حسن رضائي مقدم
اشاره
يكي از مهمترين گرو ه هاي فلسطيني حماس است كه همواره در اراضي اشغالي نقش تعيين كننده اي را در مبارزات مسلحانه مردم فلسطين ايفا كرده است. اما اخيرا اين گروه اعلام كرده كه در انتخابات پارلماني حكومت خودگردان مشاركت مي كند. اكنون سوال اينجاست كه آيا حماس با شركت در انتخابات مجلس ملي فلسطين و تبديل شدن به يك حزب سياسي از مباني فكري و ايدئولوژيك خود كه همانا جهاد و مقاومت و آزادي همه سرزمين فلسطين از چنگال اشغالگران بوده، فاصله خواهد گرفت؟ تحليل زير متكفل پاسخ گويي به سوال مذكور است، باهم مي خوانيم.
جنبش مقاومت اسلامي حماس مدتي است كه اعلام كرده است كه رسما در انتخابات مجلس قانونگذاري فلسطين شركت خواهد كرد. اين جنبش با توجه به نفوذ گسترده اي كه در ميان مردم فلسطين دارد هم اكنون يكي از رقيبان سرسخت سازمان آزادي بخش فلسطين به شمار مي رود، به گونه اي كه حماس اين سازمان را تهديد كرده است، در صورتي كه انتخابات مجلس ملي فلسطين به تعويق افتد اين جنبش به آتش بس خود با رژيم اشغالگر قدس پايان خواهد داد.
اين در حالي است كه عامل اصلي ظهور و بروز اين جنبش در سرزمين هاي اشغالي انديشه جهاد و مقاومت بوده است، اما در حال حاضر به حضور در رقابت هاي انتخاباتي در صحنه فلسطين نيز گرايش نشان داده است. (چندي قبل شاهد پيروزي نامزد هاي اين جنبش در انتخابات شهرداري ها در نوار غزه و كرانه باختري بوديم.) سئوال اينجاست آيا حماس اينك با شركت در انتخابات مجلس ملي فلسطين و تبديل شدن به يك حزب سياسي از مباني فكري و ايدئولوژيكي خود كه همانا جهاد و مقاومت و آزادي همه سرزمين فلسطين از چنگال اشغالگران بوده است، فاصله نخواهد گرفت؟ رهبران و اعضاي اين جنبش در اظهار نظرهاي مختلفي كه تاكنون داشته اند به اين پرسش پاسخ گفته اند. اما براي روشن تر شدن موضوع مورد بحث بايد به سالهاي اوليه شكل گيري اين نهضت و نظرات رهبران اين نهضت در مورد انتخابات پرداخت.
شيخ احمد ياسين بنيانگذار فقيد جنبش حماس زماني كه در زندان به سر مي برد در مكاتبات خود كه بعدا در مجله الاوسط به چاپ رسيد از شركت حماس در انتخابات مجلس ملي فلسطين دفاع كرد كه اين امر تعجب بسياري را برانگيخت.
ديدگاه شيخ ياسين موجب شد كه در سالهاي ۱۹۹۳ و ۱۹۹۴ مباحثاتي بين رهبران ديگر حماس در مورد شركت يا عدم مشاركت اين تشكيلات در انتخابات صورت بگيرد، در اين زمان از منظر حماس برگزاري انتخابات به نيروي سازمان فتح ابزاري براي تثبيت قدرت عرفات مي داد. از نگاه حماس مجلس ملي فلسطين براي اجراي خواسته ها و اميال تشكيلات سياسي حاكم تاسيس شده بود. بويژه اينكه بيشتر مقامات جنبش فتح يعني حزب حاكم از طريق اين مجلس حمايت لازم را براي طرح ها و برنامه هاي سازشكارانه خود فراهم مي كردند. بنابراين براي همه واضح بود كه ورود حماس به اين پارلمان در آن زمان به معناي پذيرش و قانونمند كردن توافقنامه اسلو و اجراي بندهاي آن و شناسايي رژيم اشغالگر قدس و به رسميت شناختن الحاق دو سوم سرزمين فلسطين به اشغالگران بود.
«سام جرار» يكي از رهبران حماس در كرانه باختري ضمن مخالفت حماس از شركت در انتخابات مجلس ملي فلسطين به اين نكته اشاره كرد كه چگونه مي توان در انتخاباتي كه نتيجه قرارداد اسلو است شركت كرد. (طبق توافقنامه اسلو كه ميان تشكيلات خودگردان و اسرائيل بسته شد، رژيم اشغالگر مي بايست صلاحيت نامزدهاي شوراي قانونگذاري فلسطين را تاييد كند و حتي حق دارد كه تمام مصوبات را وتو كند).
اين مباحثات تا اواسط سال ۱۹۹۵ ادامه داشت و تلاش براي تشكيل حزبي سياسي براي حماس منتفي بود. رهبران حماس در آن زمان وظيفه مشكل ديگري نيز پيش رو داشتند.
چگونه حماس مي توانست مخالفت سنتي خود را با مفهوم غربي از دموكراسي با ايده نمايندگي از مردم فلسطين سازگار كند؟
حماس اين مشكل را با طرح مسئله شورا حل كرد و موضع گيري خود را در اسلام سياسي با دموكراسي منطبق ساخت، استدلال رهبران حماس اين بود كه اسلام قبل از اين كه ايده دموكراسي در غرب مطرح شود ماهيتا دموكراتيك بوده است.
رهبران حماس در نهايت به اين نتيجه رسيدند كه براي دستيابي به هدف اصلي خود كه همانا تاسيس حكومت اسلامي است، بايد در فعاليت هايي كه با تشويق به دموكراسي در ارتباط است، مشاركت كنند. كه اين ايده هم اكنون در انديشه رهبران حماس تجلي يافته است.
رهبران و اعضاي اين جنبش در حال حاضر دلايلي را براي ورود به پارلمان فلسطين ذكر كرده اند، بنا به گفته يكي از هواداران اين جنبش اتخاذ اين تصميم كه حماس در اين انتخابات شركت كند تصميم آساني نبود و پس از يك سري بحث ها و بررسي ها كه صورت گرفت، تصميم بر آن شد كه حماس در اين انتخابات شركت كند و ورود حماس به پارلمان فلسطين پس از اطمينان از يك سري مسايل مهمي بود كه در مورد آنها تصميم گرفته شد. ۱- اطمينان از اين كه چنين تصميمي نظر اكثريت نهادها و رهبران بلندپايه و فرماندهان حماس است ۲- اطمينان از اين كه هر تصميمي كه حماس اتخاذ كند به زيان برنامه ها و سياست هاي مبارزاتي اش تمام نشود ۳-اطمينان از اين كه هيچ تصميمي هرگز در چارچوب پيمان فاجعه بار اسلو نباشد. مهمتر از همه اين كه حماس مي ديد كه اگر همچنان به تشكيلات خودگردان مجال دهد كه مثل سابق مسئله فلسطين بازيچه اش باشد، آنوقت عمق فاجعه بيشتر خواهد شد زيرا حماس در انتخابات مجلس قانونگذاري در سال ۱۹۹۶ شركت نكرد و قرارداد اسلو مسئله فلسطين را ناديده گرفت.
از سوي ديگر «محمود الزهار» از رهبران اين جنبش گفته است كه مبارزاتي كه پشتوانه سياسي نداشته باشد بيهوده است او همچنين نقل كرده است كه ما مخالف خلع سلاح مقاومت هستيم و هدف ما از راه يابي به پارلمان فلسطين مبارزه با فساد و برچيدن بساط اسلو است كه براساس آن تشكيلات خودگردان در ورطه فساد ضعف و سستي گرفتار آمده است. الزهار موافقت حماس با شركت در انتخابات مجلس قانونگذاري را بخشي از سياست واقعگرايي و واقع بينانه اين جنبش مي داند كه حماس براي ايجاد تحولي بنيادين در اين انتخابات شركت مي كند. او همچنين به اين نكته اشاره كرد كه حماس تنها يك شاخه نظامي نيست بلكه توان پاسخ گويي به تمامي نيازهاي سياسي، اقتصادي و اجتماعي را دارد، الزهار ضمن رد انديشه حماس به يك حزب سياسي ذكر كرده است كه حماس با توجه به يك نگرش فراگير خود با سياست برخورد مي كند.
آقاي ابواسامه عبدالمعطي يكي ديگر از اعضاي اين جنبش نيز ضمن رد فاصله گرفتن حماس از شيوه نظامي و تبديل شدن آن به يك حزب سياسي نقل كرده است كه هيچگونه تغييري در راهبرد حماس كه مبتني بر مقاومت تا آزادي كامل سرزمين هاي فلسطيني است حاصل نشده است. و هر آنچه كه تاكنون در چارچوب اقدامات سياسي صورت گرفته همه و همه در خدمت به تداوم مقاومت فلسطين است و جنبش حماس همچون گذشته اسلامي و جهادي باقي خواهد ماند و سلاح را بر زمين نخواهد گذاشت. وي تاكيد كرده است حماس با اين فعاليت ها به هيچ عنوان درصدد تبديل شدن به يك حزب سياسي نيست زيرا با حضور اشغالگران صهيونيست در اراضي فلسطين امكان آن وجود ندارد و فعاليت حماس در شرايط كنوني يك تاكتيك جديد در عرصه مبارزه و مقاومت به شمار مي رود.
رهبران حماس در نهايت به اين نتيجه رسيدند كه براي دستيابي به هدف اصلي خود كه تاسيس حكومت اسلامي است، بايد در فعاليت هايي كه با تشويق به دموكراسي در ارتباط است، مشاركت كنند اين ايده هم اكنون در انديشه رهبران حماس تجلي يافته است
همچنين اعضاي اين جنبش بر اين مسئله تاكيد مي كنند كه ورودشان به نهاد تصميم گيري به هيچ وجه باعث برخي ملاحظات سياسي نخواهد شد تا از مقاومت دست بردارند و حماس قادر است بين اين دو موضوع يعني مقاومت و مشاركت هماهنگي ايجاد نمايد، آنان استنباط مي كنند كه اگر جنبش فتح تاكنون توانسته بطور همزمان حكومت خودگردان و گردان هاي الاقصي را بدست گيرد، چرا حماس نتواند در اين دو جبهه هماهنگ عمل كند. از نگاه آنان جنبش حماس به لحاظ قدرت سازماندهي، نگرش و نيز رهبري واحد خواهد توانست ميان حضور در پارلمان و فعاليت گردان هاي عزالدين قسام موازنه ايجاد كند. جنبش حماس در عين حال كه بر انتخابات تاكيد مي كند از مشي مقاومت نيز حمايت مي كند.
قدر مسلم اين است كه جنبش مقاومت اسلامي حماس اكنون به جنبش و گروه بزرگي تبديل شده است و داراي پشتوانه مردمي بزرگي است و در مراحل اول و دوم انتخابات شوراهاي محلي و شهرداري ها در كرانه باختري و نوار غزه وضعيت خود را تثبيت كرده است و اكنون ملزم به پاسخ گويي به نيازهاي مردمي است كه حامي مقاومت و پشتيبان آن هستند.
از سوي ديگر حماس داراي پروژه و برنامه هاي مبارزاتي است كه نيازمند تلاش هاي فراوان براي تبيين آن و دلايل و اهداف اين برنامه هاست. جنبش حماس براي حمايت از برنامه هاي مبارزاتي خود به پشتيباني هاي بيشتري در كشورهاي عربي و منطقه و ادامه آن از طريق ايجاد نوعي وضعيت قانوني براي خود نياز دارد تا از اين بستر وضعيت امني براي فعاليت هايش و تشريح حقوق ثابت ملت فلسطين و حق اين ملت در مقاومت عليه اشغالگران صهيونيست فراهم آورد.حماس مي بايست از طريق ارائه طرح هاي سياسي جامع ميان فلسفه مقاومت و فلسفه مشاركت هماهنگي ايجاد كند. با توجه به وضعيت خاص حماس كه از يكسو با مخالفت حكومت خودگردان با برنامه هايش و از سوي ديگر با تلاش اشغالگران براي نابودي اش روبروست، حماس راه پرمخاطره اي را براي تحقق روياي ملت فلسطين در رسيدن به آزادي و استقلال انتخاب نموده است. در حقيقت اين عمل حماس به انساني مي ماند كه در راه سنگلاخ گام برمي دارد.