سه شنبه ۲۰ ارديبهشت ۱۳۸۴ - - ۳۶۹۴
علمي
Front Page

دو پيش بيني متناقض براي آينده بشر
آينده تكامل
001581.jpg
فقط همين 200 سال گذشته را در نظر بگيريد، با دخالت انسان، سگ ها به لحاظ ژنتيك به متنوع ترين جانور تبديل شده اندكافي است ژنومي از جانور مورد علاقه ما وارد ماده وراثتي موجودي  شود كه چندان به آن علاقه نداريم...
اللانوس
شايد به نظر برسد كه پيتر وارد، صاحب كتاب Neozoic Era علاقه خاصي به موش ها دارد، اما اينطور نيست. او فقط پيش بيني مي كند كه فقط جوندگان هستند كه مي توانند خود را با شرايط سخت آينده وفق دهند و جان سالم به در ببرند. البته بدون ترديد انسان ها مي توانند حيوانات دست آموز و مورد علاقه خود را حفظ كنند، اما به ضرب و زور مهندسي ژنتيك، چون اين حيوانات اهلي و مورد علاقه انسان ها ممكن است نتوانند شرايط سخت آينده كره زمين را تحمل كنند در دنيايي كه وارد در كتابش به تصوير كشيده، ديگر اثري از پستانداراني مثل شيرها، ببرها و خرس ها نيست، يعني طبيعت فرصتي براي آنان باقي نخواهد گذاشت، چون تا آن زمان ديگر هيچ اثري از زيستگاه طبيعي آنها وجود نخواهد داشت يا آنكه گرماي زمين طاقت را از آنها خواهد گرفت.
پيتر وارد استاد زيست شناسي دانشگاه واشينگتن مي گويد سلطان حقيقي در آينده شير نخواهد بود و سلطان حقيقي جوندگان و مارها به حساب خواهند آمد، چون فسيل ها نشان مي دهند كه جوندگان از لحاظ ايجاد گونه هاي جديد قابليت بيشتري نسبت به ساير جانداران از خود نشان داده اند.
بله، در تصويري كه وارد از آينده ترسيم كرده سوسك ها به طبقه بندي Champion Speciators تعلق دارند. مفهوم آن اين است كه آنها قهرمانان عرصه توليد گونه هاي جديد خواهند بود. وارد جزو دانشگاهياني است كه روي آينده تكامل كار مي كند.
خيلي ها با اين عقيده موافقند كه شهرنشيني، مهندسي ژنتيك و تغييرات آب و هوا در شكل گيري تكامل حيوانات موثرند، اما عده اي با اين عقيده كه انسان ها به عنوان يك گونه جانوري باقي مي مانند اعتقادي ندارند.
دوگال ديكسون زمين شناس بريتانيايي كتابي تحت عنوان آينده از آن وحوش دارد كه سناريوي آن متعلق به ميليون ها سال بعد است كه در آن انسان ها منقرض شده اند و جاي آنها را حيواناتي گرفته كه بيشترين آنها نوعي ماهي مركب غول پيكر است كه در خشكي به سر مي برد. ديكسون خودش نام زيست شناسي مبتني بر حدس و گمان بر آن گذاشته و در پاسخ به اين سوال كه چرا رويكرد رمان گونه به دانش زيست شناسي داشته، مي گويد: دانش هاي مربوط به حيات از جمله اكولوژي براي آنكه به مردم ديد تازه بدهند و به آنها بياموزند كه به موضوع ها مي توان جور ديگري نگاه كرد مثال هاي خيالي از روند واقعي مي زنند. اين موضوع بيشتر در مورد تكامل صدق مي كند، چون به هر حال تصور يك چند ميليون سال بعد كمي دور از ذهن است.
در دنيايي كه وارد در كتابش يعني تكامل در آينده ترسيم مي كند انسان ها نمي ميرند، بلكه زمين در آن زمان به كلي با زميني كه ما امروز مي شناسيم فرق كرده است. او در مصاحبه با ام.اس.ان.بي.سي در پاسخ به اين سوال كه وضعيت انسان ها در آن زمان چگونه خواهد بود مي گويد: بايد فرض كنيد كه انسان ها به حيات خود با جمعيت زياد ادامه مي دهند. وي در ادامه مي گويد اگر فرض كنيد كه انسان ها به حيات خود ادامه داده اند، در آن صورت بايد حيوانات به لحاظ ژنتيك طوري تكامل پيدا كنند كه در يكي از دو محيط باقيمانده، زنده بمانند يا درشهرها كه جمعيت بسيار زيادي از انسان ها زندگي مي كنند يا آنكه در كشتزارهايي كه به شكل مكانيزه زير كشت رفته اند تا از عهده سير كردن جمعيت شهرنشين برآيند. به تدريج مراتعي كه در آن پستانداران بزرگ زاد و ولد مي كنند جاي خود را به زمين هاي كشاورزي مي دهند تا از عهده سير كردن انسان ها برآيند. وارد مي گويد:  ظرف يك ميليون سال، ديگر اثري از پستانداران بزرگ مثل شير، ببر و خرس باقي نخواهد ماند. چون زيستگاه طبيعي براي آنان باقي نمي ماند.
نوسان گرما در اين جهان به شكلي است كه فقط گونه هايي مي مانند كه از عهده سازگاري به نسبت سريع برآيند و با نوسان  دما خود را وفق داده و به هوا و آب آلوده عادت كنند. يعني جانوراني باقي مي مانند كه بتوانند در برابر آلودگي هاي هوا و آب دوام بياورند. جوندگان، مارها، سوسك ها و پرندگان گندخواري مثل كلاغ عاشق محيط زيستي هستند كه ويژگي هاي نامبرده را دارد. وارد بر اين باور است كه موش ها و مارها به طبقه بندي Super Taxa تعلق دارند. اين گروه از جانداران به طور دائمي گونه هاي جديد پديد مي آورند و نرخ انقراض آنها به مراتب پايين تر از ساير جانداران است. كلمه Super taxa را استيواستانلي از دانشگاه جان هاپكينز ابداع كرده و با وارد موافق است. استانلي مي گويد: موش ها و مارها اين روزها با سرعت بيشتري به گونه هاي خود تنوع مي بخشند. اگر جوندگان به ايجاد تنوع در گونه هاي خود بپردازند، طبيعي است مارها كه از جوندگان تغذيه مي كنند نيز به گونه هاي خود تنوع مي بخشند.
دست بشر
وارد در كتابش رد جانوراني را دنبال كرده است كه يا به دست بشر اهلي شده اند يا به كمك مهندسي ژنتيك در ساختار وراثتي آنان دستكاري شده است.
استفن پالومبي زيست شناس دانشگاه استانفورد و صاحب كتاب انفجار تكامل استدلال مي كند كه انسان ها- هرچند با نيت خير- به روند تكامل جانداران شتاب بخشيده و غالبا توجهي به عواقب آن نداشته اند. پالومبي در نوشته هاي خود از كلمه ور رفتن يا tinkering استفاده مي كند و از اين وررفتن به عنوان نيروي غيرانساني و وحشيانه تكامل ياد مي كند و مي نويسد:ما انسان ها استعدادخاصي براي افزايش نيروي محرك تكامل و شتاب به بازي تكامل داريم و اين كار را بيشتر در گونه هايي دامن مي زنيم كه در كنار ما و با ما زندگي مي كنند. مثل حيوانات اهلي و دست آموز و همچنين در ميان ميكرب هايي كه با ما هستند. وي در مصاحبه با ام.اس. ان. بي. سي مي گويد:هرچيزي كه از خود كارايي نشان مي دهد ما تكرار مي كنيم، اما از عواقب آن غافل مي شويم. نمونه آن توليد واكسن ها، حشره كش ها و نابودكنندگان علف هاي هرز است. شايد در كوتاه مدت از خود كارايي نشان دهند، اما در درازمدت باعث رشد گونه هايي مي شوند كه به مراتب قوي تر و مقاوم تر هستند. اما پالومبي در ميان بشر حركت به سوي  آگاهي بيشتر را ديده و مي گويد انسان ها نسبت به خطراتي كه آنان را تهديد مي كند آگاه تر و به تغييراتي كه در محيط زيست به وجود مي آيد حساس تر شده اند. و ابراز اطمينان مي كند كه در آينده نزديك تاثير انسان ها بر تكامل بيشتر موردتوجه قرار مي گيرد.
آيا به حيواني نياز داريم
كه هم سگ باشد هم گربه
وارد با دغدغه هاي پالومبي آشناست و با او هم عقيده است. از نظر وارد شايد مخلوط كردن ژن هاي چند سگ براي بدست آوردن نسل هاي جديد از سگ قابل قبول باشد، اما مخلوط كردن ژن هاي حيوانات مختلف با يكديگر كاملا فرق دارد. وارد مي گويد:اگر واقعا مي خواهيد ببينيد كه تكامل با چه سرعتي مي تواند پيش برود فقط روي سگ ها متمركز شويد. اگر فقط همين 200 سال گذشته را در نظر بگيريد، با دخالت انسان، سگ ها به لحاظ ژنتيك به متنوع ترين جانور روي زمين تبديل شده اند. وارد سوال مي كند:فرض كنيد همين تنوع در ايجاد گونه هاي مختلف در جانور يا موجودي سرعت بگيرد كه انسان دوست ندارد، آن وقت چه اتفاقي خواهد افتاد؟ وارد مي گويد: با تبر به جان بعضي موجودات افتاده ايم بدون آنكه از آثار پيچيده و عواقب ناشناخته آن اطلاعي داشته باشيم. كافي است ژنومي از جانور مورد علاقه ما وارد ماده وراثتي موجودي  شود كه چندان به آن علاقه نداريم...، بي ترديد روي تكامل موجودات اثر خواهد گذاشت.
زمين بدون انسان ها
ديكسون در كتاب آينده از آن وحوش زميني را ترسيم كرده كه قلمرو حيوانات بوده و ديگر بشر بر آن سيطره ندارد. جان آدامز در نوشتن اين كتاب با ديكسون همكاري كرده. اين  دو براي موجودات آينده اسامي تفنني انتخاب كرده اند و تاكيد دارند كه قصدشان پيش بيني آينده نيست، بلكه مي خواهند به خواننده اين ديد را بدهند كه هر احتمالي را نمي توان ناديده گرفت و امكان دارد وقايعي روي دهد كه به ظاهر دور از ذهن مي رسند. آنها در رويا يا خيال خود عصريخي را براي 5ميليون سال بعد تصور كرده اند كه نسل انسان در آن منقرض شده است و در عوض ظرف اين مدت نسبتا طولاني كه به لحاظ زمين شناسي يا نجوم، زمان زيادي به حساب نمي آيد جوندگان غول پيكري به نام shagrats به وجود آمده اند.(احتمالا اين دو نويسنده اين نام را از دو كلمه shaygy به معني پشمالو و پرمو و كلمه rat به معني موش گرفته اند.) آنها در كتابشان از موجوداتي اسم مي برند كه بخشي از بدنشان شبيه به نهنگ هاست و بخش ديگر به مرغ ماهي خوار يا پرندگان آبزي! در خيال اين دو نويسنده، عصريخي 100 ميليون سال ادامه پيدا مي كند و بعد از آن دوره اي مي رسد كه آغاز آن با خاتمه زندگي پستانداران عظيم الجثه رقم مي خورد و جاي آنها را موجوداتي خيالي مثل عروس دريايي با جثه اي به اندازه كاميون مي گيرند و گونه هايي پديد مي آيند كه اجدادشان اختاپوس است و سوامپوس نام دارند (احتمالا swampus بي ربط با كلمه swamp به معني باتلاق نيست). در آن زمان خزندگاني بزرگتر از دايناسورها به نام توراتون هم زندگي مي كنند. به رغم آنها 100 ميليون سال بعد هم تكامل، حيوانات عجيبي مثل flish به بار مي آورد كه نوعي پرنده است و از تكامل ماهي ها به وجود آمده! همچنين سوسك هاي پرنده اي كه bumblebeetles نام دارند. تعجبي ندارد كه در آن دوره ميمون هايي به نام squibbons روي درختان زندگي مي كنند كه هيبريدي از نوعي ماهي به نام squid و ميموني به نام gibbon هستند و غذايشان flish است! اين موجودات هم پيشرفته ترين و هوشمندترين حيوان روي زمين به حساب مي آيند. نويسندگان اين كتاب در نهايت نتيجه گيري مي كنند كه اين گونه ها آخرين و در نوع خود بهترين گونه هاي ممكن نخواهند بود و حتي در آينده گونه هايي وحشي تر عرضه خواهند كرد.
دنياهاي رقيب
زماني كه از ديكسون و آدامز پرسيدند كه اين خيال پردازي ها لطمه اي به دانش زيست شناسي نخواهد زد؟ در جواب با اين اعتقاد كه حدسيات و گمانه زني  در مورد آينده  مي  تواند به آموزش كمك كند پاسخ دادند:افكار عمومي اشتهايي سيري ناپذير در مورد داستان هاي عجيب و غريب، موجودات ناشناخته كرات ديگر و غول و پري دارند و از اين پديده و از اين حقيقت انكارناپذير مي توان به عنوان وسيله اي ارزشمند استفاده كرد و از آن به عنوان وسيله اي براي آموزش و اطلاع رساني بهره گرفت.
پيتر وارد چندان با ديكسون و همكارش هم عقيده نيست و اين توجيه نمي تواند وارد را متقاعد كند. تصوري كه او از آينده تكامل دارد به طور كلي و از بنيان با تصور ديكسون و آدامز تفاوت دارد. وارد به صراحت مي گويد:من از دست آينده گراياني كه بديهي ترين اصول را ناديده مي  گيرند خسته شده ام، اكثر آنها حسي را ايجاد مي كنند كه ديگر هيچ اثري از انسان باقي نخواهد ماند و دومين حسي كه اين پيش بيني كنندگان در خواننده به وجود مي آورند اين است كه ما انسان ها توليدكننده  آلودگي هستيم، درست همان احساسي كه فيلم سينمايي Blade Runner ايجاد مي كند يا همان احساسي كه مايكل جكسون با پوشيدن نقاب دهان القا مي كند. پالومبي، زيست شناس دانشگاه استانفورد مي گويد: تا زماني كه ما روي اين كره زندگي مي كنيم اگر به مادرمان - طبيعت- گوش بسپاريم نتيجه اش را خواهيم ديد. تغييراتي كه ما در طبيعت ايجاد مي كنيم غيرقابل برگشت است و اين مهم است كه ما به اين موضوع بينديشيم.
نويسنده : Miguel L lanos/منبع: MSNBC

كليد طلايي براي عمر طولاني
001629.jpg
دانشمندان آمريكايي اعلام كردند: تقويت غلظت آنتي اكسيدان هاي طبيعي در بدن، مي تواند كليدي  طلايي براي دستيابي به طول عمر زياد در انسان باشد.
مقاله جديد پژوهشگران دانشگاه واشينگتن كه در آخرين شماره نشريه ساينس اكسپرس انتشار يافته است، نشان مي دهد افزايش غلظت آنتي اكسيدان ها در بدن موش هاي آزمايشگاهي، مي  تواند طول عمر اين موجودات را به طور شگفت انگيزي افزايش دهد و شايد بتوان اين نتايج را در مورد انسان نيز تعميم داد.
براساس اين مقاله، دانشمندان در آزمايش خود گروهي از موش هاي آزمايشگاهي را به گونه اي مهندسي كردند كه مقدار زيادي از يك نوع آنزيم آنتي اكسيدان را در بدن خود توليد كنند و دريافتند كه اين موجودات تغيير يافته كمتر به بيماري قلبي و ساير بيماري هاي مرتبط با افزايش سن دچار مي  شوند و شگفت آنكه 20 درصد بيش از ساير همتايان خويش زندگي مي  كنند.
به گفته محققان آمريكايي، اگر بتوان نتايج اين آزمايش را به طور كامل در مورد انسان تعميم داد، بايد بگوييم بشر با انجام چنين تغييري در بدن خود، مي  تواند به سادگي سن 100 سالگي را تجربه كند و تا حد ممكن، از ابتلا به ناخوشي هاي گوناگون رهايي يابد.
تحقيقات انجام شده در دانشگاه واشينگتن، بار ديگر تاييدي بر اين نظريه نهاده است كه مولكول هاي اكسيژن داراي قابليت كنشگري بالا كه به راديكال  هاي آزاد معروفند، ارتباط بسيار نزديكي با فرآيند پير شدن سلول هاي موجودات زنده دارند.
راديكال هاي آزاد
تركيبات موسوم به رايكال هاي آزاد، از ميل تركيبي شديدي با ساير مولكول ها برخوردارند و اين قابليت مي  تواند منشا بروز معضلات بسياري در بدن انسان شود؛ به طوري كه ارتباط اين مواد شيميايي با بيماري هاي قلبي، سرطان و ساير بيماري هاي مرتبط با افزايش سن به وضوح آشكار شده است.
دكتر پيتر رابينوويچ و همكارانش از دانشگاه واشينگتن، به تكثير و زادآوري موش هاي آزمايشگاهي در حضور غلظت بالاي آنزيم كاتالاز پرداخته و مشاهده كرده اند كه افزايش چنين ماده اي در بدن موش ها تا چه اندازه مي  تواند در حفظ سلامتي و افزايش طول عمر آنان مفيد و موثر باشد.
آنزيم كاتالاز به عنوان يك آنتي اكسيدان در بدن عمل مي  كند و وظيفه آن برطرف كردن آسيب هاي ناشي از آب اكسيژنه، به عنوان يكي از مواد زايد حاصل از متابوليسم و سوخت و ساز سلولي است. آب اكسيژنه منبع راديكال هاي آزاد به شمار مي  رود و برطرف كردن آن از بافت ها مي  تواند آسيب هاي احتمالي را تا حد ممكن مرتفع سازد.
آسيب هاي ناشي از عملكرد راديكال هاي آزاد در بدن، مي  تواند اختلالات فراواني در فرآيندهاي شيميايي ايجاد كند و به توليد بيش از پيش راديكال هاي آزاد جديد بينجامد و نتيجه چنين چرخه معيوبي بر كسي پوشيده نيست.
به گفته دكتر رابينوويچ، نتايج بدست آمده در اين زمينه، گواه بزرگي بر نقش اين راديكال ها در فرآيند پيري سلول ها است. وي مي گويد: تحقيقات اخير بيش از پيش پرده از اهميت اين تركيبات شيميايي در بدن موجود زنده برگرفته است و نتايج حاصل از آزمايش ها مي تواند راه را براي توسعه و توليد داروها و درمان هاي نوين هموار سازد، به طوري كه بتوان بدن را از هجوم اين تركيبات خطرناك تا اندازه ممكن در امان داشت و طول عمر بيشتري براي بشر به ارمغان آورد.

خبر
001632.jpg
گاز كربنيك و تصادم فضايي!
محققان تاكنون افزايش انتشار و متراكم شدن گازكربنيك در اتمسفر زمين را عامل بروز پيامدهاي منفي فراواني مي  دانستند، اما به تازگي يك اثر به ظاهر مثبت نيز به نتايج تداوم انتشار انبوه اين آلاينده در جو زمين افزوده شده است؛ پيامدي كه مي  تواند اندكي عجيب بنمايد.
پژوهشگران دانشگاه ساوتهمپتون انگليس دريافتند سرمايش ناشي از افزايش غلظت دي اكسيد كربن در لايه هاي فوقاني جو، در حال كاهش دادن تراكم اتمسفر زمين است و اين روند مي  تواند زمان دوام پذيري ماهواره ها را در مدار طولاني تر كند. گرچه اين كشف در نگاه نخست، خبر خوبي به نظر مي  رسد، واقعيت آن است كه چنين روندي مي تواند نه تنها عمر ماهواره ها، بلكه دوام پذيري انواع بقاياي ماهواره ها يا به عبارتي زباله هاي فضايي را نيز به طور قابل توجهي افزايش دهد. كارشناسان تاكيد مي  كنند تداوم اين وضع، افزايش احتمال تصادم هاي ناگوار فضايي را در مدار زمين به همراه خواهد داشت و چشم انداز آن تا اندازه اي ناگوار و فاجعه انگيز خواهد بود. بهره گيري از مدل هاي شبيه سازي شده براي پيش بيني وضعيت سالهاي 2060 و 2070 ميلادي، به وضوح نشان مي  دهد در صورت انتشار افسارگسيخته دي اكسيدكربن در جو زمين، افزون بر وقوع پيامدهاي ناگواري كه محيط زيست گرايان و اقليم شناسان بارها بر آن تاكيد كرده اند، شمار برخورد ها و تصادم هاي فضايي نيز در اثر كاهش تراكم اتمسفر زمين به طور چشمگيري افزايش خواهد يافت.اقليم شناسان تاكيد مي  كنند افزايش انتشار گازهاي گلخانه اي بويژه گاز كربنيك در جو اين سياره، مي  تواند تغيير الگوهاي آب و هوايي را در مناطق گوناگون زمين به همراه آورد و تاثير شگرفي بر حيات زميني بر جاي گذارد.
گذر از سد پيري
پژوهشگران آمريكايي براي نخستين بار موفق شدند با رشد و نمو سلول هاي پايه و بنيادي به شيوه كنترل شده، تخمك هاي اوليه را توسعه دهند و اين دستاورد براي زناني كه به سن يائسگي نزديك مي شوند، مي تواند بسيار جالب توجه و اميدوار كننده باشد.
محققان دانشگاه تنسي با انتشار گزارش بررسي هاي خود در نشريه زيست شناسي توليد مثل و اندوكرينولوژي، اعلام كردند: نتايج تحقيقات آزمايشگاهي آنها مي تواند به زناني مبتلا به اختلالات باروري يا كساني كه به يائسگي زودرس دچارند، كمك فراواني كند. اين دانشمندان ادعا مي  كنند با بهره گيري از نتايج بدست آمده، مي  توان وقوع يائسگي طبيعي را بيش از 12 سال به تعويق انداخت و به اين ترتيب، امكان باروي را در سنين ميانسالي براي زنان به ارمغان آورد.
با وجود آنكه دستاوردهاي اخير محققان آمريكايي جالب توجه و تامل برانگيز به نظر مي  رسد، پژوهشگران انگليسي در ارتباط با به كارگيري اين شيوه براي به تاخير انداختن بروز يائسگي در زنان هشدار داده و تصريح كرده اند: اين روش هنوز در مراحل اوليه قرار دارد و براي استفاده عملي و گسترده آن بسيار زود است. زنان به هنگام تولد، در حدود 2 ميليون فوليكول تخمك زا در تخمدان هاي خود دارند، اما اين تعداد تا فرا رسيدن سن بلوغ، به حدود 400 هزار فوليكول كاهش مي  يابد. به گفته دانشمندان، روند كاهش فوليكول ها در تخمدان زنان تا رسيدن به يائسگي ادامه خواهد يافت و سپس، آنها ديگر قادر به توليد تخمك بالغ و بارو نخواهند بود.
001635.jpg
استرس؛ ميراث 11 سپتامبر
گروهي از محققان دانشگاه هاي ادينبورگ و نيويورك اعلام كردند: زناني كه به هنگام مشاهده و تجربه حادثه ناگوار حملات تروريستي 11 سپتامبر باردار بوده اند، آثار و نشانه هايي از استرس را به طور زيست شناختي به كودكان خود منتقل كرده اند. به گزارش مجله اندوكرينولوژي باليني و متابوليسم، نتايج بررسي دانشمندان روي اين قبيل كودكان، غلظت به نسبت پاييني از هورمون كورتيزول را در بدن آنها نمايان ساخته است كه مي تواند نشانه اي از ناراحتي رواني و ذهني در آنان باشد. به گفته پزشكان، همچنين پايين بودن غلظت اين هورمون در بدن مادران آنها نيز ثبت شده كه نشان از تاثير پذيري آنان از استرس و فشار ناشي از تجربه حملات 11 سپتامبر دارد و اين استرس به طور زيست شناختي از مادران و به كودكان به ارث رسيده است. پژوهشگران مي  گويند وقوع حمله تروريستي به ساختمان هاي سازمان تجارت جهاني در نيويورك، مادران باردار شاهد اين حادثه را دچار استرس و فشار رواني شديدي كرده و اين استرس بر رشد و نمو مغز جنين آنها تاثير قابل توجهي بر جاي گذاشته است.
تحرك، دشمن فراموشي
ورزش منظم مي تواند امكان ابتلا به آلزايمر را كاهش دهد، چون تحرك بدني اجازه نمي دهد پروتئين هاي تخريب كننده مغز در مغز جاخوش كنند. مطالعه روي موش ها نشان داده است، مشغول بودن؛ چه بدني و چه فكري و همچنين خوردن بعضي از غذاها مي تواند جلوي بيماري هايي كه در آن مغز دچار اضمحلال و خرابي مي شود بگيرد يا حداقل آن را به تاخير بيندازد. پل آدلارد و همكارانش در دانشگاه كاليفرنياي شهر ايروين روي موش هايي كار كردند كه روي آنها مهندسي ژنتيك انجام شده بود و از سه ماهگي در مغزشان پلاك هاي حاصل از رسوب آميلوئيد پروتئين تشكيل مي شد.
در اين تحقيق نيمي از موش ها درون قفس هايي گذاشته شدند كه درون آن چرخ هاي متحرك وجود داشت و موش ها را وادار به تحرك مي كرد. نيم ديگر در شرايط عادي نگهداري شدند. نتايج حاصل از اين تحقيق در ژورنال ( علم عصب) به چاپ رسيد. موش هايي كه تحرك بيشتري داشتند در مغزشان پلاك كمتري تشكيل شده بود و ميزان پپتيدهاي آميلوئيد از نوع بتا بسيار كم بود. محققان در اين تحقيق پيشنهاد كردند اگر رويه زندگي موش ها دچار تغيير شود و فعاليت مغزي و جسمي آنها افزايش پيدا كند مي تواند در متابوليسم(سوخت وساز) پروتئين ها اثر بگذارد. استفن اسيندر، متخصص آلزايمر از موسسه ملي افرادمن و از حاميان مالي اين تحقيق مي گويد:تحرك در موش نحوه سوخت وساز آميلوئيد پروتئين را دچا ر تغيير مي كند. پياده روي و حركات موزون در كنار مصرف امگا۳- كه در سويا، ماهي و ساير گياهان محتوي چربي مثل گردو و زيتون يافت مي شود- مي تواند در پيشگيري يا به تاخيرافتادن اين بيماري كه 5/4 ميليون آمريكايي را گرفتار كرده موثر واقع شود.
استرس هم به ارث مي رسد
دانشمندان مي گويند زنان  بارداري كه در دوران حمل جنين شاهد رويداد غم انگيز و محنت بار مي شوند علائم زيست شناختي از آن استرس را به جنين خود منتقل مي كنند.
محققان بعد از اندازه گيري هورمون كورتيزول در زنان و نوزادانشان به اين نتيجه دست يافتند كه ميزان اين هورمون در آنان كاهش يافته است. كودكاني كه از واقعه هولوكاست(يهودي كشي در آلمان نازي) جان سالم به در برده بودند نيز سطح كورتيزون خونشان پايين تر از ساير كودكان بود. در آن زمان توجيه محققان و دانشمندان اين بود كه پدران و مادران اين كودكان دچار استرس بودند و داستان هاي دلخراش را براي كودكان خود تعريف كرده اند يا آنكه خود دچار استرس بودند و همين عامل باعث كاهش سطح هورمون كورتيزون در خونشان شده است. اما آخرين تحقيقات حاكي از انتقال بيولوژيك اين عارضه است. يعني مادران دچار استرس هاي شديد، فرزنداني به دنيا  مي آورند كه به لحاظ ژنتيك سطح كورتيزو خونشان پايين است. اين تحقيقات در مدرسه عالي هانت سيناي دانشكده پزشكي دانشگاه نيويورك و همچنين دانشگاه ادينبروي اسكاتلند انجام شده است.
پروفسور جاناتان سكل از دانشگاه ادينبرو مي گويد اگر بزاق اين نوزادان مورد آزمايش قرار گيرد نشان مي دهد كه سطح كورتيزول خونشان پايين تر از نوزادان ديگر است. در حالي كه هنوز اين فرصت پيش نيامده كه استرس مادرانشان را مشاهده كنند يا آنكه به داستان هاي غم انگيز آنان گوش بدهند. در ايالات متحده دانشگاه نيويورك، 38 زني كه حادثه يازده سپتامبر را از نزديك مشاهده كرده بودند، تحت مراقبت قرار داشتند و نتايج حاصل از اين تحقيق در ژورنال غدد درون ريز سوخت وساز Endocrinology and metabolism منتشر شده است.
نسبت دختر به پسر تحت تاثير آفت كش ها
آلوده كنندگان محيطي، زباله ها شهري و ضايعات صنعتي وآفت كش ها مي توانند روي نسبت سلول هاي اسپرماتوزوئيد و به عبارت دقيق تر روي نسبت سلول هاي حاوي كروموزوم نر به ماده تاثير بگذارند. تحقيقات در سوئد نشان مي دهد ماهيگيراني كه در تماس بيشتر با اورگانوكلرين هستند نسبت سلول هاي حاوي كروموزوم Y- كه عامل اصلي در تعيين جنسيت انسان به حساب مي آيد- به سلول هاي بدون آن بيشتر مي شود، اما با قاطعيت نمي توان گفت كه در نهايت اين امر باعث افزايش نسبت نوزادان پسر به دختر مي شود. پرفسور الكساندر گيوركمن از دانشگاه مالهو در سوئد هدايت كننده اين تحقيقات بود. سلول هاي انسان 46 كروموزوم دارد و دو كروموزوم جنسيت را تعيين مي كنند اگر اين دو كروموزوم هر دو از يك نوع يعني X باشد فرزند دختر است و اگر يكي از  آنها Y باشد در آن صورت جنسيت نوزاد پسر خواهد بود. تحقيقات كه در گذشته نيز انجام شده، مؤيد تغيير نسبت سلول هاي حاوي اين كروموزوم و سلول هاي فاقد آن بوده است. موادي همچون ديوكسين، د.د.ت و PCB كه اكنون جزو موادي هستند كه استفاده از آن قدغن شده است در گذشته به وفور مورد استفاده قرار مي گرفت. تاثير اين مواد نيز بر سلول هاي جنسي(اسپرماتوزوئيد) به اثبات رسيده بود. گيوركمن در مصاحبه با رويترز گفته است:اين تحقيقات هم شاهد ديگري است كه موادشيميايي بر سيستم توليد مثل بشر تاثير دارد.
در تحقيقات جداگانه اي كه در دانمارك، ليتواني و فنلاند انجام شده مشخص شده است كه تعداد نوزادان پسر به نسبت بيشتر از نوزادان دختر بوده و اين دانشمندان احتمال مي دهند كه اين امر بر اثر عوامل محيطي و موادشيميايي بوده كه والدين با آن در تماس بودند.

|  آرمانشهر  |   ايرانشهر  |   تهرانشهر  |   جهانشهر  |   دخل و خرج  |   درمانگاه  |
|  علمي  |   شهر آرا  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |