شنبه ۲۱ خرداد ۱۳۸۴ - - ۳۷۱۹
براي چهارمين بار باز شد
حفره اي در قلب گاندي
وظيفه شهرداري اين است كه اينگونه موارد را سريعا به سازمان هاي مربوطه گزارش دهد و پيگيري كند تا مشكل رفع شود. شهرداري با گذاشتن علائم هشداردهنده از تردد افراد و وسايل نقليه در اطراف محل حادثه جلوگيري مي كند
004617.jpg
عكس: علي اكبر شير ژيان
004602.jpg
اينجا تهران است. سه شنبه هفدهم خرداد 83 ، خيابان گاندي، كوچه پانزدهم. زمين فرو ريخته و گودالي با اشتهاي حداقل دو اتومبيل، وسط كوچه دهان باز كرده، آدم كه جاي خود. تلفاتي در كار نيست. آدم ها كه لابد اجلشان نرسيده بوده و ماشين ها هم كه قسر دررفته اند؛ هم اين بار و هم سه بار قبلي كه همين جاي كوچه فرو ريخت.
- آقا عكس نگير.
اين بار مامور نيروي انتظامي است كه مانع عكاسي از صحنه حادثه مي شود: اتفاقي نيفتاده كه مي خواهيد عكس بگيريد. اصلا كي شما را خبر كرده؟
حق دارد. وقتي خون از دماغ كسي نيامده، چه دليلي دارد ماجرا را بزرگ كنيم! اين بار هم كه به خير گذشت تا دفعه بعد هم خدا بزرگ است.
- يعني چه اتفاقي نيفتاده؟ حتما بايد يك نفر بميرد تا به فكر بيفتيد   زن همسايه اينها را مي گويد و به سمت مامور شهرداري مي رود: از زمستان پارسال تا الان اين چهارمين بار است كه اينجا ريزش كرده. هر بار هم فقط مي آيند، شن مي ريزند، آسفالت مي كنند و مي روند. فكر اساسي بكنيد.
معاون ناحيه 6 شهرداري منطقه 3 سعي دارد زن را آرام كند: خانم محترم! تقصير شهرداري نيست. سازمان آب بايد اقدام كند.
توپ در زمين سازمان آب و فاضلاب است. همان ها كه 3 ساعت و نيم طول مي كشد تا گروه امداد و تعميرات خود را بفرستند. ماشين شهرداري گودال كوچكتر را پر مي كند، ولي حفره اصلي آنقدر بزرگ است كه با يك كاميون سنگ و خاك هم پرنمي شود. قرار هم نيست كه اين اتفاق بيفتد، حداقل تا زماني كه لوله ها تعمير يا تعويض نشوند.
خدا رحم كرد
آب همچنان با شدت تمام درون گودال مي چرخد و فرو مي رود. به كجا، معلوم نيست. يكي از همسايه ها ساختمان روبه رو را نشان مي دهد: خدا به اين ساختمان رحم كند. با اين آبي كه زير آن مي رود معلوم نيست چند وقت ديگر... حرفش را مي خورد. شايد نگاه هراسان اهالي مجتمع كه از پنجره به گودال زير پايش نگاه مي كنند، قدرت بيان را از او گرفته باشد.
خانمي كه ما را براي تهيه گزارش خبر كرده، دست بردار نيست. دنبال شماره تلفن خبرگزاري ها مي گردد تا به واسطه آنها، مسئولان را به چالش بكشاند: ساعت 12:30 بود كه يك مقدار از آسفالت فرو ريخت. همان موقع همسايه ها را خبر كرديم تا ماشين هايشان را بردارند. چند دقيقه بعد اطراف همان حفره كوچك فرو ريخت. دقيقا همان جايي كه سه مرتبه قبلي هم ريزش كرده بود.
ساعت 15:30 است كه ماشين آتش نشاني هم مي رسد، ولي هنوز از امداد سازمان آب خبري نيست.
شهرداري مقصر نيست
قرقي، رئيس ناحيه 6 منطقه 3 شهرداري كه در اولين روز كاري خود در اين منطقه با بحراني به نام گودال گاندي مواجه شده، آرام و قرار ندارد: به سازمان آب اطلاع داده ايم، ولي دير كرده اند.
پاسخ او در برابر واكنش اهالي محل نسبت به اين اتفاق منطقي است: وظيفه شهرداري اين است كه اينگونه موارد را سريعا به سازمان هاي مربوطه گزارش دهد و پيگيري كند تا مشكل رفع شود. در واقع فعلا كاري از دست شهرداري برنمي آيد جز اينكه با گذاشتن علائم هشداردهنده از تردد افراد و وسايل نقليه در اطراف محل حادثه جلوگيري كند.
دقايقي بعد و در حالي كه ساعت، 4 بعد از ظهر را نشان مي دهد، واحد حوادث آب زرگنده از راه مي رسد. لوله اصلي از سر كوچه بسته و كار ترميم آغاز مي شود. قرار است لوله آسيب ديده تا ساعت 11 شب ترميم و ادامه كار به شهرداري واگذار شود ، اما هنوز معلوم نيست اين مقدار آب هرز رفته سر از كجا درخواهد آورد؟ رئيس ناحيه معتقد است، آب هرز رفته جايي جمع نمي شود و فروكش خواهد كرد، در حالي كه مسئول واحد حوادث آب زرگنده پيش بيني مي كند كه اين آب در همان نزديكي ها باعث نشست دوباره زمين مي شود.
قرقي مي گويد: در مواردي از اين دست شهرداري پس از اتمام كار سازمان آب و فاضلاب،  محل حادثه ديده را با شن و خاك پر كرده و تا مرحله شفته ريزي ادامه مي دهد. سپس براي تاييد نهايي، منتظر پاسخ مثبت سازمان مربوطه مي ماند تا كار بتن ريزي و آسفالت نهايي را انجام دهد.
ترميم لوله، آسفالت كوچه
واحد امداد سازمان آب درحالي از تركيدگي لوله بر اثر مرور زمان و فرسايش به عنوان علت حادثه ياد مي كند كه هيچ پاسخي در برابر دليل تكرار اين حادثه ندارد.
همين امر، شايعه وجود سرچشمه اي از قنات در زير اين كوچه را قوت مي بخشد.
اين بار هم لوله ترميم مي شود، چاله پر و كوچه آسفالت، اما معلوم نيست كوچه پانزدهم خيابان گاندي، آبستن حادثه پنجمي هم خواهد بود يا نه؟
زندگي آبها در زيرزمين
اگرچه بارها گفته شده است كه تهران با مشكلي به نام جمع آوري آبهاي سطحي روبه روست، اما مشكل ديگري هم وجود دارد كه هراز چند گاهي از گوشه و كنار شهر سر باز مي كند.
پايتخت ايران كه زماني ييلاقي خوش آب و هوا با روستاهاي بسيار در شمال ري محسوب مي شد، در حالي به يك كلانشهر تبديل شده است كه آثار ماهيت قبلي آن هنوز پابرجاست. در اين منطقه ييلاقي و روستايي ده ها رشته قنات براي آبياري باغات و زمين هاي كشاورزي وجود داشت كه با گسترش شهر به سمت شمال، تنها روي آنها پوشانده شد. به اين معني كه قنات ها بدون رسيدگي مداوم به آبهاي جاري زيرزميني تبديل شد كه معلوم نبود (و البته نيست) سر از كجا درمي آورند. در برخي موارد قنات هاي معروف تهران به نحوي ساماندهي شد و به صورت آبهاي جاري در سطح يا به صورت منابعي براي آبياري فضاي سبز درآمدند، اما سازمان آب و فاضلاب تهران هيچگاه موفق نشد به طرز كامل قنات هاي شهر را ساماندهي كند و راهي براي جلوگيري از ايجاد خرابي توسط اين آبهاي جاري در زيرزمين بيابد.
نابساماني وضعيت قنات هاي تهران در نهايت به اينجا ختم مي شود كه هر از چند گاهي در گوشه اي از شهر نفوذ آبهاي قنات ها موجب نشست خيابان يا پي ساختماني شده و در خوشبينانه ترين حالت براي مدتي باعث اخلال در زندگي روزمره شهروندان مي شود.
اگرچه رسيدگي به چنين معضلي بيشتر به كوتاهي مسئولان سابق آب و فاضلاب در دهه هاي گذشته بازمي گردد، اما اين انتظار همچنان باقي است كه مسئولان فعلي راه نرفته گذشتگان را براي ساماندهي وضعيت آبهاي زيرزميني تهران طي كنند؛ راهي كه مي تواند از بهسازي قنات ها و آبهاي زيرزميني شروع شده و به آگاهي دادن به شهرونداني كه در چنين نقاطي ساكن هستند، ختم شود. اين به طور حتم از حقوق اوليه ساكنان هر شهري است كه از امنيت زير پاي خود مطمئن باشند.

راهكارهاي تدوين نظام جامع حفاظت از ميراث فرهنگي
004557.jpg
سيد علي رضا قهاري- ايجاد يك نظام جامع و فراگير (در كنار برنامه ها و اقدامات حفاظتي مقطعي) مي تواند همبستگي و تداوم امر حفاظت آثار فرهنگي ملي را تضمين كند... . تدوين برنامه براي اين نظام، نياز به ايجاد نگرشي نو نسبت به حفظ ميراث ملي و انديشه ايرانيان در طول تاريخ دارد و براي تحقق آن از يك طرف بايد پيوندي صميمانه ميان انديشمندان، ايران شناسان،  صاحبنظران و پژوهشگران و دستگاه هاي اجرايي پديد آورد و از طرف ديگر عامه مردم را با آموزشي فراگير به شناسايي و حفظ هويت ملي و فرهنگي خود علاقه مند كرد.
تا زماني كه حفاظت از ميراث ملي از محدوده امري حرفه اي و تخصصي (به معناي عام) بيرون نيايد و با مردم عادي درباره آن گفت وگو نشود، اين امكان كه بتواند جايگاه شايسته خود را بيابد، بسيار ضعيف است. در اين راه، وسايل ارتباط جمعي و رسانه ها بهترين عملكرد را مي توانند ارائه دهند. از طرف ديگر، تجديدنظر در نگرش به مسائل موجود در حوزه هاي گوناگون ميراث ملي به ويژه در محيط هاي مديريتي ، آموزشي و دانشگاهي امري بس ضروري است. بسياري از مديران موسسات مرتبط و نيز محافل آموزشي، داراي شناختي محدود و سطحي از اين مقوله هستند و زماني كه موضوع پرداختن به آن مطرح مي شود،  به صورتي گذرا و غيرعملي و حتي بدون بررسي تاريخي از كنار آن مي گذرند. پيدايش ديدي جديد نسبت به تاريخ و بويژه تاريخ و تمدن ايراني-اسلامي، لاجرم پيامدهاي مثبت در تمام زمينه ها، از جمله آينده ميراث ملي ما خواهد داشت.
به طور خلاصه، آنچه تحت عنوان راهكار هاي نگاهي نو به مقوله ميراث فرهنگي- ملي مي توان طبقه بندي كرد به زعم نگارنده به شرح ذيل است:
۱ - اتخاذ استراتژي كلان و تدوين نظام جامع حفاظت از ميراث ملي (ميراث فرهنگي، ميراث طبيعي،  ميراث مكتوب، ميراث معماري و شهرسازي، ميراث هنري و ميراث معنوي و يادگارهاي تاريخي و...)، بنحوي كه تمامي ابعاد تاثيرگذار در اين امر را در برگيرد. اجراي اين طرح ضروري، نياز به آموزش همگاني و بسيج فعالانه نيروهاي مردمي دارد، اما در وهله نخست چنين برنامه اي بايد از محدوده هاي زماني فعلي فراتر رفته و نگرشي جامع (در قالب برنامه هاي درازمدت ملي) به حفاظت از ميراث داشته باشد.
۲ - بررسي و تجديدنظر در آئين نامه ها و قوانين حفاظت و درصورت نياز بازنگري در برنامه چهارم توسعه (بويژه در موضوعات مربوط به حفاظت از ميراث ملي) كه مغفول مانده است؛ در اين زمينه مي توان از صاحب نظران خواست كه تا تعريف جديدي از ميراث ملي و حفاظت از آن را ارائه كنند، بويژه حفاظت از يادگارها و مجموعه هايي كه در حال حاضر خارج از آئين نامه هاي ميراث قرار دارند، اما هر كدام بنحوي بيانگر تاريخ و الگوي حيات در زمان خود هستند.
۳ - برگزاري نشست هاي مشترك و همكاري منطقه اي براي حفاظت از ميراث برجاي مانده بين كشورهايي كه داراي فرهنگ و تمدن مشترك در دوره هاي مختلف تاريخي بوده اند تا بتوان از آنچه به عنوان ميراث مشترك فرهنگي ياد مي شود حفاظت كرد. تاريخ ما منطقه وسيعي از جهان امروز را در بر مي گيرد و آنچه از اين ميراث در كشورهاي مختلف (بويژه در كشورهاي همجوار) بر جاي مانده، تعلق به تاريخ و تمدن مشترك ما دارد.
۴ - انتشار اطلاعات درباره ميراث ملي در رسانه ها بنحوي كه به تشويق عمليات حفاظتي كمك كند. اين كار همراه با آموزش همگاني در ميان نوجوانان و جوانان و تشكيل نهادهاي مدني، كميسيون هاي محلي و ناحيه اي ميراث ملي (متشكل از متوليان دستگاه هاي دولتي ذيربط و نمايندگان ساير دستگاه هاي اجرايي، شوراهاي محلي و مراكز دانشگاهي و فرهنگي، شهرداري ها و سازمان هاي غيردولتي داوطلب) به مشاركت همگاني در امر حفاظت از آثار ملي خواهد انجاميد.
۵ - ايجاد صندوق بين المللي حمايت از ميراث ملي و تخصيص بودجه لازم براي پيشگيري از انهدام آن (اعم از آثاري كه تحت پوشش سازمان هاي حمايتي موجود قرار دارند يا ندارند). اين صندوق از محل كمك هاي سازمان هاي غيردولتي، بخش خصوصي، بانك ها و تخصيص اجباري درصدي از درآمد شهرداري ها و اوراق مشاركت ملي و نيز كمك هاي بين المللي تامين خواهد شد. افزايش سطح اعتبارات و اولويت دادن به اين بخش در بودجه هاي عمومي مي تواند راهگشا باشد.
۶ - توسعه مراكز آموزش عالي و تخصصي در حفاظت از ميراث ملي و نيز آموزش همگاني (دستگاه هاي اجرايي، شهرداري ها، شوراها و آحاد مردم) ما را در نجات آنچه برجاي مانده است، كمك خواهد كرد.

خبر
سوله هاي بحران محل ورزش بانوان
قرار است 60 درصد فضاي سوله هاي 120گانه بحران، به ورزش بانوان اختصاص پيدا كند.
اسفنديار رحيم مشايي برگزاري برنامه هاي ورزشي در اين سوله ها را از جمله كاربري هاي اين سوله هاي چند منظوره دانسته و گفت: "علاوه بر اين، 20 مجموعه ورزشي بزرگ ديگر به مساحت 320 هزار مترمربع در دست طراحي و ساخت است."
بر اساس اين گزارش، رضا بمانيان، شهردار منطقه يك تهران نيز هزينه احداث اين مجموعه ورزشي را يك و نيم ميليارد تومان عنوان كرد و گفت: "اين مجموعه به واسطه برخورداري از قابليت هاي متعدد يكي از مجموعه هاي بي نظير ورزشي در تهران است." وي در خصوص قابليت هاي اين مجموعه گفت: "طراحي فضا، سهولت دسترسي به تمام قسمت هاي ورزشگاه به واسطه معماري مناسب آن، استفاده از سيستم گالوانيزه، پوشش آلومينيومي چوب به خاطر زلزله، عدم استفاده از مصالح سنگين و استفاده از لوله هاي فولادي براي سقف مجموعه بدون آنكه هيچ جوشي در آن به كار رفته شود، از جمله ويژگي هاي اين مجموعه است."

عقب نشيني بافت هاي تاريخي در مقابل معماري مدرن
004593.jpg
صبا آذرپيك- معماري نوين اروپايي با حضور در فضاهاي شهري نتوانسته رابطه نزديكي با معماري سنتي برقرار كند و اين امر موجب شده اين معماري، مانند شمشير دولبه اي عمل كند كه اگرچه در شرايطي مفيد بوده، ولي هويت بافت تاريخي را هم با چالش مواجه كرده است.
در سالهاي اخير طراحي شهري نتوانسته تعامل مناسبي را بين بافت مدرن و سنتي ايجاد كند. چنانكه به عقيده صاحبنظران شهري، بخش وسيعي از بافت هاي تاريخي در سايه نبود اين عنصر شهرسازي، در حال تخريب و نابودي است.
دكتر مصطفي بهزادي فر، استاد شهرسازي دانشگاه علم و صنعت، عمر طراحي شهري را در ايران 10 سال عنوان كرد و گفت: در حالي كه يكي از معيارهاي مهم در شهرسازي، توجه به پروژه هاي طراحي شهري است، اما متاسفانه عمر اين مقوله مهم در ايران تنها به حدود 10 سال مي رسد. اين در حالي است كه چهره بسياري از شهرهاي ايران نزديك به يك قرن پيش با ورود معماري نوين دستخوش تغيير شد.
با توجه به اينكه طراحي شهري هيچگاه نتوانسته به جايگاه اصلي خود در عرصه شهري دست يابد، حريم بسياري از بافت هاي تاريخي در تعارض با شهرسازي مدرن قرار گرفته و نتيجه آن، از بين رفتن بخش وسيعي از هويت بافت هاي تاريخي است.
استاد دانشگاه علم و صنعت، تركيب بافت قديم و سنتي را نامناسب ارزيابي كرد و گفت: معماري نوين اروپايي با حضور در فضاهاي شهري نتوانسته رابطه نزديكي با معماري سنتي برقرار كند و بر همين اساس شاهد آن هستيم كه اين معماري مانند شمشير دولبه اي عمل كرده كه اگرچه در شرايطي مفيد بوده، ولي هويت بافت تاريخي را هم با چالش مواجه كرده است.
او اضافه كرد: آنچه در عرصه شهري از اهميت ويژه برخوردار است، بافت سنتي در كنار معماري مدرن است، به گونه اي كه بتوان شهر را از منافع هر دوي آنها بهره مند كرد.
دكتراي طراحي شهري از دانشگاه سيدني استراليا گفت: مديران شهري در دهه هاي اخير فراموش كرده اند كه بايد نگاه شهرسازي را با نگاه طراحي شهري همراه كنند و به همين دليل، بسياري از شهرهاي تاريخي ايران، منظره ناهمگوني پيدا كرده اند كه معماري مدرن نه تنها با بافت سنتي تناسب ندارد، بلكه ديد بصري بسياري از بخش هاي بافت را تحت الشعاع قرار داده است.
به گفته بهزادي فر: در حدود هشت سال اخير، توجه به طراحي شهري به طور كلان مورد توجه مسئولان شهري بوده، چنانكه وزارت مسكن و شهرسازي، اقدام هاي مفيدي را در بهسازي بافت قديم انجام داده است ولي هنوز خيلي از شرايط ايده آل فراهم نيست.
با توجه به اينكه شهرسازي در دوره پهلوي اول، بر مبناي خيابان سازي بوده، در دليل نبود نگاه كيفيتي به مقوله طراحي شهري، صنعت شهرسازي به مهندسي ساختمان ختم و در سال هاي بعد هم، چنين رويه اي با كمي تغيير دنبال شده. استاد شهرسازي دانشگاه علم و صنعت اين نكته را مورد تاييد قرار داد و گفت: طرح هاي جامع و تفضيلي هم اكنون در قالب نگاه مهندسي ساختمان و گاه برنامه ريزي شهري تدوين مي شود، بدون آنكه فضاهاي شهري، جايگاهي در طراحي شهري داشته  باشند.
وي خيابان هاي تحميلي به شهر را يكي از موارد چالش برانگيز بافت هاي تاريخي عنوان كرد كه ورود نامناسب آنها به بافت هاي سنتي، بخش وسيعي از هويت آنها را از بين برده است.

راپورت خبرنگار
همدلي يا همزباني؟
هر دو نفرشان صداهايي گرم داشتند و بلند بلند مي گفتند و مي خنديدند. از هجاهاي بلند و كشيده آخر واژه هايشان مي شد براحتي حدس زد كه اهل كدام كشور اروپايي هستند. راننده پيكان هنوز داشت مسيرش را با صداي بلند فرياد مي زد تا دو نفر مسافر ديگر هم براي صندلي جلو پيدا كند. حس مي كردم كه قدري براي دو همسفر غير ايراني ام سخت است كه بتوانند يك نفر ديگر را هم كنار خودشان روي صندلي عقب جا بدهند. حدود 40 دقيقه از نيمه شب گذشته بود كه دو نفر مسافر ديگر هم پيدا شدند و مسافركش محترم سيگاري آتش كرد و پشت رل نشست و ماشين به راه افتاد. در طول مسير هم همسفرهاي جوان اروپايي ما مي گفتند و مي خنديدند. تقريبا اواسط مسير بود كه يكي از آنها كه نسبت به ديگري بزرگتر نشان مي داد، با فارسي دست و پا شكسته اي گفت:
بعد از پل ... پياده... ، اما راننده كه انگار در خيالاتش غرق بود، متوجه نشد و بعد از اينكه كمي از محل مورد نظر گذشت، با تذكر دوباره مرد كه با كمي عصبانيت و نگراني گفت: اينجا ...! به خود آمد و او را پياده كرد. از چند و چون كرايه دادن و كرايه گرفتن كه بگذريم! ماجرا با حركت دوباره پيكان قصه ما ادامه پيدا كرد. نفر دومي كه هنوز همسفر ما بود، ظاهرا در قياس با هموطنش كاملا تازه وارد و ناآشنا بود و تكلم همان چند كلمه دست و پا شكسته فارسي هم از او برنمي آمد. بعد از چند دقيقه دست در كيفش برد و كرايه اش را حساب كرد. راننده حواس پرت قصه ما هم تازه يادش آمد كه اين غريبه جايي را بلد نيست و مقصد مورد نظرش را هم موقع سوار شدن به راننده گوشزد كرده بوده، پس ناگهان روي ترمز كوبيد و ماشين متوقف شد و با ايما و اشاره به مسافر غريبش فهماند كه بايد پياده شود. وقتي كه مسافر مذكور پياده شد، راننده محترم با لب هاي خندان و چهره گشاده تعريف كرد كه قرار بوده اين مسافر را چند خيابان پايين تر پياده كند ولي يادش رفته و ... .
شايد عادت كرده باشيم كه بعضي از رانندگان وسايل نقليه عمومي، بر اثر سهل انگاري، حواس پرتي، بي اطلاعي و يا خداي نكرده به خاطر سركيسه كردن، مسافران هموطن خودشان را گمراه كنند ولي موردي كه به آن اشاره كردم، اساسا بحثي شخصي و گروهي نيست. ماجرايي است كه به معرفي فرهنگي يك جامعه بستگي دارد و مي تواند باعث شود كه در ذهن بعضي جوامع ديگر نگرش هايي نه چندان درست در مورد ايران و ايراني به وجود بيايد.
تا بوده، شهرت ميهمان نوازي ايرانيان در جهان طنين انداز بوده است و اميدواريم با توجه به پيشينه اي كه در فرهنگ خود به ارث برده ايم باز هم سنت ميهمان نوازي و غريب پروري را پاس بداريم.
البته شايد با خواندن اين مطلب راهكارهايي هم به ذهن ديگران (از جمله مسئولان) برسد كه بتواند براي راهنمايي و آسودگي كساني از قبيل شخصيت هاي سرگردان و غريب اين ماجرا گرهگشا باشد.
پيشينيان ما در بعضي موارد حتي اهانت ميهمان هاي غريبشان را به حرمت ميهمان  بودنشان بخشيده اند.
حرمت هاي انساني هميشه عزيزند، خصوصا براي ما كه بزرگاني از قبيل مولانا داريم كه مي فرمايد:
اي بسا هندو و ترك همزبان
همدلي از همزباني خوشتر است

ازشهر
آثار هنري در فضاهاي عمومي تهران
004569.jpg
مسئولان شهري، بويژه سازمان زيباسازي شهر تهران به اين نكته تاكيد داشته اند كه تهران از نظر نمادهاي شهري و آثار هنري در فضاهاي عمومي آن دچار كمبود است.
نمادهاي شهري در نقاط مختلف شهر علاوه بر كاركرد، نشانه اي براي شناسايي آن مناطق كاركردي فرهنگي و هويتي نيز دارند.
مهندس ابوالقاسم وحدتي اصل، مديرعامل سازمان زيباسازي شهر تهران در اين ارتباط گفت: سازمان زيباسازي شهرداري تهران در تلاش است تا اين نمادهاي شهري و آثار هنري را در سطح شهر افزايش دهد.
وحدتي در گفت وگو با خبرنگار ايرانشهر گفت: در حال حاضر سازمان زيباسازي علاوه بر طراحي و اجراي نقش هاي ماندگار در ديواره هاي بزرگراه ها و فضاهاي شناسايي شده ديگر، مشغول ساخت تنديس ها و آثار هنري است كه قرار است در نقاطي مانند پارك هاي مختلف نصب شوند. مديرعامل سازمان زيباسازي گفت: بزودي در باغ هنرمندان خيابان ايرانشهر، 21اثر هنري نصب خواهد شد تا به اين باغ جلوه هنري بيشتري ببخشد. اين آثار هنري در حال حاضر آماده نصب هستند و فقط منتظر آماده شدن پايه هاي آنها و امكانات نورپردازي هستيم.
وحدتي همچنين به تنديس هاي ديگري كه قرار است در تهران نصب شود اشاره كرد و گفت: تنديسي از استاد جعفري ساخته شده است و قرار است تنديسي هم از دكتر ساعي، متولي احداث پارك ساعي، براي نصب در آن پارك ساخته شود.
تسهيلات ساختماني براي صرفه جويي در مصرف سوخت
از در و ديوار و پنجره هاي خانه هاي امروزي در ايران گرما و سرما رد و بدل مي شود. شايد يكي از دلايل آن، ارزان  بودن سوخت در ايران باشد، اما به هر دليلي كه باشد، نمي توان اين اتلاف انرژي را توجيه كرد.
سازمان بهينه سازي مصرف سوخت كه متولي يافتن راه هايي براي صرفه جويي در سوخت است، در نظر دارد به انبوه سازاني كه موارد بهينه سازي مصرف سوخت و صرفه جويي را رعايت كنند، تسهيلات ويژه پرداخت كند.
محمد رضا اسلامي، كارشناس بخش ساختمان و مسكن اين سازمان گفت: به واحدهايي كه موارد بهينه سازي مصرف انرژي و نيز مقررات ملي ساختمان (صرفه جويي انرژي) را رعايت كنند، بابت هر متر ساختمان 8 هزار ريال به صورت كمك بلاعوض پرداخت مي شود.
اسلامي اضافه كرد: ساختمان هايي كه ملزم به رعايت اين مقررات نيستند، اما داوطلبانه به اجراي مقررات اقدام كنند، بابت هر متر مربع 20 هزار ريال دريافت خواهند كرد. به گفته او پرداخت اين تسهيلات به عايقكاري حرارتي، جداره هاي خارجي ساختمان و اجراي  سيستم هاي تاسيساتي با دستور العمل مشخص پرداخت مي شود.
او در مورد ساختمان هاي ساخته شده هم گفت كه اين ساختمان ها هم اگر نسبت به بهسازي اقدام كنند، مي توانند 30 درصد هزينه بهسازي را به صورت كمك بلاعوض دريافت كنند.
55 بيمارستان سيستم تصفيه فاضلاب دارد
004596.jpg
مديركل سازمان حفاظت محيط زيست استان تهران اعلام كرده تنها 55 بيمارستان از ميان 135 بيمارستان موجود در تهران مجهز به سيستم تصفيه فاضلاب هستند.
مهندس محمد حسن پيراسته، تجهيز بيمارستان ها به سيستم تصفيه فاضلاب، اتاق نگهداري موقت زباله هاي عفوني و عدم لطمه پسماندها و پساب هاي موجود در اين مراكز به محيط زيست را از جمله بديهي ترين وظايف مسئولان مراكز درماني دانسته است.
او گفته: از ميان 135 بيمارستان موجود در سطح تهران، 55 بيمارستان داراي تصفيه خانه و اتاق نگهداري موقت زباله هستند «ه البته اين تعداد نسبت به سال گذشته افزايش چشمگيري داشته است. وي بديهي ترين الزامات بيمارستان ها را در امور زيست محيطي، مجهز بودن بيمارستان ها به تصفيه خانه بهداشتي زباله دانسته است.
اعتبارات تهران كافي نيست
بودجه عمراني شهرداري تهران امسال حدود 800 ميليارد تومان پيش بيني شده كه اين رقم دو برابر كل بودجه شهرداري در سال 82 است.
رئيس شوراي اسلامي شهر تهران، ضمن بيان اين مطلب و با اشاره به اينكه در سال 82 درآمد شهرداري تهران بيشتر از بودجه پيش بيني شده آن محقق شد، افزود: دليل اين موضوع به خاطر فروش تراكم نبود، بلكه دليل آن مراجعه مردم به شهرداري براي پرداخت بدهي خود براساس قانون تقسيط دوسالانه عوارض بدون هيچگونه پرداخت ديركرد، بوده است.
مهندس مهدي چمران در ادامه گفت: البته اگر شهرداري تهران اعتبارات بيشتري هم به بخش عمراني اختصاص دهد، باز مجموعه هاي احداث شده نسبت به جمعيت تهران كافي نيست.
وي با بيان اينكه در شهر تهران در بسياري از مسائل به توسعه يافتگي دست پيدا نكرده ايم، تصريح كرد: سهم بسياري از اعتبارات شهر تهران از دورافتاده ترين شهرهاي كشور نيز كمتر است.
رئيس شوراي شهر تهران ابراز اميدواري كرد كه با دست يافتن به مديريت واحد يكپارچه شهري، به جايي برسيم كه مسائل شهر به شهرداري واگذار شود.

شهر آرا
تهرانشهر
خبرسازان
دخل و خرج
درمانگاه
علمي
محيط زيست
|  تهرانشهر  |  خبرسازان   |  دخل و خرج  |  درمانگاه  |  علمي  |  محيط زيست  |  شهر آرا  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |