سايه سنگين
|
|
عباس لقماني
پس از ناآرامي هاي دانشجويي در تابستان سال ۱۹۸۹ در چين، اتحاديه اروپا در اقدامي هماهنگ با آمريكا چين را تحريم نظامي كرد.با آغاز دور جديد گفت وگوهاي مقامات غربي با پكن و تغييرات سياسي ماه هاي اخير در اين كشور، بعضي از كشورهاي اروپايي ازجمله آلمان و فرانسه كه نگران اوضاع اقتصادي در كشورشان هستند ؛جست وجو براي يافتن شريك هاي تجاري وپايان دادن به تحريم اقتصادي پكن را در دستور كار خود قرار داده اند.
صدراعظم آلمان گرهارد شرودر هفته گذشته در سخناني در پارلمان آلمان گفت كه زمان براي بازنگري تحريم تسليحاتي چين فرا رسيده است و وزير خارجه آلمان يوشكا فيشر نيز جمعه گذشته در جلسه وزيران خارجه اتحاديه اروپا در لوكزامبورگ خواسته آلمان را مطرح كرد.
واكنش وزيران خارجه اتحاديه اروپا به اين درخواست ولي نشان داد كه اروپا هنوز آمادگي لغو اين تحريم را ندارد. در درجه اول آمريكا با رايزني با چند كشور اروپايي و در صدر آنها انگلستان مخالفت خود را با اين تصميم اعلام كرد. آلمان و فرانسه پس از جلسه روز جمعه در اقدامي هماهنگ از رييس سياست خارجي اتحاديه اروپا خاوير سولانا خواستند تا ضمن سفر به واشنگتن خواستار موافقت مقام هاي كاخ سفيد با اين پيشنهاد شود.
بنيتا فردرو كميسر خارجي اتحاديه اروپا نيز اعلام كرد كه به نظر نمي رسد لغو تحريم تسليحاتي چين پيش از سال آينده مسيحي امكان پذير باشد.
در همين رابطه وزير خارجه لوكزامبورگ از چين خواست ضمن رعايت مبناي حقوق بشر در حل مساله تايوان نيز كوشا باشد.
پس از دوران رياست لوكزامبورك، انگلستان كه خواستار ادامه تحريم چين است رياست اتحاديه اروپا را برعهده خواهد گرفت و از اول ماه ژوئيه تا پايان سال جاري مسيحي كه انگلستان رياست اتحاديه اروپا را برعهده دارد تغييري در رويه اتحاديه اروپا نسبت به چين امكانپذير نيست.
اتحاديه اروپا درحالي كه روابط اقتصادي نزديكي با تايوان دارد ولي چشم به بازار پررونق چين دوخته است. تايوان هرچند از لحاظ سياسي با چين فاصله گرفته است ولي از لحاظ اقتصادي روز به روز به اقتصاد چين بيشتر تنيده مي شود.
اوضاع سياسي در تايوان همانند ايرلند شمالي و كوزوو بسيار پيچيده و براي كساني كه جغرافياي سياسي منطقه را نمي شناسند قابل درك نيست.
جمعيت تايوان كه ۹۰ درصد آن را كساني تشكيل مي دهند كه ريشه چيني دارند ولي آنگونه كه چين ادعا مي كند به سرزمين مادري چين وابسته نيستند.
دولت مركزي چين تا سال ۱۸۸۵ از تايوان به عنوان جزيره وحشي نام مي برد و امپراتوران چين از اين جزيره به عنوان بخشي از چين ياد نمي كردند. در سال ۱۸۸۵ چين، تايوان را به عنوان يكي از استان هاي چين قلمداد كرد و ده سال پس از آن اين جزيره را به عنوان غرامت جنگي به ژاپن واگذار كرد.
در سال ۱۹۴۵ اين جزيره به نام جمهوري چين از طرف ژنرال «چيان كاي چك» اعلام ظهور كرد.
دو سال پس از آن «چيان چك» از چين فرار كرد و كمونيست ها زمام امور را در چين به دست گرفتند. رقابت مائوتسه تونگ و ژنرال پير بر سر حاكميت به تمامي سرزمين چين ابعاد تازه اي را به اين رقابت داد. هر دو ادعا مي كردند كه نماينده مردم چين هستند و بايد به عنوان چين از سوي جهان شناسايي شوند.
حزب كومين تانگ كه ژنرال «چيان كاي چك» بنيان نهاده بود ولي در تايوان نيز با مخالفت هايي روبه رو شد و مردم محلي كه خواستار حكومتي دمكراتيك و آزاد بودند مسايلي را براي حاكمان تازه تايوان به وجود آوردند. با توجه به تهديدي كه همواره از سوي چين مطرح بود وضع فوق العاده سياسي تا اواخر دهه هشتاد ميلادي بر تايوان حاكم بود.
در دوران جنگ سرد نيز رقابت ابرقدرت ها بر اين جزيره سايه افكند و بالاخره پس از برقراري روابط سياسي آمريكا و چين در زمان رياست جمهوري نيكسون كفه ترازو به نفع چين سنگيني كرد. سياست آ مريكا در قبال چين كه با آغاز گفت وگوها تحت عنوان سياست پينگ پنگ ابعاد ديگري يافت با سفر يك گروه از ورزشكاران آمريكايي براي بازي پينگ پنگ به چين و پس از آن سفر نيكسون به پكن صفحه تازه اي را در سياست خارجي آمريكا گشود.
جدايي طولاني از چين و به دست آوردن و يافتن هويت تازه، تايوان را هر روز زيادتر از چين جدا كرد و تايوان كه براي بقاي خود چشم به غرب دوخته بود همانند كره جنوبي اقتصاد خود را سامان داد. تايوان كه روابط تنگاتنگي با غرب داشت تا سالها توانست از سوي بسياري از كشورهاي جهان كه روابط سياسي با چين نداشتند به عنوان نماينده مردم چين خودنمايي كند. اما با تماس هاي بيشتر غرب با چين به خصوص پس از مرگ مائوتسه تونگ اوضاع به گونه اي ديگر شد. چين شرط برقراري رابطه را به موضوع تايوان كه در آن هنگام جمهوري چين خوانده مي شد موكول كرد و سرانجام تايپه مجبور شد با تغيير نام جمهوري چين به تايوان حتي از اين خواسته كه نماينده تمام مردم چين است دست بردارد، ولي چين پا را از اين فراتر نيز نهاد و تهديد كرد كه شناسايي دولت تايپه نيز مانع عادي شدن روابط كشورها با چين است.
از دهه هفتاد ميلادي به بعد تايوان ديگر قادر نبود همه كشورهاي غربي را با سياست هاي خود هماهنگ كند و فقط آمريكا در قراردادي امنيت جزيره را تضمين كرد. چين نيز كه با نگراني به دمكراتيزه شدن تايوان نگاه مي كرد تهديدهاي خود را افزايش داد. به گفته مقام هاي تايواني هزاران نيروي آماده نظامي چين، تايوان را زيرنظر گرفته و موشك هاي چيني به سوي هدف هايي در تايوان نشانه رفته اند.
در تايوان نيز دو جريان موازي درحال شكل گيري است. اكثريتي كه هويت تازه را پذيرفته اند و خود را جدا از چين مي دانند و اقليتي كه اعتقاد دارند همانند هنگ كنگ مي توان در چارچوب يك چين واحد زندگي كرد.
اين دو نگرش ولي تاثيري در تپندگي اقتصادي دو كشور نداشته است و روابط اقتصادي دو كشور هر روز بيشتر از پيش رونق مي گيرد. براساس آخرين آمارها شركت هاي تايواني بيش از ۷۰ ميليارد دلار در سال هاي اخير در چين سرمايه گذاري كرده اند. اكنون چين بيشتر از آمريكا در تايوان سرمايه گذاري كرده است و مقام اول را از آمريكا گرفته است.
|