روزتا؛ كليد ورود به دنياي مصر قديم
|
|
عليرضا حميدين
كتيبه روزتا را مهمترين حاصل اكتشافات باستاني مصر و يا حتي دنياي باستان ناميده اند، چرا كه با استفاده از اين كتيبه دسترسي به اطلاعات بسيار ذي قيمتي براي بشر عصر جديد ميسر شد. كتيبه روزتا در حقيقت همان كليدي بود كه بشر براي ورود به دنياي قديم مصريان احتياج داشت. كليدي سنگي از جنس گرانيت كه مصر شناسان را قادر به شناخت هرچه بيشتر مصريان عهد باستان و بسياري ديگر از تمدن هاي باستاني ساخت.
هنگامي كه ناپلئون بناپارت در سال ۱۷۹۸ براي مقابله با قواي بريتانيا به سمت مصر لشكر مي كشيد، معنا و مفهوم خطوط و اشكال نقش بسته بر روي ديوارهاي معابد و ديگر اماكن سرزمين مصر به صورت معمايي پيچيده و يا حتي حل نشدني به نظر مي رسيد. اكثر مردم فكر مي كردند كه اين خطوط و نقوش نمايانگر اسرار و رموزي هستند كه مي توانند در سحر و جادوگري كاربرد داشته باشند. شايد آن دسته از افسران و مهندسين ارتش ناپلئون كه در سال ۱۷۹۹ در نزديكي روستاي الرشيد مشغول ساخت خاكريز براي مقابله با نيروهاي انگليسي بودند، نيز چنين فكر مي كردند.
در ميان اين افراد ناظري بود به نام پير بوشارد كه سربازان تحت نظرش ناخواسته مرتكب اكتشافي شدند كه اطلاعات ما را راجع به مصر باستان بيش از تمام آنچه كه تا آن روز مي دانستيم، افزايش داد. آنان در حين ساخت خاكريز، به سنگي سياه با ارتفاعي بيش از يك متر (۱۴/۱ متر) برخوردند كه بعدها سنگ روزتا نام گرفت و در واقع اين سنگ همان كليد گرانيتي بود كه ما را قادر به ورود به گذشته مصر مي ساخت.
بر روي اين سنگ يك متن يكسان با استفاده از سه خط متفاوت هيروگليفي (خط رايج در دوران اوج و شكوه تمدن مصري) دموتيك(خط رايج در مصر در زمان كتابت سنگ روزتا كه در واقع زمان انزال و افول تمدن مصري بود) و يوناني كه پس از فتح مصر به دست اسكندر مقدوني در سيستم اداري مصريان متداول گشت، روايت شده بود. با ترجمه متن يوناني كه به دليل شناخته شده بودن آن به سهولت انجام گرفت، مشخص شد كه متن نقش بسته بر روي سنگ دستوري راجع به سالگرد تاجگذاري يكي از سلاطين مصر (اپيفانس، بطلميوس پنجم) در تاريخ ۱۷ مارس ۱۹۶ ق.م است. حال با دانستن اين مطلب، دانشمندان مي توانستند دو متن ناشناخته ديگر كه راوي همين متن يوناني بودند را ترجمه و تفسير كنند.
پس تلاش ها آغاز شد بسياري از دانشمندان و علما در اقصي نقاط جهان سعي كردند تا دو متن باقيمانده را با بهره گيري از متن يوناني ترجمه كنند. در ميان اين دانشمندان افراد بزرگي چون توماس يانگ فيزيك دان بزرگ انگليسي و يا جواناني نه چندان مطرح اما مستعد همچون ژان فرانسوا شامپوليون فرانسوي وجود داشتند.
توماس يانگ موفق شد تا آن قسمت از كتيبه كه همان متن يوناني را با استفاده از خط دموتيك روايت كرده بود، ترجمه و تفسير كند. اما معماي اصلي همچنان دست نخورده باقي مانده بود. اكثر متون اصلي و كليدي مصر باستان با استفاده از خط تصويري هيروگليف نوشته و ضبط شده بود و نه دموتيك، نوع جديدتر و جهش يافته هيروگليف بود.
پس همچنان يك معماي رمزآلود ديگر بر روي سنگ روزتا باقي مانده بود كه مي بايست رمزگشايي مي شد.
سرانجام در سال ۱۸۲۱ ميلادي ژان فرانسوا شامپوليون، جوان فرانسوي، موفقيت اصلي را حاصل نمود و توانست متن هيروگليفي موجود بر روي سنگ روزتا را ترجمه و تفسير كند. با استخراج اصول و مباني خط هيروگليف به دست شامپوليون ديگر دانشمندان نيز دست به كار شدند و به مرور زمان خواندن و تفسير خطوط هيروگليف، به صورت پيشرفته ميسر شد. خواندن اين خط معادل بود با خواندن تاريخ مصر. با رمزگشايي خط هيروگليف بسياري از كتب و اسناد، ذكريات جنگ ها و ديگر وقايع و يا سنن و طريقه زندگي مصريان باستان براي مصرشناسان مفهوم و قابل درك گرديد و تمامي اين پيشرفت ها بدون بهره گيري از سنگ روزتا غيرممكن بود.
اين سنگ آن قدر اهميت داشت كه علم مصرشناسي تولد خود را مديون آن است. سنگي كه از سال ۱۸۰۱ كه فرانسه اين سنگ را به انگليس تسليم كرد در اختيار انگلستان و اكنون در موزه بريتانيا است.
|