سيامك قليچ خاني
اولين مقررات رسمي فوتبال در سال ،۱۸۶۳ براي باشگاههاي انگليس در نظر گرفته شد و در سال ۱۸۹۸ رقابت هاي باشگاهي به صورت دوره اي با شركت دوازده تيم برگزار شد. در سال ۱۹۰۰ فوتبال به جمع رشته هاي ديگر المپيك پيوست و خيلي زود، ديگر رشته ها را تحت تأثير قرار داد. انگليس با تيم باشگاهي خود به نام «آپتون پارك» قهرمان المپيك شد. فرانسه، بلژيك، آلمان و ايتاليا شروع كنندگان بعدي فوتبال در اروپا بودند كه با تولد جام جهاني در سال ،۱۹۳۰ به عنوان اربابان تازه آن چهره نمودند. تمام افتخارات نيز در زمينه فعاليت و تلاش باشگاهها بدست آمد. قبل از قهرماني انگلستان در جام جهاني ۱۹۶۶ لندن، «آپتون پارك» قهرمان المپيك مي شود. آري يك باشگاه به جاي تيم ملي مي رود و قهرمان المپيك مي شود يا در اروپا در سايه فعاليت باشگاههاست كه تيم هاي ملي جان مي گيرند و به زندگي و افتخارات خود ادامه مي دهند. در واقع باشگاهها، خون و حيات فوتبال يك جامعه به حساب مي آيند. با «رئال مادريد» و «بارسلون» اسپانيا به خود مي بالد و دامنه افتخاراتيش را به سياست و اجتماع نيز مي كشاند. در هلند مردم با آژاكس و آيندهون كمبودهاي قهرماني خود را برطرف مي كنند و همين طور انگليس با منچستر ، آرسنال و چلسي، در آلمان نزول كرده حتي بايرن مونيخ سمبل فوتبال مدرن مي شود. شايد بتوان گفت كه در كشورهايي، باشگاهها بيش از تيم ملي براي دوستداران اهميت و ارزش دارد. در اسپانيا و انگليس كه چنين است و تمام اين پيروزي ها و فتوحات در سايه برگزاري منظم فوتبال باشگاههاست.
در تاريخ فوتبال، انگليس منظم ترين رقابت هاي باشگاهي را داشته و فوتبال بي رويه ما كه به طور اتفاقي توسط انگليسي ها وارد شد، نيز دير زماني طول كشيد تا بتواند در قالب باشگاهها نظم و اهميت پيدا كند. ابتدا بازي هاي باشگاهي در سطح استاني آغاز شد و گهگاه نيز شهرستاني ها با تهراني ها و با يكديگر ديدارهايي برگزار مي كردند، اما فوتبال واقعي باشگاههاي كشور كه بتوان آن را يك سري مسابقات منسجم و با اهميت و حتي نيمه حرفه اي تلقي كرد، در مسابقات فوتبال جام تخت جمشيد بود. جامي كه پس از تجربه اي طولاني در فوتبال به وقوع پيوست و اتفاقاً با مطالعه و پيش بيني مشكلات به وجود آمد و موفق ترين رقابت هاي سرتاسري براي باشگاهها بود و انجام آن عامل اصلي قهرماني هاي تيم ملي در سطح آسيا و حضور در المپيك و جام جهاني شد.
اتفاقاً تتمه آن مسابقات كه از دوره پنجم ناتمام ماند تا اواخر دهه شصت نيز خود را نشان مي داد اما پس از آن خلأ آن حس شد و تا نزول فوتبال پيش رفت تا ليگ حرفه اي كه زمينه ساز آن مديران قبلي فوتبال و مرد اول كنوني اين رشته است و امروز در چهارمين دوره ليگ سراسري _ برتر _ هستيم. با تمام كاستي ها و عدم آگاهي مديران باشگاهي كه هنوز كليت حرفه اي گري را درك نكرده اند، آمار و ارقام قوس صعودي دل انگيزي داشته است. تعداد تماشاگر، درآمد تيم ها، كيفيت مطلوب بازي ها همه در جهت رشد و ترقي بودند، رقابت هاي دسته اول جام آزادگان و دسته دوم نيز بسيار منظم انجام شد.
ليگ برتر تا اينجاي كار، چهار دوره پرثمر براي فوتبال ما داشته است. جدا از برداشت هاي غير ورزشي و تنها در چارچوب فوتبال اين ليگ به مانند جام تخت جمشيد از مثمر ترين دوران فوتبال ما بود كه مي تواند بهتر از اين هم باشد.
دوره چهارم ليگ برتر را مي توان پايه اي براي حضور در جام جهاني دانست. ليگي كه قهرمان آن در جريان آماده سازي تيم ملي در راه جام جهاني حركتي همسو دارد و با روندي موازي با تيم ملي افتخارات تيم ملي را تكميل مي كند.
ارزيابي قهرماني ليگ
ارزيابي قهرماني ليگ را با صدرنشين آغاز مي كنيم. فولاد تيمي كه با ۵۱ امتياز اميد اول قهرماني است. اما براي رسيدن به اين مهم كاري بسيار سخت در پيش دارد. فولاد سه بازي خانگي بسيار مشكل دارد كه به هر كدام مي توان پرداخت. دربي خوزستان- استقلال اهواز و فولاد- خود حكايت هاي ويژه اي دارد. استقلال اهواز در بازي رفت سه بر يك فولاد را مغلوب كرد و اين اميدهاي بسياري به رقباي فولاد مي دهد. هر چند نقاط ابهام و ترديد هم در اين بازي ديده مي شود.
مسئول فعلي فوتبال استقلال اهواز پيش از اين مدير عامل فولاد بود. بازي فولاد و پاس نيز در اهواز بسيار سخت و غيرقابل پيش بيني است، بازي دو تيم در تهران به تساوي انجاميد، اما روابط دو تيم از بالا تا پايين حكايت يك جدال ديدني را مي دهد. و بازي فولاد با فجر سپاسي شيراز، در ظاهر فجر توان مقابله با فولاد را ندارد. اما پيكار خوزستاني ها و شيرازي ها مختص به فوتبال نيست و با اين علم كه فجري ها در شيراز، فولاد را برده اند. بازي با پگاه در حال سقوط در رشت و صباباتري با نفراتي مانند دايي، بختياري زاده و طباطبايي را در نظر بگيريد تا متوجه راه طولاني فولاد تا قهرماني شويد.
ذوب آهن تا پايان شش ايستگاه توقف مي كند. وقتي تنها به سه بازي اين تيم توجه كنيم- استقلال اهواز و پاس در خارج از خانه و پرسپوليس در اصفهان- معلوم مي شود ذوب آهن اگر قهرماني را مي خواهد بايد تغيير استراتژي بدهد. اتكا بيش از حد به آرمناك پطروسيان و ضعف در استقرار مدافعان خطي اين تيم از كاستي هاي اين تيم براي رسيدن به قهرماني است.
پرسپوليس در حال حاضر چهارم است، اما اگر قدر موقعيت ها را بداند و زوبل اسير حواشي بي مورد نشود، بيشترين اقبال قهرماني در ليگ برتر چهارم را دارد. پرسپوليس از شش بازي آينده اش فقط يك مسافرت دارد و آن هم بازي با ذوب آهن در اصفهان است.
سپاهان، پگاه، پاس، سايپا و ابومسلم هر كدام موانع بلندي هستند كه اين پرسپوليس توان پرش از آنها را دارد. پس براي پرسپوليس راه مشخص است. و مي رسيم به استقلال تيمي كه با ۴۰ گل زده كمترين شانس براي قهرماني را دارد. ايراد كار از كجاست؟ تيمي كه سال گذشته با كمترين بضاعت بهترين نمايش را به نمايش گذاشت در اين فصل فراز و نشيب بسياري داشت. سقف امتياز استقلال در اين ميدان مي تواند ۶۰ امتياز باشد. امتيازي كه در اول فصل تصور مي شد براي قهرماني كافي است. اما اكنون فولاد و ذوب آهن و پرسپوليس توان رسيدن تا ۶۵ امتياز را نيز دارند.
با تمام اين تفاصيل قهرمان ليگ برتري چهارم در ايستگاه پاياني مشخص مي شود، مطمئن باشد. نگاه آماري به جدول ليگ برتر تا هفته بيست و پنجم مي تواند كمك بسياري به ارزيابي مربيان و رشد آگاهي آنها داشته باشد.
فولاد
فولاد صدرنشين اين مسابقات از ۲۵ بازي صاحب ۵۱ امتياز است. اين تيم از ۱۲ بازي خانگي صاحب ۹ برد، ۲ تساوي و يك شكست شده است. از ۱۳ بازي خارجي نيز۶ برد۴، تساوي و ۳ باخت حاصل عملكرد فولادي هاست. اين تيم در خانه ۱۹ گل زده و ۶ گل خورده و خارج از خانه ۱۵ گل زده و ۱۳ گل خورده است. با توجه به اين آمار فولاد در اهواز ۲۹ امتياز كسب كرده و خارج از خانه به ۲۲ امتياز رسيده است.
ذوب آهن
اين تيم با يك بازي كمتر ۴۷ امتيازي و دوم است. ذوبي ها در خانه ۹ برد، ۲ تساوي و يك شكست داشته اند و خارج از خانه ۵ برد، ۳ تساوي و ۴ شكست داشته است.
ذوبي ها در خانه ۱۸ گل زده اند و چهار گل خورده اند اما بيرون از خانه آمار جالبي ندارند؛ ۷ زده و ۱۰ خورده. ذوب آهن مثل فولاد در خانه ۲۹ امتياز كسب كرده اما بازي هاي بيرون از اصفهان تنها ۱۸ امتياز به دست آورده است.
استقلال تهران
آبي هاي تهران ۴۵ امتيازي هستند، آنها در ۸ بازي در آزادي پيروز شدند، ۲ بازي را مساوي كردند و ۲ بار شكست خوردند. استقلال بيرون از خانه، صاحب ۴ پيروزي شده، ۷ بار تساوي كرده و ۲ بازي را نيز باخته است. آماري نگران كننده نسبت به فصل قبل اين تيم كه در اكثر بازي هاي خارج از پيروزي مي شد.
استقلال در خانه ۱۶ گل خورده و در خارج از خانه ۱۳ گل دريافت كرده است. اين تيم در تهران ۲۴ گل زده و در شهرستانها ۱۳ بار دروازه اش باز شده است.
۲۶ امتياز اين تيم در تهران بدست آمده و خارج از خانه كسب ۱۹ امتياز حاصل عملكرد استقلالي ها بوده است.
پرسپوليس
قرمزهاي پايتخت از ۲۴ بازي ۴۵ امتياز كسب كردند. پرسپوليسي ها نيز در بازي هاي خانگي ۸ برد، ۲ مساوي، ۲ باخت، ۱۸ گل زده و ۹ گل خورده دارند و ۲۶ امتياز نيز كسب كردند. ۵ پيروزي، ۴ تساوي و ۳ شكست، ۱۱ گل زده، ۱۰ گل خورده و ۱۹ امتياز نيز آمار بازي هاي پرسپوليس در خارج از خانه است.
جالب اين كه در عملكرد تفكيكي مدعيان قهرماني در هر دو بخش بازي هاي داخلي و خارج از خانه همين رده بندي شكل مي گيرد كه فولاد اول است و ذوب آهن، استقلال و پرسپوليس در مكان هاي سوم و چهارم جاي مي گيرند.