پنجشنبه ۱۲ خرداد ۱۳۸۴
رسالت فرهنگي _ اجتماعي هنرمندان
001935.jpg
دكتر محرم آقازاده
بررسي رخ دادهاي هنري چند دهه اخير ايران به روشني نشان مي دهد كه تعامل اساسي  بين آثار هنري و جامعه بسيار اندك است. هنرمنداني كه در اين جامعه زندگي مي كنند، گوشه گيري خاصي دارند و اثري كه عرضه  مي كنند، نماينده قالبهاي خاص رشته هنريشان است. چنين هنري نمي تواند در حيات اجتماعي و تحولات مربوط به آن نقش بارزي ايفا كند.
امروزه هنر بايد واقعيت خود را به منصه ظهور برساند و به دامان خاستگاه خويش كه جامعه است برگردد. هنرمند در حال حاضر مسير خويش را نه در دلهاي مردم، بلكه در حصار تنگ سبكها انتخاب كرده است، او فرسنگها با آنچه هست و بايد باشد فاصله دارد.
گفته مي شود، حتي سوررئاليستي ترين هنرها ريشه در واقعيت دارند و آن واقعيت جامعه و محيط اجتماعي است. زيرا پديده هنر و تحولات هنري نتيجه كنش و واكنشهاي حيات انسان اند. هنر گره بند تب و تاب اجتماعي است، به ناچار بايد اين عقيده را بگشايد، مشعلي برافروزد و فرا راه قرار دهد. بايسته است، روندگان طريقت را به كمال نهايي رهنمون گردد.
هنر سيري معنوي به سوي حقيقت جاودانگي و تجلي احساسي است كه آنچه هست سيرش نمي كند و هستي را در برابر خويش اندك، سرد، زشت و حتي به گفته «سارتر» احمق و عاري از معني و فاقد روح و احساس مي يابد. آن اضطراب و تلخكامي صاحبدل بلند پرواز و انديشمند بزرگ و سرمايه دار معني است.
هنر، آيينه و جام جهان نمايي است كه هنرمند فرآيند آغاز و انجام زندگي خويش را هماره در آن مي نماياند و فريادي است كه طنين صدايش، خواب از چشم خفتگان مي ربايد. هنر انسان را با جهاني از تصاوير آشنا مي كند كه از طريق آن به چشم اندازي از جهان زندگيش رهنمون مي گردد. همچنين، منظري از انديشه ها و عواطف را در برابر انسانها مي گستراند. اگر اثر هنري درخشان باشد پس از ديدن آن نمي توان زندگي را مانند پيش نگريست. زيرا هنر موفق افق ديد هنرپذير را گسترش مي دهد، به گونه اي كه جهان و جاي خود را در آن ديگرسان مي يابد. جهان  گويي با هنر به شيوه هاي تازه اي چهره مي نماياند.(۱)
اديبي مي گويد: «هنر پاسخي است به يك نياز، نياز تاب رباي و تب  آلوده كه آرام از هنرمند مي ستاند. جهان هنرمند، پيمانه اي است كه سرشار شده، به ناچار بر مي آيد و فرو مي ريزد.(۲) و ديگري مي گويد: «هنر سرگردان رهروي است كه در مهارش نمي توان نگاه داشت.»(۳) چه با نظر به نبوغ خود هنرمند و چه با نظر به جامعه اي كه از اثر هنري برخوردار مي شود، واقعيتي بسيار با ارزش است. به گونه اي كه با حذف آن از فرهنگ بشري چندان تفاوتي با حذف انسانيت انسان ندارد.(۴)
رنج ها و آلام جامعه در نهاد هنرمند ريشه دوانده است. هنرمند را دردمندي و غم انسان داشتن است كه از ديگران متمايز مي سازد. هنرمند  آنچه را ارائه مي دهد، نمايش پديدارهاي زندگي اجتماعي و حيات انساني است كه با قالب محتوايي پرداخت شده و به منصه ظهور مي رسد.
«توماس مان» بر اين باور است كه هنر را بايد از بند تنها ماندن با برگزيدگان دانش اندوخته اي كه خواص ناميده مي شوند، رهانيد. زيرا عمر اين برگزيدگان به زودي سپري مي شود- در واقع، اكنون هم سپري شده است- آنگاه هنر كاملاً تنها خواهد ماند و به تنهايي خواهد مرد. مگر آنكه، راهي به سوي انسانها بگشايد.(۵) اگر اين امر تحقق يابد هنر و هنرمند بار ديگر خود را در مقام خدمت به اجتماع خواهند يافت، اجتماعي كه با وسايلي بسيار ژرف تر از آموزش، به صورت يكپارچه درآمده است: اجتماعي كه داراي فرهنگ نباشد، بلكه خود فرهنگ باشد.
هنرمند يا هنر آفرين پيش از آن كه هنرمند باشد، بايد از حياتي  معقول برخوردار باشد تا بارقه هاي انديشه  اش دستاوردهاي فرهنگي و معنوي جامعه را زايل نكند، بلكه براي روشن ساختن واقعيات به كار رود. مسئله از دو حال خارج نيست: يا احساس رنج آلوده هنرمند در شكل و صورت ابتدايي و فردي خفه خواهد شد، يا اينكه احساس و برداشت وي در انديشه تلافي جويانه اش با حركت جامعه به ادراك درد آلود اجتماعي بدل خواهد گشت.
براي اينكه هنرمند بتواند با حركت محيط تلفيق يابد، بايد در مرحله اول، نحوه حركت و مسير حركت جامعه را درك كند و سپس زمينه هاي احساسي خويش را با اين ادراك همراه سازد. در غير اين صورت، به هنرمند مبتذل بازاري بدل خواهد شد. آنچه هنرمند را پيش مي راند، ادراكات اوست و چون ادراك همواره آينده را نشان مي دهد از اين نظر، هنرمند پيوسته در پيشاپيش تحولات محيط اجتماعي گام برمي دارد. به ديگر سخن به منزله يك عامل پيشرو به شمار مي آيد.
همانطور كه بطن صدف والد واقعي مرواريد است، تجربه زندگي نيز خالق حقيقي هر اثر هنري است. درست است اگر بگوييم كه هر اثر هنري به مثابه كودكي است كه هنرمند مادرش و محيط زندگي هنرمند پدرش است. (۶)
هنرمندان در تحولات حسي- فكري جامعه نقش بسزايي داشته اند. گريززدن و كناره گيري از ارائه اين نقش به مثابه تسليم در برابر محيط رنج آور و دردمند محسوب مي شود. اگر چنين گردد هنرمند در برابر شرايط، سر فرود مي آورد و تسليم مي گردد.
سرنوشت مردم با اثر هنري هنرمند پيوندي ناگسستني دارد، محيط است كه بر اثرگذاري آثار وي توان بيشتري مي بخشد. اگر هنرمند به بازنمايي آلام، خواسته ها و غايات مردم نپردازد و چنانچه بايد پيشاهنگ تحول نگردد چه كسي خواهد توانست اين مسئوليت بس خطير را بر عهده بگيرد؟
جامعه در قبال هنرمند مسئوليت دارد، مسئوليتي كه داراي دو جنبه است:
نخست رهنمون شدن مردم به سوي لذت بردن از هنر، يعني بيدار كردن و برانگيختن حس ادراك آنها و تأكيد بر اهميت مسئوليت اجتماعي هنرمند. معناي «مسئوليت» اين نيست كه هنرمند فرمان سليقه مسلط را بپذيرد يا طبق امر فلان كس بنويسد، نقاشي كند يا آهنگ بسازد، بلكه معنايش اين است كه به جاي كار كردن در خلأ در نظر داشته باشد كه در قبال جامعه رسالت دارد.
نيچه ، «هنر را وسيله اي براي تحقق امكانات و وظيفه آن را نجات چشمهاي انسان از تاريكي ذكر مي كند. همچنين، او وظيفه هنر مي داند كه با دم مسيحايي خود انسان را از اضطرابها و هيجانها رهايي بخشد و دنياي زيبايي براي انسان بنيان نهد كه او را از افكار نفرت انگيز، درباره امور نامربوط و وحشت زاي عالم، آزاد سازد.»(۷)
«ماياكوفسكي» مي گويد: نقش ويژه هنر اين نيست كه درهاي باز را در هم شكند، بلكه وظيفه اش اين است كه كليد درهاي بسته باشد. هنرمند هنگامي كه از واقعيات پرده برمي دارد، تنها به خاطر خودش نيست؛ براي ديگران و براي تمام كساني است كه مايل اند بدانند در چه دنيايي زندگي مي كنند و از كجا مي آيند و... هنرمند براي «بايدهاي اجتماعي» تلاش مي كند، اگر چه اين وظيفه در جهان سرمايه داري و شبه سرمايه داري از نظرها ناپديد مي گردد.
به هر روي، هنر، جان مايه خود را از حيات اجتماعي مي گيرد، هنري كه داراي چنين بنياني باشد، در سازندگي جامعه نقش پيشرو خواهد داشت. آنان كه هنر را در راه مردم به كار نمي برند، دست به استثمار احساس اجتماعي مي زنند و انگل وار روح جامعه را به زوال مي كشند.(۸) «استاندال» در روزگار جواني خويش نوشت:« نيت اخلاقي، يعني هر نيتي كه ناشي از نفع شخصي هنرمند باشد، اثر هنري را مي كشد. همچنين، او اشاره مي كند: «هيچ هنرمند جامعه گرا نمي تواند بدون نيت اخلاقي كار كند، بلكه بايد همواره تلاش كند اين نيت جنبه نفع طلبي شخصي به خود نگيرد و با معيارهاي تبليغاتي بيش از اندازه ساده نشود، بلكه با معيارهاي هنري، رفعت و پالايش يابد.» (۹)
اغلب بزرگان هنر، مواد اوليه آثار خود را از تجربه ها و احساسات شخصي برآمده از محيط اجتماعي فراهم آورده اند. بدين معني كه آنها جريانات فكري خود و خواستهاي اجتماعي را در قالبي زيبا به تصوير مي كشند.
در نوشته اي آمده است: امروز مجسمه  سازي كه مادي ترين جلوه هنر جديد و قديم است، ديگر مثل سابق نمي كوشد مجسمه يك قهرمان را بسازد، يا نقاش نمي كوشد عكس شخص يا شيئي را تصوير كند. امروز مجسمه ساز با سنگ بدن نمي سازد، نقاش با رنگ صورت نمي آفريند، هنرمندان با رنگ و سنگ حرف مي زنند. امروزه، ما مي بينيم بعضي از آثار مجسمه سازي و نقاشي، كه خود ما بهتر از آنها مي سازيم، نمي خواهد دماغ را مانند دماغ واقعي بيرون بياورند، دماغ واقعي خودش چقدر ارزش دارد كه اين بخواهد قلابي اش را درست كند. او انساني را مي سازد- مثل آنكه پيكاسو ساخت- كه يك چشم در وسط پيشاني دارد. چه مي خواهد بگويد؟ پيامش چيست؟ حرف مي خواهد بزند، نمي خواهد هنرمندي خودش را در تصوير آنچه هست، بيان كند، بلكه مي خواهد بگويد: انسان امروز يك بعدي شده است. امروز مجسمه، مجسمه  آدمها نيست، مجسمه آدميت ساخته مي شود و نقاش امروز- پيكاسو- از ديوار يونسكو عكس جنگ و صلح بر نداشته، عكس فلسفه جنگ و صلح را به عنوان يك معني نمايانده است و با قلم مو از آن صحبت مي كند، نه اينكه مثل عكاس تصويرش را به ما برگرداند. (۱۰) سارتر مي گويد:«اين جهان فاقد همه چيز است، انسان بايد با انديشيدن و اراده خود، آن را بسازد.»
001932.jpg
هنرمند وارسته و بالنده بايد با تيزبيني خود هنر را از قيد سرگرمي بودن كه ساخته فلسفه سرمايه داري است رها سازد و اگر نه، اين پست ترين رسالتي خواهد بود كه مقدس ترين موجود آن را بر دوش خواهد كشيد و به ديگر سخن، اين سپردن كار مطربي و پيامبري پس از خاتميت به هنر است. با اين سرانجام هنر راه به جايي خواهد برد كه «لي هاميلتون»، نماينده ايالت اينديانا در كنگره بگويد:«هنر علاوه بر يك منبع فرهنگي، يك منبع اقتصادي نيز هست. پولهايي كه صرف خريد آثار هنري و هنر به طور كلي مي شود، بر اقتصاد كل جامعه اثر مي گذارد، اثري مضاعف. هنر سرمايه جذب توريست است و مايه جلب سرمايه و صنعت و رونق تجارت و ترقي ارزش املاك.»(۱۱)
در حالي كه ويكتور خاراي شاعر، آهنگساز و گيتارنواز، فريادگر انقلاب شيلي در شعري، احساس برآمده از تحولات اجتماعي اش را چنين مي سرايد:
اگر چكشي مي داشتم
صبح مي كوبيدم
شب مي كوبيدم
بيدار در برابر خطر
ما بايد متحد شويم
براي دفاع از صلح
و شاندور پتوفي شاعر انقلابي مجار، سرودي را چنين تحرير مي كند:
عشق و آزادي
اين دو را مي خواهم
جانم را فدا كنم
در راه عشقم
و عشقم را
در راه آزادي
هنرمندان و صاحبدلان اگر بتوانند خود را از قيودي كه آنها را وابسته عادات طبقه اي يا قشري مي سازند آزاد كنند و موافق حال زمان خود در جهت تغيير در احوال اجتماعي، شخصيت خود را بنيان نهند، قادر خواهند بود با فراخنايي بس گسترده به آينده زندگي اجتماعي بنگرند. در غير اين صورت، اگر آنان بخواهند در طبقه متزلزل خود بمانند يا به طبقه اي كه در راه انحطاط است بپيوندند، نوميد و بدبين خواهند بود و با دغدغه  و بدگماني به مقابله با واقعيتي كه خبر از زوال آن طبقه مي دهد، خواهند رفت و به اقتضاي واقع گريزي، به صورت افرادي مردد و متزلزل و بدبين يا خيال باف و عرفان پيشه در خواهند آمد و در مقام تصحيح نظام جامعه، به خرده جويي و منفي بافي يا هذيان گويي و سطحي بيني بسنده خواهند كرد.
به نظر راقم اين سطور، هنر در اصيل ترين شكل خود، يك رويكرد است. چيزي است كه با دست يافتن به آن، مي توان خواستهاي خود و جامعه را به نمايش گذاشت. بنا به عكس نظريه هيرن كه معتقد است: «هنر براي رفع حوايج زندگي عملي لزوم نيافته و هرگز نمي تواند احتياجات عملي زندگي انسانها را برآورده سازد.»(۱۲) هنر ابزار نيرومندي است كه مي تواند براي به نمايش گذاشتن نياز نيازمندان استفاده شود و بسامد ارايه آن را شتاب افزون تري ببخشد. نظر بر اين است، كسي كه كار هنري مي كند، بايد اول خودش را از هر جهت آماده و كامل كند، سپس از خودش بيرون بيايد و به خودش مثل يك واحد از هستي و وجود نگاه كند تا بتواند به تمام دريافتها، فكرها و حسهايش حالت عمومي ببخشد. كار هنري گونه اي از تلاش است براي باقي ماندن و يا باقي گذاشتن خود و نفي معني مرگ. احساسها را بايد در اين راه تربيت كرد تا پيشرو بودن هنر و هنرمند را در پديد آمدن تحولات متأثر از آفريده وي را روايت كنند. هنرمند نبايد فقط يك هنرمند باشد و در حصار تنگ سبك، افكار خود و در انزواي متروكه ناكجا آباد ذهن و خيال خويش مسكن گزيند. لازم است هنرمند به مثابه يك متخصص جامعه شناس و روان شناس، زواياي تاريك جامعه را بكاود و راهبرد نشان دهد، راهبردي كه دقيق ترين راهبردها باشد.
هنرمندي كه پرچينها و حصارها را فرو ريزد، كسي مي شود كه «اوروزكو»، نقاش مكزيكي مي گويد: «... نقاش مكزيكي نگاه و فكرش را بر روي امكانات خود متمركز كرد، خويشتن را در سنت ها شناخت و بدين گونه بار ديگر فرهنگ خود را به كمك حساسيت قويش غني تر كرد. «و در جاي ديگر مي گويد: «...راهي نمانده است كه نقاش مكزيكي با كنجكاوي عظيمش كشف نكرده باشد. نقاشي هايي كه او آفريده دايماً جلوي چشم مردم  اند. نقاشيهايي كه قابل خريد و فروش نيستند و با هر گذرنده اي سخن مي گويند.» (۱۳)
باشد كه با ياري ياران هنرمند و هنرپروران، بتوان جامعه   اي را آماده ساخت كه انسانهايي آزاده و بالقوه بار آورد.
منابع:
۱- فيشر، ارنست، ضرورت هنر در روند تكامل اجتماعي، ترجمه فيروز شيروانلو، تهران: انتشارات توس، (چاپ هفتم) ۱۳۵۸.
۲- كرويز، ام. ج، مختصري از فلسفه ارنست كاسيرر، ترجمه يدالله موقن، مجله گردون، سال چهارم، شماره ۲۶ و ۲۵ ، ۱۳۷۲.
۳- حقيقت، عبدالرفيع، آزاد انديشي و مردم گرايي در ايران، تهران: آزادانديشان، ۱۳۵۹.
۴- جعفري، محمد تقي، زيبايي و هنر از ديدگاه اسلام، تهران: انتشارات وزارت ارشاد اسلامي بي تا.
۵- شريعتي، علي، هنر، تهران: انتشارات چاپخش، ۱۳۶۹.
۶- ميكلي، ماريو، نقاشي ديواري و انقلاب مكزيك، ترجمه مهدي سحابي، تهران: انتشارات گلشايي، ۱۳۵۲.
۷- آقازاده، محرم، هنر چيست؟ دنياي سخن: ،۱۳۷۰ شماره ،۴۳ ص ۷۸.
۸- كزازي، ميرجلال الدين، در درياي دري، تهران: انتشارات نشر مركز، ۱۳۶۸.
۹- نيوتن،  اريك، معني زيبايي، ترجمه پرويز مرزبان، تهران: انتشارات علمي و فرهنگي، ۱۳۶۶.
۱۰- دولت آبادي، محمود، موقعيت كلي هنر و ادبيات كنوني، تهران: انتشارات گلشايي، ۱۳۵۳.
۱۱- Naisbitt, J & paticia, A.(۱۹۹۰) megatrends 2000, ten pirection for the ۱۹۹۰ «s Newyork: William mouow and company, INC
۱۲- آريان پور، اميرحسين، جامعه شناسي هنر، تهران: انتشارات انجمن كتاب دانشجويان، ۱۳۵۴.
۱۳- مهدويان، ايرج، مختصري درباره هنر، تهران: انتشارات رز، ۱۳۵۸.

با خوانندگان
همه روزه مقالات، نوشته ها، ترجمه ها و يادداشت هايي را از خوانندگان خود دريافت مي كنيم كه هر يك به نوبه خود داراي نكات خواندني و آموزنده اي است. برخي از اين مطالب، پس از طي مراحل كارشناسي و آماده سازي، براي چاپ در صفحات همشهري گزينش مي شوند و از آنها بهره برده مي شود. برخي از مقالات، اما به دلايل گوناگون، مناسب انتشار شناخته نمي شوند و از گردونه مراحل بررسي و آماده سازي كنار گذاشته مي شوند. از جمله اين دلايل، مي توان به سنگين، غامض و پيچيده بودن برخي از مطالب، متناسب نبودن تعدادي از نوشته ها با سطح اطلاعات غالب خوانندگان همشهري، دانشگاهي بودن برخي از مقالات و نيز تكراري بودن سوژه برخي از نوشته ها اشاره كرد.
البته در اين ميان، تعداد اندكي از مطالب هم به دليل پايين بودن سطح نوشته ها از جهات گوناگون، قابليت انتشار در روزنامه را نمي يابند. در هر صورت همشهري، همچون هر رسانه ديگري به خوانندگان فهيم و فرهيخته خود مي بالد.
نام هايي را كه در پي مي آوريم، اسامي نويسندگان و مشخصات برخي از نوشته ها و مقالاتي است كه به دلايل گوناگون از آنها در صفحات گروه علمي فرهنگي همشهري استفاده نخواهد شد.
مرضيه شاه جهاني (از تهران، دو مقاله با عناوين استفاده از معيارهاي ايزو ۹۰۰۰ در آموزش پزشكي و نظام مديريت و برنامه ريزي آموزشي)، موسي شعبانپور پيچا (فوق ليسانس جامعه شناسي، مقاله اي با عنوان بررسي وضعيت صنعت گردشگري در ايران بعد از حملات ۱۱ سپتامبر)، علي محمدنگارش (مقاله اي درباره اصول فيزيك)، نوشين توفيقي (از تهران، مقاله اي با عنوان ويتامين هاي عاطفي)، دكتر عليرضا سلطان زاده (از تهران، مقاله اي درباره جواني)، دكتر رسول فاتحي فرد (مقاله اي درباره افزايش فشارخون)، مصطفي دوستدار قلي (از تهران، دو مقاله با عنوان تكنيك هاي شناخت درماني توام با دعا و نيايش بر كاهش اضطراب و مدرسه گريزي)، نرگس طالبي (از كرج، مقاله اي با عنوان نگرشي نوين در هندسه و حساب) ،حميد دهقان (از انجمن خوشنويسان ايران)، سميه رشيدي (از تهران، مطلبي در ارتباط با جشن مهرگان، پس از سپري شدن اين مناسبت فرهنگي)، ابوالفضل غريبي (از تهران، توضيح در مورد مطلبي كه با امضاي ايشان در ۱۵ دي ماه سال ۷۵ در روزنامه اطلاعات با عنوان امكانات اشتغال فارغ التحصيلان بايد پيش بيني شود به چاپ رسيده و درخواست از سردبيري همشهري براي پاسخگويي به اين موضوع!)، ابوالفضل جوكار (مدير مسئول انتشارات جوكار، نوشته اي درباره نمايشگاه كتاب فرانكفورت)، بازنشسته اي از دولت ( نوشته اي درباره جايگاه بازنشستگان از فردي ناشناس با امضاي ذكر شده و نشاني: از ايران، با خليج هميشه فارسش)، زهره وارسته اصلاحي (از تهران، مطلبي با عنوان چگونگي بهبود روش تدريس مبحث مشق در درس ادبيات فارسي)، علي اصغر كيهاني (بازرس انجمن بتن ايران، مقاله اي درباره صنعت بتن) و بدر تقي زاده انصاري (از دهقان ويلا كرج، بريده اي از كتاب پدر و معلم).

اخبار فرهنگ
۵۰ شهر و روستاي مهم تاريخي كشور احيا و مرمت مي شوند
احيا و مرمت ۳۰ شهر و ۲۰ روستاي مهم تاريخي سراسر كشور در اولويت هاي سال ۸۴ سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري قرار دارند.
بحر العلومي مدير كل دفتر فني و حفاظت از بافتها و بناها و محوطه هاي تاريخي، با بيان اين خبر گفت: اين تعداد از بين ۲۰۰ شهر تاريخي و ۱۰۰ روستاي شناخته شده صورت گرفته است.
وي اظهار داشت: شهرهاي اصفهان، يزد، شيراز، نطنز، ميبد، سمنان و روستاي ابيانه و ماسوله جزء اولويت هاي اول اين پروژه قرار دارد.
بحرالعلومي با بيان اينكه براي مرمت و احياء ۴ ميليارد تومان اعتبار در نظر گرفته شده است گفت: ما هر سال با مشكل كمبود اعتبار مواجه بوده ايم، اما امسال با ورود بنياد مسكن، استانداريها و شهرداريها به اين پروژه اميد است قدمهايي در راه ترميم بافتها برداشته شود.
وي با اظهار تأسف از تخريب بسياري از بناهاي تاريخي گفت: اگر چه كارهايي در زمينه ترميم صورت گرفته عميق نبوده است ولي ما سعي كرده ايم فرهنگي تاريخي را كه قلب تپنده بافتهاست حفظ كنيم.
بحرالعلومي، در ادامه به تأثير منفي اين بافتها اشاره كرد و گفت: بعضي بافتهاي سنتي كه هنوز هم مورد استفاده مردم است جوابگوي اين جمعيت نيست. مثل بازار تهران، بنابراين بايد به رفاه تاريخي اهميت داده شود.
وي معتقد است نگاه واقع بينانه به بافت اگر با تخصص همراه باشد نتايج خوبي در بر خواهد داشت.
مدير كل دفتر فني و حفاظت از بافتها و بناها و محوطه هاي تاريخي و در خصوص ورود آمبولانس، آتش نشاني و گاز به بافت قديمي گفت: اين مسأله مهمي است كه نياز به طراحي خاصي دارد و دولت بايد براي آن هزينه كند.
بحرالعلومي در پايان خاطرنشان كرد: نبايد در اين مسير آسانترين راه را انتخاب كرد، بلكه بايد حفظ بافت قديمي شهر با رفاه در بافت تاريخي همراه باشد.
ساخت ده هتل جديد براي توسعه گردشگري در ايران
در سمينار آب درماني كه در دهه اول خرداد ماه در سرعين اردبيل برگزار شد، شركت توسعه گردشگري ايران، ضمن امضاي تفاهم نامه اي، با ساخت ۱۰ هتل در نقاط مختلف كشور توسط مهندس حسين ثابت موافقت كرد.
ساخت ۳ هتل ۵ ستاره در كيش، يك هتل ۵ ستاره در شيراز و ۶ هتل ۳ ستاره در نقاط مختلف كشور در مدت زمان مشخص شده، به نسبت سهم ۶۰ درصدي شركت تجاري بين المللي ثابت و سهم ۴۰ درصدي شركت توسعه گردشگري ايران، از مفاد مهم اين تفاهم نامه است.
مهندس ثابت، درباره راهكارهاي توسعه گردشگري ايران گفت: نرخ بالاي سود براي ساخت و توسعه هتل در ايران، مانع مهمي در توسعه گردشگري است.نرخ سود ۳۰ _ ۲۵ درصدي وام هايي كه در اختيار هتلداران قرار مي گرفت، اصلا مقرون به صرفه نبود. در حالي كه در كشورهاي پيشرفته جهان، وام هايي با حداكثر بهره ۴ درصد در اختيار آنها قرار مي گيرد.
وي گفت: با پيگيري هاي مستمر، براي ارتقاي سطح گردشگري و ساخت هتل از سوي رئيس سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري، اخذ تسهيلات ساخت هتل و اماكن گردشگري تا سقف ۹۰۰ ميليون دلار از محل صندوق ذخيره، در سمينار آب درماني سرعين اردبيل مورد تاييد قرار گرفت.
وي افزود: اين ميزان اعتبارات، بدعتي مثبت در صنعت گردشگري است كه موجب ايجاد رونق اقتصادي و به خصوص كارآفريني خواهد شد.بديهي است، با به وجود آمدن هر تخت هتل، ۵ نفر نيز مشغول به كار خواهند شد و اين تسهيلات، صرف نظر از ميزان جذب توريست، مسائل بعدي اشتغال جوانان را نيز جداي از رونق اقتصادي به دنبال خواهد داشت.
001938.jpg
تأكيد بر مستند سازي تاريخ خراسان با تكيه بر كاوشهاي باستان شناسي
مستندسازي تاريخ خراسان بايد با مطالعات و كاوش هاي درست باستان شناسي صورت بگيرد.
سرپرست هيأت كاوش شادياخ و مدير پايگاه ميراث فرهنگي منطقه تاريخي نيشابور با اعلام اين مطلب افزود: به منظور مستند سازي تاريخ خراسان بايد از سوي مدعيان و متوليان فرهنگي استان، دانشگاه فردوسي و دانشجويان و ... كارهاي اساسي صورت گيرد.
رجبعلي لباف خانيكي با اشاره به پيداشدن كهن ترين دست ساخته هاي بشر در كشف رود و مفصل ترين مجموعه هنر و فرهنگ در نيشابور، خاطرنشان كرد: استان خراسان مجموعه اي از فرهنگ، تمدن، نوآوري، فكر است كه بايد در جهت انتشار اطلاعات باستان شناسي اين منطقه به عنوان يكي از رشته هاي مورد مطالعه در دانشگاه فردوسي مورد توجه قرار گيرد.
وي در پايان از متوليان فرهنگي استان خواست تا دولت را به تجديد نظر در مطالعات باستان شناسي خراسان وادار كنند.
001941.jpg
مجموعه اي از شعرهاي محاوره اي عبدالجبار كاكايي منتشر مي شود
مجموعه شعرهاي شكسته (محاوره اي) از عبدالجبار كاكايي منتشر مي شود.
اين مجموعه شامل ۵۵ قطعه شعر شكسته است كه ۲۰ يا ۳۰ تاي آن ها آهنگسازي هم شده و به صورت سي دي و كتاب همزمان منتشر خواهد شد.
كاكايي در اين باره گفت: هنوز نامي براي اين مجموعه انتخاب نكرده ام؛ البته چند اسم پيشنهاد شده، ممكن است عنوان آن را «بوي سيب» بگذارم يا شايد اسم ديگري انتخاب كنم. وي تصريح كرد: شعرهاي بوي سيب و كبوتر معروف ترين آثاري است كه از اين مجموعه آهنگسازي شده اند.
او تصريح كرد: معمولا براي آهنگسازي از من اجازه گرفته مي شود. يكي دو مورد هم كه بدون اجازه اين كار صورت گرفته بود، جلوگيري شد.
حروفچيني اين كتاب پايان يافته و تا يكي دو هفته ديگر براي چاپ به دست ناشر سپرده خواهد شد؛ اما هنوز ناشر آن مشخص نشده است.

بازار فرهنگ
001944.jpg
خمين در گذر تاريخ
نوشته: محمدجواد مرادي نيا / ناشر: سوره مهر (حوزه هنري سازمان تبليغات اسلامي) / چاپ اول، ۱۳۸۴ / ۲۲۰۰ نسخه / ۳۶۰۰ تومان.
محمدجواد مرادي نيا نويسنده كتاب در مقدمه اين كتاب آورده است:
«زندگي خاندان امام خميني(ره) شامل پدر بزرگ، پدر و نيز حوادث دوره كودكي و نوجواني ايشان در زادگاه خود، فصل پاياني كتاب را تشكيل مي دهد كه در خلال آن يافته هاي جديدي (بيش از آنچه تاكنون گفته يا نوشته شده) به خواننده عرضه مي گردد.»
نگارنده در تأليف اين اثر، مقيد به رعايت اصول تحقيق در تاريخ با تمام تبعاتش _ بوده است. بنا بر اين از طرح موارد غيرمستند حتي المقدور برحذر بوده و كوشيده است تا هر مطلبي را صرفاً پس از اطمينان به صحيح بودن آن مورد استفاده قرار دهد. منابع اين تحقيق، علاوه بر كتب تاريخي، نشريات قديمي، اسناد منتشر نشده و خاطرات كهنسالان نيز بوده است كه هر كدام به غناي تحقيق و تكميل صفحاتي از تاريخ خمين، كمك مؤثر و سودمندي رسانده اند.
نويسنده اين كتاب نوشته است روزنامه دولتي ايران در تاريخ ۱۹ ذي حجه الحرام ۱۳۲۰ قمري ترور آقا مصطفي (پدر امام خميني) را چنين منعكس كرده است: عراق و گلپايگان و خوانسار و كمره... آقاسيد مصطفي كمره اي به عراق مي رفته در بين راه دو سه نفر به او ملحق شده چند تير گلوله بر سيد زده او را از پا درآورده اند، جنازه مقتول را به شهر آورده و قاتلين فرار كرده اند. نواب مستطاب والا (عضدالسلطان) مأمور به دستگيري مرتكبين فرستاده، يكي از آنها را گرفتار نموده و سوار از عقب سايرين رفته است.حادثه اعدام قاتل پدر امام خميني(ره) در سال ۱۳۲۳ قمري نيز در يكي از منابع تاريخي چنين منعكس شده است: «در اين ايام هم، اعلي حضرت ملوكانه، والاحضرت وليعهد به واسطه كشتن سيدمصطفي نام كمره اي، ميرزا جعفرخان كمره اي را در ميدان مي كشند.اين فقره اسباب خوف عمومي مي شود: به خصوص نان و گوشت كه خيلي سخت بود، فراوان شده.»
زندگي و مبارزات حجت الاسلام والمسلمين شهيد مهدي شاه آبادي
مؤلف: عبدالكاظم مجتبي زاده/ ناشر:  مركز اسناد انقلاب اسلامي/ چاپ اول، ۱۳۸۴/ ۱۵۰۰ تومان.
حضرت حجت الاسلام والمسلمين شهيد حاج مهدي شاه آبادي، فرزند آيت الله العظمي شاه آبادي، از عناصر پركار و متعهدي بود كه در هر دو مقطع قبل و بعد از انقلاب، خدمات شايسته و ارزنده اي از خود بر جاي نهاد. وجود شخصيت دوست داشتني و دلپذير وي، سرانجام با واژه غرور آفرين شهادت در جبهه هاي جنگ، آسما ني شد. اين اثر ضمن بررسي شخصيت مؤثر ايشان در تاريخ انقلاب، زندگي نامه وي را مورد كنكاش قرار داده است.
آشنايي با شوراهاي اسلامي
مؤلف: كاوه تيموري/ ناشر: نوآوران علم/ چاپ چهارم، ۱۳۸۴/ ۱۸۰۰ تومان.
آشنايي با شوراهاي اسلامي، مجموعه اي است كه براي اعضاي شوراهاي اسلامي شهر و روستا، اعضاي شوراهاي اسلامي فرادست، اعضاي هيأت هاي
حل اختلاف و رسيدگي به شكايت شوراها، كارشناسان و دست اندركاران نظام شورايي و شهرونداني كه در آينده انگيزه ورود به عرصه فعاليت شوراها را داشته باشند، اطلاعات پايه و كليدي را ارائه كرده است.
سياست در ايالات متحده آمريكا
تأليف: ام.جي.سي. وايل/ مترجم: ابوذر گوهري مقدم/ ناشر: مركز اسناد انقلاب اسلامي/ چاپ اول، ۱۳۸۴/ ۲۷۰۰ تومان.
اين كتاب ترجمه اي از نوشته استاد دانشگاه كنت است و تاكنون پنج نوبت در آمريكا منتشر شده است. مؤلف در ۱۰ بخش جداگانه نمايي كلي و علمي از سياست در آمريكا را ارائه مي دهد. البته وي تصريح دارد كه به دليل تنوع گسترده زندگي آمريكايي و نيز روشهاي تعامل ساختارهاي اساسي و الگوهاي عملكرد سياسي در اين كشور، تشخيص عوامل مؤثر و اصلي رفتار سياسي بسيار دشوار است.
آيت الله محمد باقر اصطهباناتي عالم مشروطه خواه (شهيد رابع)
مؤلف: محمد جواد اسلامي/ ناشر: مركز اسناد انقلاب اسلامي/ چاپ اول۱۳۸۴،/ ۳۱۰۰ تومان.
علما و مراجع ديني در تاريخ ايران نقش مهم و مؤثري داشتند. اين نقش به جايگاه نهاد روحانيت در مذهب تشيع بازمي گردد. نهاد روحانيت شيعه در طول تاريخ، مستقل از حكومت ها بوده و اين استقلال و آزادي عمل، در راستاي منافع عمومي مردم، نقش آفريني كرده است. يكي از علماي مبارز فارس در عصر مشروطيت، آيت الله محمد باقر اصطبهاناتي است كه علاوه بر فقه و اصول، در طب، نجوم، رياضي، ادبيات و هندسه هم دستي توانا داشت. وي پس از شهادت به شهيد رابع مشهور شد. در اين كتاب زندگاني و افكار و آثار اين عالم مجاهد بررسي شده است.
زندگي و مبارزات آيت الله شهيد دكتر مفتح
مؤلف: رحيم نيكبخت/ ناشر: مركز اسناد انقلاب اسلامي/ چاپ اول، ۱۳۸۴/ ۳۲۰۰ تومان.
آيت الله شهيد دكتر مفتح، از چهره هاي ماندگاري است كه نام او با فرهنگ اصيل اسلامي، مكتب پوياي تشيع و انقلاب شكوهمند اسلامي آميخته است. هرچند كه عمر او پس از پيروزي انقلاب بسيار كوتاه بود، اما بركت افكار و انديشه هايش همچنان بر تداوم راه پرفراز و نشيب اسلام سياسي تأثير گذار بوده است. استاد شهيد كه استراتژي وحدت حوزه و دانشگاه را ارائه داد، خود از افرادي بود كه نه تنها به اين دو كانون توليد علم و دانش آشنايي كامل داشت، بلكه به هر دوي آنها تعلق داشت.
خاطرات ابوالفضل توكلي بينا
تدوين: محمود طاهر احمدي/ ناشر: مركز اسناد انقلاب اسلامي/ چاپ اول، ۱۳۸۴/ ۱۹۰۰ تومان
ابوالفضل توكلي بينا از جمله مبارزيني است كه در جواني، فعاليت هاي خود را با شركت در فعاليت هاي مذهبي آغاز كرد و با شروع نهضت روحانيون به رهبري امام خميني(ره) به نهضت پيوست و آشكارا به فعاليت پرداخت. او از جمله مؤسسين هيأت هاي مؤتلفه اسلامي بود. پس از اعدام انقلابي حسنعلي منصور، همراه ديگر اعضاي جمعيت دستگير و به دو سال زندان محكوم شد. پس از آزادي به فعاليت در زمينه فرهنگي روي آورد و در مدرسه رفاه و مسجد قبا به فعاليت پرداخت. خاطرات ايشان ضمن توضيح و تبيين گوشه هايي از نهضت اسلامي، نكاتي از شكل گيري مسجد قبا و نقش اين مسجد در پيروزي انقلاب اسلامي دربردارد. از ديگر مباحث اصلي اين كتاب، موارد ناگفته اي از زندگي امام خميني(ره) در مدرسه علوي است.

فرهنگ
اقتصاد
اجتماعي
انديشه
سياست
ورزش
هنر
|  اقتصاد  |   اجتماعي  |  انديشه  |  سياست  |  فرهنگ   |  ورزش  |  هنر  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |