شنبه ۱۰ ارديبهشت ۱۳۸۴
نگاهي به آراي فقهي علامه حلي فقيه و متكلم شيعي
عصر جديد فقه
000468.jpg
حميد محبوبي
اشاره: ابومنصور، جمال الدين حسن بن يوسف بن علي بن مطهر حلي از علما و فقهاي بزرگ شيعه است. علامه در زمينه علوم مختلف مانند كلام، حكمت، حديث، رجال، فقه و اصول كتابهاي ارزشمند بسياري تأليف كرده است؛ مانند «كشف المراد» ، «تذكره الفقها» ، «الجوهر النضيد» ، «مختلف الشيعه» و....
وي در علوم مختلف نزد علماي عصر خويش تلمذ كرده است از آن جمله: «محقق حلي» ، «خواجه نصرالدين طوسي» . تبحر وي در عرصه هاي مختلف، از او شخصيتي والا ساخته است چنان كه او را در صدر دانشمندان جهان اسلام قرار مي دهد. جستار كنوني به انگيزه سالگرد درگذشت علامه حلي به معرفي اجمالي اين شخصيت ديني مي پردازد.
« به خاطرم مي رسد از توصيف او خودداري نمايم زيرا كتاب من تاب تعريف علوم و فضايل و تصانيف و توصيف مقام عاليه  او را ندارد» - صاحب نقد الرجال(۱)
علامه حلي اهل حله بود، شهري معروف در عراق، بين نجف و كربلا كه از قديم مركز تشيع بود.(۲) در آن روزگار گروهي از مردمان حله، با از ميان رفتن مركزيت بغداد، دست به دامان هلاكو شدند و از او امان خواستند. با امان دادن هلاكو، فرمانده لشكر مغول، جلسات بحث و تدريس كلام و فقه داير شد و همين امر سببي شد تا بسياري بزرگان عرصه دين و علم از اين شهر پديد آيند. (۳) دايي و معلم او در فقه، محقق حلي(فوت ۶۷۶ ه.ق) و صاحب كتاب شرايع، كه در اصطلاح فقها به محقق نامبردار است، از بزرگترين فقهاي شيعه بود. فقه شيعه، پس از آن كه با مساعي ابن ابي عقيل(قرن ۴ ه.ق)، ابن جنيد(فوت ۳۸۱ ه.ق)، شيخ مفيد(فوت ۴۱۳ ه.ق) و سيد مرتضي (فوت، ۴۳۶ ه.ق) به عنوان يك علم شكلي فني يافت و به بركت علم اصول صورتي اجتهادي به خود گرفت و از حالت صرف جمع و نقل متون نصوص به درآمد، (۴) با ظهور شيخ طوسي(فوت ۴۶۰ ه.ق)، صاحب كتاب نهايه و مبسوط و موسس حوزه علميه هزار ساله نجف، به اوج و كمال قدرت اجتهادي خود رسيد. پس از شيخ طوسي ساليان دراز همه دانشمندان شيعه اماميه از فتاوي شيخ پيروي كرده و چه بسا اظهار نظر در قبال فتاوي او را اهانت بدو تلقي مي كردند. تنها متجاوز از يك قرن بعد بود كه
ابن ادريس حلي(فوت، ۵۹۸ ه.ق)با مقلد خواندن دانشمندان ما بين عصر شيخ و عصر خود، باب مخالفت و رد آراي شيخ طوسي را گشود(۵) به طوري كه در كتاب «سرائر» خود، در تمام فروع نظر شيخ طوسي را ذكر مي كند و به طور كامل در مقام نقد آن برمي آيد و به دنبال او ديگر فقهاي برجسته آن روزگار(كه عمدتاً از حله بودند) همچون محقق حلي و علامه حلي عصر جديدي؛ را در فقه تشيع گشودند. عصر نهضت مجدد مجتهدان، كه تا قرن يازدهم هجري ادامه داشت و در انتها با پيدايش نهضت اخباريان پايان يافت.
در اين دوران جديد فقه شيعه، نه تنها اجتهادي كه براي سالها از ميان كتب فقها رخت بربسته بود، بار ديگر بازگشت و به تدريج تكامل يافت، بلكه كتب فقهي نيز نظم و ترتيب بيشتري گرفتند چنان كه از «شرايع الاسلام» محقق حلي، و كتابهاي فقهي علامه حلي، چون تحرير الاحكام الشرعيه، «ارشاد الاذهان» ، قواعد الاحكام، منتهي المطلب پيداست. همچنين با بالا گرفتن اختلافات ميان فقهاي شيعه در مسائل فقهي، و با به دوري از عصر معصومين عليهم السلام وا ختلافاتي كه در سند و دلالت روايات به آن برخورد مي كردند و يا مسائل مستحدثي كه احياناً پيدا مي شد، علامه حلي شايسته ديد كتابي درباره اختلافات شيعه، با نام «مختلف الشيعه في احكام الشريعه» بنويسد. (۶) در اين كتاب، علامه به مسائل اختلافي علماي شيعه اشاره كرده و ادله هر يك را معترض شده و خود آنچه مرجع و ثابت مي دانسته ايراد كرده است.
آثار علامه حلي منحصر به كتب او در فقه نمي شوند، بلكه او آثار بسياري در فنون اصول و كلام و حكمت و تفسير و حديث و رجال و اين دست علوم، نگاشته است. علامه حلي در «خلاصه الاقوال» (۷)، در ذيل احوال خويش و پس از برشمردن فهرست كتبي كه تا زمان نگاشتن خلاصه، يعني ربيع الاخر ۶۹۳ ه.ق، به پايان رساند اظهار مي د ارد: «بسياري از كتب نامبرده هنوز به اتمام نرسيده و خود ما در بيست و نهم ماه مبارك رمضان ۶۴۸ هجري متولد شده ايم.» اين كثرت تأليفات تا آن حد بود كه حتي دست مايه اي براي افسانه بافي و اغراق گويي فراهم آورد، هر گاه آثار علامه را از زمان تولدش تا زمان رحلتش تقسيم كنيم به هر روزي هزار صفحه خواهد رسيد، كه البته گفتاري به دور از حقيقت و اغراق آميز است. شايد اين كثرت تأليفات، كه حتي سبب شد بعضي او را متهم به شتاب در نوشتن كنند، از آن رو بود كه به گفته يكي از شارحان «تجريد» ، علامه در هر فني از فنون كه به تأليف مي پرداخت به يك مجلد اكتفا نمي كرد و به مناسبت تجديد رأي و تلوني كه در اجتهاد داشت، كتب مختلفي درباره همان فن تأليف مي كردند.(۸)
قوت استدلال شيخ خاصه در آثاري چون «الالفين الفارق بين الصدق و المتين» كه در آن دو هزار حجت بر حقانيت تشيع اقامه شده است، تا آن حد بود كه به شيعه شدن شاه خدابنده، انجاميد؛ يعني همان نخستين پادشاه مغول كه مذهب شيعه را پذيرفت، سكه به نام ائمه(ع) زد و به ترويج آن مذهب همت گماشت. علاقه پادشاه مغول به متكلم نابغه اي كه علماي ديگر همواره از او در شگفتي بودند، تا آن اندازه بود كه شاه مغول به اصرار زياد از علامه خواست تا در سلطانيه، چندي اقامت گزيند، گرچه علامه حلي حوزه تدريس خويش، در حله را بر اقامت در سلطانيه ترجيح داد.(۹)
«الالفين» كتابي است مشتمل بر يك مقدمه و دو مقاله. در مقدمه علامه به چند بحث مي پردازد: نخست آن كه امام چيست؟ به نظر علامه امام انساني است كه رياست عمومي تام داشته باشد در كليه امور دين و دنيا، آن هم به نص صريح پيامبر. خود امامت دو درجه دارد: يكي امامت به معناي عام آن كه خداوند مي فرمايد للناس اماماً، كه دال بر لزوم پيشوا اعم از پيغمبر و امام براي مردم است. وجه دوم آن كه امام بايد به نص و معرفي پيغمبر باشد.
بحث دوم در مقدمه مبتني است بر اين نظر كه امامت لطف عام و نبوت لطف خاص است، زيرا ممكن است روزگار از وجود پيغمبر زنده خالي باشد ولي امكان ندارد كه از امام خالي بوده باشد. به همين جهت انكار لطف عام، يعني امامت، بدتر از انكار لطف خاص، يعني نبوت است. هر آنچه مكلفين را در انجام فعل نيك و طاعت ياري رساند و از معاصي و نواهي دور دارد، در اصطلاح اماميه لطف خوانده مي شود. حتي به نظر علامه حلي، تكليف الهي در مورد قاعده لطف، از محدوده مذهب نيز فراتر مي رود، به نحوي كه هر گاه خداوند بداند نتيجه فعل او خير محض و خالي از ضرر است هميشه الزاماً به شيوه اصلح براي بنده عمل مي كند. بحث علامه بر اين پايه بود كه چون قدرت و داعي با هم جمع شوند، صدور فعل واجب است. بنابر اين هر گاه داعي موجود باشد خداوند الزاماً به اصلح براي بنده عمل مي كند، خواه اين صدور فعل براي انجام تكليف اخلاقي بنده مفيد باشد يا براي امور دنيوي(۱۱) طبيعي است كه اين مورد خاص، يعني نصب و تعيين امام، از ضروري ترين و نافع ترين موارد صدق قاعده لطف است؛ چرا كه وجود و نصب امام و صاحب نفس قدسيه، به دلايل بسياري براي جامعه و خير صلاح مردم ضروري است. اول آن كه بدون امام در هر منطقه و هر زماني عقلا قادر نيستند جماعت مردم را اداره نمايند. دوم آن كه مردم اكثراً بنا به شهوت و غضب عمل مي كنند به نحوي كه اسباب بر هم زدن نظام اجتماعي را فراهم مي آورند. به همين جهت لازم است امامي باشد تا عقل آدمي را در انجام حدودي كه خداوند براي حفظ نظام جامعه مقرر فرموده، ياري و كمك دهد. علامه حتي اظهار مي دارد عذاب و مكافات بنده عاصي در صورتي كه براي او واسطه و راهنمايي از افراد بشر تعيين نشده باشد، بر خلاف سنت الهي و تقديرش است و نوعي جبر به شمار مي آيد. به واقع به دست آوردن احكام شرعي در تمام موارد از قرآن و سنت و حفظ آن احكام و دستورات، تنها به وسيله امام كه داراي نفس قدسي است، علوم اكتسابي را هم به خوبي مي داند و از هر خطايي معصوم و پاك است ممكن مي باشد و نه هيچ جايگزيني غير از او. به عبارت ديگر تعيين حدود شرعيه، خود لطفي است از جانب خداوند و اجراي اين حدود هم بايد به دست كسي باشد كه خداوند تعيين كرده و الا هرج و مرج خواهد شد و ترجيح بلامرجح پيش خواهد آمد.
وفات علامه حلي را در ۲۱ محرم ۷۲۶ قمري در حله نوشته اند و جنازه او را به جوار اميرالمؤمنين(ع) در نجف منتقل كردند.
پانوشت ها:
۱) به نقل از: خوانساري، روضات الجنات في الاحوال العلما و السادات؛ ترجمه، مقدمه و اضافات، شيخ محمد باقر خراساني، كتابفروشي اسلاميه، ۱۳۹۸ ه.ق، ص ۲۶
۲) خوانساري، روضات الجنات في الاحوال العلما و السادات؛ ص ۲۵.
۳) گرجي، ابوالقاسم؛ تاريخ فقه و فقها، انتشارات سمت، ،۱۳۷۹ ص ۲۴۷
۴) همان، صص ۱-۱۴۰
۵) همان، ص ۱۸۴
۶) همان، صص ۸-۲۲۷
۷) كتابي از علامه حلي در علم رجال و بيان احوال رجال شيعه.
۸) خوانساري، روضات الجنات في الاحوال العلما و السادات، صص ۳۵-۲۶
۹) علامه حلي، المستجاد من كتاب الرشاد، ترجمه و مقدمه محمدي اشتهاردي، دفتر انتشارات اسلامي، ،۱۳۷۲ صص ۲۱-۱۵
۱۰) علامه حلي، الالفين، ترجمه جعفر وجداني
۱۱) اشميتكه، زابينه؛ انديشه هاي كلامي علامه حلي، ترجمه  احمد نمايي، انتشارات آستان قدس رضوي ص ۱۲۴.

مرور كتاب
عقل در تبعيد
000465.jpg
عادل جهان آراي
عقل در تبعيد- نويسندگان: فريدون شايان، جواد فولادي، چاپ اول ۱۳۸۳- انتشارات خاور زمين.
تمدن جديد به همراه خود سازوكارهايي را به وجودآورده است كه گاهي آدمي را چنان در حصار خود محبوس مي كند كه اين تصور پديدمي  آيد:آيا اين تمدن است كه وي را به زنجير خود محبوس كرده است؟ يا اين انسان است كه عامل حبس و بندگي خويش به مصنوع خشن ولي به ظاهر لطيف شده است؟شايد گستره آرمان هاي بشريت در زماني كه به شكل مجرد و منتزع ديده مي شود، چندان وسيع نباشد، اما وقتي كه آرمان ها در دايره اي واحد گرد مي آيند آنگاه زيبا و در عين حال ارزش دفاع براي آن وجود دارد. آيا آرمان، تمدن را ساخته است، يا تمدن نتيجه آرمان بشري است؟ پرسش هايي از اين دست امروزه ذهن بسياري از اهل انديشه را به خود مشغول داشته است. حتي در جوامع متمدن امروزي انديشمندان، نويسندگان و همه آنهايي كه دغدغه حيات بشري و حفظ آرمانهاي عالي انساني را دارند، به تمدن امروز و برخي از دستاوردهاي آن با نگاه بدبينانه و حتي شايد بتوان گفت واقع بينانه مي نگرند.تمدن نوين در حقيقت كيستي و چيستي بشريت را به چالش كشيده است، به گونه اي كه بارتلمي مي گويد:«مردم امروز در درون خودشان پنهان شده اند: بيگانه، نااميد، رنجديده، سرخورده و رياكار.» (مرد ماسه اي ص ۱۵۴)فريدون شايان و جواد فولادي نويسندگان كتاب «عقل در تبعيد» بر اين اساس و با اين نگاه به جهان امروز به شكل فلسفي آن«عقلي» كه گرفتار آن شده مي نگرند و به نوعي به آسيب شناسي تمدن جديد نيز پرداخته اند.مؤلفان معتقدند كه با«تمدن جديد »دفاع از ارزش هاي عالي انساني، از هر زماني دشوارتر مي گردد.به نظر ما درست به همين دليل است كه پاسداري از اين ارزش ها و ايستادگي در سنگر عقل و اخلاق به مهمترين وظيفه هر انسان شريفي مبدل مي گردد.اكنون كه جنگ سرد به پايان رسيده،«جنگ صليبي »تازه اي آغاز مي شود، تا اين«روح بدبخت »با حمله به ضعف ها و پليدي هاي «ديگران» خود را تندرست و بالنده بپندارد. از اين رو است كه«ندامت عمومي»يا پروسه نادم سازي به اوج خود مي رسد و وضعي به وجود مي آيدكه نه فقط افراد و گروه هابلكه ملت ها نيز بايد ابراز ندامت كنند و ...»مؤلفان مي نويسند: «آتش افروزان جنگ صليبي با استفاده از همه امكانات ماشين جنگي خود مي كوشند ملت ها را به تسليم و ندامت واداشته و كاري كنند كه در برابر آنان زانو بزنند و حتي از آن هم بدتر، پيوستن به شبكه جهاني سرمايه داري را افتخار خود به شمار مي آورند.تا زماني كه اين وضع برقرار است، به قول ويكتور هوگو، اشاعه آثاري از اين قبيل بي فايده نخواهد بود.»اين ذهنيت و يا اين وظيفه است كه آنان مي خواهند به عنوان شهروندان ايراني«روح  بدبخت» را در عصر تمدن جديد باز تعريف كنند.كتاب در سه بخش كلي: ۱- پايان يك عصر، ۲- مضمون اصلي و مختصات مرحله ابتذال و ۳- سرنوشت ابتذال در تمدن ما بحث مي كند.

تازه هاي انديشه
آموزه هاي اخلاقي رفتاري امامان شيعه(ع)
محمدتقي عبدوس و محمدمهدي اشتهاردي ‎/چاپ اول: ‎/۱۳۸۳ناشر: بوستان كتاب قم ‎/ قيمت: ۶۲۰۰۰ ريال
امامان شيعه(ع) راهنمايان امين و دلسوزي بودند كه بي هيچ اجر و مزدي، راههاي سعادت و سرچشمه هاي كمال را به مردم نشان مي دادند. ميراث بزرگ اسلامي كه اينك در اختيار امت اسلامي است، سخن ها و رفتارهايي است كه آنان در جهت تبيين زندگي سعادتمندانه از خود به يادگار گذاشته اند. اين اثر گوشه اي از آموزه هاي امامان شيعه را در گستره اخلاق به تصوير كشيده است.
حكمتها و اندرزها
شهيد آيت الله مرتضي مطهري‎/چاپ هفدهم: ۱۳۸۳
ناشر: انتشارات صدرا‎/قيمت: ۹۸۰۰ ريال
«حكمتها و اندرزها» مجموعه اي است مشتمل بر مقالاتي از استاد شهيد آيت الله مطهري كه در سالهاي ۱۳۳۹ تا ۱۳۴۱ هجري شمسي براي يك برنامه عمومي آشنايي با فرهنگ اسلامي و جهت ايراد به صورت گفتار و خطابه به رشته تحرير درآمده و بيشتر مطالب آن پيرامون راه و رسم زندگي و دستورات اسلام در اين باب است. از نظر مقايسه با ساير آثار استاد مي توان گفت از يك سو شبيه به كتاب بيست گفتار است و از سوي ديگر با كتاب داستان راستان شباهت دارد.
حزب سوسياليست ملي كارگران ايران (سومكا)
غلامرضا عزيزي‎/چاپ اول: ۱۳۸۳ ‎/ناشر: مركز اسناد انقلاب اسلامي‎/قيمت: ۵۷۰۰۰ ريال
اين اثر به معرفي نحوه تشكيل، ساختار و عملكرد حزب سومكا (سوسياليست ملي كارگران ايران) پرداخته است.
زندگي نامه داوود منشي زاده به عنوان رهبر حزب، تاريخچه تشكيل حزب، مباني فكري آن، ساختار و تشكيلات حزب و عملكرد آن از جمله مباحث مطرح در اين اثر است.
پيام غدير
000471.jpg
علي اكبر اشعري‎/چاپ پنجم:۱۳۸۴ ‎/ناشر: دفتر نشر فرهنگ اسلامي‎/قيمت: ۶۷۰۰ ريال
چاپ پنجم كتاب پيام غدير در شمارگان ۱۴۰۰۰ نسخه به همت دفتر نشر فرهنگ اسلامي منتشر شد. در زمان خلافت علي (ع) يك بار عيد غدير با روز جمعه تقارن يافت. امام (ع) در آن روز خطبه بسيار مهمي درباره غدير ايراد كردند. مؤلف متن و ترجمه اين خطبه را به جاي مقدمه اين كتاب آورده است. در قسمت ديگر كتاب، شرح ماجراي غدير همراه با متن كامل خطبه حضرت رسول اكرم(ص) در روز غدير و ترجمه آن و همچنين برخي از پيامهاي اين حادثه مهم و بخشهايي هم تحت عنوان غدير در بيان امام رضا(ع) و آداب اين روز بزرگ آمده است.

انديشه
اقتصاد
اجتماعي
سياست
فرهنگ
ورزش
هنر
|  اقتصاد  |   اجتماعي  |  انديشه  |  سياست  |  فرهنگ   |  ورزش  |  هنر  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |