نگاهي به وضعيت نابهنجار بيمارستان سوانح سوختگي تهران
لطفا نسوزيد، تخت بستري نداريم
يك بيمارستان تخصصي سوانح سوختگي نياز به مراقبت و دستگاه هايي به مراتب پيشرفته تر و پرسنل مجرب و كارآزموده تري دارد. بيماران در اين بيمارستان بايد تحت مراقبت هاي خاص قرار گيرند
|
|
عليرضا آشوري
وقتي صحبت از بيمارستان مي شود، خواه ناخواه حسي از ترس و درد به مخاطب القا مي شود. بيماري و بيمارستان اساسا مقوله خوشايندي نيست، چه براي بيمار، چه براي دست اندركاران كادر پزشكي، ولي متاسفانه بايد با آن كنار آمد. وقتي بيماري به بيمارستان مي رود، به خودي خود آنقدر مشكل دارد كه خود و خانواده اش به حد كفايت نگران باشند. منطقي هم اين است كه در بيمارستان حداقل نيازهاي درماني يك بيمار بستري مهيا باشد، ولي همه مي دانيم كه در ايران معمولا اينگونه نيست.
بيمارستان هاي ايران با مشكلات متعددي دست به گريبان هستند كه اين مشكلات در مورد بيمارستان هاي دولتي نمود بيشتري دارد، چون به هر حال بيمارستان هاي خصوصي با كمك طرح هاي خودگرداني بالاخره گليم خود را از آب بيرون مي كشند، ولي وضعيت بيمارستان هاي دولتي يا بيمارستان هاي موارد خاص كاملا متفاوت است.
چند وقت پيش خبر تحصن روساي چندين بيمارستان دولتي در وزارت بهداشت را درج كرديم يا اينكه در شهر زاهدان برق بيمارستان دولتي اين شهر را به خاطر بدهي قطع كرده اند. اتفاقي در مورد بيمارستان هاشمي نژاد تهران هم افتاد و گويا اين سلسله مصيبت بار تمامي ندارد و اكنون نوبت بيمارستان سوانح سوختگي و رياست آن است كه از ورشكستگي قريب الوقوع اين بيمارستان خبر مي دهد.
سوختگي يكي از بدترين انواع تروما صدمه هاست كه ممكن است براي كسي پيش بيايد. بيماراني كه آنچنان مي سوزند كه نياز به بستري شدن پيدا مي كنند، به شدت نياز به مراقبت هاي پزشكي داشته و در معرض خطرات فراواني قرار دارند. بر طبق تعاريف پزشكي سه درجه سوختگي وجود دارد كه سوختگي نوع دوم بعضا و سوختگي نوع سوم قطعا نياز به بستري شدن دارد. وقتي كسي مي سوزد، مهمترين سد دفاعي مكانيكي بدن خود را به طور موضعي يا عمومي از دست مي دهد و آن هم پوست است. پوست اصلي ترين سد دفاعي بدن است كه اگر بنا به هر دليلي حذف شود، بدن در خطر ابتلا به عفونت هايي قرار مي گيرد كه ميكروارگانيسم هاي ايجادكننده آنها به طور عادي براي بدن خطرناك نيستند. چنين عفونت هايي، عفونت هاي فرصت طلب ناميده مي شوند و اگر بيماري دچار چنين عفونت هايي شود درمان آنها بسيار دشوار و پرهزينه خواهد بود، چون بايد آنتي بيوتيك هاي بسيار گرانقيمت براي درمان آنها مصرف شود وگرنه بيمار به سرعت و بدون ترديد از بين خواهد رفت. يكي از شايع ترين موارد ابتلا به اين عفونت ها، در بيمارستان ها است.
بنابراين تمام بيمارستان ها بايد نسبت به ضدعفوني و مراقبت از پاكيزگي و بهداشت بخش هاي خود از جهت عدم آلودگي به اين ميكرب ها حداكثر دقت و توجه را به عمل آورند. حال چنين شرايطي با حضور بيماراني كه دچار سوختگي شده اند، اهميتي دوچندان مي يابد، چون در اين بيماران حتي عفونت هاي عادي نيز به دليل نبودن پوست مي توانند گسترش يافته و به مرگ بيمار منتهي شوند. نتيجه اينكه يك بيمارستان تخصصي سوانح سوختگي نياز به مراقبت و دستگاه هايي به مراتب پيشرفته تر و پرسنل مجرب و كارآزموده تري دارد. بيماران در اين بيمارستان بايد تحت مراقبت هاي خاص قرار گيرند.
كريمي، رئيس بيمارستان سوانح سوختگي گفته است: اين بيمارستان دو مشكل عمده دارد؛ بيمارستان هاي سوانح و سوختگي را مشابه بيمارستان هاي ديگر بررسي مي كنند و به ازاي هر تخت بيمارستاني 7/1 پرسنل براي آن در نظر گرفته شده است و در عين حال تفاوت اين بيمارستان با مراكز درماني ديگر هنوز در دولت و سازمان مديريت و برنامه ريزي احساس نشده است.
اين در حالي است كه اگر دولت امكانات لازم را براي اين بيمارستان فراهم نكند و پرسنل كافي و مجرب در اختيار آن قرار ندهد، رسيدگي دقيق به اين بيماران كه به شدت در معرض خطر قرار دارند، به امري محال و غير ممكن تبديل مي شود. مشكلات مالي مبتلابه اين بيمارستان و بيمارستان هاي مشابه نيز مزيد بر علت مي شود. جدا از بحث حقوق كاركنان اين بيمارستان ها وظيفه اي مضاعف را بر دوش مي كشند و هزينه خريداري تكنولوژي پيشرفته و امكانات ضد عفوني و استرليزاسيون، بيمارستان از جهت دريافت حق الزحمه از سوي بيماران هم با مشكل روبه روست. فرض كنيد خانه و زندگي يك نفر در آتش سوخته و حالا خود و اعضاي خانواده اش به دليل سوختگي بستري شده اند، بخش عمده اي از مراجعان به بيمارستان هاي سوانح و سوختگي چنين بيماراني هستند كه بعضا حتي قادر به تامين مخارج عادي خود هم نيستند، تا چه رسد به پرداخت هزينه هاي سرسام آور درمان هاي گرانقيمت و حياتي سوختگي.
رئيس بيمارستان مي گويد: هزينه هاي سوختگي بسيار بالاست و بيماران اين بيمارستان معمولا افراد بي بضاعت هستند كه توان پرداخت هزينه ها را ندارند. دكتر كريمي تاكيد كرد: رديف كمك به بيماران سوخته و رواني در بودجه سالانه كشور در حال كاهش است و با تاخير پرداخت مي شود.
در چنين شرايطي و با كاهش كمك هاي مالي دولت به اين مراكز تخصصي، بحث ورشكستگي و تعطيلي اين مراكز اصلا مقوله دور از ذهني به نظر نمي رسد. با تعطيلي همين تك مراكز تخصصي معلوم نيست چه بر سر بيماران بينوا خواهد آمد. دكتر كريمي در عين حال به نكته جالب و متاسفانه دردناكي اشاره مي كند: براي استان تهران دست كم 800 تخت سوختگي موردنياز است، در حالي كه هم اكنون در تهران فقط 120تخت سوختگي وجود دارد كه جوابگوي نياز استان تهران نيست. وضعيت شهرستان هاي كوچك و ساير مراكز استان ها كه قطعا بدتر از پايتخت ايران است.
آخرين حرف هاي دكتر كريمي درباره خود بيمارستان است. وي مي گويد: اين بيمارستان از سال 1353 تاكنون از نظر ظاهري تغييري نكرده است و امكانات و تجهيزات مناسب را در اختيار ندارد.
در حالي كه اوضاع بسياري از بيمارستان هاي كشور براي ارايه خدمات مناسب به بيماران به هيچ وجه قابل قبول نيست، اوضاع و احوال بيمارستان سوانح و سوختگي مثل وضعيت بيمارانشان وخيم تر از همه به نظر مي رسد.
|