سه شنبه ۱۰ خرداد ۱۳۸۴
گزارشي از همايش كاربرد فناوري اطلاعات در مدرسه هاي هوشمند
هزار در برابر ده
نگاهي به قابليت هاي مدرسه هاي هوشمند در برابر مدرسه هاي سنتي
ائلدار محمدزاده صديق
001818.jpg
دكتر علي اكبر جلالي
تدريس و تعليم و تربيت از زماني آغاز شد كه بشر به فكر انتقال مسائل مختلف علمي، ادبي، تاريخي و حتي افكار خود افتاد. به عبارتي تولد تدريس و آموزش، ياددهي و يادگيري هم زمان با عمر بشر است. بشر براي آموزش از ابتدايي ترين مراحل شروع كرد و از راه انتقال شفاهي و فن رفتار كلامي و واژه  گزيني به تفهيم و تدريس آموخته ها و مسائل پيرامون خويش پرداخت، با پيشرفت جوامع، نظام هاي آموزشي و فعاليت هاي آن ها نيز دستخوش تغيير و تحول شد كه اين تغيير معلول تحول اجتماعي، فرهنگي، علمي و تكنولوژيكي است. همگام با پيشرفت و دگرگوني علوم، فنون و روش ها و پيچيده شدن جوامع، نيازهاي فردي و اجتماعي نيز وسيع تر شده كه ارضاي آنها به علوم و فنون پيچيده اي نياز دارد و كسب علوم و فنون سايه روشن هاي آموزشي جديد امكان پذير است. به همين دليل وظيفه و مسئوليت مدارس و معلم امروز نسبت به گذشته سنگين و متغير شده است و ديگر نمي توان با روش هاي سنتي و قديمي، جامعه و افراد آن را به سوي يك تحول عميق و پيشرفته سوق داد. آموزش در طول عمر (Life long education)، دانش محوري و ديجيتالي شدن جهان و توسعه فناوري اطلاعات و ارتباطات، همگي سبب شده است تا مدارس سنتي با استفاده از سيستم هاي تكنولوژيكي و ديجيتالي تغيير حالت و كاربري داده و مدارس هوشمند را تشكيل دهند تا اين مدارس دانش آموز را براي عصر اطلاعات آماده سازند. عصري كه در آن دانش آموز توليدكننده دانش  و معلم مشاور آن است. هم اكنون در سطح تهران چهار مدرسه هوشمند وجود دارد، دبيرستان دخترانه آبسال در منطقه ،۴ دبيرستان دكتر مصاحب تهران در منطقه ،۵ دبيرستان دخترانه نداي آزادي در منطقه ۷ و دبيرستان غيرانتفاعي شهداي كارگر در منطقه ۱۵ آموزش و پرورش. چندي پيش همايش كاربرد فناوري اطلاعات در  آموزش از طرف دبيرستان آبسال و آموزش و پرورش منطقه ۴ برگزار شد كه گزارش تهيه شده از روز اول اين همايش را از نظر مي گذرانيد.
كارشناسIT  دبيرستان آبسال درباره طرح مدرسه هوشمند اين دبيرستان گفت: هدف ما ايجاد ساختار منطقي و مناسبي بود تا توانايي هاي خود را جهت ارائه يك استراتژي و الگو براي مدارس هوشمند بيان نماييم و جهت تدوين اين استراتژي از دانسته هاي مديريت تكنولوژي بهره برديم. در اين راستا پس از مشخص نمودن رسالت دورنما به بررسي و ارزيابي عوامل داخلي و ارائه فرمول جهت تأمين اهداف بلند مدت و كوتاه مدت يادگيري، آموزش و برنامه هايي كه مي خواهيم در مدرسه اجرا شود، پرداختيم. پس از آن لازم است تا به تدوين ارزيابي و انتخاب استراتژي مناسب پرداخته و بعد از آن كار، اجرايي يعني پياده سازي طرح آغاز مي شود و اين نيز لازمه تخصيص منابع است كه خود مي تواند از جمله عوامل موفقيت پروژه باشد. اگر تخصيص منابع به قدر كافي و مناسب نباشد، پروژه در اواسط با مشكل مواجه خواهد شد.
مرحله بعدي، ارزيابي است، يعني ارزيابي نتايج كسب شده تا با آن، تدوين سيستم ها و سنجش عملكرد براي طرح امكان پذير باشد. در اين بخش پاداشي نيز براي كساني كه در طول به نتيجه رسيدن پروژه ما را ياري كرده اند، اختصاص داده شده است.
مرضيه ابراهيمي در تعريف مدرسه هوشمند ادامه داد: مدرسه هوشمند، مؤسسه آموزشي است كه در جهت فرآيند يادگيري و بهبود مديريت به صورت نظام يافته بازسازي شده تا دانش آموز را براي عصر اطلاعات آماده سازد. در واقع مدرسه سنتي با استفاده از سيستم هاي تكنولوژي و ديجيتالي آماده مي شود كه سرعت يادگيري دانش آموزان با بهره گيري از اين سيستم ها افزايش يابد و سيستم تعاملي ايجاد شده، مسبب خلاقيت و نوآوري دانش آموزان شود تا دانش آموز بتواند توزيع كننده دانش باشد، زيرا عصر حاضر عصري است كه در آن، دانش آموز خود بايد توليد كننده دانش باشد.وي در ادامه به سه فاكتور اساسي و مهم در مدل تأثيرگذار مدارس هوشمند اشاره كرد و گفت: عوامل اجرايي و دانش آموزان (مغز افزار)، ارتباطات و شبكه(سخت افزار)، سيستم هاي ديجيتالي و رسانه اي(نرم افزار) سه فاكتور اساسي در مدارس هوشمند هستند. مدرسه  هوشمند بايد بتواند تمامي دانش آموزان و نه فقط نخبگان را جذب نمايد و با استفاده از سيستم هاي نرم افزاري طراحي شده مدرسه را كاملاً الكترونيكي نموده و خدمات دستي و سنتي را به صورت ديجيتالي نمايد تا بدين ترتيب خدمات بهتر و سريع تري ارائه دهد. نيروي دانش آموزي و يا مغز افزار عبارت است از استفاده از تكنولوژي در مسير مشخص، اين انسان است كه با استفاده از تكنولوژي، مسيري را مشخص مي نمايد تا آن دانش چرايي را به وجود آورد. در مدرسه هوشمند فقط انتقال دهنده نيستيم و قصد ما توليد دانش نيز است. بايد در ذهن دانش آموز همواره سؤال چرا وجود داشته باشد و اين، مورد سبب ايجاد خلاقيت و نوآوري در دانش آموز خواهد شد.وي به اهميت حجم اطلاعات رد و بدل شده در مدرسه هوشمند اشاره كرد و گفت: سيستم هاي ديجيتالي و الكترونيك قلب يك مدرسه هوشمند هستند و براي طراحي يك برنامه  نرم افزاري و استفاده از تكنولوژي طراحي، ارائه، انتخاب، مديريت، پشتيباني و آموزش رعايت شدني است. سيستم الكترونيكي آموزش توسط نرم افزار يا سيستم هاي ديجيتالي در محيط رايانه اي و اينترنت شبيه سازي فعاليت هاي آموزشي و اداري مدرسه به كار مي رود در مدرسه هوشمند تمام فرايندها كه از ثبت نام دانش آموزان آغاز مي شود بايد به صورت رايانه اي انجام شود و از قبل برنامه هاي آن شبيه سازي شده باشد. در سيستم آموزش الكترونيك لازم است تا يك معماري تعريف شود و مي گوييم معماري سيستم آموزشي ما در يك مدرسه هوشمند، معماري چند لايه و به صورت قدم به قدم است كه با استفاده از جديدترين متدها و تكنولوژي هاي آموزشي به ارائه خدمات آموزشي مي پردازد. معماري اين سيستم از چهار بخش اصلي و بر پايه زيرساخت هاي صنعتي و آموزشي ساخته مي شود و وظايف آموزشي، اداري سيستم را با استفاده از سرويس ها و زيرسيستم هاي خود انجام مي دهد. اين ۴ بخش اصلي معماري سيستم عبارتند از: سيستم مديريت آموزشي، سيستم مديريت محتواي آموزشي، سيستم كلاس هوشمند small class كه نيازمند نرم افزار است و سيستم ارتباطات و ابزارهاي كاربر. نمودار مفهومي آن نيز به چهار بخش ايجاد محتويات آموزشي و حفظ محتويات موجود، مديريت محتواي آموزشي و يا نظارت بر محتوا، استاد و معلم كه روش درس بر عهده خود او گذاشته شده و به همين علت «روش هاي تدريس» ناميده مي شود و مديريت آموزشي كه محتوا و اطلاعات را مي گيرد و در سيستم ديجيتالي ارائه مي دهد و شامل خروجي هاي آن است.
001815.jpg
مرضيه ابراهيمي
ابراهيمي در ادامه، كلاس هوشمند را اصلي ترين جزء مدرسه هوشمند دانست و گفت: در كلاس هوشمند، بايد نرم افزار گفت وگو وجود داشته باشد و دانش آموزان از طريق شبكه بتوانند با يكديگر گفت وگو و در حقيقت همان روش چت اينترنتي را انجام دهند تا دانش آموزان با يكديگر در ارتباط باشند و علاوه بر ساعات مدرسه، معلم ساعاتي را در نرم افزار مشخص نمايد تا به دانش آموزان اجازه دهد در منزل با يكديگر چت نمايند. نرم افزار آزمون نيز از ديگر نرم افزارهاي حائز اهميت در مدرسه هوشمند است تا از طريق آن دانش آموزان در ساعت مشخص تعريف شده مثلاً ۹ شب در خانه كامپيوتر شخصي خود را روشن كرده و در آزمون هماهنگ شركت نمايند و معلم نيز روز بعد مي تواند گزارش كار بگيرد كه هر دانش آموز چند بار امتحان داده است و ميزان خطاي او در هر دفعه چقدر است.
در ادامه همايش، مدير دبيرستان آبسال درباره ساختار و استراتژي مدرسه هوشمند صحبت كرد. زهرا اربابيان در تعريف مدرسه هوشمند گفت: مدرسه هوشمند مكاني است هدفمند و واقع گرا كه شناخت دقيق، مهارت، نوآوري  و دانش  روز را داراست، به عنوان يك الگوي مديريت تكنولوژي، خلق ارزش ها از مهمترين عوامل است كه در بالا بردن كيفيت سهم بسزايي خواهد داشت و توان عكس العمل ها را مي تواند افزايش دهد و چابكي در حقيقت يعني سرعت استفاده از علم و شتاب دهندگي و نوآوري مدرسه، مهمترين بخش اين مسأله است كه به يكپارچه سازي خواهد رسيد و منجر به آن خواهد شد كه تيم IT  تشكيل شود. ساختار مدرسه، نيروي مدير اجرايي و دانش آموزي است كه با رهبري مديريت و با سه تيم مدير فناوري، كادر آموزشي، اداري و دانش آموزان كار مي كند. مدرسه هوشمند، قصد تغيير ساختار و بافت كار را ندارد، بلكه مي خواهد سهولت در يادگيري ايجاد كرده و با تكنولوژي پيشرفت نمايد.
مدير فناوري با آموزش ICT، شبكه و ارتباطات و نرم افزار تشكيل اين مديريت را مي دهد و با برنامه ريزي و كنترل شبكه و ورود اطلاعات مي تواند كار را سرعت ببخشد.
مدير مدرسه آبسال درباره نحوه كار اين مدرسه هوشمند گفت: درباره كار و قسمت هاي مختلف مدرسه چارت هايي را تهيه كرده ايم، قسمت روابط عمومي مدرسه، به طوري كه تمام اين قسمت  را در تمام مدارس دولتي و غيرانتفاعي خواهيم داشت. روابط عمومي مدرسه با دبير، كادر، اوليا، دانش آموز و اطلاعات درسي در ارتباط بوده و براي هر يك به ترتيب روزهاي كاري را مشخص كرده، وقت مراجعه مي دهد، اسامي را در بانك اطلاعاتي محفوظ داشته و برنامه ريزي درسي ارائه مي دهد. ميزان تدريس معلم، وقت صرف شده، ميزان انرژي به كار رفته و ميزان يادگيري، تفاوت را در روش هاي سنتي و روش هاي نوين خواهيم ديد. همان طور كه در سيستم مديريت و كنترل در قسمت معاونت كه در سه بخش انضباطي و آموزشي و پرورشي و همچنين در پايه سوم با امتحان نهايي و پيش دانشگاهي و كنكور به روش سنتي داريم و به دنبال آن هستيم كه ببينيم چگونه مي توان طرح اطلاعات درس و توضيحات پيش دانشگاهي را با طرح هوشمند تلفيق كرد كه با يكديگر منافاتي نداشته باشد.
وي در ادامه به كتابخانه ديجيتالي اين مدرسه اشاره كرد و گفت: با استفاده از كتابخانه ديجيتالي، دانش آموز مي تواند علاوه بر استفاده از كتابخانه ديجيتالي، دانش آموز مي تواند علاوه بر استفاده از منابع كتابخانه مدرسه، با ورود به پايگاه كتابخانه هاي دانشگاه ها از اطلاعات آنها استفاده نمايد. در ميز امانت كتابخانه ديجيتالي، كتاب ها با باركدي كه دارند شناسايي مي شوند و از طريق باركد خوان بر روي سيستم تعريف شده و بدون اتلاف وقت مي توان اين كار را انجام داد و علاوه بر آن گزارش هاي لازم را گرفت كه مثلاً يك كتاب چند بار امانت رفته است و يا يك دانش آموز در طول مدت مشخص چند بار و چه كتاب هايي را به امانت برده است. در طراحي اتاق توليد محتوا سعي شده است براي همكاران يك بانك نرم افزاري و ميز بانك تدارك ديد. در طراحي اتاق توليد محتوا سعي شده است براي همكاران يك بانك نرم افزاري و ميز بانك تدارك ديد. تا در زمان هاي خالي تدريس از اين فرصت ها استفاده نمايند. طبقه اول مدرسه آبسال از كتابخانه  سنتي و كتابخانه الكترونيكي، اطاق پرورشي، اطاق توليد محتوا، اطاق دفترداري، اطاق مركز و روابط عمومي، دفتر مدير(مركز اطلاعات) و دفتر دبيران تشكيل شده است. طبقه دوم شامل كلاس هاي درس است كه دانش آموزان با توجه به درس در كلاس ها مي چرخند. هيچ يك با هم منافاتي ندارد و همه در يك راستا براي استفاده از توانمندي هاي فردي استفاده بهينه از وقت و اطلاعات و وصل شدن به دنياي ديجيتالي و عقب نماندن از جهان امروز به سرعت در حال پيشرفت است. اين گونه طرز ديد و نگرش سبب شده است تا دانش آموزان مدرسه را نه به عنوان خانه دوم بلكه به عنوان خانه اول بدانند و مشتاقانه از فضاهاي آن استفاده نمايند. آزمايشگاه  فيزيك و شيمي نيز در اين طبقه قرار دارد. طبقه سوم شامل اتاق هاي درس هوشمند و آزمايشگاه زيست است، در طبقه چهارم فضايي آرام با كلاس هاي سنتي براي پايه سوم و پيش دانشگاهي ايجاد شده است كه از سوم فروردين ماه براي آمادگي كنكور دانش آموزان اين پايه فعال است.
در ادامه برنامه فاطمه خرم دبير درس عربي اين مدرسه هوشمند به همراه دو نفر از دانش آموزان خود درس هشتم عربي دوم دبيرستان را به صورت كارگاهي و هوشمند تدريس كرد، ابتدا متن درس، با ترجمه فارسي به صورت انيميشن در كامپيوترهاي دانش آموزان پخش شد كه شامل متن درس و قواعد و تمرينات بود و سپس به ترتيب مفردات و قواعد، تمرين و نكات ترجمه ارائه شد و بعد خودآزمايي از دانش آموزان به عمل آمد.
پس از آن رئيس دانشكده الكترونيك دانشگاه علم و صنعت در مورد لزوم وجود مدارس هوشمند سخنراني كرد.
001821.jpg
زهرا اربابيان
دكتر علي اكبر جلالي درباره لزوم وجود مدارس هوشمند گفت: مفهوم مدارس هوشمند بسيار مشهود است و آن اين كه مدرسه سنتي با توجه به پيشرفت تكنولوژي و فناوري  اطلاعات به سمت هوشمند شدن پيش مي رود و هيچكس از آينده آن مطلع نيست و نمي توان گفت كه هم اكنون ۱۰ درصد به سمت مدرسه هوشمند رفته ايم و يا ۵۰درصد. اما آن چيزي كه معلوم است اين است كه ما بايد بتوانيم با تغيير، تغيير نماييم و مدارس هوشمند نيز بايد قابليت تغيير با پيشرفت تكنولوژي را داشته باشند و اطلاعات خود را به روز كنند.
اين استاد دانشگاه افزود: هم اكنون آموزش در طول عمر به عنوان يك بحث جدي در دنيا مطرح است، اما ما چه راهكاري براي آن داريم. بايد توجه خود را به تغييرات جهان پيرامون جلب نماييم.رئيس دانشكده الكترونيك علم و صنعت ايران ادامه داد: مدرسه هوشمند نگاه جديدي به مدرسه دارد و آن، تكنولوژي به ما قدرت داده است و بايد اين قدرت را در سيستم آموزش خود به كار گيريم. نظام آموزشي كشورمان نياز به نوآوري دارد و هم اكنون فرصتي برايمان ايجاد شده است تا در جهان حرفي براي گفتن داشته باشيم و فقط دنباله رو نباشيم. به عنوان مثال در روش تدريس درس عربي كه چند لحظه پيش مشاهده كرديم قطعاً معلم محترم از ذهن خود بسيار استفاده كرده اند و اين خيلي خوب است، حتي اگر كارهاي اوليه ضعيف باشد، ارزش آن كار خيلي بيشتر از اين است كه يك بسته آموزشي آماده را از دنيا بخريم، آنچه مي بينيم آغاز به كاري است كه هر دفعه مي توان آن را تقويت كرد و به اين ترتيب به جايي برسيم، همان قدر كه اين اعتماد به نفس در ما ايجاد شده است، تا از كامپيوترهايي كه داريم كاربري هاي مهم بگيريم داراي اهميت است.اين استاد دانشگاه در ادامه به مشكلاتي كه سر راه توسعه مدارس هوشمند وجود دارد اشاره كرد و گفت: يكي از اين مشكلات نگاه ما به فن آوري اطلاعات است، ما بايد در هر حوزه اي نگاه خود را مشخص كنيم، مثلاً نگاه فني، نگاه به جايگاه سخت افزار و يا جايگاه نرم افزار رايانه، درون سيستم، شبكه، داده و ارتباطات كه بخشي در آموزش و پرورش هم اكنون با اين كار درگير است. سخت افزار خود يك درس جداگانه است مدير يك مدرسه هوشمند وقتي به مشخصات اصلي يك رايانه نگاه مي كند لااقل بر روي ۳ عنصر، سرعت، ضريب اطمينان و ظرفيت آن حساس باشد. يعني حداقل اطلاعاتي كه كسي مي خواهد در فضايي حركت نويني را ايجاد كند. دومين مسأله ديگر شناسايي اجزاء رايانه را بداند كه هر قسمت چيست و سوم بداند وقتي روي صفحه كليد تايپ مي كند، فقط يك سري صفر و يك ايجاد مي شود و نتيجه آن خروجي هاي كامپيوتر است. ورودي و خروجي هاي سيستم را هنگام دستور دادن بشناسد، مدير و معلم با داشتن اين موارد مي تواند باركد ايجاد كند. آزمون ها و تست هاي دانش آموزان را اتوماتيك نمايد و كارها را منظم كرده و سرعت دهد. پس اين موارد كه در نيم ساعت مي توان آنها را فرا گرفت و نيازي به كلاس فني و توجيهي با مدت زمان طولاني نخواهد داشت. البته به شرطي كه بدانيم حوزه دانشي كه هر معلم بايد داشته باشد چقدر بايد باشد. مدير و معلم بايد با محيط شبكه آشنايي داشته باشند و شبكه LAN و WAN را بشناسد تا بتواند هنگامي كه سفارش شبكه مي دهد انتخاب كند. در نرم افزار دسته بندي آنها از جمله سيستم عامل بودن و كاربردي بودن آن را بداند و اصول كلي آن را بداند. هدف من از گفتن اين جملات، اين بود كه اگر ما فقط بخواهيم جنبه فني فناوري اطلاعات و ارتباطات را بررسي كنيم از حوصله مدرسه، مدير و معلم خارج خواهد بود. بلكه با اين گونه نمونه سازها، مي توانيم جواب سؤال هايمان را بگيريم و بدانيم در بخش فني يك مدير چقدر بايد بداند، همگي موارد بسته آموزشي شود و در اختيار مدارس ديگر قرار بگيرد تا دوباره كاري و چند كاري صورت نگيرد.
توليد بسته آموزشي در مدرسه هوشمند خيلي مؤثر است و علاوه بر آن در اقتصاد نيز بسيار تأثيرگذار خواهد بود. ما از اين طريق مي توانيم محصولات توليدي خود را معرفي نماييم. اما آموزش آن به اين ترتيب است كه سر كلاس درس نيز مي توان استفاده هاي زيادي را در تمامي رشته هاي آموزشي از آن برد.
اين استاد دانشگاه ادامه داد: مدرسه هوشمند بايد بتواند زمان انتقال را كاهش دهد، كلاس سنتي يك بعدي است، يعني اگر يك خط راست ۱۰ سانتي را در نظر بگيريم، يك بعدي مي شود، ولي اگر تصوير دو بعدي شود، ميزان انتقال ده در ده مي شود، يعني ۱۰۰ برابر مي شود، در بسته آموزشي تصاوير اگر سه بعدي شود و در كنار آن صدا را نيز انتقال دهد ميزان انتقال بيش از ۱۰۰۰ برابر مي شود. پس اگر مدرسه هوشمند ۱۰۰۰ باشد، مدرسه سنتي ۱۰ است. بايد بدانيم كه بهترين مدرسه هوشمند مدرسه اي است كه حتي اگر ۲ رايانه هم داشته باشد، اما بتواند ۲۰ بسته آموزشي (Learning Package) و يا (Content) مناسب داشته باشد. اگر ما در آموزش و پرورش تهيه بسته آموزشي و يا Content را در بين معلمين و دانش آموزان به مسابقه گذاشتيم و به توليد محتواي سه بعدي جايزه داديم كه بتواند مفاهيم را سريع انتقال دهد، قطعاً شرايط بهتري را خواهيم داشت.او ادامه داد: آنچه كه مطرح شد نشان مي دهد كه مدرسه هوشمند، تغيير شكل تدريس از كتاب به كامپيوتر نيست، بلكه دنياي پيچيده اي است و نياز به تغيير تفكر در ما دارد و با هر ايده و هر روشي بايد شروع كرد و سپس بدها را شناسايي و جدا كرد. هم اكنون زمان آن رسيده تا دانش آموز محوري را در مدارس انجام دهيم. معلم بياموزد تا مشاور دانش آموز باشد. اولين قدم براي آموزش دانش آموز در مدرسه هوشمند آموزش ماشين نويسي به آنان است تا به سرعت بتواند اطلاعات را از جايي به جايي ديگر انتقال دهد. مدرسه هوشمند بايد تكنولوژي هاي دنيا را درك كند و آموزش دهد و با دنيا ارتباط برقرار كند، مثلاً نرم افزار keyhold,com كه با ۲۵ هزار تومان براي تمامي مدارس در دسترس قرار مي گيرد و اين امكان را مي دهد تا با استفاده از آن و تايپ آدرس در صفحه جست وجوي آن مثلاً برويم و جنگ عراق در فلوجه را ببينيم و آخرين اطلاعات در آن مورد را كسب كنيم و يا به موزه شهر پاريس فرانسه برويم و يا در مورد بسياري از شخصيت ها، مراكز آموزشي، تاريخي، ورزشي و جهانگردي اطلاعاتي كسب نماييم. دانش آموزان را به المپيك ۲۰۰۴ رم ببريم تا از آن بازديد نمايند.
دكتر علي اكبر جلالي ادامه داد: از نظر من به عنوان يك كارشناس، جهان در شرايط كنوني چهار چالش عمده دارد: جمعيت، انرژي، سواد رايانه اي و اشتغال. اگر اشتغال هاي امروزي ما در قالب فن آوري اطلاعات قرار گيرد تا دو سال ديگر محتاج كارمندها و كارشناسان خارجي خواهيم بود. همان  طور كه هم اكنون نيز در برخي از صنعت هاي كليدي كشورمان از كارشناسان ژاپني جهت كنترل سايت ها بهره مي بريم و اگر زودتر به خود نياييم به زودي شاهد نوعي افغاني مدرن خواهيم بود كه كارها را در دست خواهند گرفت و اين نشان مي دهد كه ما بايد در برنامه ريزي هايمان امروز، فردا و آينده دور را در نظر بگيريم.
در اين همايش دو روزه و در طبقات مدرسه، دستاوردهاي اين مدرسه هوشمند به نمايش گذاشته شده بود از جمله كتابخانه الكترونيكي، اتاق توليد محتوا و مركز اطلاعات در طبقه اول، كلاس درس هوشمند، نمايشگاه استراتژي و ساختار مدرسه هوشمند، آزمايشگاه فيزيك و شيمي و نحوه تهيه بسته آموزشي به همراه كتاب «بسته آموزشي چيست؟» تأليف مرتضي مجدفر كه در اختيار معلمان و مديران بازديد كننده قرار مي گرفت، گزارش عملكرد در دوره پيش دانشگاهي به صورت Power Point در طبقه دوم و اتاق هاي درس هوشمند و آزمايشگاه زيست با پخش فيلمي از عملكرد دانش آموزان محقق زيست با راهنمايي استاد «دكتر كوچ مشكي» و تحقيقي در مورد نجوم با راهنمايي استاد «دكتر عمارتي» در مورد نحوه دسته بندي اطلاعات در طبقه سوم از اين موارد بود.

نقد نقد
از صدور كيفرخواست هاي بي پشتوانه خودداري كنيد!
001824.jpg
مرتضي مجدفر
روز شنبه ۳۱ ارديبهشت ماه، در صفحه ۱۱ روزنامه همشهري مطلبي با عنوان «اتهامي عليه نويسندگان كتب درسي» به چاپ رسيده بود. اين مطلب، در واقع كيفرخواست ديگري بود كه اين بار به قلم س.ج. طاهايي و عليه نويسندگان كتاب هاي درسي دوره ابتدايي صادر شده بود.
مثل اين كه در سال هاي اخير مد شده است هر كس درباره آموزش و پرورش مطلبي مي نويسد، يكي دو ضربه كاري و غيركاري هم به سوي كتاب هاي درسي و مؤلفان آنها روانه مي سازد. حتي در تبليغات رسانه اي يكي از كانديداهاي هشت گانه رياست جمهوري هم، كه روز جمعه گذشته از تلويزيون پخش مي شد، شاهد تاخت و تاز وي به كتاب هاي درسي بوديم و اين كه چرا خلاقيت كودكان و نوجوانان اين مرز و بوم را با كتاب هاي درسي از بين مي بريد و طبيعي است كه از اين سخنان، دردل برخي رأي اولي ها هم قند آب شده است.
در اين كه برخي از كتاب هاي درسي، ايرادهايي دارند، حرفي نيست و حتي صاحب اين قلم، بارها و بارها در نوشته هاي خود، با ذكر مصداق به برخي از اين ايرادها پرداخته است. علاوه بر اين، در چند پژوهش دانشگاهي كه انجام و يا راهنمايي آن را برعهده داشته ام، سعي كرده ام ضمن تحليل محتوا، ايرادها و اشكالات برخي از كتاب ها را از جنبه هاي گوناگون ارائه دهم. ولي اين كه كلي گويي كنيم و كيفرخواست بي پشتوانه صادر كنيم، مشكلي حل نمي شود.
درست است كه كتاب هاي درسي، به دليل «رسمي بودن» و «انجام ارزشيابي تأثيرگذار در گذر تحصيلي از محتواي آنها» ، در دانش آموزان تأثير و انگيزشي جدي ايجاد نمي كنند و آقاي طاهايي هم به اين نكته اشاره كرده اند، ولي عدم توجه به تغييرات انجام شده در تأليف كتاب هاي درسي سال هاي اخير، به ويژه در دوره ابتدايي، كه ناشي از مطالعات علمي، پژوهشي گسترده بوده، دور از انصاف است. اگر كتاب هاي درسي علوم تجربي دوره ابتدايي ده سال قبل را كه پيش از كتاب هاي فعلي تدريس مي شدند و رتبه اي را كه ايران در طرح جهاني ارزشيابي از آموخته هاي دانش آموزان در درس علوم تجربي (طرح تيمس) در آن سال ها به دست آورد و در بين ۴۱ كشور جهان، سي وهشتم شد، به ياد بياوريم و آن كتاب ها را با كتاب هاي درسي پنج پايه ابتدايي فعلي مقايسه كنيم، متوجه حجم كارعظيمي كه صورت پذيرفته است، خواهيم شد. از اين گذشته، روش تدوين و تأليف همين كتاب ها و نيز مؤلفان آنها، در مجامع جهاني مورد تقدير قرار گرفته و به طور ويژه از يكي از مؤلفان اين كتاب ها، يعني خانم طاهره رستگار به واسطه مقالاتي كه در باره روش هاي ارزشيابي كتاب هاي علوم كه فرآيندمداري را جايگزين نتيجه مداري كرده است، به رشته تحرير در آورده در انگلستان و آمريكا تقدير شده است. البته ممكن است كتاب هاي فعلي هم كاستي هايي داشته باشد كه اجتناب ناپذير است و صد البته، مشكل اصلي در جاانداختن كتاب هاي درسي جديد، نظام متمركز آموزشي است كه از تهران تا دور افتاده ترين نقاط كشور را در برمي گيرد و طبيعي است كه فاصله بين طراحان و برنامه ريزان درسي و مجريان (آموزگاران) در ميزان درك از اهداف برنامه درسي، ممكن است در اجرا اشكالاتي ايجاد كند كه لازم است آموزش و پرورش در پركردن اين فاصله كوشش كند. به عبارت ديگر، اگر آموزگاري، به دليل عدم توجيه و شناخت مناسب، كتاب هاي درسي علوم را به شيوه قبلي تدريس و كتاب فرآيند محور را به پرسش و پاسخ رفتارگرايانه تبديل مي كند و كتاب هاي درسي هديه هاي آسمان (نام جديد كتاب هاي ديني دوره ابتدايي) را كه قرار است ارزشيابي به شيوه سنتي نداشته باشد، به مسلخ امتحان سنتي مي كشد، قصور از آموزش و پرورش است كه نتوانسته است معلمان خود را به طور كامل آموزش داده و آنان را توجيه كند.
آقاي طاهايي در نوشته خودشان به چند مورد اشاره كرده و از مؤلفان كتاب هاي درسي خواسته اند اين موارد را در نوشته هاي خود مدنظر قرار دهند. اگر به چند مورد پيشنهادي آقاي طاهايي، نگاهي بياندازيم، متوجه خواهيم شد هريك از اين موارد (مانند احترام به حقوق متقابل شهروندان، حفاظت از محيط زيست، احترام به قوانين راهنمايي و رانندگي و...) كاركرد و يا هدفي است كه يكي از سازمان هاي اجتماعي و يا دولتي برعهده دارد و اگر به چند مورد پيشنهادي ايشان، درخواست حدود ۲۰۰ سازمان، نهاد، انجمن، گروه، وزارتخانه و... را هم اضافه كنيم كه خواهان تبيين وظايف خود از طريق كتاب هاي درسي هستند، آن وقت متوجه مي شويم كه اگر قرار باشد به همه اين درخواست ها پاسخ داده شود، كتاب هاي درسي از اين حجمي هم كه دارد، فربه تر خواهد شد و صد البته كه راه حل، تنها افزودن صفحات كتاب درسي نيست.
كتاب هاي درسي ما، بايد راه درست انديشيدن را به دانش آموزان ياد بدهند و هدف اصلي آنها، ارائه شيوه انديشيدن باشد و نه درج و ارائه مستقيم انديشه ها؛ و اگر جمله پاياني ناقد محترم را بپذيريم كه بايد فرزندان خود را عقيده ورز و داراي شجاعت در قضاوت بار آوريم، بايد اين را هم بپذيريم كه كتاب هاي درسي در اين زمينه كاستي هايي دارند و از اين رو لازم است بدون صدور كيفرخواست هاي بي پشتوانه و صرفاً از طريق پژوهش هاي ميداني جدي و با مراجعه مستقيم به آراي برنامه ريزان درسي، كارشناسان، آموزگاران و مديران و دانش آموزان، راه هاي تصحيح خطاها را به متوليان آموزش و پرورش نشان دهيم.

فرهنگ
ادبيات
اقتصاد
اجتماعي
انديشه
سياست
ورزش
|  ادبيات  |  اقتصاد  |   اجتماعي  |  انديشه  |  سياست  |  فرهنگ   |  ورزش  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |