هوشنگ ضيائي-در اواخر پاييز امسال در سفر يك ماهه اي كه به انگلستان داشتم موقعيتي پيش آمد كه توانستم براي دومين بار از موزه تاريخ طبيعي بريتانيا بازديد كنم.
اولين بازديدم حدود 35 سال قبل بود، زماني كه من تازه كارم را در سازمان شكارباني و نظارت بر صيد كه بعدا به سازمان حفاظت محيط زيست تبديل شد، شروع كرده بودم. در آن زمان اكثر كارشناسان جهت آشنايي با كارهاي علمي و تحقيقاتي به اين گونه كشورها اعزام و در سمينارها و دوره هاي آموزشي و كنفرانس هاي مختلف علمي شركت داده مي شدند. در بازديد اول بيشترين علا قه ام ديدن نمونه  هاي جانوري به خصوص پستانداران، پرندگان ايران و جهان و فسيل ها و گونه هاي منقرض شده بود. ديدن پوست شيرايراني، كلكسيون پرندگان كه در بين آنها چندين نمونه جالب از جمله زاغ بود مشاهده مي  شد و آشنايي با محققان اين موزه، جمع آوري برخي از اطلا عات مكتوب در مورد حيات وحش ايران، دستاورد بازديد اولم از اين موزه بود.
در بازديد اخير از موزه تاريخ طبيعي يكي از برنامه هاي من مراجعه به كتابخانه اين موزه و كسب اطلا عات در مورد آخرين بررسي ها و تحقيقات انجام شده در مورد رده  بندي و پراكنش گونه هاي پستانداران وحشي جهت درج در چاپ دوم كتاب راهنماي صحرايي پستانداران ايران بود. مجموعه كتابخانه هاي موزه تاريخ طبيعي يكي از معتبرترين كتابخانه هاي جهان در زمينه علوم زيستي و علوم زمين است كه تخصص آن سيستماتيك و تاكسونومي است. كلكسيون كتاب هاي اين موزه شامل بيش از يك ميليون كتاب مرجع و معتبر علمي جهان و متجاوز از 25 هزار نشريه علمي ادواري است. كتابخانه موزه تاريخ طبيعي شامل چندين كتابخانه تخصصي مجزا از هم است كه شامل كتابخانه هاي جانورشناسي عمومي، كتابخانه هاي پرنده شناسي، كتابخانه گياه شناسي، كتابخانه حشره شناسي و كتابخانه علوم زمين است، البته بخش هايي نيز به نقشه ها، نقاشي ها و CDها اختصاص يافته است.
در تمام اين كتابخانه ها مكان هايي جهت تهيه كپي از كتاب هاي موزه وجود دارد. اين دستگا ه ها مسوولي ندارند و با سكه كار مي كنند، همچنين عكس هاي مورد نياز را مي توان با كيفيت بالا  از منابع موجود تهيه كرد. كاتالوگ كتاب ها به صورت online در كتابخانه موجود است كه از طريق كامپيوترهاي نصب شده در محوطه كتابخانه به آساني در دسترس قرار مي گيرد. همچنين از طريق اينترنت نيز مي توان به اطلا عات مورد نياز دسترسي پيدا كرد.
در اين كتابخانه روز اول اتفاق جالبي برايم افتاد. من در بدو ورودم به كتابخانه و تماس با مسوول بخش تقاضا كردم اطلا عاتي در مورد منابع موجود در مورد پستانداران ايران را در اختيارم بگذارد، او پس از مدتي جست وجوي كامپيوتري يك پرينت به من داد و گفت كتابي كه در اينجا ذكر شده جديدترين كتاب در اين زمينه در 10 ساله اخير است و متقاضيان زيادي هم دارد. نگاهي به پرينت انداختم، ديدم كتابي كه ذكر شده كتاب خود من است؛ راهنماي صحرايي پستانداران. وقتي به او گفتم هر دو خنده مان گرفت و با احترام زياد من را به همكارانش معرفي كرد. پس از آن كمكم كرد تا به اطلا عات موجود در مورد ايران از طريق كامپيوتر دسترسي پيدا كنم. اطلا عات در مورد پستانداران ايران بسيار زياد بود. مطالبي كه من سالها دنبالشان مي  گشتم از قبيل اطلا عاتي در مورد برخي از گونه هاي خاص و در معرض تهديد ايران نظير حشره خور شوش، ول كرماني يا گونه هاي جديد ايران نظير حفار قفقازي، خرگوش اروپايي و همچنين مقالا تي از قبيل مشاهده اخير گاو دريايي در جنگل هاي حرا.
نكته جالبي كه در اين كتابخانه جلب توجه مي  كرد تنوع و كثرت اطلا عات بود، مثلا  من براي اولين بار پايان نامه آقاي دكتر كيابي را كه حدود 27 سال پيش در مورد مرال هاي پارك گلستان نوشته بودند يا مقاله اي كه آقاي مهندس بيژن دره شوري متجاوز از 30سال پيش در مورد پراكنش يوزپلنگ در ايران در مجله wildlifeبه چاپ رسانيده بودند و همچنين مقالا ت جديدي مانند سرشماري گوزن زرد در جزيره كبودان كه در سال 2003 انجام گرفته بود مشاهده كردم.
نكته جالب ديگري كه در اين كتابخانه توجه مرا جلب كرد، برخورد محترمانه و متواضعانه كاركنان موزه با متقاضيان بود. به مجردي كه احساس مي كردند به كمك آنها نياز است يا متقاضي كتابي هستم، به سرعت حاضر مي شدند و گاهي چند نفر همزمان به دنبال كتابي كه اطلا عات كمي در مورد آن داشتم مي رفتند و پس از ساعت ها جست و جو آن را در اختيارم مي گذاشتند. همچنين براي استفاده از امكانات موزه در همان بدو ورود كارت عضويت افتخاري كتابخانه را كه اعتبار آن 3سال بود صادر مي كردند.
باتوجه به جمع بندي اوليه كه در مورد اطلا عات جمع آوري شده انجام گرفت، تغييرات زيادي در مورد رده بندي،  اسامي و تعداد گونه هاي پستانداران ايران مشاهده مي شود، ولي با توجه به اختلا ف نظرهايي كه در زمينه شناسايي برخي از گونه ها بين برخي از محققان وجود دارد تا حصول نتايج حاصل از تجزيه و تحليل و جمع بندي اطلا عات موجود كه به سرعت در دست انجام است، نمي توان چك ليست دقيقي در مورد پستانداران ايران ارايه كرد، ولي افزايش تعداد گونه ها در برخي از راسته ها نظير حشره خواران، خفاش ها، جوندگان و خرگوش ها و همچنين اضافه شدن راكون كه حضور آن در ايران توسط اينجانب گزارش شده است، تقريبا محرز است. با وجود اينكه در سالهاي اخير روش هاي جديدي براي تشخيص گونه هاي پستانداران ابداع شده است، ولي به نظر مي رسد كه چك ليست قديمي الرمن و موريسون اسكات كه در سال 1951 به وسيله موزه تاريخ طبيعي بريتانيا منتشر شده است، بار ديگر مورد توجه محققان قرار گرفته است.

روزهاي اول سال 84 تهران مثل هر سال، توام بود با خلوت نسبي خيابان ها و پاكيزگي نسبي هوا و مايه دريغ همه شهرونداني كه ايام نوروز را ترجيح دادند در تهران بمانند و چند روزي در خلوت راه ها و نبود ترافيك كشنده تن و روان، دق دل يكسال دود و آلودگي و بوق و توقف هاي درازمدت در ترافيك را خالي كنند؛ مايه دريغ ازآن روي كه اي كاش تهران در همه ايام سال چنين بهنواخت، خلوت و قابل زندگي بود.
اما در آغاز سال جديد در راستاي كاستن از سرعت آلوده تر شدن هواي تهران از سوي سازمان حفاظت محيط زيست تصميم قابل توجهي اتخاذ شد و آن ممنوعيت توليد و شماره گذاري 15 مدل كاميون، كاميونت، اتوبوس، ميني بوس وميدل باس است.
دكتر سعيد متصدي، مدير كل دفتر بررسي آلودگي هواي سازمان حفاظت محيط زيست، ضمن اعلا م مطلب فوق يادآور شد كه رعايت استاندارد آلا يندگي يورو يك از ابتداي سال جاري براي خودروهاي ديزلي اجباري است. به همين لحاظ به راهنمايي و رانندگي اعلا م شده تا شماره گذاري تمامي كاميون ها و اتوبوس هاي داراي موتور OM355، كاميونت با موتور OM314 و 4/336 PERKINS ميدل باس زرين خودرو و موتور ايدم با موتورهاي 355 و 314 به دليل عدم ارايه مدارك مستند مبني بر رعايت استانداردهاي آلا يندگي مورد تاييد، ممنوع است.
اين خودروها محصول كارخانه هاي ايران خودرو ديزل، زرين خودرو، تراكتورسازي و ايدم هستند.
مدير كل دفتر بررسي آلودگي هواي سازمان حفاظت محيط زيست يادآور شد: بر اساس مصوبه دولت، از ابتداي سال جاري تمامي خودروهاي سواري توليدي موظف به رعايت استاندارد آلا يندگي يورو دو ، ديزلي يورو يك و موتورسيكلت ها ECE-40-01 هستند. گفتني است كاميون L1924 شركت ايران خودرو ديزل با موتور OM355، كاميون LK1924 شركت ايران خودرو ديزل با موتور OM355، كاميون L2624 شركت ايران خودرو ديزل با موتور OM355، كاميون LK2624 شركت ايران خودرو ديزل با موتور OM355، كاميونت LPK808 شركت ايران خودرو ديزل با موتور OM314، كاميونت LP808 شركت ايران خودرو ديزل با موتور OM314، كاميونت LPK608 شركت ايران خودرو ديزل با موتور OM314، كاميونت LP608 شركت ايران خودرو ديزل با موتور OM314، ميني بوس 508 شركت ايران خودرو ديزل با موتور OM314، اتوبوس O355 شركت ايران خودرو ديزل با موتور OM355، اتوبوس S0355 شركت ايران خودرو ديزل با موتور OM355، كاميونت آذرخش شركت تراكتورسازي با موتور Perkins 236/4، موتور ايدم شركت ايدم با موتور 355، موتور ايدم شركت ايدم با موتور 314 و ميدل باس شركت زرين خودرو مشمول ممنوعيت شماره گذاري در سال جاري شدند. نظر به اهميت اين اقدام و شرايط زيست محيطي حاكم بر كلا نشهر تهران و روندي كه طي چند سال آتي زندگي در اين شهر را به طرز گيج كننده اي مشكل و حتي غير ممكن خواهد ساخت، گزارشگر ما با چند نفر از مردم گفت وگو كرده است.
نياز به اقدام جدي
هادي ميرقاسمي، ساكن لواسان و طبيعت دوست در اين باره نظرات قابل توجهي اظهار داشت: به سمت و سويي حركت مي كنيم كه سرنوشت خود و فرزندانمان به مخاطره جدي خواهد افتاد يا به عبارت بهتر هم اكنون نيز در مخاطره جدي هستيم. به گمان من براي رسيدن به شرايط قابل تحمل زيستي در تهران احتياج به اقدام ضربتي داريم. محيط زيست نياز به متولي گري خاصي دارد و هم اكنون بايد اين مهم صورت گيرد. بايد كساني كه در راس اين سازمان هستند پتانسيل هاي بالا تري داشته باشند، البته توام با اختيارات بالا تر. ساز و كار حاكم بر سازمان محيط زيست بسيار سنتي است و بايد با ايجاد تحول در اين ساز و كار، امكان اقدامات ضربتي و فراگير از سوي اين سازمان فراهم شود. ممنوع كردن تردد و شماره گذاري نكردن بعضي از انواع خودرو كه به لحاظ آلا يندگي حائز شرايط استاندارد نيستند، البته گام مهم و حركت درستي است، اما كافي نيست. بايد كارهاي ريشه اي و فوري صورت پذيرد.
مهندس افشين رافتي، كارشناس محيط زيست، در اين رابطه به لزوم گسترش ناوگان حمل و نقل شهري اشاره مي كند:
آنچه مسلم است تنها راه حل قطعي براي كاهش آلودگي هواي تهران و رسيدن به حد استاندارد و قابل تحمل، گسترش اساسي ناوگان حمل و نقل شهري است. ما در حال حاضر و طي سالهاي گذشته تنها كاري كه مي كنيم و كرده ايم افزودن بر عرض خيابان ها و ايجاد بزرگراه هاي جديد است. بزرگراه مي سازيم و خودروهاي شخصي بيشتري را راهي خيابان ها مي كنيم.خيابان هاي باريك را عريض تر مي كنيم و ماشين هاي جديدي به مردم مي فروشيم. در روز چه تعداد اتومبيل در تهران شماره گذاري مي شود؟ بيش از هزار تا. نتيجه چيست؟
ورود خودروهاي بيشتر به خيابان ها، ترافيك سنگين تر و آلودگي هواي بيشتر - گيرم بعضي از انواع خودرو را كه آلودگي بيشتري دارند - مثلا  همين خودروهاي ديزلي كه شماره گذاري نكرديم، چه تاثيري در اين حجم عظيم خودرو در تهران دارد؟ توجه كنيد،  بزرگراه شهيد باباييكه مسيري تازه تاسيس در شمال شرقي تهران است، 3 سال پيش بسيار خلوت و كم رفت و آمد بود. خودم يك شب حدود ساعت 10 در اين بزرگراه بيش از يك ساعت منتظر ماندم تا توانستم سوار يك خودرو گذري شوم. اما امروز ببينيد اين بزرگراه چقدر شلوغ و پر رفت وآمد است. همين مي تواند ميزان ازدياد اتومبيل در تهران را نشان بدهد. حال اگر 10 تا بزرگراه جديد هم بسازيم، بعد از چندي پر از ترافيك مي شوند و عملا  تاثيري در بهتر شدن اوضاع نخواهند داشت. تازه اين بحث ترافيك است، آلودگي هوا كه به جاي خود باقي است. زوج و فرد كردن تردد خودروها هم درماني مقطعي است و نهايتا ثمري نخواهد داشت. آنچه كه درمان قطعي آلودگي هواي تهران مي تواند باشد، گسترش امكانات حمل و نقل درون شهري، اعم از اتوبوس هاي برقي، تراموا، مترو و امثال آن، به طريقي است كه نياز به استفاده از خودروهاي شخصي در ميان مردم به واقع از ميان برود. حال اينكه چطور مي شود به اين فرآيند دست يافت بر عهده برنامه ريزان شهري است. در هر حال ممنوعيت شماره گذاري برخي از انواع خودرو در ابتداي سال جاري، طليعه اميدوار كننده اي است كه از يك سو كارخانه هاي خودروسازي را متوجه اين مهم مي سازد كه بايد رعايت استانداردهاي زيست محيطي را جدي بگيرند و از ديگر سو به مردم نويد مي دهد كه در سازمان حفاظت محيط زيست، حيات و سلا مت انسان ها جدي گرفته شود.

دانشجو بوديم و بنا به اقتضاي نام، جوياي كسب علم و تجربه. سوژه پيدا مي كرديم و دربه در جمع كردن اطلا عات مي شديم، به خصوص در كتابخانه ها. كتابخانه دانشگاه تهران و اصولا  دانشگاه هاي سراسري را كه از همان اول دورش را خط كشيديم. خب، هرچه باشد ما ويروس دانشگاه آزاد داشتيم و ممكن بود احيانا به دانشجويان دانشگاه هاي دولتي آسيبي برسانيم، به خصوص به كتاب هايشان. اصلا  راهمان ندادند. با بادي در دماغ گفتند: اين كتابخانه فقط مختص استفاده دانشجويان دانشگاه هاي دولتي و استادان دانشگاه هاست. ما فكر مي كرديم حالا  كه دانشجو شده ايم، آن هم يك دانشجوي علا قه مند در زمينه طبيعت، به خيلي جاها خواهيم رسيد. فكر مي كرديم حتما جورج شلر يا حداقل دايان فاسي مي شويم، اما با اين شرايط...
از اينجا رانده و با راهنمايي استادي روانه كتابخانه سازمان حفاظت محيط زيست شديم. از راه نرسيده جلومان را گرفتند كه چه كاره ايد و چه مي خواهيد؟ ما هم كه در خيال خوشمان به هدف زده بوديم و به خانه سوممان پا گذاشته بوديم؛ خب بالا خره ما دانشجوي رشته محيط زيست بوديم و اينجا هم سازمان محيط زيست، منتظر تحويلا ت فراوان بوديم و با جذبه اي تمام كارت دانشجويي مان را كمي با شدت روي ميز نگهبان گذاشتيم و گفتيم كه علا قه منديم و مي خواهيم از كتابخانه استفاده كنيم. آمديم كارت را برداريم و داخل شويم كه نگهبان گفت: كجا؟ معرفينامه داريد؟ معرفينامه ديگر براي چه؟ بايد از دانشگاهتان معرفينامه بياوريد. رفتيم بعد از يك ماه از اين اتاق به آن اتاق، از اين ساختمان به آن ساختمان، بالا خره با يك نامه سه خطي دوباره به سازمان برگشتيم، اما باز هم به دليل پر شدن ظرفيت كتابخانه مهر برگشت خورديم. ساعت 9 :30 بود و ديگر كتابخانه سازمان حفاظت محيط زيست جا نداشت، اما رسيدن به اطلا عات روزي كه قطعا سازمان حفاظت محيط زيست بهترين مرجعش بود، ارزش اين دردسرها را داشت. خلا صه ما رفتيم و يك روز ديگر آمديم. آن روز هم چهارشنبه بود و تمام كاركنان سازمان براي شركت در سمينار به پارك طبيعت پرديسان رفته بودند و سازمان تعطيل بود. بالا خره بعد از 2 ماه مجوز ورود به كتابخانه را گرفتيم. كيفمان را دم در گذاشتيم و داخل قفسه ها به جست وجو پرداختيم. به دنبال آنچه كه گشته بودند و نيافته بودند، ما هم گشتيم و نيافتيم. كتاب هاي قديمي كه اكثرش مربوط به قبل از انقلا ب و در نهايت دهه هاي 60 و 70 بود و مجله هاي پرغلطي كه مثلا  زير عكس آهو نوشته بودند بز! نه از مقاله روز خبري بود و نه از آمار جديد. تازه بعد از كلي جست وجو هم كه 20 صفحه اي مكتوب از سوژه مان يافتيم و خواستيم ببريم و كپي بگيريم، گفتند امكانش نيست، بنشينيد و بنويسيد. هرچه خواهش كرديم و كارت و كيف و ... گرو گذاشتيم، فايده اي نداشت. چاره جز نوشتن نبود. خلا صه نشان به آن نشان كه ما تا پايان ساعت كار كتابخانه نوشتيم و نوشتيم و بعد از آن دور اين يكي را هم خط كشيديم. باز صد رحمت به همان كتابخانه فكسني دانشگاه خودمان، حداقل از ما معرفينامه نمي خواستند.

پروژه هاي راه آهن زيرنظر محيط زيست
فارس: ارزيابي زيست محيطي طرح ها و پروژه هاي بزرگ راه آهن در كشور قبل از احداث آنها الزامي شد. اين خبر پس از آنكه شوراي عالي حفاظت محيط زيست با اصلا ح يكي از مصوبات خود طبق ماده 105 قانون برنامه سوم توسعه، ضرورت ارزيابي زيست محيطي طرح ها و پروژه هاي بزرگ راه و راه آهن كشور را قبل از اجرا و در مرحله امكان سنجي تصويب كرد، اعلا م شد. براساس اين مصوبه همچنين سازمان حفاظت محيط زيست مامور تشخيص و اعلا م تعريف طرح ها و پروژه هاي بزرگ راه آهن شد.
قابل توجه شكارچيان
شكار در جنگل هاي شمال و بعضي از مناطق كشور ممنوع شد.بر اساس ابلا غ جديد سازمان حفاظت محيط زيست، تيراندازي و شكار در جنگل هاي شمال كشور به مدت 3 سال ممنوع شد. اين ابلا غيه به استناد بند (و) ماده 6 قانون حفاظت و بهسازي صادر شده است.
البته علا وه بر جنگل هاي شمال برخي ديگر از مناطق كشور نيز براي شكار و تيراندازي ممنوع اعلا م شدند كه عبارتند از: استان كرمان به مدت 3 سال، منطقه حفاظت شده ملك سرخ كلا ته سهراب در استان سيستان و بلوچستان به مدت 5 سال، منطقه بيان در آذربايجان غربي به مدت 5 سال و محدوده تالا ب گميشان در استان گلستان از محدوده درياي خزر تا مرز ايران و تركمنستان به مدت 5 سال.
نمايشگاه مار
اين يك نمايشگاه غيرعادي است كه بازديد از آن به همگان توصيه نمي شود! عرض كنيم كه انواع مارهاي سمي و غيرسمي آسيا در جهرم استان فارس به نمايش گذاشته شده است؛ نمايشگاهي شامل 17 نوع مار شامل پيتون، بوا، كبري، جعفري، شاخدار، گرزه مار، شتري، آلوسر، پلنگي، خالدار، سگمار، تيرمار خراساني و بزغاله مار.
ناگهان توفان
توفان شن با سرعت 72 كيلومتر در ساعت زندگي در شهرستان زابل را مختل كرد. بر اثر اين توفان گرد و غبار شديدي تمام شهرها، روستاها و مناطق عشايري سيستان را فرا گرفته است و مردم براي تنفس مجبور به استفاده از ماسك شده اند. وزش توفان شن همچنين موجب كاهش شديد و ناگهاني دماي هوا از 39درجه به 14درجه شده است.
بهبود سطح زندگي گورها
واحد مركزي خبر- خبر خوب هم پيش مي آيد از جمله اينكه تعداد گورخرهاي كمياب آسيايي در منطقه حفاظت شده توران شاهرود از 305 راس در سال 82 به 387 راس در سال 83 رسيده است. اين به معناي آن است كه بهرام كه گور گرفتي همه عمر، اجازه ندارد در اين دشت گور شكار كند! رئيس اداره حفاظت محيط زيست شاهرود علت افزايش تعداد گورخرها را كنترل نيروهاي حفاظتي، مقابله با شكارچيان و ايجاد آبشخور و منابع آبي براي وحوش اعلا م كرد. علي ميرزايي با بيان اينكه جمهوري ارمنستان و ايران تنها زيستگاه گورخر آسيايي است ،گفت: بيشترين جمعيت اين حيوان كمياب متعلق به منطقه حفاظت شده توران شاهرود است. ذخيره گاه بيوسفر توران شاهرود دومين ذخيره گاه بيوسفر جهان است و بيش از يك ميليون و 470هزار و 640 هكتار وسعت دارد.

حميد ذاكري- يك سال ديگر بر ما و بر همشهري و صفحه سفر و طبيعت  كه اين اواخر گاه تغيير نام داده و با عنوان محيط زيست منتشر مي  شود گذشت؛ سالي كه پر بود از حوادث تلخ و شيرين كه متاسفانه در زمينه كار ما، يعني طبيعت و حيات وحش و محيط زيست، خبرها بيشتر تلخ بود و ناگوار.
شايد اگر بخواهيم يكي از مهم ترين اخباري را كه در سال گذشته به چاپ رسانديم معرفي كنيم بايد به تغييرات آب و هوايي، پديده گلخانه اي و خطري كه تا چند دهه ديگر همه جهان را تهديد مي  كند اشاره داشته باشيم. همكاران ما در اين صفحه، به درستي اهميت اين مساله را دريافتند و از ابتداي سال گذشته مرتبا جوانب مختلف موضوع را بررسي و قدم به قدم با دانشمندان جهان پيش آمدند، نظراتشان را مطرح كردند و يافته هاي تازه را به چاپ رساندند؛ كاري كه به جرات مي  توانيم بگوييم در هيچ رسانه اي در كشور با اين وسعت و دقت صورت نگرفت.
حتي بعضي از خوانندگان پروپاقرص ما خرده گرفتند كه چرا اينقدر به اين موضوع مي  پردازيد و چه اهميتي در تغييرات آب و هوايي است كه حداقل هفته اي يك بار بايد به يكي از وجوه و جنبه هاي آن پرداخته شود، اما وقتي ناگهان در زمستان گذشته دانشمندان از رسيدن كره زمين به مرحله غيرقابل بازگشت در روند گرمايي خبر دادند و تمام رسانه هاي جهان تيتر اول خود را به آن معطوف ساختند، مشخص شد كه ما اهميت موضوع را به درستي دريافته بوديم.
اصولا  يكي از اهدافي كه از آغاز در اين صفحه پيگيري مي  شده، آگاه ساختن خوانندگان از آخرين دستاوردهاي علمي و پژوهشي در زمينه محيط زيست و حيات وحش بوده به طوري كه اگر كسي به طور مرتب مطالب را دنبال كند به تصويري كلي و درست از وضعيت طبيعت و حيات طبيعي در ايران و جهان دست مي  يابد.
يكي از موارد مهم ديگري كه در سال گذشته مورد توجه قرار گرفت، پرداختن به موضوع مهم شكار و حيات وحش بود. چاپ ويژه نامه شكار و حيات وحش بازتاب مثبت گسترده اي در بين كارشناسان طبيعت، شكارچيان و ديگر اقشار مردم داشت و نشان داد كه جاي اين مبحث در رسانه هاي مكتوب، ديداري و شنيداري كشور خالي بوده است. نامه ها و اظهار نظرهاي فراواني از خوانندگان، شكارچيان و صاحبنظران به دستمان رسيد كه بعضي به چاپ رسيد و متاسفانه بسياري امكان چاپ نيافت. در اغلب اين نامه ها از روزنامه خواسته شده بود كه اين مبحث در آينده ادامه يابد كه همين جا قول آن را مي  دهيم و خواهيم كوشيد هر زمان كه ضرورت ايجاد كند به آن بپردازيم.
بحث سفر و آشنايي با جلوه هاي گردشگري جهان هم به قوت خود باقي است و تا آنجا كه امكانش را داشته باشيم روزهاي پنج شنبه شما را به سفرهاي دور خواهيم برد و با شگفتي هاي جهان آشنا خواهيم كرد.
اما از همه اينها مهمتر ارتباط مسوولا ن در سازمان حفاظت محيط زيست، ميراث و گردشگري و ديگر سازمان ها و ارگان هاي مربوطه است كه مي  تواند ما را در ارايه صفحه اي مفيد ياري دهد و امكان رسيدن اخبار و گزارش هاي مهم در اولين فرصت به شما خواننده گرامي را فراهم آورد. پيش از اين گفته ايم و باز هم از مسوولا ن روابط عمومي سازمان هاي پيش گفته مي  خواهيم ما را در جريان فعاليت هاي خود قرار دهند؛ تا بعد.

يك كانگوروي آلبينو (زال) در با غ وحشي در اتريش متولد شد. اين باغ وحش كرن هوف نام دارد و متخصص پرورش و زاد و ولد حيوانات و تنها مركز اينچنيني در اروپاست.
اين كانگوروي زال به همراه مادر و برادر زالش از جاذبه هاي اصلي اين باغ وحش محسوب مي  شوند. مدير باغ وحش در اينباره مي  گويد: كانگوروهاي آلبينو فوق العاده نادر هستند و ما تنها باغ وحش اروپايي هستيم كه اين كانگوروها را نگهداري مي  كنيم و آنها حتي در زيستگاه بومي شان يعني استراليا نيز بسيار كميابند. جنسيت اين بچه كانگورو مشخص نيست، چون هنوز داخل كيسه مادرش است و 6 ماه طول مي  كشد تا از كيسه خارج شود.

شبيه گرگ است، اما كوچكتر؛ با رنگ قهوه اي قرمز و دومي كوتاهتر. در بيشتر مناطق ايران وجود دارد ولي در استان هاي شمالي خيلي فراوانتر است. شغال شبگرد است و گاهي براي دستيابي به زباله و آشغال وارد روستاها مي  شود. خوراك مورد علا قه اش انگور است و با شكار جوندگان و خرگوش براي انسان ها مفيد است.