هم با مشتري ها سر و كار دارند. اين افراد ممكن است اعضاي خانواده يا شخص ديگري باشند. ولي در هر حال فقط شما نيستيد كه با مشتري ها برخورد مي كنيد و براي كسب موفقيت بايد مراقب كار همكارانتان هم باشيد. اما اين كار نه از طريق نظارت بلكه با احترام گذاشتن به همكارانتان تحقق مي يابد. اگر آنها از مديريت شما رضايت داشته و در مورد اهميت مشتري ها هم توجيه شوند، قطعا رفتار خوبي را در پيش مي گيرند تا سود بيشتري نصيب شما شود ولي اگر با آنها بداخلاقي كنيد، نتيجه نهايي را در بد رفتاري آنها با مشتري ها مشاهده خواهيد كرد.
نگراني دايمي
اگر دايم نگران رضايت مشتريان باشيد، برنامه اي كه براي جذب آنها به كار مي بريد با موفقيت بيشتري اجرا خواهد شد. توجه داشته باشيد كه آنها سود شما را مشخص مي كنند نه هيچ چيز ديگر. بنابراين هرچقدر رضايت بيشتري داشته باشند، سود شما هم به همان ميزان افزايش خواهد يافت. فراموش نكنيد كه در زندگي مدرن شهري، شما تنها انتخاب براي اهالي يك محله نيستيد حتي اگر صاحب تنها فروشگاه محل باشيد. اگر به مشتري و خواسته وي احترام نگذاريد، اكثر مشتري ها اين مكان را دارند كه در مسير خانه تا محل كار يا محل هاي مشابهي كه هر روز از آن مي گذرند، بي هيچ دردسر اضافي به خريد بپردازند.
|