دوشنبه ۱۲ ارديبهشت ۱۳۸۴ - - ۳۶۸۷
آسيايي ها باز مي گردند
000960.jpg
كارشناسان شهري اعتقاد دارند كه قرن بيست و يكم قرني است كه به شهرهاي آسيايي تعلق دارد و مطمئنا شهرهاي چين و هند را در رديف اول مي توان قرار داد
آرش فرح زاد
اگر از ما شهرنشينان بپرسند كه «چه چيزي باعث مي شود يك شهر نامي براي خود دست و پا كند ودر دنيا به عنوان شهري تاثيرگذار و مهم شناخته شود» اغلب ما از پاسخ دادن به اين سوال ناتوان خواهيم بود. براستي چه چيزي باعث شده تا لندن با ايپسويچ تفاوت داشته باشد يا نيويورك شناخته شده تر از شهري مثل ماساچوست باشد؟ چرا شهرها پس از سپري كردن يك دوران طلايي به فراموشي سپرده مي شوند؟ چرا ديگر آتن، فلورانس و وين آن ابرشهرهاي قرنهاي گذشته نيستند؟ شهرهاي صنعتي مثل منچستر، گلاسكو يا برلين به كلاس آموزش كارگاهي براي ديگر شهرها تبديل شده اند. راز اينكه لندن و نيويورك و چند شهر معدود ديگر همچنان به عنوان ابرشهر شناخته مي شوند، چيست؟ برخي از ما جواب اين سوال را در جمعيت شهرها مي بينيم. شايد چنين نكته اي در مورد بعضي از شهرها درست باشد، اما نمي تواند يك جواب صحيح و كلي قلمداد شود. بعضي ديگر نيز اعتقاد دارند كه تاريخ آن شهر در تبديل شدن آن به شهري بزرگ و بااهميت نقش بسيار مهمي دارد، اما اين هم نمي تواند يك جواب درست تلقي شود. به شهرهايي كه در گذشته در اوج بودند نگاه كنيد: آتن در زمان پلاتو، فلورانس در زمان ميكل آنجلو، لندن در زمان شكسپير و وين در زمان موتزارت، تمام اين شهرها در دوران اوج خود به عنوان رهبران اقتصادي جهان شناخته مي شدند.
موقعيت جغرافيايي اين شهرها در رويايي ترين و زيباترين نقاط قرار گرفته و به نقاطي تبديل شده بود كه همه در آنجا به دنبال دستيابي به موقعيت و آوازه اي براي خود بودند. البته خارجي هايي كه به اين شهرها مي آمدند نيز در گسترش آوازه و نام آنها نقش بسزايي داشتند؛ آتن در زماني كه تمام مهاجران به اين شهر عزيمت مي كردند، وين در اوايل قرن بيستم، زماني كه يهوديان بسياري در اين شهر زندگي مي كردند. در همان دوران در پاريس نيز هنرمندان خارجي بسيار زيادي حضور داشتند كه آوازه اين شهر را بالاتر بردند. اين شهرها خداياني تصور مي شدند كه مي توان پول زيادي در آنها به جيب زد. درست همانطور كه هنرمندان روياي زندگي در آنها را در سر مي پروراندند. اين شهرها نه كاملا در موقعيتي تجملي و اشرافي قرار داشتند و نه در وضعيتي اسفبار. با اين حال موقعيت و شرايط فوق العاده اي نسبت به ديگر شهرها داشتند، به طوري كه حتي سنتگرايان و افرادي را كه زندگي در شهرهايي با ظاهر بسيار زيبا و شيك را نمي توانند تحمل كنند به خود جذب مي كردند. در مورد شهرهاي صنعتي نيز تقريبا چنين وضعيتي وجود داشت، اما با تفاوت هايي ظريف و نامحسوس. منچستر در سال 1780، گلاسكو در سال 1850، ديترويت در سال 1910 و سيليكون ولي در 1960. اين 4 شهر و شهرهايي مانند آنها شهري تجملي و اشرافي به حساب نمي آمدند، اما فرصت ها و شانس هاي برابري را در اختيار افراد مستعد كار از سراسر دنيا قرار مي دادند؛ جايي كه خودباوري و كسب تجربه براي آموزش و ابداعات جديد حرف اول را مي زد. با اينكه فاصله سالهاي طلايي اين شهرهاي صنعتي با هم بسيار طولاني است و حتي به يك يا دو قرن هم مي رسد، اما شباهت هاي حيرت انگيزي بين آنها وجود دارد. مثلا شباهت هاي لانكشاير در انگليس در سالهاي 1790-1780 و سيليكون ولي طي سالهاي 1970 تا 1960. در هر دوي اين شهرها خلاقيت حرف اول را مي زد. اينگونه شهرها به خاطر موقعيت و شرايط فيزيكي و ماشيني نبود كه رونق گرفتند، بلكه دليل پرآوازه شدن آنها در آن سالها قدرت و توانايي عجيب مردمي بود كه انگار فقط براي نشان دادن بدعت ها و خلاقيت هاي استثنايي خود در آنجا زندگي مي كردند. به امروز بر گرديم و ببينيم در مورد شهرهاي قرن بيست و يكم چه مي توان گفت؛ شهرهايي مثل لندن، نيويورك و هنك كنگ كه پذيراي حدود 20 تا 30 ميليون نفر در داخل و خارج شهر هستند. در ابرشهرهاي امروزي نيز باز هم اين خلاقيت است كه حرف اول را مي زند. اين شهرها با اينكه زندگي در آنهامشكلات و دردسرهاي زيادي دارد، اما بدون وجود آنها نيز به جرات مي توان گفت كه هيچ كاري در دنيا بدرستي صورت نمي گيرد، بخصوص در زمينه تبادل اطلاعات و تكنولوژي ها. امروز براي تبديل شدن يك شهر به شهري مدرن و بزرگ، ويژگي هاي ديگر را هم بايد در نظر گرفت. خدمات بازرگاني و اقتصادي، مراكز فرماندهي و كنترل چه از حكومت و چه در تجارت هاي شخصي، صنايع و مولفه هاي فرهنگي مثل وجود رسانه هاي پرقدرت، سطح آموزش بسيار بالا و خدمات بهداشتي استاندارد و در كنار آنها ايجاد مراكزي براي ارايه خدمات گوناگون به مشتري مثلا سرگرمي هاي فراوان، زندگي مطلوب و راحت شخصي و سرويس هاي منظم بهداشتي كه باعث مي شود هر فردي در هر زمينه اي اعم از تجارت يا هر حرفه ديگر درآمد بسيار مناسب و معقولي را كسب كند. پس يك شهر بزرگ اگر كار خود را در زمينه پردازش و توليد اطلاعات و دانش به خوبي انجام دهد، رونق بيشتري خواهد يافت. موفقيت هميشه موفقيت توليد مي كند. در اين گونه شهرها مثلا با ايجاد كردن يك فرودگاه بزرگ بين المللي مي توان جان تازه اي به رشد اقتصاد و بازرگاني شهر بخشيد. يك عامل مهم ديگر را نيز مي توان در گسترش و پردازش اطلاعات به طور مشابه و يكدست با يك زبان واحد دانست؛ مثلا زبان انگليسي. ابرشهرهايي مثل لندن و نيويورك كه ساكنان آنها به زبان انگليسي صحبت مي كنند روز به روز بيشتر بر اقتصاد جهان حاكم مي شوند و از جنبه هاي ديگر نيز مثل جذب كار، سرمايه و استعداد موفق تر از ديگر شهرها هستند.
بااين حال كارشناسان شهري اعتقاد دارند كه قرن بيست و يكم قرني است كه به شهرهاي آسيايي تعلق دارد و مطمئنا شهرهاي چين و هند را در رديف اول مي توان قرار داد. اين دو كشور اميدوارانه باز هم همان قدرت تاثيرگذار خود در قرنهاي گذشته را به دست آوردند. تاريخ چين و هند و دستاوردهايي كه تاكنون به دست آورده اند اين فرض را قويتر مي كند كه آنها مي توانند در خلاقيت هاي هنري و ابداعات و نوآوري هاي تكنولوژي بيش از اين در دنيا خبرساز شوند، حتي با اينكه زبان چيني را مي توان بيشتر يك نقطه ضعف چيني ها در روابط بين المللي دانست تا نقطه قوت. بازگشت مجدد اين دو قدرت، قرنهاي دور به مدد درخشش شهرهايي چون شانگهاي، پكن و حتي بمبئي صورت گرفته است. به طور حتم اين شهرها نبرد جالبي با ديگر ابرشهرهاي دنيا خواهند داشت.
منبع: Newsweek

گزارش
زنان در محيط كار
ترجمه: آلاله اسدي
000891.jpg
اگر رئيس شما يك خانم است يا به تازگي به بخشي منتقل شده ايد كه تنها مرد آنجا هستيد يا كار روي يك پروژه به همراه يك خانم برايتان مشكل است، وقت آن رسيده كه مهارت هاي خود را در كار كردن با خانم ها افزايش دهيد. مردان و زنان در محيط هاي اجتماعي فكر و عمل متفاوت دارند، اما ببينيم در مورد كار، اين تفاوت در كجاست. تكامل انسان ها باعث شده كه امروز مردان ديگر نقش شكارچي و زنان نقش آشپز نداشته باشند، اما بعضي از خلقيات مربوط به اين نقش ها هنوز در افراد يافت مي شود. زنان هر چقدر كه بلند پرواز و جسور باشند باز هم به طور طبيعي تمايل به مراقبت از ديگران و حل مسئله دارند. مردان اگرچه امروز از حساسيت بالاتري برخوردارند، اما باز هم در دادن و گرفتن اطلاعات بسيار محتاطند. البته زنان نيز همينگونه اند اما از صحبت كردن به عنوان راهي براي ايجاد رابطه استفاده مي كنند. اگر رئيس خانم شما سر صحبت را با شما باز كرد، هر چقدر هم كه سرتان شلوغ بود، در اين گفت و گو شركت كنيد. شايد فكر كنيد كه داريد وقت را هدر مي دهيد،  اما نتيجه اين كار بسيار با ارزش تر از وقت هدر رفته خواهد بود. در همين راستا استفاده از مهارت هاي فعال شنيداري شما نشان مي دهد كه واقعا صحبت هاي او را شنيده ايد. از او سوال بپرسيد تا بداند كه چه اطلاعاتي را توانسته منتقل كند و چه بخش هايي هنوز نياز به كار دارد. زنان معمولا فراموش نمي كنند كه كدام همكار به آنها خوب گوش نداده يا صحبت هايشان را درست نفهميده. در انتخاب كلمات دقت كنيد. هيچگاه شوخي يا صحبتي نكنيد كه متهم به تبعيض جنسيتي شويد. پيش از اينكه عصباني شويد خوب فكر كنيد. در مورد كار نظر بدهيد نه اينكه انجام دهنده كار باشيد. خيلي دقيق به بخش هايي از كار كه نياز به عملكرد بهتري دارند، اشاره كنيد. زنان اغلب انتقادات را به خود مي گيرند، بنابراين روشي را انتخاب كنيد كه ايجاد درگيري و برخورد نكند، نقاط ضعف كار را دقيقا تعيين كنيد و پيشنهادات مثبت براي بهبود آن را فراموش نكنيد. اين بدان معنا نيست كه از نقطه ضعف هاي خانم ها غافل شويد، بلكه به مثبت ترين و سازنده ترين شكل ممكن، آن را رفع و رجوع كنيد. اگرچه پرسش در مورد زندگي شخصي افراد كار درستي نيست، اما اگر رئيس شما مرتب در مورد فرزندانش صحبت مي كند، نام آنها را بپرسيد. علاقه شما نشان مي دهد كه ارتباط با او براي شما ارزشمند است. البته اين خط مرزي بسيار باريك است. بنابراين اطمينان حاصل كنيد كه تعادل بين صحبت هايي كه در مورد كار مي كنيد و آنهايي كه در مورد مسايل اجتماعي است، برقرار مي شود و البته هيچگاه سوال هاي خيلي شخصي مثل «چرا امروز مرخصي مي گيريد؟» نپرسيد. اغلب زنان مشكلات را با بحث در مورد آن حل مي كنند، بنابراين براي حل مسئله خود را يك مرتبه وارد معركه نكنيد. رئيس خانم شما حتي اگر تصميمش را گرفته باشد، باز به ديگران اجازه اظهار نظر و پيشنهاد مي دهد. اگر با گروهي از زنان كار مي كنيد، از اين تاكتيك استفاده كنيد. در اين صورت تيم بهتري خواهيد داشت. به صورت دسته جمعي كار كنيد و روش مشاوره اي را پيش گيريد. اگر بتوانيد مثل يك رايزن عمل كنيد نه يك تكرو، مسلما رئيس خود را بشدت تحت تاثير قرار خواهيد داد. زنان در ايجاد رابطه با مشتريان بسيار مهارت دارند، بنابراين به آنها شانسي دهيد كه از استعداد و بينششان بهره ببرند. اين هم به نفع شماست و هم به نفع حرفه آنها. هميشه از استعدادهاي همكار زن خود تعريف كنيد نه از ظاهر و لباسش. اطلاعاتي را كه داريد با همكاران زن خود در ميان بگذاريد. آنها صداقت و روراستي را در شما بسيار مي پسندند. تا جايي كه ممكن است غيبت ها و شايعات را نشينده بگيريد. شايعات اغلب ريشه در ترس دارند. شما نمي توانيد جلوي وراجي، شكايت و فرضيه پردازي را بگيريد، اما مي توانيد از آنها به نفع خود سود بجوييد. اندكي اطلاعات مثل آتشي در جنگل بين خانم ها پخش مي شود بنابراين اطلاعات مثبت در مورد افراد بدهيد. زنان اطلاعات را متفاوت از مردان پردازش مي كنند. آنها جزئي نگرتر و داراي بينش تحليلي اند، در حالي كه مردان بيشتر به كليات و پيامدها توجه دارند. اگر زني سرش را تكان مي دهد، بدين معناست كه دارد گوش مي دهد، نه اينكه موافقت مي كند، اما اگر مردي به گفته شما اعتقاد نداشته باشد، فورا عكس العمل نشان مي دهد. زنان شايد در ابتدا موافق به نظر برسند اما مدتي بعد مسئله را دوباره مطرح و در مورد آن مذاكره مي كنند. آنها به طور طبيعي تمايل دارند كه واقعيت ها و پيامدهاي آن را كاملا بفهمند. كج فهمي هاي خود را فراموش كنيد و همچنان به تفاوت هاي بين زنان و مردان حساس باشيد. اطمينان حاصل كنيد كه مهارت هاي هر فرد به خوبي مورد استفاده قرار مي گيرد و به احساسات افراد توجه كنيد. وقتي تفاوت شناختي بين زنان و مردان را درك كنيد، كار با جنس مخالف آسانتر مي شود.
منبع: Askmen. Com

خبر
000906.jpg
اسپانيا ميعادگاه كودكان خارجي
«آمپارو والكارسه» وزير مشاور خدمات اجتماعي اسپانيا در گزارشي اعلام كرد: «در سال 2004 ميلادي حدود 4 هزار كودك از خارج به اين كشور آمده اند كه از اين نظر اسپانيا پس از آمريكا دومين جايگاه را در جهان دارد.» وي افزود: «از ميان كودكاني كه سرپرستي آنها قبول شده است 2 هزار و 300 نفر از چين بوده اند و پس از آن كودكان روسي، اوكرايني، كلمبيايي و اتيوپيايي قرار دارند. خانواده ها براي پذيرش كودكان بايد ثبات مالي خود را نيز نشان دهند. داشتن حداقل 25 سال سن براي والدين و حداقل 14 سال اختلاف سني با كودك مورد سرپرستي از ديگر شرايط لازم براي كسب قيموميت آنان در اسپانيا است».
زنان انگليسي ثروتمند تر از مردان
B.B.C: تا سال 2025 زنان انگليسي ثروتمند تر از مردان اين كشور خواهند بود و 60 درصد دارايي هاي شخصي اين كشور را در اختيار خواهند گرفت. دلايل اين رشد، عملكرد بهتر زنان در آموزش، داشتن خانه شخصي و طول عمر بيشتر آنان عنوان شده است. هم اكنون زنان ميليونر بين سنين 18 تا 44 سال، 24 درصد بيشتر از مردان هستند و 47 هزار و 300 زن ثروتمند در مقابل 37 هزار و 900 مرد ميليونر از همين گروه سني قرار دارند. اين تحقيق نشان دهنده اين است كه در سال 2004 حدود 70 درصد از زنان بين 16 تا 64 سال در انگليس شاغل بوده اند، در حالي كه اين رقم در سال 1971 حدود 56 درصد بود. در همين مدت سهم مردان از اشتغال از 92 درصد به 80 درصد كاهش يافته است. اين تحقيق در عين حال نشان مي دهد كه زنان كمتر از مردان در برنامه هاي مالي طولاني مدت شركت مي كنند.
000909.jpg
سوئيس در انتظار چيني ها
صنعت گردشگري سوئيس فعاليت هاي خود را براي جلب توريست هاي چيني آغاز كرده است. يكي از روزنامه هاي سوئيسي چند روز پيش در اين باره نوشت: توجه سوئيس به گردشگران چيني به اين دليل است كه چين از نظر گردشگري به يك كشور بدون حد و مرز معروف شده است. «روژه زبيندن»، مديربخش آسياي شرقي صنعت توريسم سوئيس گفت: «ما بايد با جديت تمام روي جلب گردشگران چيني سرمايه گذاري كنيم، زيرا 150 ميليون نفر از جمعيت يك ميليارد و 300 ميليون نفري اين كشور را طبقه متوسط تشكيل مي دهد كه مسافرت به خارج براي آنها امكانپذير نيست. هر چند كه اكثر اين افراد هم اكنون بيشتر به كشورهاي همجوار سفر مي كنند، اما با اين وجود باز هم تلاش براي جلب نظر آنها براي مسافرت به سوئيس بسيار مهم است.»
وي افزود: «در سال 2003 ميلادي، 106 هزار شب اقامت در هتل از سوي گردشگران چيني در سوئيس ثبت شد و اين رقم در سال 2004 به 230 هزار شب افزايش يافت و احتمال داده مي شود كه اين رقم امسال به 300 هزار شب برسد.» زبيندن براي سال 2006 و 2007 افزايشي حدود 25 درصد را در خصوص گردشگران چيني تخمين مي زند و مي گويد: «امروز چين در زمينه اعزام توريست به سوئيس، ژاپن را كه پيش از اين در صدر قرار داشت پشت سر گذاشته است. بزرگترين مانع بر سر راه افزايش ديدار توريست  هاي چيني از سوئيس اخذ ويزا است كه براي يك خانواده چهار نفره چندين روز زمان لازم است و هزينه آن نيز بالغ بر هزينه يك شب اقامت در سوئيس است.» زبيندن در اين مورد مي افزايد: «اگر بخواهيم اين مانع بزرگ را از سر راه برداريم، مردم كشور ما بايد در همه پرسي پنجم ژوئن در زمينه الحاق سوئيس به قرارداد شينگن و دوبلين پاسخ مثبت دهند.» تصويب اين قرارداد موانع ويزاي سفر به سوئيس را برطرف مي كند و گردشگران اتحاديه اروپا مي توانند بدون اخذ ويزاي سوئيسي آزادانه به اين كشور سفر كنند.
000942.jpg
تحولي نو در صنعت توريسم انگليس
گزارش وزارت گردشگري انگليس در مورد ميزان توريست اين كشور در ماه فوريه سال جاري نشان مي دهد كه ورود توريست هاي خارجي به اين كشور كاهش يافته است. اين كاهش 1/4 درصدي در حالي است كه مقامات گردشگري انگليس پيش از اين اعلام كرده بودند كه شمار قابل توجهي از توريست هاي اروپاي غربي به انگليس سفر كرده اند. با اين حال انگليسي ها اميدوارند كه در ماه هاي آينده شمار بيشتري توريست به انگليس سفر كنند. وزير امور اقتصادي و بازرگاني انگليس در سفر خود به چين اعلام كرد اميدوار است تا دولت چين گردشگران چيني بيشتري را جهت سفر به انگليس ترغيب كند. يكي از مقامات توريسم انگليس از طرحي بسيار جالب سخن به ميان مي آورد و مي گويد: «طرح هاي بلند پروازانه گروه صنعتي  ما براي سفرهاي تجاري به فضا تكميل شده و اولين مسافر تا سه سال ديگر دور مدار زمين گردش خواهد كرد. ما مي خواهيم مسافرت فضايي را تا حد امكان براي مردم سراسر جهان ارزان سازيم.» براشون 45 ساله كه يكي از ثروتمند ترين افراد انگليس است مي افزايد: «من همراه پدر و مادرم و نيز پسر و دخترم در اولين پرواز به فضا سفر خواهيم كرد.»

جهانشهر
ايرانشهر
تهرانشهر
خبرسازان
دخل و خرج
در شهر
درمانگاه
زيبـاشـهر
|  ايرانشهر  |  تهرانشهر  |  جهانشهر  |  خبرسازان   |  دخل و خرج  |  در شهر  |  درمانگاه  |  زيبـاشـهر  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |